Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه مهدی #مطهرنیا استراتژیست و آیندهپژوه در برنامه دیدار نیوز :
اینجا کشورمه، تو برو بیرون که نمیتونی اداره کنی.
🔸وقتی مشت خودتو از بزرگانت خالی میکنی نمیتونی ابرقدرت بشی. در منطقه هم هیچی نمیشی.
🔸مریم میرزاخانی کو؟ چقدر باید زحمت بکشیم یه مریم میرزخانی بسازیم!؟ شما باید اندیشمندانت رو جمع کنی. به اندیشمندت میگی برو از ایران؟
🔸سرمایه اصلی هر کشور معادن و موشکهاش نیست. نیروی انسانی صاحب اندیشه و آفرینش گر اندیشه است.
@C_B_SHAHZADEH
اینجا کشورمه، تو برو بیرون که نمیتونی اداره کنی.
🔸وقتی مشت خودتو از بزرگانت خالی میکنی نمیتونی ابرقدرت بشی. در منطقه هم هیچی نمیشی.
🔸مریم میرزاخانی کو؟ چقدر باید زحمت بکشیم یه مریم میرزخانی بسازیم!؟ شما باید اندیشمندانت رو جمع کنی. به اندیشمندت میگی برو از ایران؟
🔸سرمایه اصلی هر کشور معادن و موشکهاش نیست. نیروی انسانی صاحب اندیشه و آفرینش گر اندیشه است.
@C_B_SHAHZADEH
👍156👏36
کسانیکه تاریخ را ورق میزنند، حتماً به نامی برخوردهاند: گئورگی آرباتوف.
مردی که سالها با عنوان «کارشناس مستقل» در رسانههای شوروی ظاهر میشد، اما در واقع از چهرههای نزدیک به دستگاه ایدئولوژیک و رسانهای کرملین بود. مأموریت اصلی او نه پژوهش علمی، بلکه تثبیت روایت رسمی و مدیریت ذهن جمعی بود. آرباتوف استاد این بود که چند خط حقیقت را با چند بند فریب در هم بیامیزد و با زبانی پیچیده، چنین القا کند که مردم در حال شنیدن تحلیلی آکادمیکاند، در حالیکه آنچه عرضه میکرد چیزی جز پروپاگاندای پوشیده نظام نبود.
امروز در ایران، مهدی مطهرنیا همان نسخه کپیبرداریشده از آرباتوف است. دیروز در پادگانها شعار «حماسه سیاسی و اقتصادی» را بازخوانی میکرد و در ستایش فرامین رهبری داد سخن میداد؛ امروز با یک «پاکسازی آرشیو» و تغییر یکشبه ادبیات، در قامت برانداز رسانهای ظاهر میشود. او داخل ایران زندگی میکند و با کمال صراحت حرفهایی میزند که اگر هر فرد دیگری حتی بخشی از آن را بر زبان میآورد، هزینهاش سنگین بود؛ همین خود جای پرسش جدی است.
مطهرنیا عادت دارد مدام از واژههایی مثل «دکترین» و «پارادایم» استفاده کند؛ اگر این چند کلمه را از او بگیرید، درست مثل ضبطصوت خاموش میشود. پاسخهایش هم اغلب طوری مبهم و کشدار است که اصل سؤال در لابهلای بازی با کلمات گم شود. این همان تکنیک قدیمی است: ابهامسازی برای القای اقتدار کاذب.
در اتاقهای فکر رسانهای حکومت اسلامی، به این بازی میگویند «عملیات ایذایی»؛ چند جمله درست برای جلب اعتماد، چند اصطلاح پرزرقوبرق برای مرعوبسازی، و در نهایت القای مسیری که از پیش طراحی شده است. شوروی این نمایش را تا لحظه فروپاشی ادامه داد، و امروز نسخه ایرانی همان سناریو، با بازیگرانی تازه، روی صحنه تکرار میشود.
مراقب باشید؛ پشت نقاب کلمات زیبا، همان دستگاه قدیمی نشسته است.
تاریخ نشان داده است که این نمایشها پرده آخر ندارند؛ پایانش سقوط است.
