کمپین بازگشت شاهزاده
28.1K subscribers
62K photos
58.1K videos
430 files
27.8K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
#بهزاد_مهرانی :
‏"می‌پرسد از کجا می‌دانی که ⁧ #جاسم_حیدری تروریست نباشد که از او دفاع می‌کنی؟ می‌گویم من جاسم را نمی‌شناسم اما جمهوری‌اسلامی و قوه قصابیه‌اش را خوب ِ خوب می‌شناسم و جنایت‌کاربودن و دروغ‌گو بودن حکومت برایم روشن است.

‏من در هیچ شرایطی سمت این حکومت نمی‌ایستم و باورش نمی‌کنم.

@C_B_SHAHZADEH
#بهزاد_مهرانی:
این سخن میخائیل بولگاکف، نویسنده روسی می‌تواند سخن انقلابیان پنجاه‌و هفتی‌ای باشد که از آن شورش تباه پشیمان هستند:

و ما، نمایندگان یک نسل ِ شوربخت، که همچون ورشکستگانِ مفلوک خواهیم مُرد، مجبور خواهیم شد به فرزندانمان بگوییم: «شما جبران کنید، شما شرافتمندانه جبران مافات کنید، و هرگز آن انقلاب اجتماعی کذایی را از یاد نبرید!»

@C_B_SHAHZADEH
‏‌
#بهزاد_مهرانی :
سرنوشت انقلابیان تباه۵۷ که زیر آوار انقلاب له شدند یادآور رُمانی است از "آندری پلاتونوف" به نام "گودال پِی".

‏ویتالی شنتالینسکی در مورد این رمان می‌گوید که "گودال پِی سوسیالیسم با شور و شوق فراوان حفر می‌شود اماسرانجامش چیزی نیست جز یک گور عظیم دسته‌جمعی برای دفن همانهایی که حفرش کرده‌اند."‌

@C_B_SHAHZADEH
کمپین بازگشت شاهزاده
‏غلام‌حسین ساعدی از دیدار کانون نویسندگان با خمینی می‌گوید که خمینی وقتی وارد اتاق شد حتا سلام نکرد. می‌گوید ما رفته بودیم از سانسور بگوییم که خمینی گفت شما باید در دفاع از اسلام بنویسید و تکلیف ما را مشخص کرد. کسی هم به سیمین دانشور تذکر داد که روسری‌اش را…
‏‌
🔎روزگاری "روشنفکرانی" بودند که می‌گفتند حاضریم لچک سرکنیم و صیغه خمینی بشویم به شرط اینکه شاه برود و امپریالیسم نابود شود. می‌گفتند که حجاب اجباری مشکل جامعه ما نیست...

‏همان زمان زنان عادی‌ای بودند که به خیابان‌ها می‌آمدند و علیه حجاب اجباری شعار می‌دادند که بعضا خودشان هم محجبه بودند.

روشن‌فکر امپریالیسم‌ستیز و غرب‌‌ستیز راه حلی برای مشکلات جامعه نداشت بل‌که خودش مشکل بزرگ جامعه بود.

#بهزاد_مهرانی
@C_B_SHAHZADEH
#بهزاد_مهرانی

سگ پرزیدنت بایدن یکی از ماموران کاخ سفید را گاز گرفته است و از این‌رو این سگ را از کاخ سفید بیرون برده‌اند.
حالا به شیوه‌ی خبررسانی بی‌بی‌سی دقت کنید.

در انتهای خبر می‌نویسد که رابطه ترامپ با حیوانات خانگی خوب نبوده است. وقتی می‌گوییم خبررسانی این شبکه خبری جهت‌دار است از این نمونه‌ها حرف می‌زنیم.

@C_B_SHAHZADEH
#بهزاد_مهرانی

خامنه‌ای می‌گوید با روشنفکرنماها" و "دگراندیش‌ها" کاری ندارد و این مسئله‌اش نیست. او می‌گوید: "ما با اندیشه‌ی شما کاری نداریم. دشمنی نباید بکنید."

برای تمامیت‌خواهان آن‌چه در مغز می‌گذرد و آن‌چه به زبان می‌آید نسبتی با هم ندارد و از این‌رو می‌شود با یکی موافق بود و با دیگری مخالف.

شاید نگاه‌شان چیزی باشد به عقل و عقلانیت در جهان سنت.

وقتی شما عقلانیت را می‌پذیرید و دیگری را دعوت به استفاده از عقل می‌کنید یعنی به محصولات و برون‌دادهای این عقل هم نظر دارید. نمی‌شود به کسی بگویید استفاده از عقل نیکوست و باید خردورزانه با امور برخورد کرد اما اگر نتیجه‌ی استفاده‌ی شما از عقل فلان و بهمان بشود گردن‌تان را می‌شکنیم و شما را معدوم می‌کنیم.

