کلاس اول ابتدایی بودم (سال 49) و چون مدرسه پسرانه محله جای کافی نداشت (چون مردم تازه متوجه اهمیت درس خوندن که مختص #سادات_و_اربابان بود، شده بودند) دو تا کلاس درس در دبیرستان دخترانه باز کردن و ما دو خیابان بالاتر میرفتیم به دبیرستان دخترانه زهره.
معلم کلاس اول خانم امینی بود که زیاد به دانش آموزان رو نمیداد.
درست یادم هست که شلوار آبی کبریتی تنم بود.
یادم هست که دستم را بالا بردم که خانم میخام برم مستراب (چش جانم مستراح) اون موقع میگفتند نگید مستراب بگید توالت. تازه این کلمه باب شده بود.
یادم هست که به جای شاش میگفتند بگید #ادب. مثل الان که بعضی ها به گوه میگن پیپی. مثل حذف کردن بعضی از کلمات از لغتنامه!! آخه سادات خیلی خیلی تلاش میکنند که ما بردگان راه و رسم ادب را بیاموزیم!!
ادبم را تو شلوارم خالی کردم. خوبی شلوار کبریتی آبی این بود که خیسی اون پیدا نبود.
چون جای نشستنم در کلاس کنار پنجره بود، از پنجره دیدم که پسر عمه ام وارد مدرسه شد و رفت به دفتر مدرسه...
رسم بود که دانش آموزان با صف سر کلاس برن، چه در ابتدا و چه مابین زنگ ها، حتما دانش آموزان (که همه از عوام بودیم) به صف بشن و با نظم و ترتیب وارد کلاس درس بشیم.
اون موقع زنگ تفریح سوم به پایان رسیده بود و باید با نظم و انضباط میرفتیم سر کلاس...
خانم ناظم سر صف دو سه نفر را صدا کرد که بیان جایزه خودشون رو به خاطر درس خوندن بگیرند. خانم ناظم گفت علی محمدیان به خاطر سختکوشی و درس خوندن این جایزه را از طرف مدرسه بهش میدیم و همه کف زدن..
دخترا هم یکی دو تا نیشگون ازم گرفتند منتها نمیدونم چرا دماغ خودشون رو میگرفتن!!
همون موقع متوجه شدم که جایزه از طرف خانواده و توسط پسر عمه ام به مدرسه داده شده، منتها به علت کودنی ذاتی (#عوام_کالانعام بودن و وصل نبودن به شجره طیبه سادات) عمری گذشت که فهمیدم اون #جایزه_به_خاطر_شاشیدن بوده و هیچ وقت به کسی به خاطر نشاشیدن جایزه نمیدن، بلکه برعکس اگر هم جايزهایی داده میشه به خاطر شاشیدن یا گوه زدن هست.
در خبرها بود که میخان به #معصومه_قمی با #نام_سازمانی #مسیح_علینژاد جایزه بدن. جایزهای بابت گه زدن و شاشیدن، ببخشید اشتباه لپی تایپی کردم، به خاطر #ادب_زدن به تاریخ و فرهنگ ایران، بابت رودررو قرار دادن زنان ایران که در طول تاریخ هیچ وقت با همدیگر مشکل نداشتند و...
بخیل نیستیم و مبارکش باشه ولی موندم این خانم که معمولا دامن بر تن داره چطوری تونسته گه و شاشش، بازم ببخشید اشتباه لپی تایپی کردم، ادب خودش را پنهان کنه؟!
پ.ن: بیاد جایزه آزادی بیان #کاذب_زشت_کلام افتادم ولی کاذب خان در این سالها تونسته ادبش را با یک دوبنده که بر شلوارش نصب شده، تو شلوارش پنهان کنه، ولی مصی چطور اینکار را انجام میده؟!
معلومه که مصی شعبده بازی قهار هست که توانسته ادبش را در دامن خودش پنهان کنه، لذا جایزه حقش هست.
https://t.me/KhiresarMotamared/5014?single
معلم کلاس اول خانم امینی بود که زیاد به دانش آموزان رو نمیداد.
درست یادم هست که شلوار آبی کبریتی تنم بود.
یادم هست که دستم را بالا بردم که خانم میخام برم مستراب (چش جانم مستراح) اون موقع میگفتند نگید مستراب بگید توالت. تازه این کلمه باب شده بود.
