باب (9): آيا بر كسي كه نماز جمعه واجب نيست غسل جمعه واجب است؟
495- «حديث أَبِي هُرَيْرَةَ (رض): «نَحْنُ الآخِرُونَ السَّابِقُونَ» تقدم قريباً وزاد هنا في آخره: ثُمَّ قَالَ: «حَقٌّ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَنْ يَغْتَسِلَ فِي كُلِّ سَبْعَةِ أَيَّامٍ يَوْمًا يَغْسِلُ فِيهِ رَأْسَهُ وَجَسَدَهُ»». (بخارى: 897)
ترجمه: «حدیث ابوهریره (رض) درباره اینكه رسول الله (ص) فرمود: «ما در دنیا، آخرین امت هستیم. اما روز قیامت، پیشگام همه خواهیم بود»، بیان گردید. در این روایت علاوه بر آن، چنین آمده است كه آنحضرت (ص) فرمود: «در هر هفت روز، یک بار، غسل كردن بر هر مسلمان، واجب و ضروری است. یعنی هفتهای یک بار، باید سر و بدن خود را بشوید»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
495- «حديث أَبِي هُرَيْرَةَ (رض): «نَحْنُ الآخِرُونَ السَّابِقُونَ» تقدم قريباً وزاد هنا في آخره: ثُمَّ قَالَ: «حَقٌّ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَنْ يَغْتَسِلَ فِي كُلِّ سَبْعَةِ أَيَّامٍ يَوْمًا يَغْسِلُ فِيهِ رَأْسَهُ وَجَسَدَهُ»». (بخارى: 897)
ترجمه: «حدیث ابوهریره (رض) درباره اینكه رسول الله (ص) فرمود: «ما در دنیا، آخرین امت هستیم. اما روز قیامت، پیشگام همه خواهیم بود»، بیان گردید. در این روایت علاوه بر آن، چنین آمده است كه آنحضرت (ص) فرمود: «در هر هفت روز، یک بار، غسل كردن بر هر مسلمان، واجب و ضروری است. یعنی هفتهای یک بار، باید سر و بدن خود را بشوید»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
💠سنت های روزجمعه
➊ قرائت سورهی کهف،
➋ غسل نمودن،
➌ سیواک زدن،
➍ استفاده ازخوشبویی.
➎ پوشیدن لباس نو،
➏ دعا نمودن در روز جمعه،
➐ زیاد درود فرستادن بر رسول اللهﷺ
➑ زود رفتن به مسجد
@THEHADIIS
➊ قرائت سورهی کهف،
➋ غسل نمودن،
➌ سیواک زدن،
➍ استفاده ازخوشبویی.
➎ پوشیدن لباس نو،
➏ دعا نمودن در روز جمعه،
➐ زیاد درود فرستادن بر رسول اللهﷺ
➑ زود رفتن به مسجد
@THEHADIIS
749- «وعن كعْبِ بنِ مالك رضی الله عنه قال: رَأَيْتُ رسولَ اللَّه صلی الله علیه وسلم يَأْكُلُ بِثلاثِ أَصابِعَ فَإِذا فَرغَ لَعِقَها». رواه مسلم.
749- «از کعب بن مالک رضی الله عنه روایت شده که گفت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم که به سه انگشت نان میخورد و چون فارغ میشد، آن را میلیسید».
@THEHADIIS
749- «از کعب بن مالک رضی الله عنه روایت شده که گفت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم که به سه انگشت نان میخورد و چون فارغ میشد، آن را میلیسید».
@THEHADIIS
1388- «وَعَنْ أبي الدَّرْداءِ، رضی الله عنه ، قَال: سمِعْتُ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم ، يقولُ: «منْ سلك طَريقاً يَبْتَغِي فِيهِ علْماً سهَّل اللَّه لَه طَريقاً إلى الجنة، وَإنَّ الملائِكَةَ لَتَضَعُ أجْنِحَتَهَا لِطالب الْعِلْمِ رِضاً بِما يَصْنَع، وَإنَّ الْعالِم لَيَسْتَغْفِرُ لَهُ منْ في السَّمَواتِ ومنْ في الأرْضِ حتَّى الحِيتانُ في الماءِ، وفَضْلُ الْعَالِم على الْعابِدِ كَفَضْلِ الْقَمر عَلى سائر الْكَوَاكِبِ، وإنَّ الْعُلَماءَ وَرَثَةُ الأنْبِياءِ وإنَّ الأنْبِياءَ لَمْ يُورِّثُوا دِينَاراً وَلا دِرْهَماً وإنَّما ورَّثُوا الْعِلْم، فَمنْ أَخَذَهُ أَخَذَ بِحظٍّ وَافِرٍ»». رواهُ أبو داود والترمذي.
1388- «از ابو درداء رضی الله عنه روایت شده که گفت:
از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میفرمود: آنکه در راهی رود که در آن طلب علم کند، خداوند برایش راهی را بسوی بهشت آسان میکند. و همانا فرشتگان بواسطهء رضایتی که از کارش دارند، بالهای خود را برای طالب علم میگسترانند و همه کسانی که در زمین و آسماناند، حتی ماهیها در آب برای عالم آمرزش میطلبند و فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه شب چهارده بر دیگر ستارههاست و اینکه علما میراثبر پیامبراناند و پیامبران درهم و دیناری به میراث نگذاشتند، بلکه علم را به ارث گذاشتند، کسیکه آن را گرفت بهرهء وافر گرفته است».
