زندانی سیاسی شکیلا منفرد در زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب غذا زد
امروز پنجشنبه ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۰، شکیلا منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب زد. اعتصاب خانم منفرد در پی بی توجهی مسئولان نسبت به تهدید شدن او توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی و در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم صورت گرفته است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، شکیلا منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، دست به اعتصاب زد.
بر اساس این گزارش، اعتصاب خانم منفرد در اعتراض به عدم پاسخگویی و بی توجهی مسئولان در خصوص مورد تهدید قرار گرفتن وی توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم صورت گرفته است.
یک منبع مطلع در این خصوص گرفت: «یکی از زندانیان جرائم عمومی با درب قوطی کنسرو خانم منفرد را تهدید کرده و قصد ضرب و جرح وی را داشته است. به دلیل همین تهدیدات درب سالن مشاوره و دیگر سالنهای زندان روز گذشته باز نشده است».
زندانی سیاسی، شکیلا منفرد در تاریخ ۱۰ شهریورماه ۱۳۹۹، هنگام خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای سازمان اطلاعات سپاه در تهران منتقل منتقل شد. گفته میشود بازداشت این شهروند بدون ارائه حکم قضایی صورت گرفته بود. وی در تاریخ ۱۹ شهریورماه ۹۹ با پایان مراحل بازجویی به قرنطینه بند زنان زندان اوین منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۴ شهریور با تودیع قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.
جلسه «دادگاه» رسیدگی به اتهامات شکیلا منفرد، آرشام رضایی و محمد ابوالحسنی از بابت پرونده ای مشترک در تاریخ ۱ بهمنماه ۹۹ در شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران برگزار شد. خانم منفرد پس از اتمام جلسه «دادگاه» توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان منتقل شد.
شکیلا منفرد توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران از بابت اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مقدسات اسلام» به ۶ سال حبس تعزیری و ۴ ماه کار اجباری در جهاد کشاورزی محکوم شد. نهایتا شعبه ۳۶ «دادگاه» تجدیدنظر استان تهران خانم منفرد را به ۴ سال و دو ماه حبس قطعی محکوم کرد.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
امروز پنجشنبه ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۰، شکیلا منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب زد. اعتصاب خانم منفرد در پی بی توجهی مسئولان نسبت به تهدید شدن او توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی و در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم صورت گرفته است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، شکیلا منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، دست به اعتصاب زد.
بر اساس این گزارش، اعتصاب خانم منفرد در اعتراض به عدم پاسخگویی و بی توجهی مسئولان در خصوص مورد تهدید قرار گرفتن وی توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم صورت گرفته است.
یک منبع مطلع در این خصوص گرفت: «یکی از زندانیان جرائم عمومی با درب قوطی کنسرو خانم منفرد را تهدید کرده و قصد ضرب و جرح وی را داشته است. به دلیل همین تهدیدات درب سالن مشاوره و دیگر سالنهای زندان روز گذشته باز نشده است».
زندانی سیاسی، شکیلا منفرد در تاریخ ۱۰ شهریورماه ۱۳۹۹، هنگام خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای سازمان اطلاعات سپاه در تهران منتقل منتقل شد. گفته میشود بازداشت این شهروند بدون ارائه حکم قضایی صورت گرفته بود. وی در تاریخ ۱۹ شهریورماه ۹۹ با پایان مراحل بازجویی به قرنطینه بند زنان زندان اوین منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۴ شهریور با تودیع قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.
جلسه «دادگاه» رسیدگی به اتهامات شکیلا منفرد، آرشام رضایی و محمد ابوالحسنی از بابت پرونده ای مشترک در تاریخ ۱ بهمنماه ۹۹ در شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران برگزار شد. خانم منفرد پس از اتمام جلسه «دادگاه» توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان منتقل شد.
شکیلا منفرد توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران از بابت اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مقدسات اسلام» به ۶ سال حبس تعزیری و ۴ ماه کار اجباری در جهاد کشاورزی محکوم شد. نهایتا شعبه ۳۶ «دادگاه» تجدیدنظر استان تهران خانم منفرد را به ۴ سال و دو ماه حبس قطعی محکوم کرد.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
زندانی سیاسی شکیلا منفرد در زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب غذا زد
امروز پنجشنبه ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۰، شکیلا منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب زد. اعتصاب خانم
اعتصاب غذای خشک زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی در زندان مریوان
روز پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰، ابراهیم خلیل صدیقی همدانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان مریوان که دربیست و یکمین روز اعتصاب غذا بسر میبرد، بدلیل بی توجهی مسئولین زندان مریوان به خواسته هایش دست به اعتصاب غذای خشک زد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، بدنبال بی توجهی و بی مسئولیتی مسئولان زندان مریوان، زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی دست به اعتصاب غذای خشک زد.
بر اساس این گزارش، زندانی سیاسی، ابراهیم خلیل صدیقی همدانی ۶۳ ساله به بیماری دیابت شدید مبتلا است نیاز به مراقبت و رسیدگیهای پزشکی و درمانی دارد و تا پیش از آن فرزندش مراقبت از وی را انجام میداد. این زندانی سیاسی برای دومین بار بدلیل خلف وعده مسئولین زندان در رسیدگی به درخواستهایش و انتقال فرزندش سالار به نزد وی، اعتصاب غذایش را به اعتصاب غذای خشک تبدیل کرد.
پیشتر نیز زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی بدنبال عدم تحقق خواسته هایش مبنی بر انتقال خود و پسرش به زندان سنندج، از روز ۴ بهمن اعتصاب دارو کرده و بدلیل ابتلا به دیابت و عدم مصرف انسولین وضعیت قند خونش درشرایط خطرناکی قرار گرفته بود.
از سوی دیگر سالار صدیقی همدانی پسر زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی نیز از روز پنجشنبه ۱۴ بهمن، در زندان کامیاران دست به اعتصاب غذا زد.
دو زندانی سیاسی پدر و پسر ابراهیم خلیل و سالار صدیقی همدانی، روز یکشنبه ۱۹ دیماه۱۴۰۰، بصورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی، از زندان ارومیه به زندانهای مریوان و کامیاران تبعید شدند. ابراهیم خلیل صدیقی همدانی به محض رسیدن به زندان مریوان دست به اعتصاب غذا زده و اعلام کرد تا فرزندم را نزد خودم نیاورید به اعتصاب ادامه خواهم داد.
انتقال ناگهانی به زندانهای کامیاران و مریوان بدلیل یک پرونده سازی جدید در زندان صورت گرفت. در این پرونده سازی جعلی، ابراهیم خلیل و سالار صدیقی همدانی به اتهام درگیری لفظی با داریوش بخشی رئیس بند و همچنین به اتهام تحریک زندانیان به اعتراض و اعتصاب، به تبعید به زندانهای مریوان و کامیاران محکوم شده و روز یکشنبه ۱۹ دیماه ۱۴۰۰ این زندانیان را به این زندانها منتقل کردند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
روز پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰، ابراهیم خلیل صدیقی همدانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان مریوان که دربیست و یکمین روز اعتصاب غذا بسر میبرد، بدلیل بی توجهی مسئولین زندان مریوان به خواسته هایش دست به اعتصاب غذای خشک زد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، بدنبال بی توجهی و بی مسئولیتی مسئولان زندان مریوان، زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی دست به اعتصاب غذای خشک زد.
بر اساس این گزارش، زندانی سیاسی، ابراهیم خلیل صدیقی همدانی ۶۳ ساله به بیماری دیابت شدید مبتلا است نیاز به مراقبت و رسیدگیهای پزشکی و درمانی دارد و تا پیش از آن فرزندش مراقبت از وی را انجام میداد. این زندانی سیاسی برای دومین بار بدلیل خلف وعده مسئولین زندان در رسیدگی به درخواستهایش و انتقال فرزندش سالار به نزد وی، اعتصاب غذایش را به اعتصاب غذای خشک تبدیل کرد.
پیشتر نیز زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی بدنبال عدم تحقق خواسته هایش مبنی بر انتقال خود و پسرش به زندان سنندج، از روز ۴ بهمن اعتصاب دارو کرده و بدلیل ابتلا به دیابت و عدم مصرف انسولین وضعیت قند خونش درشرایط خطرناکی قرار گرفته بود.
از سوی دیگر سالار صدیقی همدانی پسر زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی نیز از روز پنجشنبه ۱۴ بهمن، در زندان کامیاران دست به اعتصاب غذا زد.
دو زندانی سیاسی پدر و پسر ابراهیم خلیل و سالار صدیقی همدانی، روز یکشنبه ۱۹ دیماه۱۴۰۰، بصورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی، از زندان ارومیه به زندانهای مریوان و کامیاران تبعید شدند. ابراهیم خلیل صدیقی همدانی به محض رسیدن به زندان مریوان دست به اعتصاب غذا زده و اعلام کرد تا فرزندم را نزد خودم نیاورید به اعتصاب ادامه خواهم داد.
انتقال ناگهانی به زندانهای کامیاران و مریوان بدلیل یک پرونده سازی جدید در زندان صورت گرفت. در این پرونده سازی جعلی، ابراهیم خلیل و سالار صدیقی همدانی به اتهام درگیری لفظی با داریوش بخشی رئیس بند و همچنین به اتهام تحریک زندانیان به اعتراض و اعتصاب، به تبعید به زندانهای مریوان و کامیاران محکوم شده و روز یکشنبه ۱۹ دیماه ۱۴۰۰ این زندانیان را به این زندانها منتقل کردند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
اعتصاب غذای خشک زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی در زندان مریوان
روز پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰، ابراهیم خلیل صدیقی همدانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان مریوان که دربیست و یکمین روز
فعال کارگری هیراد پیربداقی به ۴ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد
فعال کارگری، هیراد پیربداقی توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به ۴ سال و ۸ ماه حبس تعزیری، دو سال محرومیت از عضویت در گروه ها و دسته جات سیاسی و اجتماعی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، «دادگاه» انقلاب تهران هیراد پیربداقی، فعال کارگری را به حبس و محرومیت های اجتماعی محکوم کرد.
بر اساس این گزارش، فعال کارگری، هیراد پیربداقی از بابت اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۴ سال و ۸ ماه حبس تعزیری، دو سال محرومیت از عضویت در گروه ها و دسته جات سیاسی و اجتماعی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.
حضور مقابل یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و اعلام شکایت نسبت به نگهداری متهمان در سلولهای انفرادی یکی از مصادیق اتهامات آقای پیربداقی عنوان شده است.
در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر ۴ سال زندان برای این فعال کارگری قابل اجرا خواهد بود.