از این‌رو وقتی ما در متون دینی و سنتی به توصیه‌ی خردورزی‌کردن برمی‌خوریم به این معنا نیست که نتیجه‌ی این خردورزی هرچه باشد می‌تواند بر زبان بیاید.
مثلا شما اگر با خرد خود به این نتیجه برسید که خدایی در عالم وجود ندارد و پیام‌بری از جانب خداوند نیامده است می‌شوید کافر و خون‌تان مباح است.
در جهان جدید اما فرآیند خردورزی نسبتی با فرآورده‌ی آن دارد.

از این‌رو آزادی فکر و اندیشه به معنای آزادی بیان است و این دو از هم نمی‌تواند جدا باشد. آزادی بیان هم می‌بایست شامل آزادی پس از بیان هم باشد وگرنه این‌که من در خلوت خود بتوانم فکر کنم و هر اندیشه‌ای داشته باشم اما نتوانم آن را به بیان و زبان دربیاورم و مهم‌تر از آن آزادی پس از بیان داشته باشم در واقع معنایش این است که آزادی‌ای وجود ندارد.

خامنه‌ای می‌گوید ما با اندیشه‌ی شما مشکلی نداریم اما دشمنی نکنید. معنای دقیق آن می‌شود این‌که شما آزاد هستید در خلوت خود در مورد من و حکومت من و ۴۲ سال سرکوب هرگونه که می‌خواهید بیاندیشید اما نباید آن را بیان کنید و اگر بیان کنید از ما نخواهید که آزادی پس از بیان داشته باشید چراکه شما دشمنید و حکم‌تان انهدام و انعدام.

@C_B_SHAHZADEH
https://t.me/behzadmehrani/4629
خوشبختانه حافظه ی نسبتا خوبی دارم ...

اوایل که اخبار دزدی بزرگ مرجان آل آقا مجازی رو اشباع کرده بود این توضیح از طرف #بهزاد_مهرانی در مورد ارتباطش با آل آقا واسم جالب بود ، نوشته :
👈 برخی دوستان نزدیک در جریان آشنایی و ارتباط کوتاه‌مدت من با مرجان شیخ‌الاسلامی آل آقا هستند. ماجرا به سال ۲۰۱۴ برمی‌گردد؛ زمانی که خانم آل آقا از کانادا به واشینگتن سفر کردند و ما حدود ۴هفته با هم در مرحله‌ی آشنایی بودیم. بعد از بازگشت خانم آل آقا به کانادا و به پیشنهاد خود او، آپارتمانی را در ایالت ویرجینیا اجاره کردم که البته ایشان حتا برای دقیقه‌ای هم در این خانه حضور نیافت و من که قادر به تامین اجاره ماهی ۲۸۰۰ دلاری این آپارتمان نبودم، دو نفر از دوستانم را هم‌خانه کردم تا بتوانم مبلغ اجاره را بپردازم.

رابطه ۲۸روزه‌ی من با خانم آل آقا به جایی نرسید؛ که یکی از مهم‌ترین دلایلش اختلاف نظر عمیق سیاسی ما بود. او از همان ابتدا منتقد عقاید سیاسی من بود و از من می‌خواست که در فضای مجازی مطالب سیاسی ننویسم.
من دیگر هیچ‌گاه خانم شیخ‌الاسلامی را ندیدم.
https://t.me/khosrovanooshiravan
#بهزاد_مهرانی کیه؟
مقتولانِ آیه‌های شیطانی (بخش نخست)

نویسنده: #بهزاد_مهرانی

منتشرشده در وبسایت تقاطع (فروردین ۱۳۹۶)

پس از انتشار کتاب «آیه‌های شیطانی» به قلم سلمان رشدی، آیت‌الله خمینی رهبر دینی و سیاسی جمهوری اسلامی در فتوایی مذهبی، سلمان رشدی و همه‌ی کسانی که این کتاب را ترجمه و یا منتشر می‌کنند مستحق مرگ دانست. این فتوا در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ برای اولین‌بار از رادیوی دولتی ایران به این شرح منتشر شد:

«باسمه تعالی

انّا لله و انّا الیه راجعون،

به اطّلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم، مؤلّف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطّلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدّسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان‌شاءالله؛ ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرّفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته.»

پس از این فتوای قتل و تعیین جایزه‌ی نقدی برای فرد یا افرادی که بتوانند سلمان رشدی را به قتل برسانند، تلاش‌های بسیاری برای کشتن نویسنده و یا مترجمان و ناشران این کتاب صورت گرفت. در میان افراد بسیاری در حین اجرای این فتوای آیت‌الله خمینی کشته شدند.

برای مثال عده‌ای از مسلمانان تندرو که قصد کشتن «عزیز نسین»، مترجم بخشی از کتاب «آیه‌های شیطانی» را داشتند، در یازدهم تیر ۱۳۷۲ (دوم جولای ۱۹۹۳) پس از برگزاری نماز جمعه، به هتلی که این نویسنده ترکیه‌ای در آن حضور داشت هجوم بردند و با شعار «زنده‌باد شریعت» هتل را به آتش کشیدند که عزیز نسین توانست جان سالم به در ببرد اما ۳۳ نفر کشته شدند.