#آرباتوف #مطهرنیا #عملیات_ایذایی #پروپاگاندا #اتاق_فکر #پرده_آخر #دکترین_پارادایم
@C_B_SHAHZADEH
مردی که سالها با عنوان «کارشناس مستقل» در رسانههای شوروی ظاهر میشد، اما در واقع از چهرههای نزدیک به دستگاه ایدئولوژیک و رسانهای کرملین بود. مأموریت اصلی او نه پژوهش علمی، بلکه تثبیت روایت رسمی و مدیریت ذهن جمعی بود. آرباتوف استاد این بود که چند خط حقیقت را با چند بند فریب در هم بیامیزد و با زبانی پیچیده، چنین القا کند که مردم در حال شنیدن تحلیلی آکادمیکاند، در حالیکه آنچه عرضه میکرد چیزی جز پروپاگاندای پوشیده نظام نبود.
امروز در ایران، مهدی مطهرنیا همان نسخه کپیبرداریشده از آرباتوف است. دیروز در پادگانها شعار «حماسه سیاسی و اقتصادی» را بازخوانی میکرد و در ستایش فرامین رهبری داد سخن میداد؛ امروز با یک «پاکسازی آرشیو» و تغییر یکشبه ادبیات، در قامت برانداز رسانهای ظاهر میشود. او داخل ایران زندگی میکند و با کمال صراحت حرفهایی میزند که اگر هر فرد دیگری حتی بخشی از آن را بر زبان میآورد، هزینهاش سنگین بود؛ همین خود جای پرسش جدی است.
مطهرنیا عادت دارد مدام از واژههایی مثل «دکترین» و «پارادایم» استفاده کند؛ اگر این چند کلمه را از او بگیرید، درست مثل ضبطصوت خاموش میشود. پاسخهایش هم اغلب طوری مبهم و کشدار است که اصل سؤال در لابهلای بازی با کلمات گم شود. این همان تکنیک قدیمی است: ابهامسازی برای القای اقتدار کاذب.
در اتاقهای فکر رسانهای حکومت اسلامی، به این بازی میگویند «عملیات ایذایی»؛ چند جمله درست برای جلب اعتماد، چند اصطلاح پرزرقوبرق برای مرعوبسازی، و در نهایت القای مسیری که از پیش طراحی شده است. شوروی این نمایش را تا لحظه فروپاشی ادامه داد، و امروز نسخه ایرانی همان سناریو، با بازیگرانی تازه، روی صحنه تکرار میشود.
مراقب باشید؛ پشت نقاب کلمات زیبا، همان دستگاه قدیمی نشسته است.
تاریخ نشان داده است که این نمایشها پرده آخر ندارند؛ پایانش سقوط است.
#آرباتوف #مطهرنیا #عملیات_ایذایی #پروپاگاندا #اتاق_فکر #پرده_آخر #دکترین_پارادایم
@C_B_SHAHZADEH
FixupX
Saeid Dehnad (@DehnadSaeid)
کسانیکه تاریخ را ورق میزنند، حتماً به نامی برخوردهاند: گئورگی آرباتوف.
مردی که سالها با عنوان «کارشناس مستقل» در رسانههای شوروی ظاهر میشد، اما در واقع از چهرههای نزدیک به دستگاه ایدئولوژیک و رسانهای کرملین بود. مأموریت اصلی او نه پژوهش علمی، بلکه…
مردی که سالها با عنوان «کارشناس مستقل» در رسانههای شوروی ظاهر میشد، اما در واقع از چهرههای نزدیک به دستگاه ایدئولوژیک و رسانهای کرملین بود. مأموریت اصلی او نه پژوهش علمی، بلکه…
👍154❤14👏6😱5
کسانیکه تاریخ را ورق میزنند، حتماً به نامی برخوردهاند: گئورگی آرباتوف.
مردی که سالها با عنوان «کارشناس مستقل» در رسانههای شوروی ظاهر میشد، اما در واقع از چهرههای نزدیک به دستگاه ایدئولوژیک و رسانهای کرملین بود.
مأموریت اصلی او نه پژوهش علمی، بلکه تثبیت روایت رسمی و مدیریت ذهن جمعی بود. آرباتوف استاد این بود که چند خط حقیقت را با چند بند فریب در هم بیامیزد و با زبانی پیچیده، چنین القا کند که مردم در حال شنیدن تحلیلی آکادمیکاند، در حالیکه آنچه عرضه میکرد چیزی جز پروپاگاندای پوشیده نظام نبود.
امروز در ایران، مهدی مطهرنیا همان نسخه کپیبرداریشده از آرباتوف است.
