#مهم
لطفا و لطفا بخوانید
شکایت از پرویز ثابتی،فرمول جدید غارت ایران؟
تیم ما حدود ۲ سال است که در مورد #غرامت_گیت مطلب مینویسد،مدرک جمع آوری میکند،اسناد را کنار هم میگذارد و براستی از حجم این همه خیانت و بی خیالی در میان خود درد میکشد اما به هر وسیله ای که شده سعی دارد جامعه ی ایرانی را در این باره هوشیار کند و بگوید که چگونه در حال غارت اموال بلوکه شده ی نسل امروز و فردایمان هستند،
سعی میکند تاریخ را یادآوری کند که «بهزاد نبوی» در بیانیه ی الجزایر چه خیانتی به ایران کرد و از آنروز به بعد چگونه امریکایی ها در خال خوردن و چاپیدن هستند و لقمه ای هم به غلامانشان میدهند و آنچنان گستاخ شده اند که امروز سخن از نفت اینده ی مملکت به میان آورده و به بهانه ی کمبود بودجه ی صندوق غرامت ها،قصد غارت منابع زیر زمینی مان را دارند در میان اوج #سانسور تمامی رسانه ها و اعضای به اصطلاح تریبون دار!
اما امروز انها با به فرمول جدیدی دست پیدا کرده اند که با توجه به فضای حساس سیاسی و طرح شکایت،اصل موضوع غارت اموال پنهان و جامعه به دنبال اسم پنهان شاکی ها و یا دفاع از خوانده باشد،امری که اجتناب ناپذیر است چرا که همانطور که نوشتم،فضای حساس سیاسی و البته عدم شناخت جامعه از فاجعه ی غرامت هاست که به لطف سانسور جمیع رسانه ها،رخ داده و کابران فضای مجازی و البته سیاسیون ترجیع میدهند که به دنبال انچیزی باشند که شنیده و یا شناختی از آن دارند و فاجعه آن جایی است که باید گفت:
فارغ از اینکه این سناریوی شکایت کردن چه خط رژیم باشد چه خط مجاهدین،تازه اغاز شده و عواملی همچو این سه شخص مجهول در خاک ایالات متحده بسیارند تا جاییکه باید ایران را فروخت و به این شیادان و مفلسین که تا دیروز مشت مشت سیانور در دهان گذاشته و کلاشنیکف به دست عملیات انجام میدادند،بسیار و وکلایی همچو «هریسچی» و شهودبی مثل «خلجی» بیشمار!!
پس حضرات بالا و مشاورین محترم و عقلای سیاسی مدعی ملی گرایی،دست بجنبانید که ایران در بدترین شرایط است و دولت امریکا در تمامی دوره ها همسو با موارد غرامت ها بوده و هست که اگر دو سال قبل گفته های ما را با نگاه از بالا نمیدیدید،شاید اکنون وضعیت طور دیگر بود!
غارت ٢٢۵ میلیون دلار دیگر و بازهم تحت لوای دروغین«حقوق بشر» این دوجمله ای مشکوک با بوی تند #بیزینس که براستی برای جمعی معدود و فرقه باز سود کلان داشته و برای هشتاد و اندی میلیون یاد آور کلاشی و ضرر و غارت میباشد،چرا که در #فاند_گیت (که آنرا هم حدود دو سال است پیگیری میکنیم) ثابت شد که چه دکان بازاری به اسم حقوق بشر و ازادی بیان و دیگر اسامی اینچنینی باز کرده اند و چه فساد ها بر پا نموده و چه لفت و لیس ها که بر مالیات ها نمیزنند.
سه نکته ی خائز اهمیت:
۱-در موضوع فاندها،تا زمانیکه اقای ترامپ بر سر کار نیامده بود،بوی گند فساد فاندها مشخص نبود و کسی صدای ما را نمیشنید در حالی که از دزدیها به اسم انقلاب ایران مینوشتیم و اسامی موسساتی که با قتل حکومتی #مهسا_امینی به یکباره پولدار شدند(مثل موسسه ی شیرین عبادی-مریم معمار صادقی-پورزندها-علینژاد و...) بارها گفته بودیم!!
