Forwarded from بینام
🔱این چند روز یک قلچماق را به عنوان قهرمان ملی معرفی کردند و حمایل قهرمانی هم زیبنده پیکرش نبوده و نیست
اما به مناسبت ۱۶آذر ۱۳۵۸روز ترور یک افسر میهن پرست و ارشد نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران؛ دوست دارم یادی کنم از زنده یاد همیشه جاوید شهریار شفیق؛ نخستین قربانی #تروریسم_اسلامی
والاگهرشهریار شفیق فرزند زنده یاد اشرف پهلوی و احمد شفیق و خواهرزاده محمدرضاشاه پهلوی.شیفته خدمت در نیروی دریایی ارتش. بعد از۳۰ بهمن ۱۳۵۷ و اعلام بیطرفی ارتش، ایران را ترک کرد و در فرانسه با همسر و ۲ فرزندش بود. خلخالی در دادگاه غیابی به «افساد فی الارض» متهم و محکوم به اعدام کرد
شهریار شفیق در ارتش ایران نفوذ داشت و توان انجام کودتا هم برای بازگرداندن شاه فقید ایران اما در ساعت ۱۳ ظهر جمعه ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸ هنگام خروج از اقامت‌گاه مادرش در پاریس، به ضرب دو گلوله افراد مسلح ناشناس که به پشت گردن و سر وی اصابت کرد، به قتل رسید. یادگار او: دارا و نادر...
ناخدا شفیق از سوی تروریست بسیجی یا از سوی قاتلی که از سوی مجلس خبرگان به پاریس فرستاده شده بودند، مورد شلیک گلوله قرار گرفت و جان باخت. سید عبدالله برقعی عضو حزب الله و بسیج اسلامی، ساعت ۱۳ روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸ هنگامی که شفیق از خیابان می‌گذشت، به وی نزدیک شد و گلوله‌ای به پشت
گردن شهریار شلیک کرد و بی درنگ دومین گلوله را به سر وی شلیک نمود، سپس سوار موتور خود شد و دور شد. پلیس فرانسه دو پوکه هفت تیر با کالیبر ۹ میلیمتری در خیابان جای قتل پیدا کرد. سید عبدالله برقعی بسیجی بود که دوره آدم کشی را در بسیج قم فراگرفت و برای کشتن شهریار شفیق به پاریس آمد.
نخستین عملیات تروریستی حکومت اسلامی در خارج از کشور بود. فردای آن روز روزنامه کیهان لندن مورخ ۱۷ آذر ۱۳۵۸ در گزارشی به نقل از خبرگزاری فرانسه مینویسد: «یک شاهد عینی که در محل حضور داشت برای پلیس قاتل را یک جوان ۲۵ تا ۳۰ ساله توصیف کرد که ژاکت موتورسوارها به تن داشت.
خبرگزاری فرانسه می گوید که چند ساعت بعد از ماجرا شخص ناشناسی در تماس تلفنی مسئولیت ترور را بعهده میگیرد و میگوید:«لازم بود شفیق در چارچوب فعالیتهای آزادیبخشمان حذف شود.او دشمن ایمان ما و دشمن مردم ما بود.» وی همچنین افزود: «او به صهیونیسم بین المللی کمک میکرد و ما او را کشتیم.
وی با شعار زنده باد خمینی به سخنانش پایان داد.»
روزنامه کیهان در همین گزارش متن اعلامیه خلخالی را به عنوان رهبر فدائیان اسلام منتشر کرد. خلخالی اعلام میکند که حکم اعدام آقای شفیق «بدست رزمندگان فدائیان اسلام» بمرحله اجرا در آمد.
قاتل او , عبدالله برقعی که جوانی از اعضای سپاه
پاسداران تازه تاسیس که تحت شستشوی مغزی برای قتل کسی که حتی شناخت درستی از او نداشت اعزام شد؛یک جوان حزب اللهی تندرو, نهایتا در فروردین ۱۳۶۱ در طی جنگ ایران-عراق در عملیات فتح المبین کشته شد.
روزنامه اطلاعات در ۹ فروردین ۱۳۶۱ در صفحه ۱۱ می نویسد: «شهید برقعی از جوانان پرشور حزب
الله قم بود که در مبارزه با گروههای ضد انقلاب و حذف «لیبرال»ها از صحنه سیاست تلاشی خستگی ناپذیر را پیشه خود کرده و هم او بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به اعدام انقلابی شهریار شفیق٬ خواهر زاده شاه در پاریس اقدام کرد و پس از جاری نمودن حکم خدا دو تیر خلاص به او شلیک نمود
و بدون آنکه برگه ای از خود به جا نهد پاریس را ترک گقت .»
معلوم نیست آیا شهریار شفیق تنها قربانی عبدالله برقعی بود یا او دستش به خون جوانان دیگری جهت بهشت رفتن و ثواب الهی و... نیز آلوده بود؟...
