‼️ پیروزی #صدام در #قادسیه بعد از مرگش؛
/ اگر صدام بقول خودش در جنگ قادسیه اش پیروز میشد و ایران و تهران را تصرف میکرد چه پیش میآمد؟
1-هر نوع اعراض و حق طلبی مردم را با جیش الشعبی (بسیجی) سرکوب میکرد که اکنون این کار انجام میشود.
2-شروع به غارت بیت المال و هستی کشور میکردکه اکنون میشود.
3-برای عناصر خودی حقوق نجومی و برای کارکنان دولت و بازنشسته های ایرانی بخور و نمیر که اکنون میشود.
4-رهبر ایران رو عراقی می گذاشت ؟که گذاشت.
5-رئیس مجلس مصلحت نظام رو عراقی می گذاشت ؟ که گذاشته است.
6-رئیس بسیج و لباس شخصی هارو عراقی می گذاشت؟ که گذاشته است.
7- ریاست مجلس را به یک عراقی می سپرد که هم اکنون رئیس مجلس عراقی است.
8-رئیس قوه قضاییه را عراقی می گذاشت که گذاشته است.
9- رئیس جیش الشعبی را عراقی می گذاشت که گذاشته است.
10- در مجلس خبرگان و تشخیص مصلحت عراقی می گذاشت که گذاشته است.
11-طلا و جواهرات ایران به عراق انتقال می داد که به بهانه در و گنبد طلا انتقال داده و می دهد. شاید جانشین مقام رهبری را نیز از عراق تعیین کند.
12-با فرهنگ ایران مبازه می کرد که می کنند.
13- تاریخ زدایی میکرد که می کنند.
14- تمامی میادین و خیابان ها را نام اعراب كشورهاي عربي می کرد که می کنند.
15- دین زدایی می کرد که می کنند.
16- مردم را تشویق و وادار می کرد عربی یاد بگیرند که می کنند.
در تاریخ بشریت دیده نشده کسی چون صدام کشوری چون ایران را بعد از مرگش تصرف کرده باشد ؟!؟
@Library_Telegram
/ اگر صدام بقول خودش در جنگ قادسیه اش پیروز میشد و ایران و تهران را تصرف میکرد چه پیش میآمد؟
1-هر نوع اعراض و حق طلبی مردم را با جیش الشعبی (بسیجی) سرکوب میکرد که اکنون این کار انجام میشود.
2-شروع به غارت بیت المال و هستی کشور میکردکه اکنون میشود.
3-برای عناصر خودی حقوق نجومی و برای کارکنان دولت و بازنشسته های ایرانی بخور و نمیر که اکنون میشود.
4-رهبر ایران رو عراقی می گذاشت ؟که گذاشت.
5-رئیس مجلس مصلحت نظام رو عراقی می گذاشت ؟ که گذاشته است.
6-رئیس بسیج و لباس شخصی هارو عراقی می گذاشت؟ که گذاشته است.
7- ریاست مجلس را به یک عراقی می سپرد که هم اکنون رئیس مجلس عراقی است.
8-رئیس قوه قضاییه را عراقی می گذاشت که گذاشته است.
9- رئیس جیش الشعبی را عراقی می گذاشت که گذاشته است.
10- در مجلس خبرگان و تشخیص مصلحت عراقی می گذاشت که گذاشته است.
11-طلا و جواهرات ایران به عراق انتقال می داد که به بهانه در و گنبد طلا انتقال داده و می دهد. شاید جانشین مقام رهبری را نیز از عراق تعیین کند.
12-با فرهنگ ایران مبازه می کرد که می کنند.
13- تاریخ زدایی میکرد که می کنند.
14- تمامی میادین و خیابان ها را نام اعراب كشورهاي عربي می کرد که می کنند.
15- دین زدایی می کرد که می کنند.
16- مردم را تشویق و وادار می کرد عربی یاد بگیرند که می کنند.
