IRAN 24 Live🚨
80 subscribers
47.1K photos
39.7K videos
954 files
152K links
#########
IRAN/World 24 Live #IRAN #WORLD
🔴 بخش خبر زنده #########
#RealNews #ایران #جهان #اخبارراستین
#Persian #English
_________________
Iran Freedom List لیست رهایی ایران
@IranFreedomList

_________________
Download Telegram
Forwarded from Iranwire
🔹 روایت‌های سپیده قلیان از زندان (بخش یازدهم)؛ تک نویسی و کابل برای خیارشور

نفهمیدم کی خوابم برد. نصف شب وقتی داشتم جیغ می‌کشیدم، از خواب بیدارم کرد. هنوز سرم روی پایش بود. خواب دیده بودم با لباس آبی از پرتگاه افتاده‌ام. تقریباً هر شب این خواب را می‌دیدم. بیدار که شدم، گفتم: «مکیه امروزم داره تموم می‌شه؟»

بعد خندیدم. او هم از سر شیطنت کمی خندید. شروع کردم بلند بلند خاطره تعریف کردن و رقصیدن. هی خندید، هی خندید، بعد خوابمان برد.

یکهو با صدای باز شدن در سلول از خواب پریدیم. هر دوتای ما را بردند برای بازجویی. وقتی برگشتم، دیدم مکیه بیدار است. گفت «چرا این قدر طول کشید؟ من خیلی وقته برگشته‌ام.»

گفتم: «نمی‌دونم، همیشه همینه برای من.»

گفت: «شام نخوردم تا بیای.»

در ظرف غذا را باز کردیم. دم‌دم‌های اذان صبح بود. غذای دوشنبه‌شب‌ها چهار قرص فلافل بود و یک خیارشور کوچک. مکیه چشمش که به غذا افتاد، گفت: «چرا خیارشور نداره؟» من گفتم: «ای بابا، مکیه تو فکر خیارشوری؟»

بعد به شوخی گفتم: «جمع کن بابا! بعد می‌گی ما شب‌ها از گرسنگی خوابمون نمی‌بره. تو که خیلی پر توقعی!»

داشتیم می‌خندیدیم که دوباره در باز شد. مرا دوباره برای بازجویی بردند.

ادامه بخش یازدهم از روایت سپیده قلیان از زندان را اینجا بخوانید👇

#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_می‌کشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه


@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹 روایت‌های سپیده قلیان از زندان (بخش شانزدهم)؛ تباهی در صف قرص

«سمیه آلبوغبیش» در آذر ۱۳۹۸ به خاطر رقصیدن، به دفتر ریاست زندان احضار و پس از برخوردهای وحشیانه، به مدت سه روز با پابند به قرنطینه منتقل شد. سمیه در سیزدهمین سال حبسش، از شدت عصبانیت با ملافه‌ای که زیر پایش بود، اقدام به خودکشی کرد.

مامورانی که با رصد دوربین‌ها در عرض ۱۰ثانیه به رقص سمیه پی برده بودند، تا ۱۰ دقیقه بعد از اقدامش متوجه خودکشی او نشده بودند. او در نهایت با کمک پزشک از مرگ نجات یافت.

صورت کبود سمیه از تصاویر فراموش‌ نشدنی زندان «سپیدار» است. صورت کبود با زنجیرهایی به پایش در حالی که با ملافه‌ دور گردن روی کف قرنطینه ولو شده بود و پزشک زندان فریاد می‌زد که خودش را کشته است، نماد زندگی سیاه زنان سپیدار است. او شاداب‌ترین زندانی سپیدار بود، در حالی که تنها به خاطر یک پرونده‌سازی داشت سیزدهمین سال حبس خود را سپری می‌کرد. آری این او بود که فریاد می‌زد:

«بس کنید! دیگر نمی‌توانم…»

سمیه دو روز بعد از خودکشی به بیمارستان روانی اهواز منتقل شد. هرچه التماس کرد که مرا ببخشید، دیگر نه می‌رقصم، نه می‌خندم و نه خودکشی می‌کنم، بی‌فایده بود. پس از آن، در صف قرص تباه شد. مشت‌مشت داروی اعصاب به همان چیزی تبدیلش کرد که «میرزا» و «پیرایش» می‌خواستند.


بخش شانزدهم از روایت سپیده قلیان از زندان را اینجا بخوانید👇

#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_می‌کشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه



@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹 طرح‌های سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هشتم، معصومه سعیداوی

«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفت‌تپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت می‌کشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین‌ حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایت‌ها، علاوه بر دادن تصویری بی‌واسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نام‌هایی می‌کند که اسارت آن‌ها، هم‌چون زندگی‌شان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.

روایت‌های ۱۹گانه کتاب، که پیش‌تر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام می‌شود که خانم قلیان در روایت‌ها به نام آن‌ها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلو‌ها را در این وبلاگ منتشر می‌کنیم. «ایران‌وایر» پیش‌تر نسخه کامل پی‌دی‌اف این کتاب را این‌جا منتشر کرده است.

تابلوی نهم / معصومه سعیداوی

«معصومه سعیداوی»، مادری است جنوبی که مادر همه‌مان است. من هم دختر کسی هستم؛ «معصومه‌ سیاه‌پوش.»

مادری که نه نامش را کسی می‌داند و نه تصویرش جز مستندهای صداوسیما از جایی پخش شده است؛ مادران داغ‌دار بی‌نام و نشان.

تابلوی نهم از طرح‌های سپیده قلیان را اینجا ببینید👇

#سپیده_قلیان #تیلاپیا_خون_هورالعظیم_را_هورت_می‌کشد #روایت_سپیده_قلیان_از_زندان #اطلاع_رسانی #زندانیان_سیاسی #زندان_اهواز #شکنجه


@Farsi_Iranwire