@THEHADIIS
1388- «از ابو درداء رضی الله عنه روایت شده که گفت:
از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میفرمود: آنکه در راهی رود که در آن طلب علم کند، خداوند برایش راهی را بسوی بهشت آسان میکند. و همانا فرشتگان بواسطهء رضایتی که از کارش دارند، بالهای خود را برای طالب علم میگسترانند و همه کسانی که در زمین و آسماناند، حتی ماهیها در آب برای عالم آمرزش میطلبند و فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه شب چهارده بر دیگر ستارههاست و اینکه علما میراثبر پیامبراناند و پیامبران درهم و دیناری به میراث نگذاشتند، بلکه علم را به ارث گذاشتند، کسیکه آن را گرفت بهرهء وافر گرفته است».
@THEHADIIS
1391- «ابو هریره رضی الله عنه قال: قال رسولُ اللَّه صلی الله علیه وسلم : «منْ تَعلَّمَ عِلماً مِما يُبتَغَى بِهِ وَجْهُ اللَّهِ عز وَجَلَّ لا يَتَعلَّمُهُ إلا ليصِيبَ بِهِ عرضاً مِنَ الدُّنْيا لَمْ يجِدْ عَرْفَ الجنَّةِ يوْم القِيامةِ» يعني: ريحها»، رواه أبو داود بإسناد صحيح.
1391- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آنکه علمی بیاموزد از آنچه بدان رضای خداوند طلب کرده میشود، که نمیآموزد، مگر برای رسیدن به چیزی از دنیا، بوی بهشت را در روز قیامت نیابد».
@THEHADIIS
1391- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آنکه علمی بیاموزد از آنچه بدان رضای خداوند طلب کرده میشود، که نمیآموزد، مگر برای رسیدن به چیزی از دنیا، بوی بهشت را در روز قیامت نیابد».
@THEHADIIS
91- «الخامس: عن أنس رضی الله عنه ، أَنَّ رسول اللَّه صلی الله علیه وسلم أَخذَ سيْفاً يوم أُحدٍ فقَالَ: «مَنْ يأْخُذُ منِّي هَذا؟ فبسطُوا أَيدِيهُم، كُلُّ إنْسانٍ منهمْ يقُول: أَنا أَنا. قَالَ: «فمنْ يأَخُذُهُ بحقِه؟ فَأَحْجمِ الْقوم، فقال أَبُو دجانة رضی الله عنه : أَنا آخُذه بحقِّه، فأَخَذهُ ففَلق بِهِ هَام الْمُشْرِكينَ»». رواه مسلم.
91- «از انس رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم در روز احد شمشیری گرفته فرمود: چه کسی این شمشیر را از من میگیرد؟ همه دستهای خود را بسویشان دراز نموده هر یک از ایشان میگفت: من، من. فرمودند: کی آنرا بحقش از من میستاند؟ مردم درنگ کردند. ابودجانه رضی الله عنه گفت: من آنرا بحقش میگیرم و بدنبال آن شمشیر را گرفته و سرهای مشرکین را بدان شکافت».
@THEHADIIS
91- «از انس رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم در روز احد شمشیری گرفته فرمود: چه کسی این شمشیر را از من میگیرد؟ همه دستهای خود را بسویشان دراز نموده هر یک از ایشان میگفت: من، من. فرمودند: کی آنرا بحقش از من میستاند؟ مردم درنگ کردند. ابودجانه رضی الله عنه گفت: من آنرا بحقش میگیرم و بدنبال آن شمشیر را گرفته و سرهای مشرکین را بدان شکافت».
@THEHADIIS
93- «السَّابع: عن أبي هريرة رضی الله عنه أَن رسول اللَّه صلی الله علیه وسلم قال: «بادروا بالأَعْمال سبعاً، هل تَنتَظرونَ إلاَّ فقراً مُنسياً، أَوْ غنيٌ مُطْغياً، أَوْ مرضاً مُفسداً، أَو هرماً مُفْنداً أَو موتاً مُجهزاً أَوِ الدَّجَّال فشرُّ غَائب يُنتَظر، أَوِ السَّاعة فالسَّاعةُ أَدْهى وأَمر»» رواه الترمذی وقال: حدیثٌ حسن.
93- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: پیش از هفت چیز به انجام اعمال صالحه بشتابید، آیا انتظار میکشید، مگر فقری را که شما را بفراموشی وادارد، یا ثروتی که شما را طغیانگر سازد، یا بیماریی که وجودتان را فاسد کند، یا پیریی که شما را خرف کند، یا مرگی که شما را بشتاب دریابد یا دجال را که بدترین غایبی است که انتظارش را میکشند یا قیامت که حقا قیامت بزرگترین آزمون و تلخترینشان است».
@THEHADIIS
93- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: پیش از هفت چیز به انجام اعمال صالحه بشتابید، آیا انتظار میکشید، مگر فقری را که شما را بفراموشی وادارد، یا ثروتی که شما را طغیانگر سازد، یا بیماریی که وجودتان را فاسد کند، یا پیریی که شما را خرف کند، یا مرگی که شما را بشتاب دریابد یا دجال را که بدترین غایبی است که انتظارش را میکشند یا قیامت که حقا قیامت بزرگترین آزمون و تلخترینشان است».
