تمام مشکل ایران شانه خالی کردن از #انتخاب است؛ جماعتی بلاتکلیف که مانع و مزاحم ملت ایران هستند.
آنهایی که از مرگ #مهسا_امینی ناراحتند، اما هیچ چشم انداز و هدف و انتخاب سیاسی ای ندارند. و از بین گزینه های در قید حیات و زنده و روی زمین هیچکدام را برای آینده ایران انتخاب نمیکنند؛ در واقع با این لجاجت و بلاتکلیفی در تداوم وضع موجود سهیم هستند، و در خون مهساها سهم دارند.
بین غرور و لجبازی کودکانه، بین تمامیت خواهی و آرمانگرایی، بین آموزه ها و راه و سنت خانوادگی یا #ایران یکی را انتخاب کنید.
اگر ایران را انتخاب نکردید، به خودتان حق ندهید که برای ایران سوگواری کنید.
●بخشی دیگر از مشکل ایران؛
ژان ژاک روسو که از بانیان ریپابلیک(جمهوری) و حکومت توده است، در اثر خودش "قرارداد اجتماعی" یادآور میشود که #پادشاهی اولین حالت شکلگیری یک حکومت است؛ اگر ایدهای در باب شکلگیری یک نظم سیاسی موجود نباشد.
#جمهوریخواهان ایرانی چه از مردم معمولی، چه از اپوزیسیون اش باید بپذیرند که #آلترناتیو ی ندارند. بنابراین باید وارد یک نظم پادشاهی بشوند و سپس در نظم #مشروطه احزاب خود را تاسیس کنند و اگر توانستند اکثریت #پارلمان را بدست گرفته، #رفراندوم جمهوری برگزار کنند.
وگرنه آنها ابزار امتداد شر هستند و باید برای نابودی ایران پاسخگو باشند.
اگر آنها در پاسخ به این مسئله بگویند از کجا معلوم که در فردای تاسیس یک پادشاهی، اجازه کار به احزاب جمهوریخواه داده بشود؟
باید گفت از کجا معلوم در فردای تاسیس یک جمهوری، اجازه کار به احزاب پادشاهیخواه داده شود؟
این یک وضعیت برابر است.
✅منتهی تفاوت در اینجاست که جمهوری یک کلمه است؛ ولی پادشاهی یک پیشینه و دارای وارث و قانون اساسی است.
در هر صورت اگر میخواهید به این دلایل، بودن در همین وضع را ترجیح دهید؛ فقط دو چیز میتوان به شما گفت؛
اول که مردشورتان را ببرد چون عمر امثال من را هم پای خریت خود حرام کردید.
دوم به درک اسفل آنقدر زیر نعلین بمانید تا پاره شوید.
یک سومی هم میشود به این اضافه کرد؛
شرم بر شما که در امتداد مرگهایی از قبیل مهسا شریکید و در نابودی ایران؛ و آنقدر احمق که آنارشیسمی مثل #فرقه_تبهکار را به نظمی مثل #پهلوی ترجیح میدهید.
اصولا اوج بیشعوری است که دغدغه جماعت در عرصه سیاست ایران، اینقدر درگیر جمهوری بودن است؛ در حالیکه باید معطوف به لیبرالیسم_اقتصاد آزاد، جامعه مدنی، دولت محدود، کنستیتوشن و حقوق بشر میبود.
من هر بار با این چپ و چولها که بحث کردم وقتی از آنها پرسیدم که پس چرا آزادترین و دموکراتیکترین نظمهای سیاسی پادشاهیها هستند؟
گفتند این ربطی به پادشاهی ندارد(که دروغ است) ربط به جامعهی مدنی دارد.
و وقتی از آنها میپرسم پس چرا هم و غم شما بجای جامعهی مدنی، جمهوریخواهی است؟
لال مرگ گرفته، خفه خون مرگ میگیرند.
بله خب، جوابی برای بازی کردن با سرنوشت یک کشور ندارند!
احمقها حتی همان جامعهی مدنی را هم نمیدانند چیست.
#جامعه_مدنی محصول لیبرالیسم است؛ چراکه این لیبرالیسم است که برای تفکیک زندگی فرد از سیاست، قانون بنیادی(مبتنی بر حقوق طبیعی) را که نتیجه آن محدود کردن دولت و استقلال #فرد و #جامعه از قدرت سیاسی است را بنا نهاده است.
