‏سرمایه‌گذاری در نهادهای غیردولتی (NGOs): حمایت مالی از سازمان‌های غیردولتی که در کشورهای هدف فعالیت می‌کنند.
تأمین مالی گروه‌های اپوزیسیون: فاند دهی به گروه‌های به اصطلاح مخالف در کشورهای دیگر یا ایجاد فشار در مسیر گرفتن امتیاز👇

سرمایه‌گذاری در سوریه یا لیبی: تأمین مالی گروه‌های مسلح یا اپوزیسیون در این کشورها برای تضعیف حکومت‌های محلی.

رابطه بنیادها و دیپ استیت:
برخی بنیادها، مانند بنیاد کلینتون یا سوروس، گاهی به‌عنوان بازوی غیررسمی دیپ استیت دیده می‌شوند. این بنیادها با اختصاص فاند به پروژه‌ها یا گروه‌های خاص، اهداف ژئوپلیتیکی غرب را پیش می‌برند. هرچند این ادعاها اغلب مبتنی بر تحلیل و نه شواهد قطعی است.👇

۱۰۱ دلیل برای اعتماد به شاهزاده رضا پهلوی

۱. سابقه خانوادگی در خدمت به ایران
۲. پایبندی به اصول دموکراسی
۳. عدم علاقه به قدرت شخصی
۴. ارتباط مستقیم و شفاف با مردم
۵. محوریت حقوق بشر
۶. تعهد به گذار مسالمت‌آمیز
۷. توانایی ایجاد اتحاد در میان اپوزیسیون
۸. بین‌المللی بودن و دیپلماسی قوی
۹. حمایت از آزادی بیان و رسانه‌های مستقل
۱۰. شفافیت و مسئولیت‌پذیری
۱۱. احترام به تنوع فرهنگی و قومیتی
۱۲. حمایت از نسل جوان
۱۳. تمرکز بر توسعه علمی و فناوری
۱۴. نفی انتقام‌جویی و خشونت
۱۵. پرهیز از رفتارهای پوپولیستی و شعارهای غیرواقعی
۱۶. تجربه زندگی در تبعید
۱۷. پایبندی به ارزش‌های انسانی جهانی
۱۸. حمایت از حقوق زنان
۱۹. پرهیز از تفرقه‌افکنی
۲۰. تلاش برای بازسازی روابط ایران با جهان
۲۱. اعتماد به خرد جمعی مردم
۲۲. حمایت از عدالت اجتماعی
۲۳. حمایت از سکولاریسم
۲۴. حمایت از توسعه پایدار
۲۵. احترام به آزادی مذهب و عقیده
۲۶. حمایت از آموزش رایگان و باکیفیت
۲۷. توانایی جذب مخاطبان با دیدگاه‌های مختلف
۲۸. شناخت دقیق از مشکلات اقتصادی
۲۹. حمایت از گذار بدون خونریزی
۳۰. پرهیز از فساد مالی و سیاسی
۳۱. حمایت از نخبگان و متخصصان
۳۲. پذیرش نقش نمادین به جای قدرت اجرایی
۳۳. تعهد به برگزاری انتخابات آزاد
۳۴. تداوم امیدبخشی به مردم در شرایط سخت
۳۵. تعهد به حق تعیین سرنوشت توسط مردم
۳۶. توجه به نقش دیاسپورای ایرانی
۳۷. احترام به تاریخ و فرهنگ ایرانی
۳۸. حمایت از تنوع قومیتی و زبانی
۳۹. شناخت عمیق از چالش‌های زیربنایی ایران
۴۰. تعهد به عدالت انتقالی
۴۱. پذیرش نقد و بازبینی عملکرد
۴۲. حمایت از شایسته‌سالاری در مدیریت کشور
۴۳. تلاش برای کاهش شکاف بین ایرانیان داخل و خارج از کشور
۴۴. احترام به حقوق اقلیت‌های دینی
۴۵. ترویج امید و خودباوری در میان مردم
۴۶. توانایی ایجاد پل‌های فرهنگی با جهان
۴۷. حمایت از آزادی هنر و خلاقیت
۴۸. شجاعت در پذیرش مسئولیت در شرایط بحرانی
۴۹. حمایت از حقوق کارگران و جنبش‌های اجتماعی
۵۰. توانایی جذب حمایت بین‌المللی برای مردم ایران
۵۱. پایبندی به آزادی‌های مدنی
۵۲. حمایت از توسعه اقتصادی مبتنی بر عدالت اجتماعی
۵۳. تأکید بر بازسازی روابط منطقه‌ای ایران
۵۴. توجه به آموزش و پرورش به عنوان اساس توسعه
۵۵. مقابله با فساد سیستماتیک
۵۶. تلاش برای ایجاد یک ایران متحد و غیرمتمرکز
۵۷. شفافیت در مواضع سیاسی
۵۸. مبارزه با نابرابری جنسیتی
۵۹. تلاش برای معرفی تصویری مثبت از ایران در جهان
۶۰. تأکید بر مدیریت پایدار منابع طبیعی
۶۱. حمایت از برابری حقوقی اقلیت‌ها
۶۲. توانایی مدیریت بحران‌های پیچیده
۶۳. تأکید بر صلح و ثبات منطقه‌ای
۶۴. احترام به ارزش‌های تاریخی ایران
۶۵. حمایت از نهادهای مدنی و اجتماعی
۶۶. پرهیز از استفاده از زبان نفرت
۶۷. تأکید بر همبستگی ملی
۶۸. تعهد به تفکیک قوا در نظام آینده
۶۹. تمرکز بر راه‌حل‌های علمی برای مسائل ایران
۷۰. حمایت از حقوق شهروندی همه ایرانیان
۷۱. تلاش برای ایجاد یک ایران سکولار و دموکراتیک
۷۲. توانایی ایجاد اعتماد در میان مخالفان
۷۳. پرهیز از تحمیل ایدئولوژی خاص
۷۴. تعهد به تشکیل دولت انتقالی
۷۵. حمایت از شفافیت در انتخابات آینده
۷۶. احترام به زبان‌ها و گویش‌های محلی ایران
۷۷. ترویج فرهنگ گفت‌وگو و تفاهم ملی
۷۸. تأکید بر بازگشت اقتدار قانون
۷۹. توجه به رفاه عمومی مردم
۸۰. تأکید بر نقش جوانان در ساختن آینده ایران
۸۱. ترویج ارزش‌های دموکراسی و حقوق بشر
۸۲. تلاش برای حفظ استقلال ایران
۸۳. احترام به محیط‌زیست
۸۴. تقویت فرهنگ پاسخگویی در مدیریت کشور
۸۵. مبارزه با تبعیض و نابرابری
۸۶. تلاش برای رفع انزوای ایران در سطح جهانی
۸۷. احترام به خواسته‌های مردم در همه سطوح
۸۸. تأکید بر اهمیت حقوق کودکان
۸۹. توانایی ایجاد امید در دل مردم
۹۰. تعهد به ساختن آینده‌ای بهتر برای همه ایرانیان
۹۱. معرفی ایران به‌عنوان یک بازیگر مثبت در عرصه بین‌المللی
۹۲. توانایی ایجاد وحدت میان گروه‌های سیاسی متنوع
۹۳. تلاش برای رفع شکاف‌های قومی و زبانی در ایران
۹۴. حمایت از تقویت نقش مردم در تصمیم‌گیری‌های کلیدی
۹۵. ارائه راه‌حل‌های واقع‌گرایانه برای بحران‌های کشور
۹۶. تلاش برای احیای شأن و منزلت ایران در جهان
۹۷. تقویت حقوق فردی و اجتماعی شهروندان
۹۸. احترام به نیازهای اقشار آسیب‌پذیر جامعه
۹۹. تلاش برای رفع تنش‌های سیاسی داخلی
۱۰۰. تأکید بر سرمایه‌گذاری در آموزش و نوآوری
۱۰۱. الهام‌بخشی به نسل‌های آینده ایران برای ساختن یک کشور بهتر...

