Forwarded from ربات حذف ✂️
🔻سازمان مجاهدین، فلسطین، چپ🔻
درود برهمه عزیزان
عنوان مقاله مربوط به سه طیف و جنبش هستند که شاید به زعم خواننده یک پارادوکس بحساب بیاد اما من به شما اعلام میکنم که این سه جنبش کاملا باهم قرین بود و در موازات هم هستند و تا اکنون نیز ادامه دارد
اگرچه برای درک بهتر قضیه باید به اطلاعات و منابع جامع رجوع کنیم و در قالب کنفرانس ارائه شود اما چون درقالب یک مقاله محدودیت وجود داشته به اجبار خلاصه ای رو ارائه میکنم
ابتدا نقبی به تاریخ:
از همان ابتدای پیدایش سازمان مجاهدین خلق که براساس کتاب " راه طی شده" بازرگان شکل گرفت و هسته اولیه آن در سال 1344 توسط محمد حنیف نژاد ، سعید محسن ، و عبدالرضا نیک بین رودسری تشکیل گردید با شعار مبارزه با استکبار و امپریالیسم جهانی اقدام کردند که این موضوع همزمان و تا حدودی مصادف میشد با فعالیتهای دو جنبش دیگر با هدفی واحد:
چریکهای فدایی خلق در ایران
و جنبش الفتح در فلسطین
که توسط یاسر عرفات و خلیل الوزیر (ابوجهاد) باهدف آزادی فلسطین صورت گرفت
اما وقتی شعار مبارزه با امپریالیسم داده میشه قطعا برای تحکیم این چنین جنبش ها در سالهای 1960 میلادی باید به دامان اندیشه های مارکسیستی میرفتند تا از حمایت خارج از مرز برخوردار باشند که همینطور هم شد
در اواخر دهه چهل شمسی مصادف با شصت میلادی اعضای سازمان مجاهدین برای آموزش به فلسطین و لبنان اعزام میشدند و این درحالیست که جنبشی اقدام به آموزش افراد به جز خود ارائه میکند که بلحاظ خط فکری یکسان باشند ....
فرد هالیدی مینویسد :
" بنظر میرسد که در اواخر دهه ۱۹۶۰ تعداد این گروهها یعنی دوستداران مبارزه مسلحانه به ده گروه رسیده باشد . ولی از این میان فقط دو گروه توانستند مبارزات مسلحانه علیه رژیم را آغاز کنند و مبارزه را ادامه بدهند این دو گروه عبارت بودند از
#فداییان_خلق و #مجاهدین_خلق ..."
انقدر این حلقه اتحاد نزدیک بود که پس از سال 57 نزدیک و نزدیک تر شد
به اظهارات مسعود رجوی خطاب به یاسر عرفات توجه کنید:
"خوشوقتیم که در بدو آزادی از زندان های رژیم ایران که پیوسته از حامیان اصلی اسراییل در منطقه و جهان بوده است، سقوط دیکتاتوری در ایران را به شما و خلق عرب فلسطین نیز تهنیت بگوییم. ما خاک ایران را پایگاه فلسطین خواهیم کرد.."
از طرف مجاهدین آزاد شده از زندان
مسعود رجوی ـ موسی خیابانی
درواقع فلسیطن در رآس شان یاسر عرفات و ابوجهاد و ابوعمار کاملا برای سقوط نظام شاهنشاهی حمایت کردند
اما ایدئولوژی شان در کجای این داستان نهفته بود؟
چپ مارکسیستی
به این معنا که برای بدست گیری قدرت از نوع اسلامی و سقوط نظام شاهی باید به اندیشه های مارکسیستی متوسل میشدند :
زیر بنا = مارکسیسم
روبنا = قرآن
برای خلاصه کردن مطلب به اظهارات محمد حنیف نژاد بنیانگذار و بزرگترین تئوریسین سازمان توجه کنید:
"ایدئولوژی ما اندیشه های مارکسیستی ست و زیربنا مارکسیسم میباشد اما برای القاء آن به مردم باتوجه به بافت سنتی و مذهبی جامعه باید از لابلای قرآن آیاتی که با آن اندیشه ها سازگاراست پیدا کرده و به مردم ارائه کنیم یعنی اگر ما در آمریکای لاتین هم بودیم قطعا از انجیل استفاده میکردیم "
(لطف اله میثمی_ آنها که رفتند_ ص 231)
این دیدگاه فریبکارانه👆 قطعا شمارا به یاد سیاست های آخوندیسم در طول 45 سال اخیر خواهد انداخت که اندیشه های فاشیستی و اتوکراسی را از لابلای قرآن اخذ نموده و تفسیری مطابق خواسته های خود به مردم ارائه میدهند...
