تعریف جالبی از "عشق" که "افلاطون" در کتاب خود به آن اشاره کرد
حدود ۲۴۰۰ سال پیش، فیلسوف معروف افلاطون، در کتابی با عنوان « سمپوزیوم» به شکل زیرکانه ایی تعریف های متعدد عشق را در کنار هم قرار داد. او ماجرایی را در یک میهمانی شرابخواری تصور کرد که در آن ۷ صاحبنظر معروف یونان جمع می شوند که بنوشند و موسیقی گوش دهند و هر کدام شان به نوبت در باره عشق نظر دهند.
افلاطون از این طریق، توانست به شکل جذابی، نظرات فلسفی اش را به صورت گفتگوی ۷ متفکر یونانی که ترکیبی از شاعر، قاضی، فیلسوف، نمایشنامه نویس و یک فرمانده نظامی بوده اند شرح دهد.
یکی از بامزه ترن بخش های این کتاب فلسفی، سخنرانی است که افلاطون برای یکی از شخصیت های درون کتابش یعنی اریستوفان تنظیم کرده است.
اریستوفان ضمن پوزش از جمع مهمانان، به آنها هشدار می دهد که تعریف او از عشق کمی عجیب و غریب است. او می گوید انسان اولیه مثل دوقلوهای به هم چسبیده ایی بودند با دو سر و چهار دست و چهار پا و بقیه اعضایی که دو بدن می توانند داشته باشند … آنها موجودات قدرتمندی بودند که سوار درشکه های تیزتک می شدند و خلاصه اینکه توانمندی های شان، باعث وحشت خدایان نیز شده بود..
زئوس، خدای خدایان، احساس خوبی نسبت به این انسان اولیه نداشت و برای اینکه درس عبرت ابدی به آنها بدهد دستور می دهد آنها را دو شقه کنند. اما طوری که هر کدام شان قسمت بریده شده همدیگر را ببینند. تا یادشان بماند که هیچوقت نافرمانی نکنند.
زئوس حتی تهدید کرده بود که بعدا حتما، با اولین بهانه ای که به دست بیاورد، انسان نصفه شده را دوباره دو تکه کند. اگر این اتفاق می افتاد انسانها ناگزیر می شدند روی یک پا، لی لی کنند.
زئوس، البته بعدها دلش به رحم می آید و دستور می دهد اجزای بدن انسان دو شقه شده و بویژه آلت تناسلی شان در جای درست قرار بگیرد تا بتوانند با هم سکس داشته باشند و حیات شان ادامه یابد.
اریستافون همه این تصور غیرعادی و کمابیش مضحک را شرح می دهد تا به تعریف عشق برسد. به نظر او، انسانها همواره به دنبال بخش زخم خورده که از بدن شان جدا شده خواهند بود. به تعبیری دقیقتر، انسان برای این عاشق می شود که نیمه جدا شده اش را بیابد.
افلاطون با نوشتن این سخنرانی زیبا، در حقیقت نوعی از فلسفهِ روابط انسانی را عنوان می کند که ۲۴۰۰ سال بعد از او یعنی در دوره معاصر، تبدیل به جستجوی زنان و مردان برای یافتن «نیمه گمشده» گشته است. این نیاز عاطفی بشر، همان نیمه مکمل ما است که با عنوان «عشق افلاطونی» نیز یاد می کنیم.
حدود ۲۴۰۰ سال پیش، فیلسوف معروف افلاطون، در کتابی با عنوان « سمپوزیوم» به شکل زیرکانه ایی تعریف های متعدد عشق را در کنار هم قرار داد. او ماجرایی را در یک میهمانی شرابخواری تصور کرد که در آن ۷ صاحبنظر معروف یونان جمع می شوند که بنوشند و موسیقی گوش دهند و هر کدام شان به نوبت در باره عشق نظر دهند.
افلاطون از این طریق، توانست به شکل جذابی، نظرات فلسفی اش را به صورت گفتگوی ۷ متفکر یونانی که ترکیبی از شاعر، قاضی، فیلسوف، نمایشنامه نویس و یک فرمانده نظامی بوده اند شرح دهد.