در ۲۴ فوریه‌ی ۱۹۸۹ در درگیری پلیس و مسلمانان معترض به انتشار این کتاب در بمبئی در کشور هندوستان هم دست‌کم دوازده نفر کشته شدند. پیش از آن، در دوازدهم فوریه ۱۹۸۹ نیز در اعتراض به سلمان رشدی، جمع کثیری از مسلمانان پاکستانی به مرکز فرهنگی امریکا در اسلام‌آباد حمله کرده بودند که در نتیجه‌ی این حمله شش نفر کشته و بیش از صد نفر مجروح شدند.

مصطفی محمود مازح، جوان لبنانی یکی از دیگر افرادی بود که عزم بر کشتن سلمان رشدی و اجرای فتوای آیت‌الله خمینی کرد. این جوان هنگام ساختن بمب در هتلی در لندن کشته شد. حکومت جمهوری اسلامی نام شهید بر او نهاد و تصاویر او را بر دیوارهای برخی از خیابان‌ها در ایران نصب کرد.

ویلیام نیگارد، ناشر کتاب «آیه‌های شیطانی» در نروژ یکی دیگر از کسانی بود که به جانش سوءقصد شد اما توانست از این سوءقصد جان سالم به در ببرد.

برمک بهدادی، مترجم کُردی کتاب آیه‌های شیطانی هم به دلیل ترجمه‌ی این کتاب بارها به قتل تهدید شد. بر اثر این تهدیدات، مجله‌ی «خلق» چاپ سلیمانیه که بخش اول این ترجمه را منتشر کرده بود از انتشار ادامه‌ی آن صرف‌نظر کرد با این حال به سردبیر این مجله تیراندازی شد که از این ترور جان سالم به در برد. اما مترجم کتاب در آن زمان به زندگی مخفیانه رو آورد چرا که سفارت ایران در عراق او را به قتل تهدید کرده بود.

جمهوری اسلامی در همه‌ی طول حیات خود تلاش کرده دامن خود را از آلودگی به تروریسم و حمایت از آن مبرا بداند. این حکومت در عمر خود هیچ‌گاه اتهام قتل و ترور دگراندیشان را در داخل و خارج کشور نپذیرفته است اما بر سر ماجرای دستور قتل سلمان رشدی ماجرا آشکارتر از آن است که جمهوری اسلامی و حامیان آن بخواهند از بار مسوولیت قتل و جنایت و ترور شانه خالی کنند.

پس از صدور فتوای قتل سلمان رشد توسط خمینی جوایز متعددی از سوی نهادها و افراد مختلف تعیین شد تا به قاتل سلمان رشدی پرداخت شود. این جوایز در نوبت‌هایی نیز افزایش پیدا کرد.

“بنیاد پانزده خرداد” در دوازدهم اکتبر ۱۹۹۸جایزه‌ی ترور سلمان رشدی را با سیصدهزار دلار افزایش به مبلغ دو میلیون و هشتصدهزار دلار رساند.

خبرگزاری فارس در ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ گزارش داد که شرکت‌کنندگان در سومین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی، به مناسبت سالگرد صدور حکم ترور توسط خمینی، ۶۰۰ هزار دلار جایزه برای قتل سلمان رشدی تعیین کرده‌اند.

این فتوای ترور و تعیین جایزه موجب شد که سلمان رشدی، به زندگی مخفیانه رو بیاورد و با تلخی و دشواری‌های بسیاری دست-به-گریبان بشود.

پس از مرگ آیت‌الله خمینی جانشین او علی خامنه‌ای نیز بر حکم اعدام سلمان رشدی تاکید مجدد کرد و گفت که حکم قتل این نویسنده به قوت خود باقی است. سپاه پاسداران هم در بیانیه‌های خود اعلام کرده که فتوای قتل سلمان رشدی غیرقابل تغییر است.

ادامه در پست بعدی
مقتولانِ آیه‌های شیطانی (بخش دوم)

نویسنده: #بهزاد_مهرانی

منتشرشده در وبسایت تقاطع (فروردین ۱۳۹۶)

رمان آیه‌های شیطانی، در سال ۲۰۰۱ به وسیله‌ی روشنک ایرانی به فارسی ترجمه و توسط نشر “نیما” منتشر شد.