ادامه⬇️⬇️⬇️
درود برهمه عزیزان
عنوان مقاله مربوط به سه طیف و جنبش هستند که شاید به زعم خواننده یک پارادوکس بحساب بیاد اما من به شما اعلام میکنم که این سه جنبش کاملا باهم قرین بود و در موازات هم هستند و تا اکنون نیز ادامه دارد
اگرچه برای درک بهتر قضیه باید به اطلاعات و منابع جامع رجوع کنیم و در قالب کنفرانس ارائه شود اما چون درقالب یک مقاله محدودیت وجود داشته به اجبار خلاصه ای رو ارائه میکنم
ابتدا نقبی به تاریخ:
از همان ابتدای پیدایش سازمان مجاهدین خلق که براساس کتاب " راه طی شده" بازرگان شکل گرفت و هسته اولیه آن در سال 1344 توسط محمد حنیف نژاد ، سعید محسن ، و عبدالرضا نیک بین رودسری تشکیل گردید با شعار مبارزه با استکبار و امپریالیسم جهانی اقدام کردند که این موضوع همزمان و تا حدودی مصادف میشد با فعالیتهای دو جنبش دیگر با هدفی واحد:
چریکهای فدایی خلق در ایران
و جنبش الفتح در فلسطین
که توسط یاسر عرفات و خلیل الوزیر (ابوجهاد) باهدف آزادی فلسطین صورت گرفت
اما وقتی شعار مبارزه با امپریالیسم داده میشه قطعا برای تحکیم این چنین جنبش ها در سالهای 1960 میلادی باید به دامان اندیشه های مارکسیستی میرفتند تا از حمایت خارج از مرز برخوردار باشند که همینطور هم شد
در اواخر دهه چهل شمسی مصادف با شصت میلادی اعضای سازمان مجاهدین برای آموزش به فلسطین و لبنان اعزام میشدند و این درحالیست که جنبشی اقدام به آموزش افراد به جز خود ارائه میکند که بلحاظ خط فکری یکسان باشند ....
فرد هالیدی مینویسد :
" بنظر میرسد که در اواخر دهه ۱۹۶۰ تعداد این گروهها یعنی دوستداران مبارزه مسلحانه به ده گروه رسیده باشد . ولی از این میان فقط دو گروه توانستند مبارزات مسلحانه علیه رژیم را آغاز کنند و مبارزه را ادامه بدهند این دو گروه عبارت بودند از
#فداییان_خلق و #مجاهدین_خلق ..."
انقدر این حلقه اتحاد نزدیک بود که پس از سال 57 نزدیک و نزدیک تر شد
به اظهارات مسعود رجوی خطاب به یاسر عرفات توجه کنید:
"خوشوقتیم که در بدو آزادی از زندان های رژیم ایران که پیوسته از حامیان اصلی اسراییل در منطقه و جهان بوده است، سقوط دیکتاتوری در ایران را به شما و خلق عرب فلسطین نیز تهنیت بگوییم. ما خاک ایران را پایگاه فلسطین خواهیم کرد.."
از طرف مجاهدین آزاد شده از زندان
مسعود رجوی ـ موسی خیابانی
درواقع فلسیطن در رآس شان یاسر عرفات و ابوجهاد و ابوعمار کاملا برای سقوط نظام شاهنشاهی حمایت کردند
اما ایدئولوژی شان در کجای این داستان نهفته بود؟
چپ مارکسیستی
به این معنا که برای بدست گیری قدرت از نوع اسلامی و سقوط نظام شاهی باید به اندیشه های مارکسیستی متوسل میشدند :
زیر بنا = مارکسیسم
روبنا = قرآن
برای خلاصه کردن مطلب به اظهارات محمد حنیف نژاد بنیانگذار و بزرگترین تئوریسین سازمان توجه کنید:
"ایدئولوژی ما اندیشه های مارکسیستی ست و زیربنا مارکسیسم میباشد اما برای القاء آن به مردم باتوجه به بافت سنتی و مذهبی جامعه باید از لابلای قرآن آیاتی که با آن اندیشه ها سازگاراست پیدا کرده و به مردم ارائه کنیم یعنی اگر ما در آمریکای لاتین هم بودیم قطعا از انجیل استفاده میکردیم "
(لطف اله میثمی_ آنها که رفتند_ ص 231)
این دیدگاه فریبکارانه👆 قطعا شمارا به یاد سیاست های آخوندیسم در طول 45 سال اخیر خواهد انداخت که اندیشه های فاشیستی و اتوکراسی را از لابلای قرآن اخذ نموده و تفسیری مطابق خواسته های خود به مردم ارائه میدهند...
