کمپین بازگشت شاهزاده
29.1K subscribers
66.4K photos
61.3K videos
435 files
31.1K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
دولت در سایه مهم‌ نیست، دولت پنهان را در یابید که در حال بلعیدن‌ منابع ملی است!

#تریبون_آزاد
یادداشتی از حسین جعفری

افشاگری محمود صادقی نماینده سابق مجلس: "قابل توجه رییس‌جمهور منتخب، دکتر پزشکیان؛

خبرهایی از  نقل و انتقالات نامتعارف دستگاهها می‌رسد.

ازجمله واگذاری شرکت های پالایش گاز پارسیان، پالایش گاز فجرجم، کشت و صنعت مغان، پالایش نفت آبادان و طراحی و ساختمان نفت از طریق فرابورس به ستاد اجرایی.
(بزرگترین نهاد اقتصادی بیت رهبری)

خواندن این افشاگری، نگارنده را بیاد پستی چند سال قبل است که خواندش مناسب حال است.

"دولت فقیرِ سپر بلا و دولت قدیرِ بی مسئولیت- دولت رو تحویل رهبری بدهید لااقل ما تکلیفمان روشن شود!"

مهمترین ‌بخش از سخنان جناب روغنی زنجانی رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در دولت میرحسین موسوی در نشست «بازنگری قانون اساسی؛ ضرورت ها پیامد ها» که شایسته تامل بیشتری است:

"اگر حاکمیت یکدست است نمی شود که بگوییم دولت باید خصوصی سازی بشود
اما شرکت های زیر مجموعه نهاد رهبری خصوصی نه، ...
این چه نوع خصوصی سازی است، بعد موقع خصوصی سازی، شرکت های بزرگ مجدداً می روند از بخش دولتی به بخش زیر مجموعه نهاد رهبری از بانک ها بگیریم تا پتروشیمی ها،...

خب همه را تحویل رهبری بدهند دولت تحویل رهبری تا تکلیف مان روشن بشه!"

بنظر می رسد که از وضعیت حاکمیت دوگانه ی"دولت منتخب مردم در مقابل دولت منتصب پنهان"رسیده ایم به وضعیت حاکمیت یک دستِ  ٫٫ دولت فقیر در برابر دولت قدیر و ثروتمند ولایی" که تلاش می شود با صحنه آرایی دولتی بظاهر قانونی و تحت نظارت قانون را نشان دهند

اما در واقع این قدرت است که صاحب امارتی با منابع مالی مطلق و اختیارات مطلق است!

چرا چنین است زیرا با وجود ولایت فقیه قانون هیچ معنایی ندارد( الویری)؛

قانون‌ که هیچ بلکه هیچ فکر، اندیشه، سلیقه و کسی نباید در برابر قدرت مطرح شود!

بعبارتی نهاد رهبری در حال تصاحب کل منابع ملی و دولت از طرق بظاهر قانونی (چون مولد سازی و ...) است تا بی اعتنا به حاکمیت اداره ملی و بدون پاسخگویی همان کند که می خواهد.

زیرا حتی دولتی فقیر که در انتخاباتی نمایشی به قدرت رسانیده شده مجبور است که برای حفظ ظاهر هم که شده تحت کنترل مجلسِ انقلابی-ولایی باشد
و این یعنی ناگزیرند برخی از اطلاعات مالی و سیاستی اداره کشور را علنی کنند
و این یعنی در حد اندکی بر هزارتوی تصمیمات پنهانی نور افکنده می شود.

اما آیا تا به حال گزارشی از درآمدها و هزینه های بنیاد مستصعفان، ستاد اجرایی و .... ارائه شده؟
آیا می دانیم چه میزان ارز با چمدان های پر از دلار صرف اجرای آرزوهای ایدئولوژیک در فلسطین و لبنان و یمن و ....شده است؟

آیا گزارشی هست تا نشان دهد چمدان های پر از دلار سردار سلیمانی به اینجا و آنجا از کجا تامین شد، به کجا رفت و چرا رفت؟

آیا مردم سایر مصارف این منابع بی حساب کتاب را می دانند؟

واقع آن است کلی اخبار اختلاس در جاهایی گزارش که بظاهر حساب و کتاب دارند و مشمول رسیدگی و کنترل نهادهای نظارتی چون دیوان محاسبات اند، وای به حال آنجا که حساب و کتابی ندارد.

و همه ی اینها فقط نَمی از اقیانوس وجود دولت/ امارت مقتدر اما پنهان، در کنار دولت نحیف و ضعیف و عروسک‌گون بظاهر قانونی است!

بنظر می رسد برای تشکیل حکومت و امارت اسلامی گام دوم برداشته شده یعنی هسته سخت امارت اسلامی با پوسته ای بنام دولت محرومان!

یکی فربه و دیگری نحیف، یکی برای تامین منابع مالی برای اهداف خودی ها و دیگری برای تحویل منابع ملی به اولی، یکی برای غنی تر شدن و دیگری ستاندن از محرومان و محروم تر کردن شان!!