#kingRezaPahlavi


#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad

‌‎#مهم تر از هر توییت دیگرمان

مقدمه:
ما سعی داریم تا فضای ذهنی شما رو آشنا کنیم با اونچیزی که در دالان های کنگره ی امریکا رخ میدهد و تصمیماتی که فراتر از بعضا سرگرمی های توییتری هستند،تصمیماتی بسیار مهم که ارتباط مستقیم با امروز و اینده ی ‎#ایران دارد و علت ناکامی برخی اتفاقات و موفقیت اپوزوسیون جعل میباشد.
«موضوع ‎#فاند_گیت است که امروز به اپوزوسیون جعل و نمایندگان اصلاحات بیشتر پرداخت میشود!»

اگر بودجه ی موسسه ی
Global engagement center
قطع بشه و فعالیت های این مجموعه متوقف گردد،چه رخ خواهد داد؟
۱-کاهش نفوذ دموکراتها در جریان‌های داخلی و انقلاب ایران:
به زبان ساده تر،اگر ‎#فاند_گیت دیگر توان پرداخت فاند و گرنت ها رو به ایرانیان به ظاهر مخالف حکومت نداشته باشه و نایاک،
مریم معمار صادقی،مسیح علینژاد،موسسه ی سیامک پورزند،موسسه ی عبدالرحمن برومند،مهدی یحیی نژاد،فاطمه حقیقت جو،ایرانیان دیاسورا کالکتیو،ایرانیان دموکراسی کانسیل،ایران وایر،
و ده ها ارگان دیگر فعالیتشان کم و یا محدود شود،در نتیجه ملی گرایان میتوانند عملا با استقلال فکری و عدم وجود موانع و لابی های متصل به دموکرات ها و حافظین رژیم ملایان،ابتکار عمل را بدست گیرند.