۲-این بار در باب غرامت گیریها که صدها پرونده و سند در این باره جمع اوری کرده ایم،امیدواریم این پرونده ی جدید،باعث شود که شما هم میهن های عزیزم،غارت اموال مان را جدی بگیرید و بدانید که اگر زودتر چاره ای اندیشیده بودیم،قطعا امروز شاهد این موارد و سودجویی های همه جوره ی اغلب سیاسی نمیشدیم که اگر امروز جلوی این رفتار شنیع گرفته نشود باید منتظر عواقب بدتری باشیم!
۳-در هر دو موضوع فاند و غرامت، اصلاحطلب ها-عوامل رژیم-مارکسیست ها-مجاهدین خلق-توده ای ها-روزنامه نگاران و تحلیلگرانی که سابقا در جمهوری اسلامی شاغل بودند و خلاصه غیر ملی گران حضور دارند و مشغول دریافت فاند و غرامت میباشند و بر سر سفره ی غارت ایران با طعم خون و دود و آتش ضیافتی بر پا کرده اند و فعلا قصد بلند شدن ندارند!!!
#پسرعاقل_نوح
لطفا و لطفا بخوانید
شکایت از پرویز ثابتی،فرمول جدید غارت ایران؟
تیم ما حدود ۲ سال است که در مورد #غرامت_گیت مطلب مینویسد،مدرک جمع آوری میکند،اسناد را کنار هم میگذارد و براستی از حجم این همه خیانت و بی خیالی در میان خود درد میکشد اما به هر وسیله ای که شده سعی دارد جامعه ی ایرانی را در این باره هوشیار کند و بگوید که چگونه در حال غارت اموال بلوکه شده ی نسل امروز و فردایمان هستند،
سعی میکند تاریخ را یادآوری کند که «بهزاد نبوی» در بیانیه ی الجزایر چه خیانتی به ایران کرد و از آنروز به بعد چگونه امریکایی ها در خال خوردن و چاپیدن هستند و لقمه ای هم به غلامانشان میدهند و آنچنان گستاخ شده اند که امروز سخن از نفت اینده ی مملکت به میان آورده و به بهانه ی کمبود بودجه ی صندوق غرامت ها،قصد غارت منابع زیر زمینی مان را دارند در میان اوج #سانسور تمامی رسانه ها و اعضای به اصطلاح تریبون دار!
اما امروز انها با به فرمول جدیدی دست پیدا کرده اند که با توجه به فضای حساس سیاسی و طرح شکایت،اصل موضوع غارت اموال پنهان و جامعه به دنبال اسم پنهان شاکی ها و یا دفاع از خوانده باشد،امری که اجتناب ناپذیر است چرا که همانطور که نوشتم،فضای حساس سیاسی و البته عدم شناخت جامعه از فاجعه ی غرامت هاست که به لطف سانسور جمیع رسانه ها،رخ داده و کابران فضای مجازی و البته سیاسیون ترجیع میدهند که به دنبال انچیزی باشند که شنیده و یا شناختی از آن دارند و فاجعه آن جایی است که باید گفت:
فارغ از اینکه این سناریوی شکایت کردن چه خط رژیم باشد چه خط مجاهدین،تازه اغاز شده و عواملی همچو این سه شخص مجهول در خاک ایالات متحده بسیارند تا جاییکه باید ایران را فروخت و به این شیادان و مفلسین که تا دیروز مشت مشت سیانور در دهان گذاشته و کلاشنیکف به دست عملیات انجام میدادند،بسیار و وکلایی همچو «هریسچی» و شهودبی مثل «خلجی» بیشمار!!