@C_B_SHAHZADEH
"روسفیدی هایِ یزید روسیاه"

#تریبون_آزاد

رضا بابایی

تاریخ عاشورا، بی‌تردید نمایش زشت‌کاری و سنگدلی گروهی از مسلمانان علیه گروهی دیگر از اهل اسلام است. بیش از هزار سال است که دربارۀ نامردمی‌ها و ستمگری‌های سپاه شام و کوفه گفته‌اند و می‌گویند و هنوز گفتنی است. به قول عطار نیشابوری در خسرونامه:
هر آن خونی که بر روی زمانه است
برفت از چشم و اين خون جاودانه است

با وجود این، همین سپاه سنگدل و بی‌عاطفه، رفتارهایی نیز داشت که خالی از مُروّت عربی یا نوعی اصولگرایی در جنگ نیست. اشاره به برخی از این رفتارها در داخل پرانتز، خالی از فایده نیست؛ به‌‌ویژه از آن رو که قرآن دو بار مسلمانان را به عدالت و انصاف دربارۀ دشمنانشان فراخوانده است(و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی). نیز از آن رو که در برخی جنگ‌ها و منازعات دیروز و امروزِ مسلمانان با یک‌دیگر، همین مقدار مروت و آداب انسانی در جنگ‌ها مراعات نشده است و گویا اوضاع چنان است که از یزید هم باید درس آموخت!
در زیر به شماری از سفیدی‌ها در کارنامۀ سیاه یزید اشاره می‌کنم:
۱. سپاه کوفه به‌رغم همۀ سخت‌گیری و سنگدلی علیه امام(ع) و خاندان و یارانش، به روی زنان و کودکان و بیماران شمشیر نکشید و حتی ابن زیاد، شفاعت زینب(س) را در حق امام سجاد(ع) پذیرفت و او را نکشت.
۲. اکثر فرماندهان جنگ، هیچ‌گاه به کشتن امام حسین(ع) افتخار نکردند و ابن زیاد و ابن سعد و یزید، خیلی زود پشیمانی را جایگزین افتخار کردند و گناه جنگ را بر گردن دیگری انداختند. حتی وقتی از شمر پرسیدند که چرا حسین(ع) را کشتی، گفت: من سرباز بودم و آیا سرباز را از امر خلیفه گزیری است؟ وقتی کاروان اسیران به شام رسید، پس از دیدار با یزید، ورق برگشت، و یزید پس از چند روز، سخن از پرداخت خسارت به کاروان اسیران گفت و سپس آنان را با موکب شاهانه به کاروان‌سالاری بشیر(از محبان اهل بیت) روانۀ مدینه کرد. می‌گویند: فشار افکار و عواطف عمومی موجب شد که یزید در شام تغییر روش بدهد و رفتاری مهربانانه با امام سجاد و اسیران در پیش گیرد و در ماجرای کشتار بی‌رحمانۀ مردم مدینه(واقعۀ حره)، به امام سجاد(ع) و همۀ نان‌خواران ایشان امان دهد. آری؛ ممکن است همین‌گونه باشد. اما مگر ما قدرت‌هایی را نمی‌شناسیم که هرگز تسلیم افکار عمومی نمی‌شوند و سرانجام آن می‌کنند که دوست دارند؟

۳. سپاه کوفه، هیچ کوششی برای اختفای قبرها نکرد. اکنون ما می‌دانیم که حسین(ع) و مسلم بن عقیل و حر بن یزید و حبیب بن مظاهر و... در کدام نقطه دفن شده‌اند. کوفیان می‌توانستند جنازۀ شهدا را در زمین‌های دوردست و مخفیانه دفن کنند تا کسی بر سر قبر آنان حاضر نشود؛ اما آنچنان که از ابن زیاد نقل شده است: ما پس از کشتن، مردگان را رها می‌کنیم تا بازماندگانشان هر جا خواستند دفن کنند.
۴. به‌رغم جنگ طولانی معاویه با رومیان و تصمیم یزید برای ادامۀ جنگ با آنان، حکومت اموی امام حسین(ع) را به همراهی با کشور بیگانه و کمک به دشمن متهم نکرد. 

۵. یزید به حضرت زینب و زنان هاشمی اجازه داد که در مدینه برای امام حسین(ع) عزاداری کنند و مجلس ترحیم و ختم بگیرند. اما آنگاه که خواست این عزاداری‌ها در مدینه خاتمه یابد، محترمانه از امام سجاد(ع) گلایه کرد که عمۀ شما مدینه را آمادۀ شورش می‌کند. اسیران کربلا حتی اجازه یافتند که در کاخ ابن زیاد و خانۀ یزید برای شهیدان عاشورا عزاداری کنند.

۶. ابن سعد و ابن زیاد حاضر شدند با اسیران گفت‌‌وگو کنند و یزید نیز سخنان زینب و امام سجاد را شنید. در همین گفت‌وگوها بود که یزید به اشتباه خود پی برد و ابن مرجانه را لعنت کرد.

۷. از یاران امام حسین(ع)، هر کس که از معرکۀ جنگ گریخت، در امان بود و تعقیب نمی‌شد.
۸. یزید، اگرچه هیچ مخالفی را برنمی‌تافت و برای حفظ خلافت خویش والی خونخواری همچون ابن زیاد را به کوفه فرستاد تا کاروان امام(ع) را بشدت قلع و قمع کند، اما بر مردم عادی سخت نمی‌گرفت. بخشش یک‌سوم مالیات‌ها در زمان خلافت او رخ داد و جانشین‌های او همین شیوه را پی گرفتند.  