یکی از بامزه ترن بخش های این کتاب فلسفی، سخنرانی است که افلاطون برای یکی از شخصیت های درون کتابش یعنی اریستوفان تنظیم کرده است.
اریستوفان ضمن پوزش از جمع مهمانان، به آنها هشدار می دهد که تعریف او از عشق کمی عجیب و غریب است. او می گوید انسان اولیه مثل دوقلوهای به هم چسبیده ایی بودند با دو سر و چهار دست و چهار پا و بقیه اعضایی که دو بدن می توانند داشته باشند … آنها موجودات قدرتمندی بودند که سوار درشکه های تیزتک می شدند و خلاصه اینکه توانمندی های شان، باعث وحشت خدایان نیز شده بود..
زئوس، خدای خدایان، احساس خوبی نسبت به این انسان اولیه نداشت و برای اینکه درس عبرت ابدی به آنها بدهد دستور می دهد آنها را دو شقه کنند. اما طوری که هر کدام شان قسمت بریده شده همدیگر را ببینند. تا یادشان بماند که هیچوقت نافرمانی نکنند.
زئوس حتی تهدید کرده بود که بعدا حتما، با اولین بهانه ای که به دست بیاورد، انسان نصفه شده را دوباره دو تکه کند. اگر این اتفاق می افتاد انسانها ناگزیر می شدند روی یک پا، لی لی کنند.
زئوس، البته بعدها دلش به رحم می آید و دستور می دهد اجزای بدن انسان دو شقه شده و بویژه آلت تناسلی شان در جای درست قرار بگیرد تا بتوانند با هم سکس داشته باشند و حیات شان ادامه یابد.
اریستافون همه این تصور غیرعادی و کمابیش مضحک را شرح می دهد تا به تعریف عشق برسد. به نظر او، انسانها همواره به دنبال بخش زخم خورده که از بدن شان جدا شده خواهند بود. به تعبیری دقیقتر، انسان برای این عاشق می شود که نیمه جدا شده اش را بیابد.
افلاطون با نوشتن این سخنرانی زیبا، در حقیقت نوعی از فلسفهِ روابط انسانی را عنوان می کند که ۲۴۰۰ سال بعد از او یعنی در دوره معاصر، تبدیل به جستجوی زنان و مردان برای یافتن «نیمه گمشده» گشته است. این نیاز عاطفی بشر، همان نیمه مکمل ما است که با عنوان «عشق افلاطونی» نیز یاد می کنیم.
Chera Rafti
Homayoun Shajarian & Tahmoures Pournazeri
چرا رفتی - همایون شجریان
راستش از کلیشه ها متنفرم
ترجیح میدم به جای آپلود کردن یه عکس "خوش آب و رنگ" و تگ کردن دوستام، یه پست ساده تو پروفایلم بنویسم و برای همه یه چیزایی رو از خدا بخوام
چیزایی که بیشترشون به جای اینکه مال سال آینده باشه، مال همین سالی هست که داریم ساعت های آخرش رو تجربه میکنیم
از خدا برای هممون صبر میخوام، صبر برای تحمل سختی اشتباهاتی که تو سال 90 مرتکب شدیم و باید تو سال 91 تاوانشون رو پس بدیم
از خدا برای هممون انگیزه میخوام، انگیزه ای که هولمون بده به جهنم مشکلاتی که در سال 91 در پیش رو داریم
از خدا برای هممون فراموشی میخوام، تا کوهی از قصه و غم رو از سال 90 به سال 91 نکشیم
از خدا برای هممون یه نقشه میخوام، یه نقشه تا راه سعادت و خوشبختی رو از این برزخ بلاتکلیفی پیداکنیم
و در نهایت از خدا برای هممون عشق میخوام، عشق به همنوع، عشق به صلح و عشق به عشق، چراش رو خودتون بهتر میدونید
همتون رو خیلی دوست دارم و براتون بهترین ها رو آرزو میکنم
سال نو همتون مبارک
---------@----------
