Farashgard Foundation | بنیاد فرشگرد
2.92K subscribers
7.91K photos
13.4K videos
8 files
1.34K links
کانال رسمی بنیاد فَرَشگَرد

عکس، فیلم و پیام‌ خود را براى ما بفرستيد:

📲 https://t.me/ContactFarashgard

FarashgardFoundation.com

instagram.com/FarashgardFDN

twitter.com/FarashgardFDN

https://www.youtube.com/channel/UC9GgY2FROn74W0E9ZqKmKwQ?view
Download Telegram
Audio
🎙دوگان‌باوری(ثنویت یا دوالیسم)
دوگان‌باوری
به چه چمی است: باور به اینکه دو نیروی نیک و بد در جهان هستند که هر یک جدا و خودپای (مستقل) از دیگری توانایی آفرینندگی دارند و هیچیک آفریده آن دیگری نیست.
انگیزه زرتشت و پیروان او از ساخت دستگاه دوگان‌باوری:
الف- سامان دادن به دستگاه آشفته فزون‌ایزدی (چندخدایی یا
‏Polytheism)
که در میان بیشتر اقوام از جمله آریاییان و دیگر اقوام هندواروپایی (و همچنین بسیاری از اقوام سامی) وجود داشت. این ایزدان پیشازرتشتی نه سامان و نظم و هماهنگی داشتند، و نه از آن بدتر، از یک جهت و سویه اخلاقی برخوردار بودند؛ حتی برای پدیده‌های ناپسند و غیراخلاقی همچون خشم، دزدی، کشتار، و تاراج نیز ایزدانی وجود داشت که هرکس می‌توانست به درگاه آنان نیایش و قربانی کند تا به خواسته غیراخلاقی خود برسد. حتی بسیاری از این ایزدان نیایشگاه و مغان خود را نیز داشتند. زرتشت این ایزدان غیراخلاقی را دیو و آفریده انگره‌مینو (نیروی معنوی کاهنده و آشوبناک یا همان اهریمن) نامید و پرستش آنان را نیز دیویسنا (دیوپرستی و گمراهی) خواند. تنها ایزدانی را که در راستاهای خردپذیر و اخلاقی کار می‌کردند، پذیرفت و آنان را در مقام امشاسپندان یا از آن پایین‌تر، ایزدانی که همگی آفریده سپنتامینو (نیروی معنوی فزاینده یا همان خدای خرد یا اهورامزدا) هستند، نشاند. بدینسان هم دستگاه ایزدان اقوام ایرانی از آشوب و آشفتگی رهایی یافت و هم همه امشاسپندان و ایزدان زیر یک چتر خردپذیر و اخلاقی در آمدند.
ب-پرهیز از افتادن به دام خردناسازگاری و تناقض‌هایی همچون پارادوکس شر که در دیدگاه یکتاپرستانه (توحیدی) ناگزیر پیش می‌آید؛ سه ویژگی هرویسپ‌آگاهی (همه‌آگاهی) و هرویسپ‌توانی (همه‌توانی) و نیکخواهی منطقا نمی‌توانند در یک نیروی مینوی (معنوی) گرد هم بیایند. برای همین در جهان‌نگری بهدینی اهورامزدا تنها از دو ویژگی هرویسپ‌آگاهی و نیکخواهی مطلق برخوردار است، اما هرویسپ‌توان نیست. همچنین اهریمن را نیافریده و به اهریمن توانایی نداده است. اهریمن به گونه خودپای (مستقل) و از خود توانایی آفرینش (در راستای بدی و بدخواهی) دارد.