پس حضرات بالا و مشاورین محترم و عقلای سیاسی مدعی ملی گرایی،دست بجنبانید که ایران در بدترین شرایط است و دولت امریکا در تمامی دوره ها همسو با موارد غرامت ها بوده و هست که اگر دو سال قبل گفته های ما را با نگاه از بالا نمیدیدید،شاید اکنون وضعیت طور دیگر بود!
غارت ٢٢۵ میلیون دلار دیگر و بازهم تحت لوای دروغین«حقوق بشر» این دوجمله ای مشکوک با بوی تند #بیزینس که براستی برای جمعی معدود و فرقه باز سود کلان داشته و برای هشتاد و اندی میلیون یاد آور کلاشی و ضرر و غارت میباشد،چرا که در #فاند_گیت (که آنرا هم حدود دو سال است پیگیری میکنیم) ثابت شد که چه دکان بازاری به اسم حقوق بشر و ازادی بیان و دیگر اسامی اینچنینی باز کرده اند و چه فساد ها بر پا نموده و چه لفت و لیس ها که بر مالیات ها نمیزنند.
سه نکته ی خائز اهمیت:
۱-در موضوع فاندها،تا زمانیکه اقای ترامپ بر سر کار نیامده بود،بوی گند فساد فاندها مشخص نبود و کسی صدای ما را نمیشنید در حالی که از دزدیها به اسم انقلاب ایران مینوشتیم و اسامی موسساتی که با قتل حکومتی #مهسا_امینی به یکباره پولدار شدند(مثل موسسه ی شیرین عبادی-مریم معمار صادقی-پورزندها-علینژاد و...) بارها گفته بودیم!!
۲-این بار در باب غرامت گیریها که صدها پرونده و سند در این باره جمع اوری کرده ایم،امیدواریم این پرونده ی جدید،باعث شود که شما هم میهن های عزیزم،غارت اموال مان را جدی بگیرید و بدانید که اگر زودتر چاره ای اندیشیده بودیم،قطعا امروز شاهد این موارد و سودجویی های همه جوره ی اغلب سیاسی نمیشدیم که اگر امروز جلوی این رفتار شنیع گرفته نشود باید منتظر عواقب بدتری باشیم!
۳-در هر دو موضوع فاند و غرامت، اصلاحطلب ها-عوامل رژیم-مارکسیست ها-مجاهدین خلق-توده ای ها-روزنامه نگاران و تحلیلگرانی که سابقا در جمهوری اسلامی شاغل بودند و خلاصه غیر ملی گران حضور دارند و مشغول دریافت فاند و غرامت میباشند و بر سر سفره ی غارت ایران با طعم خون و دود و آتش ضیافتی بر پا کرده اند و فعلا قصد بلند شدن ندارند!!!
#پسرعاقل_نوح
#مهم-مقدمه
تصور میکنید امریکایی ها برای اینکه پلن خودشونو جلو ببرند،از تقلب،دروغ و هزار نقشه و همچنین فساد در FBI و CIA و ....بهره نمیبرند؟
جدا از باگ های بزرگ این پرونده شمارو به مطالعه ی چند مورد ایرانی اعم از تروریست و غیره دعوت میکنم تا بدونید ابزار،طرح و نقشه چگونه کار 👇
تصور میکنید امریکایی ها برای اینکه پلن خودشونو جلو ببرند،از تقلب،دروغ و هزار نقشه و همچنین فساد در FBI و CIA و ....بهره نمیبرند؟
جدا از باگ های بزرگ این پرونده شمارو به مطالعه ی چند مورد ایرانی اعم از تروریست و غیره دعوت میکنم تا بدونید ابزار،طرح و نقشه چگونه کار 👇
مصطفی مهرایین نشون داد:که میشه حنجره اتو پاره کنی وتکرار کنی:
«دموکراسی»«مردم»«معیشت»«تعالی»«آزادی»
اما در ذات پایبند هیچکدومشون نبود و خنجر به تن جامعه بزنی در خفا!