در تاریخ بشریت دیده نشده کسی چون صدام کشوری چون ایران را بعد از مرگش تصرف کرده باشد ؟!؟
@Library_Telegram
#بازجویی_از_صدامحسین
یک عمر تفریحش شکار غزال بود غذای مورد علاقهاش هم گوشت غزال اما در ١٣ دسامبر ۲۰۰۳ وقتی با ۷۵۰هزار دلار پول نقد ، یک هفتتیر و دو کلاشینکف او در سوراخ موشی نزدیک زادگاهش تکریت دستگیر کردند هیچ شباهتی به غزال نداشت ، موهایی ژولیده و ریشی به اندازۀ ریش فیدل کاسترو ... قرار گذاشتند #صدام چندوقتی قبل از تحویل به دولت موقت عراق ، برای تخلیۀ اطلاعاتی در اختیار آمریکاییها باشد . باید سوالات بسیاری را پاسخ میداد ، آیا صدام هنوز تسلیحات کشتار جمعی داشت؟ با القاعده همکاری میکرد ؟ چرا تصمیم گرفت با آمریکا بجنگد ؟؟ اما صدام که میدانست حکمی غیر از اعدام در انتظارش نیست دلیلی نمیدید به دشمن اطلاعات بدهد . بهعلاوه دلواپس تصویری بود که بعد از مرگ باقی میگذارد ـ انگیزههای زیادی برای سکوت داشت و دریغ از یک دلیل موجه برای اعتراف و قهرمان این داستان بازجوی آمریکایی و جوانیست زادۀ لبنان به نام جرج ...
➕ هیچوقت صدام را شکنجه نکردم و از هیچ تکنیکی هم برای او استفاده نکردم ، شکنجههایی مثل زیاد کردن گرما یا سرمای اتاق ، ایجاد سروصدای زیاد ، محرومیت زندانی از خواب ، این در حالی بود که نفرت عمومی از صدام بهقدری زیاد بود که چندتایی چکولگد به او که هزاران کشته را روانۀ آن دنیا کرده بود حکماً به ساحت مقدس حقوق بشر هم برنمیخورد اما صدام مشخصاً در حیات سیاسیش نشان داده بود که به هرگونه تهدید یا رویکرد ترسمحور ، جواب نمیدهد . تهدیدهای ما را که به جنگ ۱۹۹۱ منتهی شد قبول نکرد و به اولتیماتوم ما که منتهی به جنگ ۲۰۰۳ شد نیز اعتنایی نشان نداد پس اگر او را در موقعیتی بگذارید که خودش را در حال تقلا ببیند تحمل خواهد کرد حتی اگر بمیرد ، راه شکستن چنین آدمی #زمان بود . چند ماه زمان که طی آن رابطهای بر مبنای وابستگی ، اعتماد و عاطفه با او ساخت ...
➕ استراتژی این بود که صدام به من وابسته شود و هر چیزی که میخواهد به سراغ من بیاید ، نمیخواستم با هیچیک از بازجوهای دیگر تعامل داشته باشد ، نمیخواستم با زندانیهای دیگر تعامل داشته باشد حتی با پرسنل پزشکی ، دنبال تعامل با هر انسانی که بود باید از من میخواست . در اصل داشتم به او میگفتم من مسئول تمام جوانب زندگیش هستم و اگر به چیزی نیاز دارد تنها راۀ چارۀ او تعامل با من است . صدام #شاعر بود و دوست داشت هنرش را بهاشتراک بگذارد میدیدم موقع خواندن شعرهایش و توضیح معنای واقعی آنها چه لذتی میبرد. خیلی به این موضوع میبالید اما بیشتر شعرها واقعا افتضاح بودند گاهی فکر میکردم حقوقم برای گوش دادن به این شعرها کم است این را اما به صدام نمیگفتم . «میگفتم محشرند.»