@THEHADIIS
94- «الثامن: عنه أَن رسولَ اللَّه صلی الله علیه وسلم قال يوم خيْبر: «لأعطِينَّ هذِهِ الراية رجُلا يُحبُّ اللَّه ورسُوله، يفتَح اللَّه عَلَى يديهِ» قال عمر رضی الله عنه : ما أَحببْت الإِمارة إلاَّ يومئذٍ فتساورْتُ لهَا رجَاءَ أَنْ أُدْعى لهَا، فدعا رسول اللَّه صلی الله علیه وسلم عليَ بن أبي طالب، رضی الله عنه ، فأَعْطَاه إِيَّاها، وقالَ: «امش ولا تلْتَفتْ حتَّى يَفتح اللَّه عليكَ» فَسار عليٌّ شيئاً، ثُمَّ وقف ولم يلْتفتْ، فصرخ: يا رسول اللَّه، على ماذَا أُقاتل النَّاس؟ قال: «قاتلْهُمْ حتَّى يشْهدوا أَنْ لا إله إلاَّ اللَّه، وأَنَّ مُحمَّداً رسول اللَّه، فَإِذا فعلوا ذلك فقدْ منعوا منْك دماءَهُمْ وأَموالهُمْ إلاَّ بحَقِّها، وحِسابُهُمْ على اللَّهِ»» رواه مسلم
94- و هم از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم در روز خیبر فرمودند: امروز پرچم را بدست مردی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست میدارد، و خداوند به دستهای او گشایش و فتح میدهد. عمر رضی الله عنه گفت: من امارت را جز در همان روز دوست نداشتم وبرای رسیدن به آن بالا بلندی کردم تا شاید برای آن خوانده شوم. رسول الله صلی الله علیه وسلم علی بن ابی طالب را خواسته پرچم را برایش دادند وفرمودند: برو بجایی التفات نکن تا خداوند ترا فتح نصیب نماید. علی رضی الله عنه قدری رفت و سپس ایستاده و بدون اینکه التفات نماید فریاد زد یا رسول اللهصلی الله علیه وسلم بر چه چیز با مردم بجنگم؟
فرمود: با ایشان بجنگ تا شهادت دهند که معبود بر حقی جز الله نیست و محمد فرستادهء خدا است هرگاه این را گفتند در حقیقت خونها و مالهای خویش را از تو بازداشتند، مگر بحق آن و حسابشان با خدا است».
@THEHADIIS
94- و هم از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم در روز خیبر فرمودند: امروز پرچم را بدست مردی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست میدارد، و خداوند به دستهای او گشایش و فتح میدهد. عمر رضی الله عنه گفت: من امارت را جز در همان روز دوست نداشتم وبرای رسیدن به آن بالا بلندی کردم تا شاید برای آن خوانده شوم. رسول الله صلی الله علیه وسلم علی بن ابی طالب را خواسته پرچم را برایش دادند وفرمودند: برو بجایی التفات نکن تا خداوند ترا فتح نصیب نماید. علی رضی الله عنه قدری رفت و سپس ایستاده و بدون اینکه التفات نماید فریاد زد یا رسول اللهصلی الله علیه وسلم بر چه چیز با مردم بجنگم؟
فرمود: با ایشان بجنگ تا شهادت دهند که معبود بر حقی جز الله نیست و محمد فرستادهء خدا است هرگاه این را گفتند در حقیقت خونها و مالهای خویش را از تو بازداشتند، مگر بحق آن و حسابشان با خدا است».
@THEHADIIS
باب (2): اگر دانه خرمايي در راه يافت
1100- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: «إِنِّي لأَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِي فَأَجِدُ التَّمْرَةَ سَاقِطَةً عَلَى فِرَاشِي فَأَرْفَعُهَا لآكُلَهَا ثُمَّ أَخْشَى أَنْ تَكُونَ صَدَقَةً فَأُلْقِيهَا»». (بخارى:2432)
ترجمه: «ابوهریره (رض) میگوید: نبی اكرم (ص) فرمود: «چه بسا وارد خانهام میشوم و خرمایی را میبینم كه روی رختخوابم افتاده است. سپس، آنرا بر میدارم تا بخورم. اما از ترس این كه مبادا مال صدقه باشد، آنرا میاندازم»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1100- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: «إِنِّي لأَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِي فَأَجِدُ التَّمْرَةَ سَاقِطَةً عَلَى فِرَاشِي فَأَرْفَعُهَا لآكُلَهَا ثُمَّ أَخْشَى أَنْ تَكُونَ صَدَقَةً فَأُلْقِيهَا»». (بخارى:2432)
ترجمه: «ابوهریره (رض) میگوید: نبی اكرم (ص) فرمود: «چه بسا وارد خانهام میشوم و خرمایی را میبینم كه روی رختخوابم افتاده است. سپس، آنرا بر میدارم تا بخورم. اما از ترس این كه مبادا مال صدقه باشد، آنرا میاندازم»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (1): اگر صاحبِ چيزِ پيدا شده، نشانههايش را بگويد، آن چيز، به وي داده میشود