در حالیکه سوسیالیسم و بدتر از آن کمونیسم مرز دولت و جامعه را در هم نوردیده، دولت را بر فرد و جامعه مستولی میکنند؛ و اول قدم کارشان از بین بردن جامعهی مدنی(آزاد) است.
@C_B_SHAHZADEH
ادامه👇
آنهایی که از مرگ #مهسا_امینی ناراحتند، اما هیچ چشم انداز و هدف و انتخاب سیاسی ای ندارند. و از بین گزینه های در قید حیات و زنده و روی زمین هیچکدام را برای آینده ایران انتخاب نمیکنند؛ در واقع با این لجاجت و بلاتکلیفی در تداوم وضع موجود سهیم هستند، و در خون مهساها سهم دارند.
بین غرور و لجبازی کودکانه، بین تمامیت خواهی و آرمانگرایی، بین آموزه ها و راه و سنت خانوادگی یا #ایران یکی را انتخاب کنید.
اگر ایران را انتخاب نکردید، به خودتان حق ندهید که برای ایران سوگواری کنید.
●بخشی دیگر از مشکل ایران؛
ژان ژاک روسو که از بانیان ریپابلیک(جمهوری) و حکومت توده است، در اثر خودش "قرارداد اجتماعی" یادآور میشود که #پادشاهی اولین حالت شکلگیری یک حکومت است؛ اگر ایدهای در باب شکلگیری یک نظم سیاسی موجود نباشد.
#جمهوریخواهان ایرانی چه از مردم معمولی، چه از اپوزیسیون اش باید بپذیرند که #آلترناتیو ی ندارند. بنابراین باید وارد یک نظم پادشاهی بشوند و سپس در نظم #مشروطه احزاب خود را تاسیس کنند و اگر توانستند اکثریت #پارلمان را بدست گرفته، #رفراندوم جمهوری برگزار کنند.
وگرنه آنها ابزار امتداد شر هستند و باید برای نابودی ایران پاسخگو باشند.
اگر آنها در پاسخ به این مسئله بگویند از کجا معلوم که در فردای تاسیس یک پادشاهی، اجازه کار به احزاب جمهوریخواه داده بشود؟
باید گفت از کجا معلوم در فردای تاسیس یک جمهوری، اجازه کار به احزاب پادشاهیخواه داده شود؟
این یک وضعیت برابر است.
✅منتهی تفاوت در اینجاست که جمهوری یک کلمه است؛ ولی پادشاهی یک پیشینه و دارای وارث و قانون اساسی است.
در هر صورت اگر میخواهید به این دلایل، بودن در همین وضع را ترجیح دهید؛ فقط دو چیز میتوان به شما گفت؛
اول که مردشورتان را ببرد چون عمر امثال من را هم پای خریت خود حرام کردید.
دوم به درک اسفل آنقدر زیر نعلین بمانید تا پاره شوید.
یک سومی هم میشود به این اضافه کرد؛
شرم بر شما که در امتداد مرگهایی از قبیل مهسا شریکید و در نابودی ایران؛ و آنقدر احمق که آنارشیسمی مثل #فرقه_تبهکار را به نظمی مثل #پهلوی ترجیح میدهید.
اصولا اوج بیشعوری است که دغدغه جماعت در عرصه سیاست ایران، اینقدر درگیر جمهوری بودن است؛ در حالیکه باید معطوف به لیبرالیسم_اقتصاد آزاد، جامعه مدنی، دولت محدود، کنستیتوشن و حقوق بشر میبود.
من هر بار با این چپ و چولها که بحث کردم وقتی از آنها پرسیدم که پس چرا آزادترین و دموکراتیکترین نظمهای سیاسی پادشاهیها هستند؟
گفتند این ربطی به پادشاهی ندارد(که دروغ است) ربط به جامعهی مدنی دارد.
و وقتی از آنها میپرسم پس چرا هم و غم شما بجای جامعهی مدنی، جمهوریخواهی است؟
لال مرگ گرفته، خفه خون مرگ میگیرند.
بله خب، جوابی برای بازی کردن با سرنوشت یک کشور ندارند!
احمقها حتی همان جامعهی مدنی را هم نمیدانند چیست.
#جامعه_مدنی محصول لیبرالیسم است؛ چراکه این لیبرالیسم است که برای تفکیک زندگی فرد از سیاست، قانون بنیادی(مبتنی بر حقوق طبیعی) را که نتیجه آن محدود کردن دولت و استقلال #فرد و #جامعه از قدرت سیاسی است را بنا نهاده است.