این مطلب رو 5 سال پیش تو فیسبوکم برای عید نوشتم. گفتم برای امسال هم خوبه
😉
ترجیح میدم به جای آپلود کردن یه عکس "خوش آب و رنگ" و تگ کردن دوستام، یه پست ساده تو پروفایلم بنویسم و برای همه یه چیزایی رو از خدا بخوام
چیزایی که بیشترشون به جای اینکه مال سال آینده باشه، مال همین سالی هست که داریم ساعت های آخرش رو تجربه میکنیم
از خدا برای هممون صبر میخوام، صبر برای تحمل سختی اشتباهاتی که تو سال 90 مرتکب شدیم و باید تو سال 91 تاوانشون رو پس بدیم
از خدا برای هممون انگیزه میخوام، انگیزه ای که هولمون بده به جهنم مشکلاتی که در سال 91 در پیش رو داریم
از خدا برای هممون فراموشی میخوام، تا کوهی از قصه و غم رو از سال 90 به سال 91 نکشیم
از خدا برای هممون یه نقشه میخوام، یه نقشه تا راه سعادت و خوشبختی رو از این برزخ بلاتکلیفی پیداکنیم
و در نهایت از خدا برای هممون عشق میخوام، عشق به همنوع، عشق به صلح و عشق به عشق، چراش رو خودتون بهتر میدونید
همتون رو خیلی دوست دارم و براتون بهترین ها رو آرزو میکنم
سال نو همتون مبارک
---------@----------
این مطلب رو 5 سال پیش تو فیسبوکم برای عید نوشتم. گفتم برای امسال هم خوبه
😉
شرایط ۱۲گانه ضمن عقد
هنگام مراسم عقد بیشتر دختران و پسران بخاطر شادی و هیجان فراوان، بدون این كه شرایط ۱۲گانه مندرج در سند ازدواج را با دقت مطالعه كنند و از مفاد آن به طور كامل باخبر شوند چشمبسته بندهای مختلف را امضا میكنند. در حالی كه نمیدانند ضمانت اجرایی شرایط ۱۲گانه سند ازدواج چیست؟ البته عاقد و سردفتر ازدواج وظیفه دارند قبل از خواندن صیغه عقد دائم شرایط ۱۲گانه سند ازدواج را به دختر و پسر تفهیم كنند چرا كه این موارد شرطی معتبر و مهم است كه مورد توافق زن و مرد قرار میگیرد و به امضای هر دو و شهود نیز میرسد.
شرایط ضمن عقد
الف- اگر شوهر درخواست طلاق كند و دادگاه تشخیص دهد تقاضای طلاق از تخلف زن از وظایف(زناشویی) یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده مرد موظف است نصف دارایی خود را كه در ایام زندگی مشترك (زناشویی) به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زن منتقل نماید.
توضیح: معنای بند الف این است كه مرد بعد از طلاق باید نصف اموال خود كه بعد از شروع زندگی به دست آورده را به نام زن نماید مشروط به این كه ۱- طلاق به درخواست مرد باشد ۲- زن مطیع همسر خود باشد و اخلاق و رفتار نامتناسب با شوهر نداشته باشد و همچنین از او تمكین نماید.
ب: مرد به زن وكالت بلاعزل با حق توكیل غیر داده كه در موارد زیر با مراجعه به دادگاه و دریافت حكم از دادگاه خود را مطلقه نماید.
۱-خودداری شوهر از پرداخت نفقه و سایر حقوق واجب زن به مدت شش ماه.
۲- سوء رفتار یا سوء معاشرت مرد به حدی كه ادامه زندگی را برای زن غیرقابل تحمل نماید (یعنی بدرفتاری مرد با همسر و فرزندان خود)
۳- ابتلای مرد به امراض صعبالعلاج به نحوی كه دوام زندگی مشترك (زناشویی) برای زن مخاطرهآمیز باشد (یعنی بیماری مرد غیرقابل درمان باشد به حدی كه سلامت زن را به خطر بیندازد)
۴- دیوانه بودن مرد در زمانی كه از نظر شرعی امكان فسخ نباشد.