ادامه⬇️⬇️⬇️
Forwarded from اتحاد ملی ایران
⚫️ چپ و مذهب
https://t.me/OmidIranAzad/127918
پیوند چپیها و مذهبیها و تولد اندیشه هایی نظیر #مارکسیسم_اسلامی از شگفتیهای تاریخ معاصر ایران است. این پیوند از آنجا شگفت انگیز است که مارکسیسم و به طور کلی چپی ها به شدت ضد دین و مذهب هستند از نظر کمونیستها و مارکسیستها دین ساخته طبقه سرمایه دار (بورژوازی) برای برده ساختن طبقات فرودست (پرولتاریا)است. بنابراین چپی ها تقریبا در تمام جهان با مذهب و دین جنگیده اند.
در ایران اما از دهه چهل خورشیدی به بعد کم گروههای چی و مذهبی به یکدیگر نزدیک شدند در نشیب برخی گروههای مارکسیست مذهبی ظهور کردند که #مجاهدین_خلق از مهمترین آنها بود این گروهها با وجود تفاوت های بنیادین که با هم داشتند اما شباهتهای مهمی هم داشتند که باعث محقق شدن پیوند میان ایشان میشد. این شباهتها ناشی از بنیادهای دینی فلسفه ضددینی کارل مارکس و پیروان او بود
مارکسی یک فیلسوف به شدت ضد دین بود. دیدگاه ماتریالیستی او در تاریخ بسیار معروف است. با این حال نظرات مارکس و پیروانش در مخالفت با دین گاهی به حدی افراطی میشود که به یک #دین_ضددین و خشونت تمام عیار علیه هر نوع دین منجر می شود به همین خاطر در کشورهای کمونیستی با هر دینی به شدت مخالفت دشمنی میشود این خشونت ضددینی در مارکسیسم و کمونیسم شباهت عجیب به خشونت مذهبی دارد
چپ و مذهبی افراطی خشونت طلب هستند
آنها معتقدند چون هدف والایی را دنبال میکنند استفاده از خشونت اشکالی ندارد به همین خاطر در کشورهای کمونیستی نظیر چین و کشورهای مذهبی افراطی مچون افغانستان طالبانی حاکمان مثل آب خوردن آدم كشته کمونسیت ها آدم میکشند تا این دنیا را آباد کنند و مذهبیها برای کسب ثواب و خرید بهشت آدم کشند این خشونت یک وجه مشترک مهم است
یکی دیگر از مهمترین اشتراکات مذهبیها و چیها وجه #جهان_وطنی ایشان است چپی ها همانطور که دین را ساخته طبقه سرمایه دار میدانند مفاهیمی چون کشور وطن و میهن را هم ساخته طبقه فرادستان میدانند تا از طريق آن طبقات فرودست را غارت کنند. مذهبی ها اما دین را به ملیت ارجع می دانند به طوری که براساس آن پیروان آن دین ، فارغ از ملیت ، نژاد و قومیت همه برادر و برابر محسوب میشوند
اما مهم ترین عامل پیوند گروههای چپی و مذهبی در ایران وجه مبارزه با چیزی بود که آنها #استعمار و #امپریالیسم_غرب میخواندند
در این جنگ کشورهای آمریکا و انگلستان به عنوان رهبران جهان غرب بیش دیگر کشورهای غربی آماج حملات قرار میگرفتند و به دلیل احساسات به ویژه ضد انگلیسی در ایران بسیاری از مردم نیز جذب این گروهها میشدند. به همین ترتیب از دیدگاه آنها شاه و حکومت پهلوی هم نوکر آمریکا و غرب خوانده می شد
بنابراین #غرب_ستیزی یکی دیگر از مهم ترین اشتراکات گروههای چی و مذهبی در ایران بود. لازم به ذکر است که نوشته های افرادی مانند شریعتی و آل احمد نیز که پرورش یافته خانوادههای مذهبی بودند و فلسفه مارکس را هم ناقصی درک کرده بودند تأثیر به سزایی در پیوند چیها و مذهبیها داشت این افراد در کنار سایر چپ گرایان ایران باعث شدند تا بسیاری از جوانان ایرانی به گروههای مارکسیستی و مذهبی بپیوندند.
#خشونت_ورزی #جهان_وطنی، #غرب_ستیزی
سه وجه مشترک بسیار مهم در پیوند گروههای #مذهبی و #چپی در ایران معاصر است که تقریبا از دهه چهل خورشیدی آغاز و تا سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد تاثیر زیادی داشت.