دفتر ناشری که کتاب آیه‌های شیطانی را به فارسی ترجمه کرده بود نیز به آتش کشیده شد. داود نعمتی، مدیر نشر «نیما» در شهر “اسن”ِ آلمان که مبادرت به انتشار این کتاب به زبان فارسی کرده بود بارها تهدید به مرگ شد. مترجم فارسی کتاب، در بالای مقدمه‌ی آن، این بیت از حافظ، شاعر ایرانی را نوشته بود:

«گویند سر عشق مگویید و مشنوید

مشکل حکایتی است که تقریر می‌کنند»

در این میان، یکی از کسانی که بر اساس فتوای آیت‌الله خمینی به قتل رسید، هیتوشی ایگاراشی، مترجم کتاب آیه‌های شیطانی به زبان ژاپنی بود که در جولای ۱۹۹۱ در سن ۴۴سالگی به قتل رسید و جنازه‌اش بنا به گزارش پلیس در مقابل آسانسور طبقه‌ی هفتم دانشگاه محل تدریسش پیدا شد.

هم‌زمان با این قتل، «اتوره کاپریلو»، مترجم ۶۱ساله‌ی ایتالیایی این کتاب هم در منزلش با ضربات چاقوی یک مسلمان بنیادگرا به شدت مجروح شد.

“هیتوشی ایگاراشی” متولد دهم ژوئن ۱۹۴۷ در استان «نیئی گاتا»ی ژاپن، در سال ۱۹۷۰ از دانشکده‌ی علوم دانشگاه توکیو در رشته‌ی ریاضیات لیسانس گرفت. او پس از آن تغییر رشته داد و وارد رشته‌ی علوم انسانی همین دانشگاه شد و در سال ۱۹۷۶ دکترای خود در رشته‌ی هنر و زیبایی‌شناسی را اخذ کرد. ایگارشی زمان کوتاهی پس از فارغ‌‌التحصیلی به خواست و تشویق “توشی‌هیکو ایزوتسو”، قرآن‌پژوه و اسلام‌شناس ژاپنی به ایران سفر کرد. او در ایران علاوه بر یادگیری زبان فارسی بر روی متون کلاسیک ایرانی-اسلامی نیز تحقیق می‌کرد و به عنوان پژوهشگر “انجمن حکمت و فلسفه” نیز پذیرفته شد.

ایگاراشی علاوه بر زبان‌های فارسی و عربی و انگلیسی، به زبان‌های یونانی، لاتین، عبری و فرانسوی نیز تسلط داشت و در دانشگاه «تایشو» مجموعه سخنرانی‌هایی نیز در زمینه‌های فلسفه تطبیقی و اندیشه‌های شیخ شهاب‌الدین سهروردی انجام داده بود.

او علاوه بر ترجمه‌ی کتاب «آیه‌های شیطانی» کتاب «قانون» ابن سینا را نیز به ژاپنی ترجمه کرده بود.

ترجمه‌ی ایگاراشی از کتاب «آیه‌های شیطانی» اما سر و صدای بسیاری بر پا کرد. یکی از مخالفان او، “ایزوتسو” بود که از آغاز با ترجمه‌ی این اثر مخالفت کرده بود.

پس از انتشار این ترجمه به ژاپنی، ایگارشی سیزده مقاله در دفاع از آن نوشت و زیر عنوان «چرا من آیه‌های شیطانی را ترجمه کردم» در سال ۱۹۹۰ منتشر کرد.

قیاس حکومت جمهوری اسلامی با داعش، و جمهوری اسلامی را پیش‌کسوت این گروه تروریستی در قتل و جنایت دانستن، برخی را برآشفته می‌سازد و این قیاس را چندان به جا نمی‌دانند در حالی که تامل در فتوای قتل یک نویسنده به صرف نوشتن یک رمان که مشتی نمونه خروار است و یک از هزار، نشان می‌دهد که حکومت جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی از آغازگران مسیری است که به رشد و بسط بنیادگرایی اسلامی و تروریسم اسلامی منجر شده است.
کشاورز کازرونی، بازنشسته‌ی کرمانشاهی، کارگر تبریزی و در یک کلام مردمان عادی‌ای که هیچ ایدئولوژی ویران‌گری نتوانسته به جای فرد بیاندیشد، در خیابان فریاد می‌زند که «ما انقلاب کردیم، چه اشتباه کردیم» اما آن‌کس که صدها کتاب در کتاب‌خانه‌اش دارد و نام «روشنفکر» و «فرهیخته» را با خود یدک می‌کشد نتوانسته تجربه را چراغ راه قرار دهد و به اشتباه انقلاب ننگین ۵۷ اذعان کند.

ایراد از آن کتاب‌ها نیست و البته در کتاب‌نخواندن هم فضیلتی مستتر نیست؛ ایراد اصلی در این است که روشنفکر پنجاه‌وهفتی، ایدئولوژی ناکجاآبادی را جای اندیشه، فکر، آموختن از روزگار و تاریخ قرار داده و از این حیث آن‌قدر رسوبات ایدئولوژیک در مغزش تلنبار شده که عزم آن کرده که پس از زمین‌خوردن، سینه‌خیز تا پایان ِ راه ِ انحطاط را برود اما آن‌کس که انبان مغزش از این رسوبات تهی است بسیار راحت‌تر می‌تواند خطاهای خود را ببیند و شهامت آن را داشته باشد که در کوی و برزن و زیر باتوم و شلاق و زندان، فریاد برآورد که اشتباه بزرگی مرتکب شده است و در صدد جبران آن است.

