#مهم -اسامی افراد و موسسات را در انتها بخوانید!
حالا نام «جورج سوروس»هم در #فاند_گیت ایرانیان مشاهده میشود!
طبق اسناد و مدارک جدیدی که یافت کردیم،نام این میلیاردر معروف که لقب «معمار انقلاب های رنگی» و «سرمایه گذار سیاسی» به وی داده شده و رد پایش در اتفاقات بسیاری همیشه پر رنگ بوده نیز در بین حامیان مالی ایرانیان فاندگیر به چشم میخورد تا حالا مطمئن تر بگوییم که یک سیستم «تو در تو»و «عنکبوتی» را شاهد هستیم در موضوع فاندگیری که مشخصا هدف خاصی را با برنامه ریزی بلند مدت طراحی و دنبال میکنند!
ما با سیستمی روبروییم که همه با یکدیگر آشنا هستند و مدتهاست ارتباطاتی دارند،که در یک بخشِ به خصوص وارد تجارتی مطمئن شده اند که قرار نیست عضوی تازه و غریبه را وارد کرده و یک بیزینس کاملا #انحصاری را مدیریت میکنند.
اما نکته ی بسیار مهم:
همانطور که در روزهای نخست ،بهمراه همکارانم در این تحقیق اعلام کردیم،مبلغ ۶۸ میلیون دلار که از سوی برخی فعالان عرصه ی مجازی بصورت شتابزده اعلام شد،یک مبلغ اشتباه میتواند باشد،چرا که حالا دیگر شواهد و اسناد روز افزون به ما میگویند:عدد ۶۸ میلیون بعنوان دریافت سالانه ی فاند فعالان ایرانی،رقم صحیحی نیست چراکه فاندها و گرنت های بسیاری سالانه پرداخت شده است تحت عناوین مختلف!
تحقیقات ادامه و در حال نوشتار گزارش ویژه ای هستیم تا فسادی بزرگ را ارائه دهیم،اما در این بین اسامی و موسسات مربوطه بدین شرح میباشند:
-سیدمحمود عنایت از «اسمال مدیا» سر دبیر اینترنشنال!
-علی همدانی کارمند سابق بی بی سی و حال حاضر «منوتو» در همکاری با سید محمود عنایت که نامش بهمراه ایشان در موسسات مشهود است.
-مازیار بهاری از ایران وایر و همسو با عنایت و همدانی» بصورت جدا سالی ۳ میلیون دریافتی!
-سینا طوسی از اعضای نایاک
-موسسه ی نایاک
-سینا ربانی
و افراد دیگر که بزودی با یک اینفوگراف و گزارشی خاص ارائه میدهیم.
کاری بسیار ور زحمت که با حمایت شما قابل اتمام است.
پ ن:
سالی۲/۵ میلیون دلار فقط از یک ارگان را بعنوان فاند پرداختی برایتان به نمایش میگذاریم تا بزودی حول محور آن گزارش تکمیلی ارایه شود.
حالا نام «جورج سوروس»هم در #فاند_گیت ایرانیان مشاهده میشود!
طبق اسناد و مدارک جدیدی که یافت کردیم،نام این میلیاردر معروف که لقب «معمار انقلاب های رنگی» و «سرمایه گذار سیاسی» به وی داده شده و رد پایش در اتفاقات بسیاری همیشه پر رنگ بوده نیز در بین حامیان مالی ایرانیان فاندگیر به چشم میخورد تا حالا مطمئن تر بگوییم که یک سیستم «تو در تو»و «عنکبوتی» را شاهد هستیم در موضوع فاندگیری که مشخصا هدف خاصی را با برنامه ریزی بلند مدت طراحی و دنبال میکنند!
ما با سیستمی روبروییم که همه با یکدیگر آشنا هستند و مدتهاست ارتباطاتی دارند،که در یک بخشِ به خصوص وارد تجارتی مطمئن شده اند که قرار نیست عضوی تازه و غریبه را وارد کرده و یک بیزینس کاملا #انحصاری را مدیریت میکنند.
