و این فقط کار مواد مخدر میتواند باشد که عزیز بشماریدش،همچوشعری برای تروریستی بنام وارتان که به مرگ طبیعی مرد اما خاص توده و چپ دروغی بود به وسعت نافهمی و کینه ی ایشان.
«به علائم دقت کنید»
و راهی که امروز حامیان ستاره ی پنچ پَر در المان و کانادا، برای توماج میسرایند با همان 👇
«به علائم دقت کنید»
و راهی که امروز حامیان ستاره ی پنچ پَر در المان و کانادا، برای توماج میسرایند با همان 👇
ادبیات چرک و سخیف شاملو وار(تصاویر ستاره پشت میله های زندان در هنگام زندانی بودن رپر به اقتضای زمان اعدامی و عفوی!!! و معرفی یکی از موزیک های وی منتشر شد)
شایع است که:این هرویینی انگل،در باب گله ی به ژان پل سارتر وجود دارد که چرا به انقلاب ما تبریک نگفتی؟
👇
شایع است که:این هرویینی انگل،در باب گله ی به ژان پل سارتر وجود دارد که چرا به انقلاب ما تبریک نگفتی؟
👇
وی در سن ۶۹ سالگی پس از عمل جراحی قلب و ابتلاء به ذاتالریه در وین، پایتخت اتریش درگذشت.
مرگی دردناک وشبیه به مرگ غلامحسین ساعدی!بدکاره ای مبتذل که تاریخ ایران همچو ساعدی را فقط در چپ های دشمن ایران به خود دیده👇
مرگی دردناک وشبیه به مرگ غلامحسین ساعدی!بدکاره ای مبتذل که تاریخ ایران همچو ساعدی را فقط در چپ های دشمن ایران به خود دیده👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
او گفته بود که این فلان فلان شده ها همه ی ما را فریب دادند!
شده هاهمه ی ما را فریب دادند،
به همه ی مان دروغ گفتند،آه در بساط ندارند.
توده را شخصا بعنوان یک فعال در حوزه ی تحقیق و در پی جستار و مطالعات اینچنین دیدم:
جمعیتی خائن به وطن که بخش عظیمی از آنها،👇
شده هاهمه ی ما را فریب دادند،
به همه ی مان دروغ گفتند،آه در بساط ندارند.
توده را شخصا بعنوان یک فعال در حوزه ی تحقیق و در پی جستار و مطالعات اینچنین دیدم:
جمعیتی خائن به وطن که بخش عظیمی از آنها،👇
همچو بیماری #جذام،یکدیگر را دریدند و خوردند و استثنایی در بین نیست و امروز باز شاهديم كه همخوابگان سياسي با سپاه چگونه یاد شاملو ميكنند و زندگي سراسر حقارتش را هيچ نام نميبرند.
تکیه حتی برای لحظه ای به عبارت امثال @esmaeilion اشتباهيست كه نامش بلاهت،حماقت و 👇
تکیه حتی برای لحظه ای به عبارت امثال @esmaeilion اشتباهيست كه نامش بلاهت،حماقت و 👇
،بر قامتش بتازد و آنرا ویرانه کند،حال چه باشعر و ترانه،چه با سیاست الوده به خون یا هرویین!
اگر هم در باب هرویینی بودن و ویرانی ایران افرادی مثل احمد شاملو میخواهید بدانید:
ظاهرا دوستاني بدنبال هروييني نوشتن شاملو،گله كرده اند كه چند سند رو معرفي ميكنم:
١-نجف دریابندری، مترجم، در مصاحبه با مجله بخارا گفت: طوسی (همسر اول احمد شاملو) یک روز به من گفت شاملو معتاد است، من چند بار او را پیش دکتر بردهام ترک کرده اما دوباره ... شما که رفیقش هستی بهش بگو که ترک کند. من هم اصلا خبر نداشتم که معتاد است. البته چند بار از این مواد به من هم داده بود. گرد سفید، هروئین خیلی عالی. من هم امتحان کردم ولی بعد بهش گفتم مثل این که تو معتاد هستی. ترکش کن. اگر میکشی مثل من که به طور اتفاقی میکشم و از این جور چیزها. نمیدانستم کسانی که معتادند این حرفها سرشان نمیشود. یک روز صدایش کردم رفتیم به کالباس فروشی البرز تا با هم حرف بزنیم. یکی از کارهای ابلهانهای که کردم همین بود.