➕ رسیدن به رازهای صدام نیازمند شکستن تدریجی اعتمادبهنفس مردی بود که به سلطۀ کامل عادت داشت ، امیدوارم به این موضوع نخندید اما در ٢٨ آوریل برای او تولد گرفتم و چندتایی کلوچه و بذر گل برای او بردم تا آنجا باغچۀ کوچکی درست کند ، صدام تشکر کرد و کمی احساساتی شده بود ، احساساتیترین حالتی که از او دیدم ، صدایش نرم شده بود و میشد در صورتش عاطفه و قدردانی را دید ، تا آن روز هیچگاه کسی برای او جشن تولد نگرفته بود . هر چه زمان بیشتر میگذشت خود او میخواست با من تعامل کند ، میگفت بروم دیدنش ، میخواست با من حرف بزند ، میدانست نباید با من حرف بزند اما دیگر دست خودش نبود ... شدم محرم اسرارش ، شاید، دوستش ، سرگرمیاش ، همهچیزش !!
من و صدام در آن باغچۀ کوچک قدم میزدیم و رازها برملا میشد ، مثلاً اینکه بین مردم شهر چو افتاده بود صدام چندین بدل خود را به شهر فرستاده ، میگفت «هیچکس به درد بدل صدام حسین بودن نمیخورد !! »
@Library_Telegram
یک عمر تفریحش شکار غزال بود غذای مورد علاقهاش هم گوشت غزال اما در ١٣ دسامبر ۲۰۰۳ وقتی با ۷۵۰هزار دلار پول نقد ، یک هفتتیر و دو کلاشینکف او در سوراخ موشی نزدیک زادگاهش تکریت دستگیر کردند هیچ شباهتی به غزال نداشت ، موهایی ژولیده و ریشی به اندازۀ ریش فیدل کاسترو ... قرار گذاشتند #صدام چندوقتی قبل از تحویل به دولت موقت عراق ، برای تخلیۀ اطلاعاتی در اختیار آمریکاییها باشد . باید سوالات بسیاری را پاسخ میداد ، آیا صدام هنوز تسلیحات کشتار جمعی داشت؟ با القاعده همکاری میکرد ؟ چرا تصمیم گرفت با آمریکا بجنگد ؟؟ اما صدام که میدانست حکمی غیر از اعدام در انتظارش نیست دلیلی نمیدید به دشمن اطلاعات بدهد . بهعلاوه دلواپس تصویری بود که بعد از مرگ باقی میگذارد ـ انگیزههای زیادی برای سکوت داشت و دریغ از یک دلیل موجه برای اعتراف و قهرمان این داستان بازجوی آمریکایی و جوانیست زادۀ لبنان به نام جرج ...
➕ هیچوقت صدام را شکنجه نکردم و از هیچ تکنیکی هم برای او استفاده نکردم ، شکنجههایی مثل زیاد کردن گرما یا سرمای اتاق ، ایجاد سروصدای زیاد ، محرومیت زندانی از خواب ، این در حالی بود که نفرت عمومی از صدام بهقدری زیاد بود که چندتایی چکولگد به او که هزاران کشته را روانۀ آن دنیا کرده بود حکماً به ساحت مقدس حقوق بشر هم برنمیخورد اما صدام مشخصاً در حیات سیاسیش نشان داده بود که به هرگونه تهدید یا رویکرد ترسمحور ، جواب نمیدهد . تهدیدهای ما را که به جنگ ۱۹۹۱ منتهی شد قبول نکرد و به اولتیماتوم ما که منتهی به جنگ ۲۰۰۳ شد نیز اعتنایی نشان نداد پس اگر او را در موقعیتی بگذارید که خودش را در حال تقلا ببیند تحمل خواهد کرد حتی اگر بمیرد ، راه شکستن چنین آدمی #زمان بود . چند ماه زمان که طی آن رابطهای بر مبنای وابستگی ، اعتماد و عاطفه با او ساخت ...