فیلسوفان و موبدان دوران‌ اشکانی و ساسانی، برای پرهیز از اینگونه مطلق‌نگری، فرایافت (مفهوم) فلسفی گمیزش را برساختند و درانداختند. در دیدگاه بهدینی، پاکی و روشنی و نیکی و سپیدی مطلق تنها در جهان مینوی (چیزی همانند جهان مُثُل افلاطونی) وجود دارد. همچنین، ناپاکی و بدی و تاریکی و آشوب و سیاهی مطلق
تنها در جهان مینوی (نیمه تاریک آفریده شده به دست اهریمن و دیوان زیردست انگره‌مینو/اهریمن) وجود دارد. جهان گیتی یا همان جهان مادی که ما در آن می‌زییم، جهان دوران گمیزش یا درهم آمیختگی نیکی و‌ بدی (سپیدی و سیاهی) است. بدینگونه، فرایافت (مفهوم) فلسفی گمیزش جا را برای رواداری و تحمل پدیده‌ها و اندیشه‌هایی که یکسره اهورایی نیستند، باز می‌کند. با همین دیدگاه بود که ایران باستان در سنجش با روم هم پیش و هم پس از مسیحیت، رواداری بیشتری در برابر دگراندیشان نشان می‌داد و میلیون‌ها مسیحی و مانوی و یهودی به عنوان شهروند ایران در مرزهای ایرانشهر می‌زیستند.
شروان فشندی
شهرام آرین

🆔@BHK_Podcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بخش نهم از مجموعه اپیزودهای ایرانگرایی را تماشا کنید؛ دوگان‌باوری(ثنویت یا دوالیسم)


دوگان‌باوری: باور به اینکه دو نیروی نیک و بد در جهان هستند که هر یک جدا و خودپای (مستقل) از دیگری توانایی آفرینندگی دارند و هیچیک آفریده آن دیگری نیست.
انگیزه زرتشت و پیروان او از ساخت دستگاه دوگان‌باوری:
الف- سامان دادن به دستگاه آشفته فزون‌ایزدی (چندخدایی یا
‏Polytheism)
که در میان بیشتر اقوام از جمله آریاییان و دیگر اقوام هندواروپایی (و همچنین بسیاری از اقوام سامی) وجود داشت. این ایزدان پیشازرتشتی نه سامان و نظم و هماهنگی داشتند، و نه از آن بدتر، از یک جهت و سویه اخلاقی برخوردار بودند؛ حتی برای پدیده‌های ناپسند و غیراخلاقی همچون خشم، دزدی، کشتار، و تاراج نیز ایزدانی وجود داشت که هرکس می‌توانست به درگاه آنان نیایش و قربانی کند تا به خواسته غیراخلاقی خود برسد. حتی بسیاری از این ایزدان نیایشگاه و مغان خود را نیز داشتند. زرتشت این ایزدان غیراخلاقی را دیو و آفریده انگره‌مینو (نیروی معنوی کاهنده و آشوبناک یا همان اهریمن) نامید و پرستش آنان را نیز دیویسنا (دیوپرستی و گمراهی) خواند. تنها ایزدانی را که در راستاهای خردپذیر و اخلاقی کار می‌کردند، پذیرفت و آنان را در مقام امشاسپندان یا از آن پایین‌تر، ایزدانی که همگی آفریده سپنتامینو (نیروی معنوی فزاینده یا همان خدای خرد یا اهورامزدا) هستند، نشاند. بدینسان هم دستگاه ایزدان اقوام ایرانی از آشوب و آشفتگی رهایی یافت و هم همه امشاسپندان و ایزدان زیر یک چتر خردپذیر و اخلاقی در آمدند.
ب-پرهیز از افتادن به دام خردناسازگاری و تناقض‌هایی همچون پارادوکس شر که در دیدگاه یکتاپرستانه (توحیدی) ناگزیر پیش می‌آید؛ سه ویژگی هرویسپ‌آگاهی (همه‌آگاهی) و هرویسپ‌توانی (همه‌توانی) و نیکخواهی منطقا نمی‌توانند در یک نیروی مینوی (معنوی) گرد هم بیایند. برای همین در جهان‌نگری بهدینی اهورامزدا تنها از دو ویژگی هرویسپ‌آگاهی و نیکخواهی مطلق برخوردار است، اما هرویسپ‌توان نیست. همچنین اهریمن را نیافریده و به اهریمن توانایی نداده است. اهریمن به گونه خودپای (مستقل) و از خود توانایی آفرینش (در راستای بدی و بدخواهی) دارد.
پیامدهای پسندیده دوگان‌باوری:
۱- به پارادوکس شر بهتر می‌تواند پاسخ دهد. به وارون جهان‌نگری یکتا‌پرستانه (توحیدی)، نیازی ندارد که به یک خدای آزارگر (سادیست) باور داشته باشد. نیازی ندارد که جهان را رازآلود و سرشار از حکمت درنیافتنی ببیند.
۲- در دیدگاه دوگان‌باورانه، انسان و خرد انسانی خرد و خوار نمی‌شود. نیازی نیست همواره خرد انسانی را از بیش از اندازه اندیشیدن پرهیز دهند و به انسان بگویند مبادا بیش از اندازه بیاندیشی و به گمراهی بیافتی.