۲-تقویت گفتمان مستقل و ملی
تعطیلی GEC فرصتی برای فعالان داخلی و خارجی فراهم می‌کند که به جای تبعیت از استراتژی‌های غرب، گفتمان‌های مبتنی بر منافع ملی و فرهنگی ایران را شکل دهند.
وابستگی به ارگان‌های خارجی می‌تواند استراتژی جنبش‌ها را به سمت منافع آن کشورها منحرف کند.
حذف این وابستگی باعث می‌شود جریان‌های اعتراضی برنامه‌ریزی مستقل‌تر و واقعی‌تری داشته باشند.

۳-تقویت جنبش های براندازانه
تمرکز بر براندازی واقعی بدور از حواشی جنسی و ارتباطات نامربوط به خیزش مردمی،مثل پیکان آرت-انقلاب جنسی-انقلاب رنگی-لخت شدن های بی ربط-روزهای هفته ی سفید و سیاه و آزادی های یواشکی و امثالهم را کاملا همسو با جریان اصلاحات کمرنگ و جنس جنبش را بی هیچ انحراف موثری به ریل اصلی بازگرداند.

۴-کاهش بهانه‌جویی حکومت برای سرکوب مخالفان
جمهوری اسلامی سال‌هاست که از ابزار "اتهام وابستگی به بیگانگان" برای سرکوب مخالفان استفاده کرده است. وجود ارگان‌هایی مانند GEC به رژیم ایران کمک می‌کند که با نشانه‌گیری فعالیت‌های خارجی، اعتراضات داخلی را غیرمشروع جلوه دهد.
اگر این ابزار حذف شود، حکومت نمی‌تواند به‌سادگی ادعای "دست‌نشانده بودن" مخالفان را مطرح کند.
این ممکن است باعث شود مردم ایران اعتماد بیشتری به جنبش‌های داخلی پیدا کنند.

۵-عدم حمایت های تجزیه خواهانه و فرقه ی رجوی:
در الویت های این ارگانGEC مشهود بوده که حمایت از فرقه های ترور و جدایی طلب مطلقا قبیله گرا،نوعی بی اعتمادی در جامعه رخ داده و وحشت روی کار امدن تروریست های مجاهد و احزاب ضد کرد و ضد بلوچ و ...آتش براندازی را کم سو گشته که با تعطیلی GEC میتوان شاهد بود که اطمینان به ملت ایران در اعتماد به جامعه ی برانداز،افزون میگردد.

۶-جلوگیری از نفوذ و اولویت‌دهی خارجی:
هر نهاد فاند گیر مرتبط با این ارگان که از خارج کشور فعالیت کند، به نوعی منافع خود را در اولویت قرار می‌دهد. GEC هم احتمالاً بخشی از سیاست خارجی آمریکا است و با عملکردش نشان داده اهدافی فراتر از حمایت از آزادی مردم ایران داشته است.
این نفوذ می‌تواند جریان‌های داخلی را به ابزار سیاست‌های خارجی تبدیل کند.
تعطیلی این ارگان، امکان نفوذ بیشتر و مستقیم مردم ایران در تعیین مسیر حرکت خود را فراهم می‌کند.

۷-دور شدن از دو و یا چند قطبی‌سازی در جامعه:
وجود فاندهای خارجی، به‌ویژه از سوی کشورهای غربی، ممکن است به شکل‌گیری دوقطبی میان "حامیان غرب" و "منتقدان غرب" دامن زده که در نتیجه این امر شاهد شکاف میان نیروهای مختلف اپوزیسیون بصورت روز افزون و عمیق‌تر هستیم که
تعطیلی GEC می‌تواند به کاهش این شکاف کمک کند.

پ ن:
مطلوب واقع شدن تعطیلی GEC بیشتر بر پایه این ایده است که هر جنبش واقعی برای تغییر، باید در داخل کشور و با اتکا به توان مردم و نخبگان داخلی شکل بگیرد. هرچند حمایت‌های خارجی می‌توانند مفید باشند، اما اگر این حمایت‌ها به شکل مستقیم از نهادهایی چون GEC باشد،آسیب به اصالت و مشروعیت جنبش منتهی به مصادره کردن خواست غرب و لیبی و سوریه شدن ایران میشود.
‎#پسرعاقل_نوح