اما نکته ی بسیار مهم:
همانطور که در روزهای نخست ،بهمراه همکارانم در این تحقیق اعلام کردیم،مبلغ ۶۸ میلیون دلار که از سوی برخی فعالان عرصه ی مجازی بصورت شتابزده اعلام شد،یک مبلغ اشتباه میتواند باشد،چرا که حالا دیگر شواهد و اسناد روز افزون به ما میگویند:عدد ۶۸ میلیون بعنوان دریافت سالانه ی فاند فعالان ایرانی،رقم صحیحی نیست چراکه فاندها و گرنت های بسیاری سالانه پرداخت شده است تحت عناوین مختلف!
تحقیقات ادامه و در حال نوشتار گزارش ویژه ای هستیم تا فسادی بزرگ را ارائه دهیم،اما در این بین اسامی و موسسات مربوطه بدین شرح میباشند:
-سیدمحمود عنایت از «اسمال مدیا» سر دبیر اینترنشنال!
-علی همدانی کارمند سابق بی بی سی و حال حاضر «منوتو» در همکاری با سید محمود عنایت که نامش بهمراه ایشان در موسسات مشهود است.
-مازیار بهاری از ایران وایر و همسو با عنایت و همدانی» بصورت جدا سالی ۳ میلیون دریافتی!
-سینا طوسی از اعضای نایاک
-موسسه ی نایاک
-سینا ربانی
و افراد دیگر که بزودی با یک اینفوگراف و گزارشی خاص ارائه میدهیم.
کاری بسیار ور زحمت که با حمایت شما قابل اتمام است.
پ ن:
سالی۲/۵ میلیون دلار فقط از یک ارگان را بعنوان فاند پرداختی برایتان به نمایش میگذاریم تا بزودی حول محور آن گزارش تکمیلی ارایه شود.
🔴 #مهم در جلسه ای که بی بی با وزیر خارجه امریکا داشت،رئیس موساد تاکید کرد حمله به ساختهای هستهای کافی نیست و باید توان نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی را برای مدت طولانی تضعیف کرد تا قدرت پاسخگویی به خاک #اسرائیل را نداشته باشند.
عربستان، امارات و بحرین هم روی این مسئله پافشاری کردند.
همگی به توافق رسیدند😎
توافق شامل :حمله به زیرساختهای نظامی،حذف هدفمند فرماندهان،
حذف مقامات بلندپایه سیاسی امنیتی،
حملات سایبری که موساد در داخل فعال می کند.
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
عربستان، امارات و بحرین هم روی این مسئله پافشاری کردند.
همگی به توافق رسیدند😎
توافق شامل :حمله به زیرساختهای نظامی،حذف هدفمند فرماندهان،
حذف مقامات بلندپایه سیاسی امنیتی،
حملات سایبری که موساد در داخل فعال می کند.
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
#مهم-مقدمه
تصور میکنید امریکایی ها برای اینکه پلن خودشونو جلو ببرند،از تقلب،دروغ و هزار نقشه و همچنین فساد در FBI و CIA و ....بهره نمیبرند؟
جدا از باگ های بزرگ این پرونده شمارو به مطالعه ی چند مورد ایرانی اعم از تروریست و غیره دعوت میکنم تا بدونید ابزار،طرح و نقشه چگونه کار 👇
تصور میکنید امریکایی ها برای اینکه پلن خودشونو جلو ببرند،از تقلب،دروغ و هزار نقشه و همچنین فساد در FBI و CIA و ....بهره نمیبرند؟
جدا از باگ های بزرگ این پرونده شمارو به مطالعه ی چند مورد ایرانی اعم از تروریست و غیره دعوت میکنم تا بدونید ابزار،طرح و نقشه چگونه کار 👇
مصطفی مهرایین نشون داد:که میشه حنجره اتو پاره کنی وتکرار کنی:
«دموکراسی»«مردم»«معیشت»«تعالی»«آزادی»
اما در ذات پایبند هیچکدومشون نبود و خنجر به تن جامعه بزنی در خفا!