#بهزاد_مهرانی

@C_B_SHAHZADEH
چرا «اپوزیسیون» را تخطئه می‌کنید؟


اپوزیسیون مرغ عزا و عروسی است که در هر دو حال ذبح می‌شود.
این فاجعه که جمهوری‌اسلامی هنوز ایران را در اشغال دارد تقصیر کسی جز اپوزیسیون نیست.
اگر جنبش‌ و انقلاب‌ در ایران به ثمر نمی‌رسد دلیل و علتی جز اپوزیسیون ندارد.


حال اگر بپرسید این اپوزیسیون کیست و کجاست پاسخی نیست.


این‌که تا چند صباح پیش جمعیت‌های چند ده میلیونی در داخل کشور و جمع کثیری فعال سیاسی، روشنفکر و روزنامه‌نگار در خارج کشور، مقابل صندوق‌های رای احمد جنتی صف می‌کشیدند و طلب تغییر از مشتی آخوند ایران‌ویران‌کن می‌کردند فراموش‌مان نشده است.


وقتی در همه این چند دهه عمر جمهوری‌اسلامی چند ده میلیون شهروند ایرانی به تمنای تغییر از توسل به عبای یک آخوند به عمامه‌ی دیگری رفتند، اپوزیسیون چه می‌توانست بکند؟


خیلی سال نمی‌گذرد که عموم مردم ایران به این نتیجه رسیدند که جمهوری‌اسلامی اصلاح‌ناپذیر است و باید برود.


حالا در میان این اپوزیسیون برانداز که مسافران بسیاری دارد جمع کثیری هم هستند که تا همین دیروز به ری‌شهری و روحانی رای می‌دادند.
شهروندان اگر از روی استیصال چنین می‌کردند اما در عموم فعالان سیاسی و مدنی و روزنامه‌نگار کم‌ترین نشانه‌ای از استیصال در رای دادن نمی‌شد دید چرا که با افتخار و لبخند، انگشت‌های جوهری‌شان را منتشر می‌کردند یا برای بلوغ سیاسی خود در مقابل براندازان کف می‌زدند.


این اپوزیسیون با این ویژگی‌ها که عرض کردم امروز در صحنه سیاسی ایران ظاهر و حاضر شده است.


زمانی که شاهزاده رضا پهلوی از اصلاح‌ناپذیری جمهوری‌اسلامی می‌گفت هنوز بسیاری از براندازان بعدی به خمینی، امام امت می‌گفتند و طالقانی پدرشان بود.


امروز شاهزاده رضا پهلوی بیش از پیش مورد پسند عمومی قرار گرفته است.
بی‌شک رضا پهلوی نمی‌تواند با کسانی هم‌کاری کند که هنوز از آرمان‌های ویران‌گر ۵۷ دفاع می‌کنند و در حال براندازی پادشاهی پهلوی هستند.


اما این‌ چنین گروه‌هایی هم می‌باید به فعالیت‌های خود ادامه بدهند و اگر می‌توانند گامی برای براندازی ج.ا بردارند، دریغ نورزند؛ اما بسیاری از مردم هم دریافته‌اند که ۵۷ی ها خود موجبات مصیبت‌های امروز ایران را فراهم آورده‌اند و با آن تئوری‌ها - که پهلوی‌ستیزی یکی از آن‌هاست- نمی‌توانند ایرانی جز آن‌چه امروز می‌بینیم بیافرینند.

#بهزاد_مهرانی
@C_B_SHAHZADEH
‏امثال زیباکلام فکر می‌کنند اگر نسل جدید ایران، کتاب‌های او و امثال او در‌ مورد رضاشاه و محمدرضاشاه را نخوانده‌اند و مثل من نوعی پای منبر سروش، کدیور، آغاجری و مانند اینها تلمذ نکرده‌اند پس لابد نسل بی‌سواد و بی‌شعوری است و فقط از بغض جمهوری‌اسلامی است که رضا شاه را دوست دارد.

‏جناب زیباکلام!
‏خوش‌بختانه انبان ذهن نسل امروز ایران از مهملات شبه علم شما گران نشده است و با دنیای امروز بسیار بیش‌تر از شما و نسل شما آشنا است.
‏شک ندارم بسیاری از دختران و پسران نوجوان این نسل خیلی بهتر از شما که دانشگاه مادر ایران را اشغال کرده‌اید و‌ در انگلستان درس خوانده‌اید، زبان انگلیسی می‌دانند و می‌خوانند و فیلم روز جهان و موسیقی آن را دنبال می‌کنند.

‏این نسل با ترکیب بوی جوراب و  گلاب و سربند یا حسین و پیاده‌روی کربلا پای کتاب پوپر و‌ کانت و آرنت ننشسته که حاصلش موهوماتی مانند سخنان شما فرزندان معنوی بابا اکبر و آن یکی عباشکلاتی باشد.