اولین و دومین جلسه «دادگاه» رسیدگی به اتهامات هیراد پیربداقی به ترتیب در تاریخ های ۸ دیماه و ۳ اسفندماه امسال در شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران برگزار شده بود. در جریان جلسه نخست پرونده به دلیل وجود نواقص و با درخواست مستندات به بازپرسی ارجاع شد؛ با این حال کپی گزارش قبلی و بدون ارائه مستندات از سمت بازپرسی، پرونده جهت بررسی مجددا به «دادگاه» انقلاب ارسال شد.
هیراد پیربداقی به همراه عسل محمدی در تاریخ ۱۵ آبانماه بازداشت شده و منزل آنان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت.
آقای پیربداقی از زمان بازداشت تا تاریخ ۳ دی ماه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین در کنار زندانیان متهم به جرائم عمومی نگهداری و نهایتا در تاریخ ۱۱ دیماه با تودیع قرار وثیقه از بند عمومی زندان اوین آزاد شد.
هیراد پیربداقی پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود و دفاع از حقوق کارگران سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
فعال کارگری، هیراد پیربداقی توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به ۴ سال و ۸ ماه حبس تعزیری، دو سال محرومیت از عضویت در گروه ها و دسته جات سیاسی و اجتماعی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، «دادگاه» انقلاب تهران هیراد پیربداقی، فعال کارگری را به حبس و محرومیت های اجتماعی محکوم کرد.
بر اساس این گزارش، فعال کارگری، هیراد پیربداقی از بابت اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۴ سال و ۸ ماه حبس تعزیری، دو سال محرومیت از عضویت در گروه ها و دسته جات سیاسی و اجتماعی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.
حضور مقابل یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و اعلام شکایت نسبت به نگهداری متهمان در سلولهای انفرادی یکی از مصادیق اتهامات آقای پیربداقی عنوان شده است.
در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر ۴ سال زندان برای این فعال کارگری قابل اجرا خواهد بود.
اولین و دومین جلسه «دادگاه» رسیدگی به اتهامات هیراد پیربداقی به ترتیب در تاریخ های ۸ دیماه و ۳ اسفندماه امسال در شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران برگزار شده بود. در جریان جلسه نخست پرونده به دلیل وجود نواقص و با درخواست مستندات به بازپرسی ارجاع شد؛ با این حال کپی گزارش قبلی و بدون ارائه مستندات از سمت بازپرسی، پرونده جهت بررسی مجددا به «دادگاه» انقلاب ارسال شد.
هیراد پیربداقی به همراه عسل محمدی در تاریخ ۱۵ آبانماه بازداشت شده و منزل آنان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت.
آقای پیربداقی از زمان بازداشت تا تاریخ ۳ دی ماه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین در کنار زندانیان متهم به جرائم عمومی نگهداری و نهایتا در تاریخ ۱۱ دیماه با تودیع قرار وثیقه از بند عمومی زندان اوین آزاد شد.
هیراد پیربداقی پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود و دفاع از حقوق کارگران سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
فعال کارگری هیراد پیربداقی به ۴ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد
فعال کارگری، هیراد پیربداقی توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به ۴ سال و ۸ ماه حبس تعزیری، دو سال
دو شهروند توسط نیروهای امنیتی در شهرستان راسک بازداشت شدند
روز سهشنبه ١٠ اسفندماه ۱۴۰۰، دو شهروند به نامهای زاهد حیات زهی و عبدالغفار اربابی توسط نیروهای امنیتی در شهرستان راسک بازداشت شدند.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، دو شهروند توسط نیروهای امنیتی در شهرستان راسک بازداشت شدند.
بر اساس این گزارش، هویت این شهروندان معروف به شریف، فرزند حمزه و عبدالغفار اربابی فرزند عبدالکریم، اهل روستای حشنک از توابع بخش کیشکور شهرستان سرباز عنوان شده است.
نیروهای امنیتی این شهروندان را پس از بازداشت در شهرستان راسک به زاهدان منتقل کردهاند.
تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی در دسترس نیست.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
روز سهشنبه ١٠ اسفندماه ۱۴۰۰، دو شهروند به نامهای زاهد حیات زهی و عبدالغفار اربابی توسط نیروهای امنیتی در شهرستان راسک بازداشت شدند.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، دو شهروند توسط نیروهای امنیتی در شهرستان راسک بازداشت شدند.
بر اساس این گزارش، هویت این شهروندان معروف به شریف، فرزند حمزه و عبدالغفار اربابی فرزند عبدالکریم، اهل روستای حشنک از توابع بخش کیشکور شهرستان سرباز عنوان شده است.
نیروهای امنیتی این شهروندان را پس از بازداشت در شهرستان راسک به زاهدان منتقل کردهاند.
تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی در دسترس نیست.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
دو شهروند توسط نیروهای امنیتی در شهرستان راسک بازداشت شدند
روز سهشنبه ١٠ اسفندماه ۱۴۰۰، دو شهروند به نامهای زاهد حیات زهی و عبدالغفار اربابی توسط نیروهای امنیتی در شهرستان
بازداشت و انتقال سه شهروند بهائی به زندان عادل آباد شیراز
روز دوشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۰، سه شهروند بهائی به نامهای، صدیقه اقدسی، بهروز فرزندی و قاسم معصومی، توسط «دادگاه» انقلاب شیراز به بهانه پارهای از توضیحات احضار، بازداشت و به زندان عادل آباد منتقل شدند.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، صدیقه اقدسی، بهروز فرزندی و قاسم معصومی، شهروندان بهائی ساکن شیراز جهت تحمل دوران محکومیت بازداشت و به زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند.
بر اساس این گزارش، بازداشت این شهروندان پس از احضار به «دادگاه» انقلاب به بهانه پارهای از توضیحات و بدون ابلاغ اجرای احکام صورت گرفته است. این شهروندان در مرحله بدوی توسط «دادگاه» انقلاب شیراز هر یک به ۳۹ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
حکم آقای فرزندی و معصومی در مرحله تجدیدنظر عینا تایید شده و ۲۵ ماه از حکم خانم اقدسی به حالت تعلیق در آمده است.
بازداشت این شهروندان پس از احضار به شعبه ۱۴ «دادگاه» انقلاب شیراز به بهانه پاره ای از توضیحات و بدون ابلاغ اجرای احکام صورت گرفته است.
به گفته یک منبع نزدیک به این شهروندان بهائی، این سه شهروند پس از حضور در «دادگاه» انقلاب بدون اطلاع همراهان و از درب پشتی دادگاه به زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند.
این شهروندان در تاریخ ۱۷ فروردین ماه به همراه عالیه فروتن، سیامک هنرور و سعید اتحاد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به سلول های انفرادی بازداشتگاه های نیروی انتظامی تحت نظر اطلاعات سپاه و بازداشتگاه وزارت اطلاعات شیراز منتقل شدند. آنان نهایتا در اردیبهشت ماه سال جاری با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شدند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
روز دوشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۰، سه شهروند بهائی به نامهای، صدیقه اقدسی، بهروز فرزندی و قاسم معصومی، توسط «دادگاه» انقلاب شیراز به بهانه پارهای از توضیحات احضار، بازداشت و به زندان عادل آباد منتقل شدند.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، صدیقه اقدسی، بهروز فرزندی و قاسم معصومی، شهروندان بهائی ساکن شیراز جهت تحمل دوران محکومیت بازداشت و به زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند.
بر اساس این گزارش، بازداشت این شهروندان پس از احضار به «دادگاه» انقلاب به بهانه پارهای از توضیحات و بدون ابلاغ اجرای احکام صورت گرفته است. این شهروندان در مرحله بدوی توسط «دادگاه» انقلاب شیراز هر یک به ۳۹ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
حکم آقای فرزندی و معصومی در مرحله تجدیدنظر عینا تایید شده و ۲۵ ماه از حکم خانم اقدسی به حالت تعلیق در آمده است.
بازداشت این شهروندان پس از احضار به شعبه ۱۴ «دادگاه» انقلاب شیراز به بهانه پاره ای از توضیحات و بدون ابلاغ اجرای احکام صورت گرفته است.
به گفته یک منبع نزدیک به این شهروندان بهائی، این سه شهروند پس از حضور در «دادگاه» انقلاب بدون اطلاع همراهان و از درب پشتی دادگاه به زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند.
این شهروندان در تاریخ ۱۷ فروردین ماه به همراه عالیه فروتن، سیامک هنرور و سعید اتحاد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به سلول های انفرادی بازداشتگاه های نیروی انتظامی تحت نظر اطلاعات سپاه و بازداشتگاه وزارت اطلاعات شیراز منتقل شدند. آنان نهایتا در اردیبهشت ماه سال جاری با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شدند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
بازداشت و انتقال سه شهروند بهائی به زندان عادل آباد شیراز
روز دوشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۰، سه شهروند بهائی به نامهای، صدیقه اقدسی، بهروز فرزندی و قاسم معصومی، توسط «دادگاه» انقلاب
روزنامهنگار و فعال کارگری، امیرعباس آزرم وند جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد
روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، امیرعباس آزرم وند، روزنامهنگار و فعال کارگری جهت تحمل دوران محکومیت خود به قرنطینه زندان اوین منتقل شد. این انتقال در شرایطی صورت گرفته است که وی تاکنون جهت اجرای حکم احضار نشده بود.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، امیرعباس آزرم وند، روزنامهنگار و فعال کارگری جهت تحمل دوران محکومیت خود به قرنطینه زندان اوین منتقل شد.
بر اساس این گزارش، آقای آزرم وند روز سه شنبه ۱۷ اسفندماه در جریان تجمعی به مناسبت روز جهانی زنان همراه با ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. انتقال او در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین به ریاست «قاضی» محمود حاج مرادی و در شرایطی صورت گرفته است که وی تاکنون جهت اجرای حکم احضار نشده بود.
روزنامهنگار و فعال کارگری، امیرعباس آزرم وند پیشتر در صبح روز چهارشنبه ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۰، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و روز پنجشنبه ۱ مهرماه با تودیع قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
او نهایتا دیماه امسال توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به ریاست «قاضی» ایمان افشاری از بابت اتهام «اجتماع و تبانی» به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. وی همچنین به عنوان مجازات تکمیلی به منع عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی و خروج از کشور به مدت دو سال محکوم شده است. در صورت تایید حکم با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۳ سال و ۷ ماه زندان در خصوص وی قابل اجرا است.
