#داستانک #شب
به دوستی گفتم غمگینم و هرکاری می کنم چپه است و اشتباهی .
دوستم گفت یه روز خیلی دور ما توی خونه مون ناودوون داشتیم ، از همون لوله های بزرگ سفالی که آب رو از سرپشت بوم به حیاط می برن ،کبوترای خنگ سر این ناودوونه لونه درست می کردن و با اولین بارون پاییز ،لونه شون شسته می شد و خودشون می افتن توی ناودون ،فکر کن چقدر می ترسیدن از اون همه سیاهی بی تمام .
پر می زدن وتلاش می کردن و جیغ می کشیدن اما بارون روی سرشون می ریخت و زیرپاشون یه چاه سیاه بود .
دوستم می گفت ما خیلی دلمون واسشون می سوخت می دویدیم توی حیاط اما کاری نمی شد کرد ،مادربزرگمون می گفت صبرکنین ،خسته می شن و راست می گفت خسته می شدن از پر زدن و خودشون رو توی تاریکی رها می کردن و با آب بارون شسته می شدن و عین سنگریزه از توی ناودون بیرون می افتادن .
بعد می دیدیشون که با بال های باز رو به آسمون خوابیدن و دارن بارون رو تماشا می کنن .
دوستم می گفت دست بردار از پر زدن ، همه چی رو رها کن ،شاید تاریکی ببلعدت و دوباره به روشنی برگردی و گمونم من قبول کردم .
#شب_خوش
ارسالی سرکار خانم کوچ پیده
#دانشگاه_آزاد_اسلامی #سما
مرکز #چالوس
با ما باشید
@IAzadUn
به دوستی گفتم غمگینم و هرکاری می کنم چپه است و اشتباهی .
دوستم گفت یه روز خیلی دور ما توی خونه مون ناودوون داشتیم ، از همون لوله های بزرگ سفالی که آب رو از سرپشت بوم به حیاط می برن ،کبوترای خنگ سر این ناودوونه لونه درست می کردن و با اولین بارون پاییز ،لونه شون شسته می شد و خودشون می افتن توی ناودون ،فکر کن چقدر می ترسیدن از اون همه سیاهی بی تمام .
پر می زدن وتلاش می کردن و جیغ می کشیدن اما بارون روی سرشون می ریخت و زیرپاشون یه چاه سیاه بود .
دوستم می گفت ما خیلی دلمون واسشون می سوخت می دویدیم توی حیاط اما کاری نمی شد کرد ،مادربزرگمون می گفت صبرکنین ،خسته می شن و راست می گفت خسته می شدن از پر زدن و خودشون رو توی تاریکی رها می کردن و با آب بارون شسته می شدن و عین سنگریزه از توی ناودون بیرون می افتادن .
بعد می دیدیشون که با بال های باز رو به آسمون خوابیدن و دارن بارون رو تماشا می کنن .
دوستم می گفت دست بردار از پر زدن ، همه چی رو رها کن ،شاید تاریکی ببلعدت و دوباره به روشنی برگردی و گمونم من قبول کردم .
#شب_خوش
ارسالی سرکار خانم کوچ پیده
#دانشگاه_آزاد_اسلامی #سما
مرکز #چالوس
با ما باشید
@IAzadUn
#داستانک #شب
به دوستی گفتم غمگینم و هرکاری می کنم چپه است و اشتباهی .
دوستم گفت یه روز خیلی دور ما توی خونه مون ناودوون داشتیم ، از همون لوله های بزرگ سفالی که آب رو از سرپشت بوم به حیاط می برن ،کبوترای خنگ سر این ناودوونه لونه درست می کردن و با اولین بارون پاییز ،لونه شون شسته می شد و خودشون می افتن توی ناودون ،فکر کن چقدر می ترسیدن از اون همه سیاهی بی تمام .
پر می زدن وتلاش می کردن و جیغ می کشیدن اما بارون روی سرشون می ریخت و زیرپاشون یه چاه سیاه بود .
دوستم می گفت ما خیلی دلمون واسشون می سوخت می دویدیم توی حیاط اما کاری نمی شد کرد ،مادربزرگمون می گفت صبرکنین ،خسته می شن و راست می گفت خسته می شدن از پر زدن و خودشون رو توی تاریکی رها می کردن و با آب بارون شسته می شدن و عین سنگریزه از توی ناودون بیرون می افتادن .
بعد می دیدیشون که با بال های باز رو به آسمون خوابیدن و دارن بارون رو تماشا می کنن .
دوستم می گفت دست بردار از پر زدن ، همه چی رو رها کن ،شاید تاریکی ببلعدت و دوباره به روشنی برگردی و گمونم من قبول کردم .
#شب_خوش
ارسالی سرکار خانم کوچ پیده
#دانشگاه_آزاد_اسلامی #سما
مرکز #چالوس
با ما باشید
@IAzadUn
به دوستی گفتم غمگینم و هرکاری می کنم چپه است و اشتباهی .
دوستم گفت یه روز خیلی دور ما توی خونه مون ناودوون داشتیم ، از همون لوله های بزرگ سفالی که آب رو از سرپشت بوم به حیاط می برن ،کبوترای خنگ سر این ناودوونه لونه درست می کردن و با اولین بارون پاییز ،لونه شون شسته می شد و خودشون می افتن توی ناودون ،فکر کن چقدر می ترسیدن از اون همه سیاهی بی تمام .
