پس از آنکه تلاشهای روباه حیلهگر هفت تپه ممد خنیفر برای کسب همراهی از سوی کعب عمیر با در بسته مواجه شد،(البته حق التبیلغ و فریب کارگران که یک مبلغ درشت بود رو گرفت) این چهره فتنهگر در اقدامی که به نظر میرسد با هدف تطهیر و مصونسازی فعالیتهای مسئلهدار خود صورت گرفته، به دیدار امام جمعه شتافت. این اقدام در حالی انجام میشود که پیشینه رفتارهای او و نقشش در ایجاد تفرقه و آشوب در میان کارگران هفت تپه، همواره مورد انتقاد جدی بوده است.
حضور عوامل اصلی فتنهها و ایجاد چنددستگی درمیان کارگران و هتاکی و فحاشی به فعالین واقعی با همراهی نوچه هایش منصور رش، جعاوله داودی و چشمه خاور، در این دیدار، بیش از پیش بر ابهامات و تردیدها افزوده است.
این افراد که بارها به عنوان چهرههای مسبب اختلافات و خیانت به منافع کارگران هفت تپه شناخته شدهاند، این بار در حرکتی قابل تامل، به دستبوسی امام جمعه روی آوردهاند.
این دیدار، به جای آنکه نشانهای از تغییر رویکرد یا پذیرش مسئولیت از سوی این افراد باشد، بیشتر تلاشی برای استفاده از جایگاه و نفوذ امام جمعه به منظور سرپوش گذاشتن بر اقدامات گذشته و ایجاد حاشیه امن برای فعالیتهای آتی به نظر میرسد.
کارگران هفت تپه که همواره از تفرقهافکنیها و بازیهای پشت پرده این افراد متضرر شدهاند، با دیده تردید و انتقاد به این تحرکات مینگرند و بعید است که این دستبوسیهای ظاهری بتواند زخمهای عمیق ناشی از بیاعتمادی و تفرقه را التیام بخشد.
باید منتظر ماند و دید که آیا این تلاش برای تطهیر، خواهد توانست افکار عمومی و به ویژه جامعه کارگری هفت تپه را تحت تاثیر قرار دهد یا اینکه ماهیت واقعی این اقدامات، همچنان بر همگان آشکار خواهد ماند. آنچه مسلم است، کارگران هوشیار هفت تپه به خوبی آگاهند که منافعشان در گرو وحدت و همدلی است نه در بازیهای سیاسی و تلاش برای کسب مشروعیت کاذب از طریق دستبوسیهای مصلحتی.
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
حضور عوامل اصلی فتنهها و ایجاد چنددستگی درمیان کارگران و هتاکی و فحاشی به فعالین واقعی با همراهی نوچه هایش منصور رش، جعاوله داودی و چشمه خاور، در این دیدار، بیش از پیش بر ابهامات و تردیدها افزوده است.
این افراد که بارها به عنوان چهرههای مسبب اختلافات و خیانت به منافع کارگران هفت تپه شناخته شدهاند، این بار در حرکتی قابل تامل، به دستبوسی امام جمعه روی آوردهاند.
این دیدار، به جای آنکه نشانهای از تغییر رویکرد یا پذیرش مسئولیت از سوی این افراد باشد، بیشتر تلاشی برای استفاده از جایگاه و نفوذ امام جمعه به منظور سرپوش گذاشتن بر اقدامات گذشته و ایجاد حاشیه امن برای فعالیتهای آتی به نظر میرسد.
کارگران هفت تپه که همواره از تفرقهافکنیها و بازیهای پشت پرده این افراد متضرر شدهاند، با دیده تردید و انتقاد به این تحرکات مینگرند و بعید است که این دستبوسیهای ظاهری بتواند زخمهای عمیق ناشی از بیاعتمادی و تفرقه را التیام بخشد.