مهرایین نشون داد:میشه حرف شجاعانه زد و برعلیه ی حکومت شاخ و شونه کشید،اما خود رفیق «رفیق دوست»،مرتبط با بنیاد مستضعفین زیر نهاد بیت رهبری و یک تئوریسین پوست اندازی باشی.
مهرایین نشون داد:میشه حرف از امید و زندگی زد،اما از نوع شریعتمداری که خود بنیان گذار ناامیدی امروز،طراح «اخوان المسلمین ایرانی» بود.
اما مهرآیین یک بار دیگر تجدید #مهم دیگری کرد:
هیچ صدایی از جمهوری اسلامی،بدون فیلتر و نظارت سازمانهای امنیتی و دستگاههای تایید کننده ی بیت رهبری بیرون نمیاد.
#بخوانید:
مصطفی مهرآیین: قناری رنگشده ی قفس شریعتی
مصطفی مهرآیین، نامی که زمانی با نقدهای بهظاهر شجاعانه و ژستهای پرطمطراق حمایت از مستضعفان و فرودستان در فضای روشنفکری ایران طنینانداز شده بود، حالا به یک رسوایی تمامعیار تبدیل شده است. این مرد که خود را منتقد نظام حاکم جا میزد و با حرفهای آتشینش سعی داشت وانمود کند صدای مردم ستمدیده است، در واقع چیزی جز یک مهره سوخته در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیست.
مصطفی مهرآیین و تمجید از شریعتی:
او در یکی از ادعاهایش گفته است که “استاد شریعتی صدای امید زندگی است.” این جمله، در کنار افشای هویت واقعی مهرآیین بهعنوان مخبر وزارت اطلاعات و دوست صمیمی محسن رفیقدوست، مثل نمک روی زخم مردم ایران است. شریعتی، که مهرآیین با این لفاظیها سعی دارد او را بزک کند، همان کسی است که ایرانیان خوب میدانند چگونه پایههای افراطگرایی اسلامی و تفکر اخوانالمسلمینی را در این کشور بنا گذاشت. حالا مهرآیین، این عروسک خیمهشببازی نظام، با این تمجیدها فقط یک چیز را ثابت میکند: او نهتنها مزدور است، بلکه مبلغ همان ایدئولوژیای است که شریعتی با آن، آتش تندروی و بنیادگرایی را در ایران شعلهور کرد.
بیایید رک حرف بزنیم: علی شریعتی، با همهی شعارهای پرزرقوبرقش، یکی از معماران فکری انقلاب ۵۷ بود که نتیجهاش همین نظام سرکوبگر و فاسد امروزی شد. او با مخلوط کردن اسلام سیاسی و ایدههای اخوانالمسلمین با ادبیات شبهروشنفکرانه، راه را برای افراطیگری دینی هموار کرد. شریعتی “صدای امید زندگی” نبود؛ او صدای بلندگوهای ایدئولوژیای بود که بعدها به دست امثال خمینی و رفیقدوستها به یک هیولای تمامعیار تبدیل شد. حالا مهرآیین، که خودش دستپروردهی همین سیستم است، با این تعریف و تمجیدها میخواهد شریعتی را تطهیر کند و به خورد مردم بدهد. چرا؟ چون اینها همه بخشی از یک پروژهاند: پروژهای که میخواهد ریشههای فکری این نظام را موجه جلوه دهد و مردم را فریب دهد.
اینکه مهرآیین شریعتی را “صدای امید” میخواند، چیزی جز یک شوخی تلخ نیست. امید برای کی؟ برای مستضعفانی که شریعتی با شعارهایش آنها را به مسلخ انقلاب برد و بعد هم زیر چکمههای همین نظام له شدند؟ یا برای خود مهرآیین و اربابهایش در وزارت اطلاعات که از این ایدئولوژی برای کنترل و سرکوب استفاده میکنند؟ شریعتی، با آن تفکرات اخوانمسلکش، بذر تفرقه و تعصب کاشت و نتیجهاش را امروز در خیابانهای ایران میبینیم: حکومتی که به نام دین، خون میریزد و به نام عدالت، غارت میکند.