۹. یزید با وجود اینکه می‌دانست فرزندش معاویة بن یزید، محبت خاندان پیامبر(ص) را در دل دارد، مانع خلافت او نشد، بلکه برای او بیعت گرفت.

۱۰. پس از بازگشت امام سجاد(ع) به مدینه، همۀ میراث خاندان پیامبر(ص) که پیشتر در اختیار امام حسین(ع) بود، بدون هیچ مزاحمت و مانعی به تصرف ایشان درآمد.

آنچه در بالا گفتم، اولا بر پایۀ گزارش‌ها و دانسته‌های مشهور دربارۀ تاریخ عاشورا است؛ وگرنه امور قطعی و مستند در داستان کربلا انگشت‌شمار است. ثانیا کارنامۀ یزید و به‌ویژه این زیاد چندان سیاه است که این سفیدی‌ها تغییری در رنگ آن نمی‌دهد؛ اما دریغا که برخی حکومت‌ها و حاکمان همین مقدار را هم دریغ کرده‌اند.

@C_B_SHAHZADEH
‏نمونه‌ای از مبتذل‌شدن حکمرانی در ایران

#تریبون_آزاد

‏مسعود پزشکیان که علاوه بر اصلاح‌طلبان، تعداد زیادی «به ظاهر اپوزیسیون» هم در یک تقسیم کار ابلهانه به او رای دادند، این روزها منجلابی درست کرده که خود و «رانت‌جویان» اطرافش را در آن غرق خواهدکرد. او و مشاورانش کارگروههایی به اصطلاح تخصصی تشکیل داده‌اند تا وزرا و مقامات دولت جدید را پیشنهادکنند و از آن طرف، خودش کت درآورده آستین بالا زده و از این حسینه به آن حسینه مشغول سینه‌زنی است.

البته مواردی چون «نداشتن اعتماد به نفس»، «فقدان برنامه یا رویکردی خاص» و «ناامیدی از اجرای هر گونه طرح جدی» نیز می‌تواند از دلایل این گیج‌بازیهای پزشکیان باشد. 
اعضای این کارگروهها سرکرده‌های باندهایی هستند که وزارتخانه و دستگاه مورد نظر را در دوره‌های مختلف ویران و غارت کرده‌اند و جالب اینجاست که در بسیاری از موارد از نظر سیاسی نیز در جناح‌های مختلف جمهوری اسلامی دسته‌بندی می‌شوند و لولوی اصولگرا و جلیلی و … هم دیگر در میان نیست.

‏او البته از سر بی‌سوادی تصور می‌کند با این کار به «مردمی بودن» و «صدای همه را شنیدن» شهره می‌شود. اما نمی‌گوید که بالاخره در هر حوزه‌ای چه نگاهی دارد و چگونه با مجموعه‌ای از نیروهایی با دیدگاه متضاد می‌خواهد برنامه‌ای را تدوین و اجرا کند؟! اگر کسی ادعا دارد که با رای مردم رییس‌جمهور شده‌است، طبیعی است که باید به دنبال اجرای خط‌مشی خود بوده و چهره‌های موردنظر خود را معرفی نماید. این تعارف و بازکردن چتری که همه زیر آن جا بشوند، یعنی اینکه خودش هم خوب می‌داند نه نماینده مردم است و نه بیش از آفتابه‌دار مسجد شاه اختیار دارد!

اما نکته‌ی مهم‌تر این است که این روش فراخوان و به اصطلاح شایسته گزینی، جز ایجاد تنش و درگیری و گسترش رقابتهای مخرب داخل سازمانها هیچ فایده ای ندارد و آتش جنگ‌ رانت‌خواران را در دستگاههای دولتی شعله‌ور می‌کند.

‏من نگاهی به کارگروه آموزش‌وپرورش انداختم و دیدم چندین جناح که به خون یکدیگر تشنه هستند را دور هم جمع کرده‌اند تا «ضوابط وزیر شایسته» را تهیه کنند! این کارهای عوامانه و پوپولیستی خود مروج فساد و عامل تشکیل شبکه‌های دادوستد میان ذی‌نفوذان و جناح‌ها و افراد است.

‏در اینجا به جای انتخاب «فرد شایسته» این مذاکرات بر سر تقسیم پست‌هاست که در نهایت وزیر را تعیین می‌کند. چند تا اداره کل و دو تا معاونت به جریان ما بدهید تا ما از ادعای وزارت عقب بکشیم و به نیروی مورد نظر شما رای بدهیم!

‏اما بعدا چه اتفاقی می‌افتد؟ در تمام سالهای وزارت، هیچ معاونتی با دیگری هماهنگ و همیار نیست و ادارات و زیرمجموعه‌ها به مرکز توطئه و دور‌هم‌نشینی و نقشه‌کشیدن برای خنثی‌سازی برنامه‌ها و ناکامی وزیر و مطرح‌شدن گزینه‌ی جدید برای وزارت تبدیل می‌شوند.

