📕#تاریخ_ایران_و_عربها_در_زمان_ساسانیان
✍#تئودور_نولدکه
📝#عباس_زریاب
تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان / تئودور نولدکه
"تاريخ ايرانيان و عربها در زمان ساسانيان"، تأليف تئودرنولدكه، ترجمهاى آلمانى است، از آن بخش كتاب عظيم تاريخ الرسل و الملوك(معروف به تاريخ طبرى) كه به تاريخ ساسانيان ارتباط پيدا كرده و توسط عباس زرياب به فارسى ترجمه شده است و دربردارنده تاريخ ايران از ابتداى پادشاهى اردشير پسر بابك تا انتهاى پادشاهى يزدگرد سوم مىباشد.
تئودر نولدكه، خاورشناس نامدار آلمانى، در سعى عظيم و مشكورى كه دخويه، شرقشناس مشهور هلندى و گروهى از علماى صاحبرأى غرب، براى برگردان كامل كتاب طبرى به آلمانى داشتهاند، متعهد اين بخش آن شده و چنان كه خود اظهار مىدارد به زودى معلوم مىشود كه انجام اين كار برخلاف مصلحت است. زيرا با اين قسمت از تاريخ ساسانيان، قطعات ديگرى كه از ساير منابع گرفته شده، درهم آميخته است؛ مانند:1- داستان يوليانوس كه از منابع سريانى گرفته شده، 2- جنگ ذوقار با حوادث قبلى آن، اگر چه از طريق عربها و به عربى خالص روايت شده، براى تاريخ ايران مهمتر از آن است كه ناديده گرفته شود.3- تاريخ پادشاهان حيره كه در جاهاى ديگر به ندرت ذكر شده و نمىشد، آن را كنار گذاشت. 4- همچنين فتح يمن به دست ايرانيان، كه داستان جداگانهاى از درگيرى ايرانيان با روميان است، به تاريخ ساسانيان مربوط است. 5- مقدمه فتح يمن به دست ايرانيان؛ يعنى استيلاى حبشيان بر يمن، نيز براى تاريخ روابط ايران و روم بسيار مهم است و خود نيز فىنفسه اهميت كمترى ندارد.
از اين جاست كه مؤلف احساس مسؤليت تازهاى كرده و علاوه بر تأليف كتاب، براى توضيح مطالب متن، به تنظيم تعليقات و تدوين حواشى لازم پرداخته است.
✨#ساختار
دو مقدمه از مترجم، به همراه پيشگفتار و مقدمه مؤلف، آغازگر اين اثر ارزشمند بوده و مباحث در نه فصل و نه ضميمه تدوين شدهاند.
مطالب به صورت تاريخ پادشاهان ايرانى مطرح شده و چون در بسيارى از موارد برگرفته از شاهنامه فردوسى است، به شكل داستانى و اغلب افسانهاى بيان شدهاند.
درخلال مطالعه كتاب، دريافت مىشود كه مؤلفِ دقيق، به جهت تبحّر بسيار زيادى كه در زبانهاى يونانى، لاتينى و سريانى داشته، تقريبا آن چه را در اين زبانها دربار تاريخ ساسانى نوشته شده، خوانده و با منابع اسلامى عربى و فارسى تطبيق كرده است؛ كارنامههاى شهداى مسيحيت به زبان سريانى را به دقت خوانده، تلمود بابلى را از متن عبرى آن مطالعه كرده و آثار نويسندگان ارمنى را (از روى ترجمههاى اروپايى) از نظر گذرانده است و....
تخصص اصلى نولدكه، زبانشناسى زبانهاى سامى بوده، ولى از زبانهاى ايران قديم و فارسى نيز آگاهى عميق داشته و خود روشن است كه در زبانهاى علمى امروز غرب احاطه و استيلاى كافى به هم رسانيده است.
در حقيقت تا آن جا كه به كار نولدكه برمىخورد، تعليقات عالمانه و پر معناى او بر ترجمه طبرى است، كه خود كتابى بسيار معتبر را پديد آورده و چنان احاطه، خوض و غورى در كار نشان داده است كه پس از گذشت قريب يك صد سال، جز كتاب ايران در زمان ساسانيان كريستن سن، مانندى براى آن نمىتوان يافت.
تكملههاى كه مؤلف از ساير منابع شرقى در تعليقات و ضمايم افزوده است، مىتواند به توضيح مطالب متن كمك كند. براى اين منظور مخصوصا از ديگر منابع عربى و فارسى استفاده شده است. همچنين كتب سريانى كه بسيارى از شرقشناسان به آن توجهى نداشتهاند، براى او فوايد بسيارى داشته است. از فوايد و نكاتى كه در منابع يهودى بوده، نيز استفاده شده است. متأسفانه درباره منابع ارمنى از ترجمههاى استفاده شده كه تأثير مهمى، از جهت اطمينان بخش نبودنشان، به جاى نمىگذارند. كسى كه به زبان ارمنى آشنا باشد، مىتواند مطالب زيادى بر آن بيفزايد. عمده كوشش مؤلف مصروف آن شده است كه با كتب لاتينى و يونانى مربوط به اين قسمت، از نزديك آشنا شود.