➕ استراتژی این بود که صدام به من وابسته شود و هر چیزی که میخواهد به سراغ من بیاید ، نمیخواستم با هیچیک از بازجوهای دیگر تعامل داشته باشد ، نمیخواستم با زندانیهای دیگر تعامل داشته باشد حتی با پرسنل پزشکی ، دنبال تعامل با هر انسانی که بود باید از من میخواست . در اصل داشتم به او میگفتم من مسئول تمام جوانب زندگیش هستم و اگر به چیزی نیاز دارد تنها راۀ چارۀ او تعامل با من است . صدام #شاعر بود و دوست داشت هنرش را بهاشتراک بگذارد میدیدم موقع خواندن شعرهایش و توضیح معنای واقعی آنها چه لذتی میبرد. خیلی به این موضوع میبالید اما بیشتر شعرها واقعا افتضاح بودند گاهی فکر میکردم حقوقم برای گوش دادن به این شعرها کم است این را اما به صدام نمیگفتم . «میگفتم محشرند.»
➕ رسیدن به رازهای صدام نیازمند شکستن تدریجی اعتمادبهنفس مردی بود که به سلطۀ کامل عادت داشت ، امیدوارم به این موضوع نخندید اما در ٢٨ آوریل برای او تولد گرفتم و چندتایی کلوچه و بذر گل برای او بردم تا آنجا باغچۀ کوچکی درست کند ، صدام تشکر کرد و کمی احساساتی شده بود ، احساساتیترین حالتی که از او دیدم ، صدایش نرم شده بود و میشد در صورتش عاطفه و قدردانی را دید ، تا آن روز هیچگاه کسی برای او جشن تولد نگرفته بود . هر چه زمان بیشتر میگذشت خود او میخواست با من تعامل کند ، میگفت بروم دیدنش ، میخواست با من حرف بزند ، میدانست نباید با من حرف بزند اما دیگر دست خودش نبود ... شدم محرم اسرارش ، شاید، دوستش ، سرگرمیاش ، همهچیزش !!
من و صدام در آن باغچۀ کوچک قدم میزدیم و رازها برملا میشد ، مثلاً اینکه بین مردم شهر چو افتاده بود صدام چندین بدل خود را به شهر فرستاده ، میگفت «هیچکس به درد بدل صدام حسین بودن نمیخورد !! »
@Library_Telegram
#بازجویی_صدام ( بخش دوم )
نشسته بودم توی سلولش و داشت شعرهایش را برایم میخواند که ناگهان فکری به ذهنم رسید
➕ گفتم : میدانی صدام فهمیدهام سبک منحصربهفردی در نوشتن داری میتوانم بگویم تو از سخنرانینویس استفاده نمیکنی
➖ گفت : معلوم است که سخنرانیهایم را هم خودم مینویسم و حرف دلم هستند
➕ اما متوجه شدهام چندتایی از سخنرانیهایت سبک متفاوتی دارند ، فکر میکنم آنها را کسی برایت نوشته
➖ کدام سخنرانیها
➕ خندهدار است که میپرسی ژوئن ۲۰۰۰ یک سخنرانی کردی که گفتی عراق تا وقتی سایرین در منطقه خودشان را خلع سلاح نکنند خلع سلاح را نمیپذیرد ، جواب تفنگ تفنگ است ، جواب چماق چماق و جواب سنگ سنگ
➖ میخواستم پیامی برای #ایرانیها بفرستم ، بزرگترین تهدید برای عراق ایران بود نه آمریکا . آنها باید باور میکردند که من هنوز سلاحهای خودم را دارم تا دوباره به عراق حمله نکنند
➕ پس حقه بود ؟ برای فریب ایرانیها ؟
➖ دقیقا ، بیشتر تسلیحات کشتار جمعی را بازرسان سازمان ملل در دهۀ نود میلادی تخریب کردند ، آنهایی را هم که بازرسان تخریب نکرده بودند خودم یکطرفه معدوم کردم
➕ واقعا خودت را برای نمایش به خطر انداختی ؟
➖ محاسباتم دربارۀ بوش و مقاصدش اشتباه درآمد ، فکر میکردم آمریکا مثل عملیات روباه صحرا (۱۹۹۸) یک حملۀ هوایی چند روزه میکند و تمام ، من چنین حملهای را تجربه کرده بودم
تنها یک سؤال دیگر مانده بود
آیا صدام با القاعده ارتباط داشت ؟؟
➕ صدام تو ارتباطی با بنلادن داشتی ؟
➖ #بنلادن یک متعصب دینی بود ، از نظر من دین و سیاست باید از هم جدا بمانند پس نمیتوانستم به کسی تا آن اندازه مذهبی اعتماد و کمک کنم جرج ، من رهبری سکولار #هستم
از دیگر اعترافهای صدام این بود که خودش شخصاً دستور استفاده از سلاحهای شیمیایی در برابر کردهای شمال را داده. مردم خودش را در عملیات انفال به گاز بست تا جلو حملهی ایران و مقاومت کردها در برابر حکومت خود را بگیرد.
