#بهزاد_مهرانی
خامنهای میگوید با روشنفکرنماها" و "دگراندیشها" کاری ندارد و این مسئلهاش نیست. او میگوید: "ما با اندیشهی شما کاری نداریم. دشمنی نباید بکنید."
برای تمامیتخواهان آنچه در مغز میگذرد و آنچه به زبان میآید نسبتی با هم ندارد و از اینرو میشود با یکی موافق بود و با دیگری مخالف.
شاید نگاهشان چیزی باشد به عقل و عقلانیت در جهان سنت.
وقتی شما عقلانیت را میپذیرید و دیگری را دعوت به استفاده از عقل میکنید یعنی به محصولات و بروندادهای این عقل هم نظر دارید. نمیشود به کسی بگویید استفاده از عقل نیکوست و باید خردورزانه با امور برخورد کرد اما اگر نتیجهی استفادهی شما از عقل فلان و بهمان بشود گردنتان را میشکنیم و شما را معدوم میکنیم.
از اینرو وقتی ما در متون دینی و سنتی به توصیهی خردورزیکردن برمیخوریم به این معنا نیست که نتیجهی این خردورزی هرچه باشد میتواند بر زبان بیاید.
مثلا شما اگر با خرد خود به این نتیجه برسید که خدایی در عالم وجود ندارد و پیامبری از جانب خداوند نیامده است میشوید کافر و خونتان مباح است.
در جهان جدید اما فرآیند خردورزی نسبتی با فرآوردهی آن دارد.
از اینرو آزادی فکر و اندیشه به معنای آزادی بیان است و این دو از هم نمیتواند جدا باشد. آزادی بیان هم میبایست شامل آزادی پس از بیان هم باشد وگرنه اینکه من در خلوت خود بتوانم فکر کنم و هر اندیشهای داشته باشم اما نتوانم آن را به بیان و زبان دربیاورم و مهمتر از آن آزادی پس از بیان داشته باشم در واقع معنایش این است که آزادیای وجود ندارد.
خامنهای میگوید ما با اندیشهی شما مشکلی نداریم اما دشمنی نکنید. معنای دقیق آن میشود اینکه شما آزاد هستید در خلوت خود در مورد من و حکومت من و ۴۲ سال سرکوب هرگونه که میخواهید بیاندیشید اما نباید آن را بیان کنید و اگر بیان کنید از ما نخواهید که آزادی پس از بیان داشته باشید چراکه شما دشمنید و حکمتان انهدام و انعدام.
@C_B_SHAHZADEH
خامنهای میگوید با روشنفکرنماها" و "دگراندیشها" کاری ندارد و این مسئلهاش نیست. او میگوید: "ما با اندیشهی شما کاری نداریم. دشمنی نباید بکنید."
برای تمامیتخواهان آنچه در مغز میگذرد و آنچه به زبان میآید نسبتی با هم ندارد و از اینرو میشود با یکی موافق بود و با دیگری مخالف.
شاید نگاهشان چیزی باشد به عقل و عقلانیت در جهان سنت.
وقتی شما عقلانیت را میپذیرید و دیگری را دعوت به استفاده از عقل میکنید یعنی به محصولات و بروندادهای این عقل هم نظر دارید. نمیشود به کسی بگویید استفاده از عقل نیکوست و باید خردورزانه با امور برخورد کرد اما اگر نتیجهی استفادهی شما از عقل فلان و بهمان بشود گردنتان را میشکنیم و شما را معدوم میکنیم.
از اینرو وقتی ما در متون دینی و سنتی به توصیهی خردورزیکردن برمیخوریم به این معنا نیست که نتیجهی این خردورزی هرچه باشد میتواند بر زبان بیاید.
مثلا شما اگر با خرد خود به این نتیجه برسید که خدایی در عالم وجود ندارد و پیامبری از جانب خداوند نیامده است میشوید کافر و خونتان مباح است.
در جهان جدید اما فرآیند خردورزی نسبتی با فرآوردهی آن دارد.
از اینرو آزادی فکر و اندیشه به معنای آزادی بیان است و این دو از هم نمیتواند جدا باشد. آزادی بیان هم میبایست شامل آزادی پس از بیان هم باشد وگرنه اینکه من در خلوت خود بتوانم فکر کنم و هر اندیشهای داشته باشم اما نتوانم آن را به بیان و زبان دربیاورم و مهمتر از آن آزادی پس از بیان داشته باشم در واقع معنایش این است که آزادیای وجود ندارد.
خامنهای میگوید ما با اندیشهی شما مشکلی نداریم اما دشمنی نکنید. معنای دقیق آن میشود اینکه شما آزاد هستید در خلوت خود در مورد من و حکومت من و ۴۲ سال سرکوب هرگونه که میخواهید بیاندیشید اما نباید آن را بیان کنید و اگر بیان کنید از ما نخواهید که آزادی پس از بیان داشته باشید چراکه شما دشمنید و حکمتان انهدام و انعدام.
@C_B_SHAHZADEH