مهرایین نشون داد:میشه حرف شجاعانه زد و برعلیه ی حکومت شاخ و شونه کشید،اما خود رفیق «رفیق دوست»،مرتبط با بنیاد مستضعفین زیر نهاد بیت رهبری و یک تئوریسین پوست اندازی باشی.
مهرایین نشون داد:میشه حرف از امید و زندگی زد،اما از نوع شریعتمداری که خود بنیان گذار ناامیدی امروز،طراح «اخوان المسلمین ایرانی» بود.
اما مهرآیین یک بار دیگر تجدید #مهم دیگری کرد:
هیچ صدایی از جمهوری اسلامی،بدون فیلتر و نظارت سازمانهای امنیتی و دستگاههای تایید کننده ی بیت رهبری بیرون نمیاد.
#بخوانید:
مصطفی مهرآیین: قناری رنگشده ی قفس شریعتی
مصطفی مهرآیین، نامی که زمانی با نقدهای بهظاهر شجاعانه و ژستهای پرطمطراق حمایت از مستضعفان و فرودستان در فضای روشنفکری ایران طنینانداز شده بود، حالا به یک رسوایی تمامعیار تبدیل شده است. این مرد که خود را منتقد نظام حاکم جا میزد و با حرفهای آتشینش سعی داشت وانمود کند صدای مردم ستمدیده است، در واقع چیزی جز یک مهره سوخته در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیست.
مصطفی مهرآیین و تمجید از شریعتی:
او در یکی از ادعاهایش گفته است که “استاد شریعتی صدای امید زندگی است.” این جمله، در کنار افشای هویت واقعی مهرآیین بهعنوان مخبر وزارت اطلاعات و دوست صمیمی محسن رفیقدوست، مثل نمک روی زخم مردم ایران است. شریعتی، که مهرآیین با این لفاظیها سعی دارد او را بزک کند، همان کسی است که ایرانیان خوب میدانند چگونه پایههای افراطگرایی اسلامی و تفکر اخوانالمسلمینی را در این کشور بنا گذاشت. حالا مهرآیین، این عروسک خیمهشببازی نظام، با این تمجیدها فقط یک چیز را ثابت میکند: او نهتنها مزدور است، بلکه مبلغ همان ایدئولوژیای است که شریعتی با آن، آتش تندروی و بنیادگرایی را در ایران شعلهور کرد.
بیایید رک حرف بزنیم: علی شریعتی، با همهی شعارهای پرزرقوبرقش، یکی از معماران فکری انقلاب ۵۷ بود که نتیجهاش همین نظام سرکوبگر و فاسد امروزی شد. او با مخلوط کردن اسلام سیاسی و ایدههای اخوانالمسلمین با ادبیات شبهروشنفکرانه، راه را برای افراطیگری دینی هموار کرد. شریعتی “صدای امید زندگی” نبود؛ او صدای بلندگوهای ایدئولوژیای بود که بعدها به دست امثال خمینی و رفیقدوستها به یک هیولای تمامعیار تبدیل شد. حالا مهرآیین، که خودش دستپروردهی همین سیستم است، با این تعریف و تمجیدها میخواهد شریعتی را تطهیر کند و به خورد مردم بدهد. چرا؟ چون اینها همه بخشی از یک پروژهاند: پروژهای که میخواهد ریشههای فکری این نظام را موجه جلوه دهد و مردم را فریب دهد.
اینکه مهرآیین شریعتی را “صدای امید” میخواند، چیزی جز یک شوخی تلخ نیست. امید برای کی؟ برای مستضعفانی که شریعتی با شعارهایش آنها را به مسلخ انقلاب برد و بعد هم زیر چکمههای همین نظام له شدند؟ یا برای خود مهرآیین و اربابهایش در وزارت اطلاعات که از این ایدئولوژی برای کنترل و سرکوب استفاده میکنند؟ شریعتی، با آن تفکرات اخوانمسلکش، بذر تفرقه و تعصب کاشت و نتیجهاش را امروز در خیابانهای ایران میبینیم: حکومتی که به نام دین، خون میریزد و به نام عدالت، غارت میکند.