آقای آزروم وند پیش از این نیز سابقه بازداشت به دلیل فعالیتهای خود را داشته است. وی در آذرماه ۹۷ و دیماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی به صورت کوتاه مدت بازداشت شده بود.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، امیرعباس آزرم وند، روزنامهنگار و فعال کارگری جهت تحمل دوران محکومیت خود به قرنطینه زندان اوین منتقل شد. این انتقال در شرایطی صورت گرفته است که وی تاکنون جهت اجرای حکم احضار نشده بود.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، امیرعباس آزرم وند، روزنامهنگار و فعال کارگری جهت تحمل دوران محکومیت خود به قرنطینه زندان اوین منتقل شد.
بر اساس این گزارش، آقای آزرم وند روز سه شنبه ۱۷ اسفندماه در جریان تجمعی به مناسبت روز جهانی زنان همراه با ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. انتقال او در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین به ریاست «قاضی» محمود حاج مرادی و در شرایطی صورت گرفته است که وی تاکنون جهت اجرای حکم احضار نشده بود.
روزنامهنگار و فعال کارگری، امیرعباس آزرم وند پیشتر در صبح روز چهارشنبه ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۰، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و روز پنجشنبه ۱ مهرماه با تودیع قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
او نهایتا دیماه امسال توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به ریاست «قاضی» ایمان افشاری از بابت اتهام «اجتماع و تبانی» به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. وی همچنین به عنوان مجازات تکمیلی به منع عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی و خروج از کشور به مدت دو سال محکوم شده است. در صورت تایید حکم با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۳ سال و ۷ ماه زندان در خصوص وی قابل اجرا است.
آقای آزروم وند پیش از این نیز سابقه بازداشت به دلیل فعالیتهای خود را داشته است. وی در آذرماه ۹۷ و دیماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی به صورت کوتاه مدت بازداشت شده بود.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
روزنامهنگار و فعال کارگری، امیرعباس آزرم وند جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد
روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، امیرعباس آزرم وند، روزنامهنگار و فعال کارگری جهت تحمل دوران محکومیت خود به قرنطینه زندان
مهدی فتحی، فعال صنفی معلمان به ۱۲ سال زندان محکوم شد
مهدی فتحی از فعالان صنفی معلمان استان فارس، که پیشتر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس ۱۱۳ روز انفرادی با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۱۲ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، مهدی فتحی از فعالان صنفی معلمان استان فارس توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۱۲ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
بر اساس این گزارش، مهدی فتحی از فعالان صنفی معلمان استان فارس، طی ابلاغیهای که اخیرا دریافت کرده است توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۱۲ سال حبس، دو سال تبعید به گرمسار، دو سال ممنوعالخروجی و دو سال ابطال گذرنامه محکوم شد. آقای فتحی پیشتر پس از تحمل ۱۱۳ روز سلول انفرادی و بازجویی در زندان عادل آباد شیراز روز سه شنبه ۱۴دی ماه ۱۴۰۰ با قرار وثیقه آزاد شده بود.
جمعی از معلمان استان فارس روز ۲۲ آبانماه ۱۴۰۰ با انتشار بیانیهای اعلام کرده بودند آقای فتحی از چهار روز پیش از این تاریخ در زندان اعتصاب غذا کرده است. بر اساس این بیانیه، پیش از اعتصاب غذا در یادداشتی که از زندان به خانواده آقای فتحی رسیده بود، این معلم زندانی قاضی پرونده را در جریان شرایط جسمی و بیماری قلبی خود قرار داده بود.
آقای فتحی که ۲۷ سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش استان فارس دارد به دلیل افشای تخلفات مالی و فساد امام جمعه و برخی مسئولان محلی و مذهبی شهرستان پاسارگاد در تاریخ جمعه ۱۷ بهمن ۹۹ بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف به پلاک۱۰۰ منتقل شد.
او پس از آزادی موقت با تودیع وثیقه، توسط «دادگاه» انقلاب شیراز به ۱۴ماه حبس تعزیری و جزای نقدی محکوم شد.
این فعال صنفی معلمان به حکم صادره اعتراض کرده اما بدون اتمام روند دادرسی در «دادگاه» تجدیدنظر، وی در روز ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۰ با ضرب و شتم فراوان بازداشت و به زندان منتقل شد.
بازداشت او در حالی صورت گرفت که نتیجه اعاده دادرسی پرونده هنوز اعلام نشده بود.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
مهدی فتحی از فعالان صنفی معلمان استان فارس، که پیشتر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس ۱۱۳ روز انفرادی با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۱۲ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، مهدی فتحی از فعالان صنفی معلمان استان فارس توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۱۲ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
بر اساس این گزارش، مهدی فتحی از فعالان صنفی معلمان استان فارس، طی ابلاغیهای که اخیرا دریافت کرده است توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۱۲ سال حبس، دو سال تبعید به گرمسار، دو سال ممنوعالخروجی و دو سال ابطال گذرنامه محکوم شد. آقای فتحی پیشتر پس از تحمل ۱۱۳ روز سلول انفرادی و بازجویی در زندان عادل آباد شیراز روز سه شنبه ۱۴دی ماه ۱۴۰۰ با قرار وثیقه آزاد شده بود.
جمعی از معلمان استان فارس روز ۲۲ آبانماه ۱۴۰۰ با انتشار بیانیهای اعلام کرده بودند آقای فتحی از چهار روز پیش از این تاریخ در زندان اعتصاب غذا کرده است. بر اساس این بیانیه، پیش از اعتصاب غذا در یادداشتی که از زندان به خانواده آقای فتحی رسیده بود، این معلم زندانی قاضی پرونده را در جریان شرایط جسمی و بیماری قلبی خود قرار داده بود.
آقای فتحی که ۲۷ سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش استان فارس دارد به دلیل افشای تخلفات مالی و فساد امام جمعه و برخی مسئولان محلی و مذهبی شهرستان پاسارگاد در تاریخ جمعه ۱۷ بهمن ۹۹ بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف به پلاک۱۰۰ منتقل شد.
او پس از آزادی موقت با تودیع وثیقه، توسط «دادگاه» انقلاب شیراز به ۱۴ماه حبس تعزیری و جزای نقدی محکوم شد.
این فعال صنفی معلمان به حکم صادره اعتراض کرده اما بدون اتمام روند دادرسی در «دادگاه» تجدیدنظر، وی در روز ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۰ با ضرب و شتم فراوان بازداشت و به زندان منتقل شد.
بازداشت او در حالی صورت گرفت که نتیجه اعاده دادرسی پرونده هنوز اعلام نشده بود.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
مهدی فتحی، فعال صنفی معلمان به ۱۲ سال زندان محکوم شد
مهدی فتحی از فعالان صنفی معلمان استان فارس، که پیشتر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس ۱۱۳ روز انفرادی با
نامهی زندانی سیاسی، زینب جلالیان به مناسبت روز جهانی زن
زینب جلالیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان یزد با نگارش نامهای روز «۸ مارس» روز جهانی زنان را به همهی زنان تبریک گفته و از شکنجههایش که در بازداشتگاه اطلاعات سپاە کرمانشاه با آن روبرو شده است، پرده برداشته است. خانم جلالیان هماکنون دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان یزد تحمل میکند و با وجود مشکلات پزشکی متعدد، از رسیدگی مناسب پزشکی نیز محروم است.
متن کامل این نامه در ادامه می آید:
«با همهی احساس قلبیم ۸ مارس را به مادر صبورم، زنانی که چشم به راه عزیزانشان هستند و همهی زنان جهان تبریک عرض میکنم.
وقتی نگاهی به تاریخ میاندازیم، میبینیم در طول تاریخ همیشه زنان آزادیخواه بر علیه رژیمهای دیکتاتور مبارزه کردهاند و این زنان شجاع هشت مارس را هم با خون خودشان در تاریخ به ثبت رسانداند.
ای ستمگران، نظارهگر بودید و هستید، دیدید نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حقخواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد.
من زمانی به این حقیقت پیبردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. لباسهای مرا بر روی تنم پاره کردند، چشمهایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک ورم کرده و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچ چیز را احساس نمیکردم. تمام تنم بیحس شده بود، دیگر اختیار جسمم را نداشتم، شلوارم را خیس کرده بودم.
آری، شرمآور است اما نمیدانم برای من یا برای آنان که این بلاها را به سر من آورده بودند. ای وجدانهای بیدار، حق قضاوت با شماهاست، آیا من که آرزویی به جز آزادی و برابری بشر ندارم و آنهایی که به خاطر منافع خود این همه شکنجه را بر من اعمال کردند،گناهکارند؟! یا من؟!.
خودتان قضاوت کنید، من مثل ده سال پیش تن سالمی ندارم و کلیدهای زندان مرا صیقل دادهاند، وقتی شکنجهگران مرا شکنجه میکردند تنها چیزی که برایم مانده بود فکر و اعتقادم بود و امیدی که به زنان مبارز و آینده داشتم.
اگر بگویم قلم از نوشتن درد و رنجم قاصر است، مبالغه نکردهام، چون من فقط یک قسمت کمی از شکنجههایم را برای شما بازگو کردم. امیدوارم در این روز عزیز خاطر شما را مکدر نکرده باشم.
گاهی وقتها به این فکر میکنم کجای دنیا هستم یا اصلا کجای زمان گیر کردهام که هر چقدر تلاش میکنم راه گریزی پیدا نمیکنم. آیا حق من این است؟! که شاهد به دار کشیدن همنوعان و نزدیکانم باشم و دم نزنم؟! عجیب روزگاریست، اگر باد تندی میوزید، قلبم از تندی باد میلرزید اما امروز این همه بادهای سیاه و ناسوز را چه کنم؟!
جنگ، کینه، ریا، قتل، کشتار و شکنجه و این کارها همگی در عادیترین زمان انجام میگیرد و ستمگران برای هر کدام از جنایتهای خود دلیل یا توجیهی دارند و این برای من از همه دردناکتر است . پس ای زنان جسور و فداکار بگویید سخنی را که آتش در گفتنش دودل است. من آرزوی مرگ برای هیچ کسی حتی ستمگران را ندارم، بیایید با هم بر علیه ستمگران مبارزه کنیم تا با تلاشهایمان ستمگران را از سرزمین مادریمان بیرون کنیم، تا فردا شرمنده آن زنانی که به خاطر آزادی و برابری جان عزیزشان را از دست دادند، نباشیم.
من زینب هستم، زینب جلالیان؛ زن کُردی که شاهد صدها جنایت جمهوری اسلامی در زندان و شاهد تهمت، اهانت، شکنجه و از همه بدتر شاهد اعدام ده تا از همبندیهایم بودهام. آیا دردی بزرگتر از این هست؟! تازه این ظالمان از من میخواهند ابراز پشیمانی بکنم، مگر ممکن است منی که این همه ظلم و زور را با چشمانم دیدهام اظهار پشیمانی کنم؟ باور کنید هر وقت ستمگران، ظلم و شکنجه را بر من بیشتر میکنند، من جسورتر و مقاومتر میشوم».