اما جمهوری اسلامی پس از رسیدن به قدرت تا سال ۱۳۶۸ آنچنان گروهها و احزاب چی نظیر حزب توده و مجاهدین خلق را سرکوب کرد که بعد از آن فعالیت این گروهها تقریبا به طور کامل در ایران برچیده شد. و پس از گذشت سالها مجددا فعالیت خود را در قالب شعارهای آرمانگرایانه جدید آغاز نمود
از دیدگاه مارکیستی ایدئولوژی عینیت قابل اثباتی را که بوسیله علم بیان می شود، بیان نمی.کند به نظر مارکس ایدئولوژی نمایش واقعیت به شکلی فریبنده است. ایدئولوژی برخی از عناصر اساسی تر واقعیت را توصیف و توضیح میدهد تا برخی اعمال را توجیه کند در نهایت ایدئولوژی صرفا برای منافع و قدرت طبقه حاکمه به کار میرود بنابراین ایدئولوژی ها دستگاهایی هستند که #دولت بوسیله آنها به خود مشروعیت میبخشد
ایدئولوژی ها برای حذف دیگران و ایجاد تمایز از يك سو عرصه تعریف را محدود میکنند و از سوی دیگر برای توجیه خویش دایره تعریف و عرصه ها را گسترده می کنند
ایدئولوژی در شرایط بحرانی و با توجه به واقعیتهای موجود رشد می ولی با وجود این تغییر و رشد در برابر تغییرات بنیادی مقاوت میکند
از مهمترین ایدئولوژیها میتوان به آنارشیسم، لیبرالیسم، محافظه کاری مارکسیسم، فاشیسم، فمینیسم... نام برد
کند
اما نکته مهمی که چپ گرایان مارکسیست را در تقابل با لیبرالیسم قرار میدهد موضوع ناسیونالیسم است. یکی از شاخصه های چپ گرایان عدم تعلق به ناسیونالیم است که این خود شرحی مفصل را میطلبد اما باتوجه به محدویت این نوشتار باختصار عنوان میگردد
https://t.me/OmidIranAzad/127918
پیوند چپیها و مذهبیها و تولد اندیشه هایی نظیر #مارکسیسم_اسلامی از شگفتیهای تاریخ معاصر ایران است. این پیوند از آنجا شگفت انگیز است که مارکسیسم و به طور کلی چپی ها به شدت ضد دین و مذهب هستند از نظر کمونیستها و مارکسیستها دین ساخته طبقه سرمایه دار (بورژوازی) برای برده ساختن طبقات فرودست (پرولتاریا)است. بنابراین چپی ها تقریبا در تمام جهان با مذهب و دین جنگیده اند.
در ایران اما از دهه چهل خورشیدی به بعد کم گروههای چی و مذهبی به یکدیگر نزدیک شدند در نشیب برخی گروههای مارکسیست مذهبی ظهور کردند که #مجاهدین_خلق از مهمترین آنها بود این گروهها با وجود تفاوت های بنیادین که با هم داشتند اما شباهتهای مهمی هم داشتند که باعث محقق شدن پیوند میان ایشان میشد. این شباهتها ناشی از بنیادهای دینی فلسفه ضددینی کارل مارکس و پیروان او بود
مارکسی یک فیلسوف به شدت ضد دین بود. دیدگاه ماتریالیستی او در تاریخ بسیار معروف است. با این حال نظرات مارکس و پیروانش در مخالفت با دین گاهی به حدی افراطی میشود که به یک #دین_ضددین و خشونت تمام عیار علیه هر نوع دین منجر می شود به همین خاطر در کشورهای کمونیستی با هر دینی به شدت مخالفت دشمنی میشود این خشونت ضددینی در مارکسیسم و کمونیسم شباهت عجیب به خشونت مذهبی دارد
چپ و مذهبی افراطی خشونت طلب هستند
آنها معتقدند چون هدف والایی را دنبال میکنند استفاده از خشونت اشکالی ندارد به همین خاطر در کشورهای کمونیستی نظیر چین و کشورهای مذهبی افراطی مچون افغانستان طالبانی حاکمان مثل آب خوردن آدم كشته کمونسیت ها آدم میکشند تا این دنیا را آباد کنند و مذهبیها برای کسب ثواب و خرید بهشت آدم کشند این خشونت یک وجه مشترک مهم است
یکی دیگر از مهمترین اشتراکات مذهبیها و چیها وجه #جهان_وطنی ایشان است چپی ها همانطور که دین را ساخته طبقه سرمایه دار میدانند مفاهیمی چون کشور وطن و میهن را هم ساخته طبقه فرادستان میدانند تا از طريق آن طبقات فرودست را غارت کنند. مذهبی ها اما دین را به ملیت ارجع می دانند به طوری که براساس آن پیروان آن دین ، فارغ از ملیت ، نژاد و قومیت همه برادر و برابر محسوب میشوند