۵- توجه نكردن به دستور دادگاه درمورد منع اشتغال مرد به شغلی كه طبق نظر دادگاه مغایر با مصالح خانوادگی و حیثیت زن باشد.
۶- محكومیت شوهر به حكم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر و یا به جزای نقدی كه به خاطر ناتوانی پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود.
۷- ابتلای مرد به هر گونه مواد مضر و اعتیادآور كه به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی ضرر بزند، مانند اعتیادی كه منجر به بیكاری مرد، فروش اثاثیه خانه و همچنین سلامتی جسمی و روحی زن و فرزند را تهدید كند.
۸- مرد بدون دلیل موجه زندگی خانوادگی خود را رها كند و یا این كه مرد شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.
۹- محكومیت قطعی مرد به خاطر ارتكاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر كه جرم آن مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زن باشد. (تشخیص این كه مجازات مرد مغایر با حیثیت خانوادگی زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است)
۱۰- با گذشت ۵ سال از ازدواج، زن از همسر خود به خاطر عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزندی نشود.
۱۱- غیبت طولانی مرد یعنی این كه مرد مفقودالاثر شود و مدت ۶ ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود.
۱۲- مرد همسر دیگری بدون رضایت زن اختیار كند و یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود عدالت را اجرا نكند.
نكته ضروری
زن علاوه بر موارد فوق در صورت موافقت شوهر میتواند مواردی از جمله حق تحصیل، حق مسكن (كه اختیار محل سكونت را به زن واگذار كند)، حق اشتغال و اجازه مسافرت به خارج از كشور را جزو شرایط خود در سند ازدواج ثبت كند.
ضمن این كه اگر مهریه زن مستغلات باشد، باید ملك مزبور طبق ضوابط و مقررات در دفاتر اسناد رسمی به ثبت برسد. بعد از ثبت در دفتر اسناد رسمی، شماره دفتر و نماینده دفتر اسناد رسمی باید در سند ازدواج نوشته شود.
هنگام مراسم عقد بیشتر دختران و پسران بخاطر شادی و هیجان فراوان، بدون این كه شرایط ۱۲گانه مندرج در سند ازدواج را با دقت مطالعه كنند و از مفاد آن به طور كامل باخبر شوند چشمبسته بندهای مختلف را امضا میكنند. در حالی كه نمیدانند ضمانت اجرایی شرایط ۱۲گانه سند ازدواج چیست؟ البته عاقد و سردفتر ازدواج وظیفه دارند قبل از خواندن صیغه عقد دائم شرایط ۱۲گانه سند ازدواج را به دختر و پسر تفهیم كنند چرا كه این موارد شرطی معتبر و مهم است كه مورد توافق زن و مرد قرار میگیرد و به امضای هر دو و شهود نیز میرسد.
شرایط ضمن عقد
الف- اگر شوهر درخواست طلاق كند و دادگاه تشخیص دهد تقاضای طلاق از تخلف زن از وظایف(زناشویی) یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده مرد موظف است نصف دارایی خود را كه در ایام زندگی مشترك (زناشویی) به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زن منتقل نماید.
توضیح: معنای بند الف این است كه مرد بعد از طلاق باید نصف اموال خود كه بعد از شروع زندگی به دست آورده را به نام زن نماید مشروط به این كه ۱- طلاق به درخواست مرد باشد ۲- زن مطیع همسر خود باشد و اخلاق و رفتار نامتناسب با شوهر نداشته باشد و همچنین از او تمكین نماید.
ب: مرد به زن وكالت بلاعزل با حق توكیل غیر داده كه در موارد زیر با مراجعه به دادگاه و دریافت حكم از دادگاه خود را مطلقه نماید.
۱-خودداری شوهر از پرداخت نفقه و سایر حقوق واجب زن به مدت شش ماه.