#دیدار_آخر
صبح بود که از او خداحافظی کردم ، چندتایی سیگار برگ کوبایی با هم کشیدیم ، به شوخی گفت با هم بزنیم توی کسبوکار ، میگفت یک شرکت مشاوره راه بیندازیم ، من هم به او گفتم اگر به سلامت از دادرسی عبور کند به شراکت با او فکر خواهم کرد اما هردو میدانستیم که اینها واقعگرایانه نیست ، حس میکنم او میخواست با خاطرهای خوش برود ، بغلم کرد و بهروش سنتی اعراب گونههایم را بوسید و خداحافظی کرد ... اشک را در چشمهایش میدیدم ، به من گفت دلش برایم تنگ میشود ... توهمی دربارهی سرنوشتش نداشت : دادگاه و اعدام اما به نظر خودش زندگی فوقالعادهای را از سر گذرانده بود ، شده بود رهبر گهوارۀ تمدن و تأثیر شگرفی روی کشور ، روی منطقه و روی جهان گذاشته بود برای همین رویارویی با مرگ آزارش نمیداد ... همانطور که خودش گفته بود : « بدون ذرهای افسوس ، بدون ذرهای پشیمانی. »
#اعدام
با اینکه کاملا باور داشتم اعدام برای جرائمی که صدام مرتکب شده منصفانه است اما دوست نداشتم از نزدیک شاهد اعدامش باشم ، میدانی من وجه متفاوتی از صدام را دیده بودم ، من وجه #انسانی صدام را دیدم نه صدام دیکتاتور وحشی را ، وجه انسانی همان رهبر شروری که مردم خود را بمباران شیمیایی کرد ، صدام تا چند ثانیه قبل از آویزان شدن داشت با مردم عراق کلکل میکرد ، «عراق بدون من هیچچیز نیست» «اسم خودتان را گذاشتهاید مرد ؟» نگذاشتند اشهدش را کامل بخواند ، به محمد که رسید زیر پایش را خالی کردند ... #صدام هم تمام شد !!