صادق خلخالی، که خود را رهبر فدائیان اسلام معرفی میکرد، روز ۱۷ آذر در تماس با روزنامه
.
اطلاعات اعلام کرد که مسئولیت ترور شفیق را فدائیان اسلام به عهده گرفته‌اند.خلخالی بیانیه‌ایداد که در آن آمده بود، شهریار شفیق به اتفاق چند تن دیگر از اطرافیان شاه مخلوع و وابستگان به رژیم گذشته ایران، قصد داشته جریانی نظیر کودتای خائنانه ۲۸ مرداد سال ۳۲ را تکرار کند.!!!
سایت تاریخ ایرانی در۱۵اسفند۱۳۸۹،مصاحبه ای دارد با دوست پسر نواب صفوی یا عبدخدایی.گفته:شفیق را ما ترور نکردیم. ما در این جریان اصلا دخالتی نداشتیم، نمی‌دانیم چه کسانی بودند و چه کردند. ما در آن قضایا نبودیم. بنظرم خلخالی هم دخالتی در این قضیه نداشت، منتهی همیشه روی موج سوار می‌شد!
آن موقع ما سکوت کردیم. اعتراضی هم نشد چون متوجه نشدیم بنام فدائیان اسلام این کار را کردند
برخلاف سخن عبدخدایی حتی در شماره ۱۷آذر ۵۸ روزنامه کیهان و اطلاعات شرح این ترور و مصاحبه خلخالی منتشر شد.و سال ۸۰ پس از انتشار کتاب خاطرات خلخالی و نقدی که روزنامه همشهری درباره آن نوشت!
به گفته مادر شفیق، وی فردی با شخصیت، صدیق و اصیل بود و وطن پرستی سخاوتمند و عاری از نفس پرستی.
Erfan Q.Fard
@C_B_SHAHZADEH
اما به مناسبت ۱۶آذر ۱۳۵۸روز ترور یک افسر میهن پرست و ارشد نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران؛ دوست دارم یادی کنم از زنده یاد همیشه جاوید شهریار شفیق؛ نخستین قربانی #تروریسم_اسلامی
والاگهرشهریار شفیق فرزند زنده یاد اشرف پهلوی و احمد شفیق و خواهرزاده محمدرضاشاه پهلوی.شیفته خدمت در نیروی دریایی ارتش. بعد از۳۰ بهمن ۱۳۵۷ و اعلام بیطرفی ارتش، ایران را ترک کرد و در فرانسه با همسر و ۲ فرزندش بود. خلخالی در دادگاه غیابی به «افساد فی الارض» متهم و محکوم به اعدام کرد
شهریار شفیق در ارتش ایران نفوذ داشت و توان انجام کودتا هم برای بازگرداندن شاه فقید ایران اما در ساعت ۱۳ ظهر جمعه ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸ هنگام خروج از اقامت‌گاه مادرش در پاریس، به ضرب دو گلوله افراد مسلح ناشناس که به پشت گردن و سر وی اصابت کرد، به قتل رسید. یادگار او: دارا و نادر...
ناخدا شفیق از سوی تروریست بسیجی یا از سوی قاتلی که از سوی مجلس خبرگان به پاریس فرستاده شده بودند، مورد شلیک گلوله قرار گرفت و جان باخت. سید عبدالله برقعی عضو حزب الله و بسیج اسلامی، ساعت ۱۳ روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸ هنگامی که شفیق از خیابان می‌گذشت، به وی نزدیک شد و گلوله‌ای به پشت
گردن شهریار شلیک کرد و بی درنگ دومین گلوله را به سر وی شلیک نمود، سپس سوار موتور خود شد و دور شد. پلیس فرانسه دو پوکه هفت تیر با کالیبر ۹ میلیمتری در خیابان جای قتل پیدا کرد. سید عبدالله برقعی بسیجی بود که دوره آدم کشی را در بسیج قم فراگرفت و برای کشتن شهریار شفیق به پاریس آمد.
نخستین عملیات تروریستی حکومت اسلامی در خارج از کشور بود. فردای آن روز روزنامه کیهان لندن مورخ ۱۷ آذر ۱۳۵۸ در گزارشی به نقل از خبرگزاری فرانسه مینویسد: «یک شاهد عینی که در محل حضور داشت برای پلیس قاتل را یک جوان ۲۵ تا ۳۰ ساله توصیف کرد که ژاکت موتورسوارها به تن داشت.
خبرگزاری فرانسه می گوید که چند ساعت بعد از ماجرا شخص ناشناسی در تماس تلفنی مسئولیت ترور را بعهده میگیرد و میگوید:«لازم بود شفیق در چارچوب فعالیتهای آزادیبخشمان حذف شود.او دشمن ایمان ما و دشمن مردم ما بود.» وی همچنین افزود: «او به صهیونیسم بین المللی کمک میکرد و ما او را کشتیم.
