توضیحات تکمیلی

عده ایی از همراهان گرامی بعد از انتشار این پست ضمیمه شده نقدهایی را به شیوه بیان یک حقیقت محض وارد دانستند که ضمن احترام به هواداران این دو تیم لازم است نکاتی چند را یادآور شویم.

در اینکه دو تیم پرطرفدار استقلال و پرسپولیس حکومتی میباشند و هزینه های آنان از منابع عمومی که به طرق مختلفی همچون دریافت مالیات و عوارض و آبونمان از مردم تامین میشود تردیدی نیست ، این باشگاه ها حکومتی هستند چون نمیتوانند خارج از سیاستگذاریهای حکومتی نسبت به وقایع سیاسی و اجتماعی و یا جنایات و فسادهای سیستماتیک موجود در جامعه کوچکترین واکنش رسمی نشان دهند ؛ البته هستند بازیکنان محبوبی که در مقاطع مختلف با وجود خسارتهایی که متحمل شده اند در سمت مردم ایستاده اند و در مقابل ظلم و ستم حاکمیت و عوامل آن سکوت نکرده اند.

بر خلاف جوامع دیگر ورزش فعلی ایران در تمامی رشته ها کاملا حکومتی و بالاطبع سیاسی است و میتوان گفت به نوعی ورزش نیز مانند رفاه و آزادی مردم در جهت منافع ایدئولوژیکی حکومت به گروگان گرفته شده است و به جایگاه جهانی که شایسته آن بود نیز نتوانسته است برسد.

ورزش در ایران حکومتی است ، وقتی که بانوان این سرزمین که نیمی از جمعیت ایران را شامل میشوند از ورود به این عرصه و یا حضور در ورزشگاه ها محروم میشوند ؛ اما در مقابل همان ورزشگاهها و استادیومها برای کارناوالهای حکومتی بر روی زنان خودی و وابسته به حاکمیت باز میشوند

ورزش در ایران حکومتی است ، که بالاترین آمار ورزشکاران پناهنده در کشورهای دیگر را زنان و مردان ورزشکار ایرانی بخود اختصاص داده اند.

ورزش در ایران حکومتی است که جوانان این سرزمین بعد از سالها تمرینهای سخت برای حضور در مسابقات بین المللی و در صورت مواجهه با ورزشکاران اسرائیل باید قید تمام آن زحمات را بزنند و یا اینکه جمله معروف #باید_ببازی را شنیده و بدان عمل کنند..

بله ! ورزش فعلی ایران و در راس آن فوتبال کاملا حکومتی است و به هم میهنانی که رگ گردنشان برای نقدهایی که به این سیستم وارد میشود باد میکند باید گفت هر زمان حداقل توانستید از حقوق اولیه و اساسی خواهران و مادران و همسران خود در این سیستم فاسد و ایدئولوژی زده دفاع کنید ، آنگاه میتوانید ادعای طرفداری از این یا آن تیم نمایید

#SAM

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/119531

🛑  #جوابیه

در پاسخ به چند شبهه که اتفاقا از سوی جریانهای سیاسی همسو و مشروطه خواه ایجاد شده است ، لازم است تا نکاتی را بیان نماییم.

کانال کمپین بازگشت شاهزاده در ایام محرم به خرافه ها و رسوم غلط ( قمه زنی ، شیر گردانی ، قتل حیوانات در اماکن عمومی ، روایات ساختگی ، توهین به مذاهب دیگر ، استفاده ابزاری از کودکان و زنان ، سلب آسایش عمومی ، حیف و میل منابع مالی عمومی توسط ارگانهای حکومتی و.... )که اتفاقا از طریق دستگاه تبلیغاتی رژیم ایران نیز بر حرارت آن افزوده میشود نقدهایی را وارد کرد که عده ایی از هموطنان این نقدها را حمل بر حمله به اساس دین و سنت ایرانیان دانسته و بر همین اساس با ارجاع به یکی از اصول قانون اساسی مشروطه که بر پایه سنت و مذهب میباشد ، کمپین را در تقابل با مشروطیت فرض نمودند.

قانون اساسی مشروطه بیش از یک قرن پیش و بر حسب شرایط آن مقطع زمانی تدوین و تصویب و تبیین شده است و یکی از چالشهای امروز اپوزیسیون باورمند به مشروطه و نظام سیاسی سکولار نیز چگونگی جدا نمودن دین از سیاست میباشد و در این موضوع خاص نیز باور شاهزاده رضاپهلوی نیز جدایی دین از سیاست در نظام سیاسی ایران فردا میباشد که میتوان گفت در صورت وجود رسانه های مستقل و آزاد و عملی شدن چنین فرایندی شاهد رنسانس فرهنگی عظیمی در باورهای غلط دینی و فکری جامعه ایران و بخصوص جوانان خواهیم بود و چنین نقدهایی دیگر تابوشکنی یا توهین به مقدسات قلمداد نخواهد شد.

موضوع دیگری که برای عده ایی از هموطنان شبهه ناک بوده است ، حمایت و پوشش خبری مواضع سیاسی و اجتماعی شخصیتهای معروف ورزشی همچون #وریاغفوری و #علی_کریمی از سوی جریانهای سیاسی مشروطه خواه همچون کمپین میباشد که چرا باید از امثال علی کریمی که در مقطعی و بنابر شرایطی خاص در انتخابات فرمایشی رژیم ایران شرکت و از شخص خاصی حمایت کرده است حمایت نماییم ؟!؟

مسئله اجتناب ناپذیر سیر تحول فکری اشخاص در بازه های زمانی مختلف میباشد و مادامی که یک شخص و بخصوص افراد مشهور و سلبریتی هایی همچون #پرویز_پرستویی ، #فاطمه_معتمد_آریا و امثالهم در حمایت از بلوک قدرت و یا با سکوت بر پشتیبانی از دستگاه سرکوب پافشاری میکنند ، قطع به یقین با آگاهی روز افزون مردم ایران هیچگاه چنین اشخاصی نمیتوانند نقطه اتکایی برای انعکاس فریادشان توسط آنان باشند..
اما نمیتوان شخصیتهایی همچون #علی_کریمی را که همچون بخشی از جامعه ایران در مقاطعی ناگزیر از همسویی با جریانی سیاسی برای مقابله با جریان سیاسی رادیکالتری دچار اشتباه محاسباتی شده است ، از خود راند و مواضع سیاسی و اجتماعی امروزین وی را که تماما در حمایت از مردم و ایستادگی در مقابل دستگاه ظلم و ستم و روحانیت که نقطه ثقل حاکمیت میباشد نادیده گرفت.

جامعه ایران برای گذر مسالمت آمیز نیاز مبرم به رهبران میانی و میدانی دارد که این رهبران میتوانند از میان زندانیان سیاسی ، مادران دادخواه ، کارگران و فرهنگیان ، دگر اندیشان و چه بسا جامعه ورزشی باشند!

پس لازم است از پتانسیل موجود در بین این بخش از جامعه که دارای تریبونهایی قوی و فراگیری نیز میباشند ، تا زمانی که در سمت مردم و زمین ایران یکپارچه ایستاده اند حمایت تمام قد شود.
#SAM

https://t.me/khosrovanooshiravan/7987