1099- «عَنْ أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ (رض) قَالَ: أَخَذْتُ صُرَّةً مِائَةَ دِينَارٍ فَأَتَيْتُ النَّبِيَّ (ص) فَقَالَ: «عَرِّفْهَا حَوْلاً». فَعَرَّفْتُهَا حَوْلاً، فَلَمْ أَجِدْ مَنْ يَعْرِفُهَا، ثُمَّ أَتَيْتُهُ فَقَالَ: «عَرِّفْهَا حَوْلاً» فَعَرَّفْتُهَا، فَلَمْ أَجِدْ مَنْ يَعْرِفَهَا ثُمَّ أَتَيْتُهُ ثَلاثًا فَقَالَ: «احْفَظْ وِعَاءَهَا، وَعَدَدَهَا، وَوِكَاءَهَا، فَإِنْ جَاءَ صَاحِبُهَا، وَإِلاَّ فَاسْتَمْتِعْ بِهَا»». (بخارى:2426)
ترجمه: «اُبَی بن كعب (رض) میگوید: كیسهای را كه صد دینار در آن بود، یافتم. آن را نزد نبی اكرم (ص) بردم. رسول الله (ص) فرمود: «تا مدت یک سال، (پیدا شدن) آن را به مردم اعلام كن». من نیز تا یک سال آن را اعلام كردم. اما صاحبش پیدا نشد. سپس، نزد رسول الله (ص) رفتم. دوباره فرمود: «تا یک سال اعلام كن». من نیز چنین كردم. اما كسی را نیافتم كه آنرا بشناسد. برای بار سوم، نزد رسول الله (ص) رفتم. آنحضرت (ص) فرمود: «ظرف آن و تعداد و پارچهای كه با آن بسته شده است را نگهدار. اگر صاحبش آمد، به او بده وگرنه خودت از آن استفاده كن»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1099- «عَنْ أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ (رض) قَالَ: أَخَذْتُ صُرَّةً مِائَةَ دِينَارٍ فَأَتَيْتُ النَّبِيَّ (ص) فَقَالَ: «عَرِّفْهَا حَوْلاً». فَعَرَّفْتُهَا حَوْلاً، فَلَمْ أَجِدْ مَنْ يَعْرِفُهَا، ثُمَّ أَتَيْتُهُ فَقَالَ: «عَرِّفْهَا حَوْلاً» فَعَرَّفْتُهَا، فَلَمْ أَجِدْ مَنْ يَعْرِفَهَا ثُمَّ أَتَيْتُهُ ثَلاثًا فَقَالَ: «احْفَظْ وِعَاءَهَا، وَعَدَدَهَا، وَوِكَاءَهَا، فَإِنْ جَاءَ صَاحِبُهَا، وَإِلاَّ فَاسْتَمْتِعْ بِهَا»». (بخارى:2426)
ترجمه: «اُبَی بن كعب (رض) میگوید: كیسهای را كه صد دینار در آن بود، یافتم. آن را نزد نبی اكرم (ص) بردم. رسول الله (ص) فرمود: «تا مدت یک سال، (پیدا شدن) آن را به مردم اعلام كن». من نیز تا یک سال آن را اعلام كردم. اما صاحبش پیدا نشد. سپس، نزد رسول الله (ص) رفتم. دوباره فرمود: «تا یک سال اعلام كن». من نیز چنین كردم. اما كسی را نیافتم كه آنرا بشناسد. برای بار سوم، نزد رسول الله (ص) رفتم. آنحضرت (ص) فرمود: «ظرف آن و تعداد و پارچهای كه با آن بسته شده است را نگهدار. اگر صاحبش آمد، به او بده وگرنه خودت از آن استفاده كن»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (4): آب ندادن به مسافران، موجب گناه است
1082- «عَنِْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «ثَلاثَةٌ لا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَلا يُزَكِّيهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ: رَجُلٌ كَانَ لَهُ فَضْلُ مَاءٍ بِالطَّرِيقِ فَمَنَعَهُ مِنِ ابْنِ السَّبِيلِ، وَرَجُلٌ بَايَعَ إِمَامًا لا يُبَايِعُهُ إِلاَّ لِدُنْيَا، فَإِنْ أَعْطَاهُ مِنْهَا رَضِيَ، وَإِنْ لَمْ يُعْطِهِ مِنْهَا سَخِطَ، وَرَجُلٌ أَقَامَ سِلْعَتَهُ بَعْدَ الْعَصْرِ، فَقَالَ: وَاللَّهِ الَّذِي لا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ أَعْطَيْتُ بِهَا كَذَا وَكَذَا فَصَدَّقَهُ رَجُلٌ» ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الآيَةَ: : ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا﴾ [آلعمران: 77]». (بخارى:2358)
ترجمه: «از ابوهریره (رض) روایت است كه رسول الله (ص) فرمود: «خداوند، روز قیامت، به سه گروه، نظر نمیكند و آنها را تزكیه نمینماید و گرفتار عذاب دردناک میگرداند: 1- كسی كه در مسیر راه، قرار دارد و آب اضافه را به مسافر نمیدهد. 2- كسی كه با رهبر خود، صرفاً بخاطر منافع مادی، بیعت كند. بدین معنی كه اگر چیزی به او بدهد، راضی شود. وگرنه، از او برنجد. 3- كسی كه كالایش را بعد از عصر، عرضه نماید و بگوید به خدایی كه غیر از او خدایی وجود ندارد، سوگند یاد میكنم كه من برای این كالا، این قدر و آن قدر دادهام و شخصی او را تصدیق نماید». سپس، رسول خدا (ص) آیه زیر را تلاوت فرمود: : ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا﴾ [آلعمران: 77]. (یعنی كسانی كه در برابر عهد و پیمان خدا و سوگندهایشان، قیمت اندكی دریافت میكنند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1082- «عَنِْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «ثَلاثَةٌ لا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَلا يُزَكِّيهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ: رَجُلٌ كَانَ لَهُ فَضْلُ مَاءٍ بِالطَّرِيقِ فَمَنَعَهُ مِنِ ابْنِ السَّبِيلِ، وَرَجُلٌ بَايَعَ إِمَامًا لا يُبَايِعُهُ إِلاَّ لِدُنْيَا، فَإِنْ أَعْطَاهُ مِنْهَا رَضِيَ، وَإِنْ لَمْ يُعْطِهِ مِنْهَا سَخِطَ، وَرَجُلٌ أَقَامَ سِلْعَتَهُ بَعْدَ الْعَصْرِ، فَقَالَ: وَاللَّهِ الَّذِي لا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ أَعْطَيْتُ بِهَا كَذَا وَكَذَا فَصَدَّقَهُ رَجُلٌ» ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الآيَةَ: : ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا﴾ [آلعمران: 77]». (بخارى:2358)
ترجمه: «از ابوهریره (رض) روایت است كه رسول الله (ص) فرمود: «خداوند، روز قیامت، به سه گروه، نظر نمیكند و آنها را تزكیه نمینماید و گرفتار عذاب دردناک میگرداند: 1- كسی كه در مسیر راه، قرار دارد و آب اضافه را به مسافر نمیدهد. 2- كسی كه با رهبر خود، صرفاً بخاطر منافع مادی، بیعت كند. بدین معنی كه اگر چیزی به او بدهد، راضی شود. وگرنه، از او برنجد. 3- كسی كه كالایش را بعد از عصر، عرضه نماید و بگوید به خدایی كه غیر از او خدایی وجود ندارد، سوگند یاد میكنم كه من برای این كالا، این قدر و آن قدر دادهام و شخصی او را تصدیق نماید». سپس، رسول خدا (ص) آیه زیر را تلاوت فرمود: : ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا﴾ [آلعمران: 77]. (یعنی كسانی كه در برابر عهد و پیمان خدا و سوگندهایشان، قیمت اندكی دریافت میكنند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب(1): وقف اصل زمین و صدقه نمودن درآمد آن
1000- عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: أَصَابَ عُمَرُ (رضي الله عنه) أَرْضًا بِخَيْبَرَ، فَأَتَى النَّبِيَّ (صلی الله علیه وآله وسلم) يَسْتَأْمِرُهُ فِيهَا، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنِّي أَصَبْتُ أَرْضًا بِخَيْبَرَ، لَمْ أُصِبْ مَالاً قَطُّ هُوَ أَنْفَسُ عِنْدِي مِنْهُ، فَمَا تَأْمُرُنِي بِهِ؟ قَالَ: «إِنْ شِئْتَ حَبَسْتَ أَصْلَهَا وَتَصَدَّقْتَ بِهَا». قَالَ فَتَصَدَّقَ بِهَا عُمَرُ: أَنَّهُ لاَ يُبَاعُ أَصْلُهَا، وَلاَ يُبْتَاعُ، وَلاَ يُورَثُ، وَلاَ يُوهَبُ، قَالَ: فَتَصَدَّقَ عُمَرُ فِي الْفُقَرَاءِ، وَفِي الْقُرْبَى، وَفِي الرِّقَابِ، وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَابْنِ السَّبِيلِ، وَالضَّيْفِ، لاَ جُنَاحَ عَلَى مَنْ وَلِيَهَا أَنْ يَأْكُلَ مِنْهَا بِالْمَعْرُوفِ، أَوْ يُطْعِمَ صَدِيقًا، غَيْرَ مُتَمَوِّلٍ فِيهِ. (م/1632)
ترجمه: از ابن عمر ب روایت است که: زمینی از غنایم خیبر به عمر بن خطاب (رضي الله عنه) تعلق گرفت. او برای مشورت نمودن دربارهی آن، نزد نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و گفت: یا رسول الله! زمینی در خیبر به من تعلق گرفته است که هرگز زمینی بهتر از آن نداشتهام. شما در مورد آن به من چه دستوری میدهید؟ فرمود: «اگر میخواهی، اصل آنرا وقف نما و درآمد آنرا صدقه کن». ر ا وی میگوید: عمر (رضي الله عنه) هم درآمد آنرا صدقه نمود. به این صورت که خرید و فروش نشود، به ارث برده نشود و به کسی، هبه هم نگردد. و در آمد آن، برای فقرا، خویشاوندان، بردگان (برای آزادی آنان)، مجاهدان، مسافران و مهمانان، انفاق شود. همچنین بر کسی که مسئولیت آنرا به عهده دارد، گناهی نیست که از آن، بخوبی استفاده کند و به دوستانش بخوراند؛ البته حق ذخیره کردن آنرا ندارد.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1000- عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: أَصَابَ عُمَرُ (رضي الله عنه) أَرْضًا بِخَيْبَرَ، فَأَتَى النَّبِيَّ (صلی الله علیه وآله وسلم) يَسْتَأْمِرُهُ فِيهَا، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنِّي أَصَبْتُ أَرْضًا بِخَيْبَرَ، لَمْ أُصِبْ مَالاً قَطُّ هُوَ أَنْفَسُ عِنْدِي مِنْهُ، فَمَا تَأْمُرُنِي بِهِ؟ قَالَ: «إِنْ شِئْتَ حَبَسْتَ أَصْلَهَا وَتَصَدَّقْتَ بِهَا». قَالَ فَتَصَدَّقَ بِهَا عُمَرُ: أَنَّهُ لاَ يُبَاعُ أَصْلُهَا، وَلاَ يُبْتَاعُ، وَلاَ يُورَثُ، وَلاَ يُوهَبُ، قَالَ: فَتَصَدَّقَ عُمَرُ فِي الْفُقَرَاءِ، وَفِي الْقُرْبَى، وَفِي الرِّقَابِ، وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَابْنِ السَّبِيلِ، وَالضَّيْفِ، لاَ جُنَاحَ عَلَى مَنْ وَلِيَهَا أَنْ يَأْكُلَ مِنْهَا بِالْمَعْرُوفِ، أَوْ يُطْعِمَ صَدِيقًا، غَيْرَ مُتَمَوِّلٍ فِيهِ. (م/1632)
