☕️ قطعه ای از کتاب
من پیش خودم تصور می کردم که روی هم رفته چقدر اشخاص راضی وجود دارند و چه تودهٔ بی شماری را تشکیل می دهند. به این زندگی نگاه بکنید، کناره گیری و تن پروری زورمندان، نادانی ناتوانان و شباهت آن ها با جانوران، به دورِ یک زندگی مسکنت آمیز و دور از حقیقت زیست می کنند و با فساد، شرابخواری و دروغ به سر می برند.با وجود همهٔ این ها در همهٔ خانه ها، در کوچه ها، چه خاموشی و چه آرامشی!
میانِ پنجاه هزار مردم شهر، یک نفر پیدا نمی شود که فریاد بزند و ناسزا بگوید. می بینم می روند به بازار، روز می خورند، شب را می خوابند، حرف های بی مزه به هم می زنند، زناشویی می کنند، پیر می شوند، با چهرهٔ گشاده مُرده های خودشان را به گور می سپارند. ولی آن هایی که درد می کشند ما نمی بینیم، ما نمی شنویم و آن چه در زندگی ترسناک است می گذرد و کسی نمی داند که کجا در پس پرده پنهان است.
📕 #تمشک_تیغدار
✍ آنتوان چخوف
@Library_Telegram
من پیش خودم تصور می کردم که روی هم رفته چقدر اشخاص راضی وجود دارند و چه تودهٔ بی شماری را تشکیل می دهند. به این زندگی نگاه بکنید، کناره گیری و تن پروری زورمندان، نادانی ناتوانان و شباهت آن ها با جانوران، به دورِ یک زندگی مسکنت آمیز و دور از حقیقت زیست می کنند و با فساد، شرابخواری و دروغ به سر می برند.با وجود همهٔ این ها در همهٔ خانه ها، در کوچه ها، چه خاموشی و چه آرامشی!
میانِ پنجاه هزار مردم شهر، یک نفر پیدا نمی شود که فریاد بزند و ناسزا بگوید. می بینم می روند به بازار، روز می خورند، شب را می خوابند، حرف های بی مزه به هم می زنند، زناشویی می کنند، پیر می شوند، با چهرهٔ گشاده مُرده های خودشان را به گور می سپارند. ولی آن هایی که درد می کشند ما نمی بینیم، ما نمی شنویم و آن چه در زندگی ترسناک است می گذرد و کسی نمی داند که کجا در پس پرده پنهان است.
📕 #تمشک_تیغدار
✍ آنتوان چخوف
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
من پیش خودم تصور می کردم که روی هم رفته چقدر اشخاص راضی وجود دارند و چه تودهٔ بی شماری را تشکیل می دهند. به این زندگی نگاه بکنید، کناره گیری و تن پروری زورمندان، نادانی ناتوانان و شباهت آن ها با جانوران، به دورِ یک زندگی مسکنت آمیز و دور از حقیقت زیست می کنند و با فساد، شرابخواری و دروغ به سر می برند.با وجود همهٔ این ها در همهٔ خانه ها، در کوچه ها، چه خاموشی و چه آرامشی!
میانِ پنجاه هزار مردم شهر، یک نفر پیدا نمی شود که فریاد بزند و ناسزا بگوید. می بینم می روند به بازار، روز می خورند، شب را می خوابند، حرف های بی مزه به هم می زنند، زناشویی می کنند، پیر می شوند، با چهرهٔ گشاده مُرده های خودشان را به گور می سپارند. ولی آن هایی که درد می کشند ما نمی بینیم، ما نمی شنویم و آن چه در زندگی ترسناک است می گذرد و کسی نمی داند که کجا در پس پرده پنهان است.
📕 #تمشک_تیغدار
✍ آنتوان چخوف
@Library_Telegram
من پیش خودم تصور می کردم که روی هم رفته چقدر اشخاص راضی وجود دارند و چه تودهٔ بی شماری را تشکیل می دهند. به این زندگی نگاه بکنید، کناره گیری و تن پروری زورمندان، نادانی ناتوانان و شباهت آن ها با جانوران، به دورِ یک زندگی مسکنت آمیز و دور از حقیقت زیست می کنند و با فساد، شرابخواری و دروغ به سر می برند.با وجود همهٔ این ها در همهٔ خانه ها، در کوچه ها، چه خاموشی و چه آرامشی!
میانِ پنجاه هزار مردم شهر، یک نفر پیدا نمی شود که فریاد بزند و ناسزا بگوید. می بینم می روند به بازار، روز می خورند، شب را می خوابند، حرف های بی مزه به هم می زنند، زناشویی می کنند، پیر می شوند، با چهرهٔ گشاده مُرده های خودشان را به گور می سپارند. ولی آن هایی که درد می کشند ما نمی بینیم، ما نمی شنویم و آن چه در زندگی ترسناک است می گذرد و کسی نمی داند که کجا در پس پرده پنهان است.
📕 #تمشک_تیغدار
✍ آنتوان چخوف
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
ساعت دروغ میگوید، زمان دور یک دایره نمیچرخد! زمان بر روی خطی مستقیم میدود و هیچگاه، هیچگاه، هیچگاه باز نمیگردد.
ایده ساختن ساعت به شکل دایره، ایده جادوگری فریبکار بوده است! ساعتِ خوب، ساعت شنی است! هر لحظه به تو نشان میدهد که دانهای که افتاد دیگر باز نمیگردد. و بهیادمان میآورد که زمان «خط» است نه «دایره» و زمان رفته دیگر باز نمیگردد. نه افسوس، نه اصرار، بر اين خط بیانتها تاثيری ندارد. تفسيرش بماند برای اهلش. همين!
فریبی که ما را خرسند میکند بیش از صد حقیقت برای ما ارزش دارد.
📕 #تمشک_تیغدار
✍ #آنتوان_چخوف
@Library_Telegram
ساعت دروغ میگوید، زمان دور یک دایره نمیچرخد! زمان بر روی خطی مستقیم میدود و هیچگاه، هیچگاه، هیچگاه باز نمیگردد.
ایده ساختن ساعت به شکل دایره، ایده جادوگری فریبکار بوده است! ساعتِ خوب، ساعت شنی است! هر لحظه به تو نشان میدهد که دانهای که افتاد دیگر باز نمیگردد. و بهیادمان میآورد که زمان «خط» است نه «دایره» و زمان رفته دیگر باز نمیگردد. نه افسوس، نه اصرار، بر اين خط بیانتها تاثيری ندارد. تفسيرش بماند برای اهلش. همين!
فریبی که ما را خرسند میکند بیش از صد حقیقت برای ما ارزش دارد.
📕 #تمشک_تیغدار
✍ #آنتوان_چخوف
@Library_Telegram