‏این نسل به برکت اینترنت با جهان آزاد آشنا شد و در‌ اتمسفری زندگی کرد که آزادی‌خواهی و دموکراسی‌دوستی در آن جریان داشت.

‏باور نداری استاد زیباکلام، به سبک زندگی خودت و یا روشنفکران دینی و اصلاح‌طلبان و ملی مذهبی‌ها و ‌… نگاه کن و آن را با سبک زندگی نیکا شاکرمی‌ها، پویا بختیاری‌ها، سارینا اسماعیل‌زاده‌ها و دیگر نوجوانان و جوانان کشته‌شده در انقلاب ملی ۱۴۰۱ مقایسه کن تا بهتر متوجه بشوی از چه سخن می‌گویم.
‏این نسل اگر به دینی هم باور داشته باشد شباهتی با دین شماها ندارد.

‏بزرگترین ویژگی مثبت این نسل این است که ذهنش از مهملاتی که شما به عنوان کتاب خوانده‌اید خالی است.

#بهزاد_مهرانی

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/146223
‏از همه رسانه‌های‌شان استفاده می‌کنند برای زدن پهلوی و نادیده‌گرفتن مردمانی که به آن‌ها علاقه دارند و همواره این نام را فریاد زده‌اند و  بعد هم چند عدد اکانتی که دشنام می‌دهند را برجسته می‌کنند و فاشیست‌فاشیست می‌کنند.

‏فاشیسم شمایید که خواهان حذف طرفداران پهلوی بودید و هستید و‌حکایت‌تان هم داستان امروز و دیروز نیست.

‏جناب رضا خندان همسر ⁧ #نسرین_ستوده⁩ در گفتگو با سی ان ان:

‏«بزرگترین نگرانی من این است که این جنبش توسط یک گروه کوچک و برجسته اپوزیسیون در خارج از ایران که حول محور پسر شاه، رضا پهلوی متمرکز است، ربوده شود. آنها گوش رسانه‌های خارجی را دارند، بسیار ثروتمند و فرصت طلب هستند و ارتباطات قدرتمندی دارند.
‏با این حال ارتباط آنها با مردم ایران و فعالان این جنبش قطع شده است.
‏من می ترسم که از یک رژیم تئوکراتیک به یک دیکتاتوری سکولار برویم.»

‏شما هفته‌ای یک جایزه می‌گیرید‌ و آن‌وقت نگران رسانه‌های خارجی هستید؟

#بهزاد_مهرانی
@C_B_SHAHZADEH
‏اگر از داخل ایران با رسانه‌ای معر‌وف در غرب مصاحبه بکنید و بزرگترین دغدغه سیاسی‌تان را وجود «تعداد اندک» طرفداران پهلوی و خود «پسر شاه» بدانید، عملی قهرمانانه و‌ ماندلاگونه است اما اگر مثل ‌ #رضا_نوروزی⁩ و صدها صدهای دیگر، هست و نیست‌ات را فریاد اعتراض کنی و در زندان شکنجه و رنج بسیار ببینی، از آ‌نجا که طرفدار «پسر شاه» هستی نه تنها مستحق جایزه نیستی بلکه باید به تو نسبت پول‌گرفتن از «پسر شاه» هم ببندیم و بگوییم این زندانی‌ها پول می‌گیرند که شیرآهنکوه‌مرد-زن مقابل جلادان بایستند و یا مانند ‌ #مجیدرضا_رهنورد⁩ با دستانی که بازجویان به دلیل حک‌ شدن پرچم شیر و خورشید بر آن، شکستند، سر بلند بگوید که در مرگم شادی کنید و‌ قرآن نخوانید و نماز به جا نیاورید.

‏داستان هر کدام از این فرزندان شجاع میهن است که «حقیقتی است بر گونه‌ی اساطیر» نه آن مهملات پنجاه‌وهفتی که از زینب و‌ علی و ابوذر و سوسیالیسم و فضل‌الله…و اگزیستانسیالیسم و خداپرستان سوسیالیست و فاطمه فاطمه است و چه‌گوارا و کاسترو و … به خورد ما دادید و خودتان پس از انقلاب اسلامی شکوهمندتان، ایران را رها کردید در فراوان نهادهای چپ جایزه‌ساز خانه کردید و چند ایدئولوژی‌زده‌ همچون خود را به کمک رسانه، قهرمان و ماندلا و دزموند توتو و … ساختید؛ همان‌هایی که خمینی را گاندی به خورد مردم و‌ جهان‌ دادند.

‏امروز به برکت اینترنت و فضای باز برای سخن‌گفتن، هر نوجوان و‌ جوان مملکت می‌تواند صدایش را به گوش‌ها برساند و صدای دیگران را هم بشنود. دوره‌ی حسینیه ارشاد و منبر و میکروفون تمام شد.