ترجمه: از ابن عمر ب روایت است که: زمینی از غنایم خیبر به عمر بن خطاب (رضي الله عنه) تعلق گرفت. او برای مشورت نمودن دربارهی آن، نزد نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و گفت: یا رسول الله! زمینی در خیبر به من تعلق گرفته است که هرگز زمینی بهتر از آن نداشتهام. شما در مورد آن به من چه دستوری میدهید؟ فرمود: «اگر میخواهی، اصل آنرا وقف نما و درآمد آنرا صدقه کن». ر ا وی میگوید: عمر (رضي الله عنه) هم درآمد آنرا صدقه نمود. به این صورت که خرید و فروش نشود، به ارث برده نشود و به کسی، هبه هم نگردد. و در آمد آن، برای فقرا، خویشاوندان، بردگان (برای آزادی آنان)، مجاهدان، مسافران و مهمانان، انفاق شود. همچنین بر کسی که مسئولیت آنرا به عهده دارد، گناهی نیست که از آن، بخوبی استفاده کند و به دوستانش بخوراند؛ البته حق ذخیره کردن آنرا ندارد.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب(2): اعمالی که ثواب آنها پس از مرگ به انسان میرسد
1001- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) قَالَ: «إِذَا مَاتَ الإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلاَّ مِنْ ثَلاَثَةٍ: إِلاَّ مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ». (م/1631)
ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر گاه، انسان بمیرد، ثواب اعمالش قطع میشود مگر از سه چیز: 1- صدقهی جاری. 2- علمیکه بعد از مرگ، مورد استفاده قرار گیرد. 3- فرزند نیکوکاری که برایش دعا کند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1001- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) قَالَ: «إِذَا مَاتَ الإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلاَّ مِنْ ثَلاَثَةٍ: إِلاَّ مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ». (م/1631)
ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر گاه، انسان بمیرد، ثواب اعمالش قطع میشود مگر از سه چیز: 1- صدقهی جاری. 2- علمیکه بعد از مرگ، مورد استفاده قرار گیرد. 3- فرزند نیکوکاری که برایش دعا کند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (5): در مورد فتنهها و ویژگیهای آنها
1992ـ عَن ابي إِدْرِيسَ الْخَوْلاَنِىَّ كَانَ يَقُولُ: قَالَ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ س: وَاللَّهِ إِنِّي لأَعْلَمُ النَّاسِ بِكُلِّ فِتْنَةٍ هِيَكَائِنَةٌ، فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَ السَّاعَةِ، وَمَا بِي إِلاَّ أَنْ يَكُونَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) أَسَرَّ إِلَيَّ فِي ذَلِكَ شَيْئًا، لَمْ يُحَدِّثْهُغَيْرِى، وَلَكِنْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) قَالَ، وَهُوَ يُحَدِّثُ مَجْلِسًا أَنَا فِيهِ عَنِ الْفِتَنِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) وَهُوَ يَعُدُّ الْفِتَنَ:«مِنْهُنَّ ثَلاَثٌ لاَ يَكَدْنَ يَذَرْنَ شَيْئًا، وَمِنْهُنَّ فِتَنٌ كَرِيَاحِ الصَّيْفِ، مِنْهَا صِغَارٌ وَمِنْهَا كِبَارٌ» قَالَ حُذَيْفَةُ: فَذَهَبَأُولَئِكَ الرَّهْطُ كُلُّهُمْ غَيْرِى. (م/2891)
ترجمه: ابو ادریس خولانی میگوید: حذیفه بن یمان (رضي الله عنه) گفت: سوگند به الله، شناخت من نسبت به هر فتنهای که از هم اکنون تا قیام قیامت، اتفاق میافتد از همهی مردم، بیشتراست؛ علت آن هم این است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) رازهایی را در این زمینه، به من گفت که از دیگران، دریغ ورزید. البته رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در مجلسی که من نیز در آن، حضور داشتمدر مورد فتنهها صحبت نمود و در اثنای برشمردن آنها فرمود: «سه فتنه هستند که چه بسا هیچ چیز نگذارند (همه چیز را نابود کنند. ) و برخی از این فتنهها مانندبادهای تابستانی هستند؛ (از شدت اندکی برخوردارند. ) بعضی از آنها کوچک، و بعضی دیگر، بزرگ هستند». حذیفه میگوید: بجز من، تمام اهل آن مجلس، از دنیا رفتهاند.
