Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ازماست که برماست ماخودمون داریم تمدن پارسی رو نابود میکنیم چه توقعی از دیگران داریم. #ایرانی #تهران #زندگی #ورامین #خلیج_فارس #ایرانگردی #ایران #وطن #سیاسی #سیاست
🔗 m.b.asadii
@C_B_SHAHZADEH
🔗 m.b.asadii
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from #ایران_پاد
⭕️فهمیده های ۵۷
▪️در جریان آشوبهای ۱۳۵۷، فهمیده هایی بودند که طرفدار بازگشت شاه یا ادامه حکومت پهلوی بودند، اما تعداد دقیقی از آنها مشخص نیست زیرا فضای سیاسی آن زمان بسیار متشنج، کنترلشده و آمیخته با سانسور و سرکوب بود.
🔸برخی از طبقات متوسط شهری، تکنوکراتها، کارکنان دولت، ارتش و افرادی که به روند نوسازی اقتصادی در دوران پهلوی پی برده بودند، حامی نظام شاهنشاهی بودند. این قشر از مردم کاملا به جریان پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی و افق روشنی که در انتظار کشور ایران بود پی برده بودند.
🔸برخی از مردم بهدلیل علاقه به شاه و ترس بیثباتی و آنچه ممکن بود بعد از سقوط حکومت پهلوی پیش بیاید، به ادامه سلطنت گرایش داشتند. اما در بحرانی فرو رفته بودند که با رفتن شاه و قوانین عامدانه بختیار ، جهت جلوگیری از حمایت شاه در خیابان به بهانه کشتار دسته جمعی مجبور به سکوت شدند.
🔸انقلاب ۵۷ یک حرکت تودهای و بسیار گسترده بود که میلیونها نفر را در سراسر کشور دربر گرفت. تظاهرات میلیونی، اعتصابات سراسری، و پشتیبانی گسترده از روحانیت، نشاندهنده آن بود که بخش عمدهای از مردم خواهان تغییر حکومت بودند. اما این تغییر ریشه در خوراک فکری بود که اپوزیسیون های مختلف با استفاده از جهل عمومی مردم با بکار بستن واژه هایی که عموما به عدالت اجتماعی مربوط میشد ، افکار مردم را القا کرده بودند که مردم از آنچه در جهان وجود دارد ، محروم هستند.
🔸همیشه تحولات اجتماعی و انقلابات سیاسی رو به پیشرفت نیست . اگر بخواهیم به فلسفه اصلی هر انقلابی توجه کنیم عموما گام بلند در راستای همسو شدن با جهان است . انقلاب ۱۹۷۹ ایران بمانند برخی از انقلابات جهان نظیر ۱۹۴۹ چین ، ۱۹۱۷ روسیه ، ۱۹۶۵ زیمباوه ، ۱۹۷۵ کامبوج ، گامی بلند بسوی واپسگرایی و عقب ماندگی بود که موجبات ازبین بردن اجتماع و همچنین نیروی انسانی بود
▪️در دوران منتهی به آشوبهای ۱۳۵۷، گروهها و جریانهای سیاسی متعددی در ایران فعال بودند که هر یک دیدگاه خاص خود را درباره حکومت شاه و آینده کشور داشتند:
🔻۱. روحانیت (به رهبری خمینی)
موضع: مخالف سرسخت حکومت شاه.
هدف: سرنگونی نظام سلطنتی و استقرار حکومت اسلامی.
پشتیبانی: گستردهترین پشتوانه مردمی، بهویژه در میان اقشار سنتی و مذهبی.
نقش کلیدی: نقش رهبریکننده در سازماندهی اعتراضات و تظاهرات سراسری.
🔻۲. جبهه ملی ایران (ملیگرایان)
شخصیتهای مهم: دکتر کریم سنجابی، دکتر شاپور بختیار.
موضع: خواهان اصلاحات گسترده و کاهش قدرت شاه؛ اغلب از سلطنت مشروطه حمایت میکردند.
نگرش به انقلاب: ابتدا پشتیبان اعتراضات بودند، اما برخی مانند بختیار در آخرین لحظات برای نجات سلطنت تلاش کردند.