یادم هست که به جای شاش میگفتند بگید #ادب. مثل الان که بعضی ها به گوه میگن پیپی. مثل حذف کردن بعضی از کلمات از لغتنامه!! آخه سادات خیلی خیلی تلاش میکنند که ما بردگان راه و رسم ادب را بیاموزیم!!
ادبم را تو شلوارم خالی کردم. خوبی شلوار کبریتی آبی این بود که خیسی اون پیدا نبود.
چون جای نشستنم در کلاس کنار پنجره بود، از پنجره دیدم که پسر عمه ام وارد مدرسه شد و رفت به دفتر مدرسه...
رسم بود که دانش آموزان با صف سر کلاس برن، چه در ابتدا و چه مابین زنگ ها، حتما دانش آموزان (که همه از عوام بودیم) به صف بشن و با نظم و ترتیب وارد کلاس درس بشیم.
اون موقع زنگ تفریح سوم به پایان رسیده بود و باید با نظم و انضباط میرفتیم سر کلاس...
خانم ناظم سر صف دو سه نفر را صدا کرد که بیان جایزه خودشون رو به خاطر درس خوندن بگیرند. خانم ناظم گفت علی محمدیان به خاطر سختکوشی و درس خوندن این جایزه را از طرف مدرسه بهش میدیم و همه کف زدن..
دخترا هم یکی دو تا نیشگون ازم گرفتند منتها نمیدونم چرا دماغ خودشون رو میگرفتن!!
همون موقع متوجه شدم که جایزه از طرف خانواده و توسط پسر عمه ام به مدرسه داده شده، منتها به علت کودنی ذاتی (#عوام_کالانعام بودن و وصل نبودن به شجره طیبه سادات) عمری گذشت که فهمیدم اون #جایزه_به_خاطر_شاشیدن بوده و هیچ وقت به کسی به خاطر نشاشیدن جایزه نمیدن، بلکه برعکس اگر هم جايزهایی داده میشه به خاطر شاشیدن یا گوه زدن هست.
در خبرها بود که میخان به #معصومه_قمی با #نام_سازمانی #مسیح_علینژاد جایزه بدن. جایزهای بابت گه زدن و شاشیدن، ببخشید اشتباه لپی تایپی کردم، به خاطر #ادب_زدن به تاریخ و فرهنگ ایران، بابت رودررو قرار دادن زنان ایران که در طول تاریخ هیچ وقت با همدیگر مشکل نداشتند و...
بخیل نیستیم و مبارکش باشه ولی موندم این خانم که معمولا دامن بر تن داره چطوری تونسته گه و شاشش، بازم ببخشید اشتباه لپی تایپی کردم، ادب خودش را پنهان کنه؟!
پ.ن: بیاد جایزه آزادی بیان #کاذب_زشت_کلام افتادم ولی کاذب خان در این سالها تونسته ادبش را با یک دوبنده که بر شلوارش نصب شده، تو شلوارش پنهان کنه، ولی مصی چطور اینکار را انجام میده؟!
معلومه که مصی شعبده بازی قهار هست که توانسته ادبش را در دامن خودش پنهان کنه، لذا جایزه حقش هست.
https://t.me/KhiresarMotamared/5014?single
Telegram
خیرهسر متمرد
جایزه به معصومه قمی بابت #ادب_زدن به تاریخ و فرهنگ ایران
هیچ وقت فراموش نکنید
«فریبکار چیزی را میگه یا نشونت میده که تو مشتاقانه خواهان شنیدن یا دیدن آن هستی»
مثال فراوان هست از #معصومه_قمی با #نام_سازمانی #مسیح_علینژاد بگیر تا #توماج_صالحی که از درد مردم سواستفاده میکنند، فتوا میده و در نهایت مبارزات مردم را مصادره میکنند.
#جاویدشاه
«فریبکار چیزی را میگه یا نشونت میده که تو مشتاقانه خواهان شنیدن یا دیدن آن هستی»
مثال فراوان هست از #معصومه_قمی با #نام_سازمانی #مسیح_علینژاد بگیر تا #توماج_صالحی که از درد مردم سواستفاده میکنند، فتوا میده و در نهایت مبارزات مردم را مصادره میکنند.
#جاویدشاه