مهرآیین با این حرفها فقط نقاب دیگری از خودش را نشان میدهد: او نهتنها یک جاسوس امنیتی است، بلکه مبلغ همان خط فکریای است که از شریعتی تا امروز، ایران را به این روز سیاه نشاند. این مرد، که ادعای حمایت از فرودستان را داشت، حالا با ستایش شریعتی، عملاً به مردم میخندد و میگوید: “شما را با همین حرفها گول زدیم و باز هم گول میزنیم.” اما دیگر بس است. مردم ایران میدانند شریعتی چه بلایی سرشان آورد و مهرآیین چه نقشی در این بازی کثیف دارد. این قناریهای رنگشده دیگر خریدار ندارند. شریعتی “صدای امید” نبود، صدای فریب بود، و مهرآیین هم چیزی جز ادامهدهندهی همان فریب بزرگ نیست. اینها را باید به همانجایی فرستاد که لیاقتش را دارند: زبالهدان تاریخ.
#پسرعاقل_نوح
«دموکراسی»«مردم»«معیشت»«تعالی»«آزادی»
اما در ذات پایبند هیچکدومشون نبود و خنجر به تن جامعه بزنی در خفا!
مهرایین نشون داد:میشه حرف شجاعانه زد و برعلیه ی حکومت شاخ و شونه کشید،اما خود رفیق «رفیق دوست»،مرتبط با بنیاد مستضعفین زیر نهاد بیت رهبری و یک تئوریسین پوست اندازی باشی.
مهرایین نشون داد:میشه حرف از امید و زندگی زد،اما از نوع شریعتمداری که خود بنیان گذار ناامیدی امروز،طراح «اخوان المسلمین ایرانی» بود.
اما مهرآیین یک بار دیگر تجدید #مهم دیگری کرد:
هیچ صدایی از جمهوری اسلامی،بدون فیلتر و نظارت سازمانهای امنیتی و دستگاههای تایید کننده ی بیت رهبری بیرون نمیاد.
#بخوانید:
مصطفی مهرآیین: قناری رنگشده ی قفس شریعتی
مصطفی مهرآیین، نامی که زمانی با نقدهای بهظاهر شجاعانه و ژستهای پرطمطراق حمایت از مستضعفان و فرودستان در فضای روشنفکری ایران طنینانداز شده بود، حالا به یک رسوایی تمامعیار تبدیل شده است. این مرد که خود را منتقد نظام حاکم جا میزد و با حرفهای آتشینش سعی داشت وانمود کند صدای مردم ستمدیده است، در واقع چیزی جز یک مهره سوخته در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیست.
مصطفی مهرآیین و تمجید از شریعتی:
او در یکی از ادعاهایش گفته است که “استاد شریعتی صدای امید زندگی است.” این جمله، در کنار افشای هویت واقعی مهرآیین بهعنوان مخبر وزارت اطلاعات و دوست صمیمی محسن رفیقدوست، مثل نمک روی زخم مردم ایران است. شریعتی، که مهرآیین با این لفاظیها سعی دارد او را بزک کند، همان کسی است که ایرانیان خوب میدانند چگونه پایههای افراطگرایی اسلامی و تفکر اخوانالمسلمینی را در این کشور بنا گذاشت. حالا مهرآیین، این عروسک خیمهشببازی نظام، با این تمجیدها فقط یک چیز را ثابت میکند: او نهتنها مزدور است، بلکه مبلغ همان ایدئولوژیای است که شریعتی با آن، آتش تندروی و بنیادگرایی را در ایران شعلهور کرد.
بیایید رک حرف بزنیم: علی شریعتی، با همهی شعارهای پرزرقوبرقش، یکی از معماران فکری انقلاب ۵۷ بود که نتیجهاش همین نظام سرکوبگر و فاسد امروزی شد. او با مخلوط کردن اسلام سیاسی و ایدههای اخوانالمسلمین با ادبیات شبهروشنفکرانه، راه را برای افراطیگری دینی هموار کرد. شریعتی “صدای امید زندگی” نبود؛ او صدای بلندگوهای ایدئولوژیای بود که بعدها به دست امثال خمینی و رفیقدوستها به یک هیولای تمامعیار تبدیل شد. حالا مهرآیین، که خودش دستپروردهی همین سیستم است، با این تعریف و تمجیدها میخواهد شریعتی را تطهیر کند و به خورد مردم بدهد. چرا؟ چون اینها همه بخشی از یک پروژهاند: پروژهای که میخواهد ریشههای فکری این نظام را موجه جلوه دهد و مردم را فریب دهد.