🔻۳. نهضت آزادی ایران
رهبری: مهدی بازرگان.
موضع: مخالف شاه، اما با دیدگاه اسلامی معتدل و نزدیک به تفکرات دینی و دموکراتیک.
نقش: پل ارتباطی بین روشنفکران مذهبی و روحانیت.
🔻۴. سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین)
ایدئولوژی: ترکیبی از اسلام و مارکسیسم.
موضع: مسلحانه علیه حکومت شاه، بهشدت مخالف سلطنت.
بعد انقلاب: بهتدریج با جمهوری اسلامی نیز وارد تقابل شدند.
🔻۵. سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
ایدئولوژی: مارکسیست-لنینیست.
موضع: مسلحانه علیه حکومت پهلوی.
پشتیبانی: عمدتا در میان دانشجویان و روشنفکران چپگرا.
🔻۶. حزب توده ایران
ایدئولوژی: کمونیست، وابسته به شوروی.
موضع: در گذشته سرکوب شده بود، اما در سالهای آخر از انقلاب پشتیبانی کرد.
نقش: تاثیر محدود در دوران انقلاب بهدلیل سابقه سرکوب و کاهش نفوذ.
▪️در مجموع، تقریبا همه این گروهها با محمدرضا شاه مخالف بودند، این مخالفت هیچکدام با قصد تحقق شعارهای عوام گرایانه نظیر آزادی و عدالت اجتماعی نبود بلکه نوعی رقابت برسر تصاحب قدرت سیاسی بود.
اکثریت خاموشی که طرفدار نظام پادشاهی با حاکمیت پهلوی بودند از ترس سرکوب شدن در فضای پیچیده آن دوران ، کاملا آگاه بودند که سرانجام حاکمیت ارتجاعی به کجا ختم خواهد شد.
🔺نسلهایی تباه شد تا فریب خوردگان زیر سایه مرتجعین سرخ و سیاه دریافتند که حاکمیت محمدرضاشاه پهلوی ، بهترین الگو برای تحقق همان شعارهایی بود که برای نابودیش به خیابانها ریخته بودند.
و تنها فهمیده های ۵۷ بودند که به آن پی میبردند.
https://t.me/IRAN_PAD
▪️در جریان آشوبهای ۱۳۵۷، فهمیده هایی بودند که طرفدار بازگشت شاه یا ادامه حکومت پهلوی بودند، اما تعداد دقیقی از آنها مشخص نیست زیرا فضای سیاسی آن زمان بسیار متشنج، کنترلشده و آمیخته با سانسور و سرکوب بود.
🔸برخی از طبقات متوسط شهری، تکنوکراتها، کارکنان دولت، ارتش و افرادی که به روند نوسازی اقتصادی در دوران پهلوی پی برده بودند، حامی نظام شاهنشاهی بودند. این قشر از مردم کاملا به جریان پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی و افق روشنی که در انتظار کشور ایران بود پی برده بودند.
🔸برخی از مردم بهدلیل علاقه به شاه و ترس بیثباتی و آنچه ممکن بود بعد از سقوط حکومت پهلوی پیش بیاید، به ادامه سلطنت گرایش داشتند. اما در بحرانی فرو رفته بودند که با رفتن شاه و قوانین عامدانه بختیار ، جهت جلوگیری از حمایت شاه در خیابان به بهانه کشتار دسته جمعی مجبور به سکوت شدند.
🔸انقلاب ۵۷ یک حرکت تودهای و بسیار گسترده بود که میلیونها نفر را در سراسر کشور دربر گرفت. تظاهرات میلیونی، اعتصابات سراسری، و پشتیبانی گسترده از روحانیت، نشاندهنده آن بود که بخش عمدهای از مردم خواهان تغییر حکومت بودند. اما این تغییر ریشه در خوراک فکری بود که اپوزیسیون های مختلف با استفاده از جهل عمومی مردم با بکار بستن واژه هایی که عموما به عدالت اجتماعی مربوط میشد ، افکار مردم را القا کرده بودند که مردم از آنچه در جهان وجود دارد ، محروم هستند.
