کتابخانه تلگرام
79K subscribers
2.87K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
📚 #زمان_در_انگلیسی

#دکتر_مسعود_انصاری



@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegrambot
Forwarded from Deleted Account
زمان_در_انگلیسی_د.مسعود_انصاری.pdf
46.9 MB
📚#زمان_در_انگلیسی

#دکتر_مسعود_انصاری



@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegrambot
#كتاب
#هنر در گذر #زمان


کتاب هنر در گذر زمان، به راستی دایره المعارف هنر جهان ( نقاشی، پیکر تراشیع معماری و عکاسی) است و به همین علت، دامنه ای گسترده دارد،. پیدا کردن معادل های دقیق برای هزاران اصطلاح در این عرصه گسترده، مراجعه به ده ها کتاب مرجع به زبان انگلیسی و فارسی را ضروری گردانید. واژه نامه ای که در پایان کتاب تقدیم علاقه مندان می شود، حاصل این مراجعات است که امیدوارم در کار مترجمان دیگر مفید واقع شود.

@Library_Telegram
‍ ‍ .


#قلعه_حیوانات (جورج اورول)

مزرعه به تحقیق غنی‌تر شده بود بدون اینکه حیوانات به جز خوک‌ها و سگ‌ها غنی‌‌تر شده باشند ، سکوئیلر هر روز می‌آمد و اعدادی را پشت سرهم میخواند که به حیوانات نشان دهد حالا از #زمان_جونز یونجۀ فراوان‌تر و شلغم بیشتری دارند ، ساعات کمتری کار می‌کنند ، آب آشامیدنی گواراتری می‌نوشند ، عمرشان طولانی‌تر شده و حتی در طویله مگس کمتری آزارشان میدهد ...

حیوانات نیز با اینکه خاطرات زمان جونز در ذهنشان کمرنگ شده بود اما تمام این حرف‌ها را باور میکردند ، البته آنها می‌دانستند که زندگی امروزشان سخت و خالی‌ست ، غالبا گرسنه‌اند ، سردشان است و معمولا به جز هنگام خواب مشغول کار کردن هستند اما بی‌شک گذشته از امروز هم بدتر بوده است !!

@Library_Telegram

ارزش پول ‎ایران در یک سال گذشته در مقایسه با دلار بیش از ۴۰% افت داشته است در همین زمان ارزش پول #مالزی شاهد رشد ۶ ددصدی بوده ...

باور کنید مبارزه با آمریکا غیرممکن نیست به شرط اینکه اولا مردم فقط در حال جنگیدن نباشن دوما حاکمان بی‌لیاقت و بی‌وجدان دیگه خودشونم از سفرۀ مردم ندزدن ....


@Library_Telegram
#بازجویی_از_صدام‌حسین

یک عمر تفریحش شکار غزال بود غذای مورد علاقه‌اش هم گوشت غزال اما در ١٣ دسامبر ۲۰۰۳ وقتی با ۷۵۰هزار دلار پول نقد ، یک هفت‌تیر و دو کلاشینکف او در سوراخ موشی نزدیک زادگاهش تکریت دستگیر کردند هیچ شباهتی به غزال نداشت ، موهایی ژولیده و ریشی به اندازۀ ریش فیدل کاسترو ... قرار گذاشتند #صدام چندوقتی قبل از تحویل به دولت موقت عراق ، برای تخلیۀ اطلاعاتی در اختیار آمریکایی‌ها باشد . باید سوالات بسیاری را پاسخ میداد ، آیا صدام هنوز تسلیحات کشتار جمعی داشت؟ با القاعده همکاری میکرد ؟ چرا تصمیم گرفت با آمریکا بجنگد ؟؟ اما صدام که میدانست حکمی غیر از اعدام در انتظارش نیست دلیلی نمیدید به دشمن اطلاعات بدهد . به‌علاوه دلواپس تصویری بود که بعد از مرگ باقی میگذارد ـ انگیزه‌های زیادی برای سکوت داشت و دریغ از یک دلیل موجه برای اعتراف و قهرمان این داستان بازجوی آمریکایی و جوانی‌ست زادۀ لبنان به نام جرج ...

هیچ‌وقت صدام را شکنجه نکردم و از هیچ تکنیکی هم برای او استفاده نکردم ، شکنجه‌هایی مثل زیاد کردن گرما یا سرمای اتاق ، ایجاد سروصدای زیاد ، محرومیت زندانی از خواب ، این در حالی بود که نفرت عمومی از صدام به‌قدری زیاد بود که چندتایی چک‌ولگد به او که هزاران کشته را روانۀ آن دنیا کرده بود حکماً به ساحت مقدس حقوق بشر هم برنمی‌خورد اما صدام مشخصاً در حیات سیاسیش نشان داده بود که به هرگونه تهدید یا رویکرد ترس‌محور ، جواب نمی‌دهد . تهدیدهای ما را که به جنگ ۱۹۹۱ منتهی شد قبول نکرد و به اولتیماتوم ما که منتهی به جنگ ۲۰۰۳ شد نیز اعتنایی نشان نداد پس اگر او را در موقعیتی بگذارید که خودش را در حال تقلا ببیند تحمل خواهد کرد حتی اگر بمیرد ، راه شکستن چنین آدمی #زمان بود . چند ماه زمان که طی آن رابطه‌ای بر مبنای وابستگی ، اعتماد و عاطفه با او ساخت ...