مهرآیین با این حرفها فقط نقاب دیگری از خودش را نشان میدهد: او نهتنها یک جاسوس امنیتی است، بلکه مبلغ همان خط فکریای است که از شریعتی تا امروز، ایران را به این روز سیاه نشاند. این مرد، که ادعای حمایت از فرودستان را داشت، حالا با ستایش شریعتی، عملاً به مردم میخندد و میگوید: “شما را با همین حرفها گول زدیم و باز هم گول میزنیم.” اما دیگر بس است. مردم ایران میدانند شریعتی چه بلایی سرشان آورد و مهرآیین چه نقشی در این بازی کثیف دارد. این قناریهای رنگشده دیگر خریدار ندارند. شریعتی “صدای امید” نبود، صدای فریب بود، و مهرآیین هم چیزی جز ادامهدهندهی همان فریب بزرگ نیست. اینها را باید به همانجایی فرستاد که لیاقتش را دارند: زبالهدان تاریخ.
#پسرعاقل_نوح
«دموکراسی»«مردم»«معیشت»«تعالی»«آزادی»
اما در ذات پایبند هیچکدومشون نبود و خنجر به تن جامعه بزنی در خفا!
مهرایین نشون داد:میشه حرف شجاعانه زد و برعلیه ی حکومت شاخ و شونه کشید،اما خود رفیق «رفیق دوست»،مرتبط با بنیاد مستضعفین زیر نهاد بیت رهبری و یک تئوریسین پوست اندازی باشی.
مهرایین نشون داد:میشه حرف از امید و زندگی زد،اما از نوع شریعتمداری که خود بنیان گذار ناامیدی امروز،طراح «اخوان المسلمین ایرانی» بود.
اما مهرآیین یک بار دیگر تجدید #مهم دیگری کرد:
هیچ صدایی از جمهوری اسلامی،بدون فیلتر و نظارت سازمانهای امنیتی و دستگاههای تایید کننده ی بیت رهبری بیرون نمیاد.
#بخوانید:
مصطفی مهرآیین: قناری رنگشده ی قفس شریعتی
مصطفی مهرآیین، نامی که زمانی با نقدهای بهظاهر شجاعانه و ژستهای پرطمطراق حمایت از مستضعفان و فرودستان در فضای روشنفکری ایران طنینانداز شده بود، حالا به یک رسوایی تمامعیار تبدیل شده است. این مرد که خود را منتقد نظام حاکم جا میزد و با حرفهای آتشینش سعی داشت وانمود کند صدای مردم ستمدیده است، در واقع چیزی جز یک مهره سوخته در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیست.
مصطفی مهرآیین و تمجید از شریعتی:
او در یکی از ادعاهایش گفته است که “استاد شریعتی صدای امید زندگی است.” این جمله، در کنار افشای هویت واقعی مهرآیین بهعنوان مخبر وزارت اطلاعات و دوست صمیمی محسن رفیقدوست، مثل نمک روی زخم مردم ایران است. شریعتی، که مهرآیین با این لفاظیها سعی دارد او را بزک کند، همان کسی است که ایرانیان خوب میدانند چگونه پایههای افراطگرایی اسلامی و تفکر اخوانالمسلمینی را در این کشور بنا گذاشت. حالا مهرآیین، این عروسک خیمهشببازی نظام، با این تمجیدها فقط یک چیز را ثابت میکند: او نهتنها مزدور است، بلکه مبلغ همان ایدئولوژیای است که شریعتی با آن، آتش تندروی و بنیادگرایی را در ایران شعلهور کرد.