🔸همیشه تحولات اجتماعی و انقلابات سیاسی رو به پیشرفت نیست . اگر بخواهیم به فلسفه اصلی هر انقلابی توجه کنیم عموما گام بلند در راستای همسو شدن با جهان است . انقلاب ۱۹۷۹ ایران بمانند برخی از انقلابات جهان نظیر ۱۹۴۹ چین ، ۱۹۱۷ روسیه ، ۱۹۶۵ زیمباوه ، ۱۹۷۵ کامبوج ، گامی بلند بسوی واپسگرایی و عقب ماندگی بود که موجبات ازبین بردن اجتماع و همچنین نیروی انسانی بود
▪️در دوران منتهی به آشوبهای ۱۳۵۷، گروهها و جریانهای سیاسی متعددی در ایران فعال بودند که هر یک دیدگاه خاص خود را درباره حکومت شاه و آینده کشور داشتند:
🔻۱. روحانیت (به رهبری خمینی)
موضع: مخالف سرسخت حکومت شاه.
هدف: سرنگونی نظام سلطنتی و استقرار حکومت اسلامی.
پشتیبانی: گستردهترین پشتوانه مردمی، بهویژه در میان اقشار سنتی و مذهبی.
نقش کلیدی: نقش رهبریکننده در سازماندهی اعتراضات و تظاهرات سراسری.
🔻۲. جبهه ملی ایران (ملیگرایان)
شخصیتهای مهم: دکتر کریم سنجابی، دکتر شاپور بختیار.
موضع: خواهان اصلاحات گسترده و کاهش قدرت شاه؛ اغلب از سلطنت مشروطه حمایت میکردند.
نگرش به انقلاب: ابتدا پشتیبان اعتراضات بودند، اما برخی مانند بختیار در آخرین لحظات برای نجات سلطنت تلاش کردند.
🔻۳. نهضت آزادی ایران
رهبری: مهدی بازرگان.
موضع: مخالف شاه، اما با دیدگاه اسلامی معتدل و نزدیک به تفکرات دینی و دموکراتیک.
نقش: پل ارتباطی بین روشنفکران مذهبی و روحانیت.
🔻۴. سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین)
ایدئولوژی: ترکیبی از اسلام و مارکسیسم.
موضع: مسلحانه علیه حکومت شاه، بهشدت مخالف سلطنت.
بعد انقلاب: بهتدریج با جمهوری اسلامی نیز وارد تقابل شدند.
🔻۵. سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
ایدئولوژی: مارکسیست-لنینیست.
موضع: مسلحانه علیه حکومت پهلوی.
پشتیبانی: عمدتا در میان دانشجویان و روشنفکران چپگرا.
🔻۶. حزب توده ایران
ایدئولوژی: کمونیست، وابسته به شوروی.
موضع: در گذشته سرکوب شده بود، اما در سالهای آخر از انقلاب پشتیبانی کرد.
نقش: تاثیر محدود در دوران انقلاب بهدلیل سابقه سرکوب و کاهش نفوذ.
▪️در مجموع، تقریبا همه این گروهها با محمدرضا شاه مخالف بودند، این مخالفت هیچکدام با قصد تحقق شعارهای عوام گرایانه نظیر آزادی و عدالت اجتماعی نبود بلکه نوعی رقابت برسر تصاحب قدرت سیاسی بود.
اکثریت خاموشی که طرفدار نظام پادشاهی با حاکمیت پهلوی بودند از ترس سرکوب شدن در فضای پیچیده آن دوران ، کاملا آگاه بودند که سرانجام حاکمیت ارتجاعی به کجا ختم خواهد شد.
🔺نسلهایی تباه شد تا فریب خوردگان زیر سایه مرتجعین سرخ و سیاه دریافتند که حاکمیت محمدرضاشاه پهلوی ، بهترین الگو برای تحقق همان شعارهایی بود که برای نابودیش به خیابانها ریخته بودند.
و تنها فهمیده های ۵۷ بودند که به آن پی میبردند.
https://t.me/IRAN_PAD
Telegram
attach 📎