استراتژی این بود که صدام به من وابسته شود و هر چیزی که می‌خواهد به سراغ من بیاید ، نمی‌خواستم با هیچ‌یک از بازجوهای دیگر تعامل داشته باشد ، نمی‌خواستم با زندانی‌های دیگر تعامل داشته باشد حتی با پرسنل پزشکی ، دنبال تعامل با هر انسانی که بود باید از من می‌خواست . در اصل داشتم به او میگفتم من مسئول تمام جوانب زندگیش هستم و اگر به چیزی نیاز دارد تنها راۀ چارۀ او تعامل با من است . صدام #شاعر بود و دوست داشت هنرش را به‌اشتراک بگذارد می‌دیدم موقع خواندن شعرهایش و توضیح معنای واقعی آن‌ها چه لذتی می‌برد. خیلی به این موضوع می‌بالید اما بیشتر شعرها واقعا افتضاح بودند گاهی فکر میکردم حقوقم برای گوش ‌دادن به این شعرها کم است این را اما به صدام نمی‌گفتم . «می‌گفتم محشرند.»

رسیدن به رازهای صدام نیازمند شکستن تدریجی اعتمادبه‌نفس مردی بود که به سلطۀ کامل عادت داشت ، امیدوارم به این موضوع نخندید اما در ٢٨ آوریل برای او تولد گرفتم و چندتایی کلوچه و بذر گل برای او بردم تا آنجا باغچۀ کوچکی درست کند ، صدام تشکر کرد و کمی احساساتی شده بود ، احساساتی‌ترین حالتی که از او دیدم ، صدایش نرم شده بود و میشد در صورتش عاطفه و قدردانی را دید ، تا آن روز هیچگاه کسی برای او جشن تولد نگرفته بود . هر چه زمان بیشتر میگذشت خود او می‌خواست با من تعامل کند ، میگفت بروم دیدنش ، می‌خواست با من حرف بزند ، می‌دانست نباید با من حرف بزند اما دیگر دست خودش نبود ... شدم محرم اسرارش ، شاید، دوستش ، سرگرمی‌اش ، همه‌چیزش !!

من و صدام در آن باغچۀ کوچک قدم میزدیم و رازها برملا می‌شد ، مثلاً این‌که‌ بین مردم شهر چو افتاده بود صدام چندین بدل خود را به شهر فرستاده ، میگفت «هیچ‌کس به درد بدل صدام حسین بودن نمی‌خورد !! »

@Library_Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمله زیبایی که مفهوم #صبر ، #زمان ، #گذر_عمر رو برامون آشکار میکنه

وقتی پدر ۵۰ ساله‌ای از پسر پانزده ساله‌اش
می‌خواهد که دو سال دیگر صبر کند تا صاحب اتومبیلی برای خودش شود،
این فاصله ی ۷۳۰ روزه،
فقط ۴ درصد عمر پدر را تشکیل می‌دهد
اما این دو سال، ۱۳ درصد از عمر پسر را در بر می‌گیرد.
پس عجیب نیست اگر برای پسر،
این مدت، سه یا چهار بار طولانی‌تر باشد.

به همین صورت، دو ساعت از زندگی یک کودک ۴ ساله، مساوی است با دوازده ساعت از زندگی مادر ۲۴ ساله‌اش یعنی
اگر از کودک بخواهیم که برای گرفتن یک آب نبات، دو ساعت صبر کند، مثل این است که از مادرش بخواهیم برای خوردن یک فنجان قهوه، دوازده ساعت انتظار بکشد.

#الوین_تافلر

@Library_Telegram
جمله زیبایی که مفهوم #صبر ، #زمان ، #گذر_عمر رو برامون آشکار میکنه ...

وقتی پدر ۵۰ ساله‌ای از پسر پانزده ساله‌اش
می‌خواهد که دو سال دیگر صبر کند تا صاحب اتومبیلی برای خودش شود،
این فاصله ی ۷۳۰ روزه،
فقط ۴ درصد عمر پدر را تشکیل می‌دهد
اما این دو سال، ۱۳ درصد از عمر پسر را در بر می‌گیرد.
پس عجیب نیست اگر برای پسر،
این مدت، سه یا چهار بار طولانی‌تر باشد.

به همین صورت، دو ساعت از زندگی یک کودک ۴ ساله، مساوی است با دوازده ساعت از زندگی مادر ۲۴ ساله‌اش یعنی
اگر از کودک بخواهیم که برای گرفتن یک آب نبات، دو ساعت صبر کند، مثل این است که از مادرش بخواهیم برای خوردن یک فنجان قهوه، دوازده ساعت انتظار بکشد.

#الوین_تافلر

@Library_Telegram