بیایید رک حرف بزنیم: علی شریعتی، با همهی شعارهای پرزرقوبرقش، یکی از معماران فکری انقلاب ۵۷ بود که نتیجهاش همین نظام سرکوبگر و فاسد امروزی شد. او با مخلوط کردن اسلام سیاسی و ایدههای اخوانالمسلمین با ادبیات شبهروشنفکرانه، راه را برای افراطیگری دینی هموار کرد. شریعتی “صدای امید زندگی” نبود؛ او صدای بلندگوهای ایدئولوژیای بود که بعدها به دست امثال خمینی و رفیقدوستها به یک هیولای تمامعیار تبدیل شد. حالا مهرآیین، که خودش دستپروردهی همین سیستم است، با این تعریف و تمجیدها میخواهد شریعتی را تطهیر کند و به خورد مردم بدهد. چرا؟ چون اینها همه بخشی از یک پروژهاند: پروژهای که میخواهد ریشههای فکری این نظام را موجه جلوه دهد و مردم را فریب دهد.
اینکه مهرآیین شریعتی را “صدای امید” میخواند، چیزی جز یک شوخی تلخ نیست. امید برای کی؟ برای مستضعفانی که شریعتی با شعارهایش آنها را به مسلخ انقلاب برد و بعد هم زیر چکمههای همین نظام له شدند؟ یا برای خود مهرآیین و اربابهایش در وزارت اطلاعات که از این ایدئولوژی برای کنترل و سرکوب استفاده میکنند؟ شریعتی، با آن تفکرات اخوانمسلکش، بذر تفرقه و تعصب کاشت و نتیجهاش را امروز در خیابانهای ایران میبینیم: حکومتی که به نام دین، خون میریزد و به نام عدالت، غارت میکند.
مهرآیین با این حرفها فقط نقاب دیگری از خودش را نشان میدهد: او نهتنها یک جاسوس امنیتی است، بلکه مبلغ همان خط فکریای است که از شریعتی تا امروز، ایران را به این روز سیاه نشاند. این مرد، که ادعای حمایت از فرودستان را داشت، حالا با ستایش شریعتی، عملاً به مردم میخندد و میگوید: “شما را با همین حرفها گول زدیم و باز هم گول میزنیم.” اما دیگر بس است. مردم ایران میدانند شریعتی چه بلایی سرشان آورد و مهرآیین چه نقشی در این بازی کثیف دارد. این قناریهای رنگشده دیگر خریدار ندارند. شریعتی “صدای امید” نبود، صدای فریب بود، و مهرآیین هم چیزی جز ادامهدهندهی همان فریب بزرگ نیست. اینها را باید به همانجایی فرستاد که لیاقتش را دارند: زبالهدان تاریخ.
#پسرعاقل_نوح
🚨#مهم
ابرقدرت به تنظیمات کارخانه بازگشت!
وزارت دفاع آمریکا: 3 ناو هواپیمابر هسته ای آمریکایی در حال حرکت به سمت خاورمیانه هستند.
@C_B_SHAHZADEH
ابرقدرت به تنظیمات کارخانه بازگشت!
وزارت دفاع آمریکا: 3 ناو هواپیمابر هسته ای آمریکایی در حال حرکت به سمت خاورمیانه هستند.
@C_B_SHAHZADEH
#مهم
حنیف در خاطراتش میگه:
مجاهدین تا قبل از ماجرای انتقال به عراق، بخش زیادیشون در پاکستان مستقر شدند یعنی پاکستان مقر مجاهدین بوده
و اون مقر رو همچنان در اختیار داره اما با پوشش جیش العدل و گروههای تجزیه طلب بلوچی!!! 👇
حنیف در خاطراتش میگه:
مجاهدین تا قبل از ماجرای انتقال به عراق، بخش زیادیشون در پاکستان مستقر شدند یعنی پاکستان مقر مجاهدین بوده
و اون مقر رو همچنان در اختیار داره اما با پوشش جیش العدل و گروههای تجزیه طلب بلوچی!!! 👇