جمهوری اسلامی ننگ حکمرانی است و سیستم اداری کارآمد و قدرتمندی که قبل از انقلاب طراحی‌شده‌بود و به خوبی کار می‌کرد را به لبه‌ی پرتگاه و ورطه‌ی فروپاشی رسانده‌است. یکی از ملزومات بازسازی ایران همین سیستم اداری است و جمهوری اسلامی در تلاش است تا آن را هم مانند داشته‌های دیگر ایران از بین ببرد و مانند صدر اسلام کشور را با گماشته‌ها و «والی‌ها» اداره کند!

‏‌ #حکمرانی_اسلامی

@C_B_SHAHZADEH
آقای پزشکیان برایت متأسفم!

#تریبون_آزاد

🔸احمد بخارایی

🔸امروز یک‌شنبه ۳۱ تیر، شما در #مجلس صحبت کردی. ۹۵ درصدحرف‌هایت تکراری بود. همیشه حرف‌های شما مکرر است مانند آخوندهایی که با چند حدیث و آیه‌ی تکراری همه‌ی مجالس شادی و عزا را برگزار می‌کنند. شما برای کوچک‌ترها و بزرگ‌ترها و زنان و مردان و کارگران و کارمندان و مدیران و دانش‌جویان و اساتید و رفتگران و … فقط یک سری جملات تکراری و هم‌گون می‌گویید که همه‌اش در ده جمله خلاصه می‌شود. در یک #تحلیل_گفتمان، کلام محدود شما حکایت از ذهن محدود شما دارد. حال چگونه می‌خواهید معضلات متنوع را حل کنید؟

🔸الآن هم عده‌ای که عمدتاً کوته‌قامت‌اند در شوراهای راهبردی «وزیر‌یاب» به امید نام و نان دور هم جمع شده‌اند و شما هم مشغول سخن‌پراکنی تکراری و خسته‌کننده هستید …

🔸اما یک جمله‌ی جدید در صحبت‌های امروز‌تان در مجلس بود که فاجعه‌بار می‌نمود، گفتید: «مردم علی‌رغم تمام تبلیغات، پای صندوق‌های #رأی آمدند و مشت محکمی بر دهان افرادی زدند که در خارج و داخل برای شرکت نکردن مردم در #انتخابات تبلیغ می‌کردند.»

🔸آقای #پزشکیان، فرض محال، محال نیست. فرض کنیم درست گفته‌اند که ۴۹ درصد در انتخابات شرکت کردند. می‌خواهید بگویید این مردم ۴۹ درصدی مشت محکمی بر دهان آن ۵۱ درصد زدند؟ آن ۴۹ درصد را هم مصادره به مطلوب می‌کنید؟ یعنی می‌گویید آن ۵۱ درصد #تحول‌خواه، تودهنی خورده‌اند و آیا شما آمده‌اید تا مثلاً بر دهان ۷۵ درصد مردم پایتخت که رأی ندادند هم مشت محکم بکوبید؟ از این مشت‌زنی‌ها خسته نشده‌اید؟

من فکر می‌کنم اگر #جلیلی برنده می‌شد چنین جمله‌ای که شما در مجلس گفتید را نمی‌گفت.

🔸و اما ای کسانی‌که دور اول #مشارکت نکردید اما دور دوم، نظام را از چاه #بحران_مشروعیت، یک متر بالا آوردید، اینک تحویل بگیرید سخنان رئیس‌جمهورتان را! سرفراز باشید!


@C_B_SHAHZADEH
آینده مبهم دولت سایه

#تریبون_آزاد

سمیه متقی در گزارشی به آینده گروه شکست خورده در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که سعید جلیلی، نماینده جریانی ضدتوسعه (به مفهوم جهانی آن) و بنیادگراست که توانسته پایگاه قدرتمندی در نهادهای مختلف برای خود دست‌وپا کند.

چکیده گزارش:

🔗سعید جلیلی از جمله چهره‌های سیاسی است که نامش با جبهه پایداری و اندیشه‌اش با رهبر معنوی این جریان یعنی محمدتقی مصباح‌‌یزدی گره خورده است.

🔗جلیلی در طول مناظره‌ها بارها درباره دولت در سایه سخن گفت. مطابق آنچه در مناظره‌ها دیدیم، شمار زیادی از طرفداران سعید جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی حضور داشتند و پست‌های مهم گرفتند.

🔗دولت سایه در مهم‌ترین مسائل کشور مداخله می‌کرد و حتی آن‌گونه که در مناظره‌ها افشا شد، جلیلی و یارانش موفق شدند روابط ایران با غرب را به هم بزنند و مقابل برجام و... بایستند.

🔗تا پیش از انتخابات اخیر گمان می‌کردیم سعید جلیلی در نهایت پنج میلیون رای دارد اما انتخابات اخیر نشان داد که او موفق شده جریانی قدرتمند را ایجاد کند.

آیا شکست‌های پی‌درپی جلیلی در سه دوره انتخابات ریاست جمهوری باعث حذف او از فضای سیاسی و کنار گذاشتن او در اردوگاه اصول‌گرایی می‌شود؟

یا با توجه به نفوذی که طی همه سال‌های فعالیتش در عرصه سیاسی در نهادهای مختلف داشته است، مسیر را با همین دست فرمان ادامه می‌دهد؟


🔗دولت سایه در جوامع با احزاب قدرتمند شکل می‌گیرد و تا حدودی اصطلاحی سیاسی در نظام‌های پارلمانی است.

