#اختصاصی_راسویاب
‼️بایدن برای جمهوری اسلامی؛ آب یا سراب!
(قسمت پایانی)
🔸واقعیت ها و ارزیابی وضعیت:
• دوران چهارساله ترامپ و کرونا و مجموعه تحولات دیگر؛ روی همه پارامترها تاثیرگذار بوده است. شرایط جمهوری اسلامی نیز ـ چه در عرصه داخلی و چه در عرصه منطقهای و بینالمللی ـ دچار تغییرات «بی بازگشت» شده است. ...
🔴این #انقلابیست_تا_پیروزی
🆔 @Rasuyab
🆔 @Rasuyab2
🆔 @Kashef_Rasu
‼️بایدن برای جمهوری اسلامی؛ آب یا سراب!
(قسمت پایانی)
🔸واقعیت ها و ارزیابی وضعیت:
• دوران چهارساله ترامپ و کرونا و مجموعه تحولات دیگر؛ روی همه پارامترها تاثیرگذار بوده است. شرایط جمهوری اسلامی نیز ـ چه در عرصه داخلی و چه در عرصه منطقهای و بینالمللی ـ دچار تغییرات «بی بازگشت» شده است. ...
🔴این #انقلابیست_تا_پیروزی
🆔 @Rasuyab
🆔 @Rasuyab2
🆔 @Kashef_Rasu
#اختصاصی_راسویاب
‼️بایدن برای جمهوری اسلامی؛ آب یا سراب!
(قسمت پایانی)
🔸واقعیت ها و ارزیابی وضعیت:
• دوران چهارساله ترامپ و کرونا و مجموعه تحولات دیگر؛ روی همه پارامترها تاثیرگذار بوده است. شرایط جمهوری اسلامی نیز ـ چه در عرصه داخلی و چه در عرصه منطقهای و بینالمللی ـ دچار تغییرات «بی بازگشت» شده است.
• جمهوری اسلامی؛ در چهارسال گذشته به دلیل تحریمها و ضربات ناشی از آن و سلسله اعتراضات ۹۶ تا ۹۸ و ضرباتی که در عمق استراتژیک خورده است؛ در آستانه ۲۰۲۱ در گرداب مشکلات و بحران های اجتماعی و اقتصادی و بحرانهای منطقهای و بینالمللیاش، به نقطه «بازگشت ناپذیری» رسیده است. عنصر کلیدی و پایهای این وضعیت برای جمهوری اسلامی، آمریکا و ترامپ نبوده است. به عبارتی این مشکلات را ترامپ ایجاد نکرده که با رفتن آن و آمدن بایدن حل شود؛ از این رو، قواعد بازی برای جمهوری اسلامی در تمامی عرصهها تغییر کرده و شرایط کیفاً جدیدی را بر نظام تحمیل کرده است. جمهوری اسلامی به صورت قانونمند و به اجبار، در یک مسیر یک طرفه و بی بازگشت، به سمت سرنگونی به پیش می رود.
• به اختصار، « بازگشت به دوران اوباما برای جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست»، نتیجه انتخابات آمریکا و آمدن بایدن، معنیاش این نیست که جمهوری اسلامی برای چند سال دیگر می تواند زمان بخرد، چرا که جمهوری اسلامی، از نقطه درهمشکستگی ـ در تمامیتش ـ عبور کرده و بایدن و سیاست مماشات نیز دیگر نمیتوانند درد جمهوری اسلامی را التیام بخشیده و مفری برای خروج از بحرانهایش پیدا کنند.
• در چنین شرایطی؛ به دلیل عملکرد عارضه ناباوری به سرنگونی و حاکمیت نقد دستگاه سرکوب؛ تهديد تفكر و ذهنيت سياسي و استراتژيك ما این است که جامعه را همچنان در موقعیت انقلابی و جمهوری اسلامی را در وضعیت سرنگونی نبینیم و دچار این عارضه شویم که ممکن است که جمهوری اسلامی 4 سال ديگر ميدان و فضا و عمر ِافزوده پيدا كرده است.
• فاکتها و تمامی انعکاسات که بحث آن شد؛ نشان مي دهد بایدن و سیاست مماشات نمی تواند طناب نجات جمهوری اسلامی از سرنگونی باشد. به عکس فاکتها نشان میدهد که دوره بایدن نه تنها پایان دوره تحریمها و آشتیکنان غرب با جمهوری اسلامی نخواهد بود به عکس نشان میدهد که همچنان فرصتهای جدیدی را می تواند برای مقاومت و مردم ما در مسیر سرنگونی فراهم خواهد کرد.
• تضادهای رژٰیم و غرب به دلیل ماهیت وعملکرد جمهوری اسلامی به رغم هر فرار و نشیب تاکتیکی؛ یک تضاد تشدید شونده است. (نمونه برجام- دادگاه اسدی – نامه گزارشگران- محکومیت نقض حقوق بشر – واکنش به اعدام روحالله زم و ... همه نشان میدهد که روح حاکم بر مناسبات این دو تضاد است و نه وحدت)
• عنصر پایه و مبنا عوامل داخلی است و نه عنصر خارجی (بایدن) / این عنصر مبنایی از یک سو تابع عملکرد جمهوری اسلامی و خامنهای است که تا هرجا که بتواند برای حفظ نظام؛ خط انقباض؛ سرکوب؛ هستهای و قدرت منطقهای را دنبال می کند و بدون هیچ شکافی؛ مسؤل تمامی بدبختی مردم ایران است. از سوی دیگر تابع مقاومت ومردم و قیامی است که حیات جمهوری اسلامی را تهدید می کند.
• شرط خارجی تابع و تاثیر پذیر از مبنای داخلی بوده و در ارتباط با آن عمل می کند. برای مثال کافیست که قیام 96 و قیام 98 و به موازات آن قیام مردم عراق و لبنان را از چهارسال دوران ترامپ حذف کنیم؛ در این صورت خواهیم دید که تاکجا عملکرد ترامپ از آنها تاثیر پذیرفته است. در دوره بایدن نیز به رغم هر تمایلی باید گفت که این مقاومت وعملکرد مردم و شورشها و قیامهاست که روی نقشه مسیر معادلات و مبادلات غرب با جمهوری اسلامی تاثیر می گذارد.
• هنگامی که ملتی و مقاومتی بار و تعهد سرنگونی این جمهوری اسلامی به هر قیمت را روی دوش خود می گذارند؛ چه باک و بیمی از حوادث دارند؟ هنگامی که ملتی اراده می کند که نظامی را سرنگون کند؛ هیچ چیز مطلقا هیچ چیزی نمی تواند مانع تحقق آن شود.در این صورت نه تنها اسیر دود و دم و تبلیغات نمی شود به عکس بر ایمان خود و تاثیر گذاری خود می افزاید.
• هیچ انقلابی بدون پرداخت هزینه مورد نیازش تحقق نیافته است. کافیست که ما قدرت ِ دیدن ِ حقایق را به عزم جزم خود برای سرنگونی همراه با انتخاب برای پرداخت هزینه انقلاب در هم ضرب کنیم.
‼️بایدن برای جمهوری اسلامی؛ آب یا سراب!
(قسمت پایانی)
🔸واقعیت ها و ارزیابی وضعیت:
• دوران چهارساله ترامپ و کرونا و مجموعه تحولات دیگر؛ روی همه پارامترها تاثیرگذار بوده است. شرایط جمهوری اسلامی نیز ـ چه در عرصه داخلی و چه در عرصه منطقهای و بینالمللی ـ دچار تغییرات «بی بازگشت» شده است.
• جمهوری اسلامی؛ در چهارسال گذشته به دلیل تحریمها و ضربات ناشی از آن و سلسله اعتراضات ۹۶ تا ۹۸ و ضرباتی که در عمق استراتژیک خورده است؛ در آستانه ۲۰۲۱ در گرداب مشکلات و بحران های اجتماعی و اقتصادی و بحرانهای منطقهای و بینالمللیاش، به نقطه «بازگشت ناپذیری» رسیده است. عنصر کلیدی و پایهای این وضعیت برای جمهوری اسلامی، آمریکا و ترامپ نبوده است. به عبارتی این مشکلات را ترامپ ایجاد نکرده که با رفتن آن و آمدن بایدن حل شود؛ از این رو، قواعد بازی برای جمهوری اسلامی در تمامی عرصهها تغییر کرده و شرایط کیفاً جدیدی را بر نظام تحمیل کرده است. جمهوری اسلامی به صورت قانونمند و به اجبار، در یک مسیر یک طرفه و بی بازگشت، به سمت سرنگونی به پیش می رود.
• به اختصار، « بازگشت به دوران اوباما برای جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست»، نتیجه انتخابات آمریکا و آمدن بایدن، معنیاش این نیست که جمهوری اسلامی برای چند سال دیگر می تواند زمان بخرد، چرا که جمهوری اسلامی، از نقطه درهمشکستگی ـ در تمامیتش ـ عبور کرده و بایدن و سیاست مماشات نیز دیگر نمیتوانند درد جمهوری اسلامی را التیام بخشیده و مفری برای خروج از بحرانهایش پیدا کنند.
• در چنین شرایطی؛ به دلیل عملکرد عارضه ناباوری به سرنگونی و حاکمیت نقد دستگاه سرکوب؛ تهديد تفكر و ذهنيت سياسي و استراتژيك ما این است که جامعه را همچنان در موقعیت انقلابی و جمهوری اسلامی را در وضعیت سرنگونی نبینیم و دچار این عارضه شویم که ممکن است که جمهوری اسلامی 4 سال ديگر ميدان و فضا و عمر ِافزوده پيدا كرده است.
• فاکتها و تمامی انعکاسات که بحث آن شد؛ نشان مي دهد بایدن و سیاست مماشات نمی تواند طناب نجات جمهوری اسلامی از سرنگونی باشد. به عکس فاکتها نشان میدهد که دوره بایدن نه تنها پایان دوره تحریمها و آشتیکنان غرب با جمهوری اسلامی نخواهد بود به عکس نشان میدهد که همچنان فرصتهای جدیدی را می تواند برای مقاومت و مردم ما در مسیر سرنگونی فراهم خواهد کرد.
• تضادهای رژٰیم و غرب به دلیل ماهیت وعملکرد جمهوری اسلامی به رغم هر فرار و نشیب تاکتیکی؛ یک تضاد تشدید شونده است. (نمونه برجام- دادگاه اسدی – نامه گزارشگران- محکومیت نقض حقوق بشر – واکنش به اعدام روحالله زم و ... همه نشان میدهد که روح حاکم بر مناسبات این دو تضاد است و نه وحدت)
• عنصر پایه و مبنا عوامل داخلی است و نه عنصر خارجی (بایدن) / این عنصر مبنایی از یک سو تابع عملکرد جمهوری اسلامی و خامنهای است که تا هرجا که بتواند برای حفظ نظام؛ خط انقباض؛ سرکوب؛ هستهای و قدرت منطقهای را دنبال می کند و بدون هیچ شکافی؛ مسؤل تمامی بدبختی مردم ایران است. از سوی دیگر تابع مقاومت ومردم و قیامی است که حیات جمهوری اسلامی را تهدید می کند.
• شرط خارجی تابع و تاثیر پذیر از مبنای داخلی بوده و در ارتباط با آن عمل می کند. برای مثال کافیست که قیام 96 و قیام 98 و به موازات آن قیام مردم عراق و لبنان را از چهارسال دوران ترامپ حذف کنیم؛ در این صورت خواهیم دید که تاکجا عملکرد ترامپ از آنها تاثیر پذیرفته است. در دوره بایدن نیز به رغم هر تمایلی باید گفت که این مقاومت وعملکرد مردم و شورشها و قیامهاست که روی نقشه مسیر معادلات و مبادلات غرب با جمهوری اسلامی تاثیر می گذارد.
• هنگامی که ملتی و مقاومتی بار و تعهد سرنگونی این جمهوری اسلامی به هر قیمت را روی دوش خود می گذارند؛ چه باک و بیمی از حوادث دارند؟ هنگامی که ملتی اراده می کند که نظامی را سرنگون کند؛ هیچ چیز مطلقا هیچ چیزی نمی تواند مانع تحقق آن شود.در این صورت نه تنها اسیر دود و دم و تبلیغات نمی شود به عکس بر ایمان خود و تاثیر گذاری خود می افزاید.
• هیچ انقلابی بدون پرداخت هزینه مورد نیازش تحقق نیافته است. کافیست که ما قدرت ِ دیدن ِ حقایق را به عزم جزم خود برای سرنگونی همراه با انتخاب برای پرداخت هزینه انقلاب در هم ضرب کنیم.