👇
اگر هم در باب هرویینی بودن و ویرانی ایران افرادی مثل احمد شاملو میخواهید بدانید:
ظاهرا دوستاني بدنبال هروييني نوشتن شاملو،گله كرده اند كه چند سند رو معرفي ميكنم:
١-نجف دریابندری، مترجم، در مصاحبه با مجله بخارا گفت: طوسی (همسر اول احمد شاملو) یک روز به من گفت شاملو معتاد است، من چند بار او را پیش دکتر بردهام ترک کرده اما دوباره ... شما که رفیقش هستی بهش بگو که ترک کند. من هم اصلا خبر نداشتم که معتاد است. البته چند بار از این مواد به من هم داده بود. گرد سفید، هروئین خیلی عالی. من هم امتحان کردم ولی بعد بهش گفتم مثل این که تو معتاد هستی. ترکش کن. اگر میکشی مثل من که به طور اتفاقی میکشم و از این جور چیزها. نمیدانستم کسانی که معتادند این حرفها سرشان نمیشود. یک روز صدایش کردم رفتیم به کالباس فروشی البرز تا با هم حرف بزنیم. یکی از کارهای ابلهانهای که کردم همین بود.
👇
وی افزود: خلاصه بهش گفتم این قضیه تو چیه؟ تو واقعا معتادی؟ اگر معتادی بیا ترکش کن دیگر. شاملو قیافه گرفت که معتاد یعنی چی؟ من میکشم اما معتاد نیستم. گفتم یعنی چه که معتاد نیستی؟ اگر مثلا گیرت نیاید ناراحت نمیشوی؟ گفت نه، ولی گیرم میآید! خلاصه به من یک جوری حالی کرد که این چیزها به تو مربوط نیست. من هم گفتم باشد، مانعی ندارد. ولی متوجه شدم که شاملو گرفتار است و آن روز وقتی از کافه البرز بیرون آمدیم دوستی ما هم تمام شد. بعد از مدتی از طوسی هم جدا شد و زندگیاش به هم خورد و باز دوباره ازدواج کرد.👇
نامه اي از يدالله رويايي از شعراي معاصر به عباس معروفي هست كه در متن اين نامه خاطرهاي با احمد شاملو شاعر نوپرداز ايراني نقل شده است.
در قسمت از اين نامه كه با عنوان « تو چرا عباس هستي؟» و از وبلاگ رويايي برگفته شده است، آمده است:
« یادم افتاد که زمانی با شاملو، برای شرکت در کنگرۀ نظامی، به رم رفته بودیم. بهار ۱۳۵۴ بود. بعد از اتمام کار کنگره، به پیشنهاد او هفته ای به گشت و گذار ماندیم. روزها و شب های ما به پرسه در کوچه های رم و بارهای ونیز، در کافه ها و یا در هتل، به مستی و بی خبری می گذشت ، با ویسکی، و آذوقه ای از تریاک و هروئین که با خود برده بودیم، و یک "ذخیرۀ احتیاطی" از شیرۀ ناب. و یا مخدرات دیگر، گاهی هم از نوع علیایش: با دلبرکانی نه چندان غمگین .👇
در قسمت از اين نامه كه با عنوان « تو چرا عباس هستي؟» و از وبلاگ رويايي برگفته شده است، آمده است:
« یادم افتاد که زمانی با شاملو، برای شرکت در کنگرۀ نظامی، به رم رفته بودیم. بهار ۱۳۵۴ بود. بعد از اتمام کار کنگره، به پیشنهاد او هفته ای به گشت و گذار ماندیم. روزها و شب های ما به پرسه در کوچه های رم و بارهای ونیز، در کافه ها و یا در هتل، به مستی و بی خبری می گذشت ، با ویسکی، و آذوقه ای از تریاک و هروئین که با خود برده بودیم، و یک "ذخیرۀ احتیاطی" از شیرۀ ناب. و یا مخدرات دیگر، گاهی هم از نوع علیایش: با دلبرکانی نه چندان غمگین .👇
یکی از رخدادهای مهم و پرابهام زندگی شاملو به همین عادت ناپسندش مربوط میشده و باید در بافت همنشینیهای مرسوم میان معتادان نگریسته شود. این حادثه در ضمن میتوانسته به دردسری بزرگ برای شاملو بدل شود، اما به شکلی رفع و رجوع شد که ارتباط شاملو با دستگاههای امنیتی را تایید میکند و به همین خاطر جای کنکاش بیشتری دارد. این ماجرا به سال ۱۳۴۶ باز میگردد و این زمانی بود که شاملو موفق شد با یاری دار و دستهای از دوستانش ادارهی مجلهی «خوشه» را به دست بگیرد. یکی از این دوستان منوچهر شفیانی نام داشته و داستاننویسی جوان و بیست و هفت ساله بوده از اهالی خوزستان. این جوان دوست شاملو محسوب میشد و پیش از شاملو برای مدت کوتاهی سردبیری «خوشه» را بر عهده داشت. پس از انتقال این مقام به شاملو هم ارتباطش با او را حفظ کرد و عضو دار و دستهی هواداران شاملو در خوشه بود. شفیانی با زبان آلمانی آشنا بود و قصههای کوتاهی با حال و هوای روستایی مینوشت و بنابراین بخشی از جریان داستاننویسی دهقانی در این سالها محسوب میشد، که گرایش مائوئیستی و چریکی را نمایندگی میکردند.
