👤 احساس بی نظیر استاد گلپایگانی در بیان کلمات شعر و لحن پُرشور و حالِ عاشقانه ای که به صدایش میداد، در طول تاریخ آواز ایران سابقه نداشت، به علاوه تحریرهای بسیار متنوع و خلاقانه ای که خودش آنها را ابداع کرد و جنس صدای دلنشین و لطیف و گوشنوازش که از گلپا اسطوره ای ساخت که دیگر تکرار نمیشود.
اجرای صحیح و واضح و شفاف کلمات شعری و ویبره و لرزش های زیبایی که در بعضی مواقع به صدایش میداد به علاوه اوج و حضیض های بسیار زیبا و بلند و آهسته کردنِ صدایش برای تاثیر گذاری و ایجاد احساس و حالِ بیشتر در مخاطب، ادای صحیح مصوت ها و تحریرهای ریز و پیچیده و بسیار متنوعی که در لابلای کلمات شعر بکار میبرد و بسیاری نکات ریزِ دیگر باعث شد گلپا بعد از خودش دیگر تکرار نشود و دیگر کسی مانند او نخواهد توانست تا به این اندازه با احساس و تاثیر گذار و شورانگیز، آواز ایرانی را اجرا نماید.
گلپا دفتر آواز را بست و حتی تصور اینکه کسی بعدها بتواند با احساس تر و با قدرت تر و تاثیرگذارتر از گلپا بخواند، تصوری غیر ممکن و تقریباً محال است.
چه گنج و جواهری را در طولِ این چهل سال ممنوع الکار و خانه نشین کردند و چه خسارت عظیم و غیر قابل جبرانی به موسیقی و آواز ایران وارد شد، خصوصاً در دهه شصت تا هفتاد که اوج قدرت و پختگی صدای گلپا بود، چه آثار جاودانه و ماندگاری میتوانست در این یک دهه خلق شود و به گنجینه صوتی تاریخ موسیقی ایران اضافه شود که همه آنها بر باد رفت و ناکام ماند.
جمهوری اسلامی نیاز به روضه خوانی مانندِ شجریان داشت که چهل سال بجایِ آوازِ اصیل و با احساس و پُر شور و حالِ ایرانی، آه و ناله و ماتَم سَرایی و داد و بیداد و ضجه و روضه تحویلِ ملّت دهد و آوازِ اصیلِ ایرانی را با الحانِ مذهبی و عَرَبی و روضه خوانی و مناجات خوانی ترکیب کُنَد و آن را بابِ طبعِ آخوندها و مذهبیون و حکومتی ها در بیاوَرد و حَلال! و اسلامیزه کُنَد!
صدایِ با احساس و پُر شور و حال و لَحنِ عاشقانه و شورانگیزِ نوابغی مانندِ گلپا، (طَرَب انگیز و غَنایی و حَرام!) محسوب میشُد و دُکّانِ آخوندها و مداحان و روضه خوانانی مانندِ شجریان و شاگردانَش را به خطر می انداخت!
#اکبرگلپایگانی #اکبر_گلپایگانی
اجرای صحیح و واضح و شفاف کلمات شعری و ویبره و لرزش های زیبایی که در بعضی مواقع به صدایش میداد به علاوه اوج و حضیض های بسیار زیبا و بلند و آهسته کردنِ صدایش برای تاثیر گذاری و ایجاد احساس و حالِ بیشتر در مخاطب، ادای صحیح مصوت ها و تحریرهای ریز و پیچیده و بسیار متنوعی که در لابلای کلمات شعر بکار میبرد و بسیاری نکات ریزِ دیگر باعث شد گلپا بعد از خودش دیگر تکرار نشود و دیگر کسی مانند او نخواهد توانست تا به این اندازه با احساس و تاثیر گذار و شورانگیز، آواز ایرانی را اجرا نماید.
گلپا دفتر آواز را بست و حتی تصور اینکه کسی بعدها بتواند با احساس تر و با قدرت تر و تاثیرگذارتر از گلپا بخواند، تصوری غیر ممکن و تقریباً محال است.
چه گنج و جواهری را در طولِ این چهل سال ممنوع الکار و خانه نشین کردند و چه خسارت عظیم و غیر قابل جبرانی به موسیقی و آواز ایران وارد شد، خصوصاً در دهه شصت تا هفتاد که اوج قدرت و پختگی صدای گلپا بود، چه آثار جاودانه و ماندگاری میتوانست در این یک دهه خلق شود و به گنجینه صوتی تاریخ موسیقی ایران اضافه شود که همه آنها بر باد رفت و ناکام ماند.
جمهوری اسلامی نیاز به روضه خوانی مانندِ شجریان داشت که چهل سال بجایِ آوازِ اصیل و با احساس و پُر شور و حالِ ایرانی، آه و ناله و ماتَم سَرایی و داد و بیداد و ضجه و روضه تحویلِ ملّت دهد و آوازِ اصیلِ ایرانی را با الحانِ مذهبی و عَرَبی و روضه خوانی و مناجات خوانی ترکیب کُنَد و آن را بابِ طبعِ آخوندها و مذهبیون و حکومتی ها در بیاوَرد و حَلال! و اسلامیزه کُنَد!
صدایِ با احساس و پُر شور و حال و لَحنِ عاشقانه و شورانگیزِ نوابغی مانندِ گلپا، (طَرَب انگیز و غَنایی و حَرام!) محسوب میشُد و دُکّانِ آخوندها و مداحان و روضه خوانانی مانندِ شجریان و شاگردانَش را به خطر می انداخت!
#اکبرگلپایگانی #اکبر_گلپایگانی
Telegram
attach 📎