پر می زدن وتلاش می کردن و جیغ می کشیدن اما بارون روی سرشون می ریخت و زیرپاشون یه چاه سیاه بود .
دوستم می گفت ما خیلی دلمون واسشون می سوخت می دویدیم توی حیاط اما کاری نمی شد کرد ،مادربزرگمون می گفت صبرکنین ،خسته می شن و راست می گفت خسته می شدن از پر زدن و خودشون رو توی تاریکی رها می کردن و با آب بارون شسته می شدن و عین سنگریزه از توی ناودون بیرون می افتادن .
بعد می دیدیشون که با بال های باز رو به آسمون خوابیدن و دارن بارون رو تماشا می کنن .
دوستم می گفت دست بردار از پر زدن ، همه چی رو رها کن ،شاید تاریکی ببلعدت و دوباره به روشنی برگردی و گمونم من قبول کردم .
#شب_خوش
ارسالی سرکار خانم کوچ پیده
#دانشگاه_آزاد_اسلامی #سما
مرکز #چالوس
با ما باشید
@IAzadUn
سرپرست دانشگاه آزاد چالوس، در پیامی،کسب امتیاز ۵۶ با رتبه c فصلنامه تخصصی "پژوهش های برنامه ریزی درسی و آموزشی" #دانشگاه_آزاد_اسلامی #چالوس را به پژوهشگران،دانشجویان، محققان و فعالان این عرصه تبریک گفت.
لازم به ذکر می باشد که با انتشار مقاله در این مجله، اساتید می توانند تا 2 نمره برای ترفیع سالیانه و دانشجویان دکتری نیز برای دفاع از رساله تا 1 نمره را کسب نمایند.
لینک مجله
http://jcdepr.iauc.ac.ir
با ما باشید
https://t.me/IAzadUN/23141
لازم به ذکر می باشد که با انتشار مقاله در این مجله، اساتید می توانند تا 2 نمره برای ترفیع سالیانه و دانشجویان دکتری نیز برای دفاع از رساله تا 1 نمره را کسب نمایند.
لینک مجله
http://jcdepr.iauc.ac.ir
با ما باشید
https://t.me/IAzadUN/23141
رویداد ملی ایده بازار گردشگری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد #چالوس
این رویداد امروز یکشنبه ۲۳آبان ۱۴۰۰همزمان با سالروز ولادت امام حسن عسگری (ع) در سه سالن اجتماعات واحد چالوس در حال برگزاریست
🔶پس از ارسال 203 ایده از سراسر ایران و ارزیابی اولیه ایده ها در دبیرخانه رویداد ایده بازار گردشگری 74 ایده به مرحله داوری رسیده که در این مرحله هر فردی در قالب بوم مدل کسب و کار به مدت 7 دقیقه از ایده خود دفاع می کند.
♦️قابل ذکر است
🇮🇷با توجه به شرایط کرونا، افرادی که قادر به دفاع حضوری را نبودند در قالب دفاع برخط و از طریق سامانه دان امکان دفاع از ایده ها برایشان حاصل شد.
با ما باشید
@IAzadUn
این رویداد امروز یکشنبه ۲۳آبان ۱۴۰۰همزمان با سالروز ولادت امام حسن عسگری (ع) در سه سالن اجتماعات واحد چالوس در حال برگزاریست
🔶پس از ارسال 203 ایده از سراسر ایران و ارزیابی اولیه ایده ها در دبیرخانه رویداد ایده بازار گردشگری 74 ایده به مرحله داوری رسیده که در این مرحله هر فردی در قالب بوم مدل کسب و کار به مدت 7 دقیقه از ایده خود دفاع می کند.
♦️قابل ذکر است
🇮🇷با توجه به شرایط کرونا، افرادی که قادر به دفاع حضوری را نبودند در قالب دفاع برخط و از طریق سامانه دان امکان دفاع از ایده ها برایشان حاصل شد.
با ما باشید
@IAzadUn
#بازنشستگی_همکاران
بازنشستگی فصل تازه ای از حیات و آغازی بر زندگی دیگر است.
جناب آقای حمید کاظمی از همکاران محترم #دانشگاه_آزاد_اسلامی واحد #چالوس #بازنشسته شدنتان مبارک .
اعضاء و مدیران گروه IAU
🌺🌺🌺
اخبار دانشگاه آزاد IAU
https://t.me/IAzadUN
بازنشستگی فصل تازه ای از حیات و آغازی بر زندگی دیگر است.
جناب آقای حمید کاظمی از همکاران محترم #دانشگاه_آزاد_اسلامی واحد #چالوس #بازنشسته شدنتان مبارک .
اعضاء و مدیران گروه IAU
🌺🌺🌺
اخبار دانشگاه آزاد IAU
https://t.me/IAzadUN
◼️"انالله واناالیه راجعون"◾️
درگذشت مرحوم《 غلامرضا عراقی 》 همکار هیات علمی واحد #چالوس را به خانواده آن مرحوم و همکاران تسلیت می گوییم.
شادی روحش صلوات و فاتحه
اعضاء و مدیران گروه IAU
اخبار دانشگاه آزاد IAU
t.me/IAzadUn
درگذشت مرحوم《 غلامرضا عراقی 》 همکار هیات علمی واحد #چالوس را به خانواده آن مرحوم و همکاران تسلیت می گوییم.
شادی روحش صلوات و فاتحه
اعضاء و مدیران گروه IAU
اخبار دانشگاه آزاد IAU
t.me/IAzadUn