دیروز در پادگانها شعار «حماسه سیاسی و اقتصادی» را بازخوانی میکرد و در ستایش فرامین رهبری داد سخن میداد؛ امروز با یک «پاکسازی آرشیو» و تغییر یکشبه ادبیات، در قامت برانداز رسانهای ظاهر میشود.
او داخل ایران زندگی میکند و با کمال صراحت حرفهایی میزند که اگر هر فرد دیگری حتی بخشی از آن را بر زبان میآورد، هزینهاش سنگین بود؛ همین خود جای پرسش جدی است.
مطهرنیا عادت دارد مدام از واژههایی مثل «دکترین» و «پارادایم» استفاده کند؛ اگر این چند کلمه را از او بگیرید، درست مثل ضبطصوت خاموش میشود.
پاسخهایش هم اغلب طوری مبهم و کشدار است که اصل سؤال در لابهلای بازی با کلمات گم شود.
این همان تکنیک قدیمی است:
ابهامسازی برای القای اقتدار کاذب.
در اتاقهای فکر رسانهای حکومت اسلامی، به این بازی میگویند «عملیات ایذایی»؛ چند جمله درست برای جلب اعتماد، چند اصطلاح پرزرقوبرق برای مرعوبسازی، و در نهایت القای مسیری که از پیش طراحی شده است.
شوروی این نمایش را تا لحظه فروپاشی ادامه داد، و امروز نسخه ایرانی همان سناریو، با بازیگرانی تازه، روی صحنه تکرار میشود.
مراقب باشید؛ پشت نقاب کلمات زیبا، همان دستگاه قدیمی نشسته است.
تاریخ نشان داده است که این نمایشها پرده آخر ندارند؛ پایانش سقوط است.
#آرباتوف
#مطهرنیا
#عملیات_ایذایی
@C_B_SHAHZADEH
مردی که سالها با عنوان «کارشناس مستقل» در رسانههای شوروی ظاهر میشد، اما در واقع از چهرههای نزدیک به دستگاه ایدئولوژیک و رسانهای کرملین بود.
مأموریت اصلی او نه پژوهش علمی، بلکه تثبیت روایت رسمی و مدیریت ذهن جمعی بود. آرباتوف استاد این بود که چند خط حقیقت را با چند بند فریب در هم بیامیزد و با زبانی پیچیده، چنین القا کند که مردم در حال شنیدن تحلیلی آکادمیکاند، در حالیکه آنچه عرضه میکرد چیزی جز پروپاگاندای پوشیده نظام نبود.
امروز در ایران، مهدی مطهرنیا همان نسخه کپیبرداریشده از آرباتوف است.
دیروز در پادگانها شعار «حماسه سیاسی و اقتصادی» را بازخوانی میکرد و در ستایش فرامین رهبری داد سخن میداد؛ امروز با یک «پاکسازی آرشیو» و تغییر یکشبه ادبیات، در قامت برانداز رسانهای ظاهر میشود.
او داخل ایران زندگی میکند و با کمال صراحت حرفهایی میزند که اگر هر فرد دیگری حتی بخشی از آن را بر زبان میآورد، هزینهاش سنگین بود؛ همین خود جای پرسش جدی است.
مطهرنیا عادت دارد مدام از واژههایی مثل «دکترین» و «پارادایم» استفاده کند؛ اگر این چند کلمه را از او بگیرید، درست مثل ضبطصوت خاموش میشود.
پاسخهایش هم اغلب طوری مبهم و کشدار است که اصل سؤال در لابهلای بازی با کلمات گم شود.
این همان تکنیک قدیمی است:
ابهامسازی برای القای اقتدار کاذب.
در اتاقهای فکر رسانهای حکومت اسلامی، به این بازی میگویند «عملیات ایذایی»؛ چند جمله درست برای جلب اعتماد، چند اصطلاح پرزرقوبرق برای مرعوبسازی، و در نهایت القای مسیری که از پیش طراحی شده است.
شوروی این نمایش را تا لحظه فروپاشی ادامه داد، و امروز نسخه ایرانی همان سناریو، با بازیگرانی تازه، روی صحنه تکرار میشود.
مراقب باشید؛ پشت نقاب کلمات زیبا، همان دستگاه قدیمی نشسته است.
تاریخ نشان داده است که این نمایشها پرده آخر ندارند؛ پایانش سقوط است.
#آرباتوف
#مطهرنیا
#عملیات_ایذایی
@C_B_SHAHZADEH
👌139❤15👍12👏4🔥3💯1