۲- سوء رفتار یا سوء معاشرت مرد به حدی كه ادامه زندگی را برای زن غیرقابل تحمل نماید (یعنی بدرفتاری مرد با همسر و فرزندان خود)
۳- ابتلای مرد به امراض صعبالعلاج به نحوی كه دوام زندگی مشترك (زناشویی) برای زن مخاطرهآمیز باشد (یعنی بیماری مرد غیرقابل درمان باشد به حدی كه سلامت زن را به خطر بیندازد)
۴- دیوانه بودن مرد در زمانی كه از نظر شرعی امكان فسخ نباشد.
۵- توجه نكردن به دستور دادگاه درمورد منع اشتغال مرد به شغلی كه طبق نظر دادگاه مغایر با مصالح خانوادگی و حیثیت زن باشد.
۶- محكومیت شوهر به حكم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر و یا به جزای نقدی كه به خاطر ناتوانی پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود.
۷- ابتلای مرد به هر گونه مواد مضر و اعتیادآور كه به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی ضرر بزند، مانند اعتیادی كه منجر به بیكاری مرد، فروش اثاثیه خانه و همچنین سلامتی جسمی و روحی زن و فرزند را تهدید كند.
۸- مرد بدون دلیل موجه زندگی خانوادگی خود را رها كند و یا این كه مرد شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.
۹- محكومیت قطعی مرد به خاطر ارتكاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر كه جرم آن مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زن باشد. (تشخیص این كه مجازات مرد مغایر با حیثیت خانوادگی زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است)
۱۰- با گذشت ۵ سال از ازدواج، زن از همسر خود به خاطر عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزندی نشود.
۱۱- غیبت طولانی مرد یعنی این كه مرد مفقودالاثر شود و مدت ۶ ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود.
۱۲- مرد همسر دیگری بدون رضایت زن اختیار كند و یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود عدالت را اجرا نكند.
نكته ضروری
زن علاوه بر موارد فوق در صورت موافقت شوهر میتواند مواردی از جمله حق تحصیل، حق مسكن (كه اختیار محل سكونت را به زن واگذار كند)، حق اشتغال و اجازه مسافرت به خارج از كشور را جزو شرایط خود در سند ازدواج ثبت كند.
ضمن این كه اگر مهریه زن مستغلات باشد، باید ملك مزبور طبق ضوابط و مقررات در دفاتر اسناد رسمی به ثبت برسد. بعد از ثبت در دفتر اسناد رسمی، شماره دفتر و نماینده دفتر اسناد رسمی باید در سند ازدواج نوشته شود.
“تئوری سوسک در توسعه شخصی”
در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر میزند و بر روی یک خانمی مینشیند.
آن خانم از روی ترس شروع به فریاد زدن میکند. او وحشتزده بلند میشود و سعی میکند با پریدن و تکان دادن دستهایش سوسک را از خود دور کند.
واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشتزده میشوند.
بالاخره آن خانم موفق میشود سوسک را از خود دور کند.
سوسک پر میزند و روی خانم دیگری نزدیکی او مینشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود که همین حرکتها را تکرار کنند!
پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند.
در اثر واکنشهای خانم دوم، این بار سوسک پر میزند و روی پیشخدمت مینشیند.
پیشخدمت محکم میایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکند.
زمانی که مطمئن میشود، سوسک را با انگشتانش میگیرد و به خارج رستوران پرت میکند.
در حالیکه قهوهام را مزه مزه میکردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا سوسک باعث این رفتار عصبی شده بود؟
اگر اینطور بود، چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟
چرا او تقریبا به شکل ایدهآلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانمها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.
من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من میشود،
بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت میکند.
این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت میکند،
این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم میشود.
من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد.
آن خانم به اتفاق رخداده واکنش نشان داد، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد.
واکنشها همیشه غریزی هستند در حالیکه پاسخها همراه با تفکرند.
نحوه واکنشهای ما به مشکلات و نه خود مشکلات است که میتواند در زندگی بحران ایجاد کند.
این مفهوم مهمی در فهم زندگی است.
آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است.
او به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است
در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر میزند و بر روی یک خانمی مینشیند.