باید منتظر ماند و دید که آیا این تلاش برای تطهیر، خواهد توانست افکار عمومی و به ویژه جامعه کارگری هفت تپه را تحت تاثیر قرار دهد یا اینکه ماهیت واقعی این اقدامات، همچنان بر همگان آشکار خواهد ماند. آنچه مسلم است، کارگران هوشیار هفت تپه به خوبی آگاهند که منافعشان در گرو وحدت و همدلی است نه در بازیهای سیاسی و تلاش برای کسب مشروعیت کاذب از طریق دستبوسیهای مصلحتی.
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
🌹در آستانه روز جهانی کارگر🌹
خورشید همیشه زیر ابر نمی ماند
هفت تپه برای مدت زیادی یک امید بود. هفت تپه مثل قلب پرشوری بود که با ضربان بالا میزد و از زندگی میگفت. هفت تپه رژه کارگران و همکاران متحد و معترض بود که از شوش و کرخه و اهواز تا کارخانجات خوزستان و سراسر کشور یک الگو بود. هفت تپه را کارگران و فعالینی هفت تپه نامدار کردند که ریگی به کفش شان نبود. دنبال مقام و سهم و فساد نبودند. هفت تپه سنگر دفاع از اعتراض و خواستهای کارگران سراسر کشور بود. هفت تپه اولین صدای حمایت از اعتصاب کارگران علیه بیحقوقی بود. هفت تپه همیشه همراه مردم زحمتکشی بود که نان و آزادی میخواستند. هفت تپه و سنگرش جای کسانی بود که شرافت کارگری را معنی کردند.
هفت تپه دوست و یاور بیشمار داشت اما کم دشمن نادان هم نداشت. چه آنهایی که عملکرد هفت را خوش نداشتند و چه دشمنان شناسنامه داری که سرکوب هفت تپه ای ها را وظیفه خود میدانستند. در هفت تپه خودفروشی و آدم فروشی هم رواج داشت. افراد بی مایه و منفعت طلب و چاپلوس که بغل دستی را به پست و مقامی تا گرفتن جیرنگی فروختند. کسانی از پشت خنجر زدند اما نفهمیدند که قبل از بقیه خود را نابود کردند.
در هفت تپه تحریک و بازی قومی یک کارت در دست اسدبیگ ها و نیروهای دولتی و غیر دولتی و افراد بی عقل و متعصبی بوده است که همیشه بازیچه دست این و آن بودند. اما با هشیاری و درایت کارگران و فعالان مسئول هر بار این توطئه ها نقش بر آب شدند. با اینحال این اواخر عده ای مزدور باز دست به تحریک زدند تا کارگر هفت تپه را بد نام کنند و جیره شان را بگیرند.
در سالهای اخیر در هفت تپه روز کارگر را جشن می گرفتیم. جمع میشدیم تا بگوییم کارگر در کره خاکی باید کار کند تا دنیا سرپا بماند و زندگی جریان داشته باشد. کارگران در این روز میگویند ما یک دشمن بیشتر نداریم و آن سرمایه داران فاسدی هستند که از حاصل کار ما برای خود بهشت را روی زمین ساختند و ما را به بردگی و فقر و نداری محکوم کردند. در این روز کارگران از اختلافات قومی و دینی و ملی حرف نمیزنند از اتحاد جهانی شان برای آزادی حرف میزنند.
در آستانه روز کارگر نیاز به همدلی و همبستگی کارگری داریم. نیاز به اتحاد و احقاق حق داریم. نیاز به طرد تقابلهای ضد کارگری و توطئه گرانه قومی داریم. نیاز به شعار هویتی «کارگر هفت تپه اتحاد اتحاد» داریم. نه فقط کارگر هفت تپه بلکه در سراسر کشور و دنیا نیاز به همبستگی جهانی کارگران داریم.
همکاران، خورشید همیشه زیر ابر نمیماند. خورشید هفت تپه لازمست با گرمای اتحاد و برادری و خواهری بالا بیاید. قدر داشته هایمان را بدانیم و به آینده امیدوار باشیم. به استقبال روز کارگر برویم و قلبها و دستهایمان را در دست هم بگذاریم. اتحاد کارگری تنها نیروی ماست. روز کارگر به همکاران و کارگران ایران و سراسر جهان مبارک باد!