وی با شعار زنده باد خمینی به سخنانش پایان داد.»
روزنامه کیهان در همین گزارش متن اعلامیه خلخالی را به عنوان رهبر فدائیان اسلام منتشر کرد. خلخالی اعلام میکند که حکم اعدام آقای شفیق «بدست رزمندگان فدائیان اسلام» بمرحله اجرا در آمد.
قاتل او , عبدالله برقعی که جوانی از اعضای سپاه
پاسداران تازه تاسیس که تحت شستشوی مغزی برای قتل کسی که حتی شناخت درستی از او نداشت اعزام شد؛یک جوان حزب اللهی تندرو, نهایتا در فروردین ۱۳۶۱ در طی جنگ ایران-عراق در عملیات فتح المبین کشته شد.
روزنامه اطلاعات در ۹ فروردین ۱۳۶۱ در صفحه ۱۱ می نویسد: «شهید برقعی از جوانان پرشور حزب
الله قم بود که در مبارزه با گروههای ضد انقلاب و حذف «لیبرال»ها از صحنه سیاست تلاشی خستگی ناپذیر را پیشه خود کرده و هم او بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به اعدام انقلابی شهریار شفیق٬ خواهر زاده شاه در پاریس اقدام کرد و پس از جاری نمودن حکم خدا دو تیر خلاص به او شلیک نمود
و بدون آنکه برگه ای از خود به جا نهد پاریس را ترک گقت .»
معلوم نیست آیا شهریار شفیق تنها قربانی عبدالله برقعی بود یا او دستش به خون جوانان دیگری جهت بهشت رفتن و ثواب الهی و... نیز آلوده بود؟...
صادق خلخالی، که خود را رهبر فدائیان اسلام معرفی میکرد، روز ۱۷ آذر در تماس با روزنامه
.
اطلاعات اعلام کرد که مسئولیت ترور شفیق را فدائیان اسلام به عهده گرفته‌اند.خلخالی بیانیه‌ایداد که در آن آمده بود، شهریار شفیق به اتفاق چند تن دیگر از اطرافیان شاه مخلوع و وابستگان به رژیم گذشته ایران، قصد داشته جریانی نظیر کودتای خائنانه ۲۸ مرداد سال ۳۲ را تکرار کند.!!!
سایت تاریخ ایرانی در۱۵اسفند۱۳۸۹،مصاحبه ای دارد با دوست پسر نواب صفوی یا عبدخدایی.گفته:شفیق را ما ترور نکردیم. ما در این جریان اصلا دخالتی نداشتیم، نمی‌دانیم چه کسانی بودند و چه کردند. ما در آن قضایا نبودیم. بنظرم خلخالی هم دخالتی در این قضیه نداشت، منتهی همیشه روی موج سوار می‌شد!
آن موقع ما سکوت کردیم. اعتراضی هم نشد چون متوجه نشدیم بنام فدائیان اسلام این کار را کردند
برخلاف سخن عبدخدایی حتی در شماره ۱۷آذر ۵۸ روزنامه کیهان و اطلاعات شرح این ترور و مصاحبه خلخالی منتشر شد.و سال ۸۰ پس از انتشار کتاب خاطرات خلخالی و نقدی که روزنامه همشهری درباره آن نوشت!
به گفته مادر شفیق، وی فردی با شخصیت، صدیق و اصیل بود و وطن پرستی سخاوتمند و عاری از نفس پرستی.
Erfan Q.Fard
@C_B_SHAHZADEH
Telegraph
جاویدنام والاگهر شهریار شفیق
این چند روز یک قلچماق را به عنوان قهرمان ملی معرفی کردند و حمایل قهرمانی هم زیبنده پیکرش نبوده و نیست اما به مناسبت ۱۶آذر ۱۳۵۸روز ترور یک افسر میهن پرست و ارشد نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران؛ دوست دارم یادی کنم از زنده یاد همیشه جاوید شهریار شفیق؛ نخستین…
Forwarded from بینام
گفتگوی من با یکی از سران #ساواک
درباره قطع دست تیمسار سپهبد مهدی رحیمی (*کتاب وحشت بزرگ)
"بعد از جلسه دادگاه انقلاب، ابراهیم یزدی به تیمسار ناسزایی ناموسی گفت و به شاه فقید هم اهانت کرد. ناگهان تیمسار در میان جمعیت، در گوش یزدی خواباند که وی عصبانی شد و دستور قطع دستش را داد"!
یک میهن پرست بود. در دادگاه اوباش، ابراهیم یزدی و خلخالی از وی وحشت داشتند که مبادا توسط آن مصاحبه رادیو و تلویزیونی به سربازان سیگنالی بدهد. اگر فیلم را ملاحظه کنید، یزدی با وی بیشتر تندی کرد تا تیمسار نصیری. اینکه در گفتگو با شما، یزدی تکذیب کرده؛ باید گفت دروغ می گوید مثل سگ!