آن خانم از روی ترس شروع به فریاد زدن میکند. او وحشتزده بلند میشود و سعی میکند با پریدن و تکان دادن دستهایش سوسک را از خود دور کند.
واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشتزده میشوند.
بالاخره آن خانم موفق میشود سوسک را از خود دور کند.
سوسک پر میزند و روی خانم دیگری نزدیکی او مینشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود که همین حرکتها را تکرار کنند!
پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند.
در اثر واکنشهای خانم دوم، این بار سوسک پر میزند و روی پیشخدمت مینشیند.
پیشخدمت محکم میایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکند.
زمانی که مطمئن میشود، سوسک را با انگشتانش میگیرد و به خارج رستوران پرت میکند.
در حالیکه قهوهام را مزه مزه میکردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا سوسک باعث این رفتار عصبی شده بود؟
اگر اینطور بود، چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟
چرا او تقریبا به شکل ایدهآلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانمها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.
من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من میشود،
بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت میکند.
این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت میکند،
این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم میشود.
من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد.
آن خانم به اتفاق رخداده واکنش نشان داد، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد.
واکنشها همیشه غریزی هستند در حالیکه پاسخها همراه با تفکرند.
نحوه واکنشهای ما به مشکلات و نه خود مشکلات است که میتواند در زندگی بحران ایجاد کند.
این مفهوم مهمی در فهم زندگی است.
آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است.
او به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است
- الو، پیتزا گوردون؟
- خیر آقا، پیتزا گوگل.
- آه، ببخشید؛ اشتباه گرفتم.
- خیر آقا؛ گوگل اونو خریده.
- بسیار خوب؛ لطفاً سفارش مرا یادداشت کنید.
- بله آقا؛ مثل معمول باشه؟
- معمول؟ مگر شما منو میشناسین؟
- طبق برگۀ دادههای سفارش دهندگان ما، در 12 مرتبۀ پیشین، شما پیتزا با پنیر، سوسیس با لایۀ ضخیم سفارش دادهاید.
- بسیار خوب؛ این دفعه هم همون باشه.
- میتوانم پنیر ریکوتا، سبزی شابانک (arugula) با گوجۀ خشک را به شما توصیه کنم؟
- چی؟ من از سبزیها متنفّرم.
- ولی وضعیت کلسترول شما خوب نیست، آقا.
- شما از کجا میدونین؟
- شماره تلفن ثابت شما با اسمتان را در راهنمای مشترکین وارد کردیم؛ نتیجۀ آزمایش خون شما در هفت سال گذشته به دست آمد.
- بسیار خوب؛ امّا این پیتزا را نمیخواهم! من دارو میخورم.
- ببخشید؛ امّا شما داروی خودتان را مرتّب نمیخورید؛ از پایگاه دادههای تجاری ما معلوم میشود که شما در چهار ماه گذشته فقط یک بسته سیتایی قرص کلسترول را در شبکۀ فروش دارو خریداری کردهاید.
- من مقدار بیشتری از داروخانۀ دیگری گرفتم.
- در صورت کارت اعتباری شما ثبت نشده است.
- نقد پرداخت کردم
- امّا طبق صورت حساب بانکی شما، آنقدر وجه نقد برداشت نکردهاید.
- من منبع دیگری برای پول نقد دارم.
- این موضوع در اظهارنامۀ مالیاتی شما ذکر نشده است؛ مگر آن که منبع درآمدی داشته باشید که اظهار نکرده باشید.
- به جهنّم!
- متأسّفم آقا، ما این اطّلاعات را فقط به قصد کمک به شما استفاده میکنیم.
- کافیه! از گوگل و فیسبوک و تویتر و واتساپ حالم به هم میخوره. میروم به جزیرهای بدون اینترنت، تلویزیون کابلی، که هیچگونه خطّ تلفن موبایل در آنجا وجود نداشته باشه و کسی مراقب من نباشه و جاسوسی منو نکنه.