۳- در این دیدگاه، انسان به جایگاه یار و یاور اهورامزدا برکشیده می‌شود و آفرینش انسان معنا می‌یابد. به وارون دیدگاه توحیدی، انسان برای این آفریده نشده که در آزمونی که فرجام و نتیجه آن از پیش مقدر و روشن است، آزموده شود و زجر بکشد؛ بلکه برای این آفریده شده که یاور سپنتامینو (نیروی معنوی افزاینده و سامان‌بخش، اهورامزدا) باشد در جنگ با انگره‌مینو (نیروی معنوی کاهنده و آشوبناک، اهریمن). از اینرو، از آن پوچی آفرینش در دیدگاه توحیدی که خیام و فیلسوفان دیگر به خوبی آن‌ را شکافته‌اند، پرهیز می‌شود.
پیامدهای ناپسند دوگان‌باوری:
۱- گونه‌ای تمایل و باور ساده‌دلانه و کودکانه که پدیده‌های زاداریک (طبیعی) را از دید انسان‌محورانه (آنهم انسان ساده‌دل دوران فئودالی) به اهورایی و اهریمنی دسته‌بندی می‌کند. برای نمونه کژدم یا مار یا باکتری طاعون را چون برای انسان‌های آن دوران زیان‌مند بودند، خرفستر و آفریده اهریمن به شمار می‌آورد و در برابر، گاو و گوسفند و باکتری‌های سودمند درون روده را آفریده اهورامزدا برمی‌شمارد.

۲- گونه‌‌ای مطلق‌اندیشی و سیاه و سپید (اهریمنی و اهورایی) دیدن جهان و پدیده‌های همبودمانیک (اجتماعی)

فیلسوفان و موبدان دوران‌ اشکانی و ساسانی، برای پرهیز از اینگونه مطلق‌نگری، فرایافت (مفهوم) فلسفی گمیزش را برساختند و درانداختند. در دیدگاه بهدینی، پاکی و روشنی و نیکی و سپیدی مطلق تنها در جهان مینوی (چیزی همانند جهان مُثُل افلاطونی) وجود دارد. همچنین، ناپاکی و بدی و تاریکی و آشوب و سیاهی مطلق
تنها در جهان مینوی (نیمه تاریک آفریده شده به دست اهریمن و دیوان زیردست انگره‌مینو/اهریمن) وجود دارد. جهان گیتی یا همان جهان مادی که ما در آن می‌زییم، جهان دوران گمیزش یا درهم آمیختگی نیکی و‌ بدی (سپیدی و سیاهی) است. بدینگونه، فرایافت (مفهوم) فلسفی گمیزش جا را برای رواداری و تحمل پدیده‌ها و اندیشه‌هایی که یکسره اهورایی نیستند، باز می‌کند.


🆔@BHK_Podcast
نمای کوچک، زندان بزرگ
گزارش هفتگی از نادیده انگاشتن حقوق و آزادی‌های شهروندی در ایران
ــــــــــــــــــ

🔴خالد پیرزاده در سلول انفرادی
🔴نهش جسمی ناگوار فاطمه سپهری
🔴محرومیت لاله ساعتی از رسیدگی
پزشکی
🔴محرومیت همیشگی محمد نجفی از وکالت
🔴درگذشت نگار کورکور خواهر دادخواه مجاهد کورکور

گزارش کامل در وب‌سایت بنیاد فرشگرد


🆔@FarashgardFDN