زینب جلالیان زندانی سیاسی تبعیدی در زندان یزد، در سال ۱۳۸۶ بازداشت و سپس به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروههای مخالف نظام به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تایید اما با یک درجه تخفیف، به حبس ابد تقلیل یافت. وی محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان یزد تحمل میکند و با وجود مشکلات پزشکی متعدد، از رسیدگی مناسب پزشکی نیز محروم است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
زینب جلالیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان یزد با نگارش نامهای روز «۸ مارس» روز جهانی زنان را به همهی زنان تبریک گفته و از شکنجههایش که در بازداشتگاه اطلاعات سپاە کرمانشاه با آن روبرو شده است، پرده برداشته است. خانم جلالیان هماکنون دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان یزد تحمل میکند و با وجود مشکلات پزشکی متعدد، از رسیدگی مناسب پزشکی نیز محروم است.
متن کامل این نامه در ادامه می آید:
«با همهی احساس قلبیم ۸ مارس را به مادر صبورم، زنانی که چشم به راه عزیزانشان هستند و همهی زنان جهان تبریک عرض میکنم.
وقتی نگاهی به تاریخ میاندازیم، میبینیم در طول تاریخ همیشه زنان آزادیخواه بر علیه رژیمهای دیکتاتور مبارزه کردهاند و این زنان شجاع هشت مارس را هم با خون خودشان در تاریخ به ثبت رسانداند.
ای ستمگران، نظارهگر بودید و هستید، دیدید نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حقخواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد.
من زمانی به این حقیقت پیبردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. لباسهای مرا بر روی تنم پاره کردند، چشمهایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک ورم کرده و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچ چیز را احساس نمیکردم. تمام تنم بیحس شده بود، دیگر اختیار جسمم را نداشتم، شلوارم را خیس کرده بودم.
آری، شرمآور است اما نمیدانم برای من یا برای آنان که این بلاها را به سر من آورده بودند. ای وجدانهای بیدار، حق قضاوت با شماهاست، آیا من که آرزویی به جز آزادی و برابری بشر ندارم و آنهایی که به خاطر منافع خود این همه شکنجه را بر من اعمال کردند،گناهکارند؟! یا من؟!.
خودتان قضاوت کنید، من مثل ده سال پیش تن سالمی ندارم و کلیدهای زندان مرا صیقل دادهاند، وقتی شکنجهگران مرا شکنجه میکردند تنها چیزی که برایم مانده بود فکر و اعتقادم بود و امیدی که به زنان مبارز و آینده داشتم.
اگر بگویم قلم از نوشتن درد و رنجم قاصر است، مبالغه نکردهام، چون من فقط یک قسمت کمی از شکنجههایم را برای شما بازگو کردم. امیدوارم در این روز عزیز خاطر شما را مکدر نکرده باشم.
گاهی وقتها به این فکر میکنم کجای دنیا هستم یا اصلا کجای زمان گیر کردهام که هر چقدر تلاش میکنم راه گریزی پیدا نمیکنم. آیا حق من این است؟! که شاهد به دار کشیدن همنوعان و نزدیکانم باشم و دم نزنم؟! عجیب روزگاریست، اگر باد تندی میوزید، قلبم از تندی باد میلرزید اما امروز این همه بادهای سیاه و ناسوز را چه کنم؟!
جنگ، کینه، ریا، قتل، کشتار و شکنجه و این کارها همگی در عادیترین زمان انجام میگیرد و ستمگران برای هر کدام از جنایتهای خود دلیل یا توجیهی دارند و این برای من از همه دردناکتر است . پس ای زنان جسور و فداکار بگویید سخنی را که آتش در گفتنش دودل است. من آرزوی مرگ برای هیچ کسی حتی ستمگران را ندارم، بیایید با هم بر علیه ستمگران مبارزه کنیم تا با تلاشهایمان ستمگران را از سرزمین مادریمان بیرون کنیم، تا فردا شرمنده آن زنانی که به خاطر آزادی و برابری جان عزیزشان را از دست دادند، نباشیم.
من زینب هستم، زینب جلالیان؛ زن کُردی که شاهد صدها جنایت جمهوری اسلامی در زندان و شاهد تهمت، اهانت، شکنجه و از همه بدتر شاهد اعدام ده تا از همبندیهایم بودهام. آیا دردی بزرگتر از این هست؟! تازه این ظالمان از من میخواهند ابراز پشیمانی بکنم، مگر ممکن است منی که این همه ظلم و زور را با چشمانم دیدهام اظهار پشیمانی کنم؟ باور کنید هر وقت ستمگران، ظلم و شکنجه را بر من بیشتر میکنند، من جسورتر و مقاومتر میشوم».
زینب جلالیان زندانی سیاسی تبعیدی در زندان یزد، در سال ۱۳۸۶ بازداشت و سپس به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروههای مخالف نظام به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تایید اما با یک درجه تخفیف، به حبس ابد تقلیل یافت. وی محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان یزد تحمل میکند و با وجود مشکلات پزشکی متعدد، از رسیدگی مناسب پزشکی نیز محروم است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
نامهی زندانی سیاسی، زینب جلالیان به مناسبت روز جهانی زن
زینب جلالیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان یزد با نگارش نامهای روز «۸ مارس» روز جهانی زنان را به همهی
مهرداد محمدنژاد توسط نیروهای امنیتی در شهریار بازداشت شد
امروز شنبه ۲۱ اسفند ماه۱۴۰۰، مهرداد محمدنژاد، زندانی سیاسی سابق با یورش نیروهای امنیتی به منزل پدریش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، مهرداد محمدنژاد، زندانی سیاسی سابق، با یورش نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بر اساس این گزارش، امروز شنبه ۲۱ اسفند ماه۱۴۰۰، مهرداد محمدنژاد، زندانی سیاسی سابق با یورش نیروهای امنیتی به منزل پدریش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گفته یک منبع مطلع: «امروز ۱۰ مامور امنیتی به منظور بازداشت مهرداد به خانه پدریاش در شهریار یورش بردند، وسایل شخصی مهرداد از جمله موبایل و تبلتاش را ضبط کردند.»
آقای محمدنژاد پیشتر نیز در تاریخ ۲۹مهرماه ۱۳۹۷ با یورش ۸ مامور وزارت اطلاعات به منزلشان همراه با ضرب و شتم دستگیر و به تحمل ۳ سال زندان محکوم شده بود و نهایتا در اردیبهشت ۹۹ از زندان آزاد شده بود.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
امروز شنبه ۲۱ اسفند ماه۱۴۰۰، مهرداد محمدنژاد، زندانی سیاسی سابق با یورش نیروهای امنیتی به منزل پدریش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، مهرداد محمدنژاد، زندانی سیاسی سابق، با یورش نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بر اساس این گزارش، امروز شنبه ۲۱ اسفند ماه۱۴۰۰، مهرداد محمدنژاد، زندانی سیاسی سابق با یورش نیروهای امنیتی به منزل پدریش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گفته یک منبع مطلع: «امروز ۱۰ مامور امنیتی به منظور بازداشت مهرداد به خانه پدریاش در شهریار یورش بردند، وسایل شخصی مهرداد از جمله موبایل و تبلتاش را ضبط کردند.»
آقای محمدنژاد پیشتر نیز در تاریخ ۲۹مهرماه ۱۳۹۷ با یورش ۸ مامور وزارت اطلاعات به منزلشان همراه با ضرب و شتم دستگیر و به تحمل ۳ سال زندان محکوم شده بود و نهایتا در اردیبهشت ۹۹ از زندان آزاد شده بود.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
مهرداد محمدنژاد توسط نیروهای امنیتی در شهریار بازداشت شد
امروز شنبه ۲۱ اسفند ماه۱۴۰۰، مهرداد محمدنژاد، زندانی سیاسی سابق با یورش نیروهای امنیتی به منزل پدریش بازداشت و به
زندانی سیاسی، فیروز موسی لو به اعدام محکوم شد
فیروز موسی لو، زندانی سیاسی اهل شهرستان خوی، توسط شعبه دوم «دادگاه» انقلاب ارومیه از بابت اتهام «محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام» به اعدام محکوم شده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، فیروز موسی لو، زندانی سیاسی اهل شهرستان خوی، توسط «دادگاه» انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شد.
بر اساس این گزارش، زندانی سیاسی، فیروز موسی لو از بابت اتهام «محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام» به اعدام محکوم شده است. این حکم توسط شعبه دوم «دادگاه» انقلاب ارومیه صادر و اخیرا در زندان به آقای موسی لو ابلاغ شده است.
فیروز موسی لو در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۸، توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و جهت بازجویی به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد. وی در تاریخ ۱۱ دیماه ۹۸ از بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه به زندان این شهر منتقل شد.
آقای موسی لو در تاریخ ۳۱ خردادماه ۹۹ از زندان ارومیه به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل و در تاریخ ۷ تیرماه همان سال از بازداشتگاه این نهاد امنتیتی به زندان بازگردانده شده بود.
فیروز موسی لو، اهل روستای قطور از توابع شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
فیروز موسی لو، زندانی سیاسی اهل شهرستان خوی، توسط شعبه دوم «دادگاه» انقلاب ارومیه از بابت اتهام «محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام» به اعدام محکوم شده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، فیروز موسی لو، زندانی سیاسی اهل شهرستان خوی، توسط «دادگاه» انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شد.
بر اساس این گزارش، زندانی سیاسی، فیروز موسی لو از بابت اتهام «محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام» به اعدام محکوم شده است. این حکم توسط شعبه دوم «دادگاه» انقلاب ارومیه صادر و اخیرا در زندان به آقای موسی لو ابلاغ شده است.
فیروز موسی لو در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۸، توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و جهت بازجویی به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد. وی در تاریخ ۱۱ دیماه ۹۸ از بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه به زندان این شهر منتقل شد.
آقای موسی لو در تاریخ ۳۱ خردادماه ۹۹ از زندان ارومیه به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل و در تاریخ ۷ تیرماه همان سال از بازداشتگاه این نهاد امنتیتی به زندان بازگردانده شده بود.
فیروز موسی لو، اهل روستای قطور از توابع شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
زندانی سیاسی، فیروز موسی لو به اعدام محکوم شد
فیروز موسی لو، زندانی سیاسی اهل شهرستان خوی، توسط شعبه دوم «دادگاه» انقلاب ارومیه از بابت اتهام «محاربه از طریق
فعال دانشجویی، هستی امیری به یک سال حبس محکوم شد
فعال دانشجویی، هستی امیری توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری و منع شرکت در گردهماییهای دانشجویی به جز کلاسهای درس محکوم شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، هستی امیری، فعال دانشجویی به یک سال حبس محکوم شد.