- متوجّهم آقا، امّا شما ابتدا باید گذرنامۀ خود را تمدید کنید؛ چون 5 هفته پیش اعتبارش تمام شده است.😐🤔😂
- خیر آقا، پیتزا گوگل.
- آه، ببخشید؛ اشتباه گرفتم.
- خیر آقا؛ گوگل اونو خریده.
- بسیار خوب؛ لطفاً سفارش مرا یادداشت کنید.
- بله آقا؛ مثل معمول باشه؟
- معمول؟ مگر شما منو میشناسین؟
- طبق برگۀ دادههای سفارش دهندگان ما، در 12 مرتبۀ پیشین، شما پیتزا با پنیر، سوسیس با لایۀ ضخیم سفارش دادهاید.
- بسیار خوب؛ این دفعه هم همون باشه.
- میتوانم پنیر ریکوتا، سبزی شابانک (arugula) با گوجۀ خشک را به شما توصیه کنم؟
- چی؟ من از سبزیها متنفّرم.
- ولی وضعیت کلسترول شما خوب نیست، آقا.
- شما از کجا میدونین؟
- شماره تلفن ثابت شما با اسمتان را در راهنمای مشترکین وارد کردیم؛ نتیجۀ آزمایش خون شما در هفت سال گذشته به دست آمد.
- بسیار خوب؛ امّا این پیتزا را نمیخواهم! من دارو میخورم.
- ببخشید؛ امّا شما داروی خودتان را مرتّب نمیخورید؛ از پایگاه دادههای تجاری ما معلوم میشود که شما در چهار ماه گذشته فقط یک بسته سیتایی قرص کلسترول را در شبکۀ فروش دارو خریداری کردهاید.
- من مقدار بیشتری از داروخانۀ دیگری گرفتم.
- در صورت کارت اعتباری شما ثبت نشده است.
- نقد پرداخت کردم
- امّا طبق صورت حساب بانکی شما، آنقدر وجه نقد برداشت نکردهاید.
- من منبع دیگری برای پول نقد دارم.
- این موضوع در اظهارنامۀ مالیاتی شما ذکر نشده است؛ مگر آن که منبع درآمدی داشته باشید که اظهار نکرده باشید.
- به جهنّم!
- متأسّفم آقا، ما این اطّلاعات را فقط به قصد کمک به شما استفاده میکنیم.
- کافیه! از گوگل و فیسبوک و تویتر و واتساپ حالم به هم میخوره. میروم به جزیرهای بدون اینترنت، تلویزیون کابلی، که هیچگونه خطّ تلفن موبایل در آنجا وجود نداشته باشه و کسی مراقب من نباشه و جاسوسی منو نکنه.
- متوجّهم آقا، امّا شما ابتدا باید گذرنامۀ خود را تمدید کنید؛ چون 5 هفته پیش اعتبارش تمام شده است.😐🤔😂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسابقه سرعت بین لامبورگینی و پراید در اتوبان مدرس تهران
ضمن عرض تبریک به مناسبت شروع ماه پر خیر برکت رمضان و تسلیت به مناسبت فرا رسید لیالی قدر و تبریک به مناسبت عید سعید فطر،سال نو مبارك
😜
😜
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماه عسلتون مبارك 😉
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هزینه زندگی تو نیویورک و میدیم با کیفیت شعب ابوطالب زندگی میکنیم...
این عاااالیه 😂😂
این عاااالیه 😂😂
Niloofar
Martik
عشق من نیلوفر من
ای عشق من ای زیبا نیلوفر من
در خواب نازی شبها نیلوفر من
در بستر خود تنها خفته ای تو
ترک من و دل ای مه گفته ای تو
ای دختر صحرا نیلوفر آه نیلوفر آه نیلوفر
در خلوتم باز آ نیلوفر
ای عشق من ای زیبا نیلوفر من
در خواب نازی شبها نیلوفر من
در بستر خود تنها خفته ای تو
ترک من و دل ای مه گفته ای تو
ای دختر صحرا نیلوفر آه نیلوفر آه نیلوفر
در خلوتم باز آ نیلوفر