1993ـ عَنْ حُذَيْفَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: قَامَ فِينَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) مَقَامًا، مَا تَرَكَ شَيْئًا يَكُونُ فِي مَقَامِهِ ذَلِكَ إِلَى قِيَامِ السَّاعَةِ، إِلاَّحَدَّثَ بِهِ، حَفِظَهُ مَنْ حَفِظَهُ وَنَسِيَهُ مَنْ نَسِيَهُ، قَدْ عَلِمَهُ أَصْحَابِى هَؤُلاَءِ، وَإِنَّهُ لَيَكُونُ مِنْهُ الشَّىْءُ قَدْ نَسِيتُهُفَأَرَاهُ فَأَذْكُرُهُ، كَمَا يَذْكُرُ الرَّجُلُ وَجْهَ الرَّجُلِ إِذَا غَابَ عَنْهُ، ثُمَّ إِذَا رَآهُ عَرَفَهُ. (م/2891)
ترجمه: حذیفه (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان ما ایستاد (و به سخنرانی پراخت) و هر چیزی را که تا قیامت اتفاق میافتد، برای ما بیان نمود. بعضیها سخنانش را حفظ نمودندو برخی دیگر، فراموش کردند. این دوستانم که در اینجا حضور دارند، ایستادن نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را به خاطر دارند. و چه بسا که یکی از اموری را که من فراموش کردهام، اتفاقمیافتد؛ پس با دیدن آن، به یادم میآید؛ همانگونه که یک شخص، فردی را میبیند و بعد از غیابش، او را فراموش میکند؛ اما هنگامی که او را میبیند، به خاطرمیآورد.
1994ـ عَنْ حُذَيْفَةَ (رضي الله عنه) أَنَّهُ قَالَ: أَخْبَرَنِى رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) بِمَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ، فَمَا مِنْهُ شَىْءٌ إِلاَّ قَدْسَأَلْتُهُ، إِلاَّ أَنِّي لَمْ أَسْأَلْهُ: مَا يُخْرِجُ أَهْلَ الْمَدِينَةِ مِنَ الْمَدِينَةِ. (م/2891)
ترجمه: حذیفه (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا از فتنههایی که تا قیام قیامت، اتفاق میافتد، باخبر ساخت؛ من در مورد همهی فتنهها از ایشان، پرسیدم؛ فقط سؤال نکردم که چهچیزی باعث بیرون رفتن مردم مدینه از شهر مدینه میشود.
1995ـ عَن ابي زَيْدٍ يَعْنِى عَمْرَو بْنَ أَخْطَبَ (رضي الله عنه) قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) الْفَجْرَ، وَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَنَا حَتَّى حَضَرَتِالظُّهْرُ، فَنَزَلَ فَصَلَّى، ثُمَّ صَعِدَ الْمِنْبَرَ، فَخَطَبَنَا حَتَّى حَضَرَتِ الْعَصْرُ، ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى ثُمَّ صَعِدَ الْمِنْبَرَ، فَخَطَبَنَاحَتَّى غَرَبَتِ الشَّمْسُ، فَأَخْبَرَنَا بِمَا كَانَ وَبِمَا هُوَ كَائِنٌ، فَأَعْلَمُنَا أَحْفَظُنَا. (م/2892)
ترجمه: ابو زید (عمرو بن اخطب) (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز صبح را برای ما امامت نمود و بالای منبر رفت و تا ظهر برای ما سخنرانی نمود. آنگاه، از منبر پایین آمد ونماز خواند و دوباره
1992ـ عَن ابي إِدْرِيسَ الْخَوْلاَنِىَّ كَانَ يَقُولُ: قَالَ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ س: وَاللَّهِ إِنِّي لأَعْلَمُ النَّاسِ بِكُلِّ فِتْنَةٍ هِيَكَائِنَةٌ، فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَ السَّاعَةِ، وَمَا بِي إِلاَّ أَنْ يَكُونَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) أَسَرَّ إِلَيَّ فِي ذَلِكَ شَيْئًا، لَمْ يُحَدِّثْهُغَيْرِى، وَلَكِنْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) قَالَ، وَهُوَ يُحَدِّثُ مَجْلِسًا أَنَا فِيهِ عَنِ الْفِتَنِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) وَهُوَ يَعُدُّ الْفِتَنَ:«مِنْهُنَّ ثَلاَثٌ لاَ يَكَدْنَ يَذَرْنَ شَيْئًا، وَمِنْهُنَّ فِتَنٌ كَرِيَاحِ الصَّيْفِ، مِنْهَا صِغَارٌ وَمِنْهَا كِبَارٌ» قَالَ حُذَيْفَةُ: فَذَهَبَأُولَئِكَ الرَّهْطُ كُلُّهُمْ غَيْرِى. (م/2891)
ترجمه: ابو ادریس خولانی میگوید: حذیفه بن یمان (رضي الله عنه) گفت: سوگند به الله، شناخت من نسبت به هر فتنهای که از هم اکنون تا قیام قیامت، اتفاق میافتد از همهی مردم، بیشتراست؛ علت آن هم این است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) رازهایی را در این زمینه، به من گفت که از دیگران، دریغ ورزید. البته رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در مجلسی که من نیز در آن، حضور داشتمدر مورد فتنهها صحبت نمود و در اثنای برشمردن آنها فرمود: «سه فتنه هستند که چه بسا هیچ چیز نگذارند (همه چیز را نابود کنند. ) و برخی از این فتنهها مانندبادهای تابستانی هستند؛ (از شدت اندکی برخوردارند. ) بعضی از آنها کوچک، و بعضی دیگر، بزرگ هستند». حذیفه میگوید: بجز من، تمام اهل آن مجلس، از دنیا رفتهاند.