اینکه مهرآیین شریعتی را “صدای امید” میخواند، چیزی جز یک شوخی تلخ نیست. امید برای کی؟ برای مستضعفانی که شریعتی با شعارهایش آنها را به مسلخ انقلاب برد و بعد هم زیر چکمههای همین نظام له شدند؟ یا برای خود مهرآیین و اربابهایش در وزارت اطلاعات که از این ایدئولوژی برای کنترل و سرکوب استفاده میکنند؟ شریعتی، با آن تفکرات اخوانمسلکش، بذر تفرقه و تعصب کاشت و نتیجهاش را امروز در خیابانهای ایران میبینیم: حکومتی که به نام دین، خون میریزد و به نام عدالت، غارت میکند.
مهرآیین با این حرفها فقط نقاب دیگری از خودش را نشان میدهد: او نهتنها یک جاسوس امنیتی است، بلکه مبلغ همان خط فکریای است که از شریعتی تا امروز، ایران را به این روز سیاه نشاند. این مرد، که ادعای حمایت از فرودستان را داشت، حالا با ستایش شریعتی، عملاً به مردم میخندد و میگوید: “شما را با همین حرفها گول زدیم و باز هم گول میزنیم.” اما دیگر بس است. مردم ایران میدانند شریعتی چه بلایی سرشان آورد و مهرآیین چه نقشی در این بازی کثیف دارد. این قناریهای رنگشده دیگر خریدار ندارند. شریعتی “صدای امید” نبود، صدای فریب بود، و مهرآیین هم چیزی جز ادامهدهندهی همان فریب بزرگ نیست. اینها را باید به همانجایی فرستاد که لیاقتش را دارند: زبالهدان تاریخ.
#پسرعاقل_نوح
مصطفی مهرایین نشون داد:که میشه حنجره اتو پاره کنی وتکرار کنی:
«دموکراسی»«مردم»«معیشت»«تعالی»«آزادی»
اما در ذات پایبند هیچکدومشون نبود و خنجر به تن جامعه بزنی در خفا!
مهرایین نشون داد:میشه حرف شجاعانه زد و برعلیه ی حکومت شاخ و شونه کشید،اما خود رفیق «رفیق دوست»،مرتبط با بنیاد مستضعفین زیر نهاد بیت رهبری و یک تئوریسین پوست اندازی باشی.
مهرایین نشون داد:میشه حرف از امید و زندگی زد،اما از نوع شریعتمداری که خود بنیان گذار ناامیدی امروز،طراح «اخوان المسلمین ایرانی» بود.
اما مهرآیین یک بار دیگر تجدید #مهم دیگری کرد:
هیچ صدایی از جمهوری اسلامی،بدون فیلتر و نظارت سازمانهای امنیتی و دستگاههای تایید کننده ی بیت رهبری بیرون نمیاد.
#بخوانید:
مصطفی مهرآیین: قناری رنگشده ی قفس شریعتی
مصطفی مهرآیین، نامی که زمانی با نقدهای بهظاهر شجاعانه و ژستهای پرطمطراق حمایت از مستضعفان و فرودستان در فضای روشنفکری ایران طنینانداز شده بود، حالا به یک رسوایی تمامعیار تبدیل شده است. این مرد که خود را منتقد نظام حاکم جا میزد و با حرفهای آتشینش سعی داشت وانمود کند صدای مردم ستمدیده است، در واقع چیزی جز یک مهره سوخته در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیست.