امیر رئيسيان، وکیل خانم امیری روز دوشنبه، ۲۳ اسفند در توییتی ضمن اعلام این خبر گفت که از مصادیق اتهامات مطرح شده علیه این فعال دانشجویی، تصویر منتشرشده از او در ۸ مارس (روز جهانی زن) در سال گذشته و مواضعش درباره اعدام در توییتر بوده است.
به گفته وکیل خانم امیری، مجازاتهای «تکمیلی» او شامل «ضبط گوشی تلفن همراه مورد استفاده، منع عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و اجتماعی (داخل و خارج فضای مجازی) به مدت دو سال» است.
لازم به ذکر است که نیروهای امنیتی در تاریخ ۱۳ دی امسال وارد منزل این دانشجو شده و به دلیل عدم حضور خانم امیری در خانه، به صورت شفاهی به خانواده او اعلام کرده بودند که او باید در تاریخ ۱۸ دی به شعبه دو بازپرسی دادسرای اوین مراجعه کند.
در جلسه تفهیم اتهام از جمله اتهامات خانم امیری «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» اعلام و او با قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شد.
خانم امیری بعدتر از اتهام اول تبرئه شد و حکم حبس و منع شرکت او در گردهماییهای دانشجویی، ۱۷ اسفند هم زمان با روز جهانی زن از سوی شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران صادر شده است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
فعال دانشجویی، هستی امیری توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری و منع شرکت در گردهماییهای دانشجویی به جز کلاسهای درس محکوم شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، هستی امیری، فعال دانشجویی به یک سال حبس محکوم شد.
امیر رئيسيان، وکیل خانم امیری روز دوشنبه، ۲۳ اسفند در توییتی ضمن اعلام این خبر گفت که از مصادیق اتهامات مطرح شده علیه این فعال دانشجویی، تصویر منتشرشده از او در ۸ مارس (روز جهانی زن) در سال گذشته و مواضعش درباره اعدام در توییتر بوده است.
به گفته وکیل خانم امیری، مجازاتهای «تکمیلی» او شامل «ضبط گوشی تلفن همراه مورد استفاده، منع عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و اجتماعی (داخل و خارج فضای مجازی) به مدت دو سال» است.
لازم به ذکر است که نیروهای امنیتی در تاریخ ۱۳ دی امسال وارد منزل این دانشجو شده و به دلیل عدم حضور خانم امیری در خانه، به صورت شفاهی به خانواده او اعلام کرده بودند که او باید در تاریخ ۱۸ دی به شعبه دو بازپرسی دادسرای اوین مراجعه کند.
در جلسه تفهیم اتهام از جمله اتهامات خانم امیری «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» اعلام و او با قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شد.
خانم امیری بعدتر از اتهام اول تبرئه شد و حکم حبس و منع شرکت او در گردهماییهای دانشجویی، ۱۷ اسفند هم زمان با روز جهانی زن از سوی شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران صادر شده است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
فعال دانشجویی، هستی امیری به یک سال حبس محکوم شد
فعال دانشجویی، هستی امیری توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری
حمزه درویش در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زد
از روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، حمزه درویش، زندانی اهل سنت در اعتراض به صدور حکم حبس بدون دسترسی به وکیل و عدم حق اعتراض به حکم صادره در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، حمزه درویش، زندانی اهل سنت در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زده است.
بر اساس این گزارش، از روز چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، حمزه درویش در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زده است. اعتصاب آقای درویش در اعتراض به صدور حکم حبس بدون دسترسی به وکیل، عدم برگزاری جلسه دادگاه و عدم حق اعتراض به حکم صادره صورت گرفته است.
حمزه درویش، از بابت پرونده جدیدی که اخیرا علیه او گشوده شده به حبس محکوم شد. بر اساس این حکم که توسط شعبه ۱ «دادگاه» انقلاب رشت به ریاست «قاضی» درویش گفتار، در تاریخ ۱۴ اسفندماه صادر و روز چهارشنبه ۱۸ اسفند به او ابلاغ شده، آقای درویش از بابت اتهامات «توهین به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی» به ۱۸ ماه و یک روز حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۷ ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری محکوم شده است.
در تاریخ ۱۴ بهمن ماه جلسه بازپرسی وی، به صورت آنلاین در شعبه ۱۶ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان رشت، برگزار و تفهیم اتهام شده بود. این پرونده با شکایت وزارت اطلاعات و با استناد به انتشار فایل صوتی آقای درویش در فضای مجازی که در آن از شرایط نگهداری اش در زندان سخن گفته بود، تشکیل شده است.
حمزه درویش، زندانی ۲۸ ساله اهل تالش پیشتر در اظهاراتی عنوان کرده بود که در سال ۹۳ نیروهای یک گروه بنیادگرای مستقر در سوریه با فریب، او را به ترکیه کشانده و سپس به سوریه منتقل کردهاند. مدتی را در زندان داعش بوده و سپس با دریافت امان نامهای از سفارت ایران در ترکیه به ایران فرار کرده و خود را به نیروهای امنیتی معرفی کرده است.
حمزه درویش پس از یک سال آزادی با قرار وثیقه مجددا بازداشت و در دادگاهی پر ابهام به ۱۵ سال حبس محکوم شده است. آقای درویش در تاریخ ۲۲ اردیبهشت سال گذشته از زندان رجایی شهر کرج خارج و به زندان لاکان رشت منتقل شد. وی در تاریخ ۹ مهرماه ۹۹ برای دومین بار از زمان انتقال به زندان لاکان رشت به یکی از سلولهای انفرادی این زندان منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۳ آذرماه ۹۹ به سالن ۱۰ این زندان منتقل شد.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
از روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، حمزه درویش، زندانی اهل سنت در اعتراض به صدور حکم حبس بدون دسترسی به وکیل و عدم حق اعتراض به حکم صادره در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، حمزه درویش، زندانی اهل سنت در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زده است.
بر اساس این گزارش، از روز چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، حمزه درویش در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زده است. اعتصاب آقای درویش در اعتراض به صدور حکم حبس بدون دسترسی به وکیل، عدم برگزاری جلسه دادگاه و عدم حق اعتراض به حکم صادره صورت گرفته است.
حمزه درویش، از بابت پرونده جدیدی که اخیرا علیه او گشوده شده به حبس محکوم شد. بر اساس این حکم که توسط شعبه ۱ «دادگاه» انقلاب رشت به ریاست «قاضی» درویش گفتار، در تاریخ ۱۴ اسفندماه صادر و روز چهارشنبه ۱۸ اسفند به او ابلاغ شده، آقای درویش از بابت اتهامات «توهین به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی» به ۱۸ ماه و یک روز حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۷ ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری محکوم شده است.
در تاریخ ۱۴ بهمن ماه جلسه بازپرسی وی، به صورت آنلاین در شعبه ۱۶ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان رشت، برگزار و تفهیم اتهام شده بود. این پرونده با شکایت وزارت اطلاعات و با استناد به انتشار فایل صوتی آقای درویش در فضای مجازی که در آن از شرایط نگهداری اش در زندان سخن گفته بود، تشکیل شده است.
حمزه درویش، زندانی ۲۸ ساله اهل تالش پیشتر در اظهاراتی عنوان کرده بود که در سال ۹۳ نیروهای یک گروه بنیادگرای مستقر در سوریه با فریب، او را به ترکیه کشانده و سپس به سوریه منتقل کردهاند. مدتی را در زندان داعش بوده و سپس با دریافت امان نامهای از سفارت ایران در ترکیه به ایران فرار کرده و خود را به نیروهای امنیتی معرفی کرده است.
حمزه درویش پس از یک سال آزادی با قرار وثیقه مجددا بازداشت و در دادگاهی پر ابهام به ۱۵ سال حبس محکوم شده است. آقای درویش در تاریخ ۲۲ اردیبهشت سال گذشته از زندان رجایی شهر کرج خارج و به زندان لاکان رشت منتقل شد. وی در تاریخ ۹ مهرماه ۹۹ برای دومین بار از زمان انتقال به زندان لاکان رشت به یکی از سلولهای انفرادی این زندان منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۳ آذرماه ۹۹ به سالن ۱۰ این زندان منتقل شد.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
حمزه درویش در زندان لاکان رشت دست به اعتصاب غذا زد
از روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، حمزه درویش، زندانی اهل سنت در اعتراض به صدور حکم حبس بدون دسترسی به
دو شهروند توسط دادگاه انقلاب ارومیه به بیش از ۵ سال حبس محکوم شدند
روز دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰، امین ایرانیزاده و شیرزاد شوقی قاسملو، شهروندان ساکن ارومیه توسط «دادگاه» انقلاب این شهر از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در یکی از گروه های مخالف نظام» مجموعا به ۵ سال و شش ماه حبس محکوم شدند.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، «دادگاه» انقلاب ارومیه، امین ایرانیزاده و شیرزاد شوقی قاسملو را به حبس محکوم کرد.
بر اساس این گزارش، امین ایرانیزاده و شیرزاد شوقی قاسملو از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در یکی از گروه های مخالف نظام» مجموعا به ۵ سال و شش ماه حبس محکوم شدند. امین ایرانیزاده به دو سال و شش ماه حبس و شیرزاد شوقی قاسملو به سه سال حبس محکوم شدند.
در تاریخ ۱۴ تیرماه، آقای ایرانیزاده توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای امنیتی در ارومیه منتقل شده بود. در تاریخ ۲۰ تیرماه نیز، شیرزاد شوقی قاسملو توسط نیروهای امنیتی در ارومیه بازداشت و جهت بازجویی به یکی از بازداشتگاههای امنیتی این شهر منتقل شده بود.
این دو شهروند پس از اتمام بازجویی از یکی از بازداشتگاههای امنیتی در ارومیه به زندان اشنویه منتقل شده بودند. آنان نهایتا در تاریخ ۶ شهریورماه، هر دو با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی از زندان اشنویه آزاد شدند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
روز دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰، امین ایرانیزاده و شیرزاد شوقی قاسملو، شهروندان ساکن ارومیه توسط «دادگاه» انقلاب این شهر از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در یکی از گروه های مخالف نظام» مجموعا به ۵ سال و شش ماه حبس محکوم شدند.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، «دادگاه» انقلاب ارومیه، امین ایرانیزاده و شیرزاد شوقی قاسملو را به حبس محکوم کرد.
بر اساس این گزارش، امین ایرانیزاده و شیرزاد شوقی قاسملو از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در یکی از گروه های مخالف نظام» مجموعا به ۵ سال و شش ماه حبس محکوم شدند. امین ایرانیزاده به دو سال و شش ماه حبس و شیرزاد شوقی قاسملو به سه سال حبس محکوم شدند.