پیام همکار
خورشید همیشه زیر ابر نمی ماند
هفت تپه برای مدت زیادی یک امید بود. هفت تپه مثل قلب پرشوری بود که با ضربان بالا میزد و از زندگی میگفت. هفت تپه رژه کارگران و همکاران متحد و معترض بود که از شوش و کرخه و اهواز تا کارخانجات خوزستان و سراسر کشور یک الگو بود. هفت تپه را کارگران و فعالینی هفت تپه نامدار کردند که ریگی به کفش شان نبود. دنبال مقام و سهم و فساد نبودند. هفت تپه سنگر دفاع از اعتراض و خواستهای کارگران سراسر کشور بود. هفت تپه اولین صدای حمایت از اعتصاب کارگران علیه بیحقوقی بود. هفت تپه همیشه همراه مردم زحمتکشی بود که نان و آزادی میخواستند. هفت تپه و سنگرش جای کسانی بود که شرافت کارگری را معنی کردند.
هفت تپه دوست و یاور بیشمار داشت اما کم دشمن نادان هم نداشت. چه آنهایی که عملکرد هفت را خوش نداشتند و چه دشمنان شناسنامه داری که سرکوب هفت تپه ای ها را وظیفه خود میدانستند. در هفت تپه خودفروشی و آدم فروشی هم رواج داشت. افراد بی مایه و منفعت طلب و چاپلوس که بغل دستی را به پست و مقامی تا گرفتن جیرنگی فروختند. کسانی از پشت خنجر زدند اما نفهمیدند که قبل از بقیه خود را نابود کردند.
در هفت تپه تحریک و بازی قومی یک کارت در دست اسدبیگ ها و نیروهای دولتی و غیر دولتی و افراد بی عقل و متعصبی بوده است که همیشه بازیچه دست این و آن بودند. اما با هشیاری و درایت کارگران و فعالان مسئول هر بار این توطئه ها نقش بر آب شدند. با اینحال این اواخر عده ای مزدور باز دست به تحریک زدند تا کارگر هفت تپه را بد نام کنند و جیره شان را بگیرند.
در سالهای اخیر در هفت تپه روز کارگر را جشن می گرفتیم. جمع میشدیم تا بگوییم کارگر در کره خاکی باید کار کند تا دنیا سرپا بماند و زندگی جریان داشته باشد. کارگران در این روز میگویند ما یک دشمن بیشتر نداریم و آن سرمایه داران فاسدی هستند که از حاصل کار ما برای خود بهشت را روی زمین ساختند و ما را به بردگی و فقر و نداری محکوم کردند. در این روز کارگران از اختلافات قومی و دینی و ملی حرف نمیزنند از اتحاد جهانی شان برای آزادی حرف میزنند.
در آستانه روز کارگر نیاز به همدلی و همبستگی کارگری داریم. نیاز به اتحاد و احقاق حق داریم. نیاز به طرد تقابلهای ضد کارگری و توطئه گرانه قومی داریم. نیاز به شعار هویتی «کارگر هفت تپه اتحاد اتحاد» داریم. نه فقط کارگر هفت تپه بلکه در سراسر کشور و دنیا نیاز به همبستگی جهانی کارگران داریم.
همکاران، خورشید همیشه زیر ابر نمیماند. خورشید هفت تپه لازمست با گرمای اتحاد و برادری و خواهری بالا بیاید. قدر داشته هایمان را بدانیم و به آینده امیدوار باشیم. به استقبال روز کارگر برویم و قلبها و دستهایمان را در دست هم بگذاریم. اتحاد کارگری تنها نیروی ماست. روز کارگر به همکاران و کارگران ایران و سراسر جهان مبارک باد!
پیام همکار
هفت تپه-کانال مستقل کارگران pinned «🌹در آستانه روز جهانی کارگر🌹 خورشید همیشه زیر ابر نمی ماند هفت تپه برای مدت زیادی یک امید بود. هفت تپه مثل قلب پرشوری بود که با ضربان بالا میزد و از زندگی میگفت. هفت تپه رژه کارگران و همکاران متحد و معترض بود که از شوش و کرخه و اهواز تا کارخانجات خوزستان و…»