مصطفی مهرآیین و تمجید از شریعتی:
او در یکی از ادعاهایش گفته است که “استاد شریعتی صدای امید زندگی است.” این جمله، در کنار افشای هویت واقعی مهرآیین بهعنوان مخبر وزارت اطلاعات و دوست صمیمی محسن رفیقدوست، مثل نمک روی زخم مردم ایران است. شریعتی، که مهرآیین با این لفاظیها سعی دارد او را بزک کند، همان کسی است که ایرانیان خوب میدانند چگونه پایههای افراطگرایی اسلامی و تفکر اخوانالمسلمینی را در این کشور بنا گذاشت. حالا مهرآیین، این عروسک خیمهشببازی نظام، با این تمجیدها فقط یک چیز را ثابت میکند: او نهتنها مزدور است، بلکه مبلغ همان ایدئولوژیای است که شریعتی با آن، آتش تندروی و بنیادگرایی را در ایران شعلهور کرد.
بیایید رک حرف بزنیم: علی شریعتی، با همهی شعارهای پرزرقوبرقش، یکی از معماران فکری انقلاب ۵۷ بود که نتیجهاش همین نظام سرکوبگر و فاسد امروزی شد. او با مخلوط کردن اسلام سیاسی و ایدههای اخوانالمسلمین با ادبیات شبهروشنفکرانه، راه را برای افراطیگری دینی هموار کرد. شریعتی “صدای امید زندگی” نبود؛ او صدای بلندگوهای ایدئولوژیای بود که بعدها به دست امثال خمینی و رفیقدوستها به یک هیولای تمامعیار تبدیل شد. حالا مهرآیین، که خودش دستپروردهی همین سیستم است، با این تعریف و تمجیدها میخواهد شریعتی را تطهیر کند و به خورد مردم بدهد. چرا؟ چون اینها همه بخشی از یک پروژهاند: پروژهای که میخواهد ریشههای فکری این نظام را موجه جلوه دهد و مردم را فریب دهد.
اینکه مهرآیین شریعتی را “صدای امید” میخواند، چیزی جز یک شوخی تلخ نیست. امید برای کی؟ برای مستضعفانی که شریعتی با شعارهایش آنها را به مسلخ انقلاب برد و بعد هم زیر چکمههای همین نظام له شدند؟ یا برای خود مهرآیین و اربابهایش در وزارت اطلاعات که از این ایدئولوژی برای کنترل و سرکوب استفاده میکنند؟ شریعتی، با آن تفکرات اخوانمسلکش، بذر تفرقه و تعصب کاشت و نتیجهاش را امروز در خیابانهای ایران میبینیم: حکومتی که به نام دین، خون میریزد و به نام عدالت، غارت میکند.
مهرآیین با این حرفها فقط نقاب دیگری از خودش را نشان میدهد: او نهتنها یک جاسوس امنیتی است، بلکه مبلغ همان خط فکریای است که از شریعتی تا امروز، ایران را به این روز سیاه نشاند. این مرد، که ادعای حمایت از فرودستان را داشت، حالا با ستایش شریعتی، عملاً به مردم میخندد و میگوید: “شما را با همین حرفها گول زدیم و باز هم گول میزنیم.” اما دیگر بس است. مردم ایران میدانند شریعتی چه بلایی سرشان آورد و مهرآیین چه نقشی در این بازی کثیف دارد. این قناریهای رنگشده دیگر خریدار ندارند. شریعتی “صدای امید” نبود، صدای فریب بود، و مهرآیین هم چیزی جز ادامهدهندهی همان فریب بزرگ نیست. اینها را باید به همانجایی فرستاد که لیاقتش را دارند: زبالهدان تاریخ.
#پسرعاقل_نوح
«دموکراسی»«مردم»«معیشت»«تعالی»«آزادی»
اما در ذات پایبند هیچکدومشون نبود و خنجر به تن جامعه بزنی در خفا!
مهرایین نشون داد:میشه حرف شجاعانه زد و برعلیه ی حکومت شاخ و شونه کشید،اما خود رفیق «رفیق دوست»،مرتبط با بنیاد مستضعفین زیر نهاد بیت رهبری و یک تئوریسین پوست اندازی باشی.
مهرایین نشون داد:میشه حرف از امید و زندگی زد،اما از نوع شریعتمداری که خود بنیان گذار ناامیدی امروز،طراح «اخوان المسلمین ایرانی» بود.