.👇
.👇
منوچهر شفیانی هر از چندی به تهران سفر میکرد و با دوستانش -از جمله شاملو- دیدار میکرد. روز نوزدهم مهرماه سال ۱۳۴۶ او به دفتر مجلهی «خوشه» رفت و شاملو را دید و دیروقتِ شب همراه با او به منزلش در شمیران رفتند و شب را آنجا ماندند. این دو به مصرف هروئین معتاد بودند و قرار شد آن شب را با هم بگذرانند. چنین مینماید که شاملو آن کسی بوده که برای آن شب مواد مخدر فراهم آورده، و پولش را احتمالا شفیانی پرداخته است. یعنی در اینجا هم باز همان الگویی را میبینیم که پیشتر کیانوش بدان اشاره کرد.
این نکته البته جای توجه دارد که روابط دوستانهی نویسندگان «خوشه» در زمان سردبیری شاملو با مصرف مواد مخدر و روابط هممنقلی درآمیخته بوده است. اما حادثهی آن شب قدری وخیمتر از اعتیاد بود. چون مصرفِ افراطی مواد باعث شد شفیانی سکته کند و بمیرد. فردای آن روز، ماموران شهربانی شاملو را به خاطر در اختیار داشتن هروئین و مصرف آن به جرم قتل مرگ شفیانی بازداشت کردند و شاکی این پرونده برادر شفیانی بود. اما شاملو به شکلی مسئلهبرانگیز بلافاصله بعد از آن آزاد شد و پروندهی مرگ شفیانی هم بدون هیچ توضیحی بسته شد. در آن مقطع 👇
این نکته البته جای توجه دارد که روابط دوستانهی نویسندگان «خوشه» در زمان سردبیری شاملو با مصرف مواد مخدر و روابط هممنقلی درآمیخته بوده است. اما حادثهی آن شب قدری وخیمتر از اعتیاد بود. چون مصرفِ افراطی مواد باعث شد شفیانی سکته کند و بمیرد. فردای آن روز، ماموران شهربانی شاملو را به خاطر در اختیار داشتن هروئین و مصرف آن به جرم قتل مرگ شفیانی بازداشت کردند و شاکی این پرونده برادر شفیانی بود. اما شاملو به شکلی مسئلهبرانگیز بلافاصله بعد از آن آزاد شد و پروندهی مرگ شفیانی هم بدون هیچ توضیحی بسته شد. در آن مقطع 👇
زمانی روزنامهها به مرگ شفیانی اشارههایی کردند، اما به خصوص در مجلهی «فردوسی» و نشریههای وابسته به شاملو دلیل مرگش را سکته و سانحه عنوان کردند و از نقش او در این ماجرا نامی برده نشد. هرچند در نشریههای بیطرف دیگر به اشاره سخنانی در این مورد میتوان یافت.
احسان نراقي:
اعتیاد شاملو برای اطرافیانش پرهزینه و آسیبزا بوده است. به طور خاص در میان همسرانش چنین مینماید که توسی حائری هزینهی زیادی بابت این عادت او پرداخته باشد. در این مورد گزارش محمود کیانوش را هم داریم که دوست خانوادگی توسی حائری و شاملو بود و نوشته که دلیل زمین خوردن مجلهی «آشنا» آن بوده که پشتوانهی مالیاش به خاطر اعتیاد شاملو بر باد رفته. چون توسی قطعه زمینی که داشته و برای انتشار مجله اختصاصاش داده بود را فروخت و پولش را خرج شاملو کرد تا بستری شود و اعتیادش را ترک کند. اما این پول (قاعدتا به خاطر تداوم اعتیاد شاملو) به باد رفت و «آشنا» هم به این شکل به پایان کار خود رسید👇
احسان نراقي:
اعتیاد شاملو برای اطرافیانش پرهزینه و آسیبزا بوده است. به طور خاص در میان همسرانش چنین مینماید که توسی حائری هزینهی زیادی بابت این عادت او پرداخته باشد. در این مورد گزارش محمود کیانوش را هم داریم که دوست خانوادگی توسی حائری و شاملو بود و نوشته که دلیل زمین خوردن مجلهی «آشنا» آن بوده که پشتوانهی مالیاش به خاطر اعتیاد شاملو بر باد رفته. چون توسی قطعه زمینی که داشته و برای انتشار مجله اختصاصاش داده بود را فروخت و پولش را خرج شاملو کرد تا بستری شود و اعتیادش را ترک کند. اما این پول (قاعدتا به خاطر تداوم اعتیاد شاملو) به باد رفت و «آشنا» هم به این شکل به پایان کار خود رسید👇