در تاریخ ۱۴ تیرماه، آقای ایرانیزاده توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای امنیتی در ارومیه منتقل شده بود. در تاریخ ۲۰ تیرماه نیز، شیرزاد شوقی قاسملو توسط نیروهای امنیتی در ارومیه بازداشت و جهت بازجویی به یکی از بازداشتگاههای امنیتی این شهر منتقل شده بود.
این دو شهروند پس از اتمام بازجویی از یکی از بازداشتگاههای امنیتی در ارومیه به زندان اشنویه منتقل شده بودند. آنان نهایتا در تاریخ ۶ شهریورماه، هر دو با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی از زندان اشنویه آزاد شدند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
دو شهروند توسط دادگاه انقلاب ارومیه به بیش از ۵ سال حبس محکوم شدند
روز دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰، امین ایرانیزاده و شیرزاد شوقی قاسملو، شهروندان ساکن ارومیه توسط «دادگاه» انقلاب این شهر از
زندانی سیاسی، حسین خیری به ۵ سال حبس محکوم شد
زندانی سیاسی، حسین خیری توسط شعبه ۲۹ «دادگاه» انقلاب تهران به ۵ سال حبس محکوم شد. وی پیشتر از بابت اتهام «محاربه از طریق تخریب اموال مردم به قصد مقابله با نظام» به اعدام محکوم شده و پس از نقض این حکم در دیوان عالی کشور، پرونده وی به این شعبه به عنوان شعبه هم عرض ارسال شد. آقای خیری به تازگی از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، حسین خیری، زندانی سیاسی پس از نقض حکم اعدام، توسط «دادگاه» انقلاب تهران به ۵ سال حبس محکوم شد.
بر اساس این گزارش، اواخر دی ماه امسال پرونده حسین خیری پس از نقض حکم اعدام توسط شعبه دوم دیوان عالی کشور، به شعبه ۲۹ «دادگاه» انقلاب تهران به عنوان شعبه هم عرض ارجاع شده بود.
وکیل این زندانی سیاسی در تیرماه امسال از صدور حکم اعدام، برای حسین خیری توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران از بابت اتهام «محاربه از طریق تخریب اموال مردم به قصد مقابله با نظام» خبر داد.
همزمان هفت هم پرونده حسین خیری به نام های مجید کهراری، فردین عسگری، نیما حیدری، میلاد کرمی، محمود کرمی و دو متهم دیگر این پرونده از بابت اتهاماتی همچون «محاربه و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران و به ریاست «قاضی» ایمان افشاری، مجموعا به ۳۴ سال و شش ماه حبس محکوم شدند.
حسین خیری، ۳۲ ساله به همراه هفت هم پرونده ای دیگر خود، اوایل سال ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شدند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
زندانی سیاسی، حسین خیری توسط شعبه ۲۹ «دادگاه» انقلاب تهران به ۵ سال حبس محکوم شد. وی پیشتر از بابت اتهام «محاربه از طریق تخریب اموال مردم به قصد مقابله با نظام» به اعدام محکوم شده و پس از نقض این حکم در دیوان عالی کشور، پرونده وی به این شعبه به عنوان شعبه هم عرض ارسال شد. آقای خیری به تازگی از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، حسین خیری، زندانی سیاسی پس از نقض حکم اعدام، توسط «دادگاه» انقلاب تهران به ۵ سال حبس محکوم شد.
بر اساس این گزارش، اواخر دی ماه امسال پرونده حسین خیری پس از نقض حکم اعدام توسط شعبه دوم دیوان عالی کشور، به شعبه ۲۹ «دادگاه» انقلاب تهران به عنوان شعبه هم عرض ارجاع شده بود.
وکیل این زندانی سیاسی در تیرماه امسال از صدور حکم اعدام، برای حسین خیری توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران از بابت اتهام «محاربه از طریق تخریب اموال مردم به قصد مقابله با نظام» خبر داد.
همزمان هفت هم پرونده حسین خیری به نام های مجید کهراری، فردین عسگری، نیما حیدری، میلاد کرمی، محمود کرمی و دو متهم دیگر این پرونده از بابت اتهاماتی همچون «محاربه و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، توسط شعبه ۲۶ «دادگاه» انقلاب تهران و به ریاست «قاضی» ایمان افشاری، مجموعا به ۳۴ سال و شش ماه حبس محکوم شدند.
حسین خیری، ۳۲ ساله به همراه هفت هم پرونده ای دیگر خود، اوایل سال ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شدند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
زندانی سیاسی، حسین خیری به ۵ سال حبس محکوم شد
زندانی سیاسی، حسین خیری توسط شعبه ۲۹ «دادگاه» انقلاب تهران به ۵ سال حبس محکوم شد. وی پیشتر از بابت
بهمن چشته توسط نیروهای امنیتی در پیرانشهر بازداشت شد
روز شنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰، بهمن چشته، توسط نیروهای امنیتی در شهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، بهمن چشته، شهروند اهل پیرانشهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بر اساس این گزارش، بازداشت بهمن چشته در حالی که در خیابان تردد می کرد مقابل اداره آتش نشانی شهرستان پیرانشهر صورت گرفته است.
از دلایل بازداشت، اتهامات و مکان نگهداری بهمن چشته تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاعی در دسترس نیست.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
روز شنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰، بهمن چشته، توسط نیروهای امنیتی در شهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، بهمن چشته، شهروند اهل پیرانشهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بر اساس این گزارش، بازداشت بهمن چشته در حالی که در خیابان تردد می کرد مقابل اداره آتش نشانی شهرستان پیرانشهر صورت گرفته است.
از دلایل بازداشت، اتهامات و مکان نگهداری بهمن چشته تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاعی در دسترس نیست.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
بهمن چشته توسط نیروهای امنیتی در پیرانشهر بازداشت شد
روز شنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰، بهمن چشته، توسط نیروهای امنیتی در شهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی بازداشت
فعال سیاسی، حسین روئین تن به ۲۰ سال حبس محکوم شد
حسین روئین تن، روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن دشتستان توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۲۰ سال حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی محکوم شد. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، ۱۰ سال زندان در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، حسین روئین تن، روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن دشتستان به حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم شد.
بر اساس این حکم که توسط شعبه «دادگاه» انقلاب دادگستری شهرستان دشتستان (برازجان) به مستشاری «قاضی» امین مطهری پور در تاریخ ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۰ صادر و ابلاغ شده است، آقای روئین تن از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی کشور» به تحمل ۱۰ سال حبس به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال حبس، از بابت اتهام «توهین به مقدسات و ائمه اطهار، اهل بیت، حضرت سکینه و زینب» به ۵ سال حبس، به اتهام «توهین به بنیانگذار و توهین به رهبری» به ۲ سال حبس و از بابت اتهام «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» به ۲ سال حبس و پرداخت ۱۵ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است.
«دادگاه» ایجاد کمپین در فضای مجازی و دعوت به تجمع غیرقانونی را از مصادیق اتهامات این شهروند عنوان کرده است.
در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، ۱۰ سال زندان از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی کشور» در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.
آقای روئین تن در تاریخ ۲۵ مهر ۹۶ توسط ماموران اداره اطلاعات دشتستان بازداشت شد. وی در تاریخ ۲۵ آبان ۹۶ باتودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.
حسین روئین تن، فرزند محمد و متولد ۱۳۴۲ پیشتر به به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
حسین روئین تن، روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن دشتستان توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۲۰ سال حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی محکوم شد. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، ۱۰ سال زندان در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، حسین روئین تن، روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن دشتستان به حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم شد.
بر اساس این حکم که توسط شعبه «دادگاه» انقلاب دادگستری شهرستان دشتستان (برازجان) به مستشاری «قاضی» امین مطهری پور در تاریخ ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۰ صادر و ابلاغ شده است، آقای روئین تن از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی کشور» به تحمل ۱۰ سال حبس به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال حبس، از بابت اتهام «توهین به مقدسات و ائمه اطهار، اهل بیت، حضرت سکینه و زینب» به ۵ سال حبس، به اتهام «توهین به بنیانگذار و توهین به رهبری» به ۲ سال حبس و از بابت اتهام «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» به ۲ سال حبس و پرداخت ۱۵ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است.
«دادگاه» ایجاد کمپین در فضای مجازی و دعوت به تجمع غیرقانونی را از مصادیق اتهامات این شهروند عنوان کرده است.
در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، ۱۰ سال زندان از بابت اتهام «اقدام علیه امنیت ملی کشور» در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.
آقای روئین تن در تاریخ ۲۵ مهر ۹۶ توسط ماموران اداره اطلاعات دشتستان بازداشت شد. وی در تاریخ ۲۵ آبان ۹۶ باتودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.
حسین روئین تن، فرزند محمد و متولد ۱۳۴۲ پیشتر به به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
فعال سیاسی، حسین روئین تن به ۲۰ سال حبس محکوم شد
حسین روئین تن، روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن دشتستان توسط «دادگاه» انقلاب این شهر به ۲۰ سال حبس تعزیری
مهران سلیمان پور توسط دادگاه انقلاب اشنویه به حبس محکوم شد
مهران سلیمان پور شهروند اهل شهرستان اشنویه، توسط شعبه اول «دادگاه» انقلاب اشنویه به ریاست «قاضی» رضایی به یک سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این شهروند اوایل تیرماه توسط نیروهای امنیتی در شهرستان اشنویه بازداشت و اواخر همان ماه، با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، مهران سلیمان پور شهروند اهل شهرستان اشنویه، توسط شعبه اول «دادگاه» انقلاب این شهر به حبس محکوم شد.
بر اساس این گزارش، آقای سلیمان پور روز یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰، توسط شعبه اول «دادگاه» انقلاب اشنویه به ریاست «قاضی» رضایی از بابت اتهام «همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام» به ۱ سال و ۶ ماه ماه حبس محکوم شده است.
مهران سلیمان در تاریخ ۳ تیرماه، توسط نیروهای امنیتی در روستای آلیان از توابع شهرستان اشنویه بازداشت و روز پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۰، با تودیع قرار وثیقه از یکی از بازداشتگاه های امنیتی در ارومیه آزاد شد.
مهران سلیمان پور اهل روستای «آلیان» از توابع شهرستان اشنویه است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
مهران سلیمان پور شهروند اهل شهرستان اشنویه، توسط شعبه اول «دادگاه» انقلاب اشنویه به ریاست «قاضی» رضایی به یک سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این شهروند اوایل تیرماه توسط نیروهای امنیتی در شهرستان اشنویه بازداشت و اواخر همان ماه، با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، مهران سلیمان پور شهروند اهل شهرستان اشنویه، توسط شعبه اول «دادگاه» انقلاب این شهر به حبس محکوم شد.