برخی از بچه های ما در همان خیابان ایران حضور داشتند لابلای مردم. گاهی به بهانه بیمارستان، در گوشه ای جلسه داشتیم. ساواک نمانده بود و ارتش هم‌باید فلج می شد تا آخوندها بیایند. کار اول شان زدن و نابود کردن افسران ارشد میهن پرست بود.
وقتی تیمسار را کشتند، خبرنگاری به مخفی گاهم آمد!
طاقت نیاوردم، با لباس مبدل رفتم سردخانه. و شب باید به همسرش خبر می دادم. چهره زنده یاد نصیری و ناجی و ... در روزنامه منتشر شده بود. یک سلاخی بود. عین بربرها، آخوندها آدم می کشتند.
از راه رضائیه و آذربایجان از مرز رد شدم. وقتی رسیدم، تلفن را برداشتم به آقای دکترجوان ساواک زنگ زدم
هر دو پشت تلفن، هق هق گریستیم...
دیگر ایرانی نماند آقا!
شما جوان ها نمی دانید این اوباش های بیضه دار دین و نماینده های خدا بر زمین چگونه نابود کردند...
به آقا زنگ زدم [• پرویز ثابتی] در حقم پدری کرد، با این کشت و کشتارها، میخ قدرت شان را کوبیدند.
برگرفته از کتاب وحشت بزرگ
عکس ها
عکس دست قطع شده را یک دوست نازنین به من رسانید و امروز به ناشر تحویل دادم. یک راز تاریخی بر ملاشد
#تروریسم_اسلامی
منبع: کتاب وحشت بزرگ، نوشته عرفان قانعی فرد، شرکت کتاب، لس آنجلس، ۱۳۹۹ اسفند
https://t.me/TwitterMamnoe/54599
Erfan Q.Fard
@C_B_SHAHZADEH
درباره قطع دست تیمسار سپهبد مهدی رحیمی (*کتاب وحشت بزرگ)
"بعد از جلسه دادگاه انقلاب، ابراهیم یزدی به تیمسار ناسزایی ناموسی گفت و به شاه فقید هم اهانت کرد. ناگهان تیمسار در میان جمعیت، در گوش یزدی خواباند که وی عصبانی شد و دستور قطع دستش را داد"!
یک میهن پرست بود. در دادگاه اوباش، ابراهیم یزدی و خلخالی از وی وحشت داشتند که مبادا توسط آن مصاحبه رادیو و تلویزیونی به سربازان سیگنالی بدهد. اگر فیلم را ملاحظه کنید، یزدی با وی بیشتر تندی کرد تا تیمسار نصیری. اینکه در گفتگو با شما، یزدی تکذیب کرده؛ باید گفت دروغ می گوید مثل سگ!
برخی از بچه های ما در همان خیابان ایران حضور داشتند لابلای مردم. گاهی به بهانه بیمارستان، در گوشه ای جلسه داشتیم. ساواک نمانده بود و ارتش هم‌باید فلج می شد تا آخوندها بیایند. کار اول شان زدن و نابود کردن افسران ارشد میهن پرست بود.
وقتی تیمسار را کشتند، خبرنگاری به مخفی گاهم آمد!
طاقت نیاوردم، با لباس مبدل رفتم سردخانه. و شب باید به همسرش خبر می دادم. چهره زنده یاد نصیری و ناجی و ... در روزنامه منتشر شده بود. یک سلاخی بود. عین بربرها، آخوندها آدم می کشتند.
از راه رضائیه و آذربایجان از مرز رد شدم. وقتی رسیدم، تلفن را برداشتم به آقای دکترجوان ساواک زنگ زدم
هر دو پشت تلفن، هق هق گریستیم...
دیگر ایرانی نماند آقا!
شما جوان ها نمی دانید این اوباش های بیضه دار دین و نماینده های خدا بر زمین چگونه نابود کردند...
به آقا زنگ زدم [• پرویز ثابتی] در حقم پدری کرد، با این کشت و کشتارها، میخ قدرت شان را کوبیدند.
برگرفته از کتاب وحشت بزرگ
عکس ها
عکس دست قطع شده را یک دوست نازنین به من رسانید و امروز به ناشر تحویل دادم. یک راز تاریخی بر ملاشد
#تروریسم_اسلامی
منبع: کتاب وحشت بزرگ، نوشته عرفان قانعی فرد، شرکت کتاب، لس آنجلس، ۱۳۹۹ اسفند
https://t.me/TwitterMamnoe/54599
Erfan Q.Fard
@C_B_SHAHZADEH
Telegram
پادشاهی‌خواهان توئیتر