.
وجود رهبرانی فرهمند و کاریزماتیک معمولا وجه اشتراک و یکی از ارکان تکرارشوندۀ تمام انقلابهای بزرگ و مردمی تاریخ بوده است ، رهبرانی که با کاریزما و تواناییهای غیرقابل توضیحشان توانستهاند با بسیج تودههای مردم بیشترین نقش را از آغاز تا پیروزی آن انقلاب بر عهده داشته باشند . لنین در شوروی ، مائو در چین ، کاسترو در کوبا ، موگابه در زیمباوه ، قذافی در لیبی و احتمالا گاندی در هندوستان نمونههایی شاخص از این رهبران کاریزماتیک هستند ولی سرنوشت شوروی ، چین ، کوبا ، زیمباوه و لیبی و هند پس از پیروزی انقلابهایشان به کلی با یکدیگر متفاوت بود و از میان این رهبران تنها نام یک نفر جاودانه شد : #مهاتما_گاندی
مستثنی شدن گاندی به واسطۀ الگوی «خشونتپرهیزی» او بود که برای انقلاب هند انتخاب کرد با این حال لحظهای تاریخی از راه رسید که خود این رهبر کاریزماتیک در مقابل این ارزش بنیادین انقلاب قرار گرفت ، آنجا که گاندی به دست یک هندوی افراطی ترور شد و این سوال پیش آمد که کدام یک والاتر هستند ؟؟ انتقام از قاتل یا ارزش خشونتپرهیزی ؟؟ پاسخ گاندی مشخص بود . او ضارب و در نهایت قاتل خود را بلافاصله بخشید تا ثابت کند شخص خودش مهم نیست و مهم آن ارزشی ست که باید حفظ شود ، روزی که گاندی به تیر یک هندوی متعصب از پا در آمد ، نهرو که بیست سال با این نیمه عریان سمج زندگی کرده بود همچون یتیمی پدر مرده در رادیو دهلی گفت : روشنائی از ما رفت . پدر ملت دیگر نیست .اما سینه صاف کرد و گفت : نه خطا گفتم نوری که در این سرزمین میدرخشید یک نور معمولی نبود و تا هزاران سال این نور دیده خواهد شد ... آیا منظورش این نبود که که آئین عدم خشونت و ایمان به گفتگو جاودانه می شود.
عصر روزی که گاندی مُرد روزنامه های انگلیسی که سالها با او جنگیده بودند کاری کردند که فقط برای مرگ امپراتور خود میکردند و صفحه اول همه روزنامه ها سیاه شد و وینستون چرچیل نخستوزیر بریتانیا تنها یک جمله در رثایش گفت : گاندی به دست ملت خودش که بهخاطر رستگاریش زیست کشته شد و قتل گاندی نشان داد که خوب بودن چقدر کار خطرناکی است
‼️بیشک ما اگر در هر فعالیتی مشکل ، کمبود و ضعف داشته باشیم در کارهای #تلافی_جویانه صاحب سبکیم زیرا اساسا جمهوری اسلامی از همان ابتدای تاسیس بر اساس «چشم در برابر چشم» و «موشک جواب موشک» و «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت» پایه گذاری شد و در این ۴٠سال هم با تکیه بر امکانات بومی و دانش اساتیدی مثل خلخالی و مرتضوی و شریعتمداری به خودکفایی کامل رسید در نتیجه این خشونت عریانی که میبینید چندان عجیب نیست !!
@Library_Telegram
وجود رهبرانی فرهمند و کاریزماتیک معمولا وجه اشتراک و یکی از ارکان تکرارشوندۀ تمام انقلابهای بزرگ و مردمی تاریخ بوده است ، رهبرانی که با کاریزما و تواناییهای غیرقابل توضیحشان توانستهاند با بسیج تودههای مردم بیشترین نقش را از آغاز تا پیروزی آن انقلاب بر عهده داشته باشند . لنین در شوروی ، مائو در چین ، کاسترو در کوبا ، موگابه در زیمباوه ، قذافی در لیبی و احتمالا گاندی در هندوستان نمونههایی شاخص از این رهبران کاریزماتیک هستند ولی سرنوشت شوروی ، چین ، کوبا ، زیمباوه و لیبی و هند پس از پیروزی انقلابهایشان به کلی با یکدیگر متفاوت بود و از میان این رهبران تنها نام یک نفر جاودانه شد : #مهاتما_گاندی
مستثنی شدن گاندی به واسطۀ الگوی «خشونتپرهیزی» او بود که برای انقلاب هند انتخاب کرد با این حال لحظهای تاریخی از راه رسید که خود این رهبر کاریزماتیک در مقابل این ارزش بنیادین انقلاب قرار گرفت ، آنجا که گاندی به دست یک هندوی افراطی ترور شد و این سوال پیش آمد که کدام یک والاتر هستند ؟؟ انتقام از قاتل یا ارزش خشونتپرهیزی ؟؟ پاسخ گاندی مشخص بود . او ضارب و در نهایت قاتل خود را بلافاصله بخشید تا ثابت کند شخص خودش مهم نیست و مهم آن ارزشی ست که باید حفظ شود ، روزی که گاندی به تیر یک هندوی متعصب از پا در آمد ، نهرو که بیست سال با این نیمه عریان سمج زندگی کرده بود همچون یتیمی پدر مرده در رادیو دهلی گفت : روشنائی از ما رفت . پدر ملت دیگر نیست .اما سینه صاف کرد و گفت : نه خطا گفتم نوری که در این سرزمین میدرخشید یک نور معمولی نبود و تا هزاران سال این نور دیده خواهد شد ... آیا منظورش این نبود که که آئین عدم خشونت و ایمان به گفتگو جاودانه می شود.
عصر روزی که گاندی مُرد روزنامه های انگلیسی که سالها با او جنگیده بودند کاری کردند که فقط برای مرگ امپراتور خود میکردند و صفحه اول همه روزنامه ها سیاه شد و وینستون چرچیل نخستوزیر بریتانیا تنها یک جمله در رثایش گفت : گاندی به دست ملت خودش که بهخاطر رستگاریش زیست کشته شد و قتل گاندی نشان داد که خوب بودن چقدر کار خطرناکی است
‼️بیشک ما اگر در هر فعالیتی مشکل ، کمبود و ضعف داشته باشیم در کارهای #تلافی_جویانه صاحب سبکیم زیرا اساسا جمهوری اسلامی از همان ابتدای تاسیس بر اساس «چشم در برابر چشم» و «موشک جواب موشک» و «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت» پایه گذاری شد و در این ۴٠سال هم با تکیه بر امکانات بومی و دانش اساتیدی مثل خلخالی و مرتضوی و شریعتمداری به خودکفایی کامل رسید در نتیجه این خشونت عریانی که میبینید چندان عجیب نیست !!
@Library_Telegram