🔗در نظام‌های دموکراتیک و پارلمانی اغلب بزرگ‌ترین حزب مخالف دولت مستقر، خود را دولت سایه می‌نامد.

🔗رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی، گروه جلیلی را دولت سایه تلقی نمی‌کند و بر این نظر است که: «بیشتر مسائل در ایران با تعاریف علمی تفاوت دارد و باید از آنها پرسید چرا زیر بار مسائل علمی نمی‌روند. دولت در سایه بر اساس تعاریف علمی، دولتی است که زمانی که حزبی در دولت حضور ندارد، برنامه تدوین کرده و کادر تربیت کند که اگر نوبت دولت به آنها رسید، بتوانند سیاست‌ها را پیش ببرند.

🔗محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، گفته است: « دولت سایه به نظر من فی‌النفسه خطری ندارد و کارشکنی حساب نمی‌شود. مهم آن جریان پشت‌سر دولت سایه است که از اطلاعات آنها به منظور تخریب دولت مستقر بهره‌برداری می‌کند. این کار را با آقای روحانی هم کردند و الان هم همان را تکرار می‌کنند.»

🔗جلال میرزایی، از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم، درباره این تشکیلات می‌گوید: «در کشور ما آنچه تحت عنوان دولت سایه مطرح می‌شود، بیشتر شبیه به گروه فشار است که این گروه فشار اعضا و افراد تشکیل‌دهنده‌اش نامشخص هستند».

🔗بخت‌آزمایی جلیلی در چند دوره انتخابات ریاست جمهوری اگرچه نشان داد او در سطح جامعه طرفداران قابل توجهی دارد، اما عدم پیروزی می‌تواند به مرور به پایان عمر سیاسی او ختم شود و همفکرانش را به دنبال تعیین جایگزینی برای او در رقابت‌ها سوق دهد.

🔗با این حال، چنین به نظر می رسد که پایان عمر سیاسی این چهره بنیادگرا به معنای پایان فعالیت تشکیلات و جریانی که او آن را نمایندگی می‌کند، نخواهد بود.


🔦منبع: تجارت فردا، شماره ۵۵۳

@C_B_SHAHZADEH
🔴ما شته ها و شما مورچگان

#تریبون_آزاد
رئيس اداره خراج ولایت همدان

سلام علیکم بما اخذتم من الرعایا . می دانم که این روزها بابت پر شدن خزانه عالی و گزارش آن به مقامات والامرتبه و ایضا صاحب منصبان نهادهای امنیتی و نظارتی سرفراز و مفتخر بوده در پوست مبارک نمی گنجید . اما دریغ و افسوس که این حقیر را از این شادی و خشنودی بهره و ثمری نیست و حال ناخوش ، بنده را مانع می شود در فرحناکی و طرب شما شریک باشم . اداره خراج تحت قیادت آن جناب ، مازاد بر خراج سنوات پیش که به طور قطعی از این بنده ستانده اند ، مطالبه چندین برابر دیگر نموده اند با این بهانه که حضرتشان فریب این بنده ناچیز درگاه را خورده اند و حال قصد جبران مافات دارند و با رجوع به حساب های گذشته ، قصد تکاندن ته مانده جیب حقیر را دارند . این طبیب روان های رنجور را در امور درهم و دینار سررشته ای نیست و هر سال هر آنچه فرمودید تقدیم کرده و دعا به جان حضرات نموده است و آن جناب و اعوان و انصارشان در دسترسی به اموال منقول و غیر منقول بندگان مبسوط الید می باشند و راه صواب آن بود که من قبل از اقتدار و بسط ید خویش بهره می جستند و تکلیف این بنده را همان موقع مشخص می فرمودند و اندام نحیفش را از لرزه و ارتعاش دائم معاف می نمودند .

باری حال که سخن به اینجا رسیده و مقرر گشته اموال و دارایی  بندگان را از روز ازل شخم فرمایند و حق دولت علیه را از رعایای نگون بخت استحصال نمایند ، لطف فرموده از درگاه خداوندگاران ممالک محروسه مسئلت نمایید پاسخ بفرمایند که آن هزار و پانصد هزار هزار هزار پول رایج مملکت آمریکیه که در سنوات چهل و پنج گانه پس از جلوس بر سریر قدرت از تجارت منابع و معادن و مخازن و گنجینه های ممالک محروسه حاصل گشته کجاست و اثر آن بر زندگی بندگان چرا نامعلوم و نا معین است و از بهر چه مسکینان در طلب روزی  تا کمر در مزبله فرو می روند و هم سفره سگان و ددان می گردند؟ از عالی مقامان پرسش فرمائید آن وعده مرکب و آب و الکتریسیته مجانی چه شد و آن سعادت توأمان دنیا و عقبی کجا رفت؟ اگر قرار است موي از ماست کشیده شود و آب رفته به جوی بازگردد مرحمت فرموده در فقرات مزبور نیز حق خلق الله را احقاق فرمایند .