@Library_Telegram
نشسته بودم توی سلولش و داشت شعرهایش را برایم میخواند که ناگهان فکری به ذهنم رسید
➕ گفتم : میدانی صدام فهمیدهام سبک منحصربهفردی در نوشتن داری میتوانم بگویم تو از سخنرانینویس استفاده نمیکنی
➖ گفت : معلوم است که سخنرانیهایم را هم خودم مینویسم و حرف دلم هستند
➕ اما متوجه شدهام چندتایی از سخنرانیهایت سبک متفاوتی دارند ، فکر میکنم آنها را کسی برایت نوشته
➖ کدام سخنرانیها
➕ خندهدار است که میپرسی ژوئن ۲۰۰۰ یک سخنرانی کردی که گفتی عراق تا وقتی سایرین در منطقه خودشان را خلع سلاح نکنند خلع سلاح را نمیپذیرد ، جواب تفنگ تفنگ است ، جواب چماق چماق و جواب سنگ سنگ
➖ میخواستم پیامی برای #ایرانیها بفرستم ، بزرگترین تهدید برای عراق ایران بود نه آمریکا . آنها باید باور میکردند که من هنوز سلاحهای خودم را دارم تا دوباره به عراق حمله نکنند
➕ پس حقه بود ؟ برای فریب ایرانیها ؟
➖ دقیقا ، بیشتر تسلیحات کشتار جمعی را بازرسان سازمان ملل در دهۀ نود میلادی تخریب کردند ، آنهایی را هم که بازرسان تخریب نکرده بودند خودم یکطرفه معدوم کردم
➕ واقعا خودت را برای نمایش به خطر انداختی ؟
➖ محاسباتم دربارۀ بوش و مقاصدش اشتباه درآمد ، فکر میکردم آمریکا مثل عملیات روباه صحرا (۱۹۹۸) یک حملۀ هوایی چند روزه میکند و تمام ، من چنین حملهای را تجربه کرده بودم
تنها یک سؤال دیگر مانده بود
آیا صدام با القاعده ارتباط داشت ؟؟
➕ صدام تو ارتباطی با بنلادن داشتی ؟
➖ #بنلادن یک متعصب دینی بود ، از نظر من دین و سیاست باید از هم جدا بمانند پس نمیتوانستم به کسی تا آن اندازه مذهبی اعتماد و کمک کنم جرج ، من رهبری سکولار #هستم
از دیگر اعترافهای صدام این بود که خودش شخصاً دستور استفاده از سلاحهای شیمیایی در برابر کردهای شمال را داده. مردم خودش را در عملیات انفال به گاز بست تا جلو حملهی ایران و مقاومت کردها در برابر حکومت خود را بگیرد.
#دیدار_آخر
صبح بود که از او خداحافظی کردم ، چندتایی سیگار برگ کوبایی با هم کشیدیم ، به شوخی گفت با هم بزنیم توی کسبوکار ، میگفت یک شرکت مشاوره راه بیندازیم ، من هم به او گفتم اگر به سلامت از دادرسی عبور کند به شراکت با او فکر خواهم کرد اما هردو میدانستیم که اینها واقعگرایانه نیست ، حس میکنم او میخواست با خاطرهای خوش برود ، بغلم کرد و بهروش سنتی اعراب گونههایم را بوسید و خداحافظی کرد ... اشک را در چشمهایش میدیدم ، به من گفت دلش برایم تنگ میشود ... توهمی دربارهی سرنوشتش نداشت : دادگاه و اعدام اما به نظر خودش زندگی فوقالعادهای را از سر گذرانده بود ، شده بود رهبر گهوارۀ تمدن و تأثیر شگرفی روی کشور ، روی منطقه و روی جهان گذاشته بود برای همین رویارویی با مرگ آزارش نمیداد ... همانطور که خودش گفته بود : « بدون ذرهای افسوس ، بدون ذرهای پشیمانی. »
#اعدام
با اینکه کاملا باور داشتم اعدام برای جرائمی که صدام مرتکب شده منصفانه است اما دوست نداشتم از نزدیک شاهد اعدامش باشم ، میدانی من وجه متفاوتی از صدام را دیده بودم ، من وجه #انسانی صدام را دیدم نه صدام دیکتاتور وحشی را ، وجه انسانی همان رهبر شروری که مردم خود را بمباران شیمیایی کرد ، صدام تا چند ثانیه قبل از آویزان شدن داشت با مردم عراق کلکل میکرد ، «عراق بدون من هیچچیز نیست» «اسم خودتان را گذاشتهاید مرد ؟» نگذاشتند اشهدش را کامل بخواند ، به محمد که رسید زیر پایش را خالی کردند ... #صدام هم تمام شد !!
@Library_Telegram