در حالیکه سوسیالیسم و بدتر از آن کمونیسم مرز دولت و جامعه را در هم نوردیده، دولت را بر فرد و جامعه مستولی میکنند؛ و اول قدم کارشان از بین بردن جامعهی مدنی(آزاد) است.
@C_B_SHAHZADEH
ادامه👇
Forwarded from خسرو انوشیروان
⚫️ تداوم سیاسی و حقوقی نهاد پادشاهی و عدم نسخ آن
https://t.me/khosrovanooshiravan/8618
به جرأت میتوان ادّعا کرد که نهاد پادشاهی، نخستین و تنها «تأسیس حقوقی» ایرانیان است. اهمیّت «شاه» در ادبیّات کهن، و نص و سنّت ایرانی گواه این مدّعاست. «کلمهٔ شاه، حداقل از ۴ هزار سال پیش به اینسو کلیدیترین واژهٔ سیاسی و حقوقی» در جغرافیای ایران بزرگ فرهنگی است (زریاب خویی، ۱۳۶۱، ۱۹). ایرانیانِ چند هزار سال پیش، با ابداع این کلیدواژه، توانستند تمامی نهادها و مفاهیم سیاسی لازم برای حکمرانی را تأسیس نمایند. نهادها و مفاهیمی که موارد مشابه زیادی در اندیشهٔ سیاسی مدرن دارند. با نگاهی به تاریخ چند هزارسالهٔ ایران و اسناد و متون کهن آن در مییابیم که ایرانیان، قبل از ابداع مفاهیمی چون «ملّت» (Nation)، «دولت» (State)، حکومت (Government)، حاکمیّت (sovereignty) و امثال آن، اقدام به نهادسازی و مفهومسازی کردهاند که میتوان بدون گرفتار شدن به عارضهٔ زمانپریشی مشابهتها را پیدا کرد.
تداوم ایران و استمرار حیات سیاسی و فرهنگی و تمدّنی ایران در گرو تداوم نهاد پادشاهی است. ایران از ابتدا هم یک شاهنشاهی بوده است، ایران را قبل از اسلام «ایرانشهر» مینامیدند که دقیقاً به معنای «شاهنشاهی ایران» است. (دریایی، ۱۳۷۹، ۱۲۲) در دنیای جدید هم صرفاً ذیل «شاهنشاهی ایران» میتوان نهادهای مدرن را مستقر کرد. همان روندی که قبل از شورش ۵۷ شروع شده بود و به مراحل نسبتاً موفقیّتآمیزی رسیده بود. امّا آن شورش همهچیز را خراب کرد. در حال حاضر هم برای نوسازی، مدرنیزه کردن ایران، چارهای جز ادامهٔ همان راه همراه با تصحیح نقایص آن وجود ندارد.
تعطیلی نهاد پادشاهی نهتنها در ایران که در هیچ جای جهان موجب نسخ آن نمیشود. اصل استمرار و تداوم نهادی، یکی از مهمترین اصول در حقوق اساسی است (قاسمزاده، ۱۳۴۲، ۵۶)؛ به این معنی که نهادهایِ تاریخیِ مؤسّس و مقوّم و هویّتبخشِ کشور، از مشروعیّتِ فراسیاسی و فراتاریخی برخوردار هستند و در صورت تعطیلی طولانی هم هیچ مانعی برای بازگشایی آنها (طبعاً بر اساس مقتضیات زمان) وجود ندارد. نمونههای تاریخی زیادی هم در این مورد موجود است؛ مانند بازسازی نهاد پادشاهی در هلند بعد از یک دورهٔ طولانی حکومت جمهوری، بازگشت نهاد پادشاهی در انگلستان بعد از یک دورهٔ جمهوری کرامولها، احیای نهاد پادشاهی در ژاپن بعد از دورهٔ طولانی جمهوری شوگونها، بازگشایی نهاد پادشاهی در اسپانیا بعد از یک دورهٔ جمهوری فاشیستی فرانکویی، بازسازی نهاد پادشاهی در کامبوج بعد از چندین دهه سلطهٔ همراه با وقایع خونبار و دهشتناکِ کمونیستها و خمرهای سرخ. نکتهٔ بسیار مهم در این تجربیّات این است که در هر موردی، با بازگشایی نهاد پادشاهی، وضعیّت آن کشور بهغایت بهبود یافت.