بر اساس این گزارش، آقای سلیمان پور روز یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰، توسط شعبه اول «دادگاه» انقلاب اشنویه به ریاست «قاضی» رضایی از بابت اتهام «همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام» به ۱ سال و ۶ ماه ماه حبس محکوم شده است.
مهران سلیمان در تاریخ ۳ تیرماه، توسط نیروهای امنیتی در روستای آلیان از توابع شهرستان اشنویه بازداشت و روز پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۰، با تودیع قرار وثیقه از یکی از بازداشتگاه های امنیتی در ارومیه آزاد شد.
مهران سلیمان پور اهل روستای «آلیان» از توابع شهرستان اشنویه است.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
مهران سلیمان پور توسط دادگاه انقلاب اشنویه به حبس محکوم شد
مهران سلیمان پور شهروند اهل شهرستان اشنویه، توسط شعبه اول «دادگاه» انقلاب اشنویه به ریاست «قاضی» رضایی به یک سال
نامهی زندانی سیاسی، سعید اقبالی از زندان رجایی شهر کرج
زندانی سیاسی، سعید اقبالی با انتشار نامهای از تجربه خود در جوار محل اعدامهای هفتگی زندان رجایی شهر کرج نوشته است. آقای اقبالی در بخشی از این یادداشت ضمن توصیف شرایط اجرای حکم در این زندان نوشته است: «صدای ماشینهایی که سهشنبه شبها فعالانه برای اجرای مراسم اعدام در رفت و آمدند از پشت پنجرههای فنس کشیده اتاق من شنیده میشود. صداهایی آشنا که از دهه شصت تا به امروز در آجر به آجر این زندان لانه کردهاند.»
متن کامل این نامه در ادامه میآید:
«روایت اعدام از زندان رجایی شهر کرج
اولین بار که با مقوله اعدام مواجه شدم کودکی چند ساله بودم که در میدان اصلی شهرمان مرگ را در حال دست و پا زدن دیدم. اما بعد از تبعید به رجایی شهر اعدام را با تمام وجود حس کردم.
پیش از هرچیزی میخواهم یادی کنم از رفیق و همبندی عزیزم بهنام محجوبی که او هم به نوعی طناب دار را بر گردنش انداختند. رفیقی که پیش چشمانم پرپر شد و هنوز هم وقتی به عکسش که بالای تختم گذاشتهام، نگاه میکنم قلبم میسوزد از آن همه قساوت و ستمکاری و یاد تنهاییام می افتم و زار زار گریههایم در حمام بند هشت!
برای کسانی همچون من که از پایینترین و فراموش شدهترین طبقه جامعه هستند مرگ و از دست دادن با وجود ظالمان امری عادی است. از دست دادن و مرگ جان، مال، شغل، رویا، آرامش، عشق و همه چیز! در طبقه ما از دست میدهی یا بهتر است بگویم از دستت میربایند مثل بهنام محجوبی….
در زندان رجایی شهر این روند شکل خوفناکتری هم دارد، اعدام هفتگی! در اینجا مکانی به نام “سوییت” وجود دارد که متشکل از چندین سلول انفرادی است و از این سلولها استفادههای متفاوتی میشود. انتقال تنبیهی کسانی که دست به نزاع میزنند تا اعتصابگران و کسانی که اصطلاحا مرتکب “خلاف زندان” میشوند، به این سلولهای انفرادی. اما هولناکترین آن انتقال زندانیان محکوم به اعدام به این سلولها چند روز پیش از اجرای حکم است.
بامداد چهارشنبهها، روز اجرای حکم در جایی نزدیک به بند فعلی ما (بند۴) است. گاهی دو یا سه نفر و گاهی تا بیش از ده زندانی برای اجرای حکم به این مکان منتقل میشوند. مسئولین زندان، دادستانی و اجرای احکام نیز برای اطمینان از اجرای حکم اعدام و مرگ زندانی در این مراسم شرکت میکنند! صدای ماشینهایی که سهشنبه شبها فعالانه برای اجرای مراسم اعدام در رفت و آمدند از پشت پنجرههای فنس کشیده اتاق من شنیده میشود. صداهایی آشنا که از دهه شصت تا به امروز در آجر به آجر این زندان لانه کردهاند.
صدای ماشینها مرا به یاد زانیار و لقمان میاندازد که حتی نشانی از قبرشان هم نیست! یاد همه چهرههایی که در سالن ملاقات و کریدور اصلی میبینم! شبهای سهشنبه از خودم میپرسم این کدامشان بود که امروز طناب بر گردنش انداختند؟! همه مرا به یاد بهنام عزیزم می اندازند….
همه روزه کسانی را در اینجا میبینم که با اتهامات مختلف محکوم به اعدام شدهاند و هر لحظه حبسشان را با اضطراب و ترس سپری میکنند. هربار که نامشان را به بهانههای مختلف صدا میزنند رنگشان میپرد و برای امید دادن به خودشان حتی لحظهای کوتاه هم که شده بنا را به شوخی و خنده میگذرانند و رو به همبندیهایشان میگویند: حلال کنید بچهها….
تا قبل از سهشنبه روزها پر از نگرانی و اضطراب است که مبادا با چوب و چماق بر سرشان بریزنند و دستبند و پابند شده به سوییت منتقلشان کنند و بامداد چهارشنبه اهرمی کشیده شود و تمام….
چه انسانهایی که اینجا ثانیه به ثانیه در انفرادی که بوی تعفن از دیوارهایش میبارد و در سرمای استخوان سوزش تا قبل از مرگ هزار بار مردند و زنده شدند! موادمخدر و قرصهایی هم که مسئولین زندان برای تسکین وجدانشان در آخرین لحظات زندگی فرد محکوم به اعدام به او میدهند پاسخگوی این سوالش نیست که چرا من باید بمیرم؟ چه شخصی تصمیم میگیرد من بمیرم؟ یک پیرمرد ۸۰ ساله که خود را نماینده خدا بر روی زمین میداند؟!
افرادی را اینجا میشناسم که شبهایی را دیوار به دیوار سلول یک شخص محکوم به اعدام سپری کردهاند و صدای ناله و فریاد و زنجیرهای دست و پایشان و کتکهایی که از زندانبان میخوردند هنوز از گوششان بیرون نرفته! منم مدت کوتاهی را در بند ۲۰۹ در سلول شماره ۱۱۳ با اسماعیل و خسرو که محکوم به اعدام بودند، گذراندهام و دست آخر هم پیش از ترک بند ۲۰۹ اعدام شدند.
ریشه و چرایی هر قتل و تجاوز و سرقتی را میتوان در ساختار رژیمی کشف کرد که خود مولد و مروج فقر و بیعدالتی و ناحقی، فساد، مرگ و خفقان است. هر فرد محکوم به اعدامی آینه تمام نمای خودم است. چرا که از همان طبقه و مردمی است که رویاها و آرزوهایش در دنیای پر از سیاهی که جمهوری اسلامی خلق کرده تباه شده و حال باید با پایی لرزان به استقبال مرگی از پیش تعیین شده برود.
زندانی سیاسی، سعید اقبالی با انتشار نامهای از تجربه خود در جوار محل اعدامهای هفتگی زندان رجایی شهر کرج نوشته است. آقای اقبالی در بخشی از این یادداشت ضمن توصیف شرایط اجرای حکم در این زندان نوشته است: «صدای ماشینهایی که سهشنبه شبها فعالانه برای اجرای مراسم اعدام در رفت و آمدند از پشت پنجرههای فنس کشیده اتاق من شنیده میشود. صداهایی آشنا که از دهه شصت تا به امروز در آجر به آجر این زندان لانه کردهاند.»
متن کامل این نامه در ادامه میآید:
«روایت اعدام از زندان رجایی شهر کرج
اولین بار که با مقوله اعدام مواجه شدم کودکی چند ساله بودم که در میدان اصلی شهرمان مرگ را در حال دست و پا زدن دیدم. اما بعد از تبعید به رجایی شهر اعدام را با تمام وجود حس کردم.
پیش از هرچیزی میخواهم یادی کنم از رفیق و همبندی عزیزم بهنام محجوبی که او هم به نوعی طناب دار را بر گردنش انداختند. رفیقی که پیش چشمانم پرپر شد و هنوز هم وقتی به عکسش که بالای تختم گذاشتهام، نگاه میکنم قلبم میسوزد از آن همه قساوت و ستمکاری و یاد تنهاییام می افتم و زار زار گریههایم در حمام بند هشت!
برای کسانی همچون من که از پایینترین و فراموش شدهترین طبقه جامعه هستند مرگ و از دست دادن با وجود ظالمان امری عادی است. از دست دادن و مرگ جان، مال، شغل، رویا، آرامش، عشق و همه چیز! در طبقه ما از دست میدهی یا بهتر است بگویم از دستت میربایند مثل بهنام محجوبی….
در زندان رجایی شهر این روند شکل خوفناکتری هم دارد، اعدام هفتگی! در اینجا مکانی به نام “سوییت” وجود دارد که متشکل از چندین سلول انفرادی است و از این سلولها استفادههای متفاوتی میشود. انتقال تنبیهی کسانی که دست به نزاع میزنند تا اعتصابگران و کسانی که اصطلاحا مرتکب “خلاف زندان” میشوند، به این سلولهای انفرادی. اما هولناکترین آن انتقال زندانیان محکوم به اعدام به این سلولها چند روز پیش از اجرای حکم است.
بامداد چهارشنبهها، روز اجرای حکم در جایی نزدیک به بند فعلی ما (بند۴) است. گاهی دو یا سه نفر و گاهی تا بیش از ده زندانی برای اجرای حکم به این مکان منتقل میشوند. مسئولین زندان، دادستانی و اجرای احکام نیز برای اطمینان از اجرای حکم اعدام و مرگ زندانی در این مراسم شرکت میکنند! صدای ماشینهایی که سهشنبه شبها فعالانه برای اجرای مراسم اعدام در رفت و آمدند از پشت پنجرههای فنس کشیده اتاق من شنیده میشود. صداهایی آشنا که از دهه شصت تا به امروز در آجر به آجر این زندان لانه کردهاند.
صدای ماشینها مرا به یاد زانیار و لقمان میاندازد که حتی نشانی از قبرشان هم نیست! یاد همه چهرههایی که در سالن ملاقات و کریدور اصلی میبینم! شبهای سهشنبه از خودم میپرسم این کدامشان بود که امروز طناب بر گردنش انداختند؟! همه مرا به یاد بهنام عزیزم می اندازند….