ما را که در این فقره دانشی نیست اما گویند که مالیه ملک ایران دچار دو عارضه ورم و یبوست ( تورم و رکود ) گشته و ارزش درهم و دینار رعایا رو به کاستی عظیم گذارده و مردمان را ابتیاع گوشت و نان و بقولات و حبوبات با بسی مشقت همراه گشته و این خود خراجی پنهان و بس طاقت سوز است و البته ما را به گوش رسیده است که خداوندگاران پیشین به وقت قحطی و سختی و مشقت رعایا ، سالی چند آنان را از خراج معاف می داشتند و مجالی می دادند تا دوران رونق باز گردد  نه اینکه چنگال در حلقوم آنان فرو برند و نان خشک را نیز از کامشان بیرون‌ کشند .

در ایام طفولیت که در باغات و مزارع با کودکان دیگر و فارغ از غموم و هموم روزگاران به بازی اشتغال داشتیم نگریستن به رفتار مورچگان با شته ها مایه مسرت و سرگرمی بود . مورچگان شته ها را بر دوش سوار کرده روی نباتات قرار می دادند و چون سیر از شیره اشجار می نوشیدند ، شیره جانشان را مکیده برای فرزندان خود می بردند ؛ هم شته ها دلی از عزا در می آوردند و هم نوزادان مورچگان سد جوع می کردند . اکنون گویا رعایای ایران از شته ها نیز کمترند زیرا که عالی جنابان اولا در چهل و پنج سنه گذشته همواره بر دوش رعایا سوار بودند و مراد حاصل می کردند( خر مراد بودیم و خود نمی دانستیم) و در ثانی از همان آغاز کار بی آنکه تیمار و پروارشان کنند  از جان و تنشان کنده در خزائن خود ریخته و حالیه نیز لقمه از دهانشان گرفته و شیره جانشان کشیده و تفاله وجودشان را تف می کنند و آنچه انباشته می کنند یا در کیسه اختلاسگران می رود یا در کام‌گشاد و سیری ناپذیر طفیلیان در سایر دول و ملل .

علی ایحال در ستمی که بر رعیت می رود هم آمر مسئول است و هم مباشر و قاعده کهن " المامور معذور " را امرا و حکام همین دولت علیه قدرقدرت در چهل و پنج سنه قبل که حاکمی را معزول و مخذول کرده روانه دیار فرنگ و سپس دیار عدم کردند برانداختند که در محکمه هایی که برای مأموران امیر پیشین برپا کردند در پاسخ به عذر " المامور معذور " چهره در هم کشیدند و به نیابت از الله تعالی بانگ برآوردند که " المامور مسئول" و بسا از آنان را بر بالای چوبه های دار به رقص آوردند یا به محبس فرستادند . فلذا مسئولیت آن عالی جناب در ظلم بر رعیت کم از آمران عالی مقام نیست و هر که در این ستم یاری کند خود ستمکار است و لازم المواخذه و گریزی و گزیری از سنت پروردگار نیست .

طبیب امراض روانی محمدرضا افخمی ۱۴۰۳/۵/۸

@C_B_SHAHZADEH
مثلت شرارت
#تریبون_آزاد
فیروز محمودی
از زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرده روند تنش در خاور میانه شتاب بیشتری گرفته است. حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل و واکنش سهمگین آن کشور که تاکنون نیز ادامه دارد و دخالت حزب الله لبنان و در نهایت ترور اسماعیل هنیه در خاک ایران،  خاورمیانه را برای فرورفتن در آتش جنگی فراگیر بیش از هر زمانی دیگر مهیا کرده است.
این تحولات نشان از مثلثی دارد که اضلاع آن در سه کشور روسیه، اسرائیل و ایران به هم وصل می شوند.

در اسرائیل فردی در راس حکومت قرار گرفته که ماندن او در قدرت بدون بحران نمی تواند تدوام پیدا کند و در ایران نیز گروهی با نفوذ و با دیدگاهی متفاوت که دقیقا چنین وضعیتی دارند. در روسیه نیز که ولادمیر پوتین در باتلاق اوکراین گرفتار شده و برای رهایی به هر دستاویزی چنگ می زند بهترین ترفند را درگیر کردن حامیان آن کشور در بحران و خسته کردن انها از کمک به اوکراین می داند.

پوتین به خوبی می داند که شعله ور شدن آتش جنگ  در خاورمیانه وضعیت اقتصادی کشورهای غربی را متزلزل ساخته و به دلیل حساسیت مردم این کشورها، دولتهای درگیر در کمک به اوکراین را دچار بحران خواهد ساخت.  این تفکر شیطانی روسیه یعنی آتش افروزی به هر قیمتی را مدودف با زبانی آشکار بیان کرد و راه حل بحران در خاورمیانه ایجاد جنگی فراگیر دانست.

  واما ضلع سوم این مثلث شرارت  که  شامل  گروهی در ایران است که در یک کلام هیچ هنری برای  ماندن در بازی قدرت جز پیش قدم شدن برای ایجاد بحران ندارند، همنوا با پوتین و نتانیاهو و با استفاده از ظرفیتهایی که در طول چند دهه به دست اورده اند به خلق بحران و گسترش ابعاد ان کمک می کنند. در همین راستا باعث تعجب نیست که در طول سالهای متمادی هرگاه ایران و غرب به نقطه ای مشترک برای کاهش اختلافات نزدیک شده اند این سه ظلع مثلث به طرق مختلف آن را از میان برده و نابود کرده اند و اکنون و در روزهایی که به نظر می رسد رهبری نظام به دلایلی که همه می دانیم تصمیم به اصلاح مسیر و کاستن از شکاف ملت و حاکمیت گرفته و در اولین روزهای استقرار رییس جمهور جدید به ناگاه در قلب تهران رهبر حماس توسط اسرائیل هدف قرار می گیرد و همزمان ضلع ایرانی مثلث جنگ را توصیه می کند و ضلع روسی نیز جنگ بزرگ را راه حل می داند.