‏آن روزها که من کودک و نوجوان بودم «کودتای ۲۸ مرداد» یک تعریف داشت که همه و همه از جمله تحصیل‌کرده‌ها و روشنفکران و تاریخ‌نویس‌ها آن را تکرار می‌کردند و در مدارس هم چیزهایی مشابه می‌خواندیم - البته با قهرمان‌هایی متفاوت- اما امروز در همان ایران و کنار گوش‌تان فراوان استاد و نویسنده و روشنفکر هستند که این قرائت شما و این «داوری جاافتاده» که شما جاانداخته‌اید را باور ندارند.
‏مثال‌هایی از این دست فراوان است.

‏صدای شما هر روز طرفداران کمتری خواهد داشت - اگر به این روال ادامه بدهید- و این امر می‌تواند شما را به خودزنی و مظلوم‌نمایی بیشتر و … برساند و با توجه به اینکه هم رسانه را دارید - تاکنون داشته‌اید- هم جایزه‌های «مهم»، این مظلوم‌نمایی‌ها هم بیش‌تر بشود و از آن طرف خشمگین‌تر بشوید چرا که طرفی نمی‌بندید.

‏اینکه بزرگترین دغدغه شما در سایه جمهوری‌اسلامی‌ای که هر روز در حال اعدام جوانان میهن است و محیط زیست کشور به نابودی‌های جیران‌ناپذیر رسیده و …، این است که «پسر شاه…»فلان و بهمان، این نشانه‌ی خشم شما است؛ خشمی که از کم‌ترشدن‌های پی-‌در‌-پی اقبال عمومی به شما ریشه می‌گیرد.

‏شما به دموکراسی باوری ندارید وگرنه نمی‌گفتید که «اکنون ملت ایران راهی جز رفراندوم برای استقرار جمهوری سکولار پیش روی خود نمی‌بیند.»

‏چطور شما پیش از صندوق رای و یک انتخابات آزاد، «جمهوری» را به عنوان نوع حکومت مردم ایران برگزیدید؟ این که همان رفراندوم ۵۸ است.
#بهزاد_مهرانی

@C_B_SHAHZADEH
⚫️ درود به همه عزیزان

جناب #بهزاد_مهرانی در آخرین پست از اینستاگرام خود مطلبی رو عنوان کردند که مسعودرجوی در جریان دستگیری بهمن ۵۱ بهمراه ۱۱ نفر که موجب تخفیف مجازات اعدام به حبس ابد شده دلیل آن اجابت به خواسته مقامات شوروی و رئیس جمهور وقت بوده .
و این مطلب را از احمد میرفندرسکی سفیر ایران در شوروی و آخرین وزیر امورخارجه ایران عنوان کردند که احتمالا از کتاب "دیپلماسی و سیاست خارجی ایران" ایشان استناد داشتند .

این موضوع به هیچ عنوان وجاهت عقلی و سیاسی نداشته چرا که محمدرضاشاه همیشه با همسایه شمالی خود و ترویج کمونیسم زاویه داشته و همیشه در مبارزه فرهنگی و دیپلماسی با شوروی در تلاش بود . و هیچگاه در هیچ مقطعی از تاریخ پادشاهی ایشان هیچگونه همکاری و تعامل دیده نشده است .
برای کشف حقیقت موضوع و دلایل تخفیف مسعود رجوی اسناد و مدارکی است که نشان دهنده حقیقت امر میباشد
میرفندرسکی اگرچه پس از انقلاب ۵۷ در پاریس زندگی کرد و در همانجا درگذشت . اما تولدش در تفلیس گرجستان بود و کاملا تحت تاثیر قطب شرق قرار داشت و برای مخالفان شوروی و حزب کمونیست این دروغ تاریخی را در کتاب یاد شده ذکر نمود
اما واقعه تخفیف مجازات و حقیقت ماجرای مسعود رجوی :::
بطور کلی دو عامل باعث تخفیف مجازات مسعود رجوی گردید:::

همکاری رجوی با ساواک
تلاش های مکرر برادرش کاظم رجوی
https://t.me/khosrovanooshiravan/17627
اما شرح ماجرا⬇️⬇️⬇️
کمپین بازگشت شاهزاده
⚫️ درود به همه عزیزان جناب #بهزاد_مهرانی در آخرین پست از اینستاگرام خود مطلبی رو عنوان کردند که مسعودرجوی در جریان دستگیری بهمن ۵۱ بهمراه ۱۱ نفر که موجب تخفیف مجازات اعدام به حبس ابد شده دلیل آن اجابت به خواسته مقامات شوروی و رئیس جمهور وقت بوده . و این مطلب…
⚫️ عامل اول: همکاری مسعود در لو دادن مجاهدین خصوصا محمد حنیف نژاد بنیانگزار سازمان

مسعود رجوی در 27 بهمن 1350 آخرین دفاع خود را در دادگاه نظامی شاه قرائت نمود

و از مواضع خود و سازمان دفاع کرد.
او ابتدا به اعدام و سپس با یک درجه تخفیف از جانب شاه به حبس ابد محکوم گردید

و به مدت 7 سال تا زمانیکه در سال 57 از زندان آزاد شد در زندان بود.