https://t.me/khosrovanooshiravan
✍ #دکتر_محمد_محبی
https://t.me/khosrovanooshiravan/8618
به جرأت میتوان ادّعا کرد که نهاد پادشاهی، نخستین و تنها «تأسیس حقوقی» ایرانیان است. اهمیّت «شاه» در ادبیّات کهن، و نص و سنّت ایرانی گواه این مدّعاست. «کلمهٔ شاه، حداقل از ۴ هزار سال پیش به اینسو کلیدیترین واژهٔ سیاسی و حقوقی» در جغرافیای ایران بزرگ فرهنگی است (زریاب خویی، ۱۳۶۱، ۱۹). ایرانیانِ چند هزار سال پیش، با ابداع این کلیدواژه، توانستند تمامی نهادها و مفاهیم سیاسی لازم برای حکمرانی را تأسیس نمایند. نهادها و مفاهیمی که موارد مشابه زیادی در اندیشهٔ سیاسی مدرن دارند. با نگاهی به تاریخ چند هزارسالهٔ ایران و اسناد و متون کهن آن در مییابیم که ایرانیان، قبل از ابداع مفاهیمی چون «ملّت» (Nation)، «دولت» (State)، حکومت (Government)، حاکمیّت (sovereignty) و امثال آن، اقدام به نهادسازی و مفهومسازی کردهاند که میتوان بدون گرفتار شدن به عارضهٔ زمانپریشی مشابهتها را پیدا کرد.
تداوم ایران و استمرار حیات سیاسی و فرهنگی و تمدّنی ایران در گرو تداوم نهاد پادشاهی است. ایران از ابتدا هم یک شاهنشاهی بوده است، ایران را قبل از اسلام «ایرانشهر» مینامیدند که دقیقاً به معنای «شاهنشاهی ایران» است. (دریایی، ۱۳۷۹، ۱۲۲) در دنیای جدید هم صرفاً ذیل «شاهنشاهی ایران» میتوان نهادهای مدرن را مستقر کرد. همان روندی که قبل از شورش ۵۷ شروع شده بود و به مراحل نسبتاً موفقیّتآمیزی رسیده بود. امّا آن شورش همهچیز را خراب کرد. در حال حاضر هم برای نوسازی، مدرنیزه کردن ایران، چارهای جز ادامهٔ همان راه همراه با تصحیح نقایص آن وجود ندارد.
تعطیلی نهاد پادشاهی نهتنها در ایران که در هیچ جای جهان موجب نسخ آن نمیشود. اصل استمرار و تداوم نهادی، یکی از مهمترین اصول در حقوق اساسی است (قاسمزاده، ۱۳۴۲، ۵۶)؛ به این معنی که نهادهایِ تاریخیِ مؤسّس و مقوّم و هویّتبخشِ کشور، از مشروعیّتِ فراسیاسی و فراتاریخی برخوردار هستند و در صورت تعطیلی طولانی هم هیچ مانعی برای بازگشایی آنها (طبعاً بر اساس مقتضیات زمان) وجود ندارد. نمونههای تاریخی زیادی هم در این مورد موجود است؛ مانند بازسازی نهاد پادشاهی در هلند بعد از یک دورهٔ طولانی حکومت جمهوری، بازگشت نهاد پادشاهی در انگلستان بعد از یک دورهٔ جمهوری کرامولها، احیای نهاد پادشاهی در ژاپن بعد از دورهٔ طولانی جمهوری شوگونها، بازگشایی نهاد پادشاهی در اسپانیا بعد از یک دورهٔ جمهوری فاشیستی فرانکویی، بازسازی نهاد پادشاهی در کامبوج بعد از چندین دهه سلطهٔ همراه با وقایع خونبار و دهشتناکِ کمونیستها و خمرهای سرخ. نکتهٔ بسیار مهم در این تجربیّات این است که در هر موردی، با بازگشایی نهاد پادشاهی، وضعیّت آن کشور بهغایت بهبود یافت.
https://t.me/khosrovanooshiravan
✍ #دکتر_محمد_محبی
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ پذیرش امکان برگزاری #رفراندوم برای تعیین #اساس_دولت_ایران ؛ امروز ، همان سیاست نگارش و صدور صدای انقلاب شما را شنیدم دیروز است .
https://t.me/khosrovanooshiravan/8134
مدتهاست ... #سامانه_پادشاهیخواه_درون_مرز گرفتار یک مشت بیسواد و بدسواد خارجنشین…
https://t.me/khosrovanooshiravan/8134
مدتهاست ... #سامانه_پادشاهیخواه_درون_مرز گرفتار یک مشت بیسواد و بدسواد خارجنشین…