اما مهرآیین یک بار دیگر تجدید #مهم دیگری کرد:
هیچ صدایی از جمهوری اسلامی،بدون فیلتر و نظارت سازمانهای امنیتی و دستگاههای تایید کننده ی بیت رهبری بیرون نمیاد.
#بخوانید:
مصطفی مهرآیین: قناری رنگشده ی قفس شریعتی
مصطفی مهرآیین، نامی که زمانی با نقدهای بهظاهر شجاعانه و ژستهای پرطمطراق حمایت از مستضعفان و فرودستان در فضای روشنفکری ایران طنینانداز شده بود، حالا به یک رسوایی تمامعیار تبدیل شده است. این مرد که خود را منتقد نظام حاکم جا میزد و با حرفهای آتشینش سعی داشت وانمود کند صدای مردم ستمدیده است، در واقع چیزی جز یک مهره سوخته در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیست.
مصطفی مهرآیین و تمجید از شریعتی:
او در یکی از ادعاهایش گفته است که “استاد شریعتی صدای امید زندگی است.” این جمله، در کنار افشای هویت واقعی مهرآیین بهعنوان مخبر وزارت اطلاعات و دوست صمیمی محسن رفیقدوست، مثل نمک روی زخم مردم ایران است. شریعتی، که مهرآیین با این لفاظیها سعی دارد او را بزک کند، همان کسی است که ایرانیان خوب میدانند چگونه پایههای افراطگرایی اسلامی و تفکر اخوانالمسلمینی را در این کشور بنا گذاشت. حالا مهرآیین، این عروسک خیمهشببازی نظام، با این تمجیدها فقط یک چیز را ثابت میکند: او نهتنها مزدور است، بلکه مبلغ همان ایدئولوژیای است که شریعتی با آن، آتش تندروی و بنیادگرایی را در ایران شعلهور کرد.
بیایید رک حرف بزنیم: علی شریعتی، با همهی شعارهای پرزرقوبرقش، یکی از معماران فکری انقلاب ۵۷ بود که نتیجهاش همین نظام سرکوبگر و فاسد امروزی شد. او با مخلوط کردن اسلام سیاسی و ایدههای اخوانالمسلمین با ادبیات شبهروشنفکرانه، راه را برای افراطیگری دینی هموار کرد. شریعتی “صدای امید زندگی” نبود؛ او صدای بلندگوهای ایدئولوژیای بود که بعدها به دست امثال خمینی و رفیقدوستها به یک هیولای تمامعیار تبدیل شد. حالا مهرآیین، که خودش دستپروردهی همین سیستم است، با این تعریف و تمجیدها میخواهد شریعتی را تطهیر کند و به خورد مردم بدهد. چرا؟ چون اینها همه بخشی از یک پروژهاند: پروژهای که میخواهد ریشههای فکری این نظام را موجه جلوه دهد و مردم را فریب دهد.
اینکه مهرآیین شریعتی را “صدای امید” میخواند، چیزی جز یک شوخی تلخ نیست. امید برای کی؟ برای مستضعفانی که شریعتی با شعارهایش آنها را به مسلخ انقلاب برد و بعد هم زیر چکمههای همین نظام له شدند؟ یا برای خود مهرآیین و اربابهایش در وزارت اطلاعات که از این ایدئولوژی برای کنترل و سرکوب استفاده میکنند؟ شریعتی، با آن تفکرات اخوانمسلکش، بذر تفرقه و تعصب کاشت و نتیجهاش را امروز در خیابانهای ایران میبینیم: حکومتی که به نام دین، خون میریزد و به نام عدالت، غارت میکند.