انچه به نظر می رسد باید مد نظر سیاستگذاران کشور در این مرحله قرار گیرد این است که این بحران نتیجه سالها سیاستگذاری غلط و هدایت کشور به دره های عمیق بوده است. واقعیت این است که کشور ما توان مقابله با کشوری را که قدرتهای جهانی او را همراهی می کنند نخواهد داشت  و اصولا اگر هم چنین بود پاسخ سوال ملت که ما در عراق و فلسطین و یمن و لبنان با وجود اینهمه مشکل چکار می کنیم کماکان بی پاسخ خواهد ماند. پس بهتر است  اندیشه مجازات را برای مدتی هم که شده رها کنید و اگر نمی دانید بدانید که مجازات از لحظه انتشار خبر کشته شدن اسماعیل هنیه آغاز شد  اما نه مجازات متجاوز بلکه مجازات ملت با شلاق دلار و سکه  که هر لحظه بالا می روند و بر تن خسته و رنجور شان فرود می آیند. ملتی که برای ایجاد و حمایت از گروههای شبه نظامی منطقه ای از جیب آنان، اجازه ای از انها کسب نشده اما همچنان تبعات چنین سیاستی بر آنان تحمیل می شود.

@C_B_SHAHZADEH
تفاوت حرف های اتاق سیگار مسوولان با حرف های رسمی
#تریبون_آزاد
جعفر شیرعلی نیا

روغنی زنجانی از اعضای کابینه دولت میرحسین موسوی درباره سال های پایانی جنگ هشت ساله به ماجرای یک اتفاق جالب در ساختمان دولت اشاره می کند.

او می گوید اتاقی پشت در محل برگزاری جلسات هیات دولت بود که وزرا برای تماس با دفتر و منازل شان یا رفع خستگی و کشیدن سیگار و نوشیدن چای به آن جا می رفتند. معمولا وقتی خبر یا گزارشی از وضعیت جنگ ارایه می شد وزرا نظرات واقعی شان را در آن اتاق با صراحت می گفتند و  مخالف ادامه جنگ بودند. اما ده متر آن طرفتر در اتاق جلسات ماجرا رنگ و بویی دیگر داشت و محکم از آمادگی برای ادامه جنگ صحبت می کردند و جلسه حالت شعاری می گرفت.

به روایت روغنی«در مجلس نیز همین طور بود، تمام نطق های پیش از دستور نمایندگان در دفاع از ادامه جنگ بود. اما وقتی با تک تک نمایندگان به صحبت می نشستی» و وضعیت را توضیح می دادی آن ها هم به نقد ادامه جنگ می پرداختند.  
تا این که وضعیت کشور  و جنگ به نقطه ای رسید تا بسیاری مجبور شدند رودربایستی را کنار بگذارند و  حرف اتاق سیگار و غیر سیگارشان به هم نزدیک شود.

نکته این جاست حتی اگر نخواهی ساخت زمانه چنان است که تورا مجبور به دیدن واقعیت ها خواهد کرد پس بهتر است از دوگانگی دست برداشت که خطرناک است.

روزی از قضای اتفاق نزد دوستی بودم  که یکی از شاعران نامی پیش از رفتن به مراسمی مهم نزد او آمد. از وضعیت شعر  در میان جوان ها گله کرد و برخی از شعرهای دختران و پسران جوان را خواند که عرق شرم بر صورت ما نشست، باور نمی کردم با آن کلمات هم کسی شعر بگوید.
فردای آن روز سخنان او را در مراسمی که شرکت کرده بود شنیدم که از رشد چشمگیر شعرهایی با مضامین عالی در میان جوانان شاعر می گفت...

@C_B_SHAHZADEH
به اعراب توهین نکنیم
از اعراب درس بگیریم

#تریبون_آزاد

اسفندیار خدایی

🔗کشورهای عربی همسایه ما در خلیج فارس توانسته‌اند از فقر و عقب‌ماندگی فاصله بگیرند و در بسیاری از شاخص های توسعه از کشورهای پیشرفته دنیا پیشی بگیرند. آنها در تجارت، گردشگری، محیط زیست، ورزش، آموزش و پرورش، کشاورزی، بانکداری، حمل و نقل و... موفقیتهای درخشانی کسب کرده‌اند و مدیریتی تحسین‌برانگیز به نمایش گذاشته‌اند.

🔗اما موفقیت اعراب در سیاست خارجی از همه مواردی که ذکر شد، جالبتر است؛ چون آنها توانسته‌اند در منطقه‌ای به رشد و ثبات و توسعه برسند که مهد خشونت، تروریسم، جنگ و افراط‌گرایی است. روزگاری ما اعراب را مستعمرات آمریکا و عروسکهای بی‌اختیاری می‌پنداشتیم که از خود استقلال ندارند. اما امروز معلوم شده که این‌طور نیست و آنها روابط متوازنی با شرق، غرب، شمال و جنوب برقرار کرده‌اند.