همه روزه کسانی را در اینجا میبینم که با اتهامات مختلف محکوم به اعدام شدهاند و هر لحظه حبسشان را با اضطراب و ترس سپری میکنند. هربار که نامشان را به بهانههای مختلف صدا میزنند رنگشان میپرد و برای امید دادن به خودشان حتی لحظهای کوتاه هم که شده بنا را به شوخی و خنده میگذرانند و رو به همبندیهایشان میگویند: حلال کنید بچهها….
تا قبل از سهشنبه روزها پر از نگرانی و اضطراب است که مبادا با چوب و چماق بر سرشان بریزنند و دستبند و پابند شده به سوییت منتقلشان کنند و بامداد چهارشنبه اهرمی کشیده شود و تمام….
چه انسانهایی که اینجا ثانیه به ثانیه در انفرادی که بوی تعفن از دیوارهایش میبارد و در سرمای استخوان سوزش تا قبل از مرگ هزار بار مردند و زنده شدند! موادمخدر و قرصهایی هم که مسئولین زندان برای تسکین وجدانشان در آخرین لحظات زندگی فرد محکوم به اعدام به او میدهند پاسخگوی این سوالش نیست که چرا من باید بمیرم؟ چه شخصی تصمیم میگیرد من بمیرم؟ یک پیرمرد ۸۰ ساله که خود را نماینده خدا بر روی زمین میداند؟!
افرادی را اینجا میشناسم که شبهایی را دیوار به دیوار سلول یک شخص محکوم به اعدام سپری کردهاند و صدای ناله و فریاد و زنجیرهای دست و پایشان و کتکهایی که از زندانبان میخوردند هنوز از گوششان بیرون نرفته! منم مدت کوتاهی را در بند ۲۰۹ در سلول شماره ۱۱۳ با اسماعیل و خسرو که محکوم به اعدام بودند، گذراندهام و دست آخر هم پیش از ترک بند ۲۰۹ اعدام شدند.
ریشه و چرایی هر قتل و تجاوز و سرقتی را میتوان در ساختار رژیمی کشف کرد که خود مولد و مروج فقر و بیعدالتی و ناحقی، فساد، مرگ و خفقان است. هر فرد محکوم به اعدامی آینه تمام نمای خودم است. چرا که از همان طبقه و مردمی است که رویاها و آرزوهایش در دنیای پر از سیاهی که جمهوری اسلامی خلق کرده تباه شده و حال باید با پایی لرزان به استقبال مرگی از پیش تعیین شده برود.
نویسنده این روایت سعید اقبالی از رجایی شهر نیست من همان کارگر سقوط کرده از بالای ساختمانم! گورخواب بهشت زهرا، زن تنفروشی که تن و جانش را به آتش کشیدهاند، کودکی که کودکیاش را در سطل آشغال جستجو میکند، معتادی که با سرنگ در دست زیر پل یخ زده، آن دست فروشی که زیر چشمش کبود است و تمام کسانی که هر روز در این هوایی که بوی مرگ میدهد به بهانهها و اتهامات مختلف اعدام میشوند، منم!
اما با تمام این تجربیات و مشاهدات که وجود آدمی را به صلابه میکشد. قدرتمندان بیقدرت بدانند! زیر بار این مصائب نه تنها کمر خم نمیکنیم بلکه هر طناب دار، هر گلوله و باتومی که نثار مردممان میکنید ما را مصممتر و شما را به پایان نزدیکتر میکند.
به یاد برادران نازنین حمزه سواری، زانیار و لقمان مرادی، فرزادکمانگر، علی صارمی، غلامرضا خسروی، رامین حسین پناهی، ریحانه جباری و شیرین علم هولی
سعید اقبالی / فروردینماه ۱۴۰۱/ زندان رجایی شهر کرج.»
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
اما با تمام این تجربیات و مشاهدات که وجود آدمی را به صلابه میکشد. قدرتمندان بیقدرت بدانند! زیر بار این مصائب نه تنها کمر خم نمیکنیم بلکه هر طناب دار، هر گلوله و باتومی که نثار مردممان میکنید ما را مصممتر و شما را به پایان نزدیکتر میکند.
به یاد برادران نازنین حمزه سواری، زانیار و لقمان مرادی، فرزادکمانگر، علی صارمی، غلامرضا خسروی، رامین حسین پناهی، ریحانه جباری و شیرین علم هولی
سعید اقبالی / فروردینماه ۱۴۰۱/ زندان رجایی شهر کرج.»
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
نامهی زندانی سیاسی، سعید اقبالی از زندان رجایی شهر کرج
زندانی سیاسی، سعید اقبالی با انتشار نامهای از تجربه خود در جوار محل اعدامهای هفتگی زندان رجایی شهر کرج نوشته
گزارشی از وضعیت و مشکلات زندانیان سیاسی در بند جدید امنیتی زندان ارومیه
زندانیان سیاسی محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند. در گزارش پیش رو به گوشه ای از این مشکلات از جمله در خصوص وضعیت بهداشت، محدود شدن ملاقات ها و افزایش برخورد خشونت آمیز زندانبانان پرداخته شده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، زندانیان محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند.
یک منبع مطلع در خصوص وضعیت بهداشتی این بند گفت: «وضعیت بهداشت این بند بسیار نامناسب است و زندانیان با مشکلات متعددی در این زمینه روبرو هستند. افزون بر این زندانیان بند جدید برای رفتن به بهداری با محدودیت مواجه هستند».
این منبع افزود: «ملاقات زندانیان با خانواده های خود محدود شده است و تحت نظارت شدید امنیتی صورت میگیرد. در حالی که هم اکنون حدود ۵۰ زندانی در این بند نگهداری میشوند نامناسب بودن تهویه هوای این بند، زندانیان را دچار مشکلات جدی و کرده است.»
به گفته این منبع، رفتار خشونت آمیز زندانبانها در بند جدید افزایش داشته و نسبت به کوچکترین اعتراضی واکنش نشان میدهند و با زندانی معترض برخورد خشن میکنند.
روز دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰، نیروهای گارد ویژه زندان ارومیه زندانیان محبوس در بند سیاسی را به بند جدید این زندان منتقل کردند. انتقال این زندانیان حوالی ساعت ۷ صبح آن روز با خشونت همراه بوده و نیروهای گارد ویژه زندانیانی که در مقابل انتقال مقاومت کردند را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شخصی آن ها را تخریب کردند. این زندانیان پس از انتقال به بند جدید که دارای شرایط بسیار امنیتی و فاقد امکانات است از تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده اند.
ساکنین این بند از روز یکشنبه ۲۱ آذرماه در اعتراض به دستور رئیس زندان مبنی بر انتقال ساکنین این بند به بند جدید بدون امکانات و فضای کافی اعتصاب غذا کرده بودند.
این زندانیان روز یکشنبه ۲۸ آذرماه، با انتشار یادداشتی مشترک اعلام کرده بودند که تا زمان اعلام رسمی مسئولان زندان مبنی بر لغو انتقال به بند جدید به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
روز چهارشنبه ۱ دی ماه، بیست تن از این زندانیان، در اعتراض به بی توجهی مسئولان نسبت به خواسته آنان در مقابل افسر نگهبانی دست به تحصن زده و ساعاتی بعد به دنبال وعده افسرنگهبانی مبنی بر مراجعه مدیریت زندان به بند سیاسی، به بند بازگشتند.
نهایتا این زندانیان در تاریخ ۲۱ آذرماه در پی وعده مساعد رئیس زندان ارومیه مبنی بر جبران کمبودهای این بند و عدم انتقال این زندانیان به بند جدید تا زمان رفع کمبودها به اعتصاب غذای خود پایان داده بودند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
زندانیان سیاسی محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند. در گزارش پیش رو به گوشه ای از این مشکلات از جمله در خصوص وضعیت بهداشت، محدود شدن ملاقات ها و افزایش برخورد خشونت آمیز زندانبانان پرداخته شده است.
طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، زندانیان محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند.
یک منبع مطلع در خصوص وضعیت بهداشتی این بند گفت: «وضعیت بهداشت این بند بسیار نامناسب است و زندانیان با مشکلات متعددی در این زمینه روبرو هستند. افزون بر این زندانیان بند جدید برای رفتن به بهداری با محدودیت مواجه هستند».
این منبع افزود: «ملاقات زندانیان با خانواده های خود محدود شده است و تحت نظارت شدید امنیتی صورت میگیرد. در حالی که هم اکنون حدود ۵۰ زندانی در این بند نگهداری میشوند نامناسب بودن تهویه هوای این بند، زندانیان را دچار مشکلات جدی و کرده است.»
به گفته این منبع، رفتار خشونت آمیز زندانبانها در بند جدید افزایش داشته و نسبت به کوچکترین اعتراضی واکنش نشان میدهند و با زندانی معترض برخورد خشن میکنند.
روز دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰، نیروهای گارد ویژه زندان ارومیه زندانیان محبوس در بند سیاسی را به بند جدید این زندان منتقل کردند. انتقال این زندانیان حوالی ساعت ۷ صبح آن روز با خشونت همراه بوده و نیروهای گارد ویژه زندانیانی که در مقابل انتقال مقاومت کردند را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شخصی آن ها را تخریب کردند. این زندانیان پس از انتقال به بند جدید که دارای شرایط بسیار امنیتی و فاقد امکانات است از تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده اند.
ساکنین این بند از روز یکشنبه ۲۱ آذرماه در اعتراض به دستور رئیس زندان مبنی بر انتقال ساکنین این بند به بند جدید بدون امکانات و فضای کافی اعتصاب غذا کرده بودند.
این زندانیان روز یکشنبه ۲۸ آذرماه، با انتشار یادداشتی مشترک اعلام کرده بودند که تا زمان اعلام رسمی مسئولان زندان مبنی بر لغو انتقال به بند جدید به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
روز چهارشنبه ۱ دی ماه، بیست تن از این زندانیان، در اعتراض به بی توجهی مسئولان نسبت به خواسته آنان در مقابل افسر نگهبانی دست به تحصن زده و ساعاتی بعد به دنبال وعده افسرنگهبانی مبنی بر مراجعه مدیریت زندان به بند سیاسی، به بند بازگشتند.
نهایتا این زندانیان در تاریخ ۲۱ آذرماه در پی وعده مساعد رئیس زندان ارومیه مبنی بر جبران کمبودهای این بند و عدم انتقال این زندانیان به بند جدید تا زمان رفع کمبودها به اعتصاب غذای خود پایان داده بودند.
صدای بازداشت شدگان
@SedayehZendani
#زندانیان_سیاسی
#آزادشان_کنید
#ایران
صدای بازداشتشدگان
گزارشی از وضعیت و مشکلات زندانیان سیاسی در بند جدید امنیتی زندان ارومیه
زندانیان سیاسی محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند. در گزارش