وی تاریخ دستگیری خود را ۴ شهریور اعلام کرده است،
اما در کارت بازداشتگاه متهمین، تاریخ بازداشت وی اول مرداد یعنی بیش از یک ماه قبل از ضربه شهریور ذکر شده ‌است.

بنا بر نوشته روزنامه کیهان که همان زمان منتشر شد،

وی اطلاعات مفصلی در مورد کادرها و اعضای بازداشت شده و نشده و نیز کروکی محل اقامت آنها در اختیار ساواک قرار داد

تا جایی که ارتشبد نعمت‌الله نصیری، رئیس وقت سازمان امنیت و اطلاعات کشور، وی را از همکاران ساواک معرفی کرد.
در بین این افراد فقط مسعود رجوی تنها بازمانده از کادر مرکزی سازمان بود که زنده ماند

و با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد
که در 22 بهمن سال 1357 به همراه سایر زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد.
رجوی تنها عضو مرکزیت بود که از اعدام جان به در برد.
چون این نکته در همان زمان نیز بسیار جلب توجه کرد،
رجوی و هوادارانش مطرح کردند که کاظم رجوی برادر وی که در سوئیس به سر‌ می‌برد و با محافل حقوق بشری رابطه داشت،
توانسته است برای وی از این طریق کاری صورت دهد.
اما بر طبق اسناد و مدارک متقن بر جای مانده از ساواک، حقیقت چیز دیگری بود.
واقعیت آن بود که رجوی در همان آغاز دستگیری با ساواک همکاری کرده بود و تمام اطلاعات خود را در اختیار آن ها گذاشته بود.
https://t.me/khosrovanooshiravan/17632
https://t.me/khosrovanooshiravan/17627
⚫️ اشتراک این پست اینستاگرامی اوج بی‌شرمی و دروغگویی #بهزاد_مهرانی را به اثبات رسانید .

او بدین ترتیب به دروغ مدعی است :
اعلیحضرت شاهنشاه حتی در موارد امنیتی در برابر بیگانگان ، آن‌هم رئیس جمهور شوروی !؟ توصیه‌پذیر بودند و بدین وسیله ، به علاوه‌بر اتهام به شاهنشاه ، رندانه دو نشان دیگر را به سود #سازمان_تروریستی_مجاهدین_خلق هدف میگیرد :

۱_ #مسعود_مفعول را از اتهام سست عنصری و خیانت ایدئولوژیک به هم‌سازمانیهایش تبرئه نموده ، سعی دارد خدمتی در راستای انسجام هرچه بیشتر سازمان پیر و زهوار در رفته‌ی مجاهدین زیر نظر مسعود یا بازماندگان وی انجام دهد .

۲_ سازمان جنایتکار مجاهدین را در نظر مخاطب آن‌چنان نیرومند و آبرومند و تاثیرگذار در زمان شاهنشاه جلوه میدهد که پنداری آنها حتی می‌توانستند موجبات درخواست مستقیم رئیس جمهور ابرقدرتی مانند شوروی را برای تخفیف یا آزادسازی اعضایشان فراهم آورند !!!
https://t.me/khosrovanooshiravan/17627

جناب #بهزاد_مهرانی ، شما در این مورد
👈 متهم به همکاری با #سازمان_تروریستی_مجاهدین_خلق هستید .
▪️پهلوی در آینه‌ی دشمنانش

چگونه می‌شود پادشاهی پهلوی را از طریق آثار ضدپهلوی شناخت؟

▪️بخش مهمی از تبلیغات علیه حکومت پهلوی به موضوع سرکوب و وضعیت زندانها بر‌می‌گردد. افسانه‌های زیادی در این باره شنیده‌ایم! حتی فیلم و سریال تهیه‌شده و کتاب‌های متعددی منتشر کرده‌اند. در این آثار است که حکومت پهلوی همواره نماد وحشیگیری و قساوت است.

▪️از آن طرف، چهره‌ی ملایم و معتدل امثال طالقانی و بازرگان که در برابر چریک‌های مسلح به گونه‌ای ساخته و پرداخته شده که یک «دوگانه» برای تبرئه طالقانی و بازرگان ایجاد شود، بسیاری از جوانان را اغفال کرد و سیمای گاندی را در ذهن آنها تداعی نمود. اما آیا این دو نفر مخالف خشونت بوده‌اند؟

▪️این نکات و مباحثی مربوط به دوران اصلاحات و فعالیت نسل ما در حیطه‌ی سیاست را با بهزاد مهرانی به بحث گذاشته‌ایم.

گفتگو را در لینک زیر ببینید

https://youtu.be/DDrCa64IPrU?si=1foOd970c8nt8o_S

@C_B_SHAHZADEH