@Library_Telegram
✍#تئودور_نولدکه
📝#عباس_زریاب
تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان / تئودور نولدکه
"تاريخ ايرانيان و عربها در زمان ساسانيان"، تأليف تئودرنولدكه، ترجمهاى آلمانى است، از آن بخش كتاب عظيم تاريخ الرسل و الملوك(معروف به تاريخ طبرى) كه به تاريخ ساسانيان ارتباط پيدا كرده و توسط عباس زرياب به فارسى ترجمه شده است و دربردارنده تاريخ ايران از ابتداى پادشاهى اردشير پسر بابك تا انتهاى پادشاهى يزدگرد سوم مىباشد.
تئودر نولدكه، خاورشناس نامدار آلمانى، در سعى عظيم و مشكورى كه دخويه، شرقشناس مشهور هلندى و گروهى از علماى صاحبرأى غرب، براى برگردان كامل كتاب طبرى به آلمانى داشتهاند، متعهد اين بخش آن شده و چنان كه خود اظهار مىدارد به زودى معلوم مىشود كه انجام اين كار برخلاف مصلحت است. زيرا با اين قسمت از تاريخ ساسانيان، قطعات ديگرى كه از ساير منابع گرفته شده، درهم آميخته است؛ مانند:1- داستان يوليانوس كه از منابع سريانى گرفته شده، 2- جنگ ذوقار با حوادث قبلى آن، اگر چه از طريق عربها و به عربى خالص روايت شده، براى تاريخ ايران مهمتر از آن است كه ناديده گرفته شود.3- تاريخ پادشاهان حيره كه در جاهاى ديگر به ندرت ذكر شده و نمىشد، آن را كنار گذاشت. 4- همچنين فتح يمن به دست ايرانيان، كه داستان جداگانهاى از درگيرى ايرانيان با روميان است، به تاريخ ساسانيان مربوط است. 5- مقدمه فتح يمن به دست ايرانيان؛ يعنى استيلاى حبشيان بر يمن، نيز براى تاريخ روابط ايران و روم بسيار مهم است و خود نيز فىنفسه اهميت كمترى ندارد.
از اين جاست كه مؤلف احساس مسؤليت تازهاى كرده و علاوه بر تأليف كتاب، براى توضيح مطالب متن، به تنظيم تعليقات و تدوين حواشى لازم پرداخته است.
✨#ساختار
دو مقدمه از مترجم، به همراه پيشگفتار و مقدمه مؤلف، آغازگر اين اثر ارزشمند بوده و مباحث در نه فصل و نه ضميمه تدوين شدهاند.
مطالب به صورت تاريخ پادشاهان ايرانى مطرح شده و چون در بسيارى از موارد برگرفته از شاهنامه فردوسى است، به شكل داستانى و اغلب افسانهاى بيان شدهاند.
درخلال مطالعه كتاب، دريافت مىشود كه مؤلفِ دقيق، به جهت تبحّر بسيار زيادى كه در زبانهاى يونانى، لاتينى و سريانى داشته، تقريبا آن چه را در اين زبانها دربار تاريخ ساسانى نوشته شده، خوانده و با منابع اسلامى عربى و فارسى تطبيق كرده است؛ كارنامههاى شهداى مسيحيت به زبان سريانى را به دقت خوانده، تلمود بابلى را از متن عبرى آن مطالعه كرده و آثار نويسندگان ارمنى را (از روى ترجمههاى اروپايى) از نظر گذرانده است و....
تخصص اصلى نولدكه، زبانشناسى زبانهاى سامى بوده، ولى از زبانهاى ايران قديم و فارسى نيز آگاهى عميق داشته و خود روشن است كه در زبانهاى علمى امروز غرب احاطه و استيلاى كافى به هم رسانيده است.
در حقيقت تا آن جا كه به كار نولدكه برمىخورد، تعليقات عالمانه و پر معناى او بر ترجمه طبرى است، كه خود كتابى بسيار معتبر را پديد آورده و چنان احاطه، خوض و غورى در كار نشان داده است كه پس از گذشت قريب يك صد سال، جز كتاب ايران در زمان ساسانيان كريستن سن، مانندى براى آن نمىتوان يافت.
تكملههاى كه مؤلف از ساير منابع شرقى در تعليقات و ضمايم افزوده است، مىتواند به توضيح مطالب متن كمك كند. براى اين منظور مخصوصا از ديگر منابع عربى و فارسى استفاده شده است. همچنين كتب سريانى كه بسيارى از شرقشناسان به آن توجهى نداشتهاند، براى او فوايد بسيارى داشته است. از فوايد و نكاتى كه در منابع يهودى بوده، نيز استفاده شده است. متأسفانه درباره منابع ارمنى از ترجمههاى استفاده شده كه تأثير مهمى، از جهت اطمينان بخش نبودنشان، به جاى نمىگذارند. كسى كه به زبان ارمنى آشنا باشد، مىتواند مطالب زيادى بر آن بيفزايد. عمده كوشش مؤلف مصروف آن شده است كه با كتب لاتينى و يونانى مربوط به اين قسمت، از نزديك آشنا شود.
@Library_Telegram