🔗 روزی‌که ترامپ عربستان را گاو شیرده آمریکا خواند، آقایان از خوشحالی ذوق کردند که گویی سخن ترامپ وحی مُنزَل است! همان روزها در مقاله‌ای نوشتم، برخلاف سخن ترامپ، این آمریکاست که مزدور و گاو شیرده عربستان است. چرا که عربستان با هر کشوری مشکل دارد، آمریکا را اجیر کرده و به جانش انداخته. عربستان با صدام مشکل داشت، آمریکا را روانه بغداد کرد هزاران میلیارد دلار و هزاران سرباز آمریکایی تلف شد و در نهایت چیزی نصیب آمریکا نشد اما صدام سقوط کرد تا اعراب در امان باشند. عربستان با جمهوری اسلامی مشکل داشت، پس آمریکا را به جانش انداخت تا با تحریمها و تهدیدها جلوی صدور انقلاب را بگیرد و امنیت اعراب تامین شود. عربستان با بشار اسد سوریه مشکل داشت، آمریکا را روانه سوریه کرد و خود عاقلانه به کناری ایستاد و کدخدایی کرد.

🔗 اما پس از حمله روسیه به اوکراین، وقتی که جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا برای جلب همکاری عربستان و افزایش تولید نفت جهت جبران تحریم نفتی روسیه به ریاض سفر کرد، بن‌سلمان به بهانه کرونا حتی با او دست نداد و با خواسته آمریکا در افزایش تولید نفت موافقت نکرد تا بایدن دست از پا درازتر برگردد.

🔗لکن ماه بعد بن‌سلمان، پوتین رئیس‌جمهور روسیه را در آغوش گرفت و سپس رئیس‌جمهور چین را با استقبالی باشکوه پذیرا شد و دستانش را به گرمی فشرد و استقلال عربستان را به نمایش گذارد. از قضای روزگاز، هر دو ابرقدرت روسیه و چین در قضیه جزایر سه‌گانه ایران ورود کردند و به نفع اعراب موضع گرفتند.

🔗 چند ماه بعد با میانجی‌گری چین، وزیر خارجه عربستان با وزیر خارجه ایران دیدار کرد. عربستان قول داد چندین میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند و تحریمهای آمریکا را نادیده بگیرد. سپس در اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی، مرحوم شهید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران با بن‌سلمان دیدار کرد. شاید برقراری ارتباط با عربستان، مهمترین موفقیت دولت شهید رئیسی در سیاست خارجی باشد. اما این عربستان است که در عرصه بین‌الملل می‌درخشد و با سیاست خارجی حکیمانه، عزتمندانه با تمام کشورها ارتباط دوستانه برقرار می‌کند. هم از آمریکا باج می‌گیرد و با دلارهای آمریکایی و خون سربازان آمریکایی امنیت خود را تامین می کند و هم با ایران دست دوستی می‌دهد و هم با چین و روسیه روابط متوازنی برقرار می‌کند و هم با ترکیه، عراق و سوریه از در دوستی می‌آید.

🔗 عربها گرچه شعار مرگ بر هیچ کشوری را سر نمی‌دهند اما توانسته‌اند دشمنان خود را تبدیل به دوستان وابسته به خود کنند و برای منافع مشترک با آنها همکاری و تعامل کنند. عربستان با ۴۶ میلیارد دلار بیشترین بودجه نظامی منطقه را دارد (بودجه نظامی امارات ۲۵ میلیارد دلار و ایران ۵/۵ میلیارد دلار است منبع) اما عربستان به قدرت تخریب موشکهایش نمی‌نازد بلکه به پروژه‌های بلندپروازانه نئوم و طرحهای گردشگری و فوتبال و احیای محیط زیست خود می‌نازد. اعراب آموخته‌اند که خراب کردن و کشتن آسان است اما افتخار نیست. هنر در ساختن و آبادانی و تبدیل دشمنان به دوستان است.

🔗 آمریکا برای مهار ایران و گروههای مورد حمایتش نیازمند همکاری اعراب است. منافع روسیه و چین هم در همراهی و مشارکت در اقتصاد پر رونق کشورهای عربی است.
جمهوری اسلامی ایران که زمانی برای نابودی آل سعود خط و نشان می‌کشید و شعار مرگش در خلیج فارس طنین‌انداز بود، امروز متواضعانه و صادقانه به دنبال جلب همکاری و سرمایه‌های هنگفت اعراب است. جمهوری اسلامی در جنگ ایدئولوژیک دائمی با آمریکا و اسرائیل، نیازمند دوستی و همیاری متقابل با اعراب است.

🔗 بپذیریم که کشورهای عربی راه درستی در پیش گرفته‌اند، راهی که آینده بهتری برای خاورمیانه و خلیج فارس رقم می‌زند.
منافع ملتهای منطقه در همراهی با اعراب در این راه برای مقابله با تروریسم، افراط‌گرایی و فقر است نه در دامن زدن به جنگهای ایدئولوژیک دائمی.

@C_B_SHAHZADEH