مهرآیین با این حرفها فقط نقاب دیگری از خودش را نشان میدهد: او نهتنها یک جاسوس امنیتی است، بلکه مبلغ همان خط فکریای است که از شریعتی تا امروز، ایران را به این روز سیاه نشاند. این مرد، که ادعای حمایت از فرودستان را داشت، حالا با ستایش شریعتی، عملاً به مردم میخندد و میگوید: “شما را با همین حرفها گول زدیم و باز هم گول میزنیم.” اما دیگر بس است. مردم ایران میدانند شریعتی چه بلایی سرشان آورد و مهرآیین چه نقشی در این بازی کثیف دارد. این قناریهای رنگشده دیگر خریدار ندارند. شریعتی “صدای امید” نبود، صدای فریب بود، و مهرآیین هم چیزی جز ادامهدهندهی همان فریب بزرگ نیست. اینها را باید به همانجایی فرستاد که لیاقتش را دارند: زبالهدان تاریخ.
#پسرعاقل_نوح
#مهم
حنیف در خاطراتش میگه:
مجاهدین تا قبل از ماجرای انتقال به عراق، بخش زیادیشون در پاکستان مستقر شدند یعنی پاکستان مقر مجاهدین بوده
و اون مقر رو همچنان در اختیار داره اما با پوشش جیش العدل و گروههای تجزیه طلب بلوچی!!! 👇
حنیف در خاطراتش میگه:
مجاهدین تا قبل از ماجرای انتقال به عراق، بخش زیادیشون در پاکستان مستقر شدند یعنی پاکستان مقر مجاهدین بوده
و اون مقر رو همچنان در اختیار داره اما با پوشش جیش العدل و گروههای تجزیه طلب بلوچی!!! 👇
🚨#مهم
توییت فعال یهودی نزدیک به دولت اسرائیل !
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
توییت فعال یهودی نزدیک به دولت اسرائیل !
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
#مهم/سانچی : خدمه یامچی تحت بازداشت اطلاعات سپاه هستند
عبداللهی پدر یکی از سرنشینان #سانچی :
گروهی از بچهها چند هفته پس از آنکه از کشتی پیاده شدهاند یعنی حدود ۵ روز پس از غرق شدن سانچی، در فرودگاه پیام پیاده و تحویل نیروهای امنیتی شدهاند. سوم بهمن ۹۶ هم گروه دیگری از بچهها وارد فرودگاه پیام و تحویل نیروهای امنیتی شدهاند.
نه بچههای ما سیاسی بودند و نه ما سیاسی هستیم اما شاید مسائلی در کشتی اتفاق افتاده است که بچهها نباید از آن اطلاع پیدا میکردند. شاید محمولهای در این کشتی وجود داشته که برای کره شمالی حمل میشده است. وقتی بچهها میفهمند، تنشی با کاپیتان به وجود میآید.
خانوادههای معترض در پرونده #سانچی حتی یک ریال هم از شرکت ملی نفتکش دریافت نکردهاند چون معتقدیم بچهها زندهاند. وقتی احساسات بالا بود، آمدند و شعار دادند که اینها شهدای اقتصادی هستند اما حتی سه پیکری که روی عرشه سانچی پیدا شد را هم به عنوان شهید قلمداد نکردهاند!
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
عبداللهی پدر یکی از سرنشینان #سانچی :
گروهی از بچهها چند هفته پس از آنکه از کشتی پیاده شدهاند یعنی حدود ۵ روز پس از غرق شدن سانچی، در فرودگاه پیام پیاده و تحویل نیروهای امنیتی شدهاند. سوم بهمن ۹۶ هم گروه دیگری از بچهها وارد فرودگاه پیام و تحویل نیروهای امنیتی شدهاند.
نه بچههای ما سیاسی بودند و نه ما سیاسی هستیم اما شاید مسائلی در کشتی اتفاق افتاده است که بچهها نباید از آن اطلاع پیدا میکردند. شاید محمولهای در این کشتی وجود داشته که برای کره شمالی حمل میشده است. وقتی بچهها میفهمند، تنشی با کاپیتان به وجود میآید.
خانوادههای معترض در پرونده #سانچی حتی یک ریال هم از شرکت ملی نفتکش دریافت نکردهاند چون معتقدیم بچهها زندهاند. وقتی احساسات بالا بود، آمدند و شعار دادند که اینها شهدای اقتصادی هستند اما حتی سه پیکری که روی عرشه سانچی پیدا شد را هم به عنوان شهید قلمداد نکردهاند!
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad