نیمه شب، زمانی رادیو را روشن کردم که سه چهار دقیقه به پایان داستانی بود که منوچهر نوذری در برنامه راه شب تعریف میکرد. داستان ماجرای مردی بيگناه که مردم شهر گمان گناهکار بودن وی را داشتند و چون او از نگاهشان دارای #ژن_معیوب (تیره پوست) بود، او را مورد آزار و اذیت قرار دادند.
تراژدی داستان این بود که بیگناهی او به اثبات رسیده بود و بزرگان آن دیار تصمیم به اعدام او گرفته بودند.
عذاب وجدان عمومی به سراغ مردم آن شهر آمده بود. با اینکه بيگناهی او محرز شده بود اما نمیدانم به چه دلیلی او را به دار آویختند ولی میتوانم حدس بزنم که سرانجام راه رفتن روی اعصاب مردمی که خود را ژن مرغوب میدانستند و نیز نگرانی از بیداری وجدان شهروندان دیگری که آنان هم ژن معیوب داشتند اما آن متهم را بهخاطر برداشت اشتباه آزار و اذيت کرده بودند، بزرگان یا همان ژن مرغوب ها هیچ راهی جز به دار آویختن آن فرد نداشتهاند.
چرا این خاطره را مرور کردم؟! ژن های مرغوب در این داستان، اشراف، سادات و شاهزادگان قجری بودند و آن فرد که بیگناه مجازات شد #محمدرضاشاه پهلوی بود که مانند من و شما شجرهنامهای نداشت و از سوی خداوند (البته از نوع متعالش) منسوب نشده بود. کسی بود که کار میکرد و فرودستان جامعه را از قعر تاریخ برمیکشید و سینه سپر میکرد و راست راست جلوی اشراف و سادات راه میرفت و… همین باعث شده بود روی مخ ژنهای مرغوب –که از طرف خداوند حکيم تاییدیه دارند– برود. چه معنی دارد که ژن های مرغوب، محتاج راست و ریس کردن کارها از سوی یک ژن معیوب باشند؟! چه معنی دارد که یک فرد یکلا قبا، ریاست افراد چند لا قبا را بر عهده بگیرد و آن کاپیتانی باشد که بتواند از میان هزاران بلا و طوفان، کشتی را به ساحل امن برساند؟! خب معلوم است که رسم جهان این است که بزرگان در صدر مجلس بنشینند و اگر دیگری بر صدر نشست، باعث عصبانیت بزرگان خواهد شد و… و سرانجام عصبانیت آنان منجر به انقلاب شوم ۵٧ شد.
البته میبینیم گاهی برخی از آنان در درونشان موجود مرموزی به نام وجدان شروع به فعالیت میکند و باعث عذابشان شده و برای خاموش کردن خشم فرودستان جامعه، بهطور گذرا گفتند و میگویند که «بله! محمد رضا شاه پهلوی میهن پرست بود، شرم و حیا داشت، از کشتار مردم وحشت داشت، ایران را از چاه فلاکت به دنیای مدرن پرتاب کرد و…» اما در دل خوشحالند که حکومت به برگزیدگان خداوند که اصل و نسب و شجره نامه دارند رسید و از کف فرزندان #بزرگ_سرباز_ایران_رضا_شاه بیرون رفت. آخر چه معنی دارد که صدر و ذیل معلوم نباشد؟! چه معنی دارد که #سربازشاه شود؟! چه معنی دارد که #شاه_سرباز باشد؟!
آری، منوچهر نوذری داشت میگفت که گاهی سران یک ملت، برای کسب آرامش و رهایی از عذابی که بهخاطر گناه گرفتارش بودند، تنها راه چاره را در «ذبح نماد حقیقت، نماد راستی و درستی» میبینند. داشت میگفت…
پ.ن: یک معذرت خواهی به همراهان بدهکارم. در پست چند روز پیش (جان ترامپ در خطر است) اشاره به خاطرهای از منوچهر نوذری کردم. دوستان تماس میگرفتند که کدام مطلب را میگفتی؟! مطلب بالا را پیش از بزرگداشت شاهان پهلوی نوشته بودم ولی متاسفانه فراموش کردم در کانال بفرستم. و از این همراهان تلگرام سپاسگزارم که حواسشان کاملا جمع است.🌹💙
@KhiresarMotamared
تراژدی داستان این بود که بیگناهی او به اثبات رسیده بود و بزرگان آن دیار تصمیم به اعدام او گرفته بودند.
عذاب وجدان عمومی به سراغ مردم آن شهر آمده بود. با اینکه بيگناهی او محرز شده بود اما نمیدانم به چه دلیلی او را به دار آویختند ولی میتوانم حدس بزنم که سرانجام راه رفتن روی اعصاب مردمی که خود را ژن مرغوب میدانستند و نیز نگرانی از بیداری وجدان شهروندان دیگری که آنان هم ژن معیوب داشتند اما آن متهم را بهخاطر برداشت اشتباه آزار و اذيت کرده بودند، بزرگان یا همان ژن مرغوب ها هیچ راهی جز به دار آویختن آن فرد نداشتهاند.
چرا این خاطره را مرور کردم؟! ژن های مرغوب در این داستان، اشراف، سادات و شاهزادگان قجری بودند و آن فرد که بیگناه مجازات شد #محمدرضاشاه پهلوی بود که مانند من و شما شجرهنامهای نداشت و از سوی خداوند (البته از نوع متعالش) منسوب نشده بود. کسی بود که کار میکرد و فرودستان جامعه را از قعر تاریخ برمیکشید و سینه سپر میکرد و راست راست جلوی اشراف و سادات راه میرفت و… همین باعث شده بود روی مخ ژنهای مرغوب –که از طرف خداوند حکيم تاییدیه دارند– برود. چه معنی دارد که ژن های مرغوب، محتاج راست و ریس کردن کارها از سوی یک ژن معیوب باشند؟! چه معنی دارد که یک فرد یکلا قبا، ریاست افراد چند لا قبا را بر عهده بگیرد و آن کاپیتانی باشد که بتواند از میان هزاران بلا و طوفان، کشتی را به ساحل امن برساند؟! خب معلوم است که رسم جهان این است که بزرگان در صدر مجلس بنشینند و اگر دیگری بر صدر نشست، باعث عصبانیت بزرگان خواهد شد و… و سرانجام عصبانیت آنان منجر به انقلاب شوم ۵٧ شد.
البته میبینیم گاهی برخی از آنان در درونشان موجود مرموزی به نام وجدان شروع به فعالیت میکند و باعث عذابشان شده و برای خاموش کردن خشم فرودستان جامعه، بهطور گذرا گفتند و میگویند که «بله! محمد رضا شاه پهلوی میهن پرست بود، شرم و حیا داشت، از کشتار مردم وحشت داشت، ایران را از چاه فلاکت به دنیای مدرن پرتاب کرد و…» اما در دل خوشحالند که حکومت به برگزیدگان خداوند که اصل و نسب و شجره نامه دارند رسید و از کف فرزندان #بزرگ_سرباز_ایران_رضا_شاه بیرون رفت. آخر چه معنی دارد که صدر و ذیل معلوم نباشد؟! چه معنی دارد که #سربازشاه شود؟! چه معنی دارد که #شاه_سرباز باشد؟!
آری، منوچهر نوذری داشت میگفت که گاهی سران یک ملت، برای کسب آرامش و رهایی از عذابی که بهخاطر گناه گرفتارش بودند، تنها راه چاره را در «ذبح نماد حقیقت، نماد راستی و درستی» میبینند. داشت میگفت…
پ.ن: یک معذرت خواهی به همراهان بدهکارم. در پست چند روز پیش (جان ترامپ در خطر است) اشاره به خاطرهای از منوچهر نوذری کردم. دوستان تماس میگرفتند که کدام مطلب را میگفتی؟! مطلب بالا را پیش از بزرگداشت شاهان پهلوی نوشته بودم ولی متاسفانه فراموش کردم در کانال بفرستم. و از این همراهان تلگرام سپاسگزارم که حواسشان کاملا جمع است.🌹💙
@KhiresarMotamared