اما مهم ترین عامل پیوند گروههای چپی و مذهبی در ایران وجه مبارزه با چیزی بود که آنها #استعمار و #امپریالیسم_غرب میخواندند
در این جنگ کشورهای آمریکا و انگلستان به عنوان رهبران جهان غرب بیش دیگر کشورهای غربی آماج حملات قرار میگرفتند و به دلیل احساسات به ویژه ضد انگلیسی در ایران بسیاری از مردم نیز جذب این گروهها میشدند. به همین ترتیب از دیدگاه آنها شاه و حکومت پهلوی هم نوکر آمریکا و غرب خوانده می شد
بنابراین #غرب_ستیزی یکی دیگر از مهم ترین اشتراکات گروههای چی و مذهبی در ایران بود. لازم به ذکر است که نوشته های افرادی مانند شریعتی و آل احمد نیز که پرورش یافته خانوادههای مذهبی بودند و فلسفه مارکس را هم ناقصی درک کرده بودند تأثیر به سزایی در پیوند چیها و مذهبیها داشت این افراد در کنار سایر چپ گرایان ایران باعث شدند تا بسیاری از جوانان ایرانی به گروههای مارکسیستی و مذهبی بپیوندند.
#خشونت_ورزی #جهان_وطنی، #غرب_ستیزی
سه وجه مشترک بسیار مهم در پیوند گروههای #مذهبی و #چپی در ایران معاصر است که تقریبا از دهه چهل خورشیدی آغاز و تا سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد تاثیر زیادی داشت.
اما جمهوری اسلامی پس از رسیدن به قدرت تا سال ۱۳۶۸ آنچنان گروهها و احزاب چی نظیر حزب توده و مجاهدین خلق را سرکوب کرد که بعد از آن فعالیت این گروهها تقریبا به طور کامل در ایران برچیده شد. و پس از گذشت سالها مجددا فعالیت خود را در قالب شعارهای آرمانگرایانه جدید آغاز نمود
از دیدگاه مارکیستی ایدئولوژی عینیت قابل اثباتی را که بوسیله علم بیان می شود، بیان نمی.کند به نظر مارکس ایدئولوژی نمایش واقعیت به شکلی فریبنده است. ایدئولوژی برخی از عناصر اساسی تر واقعیت را توصیف و توضیح میدهد تا برخی اعمال را توجیه کند در نهایت ایدئولوژی صرفا برای منافع و قدرت طبقه حاکمه به کار میرود بنابراین ایدئولوژی ها دستگاهایی هستند که #دولت بوسیله آنها به خود مشروعیت میبخشد
ایدئولوژی ها برای حذف دیگران و ایجاد تمایز از يك سو عرصه تعریف را محدود میکنند و از سوی دیگر برای توجیه خویش دایره تعریف و عرصه ها را گسترده می کنند
ایدئولوژی در شرایط بحرانی و با توجه به واقعیتهای موجود رشد می ولی با وجود این تغییر و رشد در برابر تغییرات بنیادی مقاوت میکند
از مهمترین ایدئولوژیها میتوان به آنارشیسم، لیبرالیسم، محافظه کاری مارکسیسم، فاشیسم، فمینیسم... نام برد
کند
اما نکته مهمی که چپ گرایان مارکسیست را در تقابل با لیبرالیسم قرار میدهد موضوع ناسیونالیسم است. یکی از شاخصه های چپ گرایان عدم تعلق به ناسیونالیم است که این خود شرحی مفصل را میطلبد اما باتوجه به محدویت این نوشتار باختصار عنوان میگردد
Telegram
اتحاد ملی ایران
🟢سوسیالیسم در ایران
https://t.me/OmidIranAzad/127917
تا اینجا سعی شد تعریفی از هردو اندیشه طیف سیاسی که در دوران جنگ بعنوان دو قطب جهان شناسانده شدند را ارائه کنیم
اکنون نوع فعالیت انها را در ایران کمی بررسی میکنیم و با گذر از مراحل اولیه تشکیل آنها از دهه…
https://t.me/OmidIranAzad/127917
تا اینجا سعی شد تعریفی از هردو اندیشه طیف سیاسی که در دوران جنگ بعنوان دو قطب جهان شناسانده شدند را ارائه کنیم
اکنون نوع فعالیت انها را در ایران کمی بررسی میکنیم و با گذر از مراحل اولیه تشکیل آنها از دهه…