1993ـ عَنْ حُذَيْفَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: قَامَ فِينَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) مَقَامًا، مَا تَرَكَ شَيْئًا يَكُونُ فِي مَقَامِهِ ذَلِكَ إِلَى قِيَامِ السَّاعَةِ، إِلاَّحَدَّثَ بِهِ، حَفِظَهُ مَنْ حَفِظَهُ وَنَسِيَهُ مَنْ نَسِيَهُ، قَدْ عَلِمَهُ أَصْحَابِى هَؤُلاَءِ، وَإِنَّهُ لَيَكُونُ مِنْهُ الشَّىْءُ قَدْ نَسِيتُهُفَأَرَاهُ فَأَذْكُرُهُ، كَمَا يَذْكُرُ الرَّجُلُ وَجْهَ الرَّجُلِ إِذَا غَابَ عَنْهُ، ثُمَّ إِذَا رَآهُ عَرَفَهُ. (م/2891)
ترجمه: حذیفه (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان ما ایستاد (و به سخنرانی پراخت) و هر چیزی را که تا قیامت اتفاق میافتد، برای ما بیان نمود. بعضیها سخنانش را حفظ نمودندو برخی دیگر، فراموش کردند. این دوستانم که در اینجا حضور دارند، ایستادن نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را به خاطر دارند. و چه بسا که یکی از اموری را که من فراموش کردهام، اتفاقمیافتد؛ پس با دیدن آن، به یادم میآید؛ همانگونه که یک شخص، فردی را میبیند و بعد از غیابش، او را فراموش میکند؛ اما هنگامی که او را میبیند، به خاطرمیآورد.
1994ـ عَنْ حُذَيْفَةَ (رضي الله عنه) أَنَّهُ قَالَ: أَخْبَرَنِى رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) بِمَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ، فَمَا مِنْهُ شَىْءٌ إِلاَّ قَدْسَأَلْتُهُ، إِلاَّ أَنِّي لَمْ أَسْأَلْهُ: مَا يُخْرِجُ أَهْلَ الْمَدِينَةِ مِنَ الْمَدِينَةِ. (م/2891)
ترجمه: حذیفه (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا از فتنههایی که تا قیام قیامت، اتفاق میافتد، باخبر ساخت؛ من در مورد همهی فتنهها از ایشان، پرسیدم؛ فقط سؤال نکردم که چهچیزی باعث بیرون رفتن مردم مدینه از شهر مدینه میشود.
1995ـ عَن ابي زَيْدٍ يَعْنِى عَمْرَو بْنَ أَخْطَبَ (رضي الله عنه) قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) الْفَجْرَ، وَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَنَا حَتَّى حَضَرَتِالظُّهْرُ، فَنَزَلَ فَصَلَّى، ثُمَّ صَعِدَ الْمِنْبَرَ، فَخَطَبَنَا حَتَّى حَضَرَتِ الْعَصْرُ، ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى ثُمَّ صَعِدَ الْمِنْبَرَ، فَخَطَبَنَاحَتَّى غَرَبَتِ الشَّمْسُ، فَأَخْبَرَنَا بِمَا كَانَ وَبِمَا هُوَ كَائِنٌ، فَأَعْلَمُنَا أَحْفَظُنَا. (م/2892)
ترجمه: ابو زید (عمرو بن اخطب) (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز صبح را برای ما امامت نمود و بالای منبر رفت و تا ظهر برای ما سخنرانی نمود. آنگاه، از منبر پایین آمد ونماز خواند و دوباره
، بالای منبر رفت و تا نماز عصر، سخنرانی نمود. بعد از آن، پایین آمد و نماز خواند و بار دیگر، بالای منبر رفت و تا هنگام غروب خورشید برایما سخنرانی نمود و ما را از آنچه که اتفاق افتاده است و آنچه که اتفاق خواهد افتاد، با خبر ساخت. فردی از ما این چیزها را بهتر میداند که از حافظهی بهتریبرخوردار است.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@QURABA_SLAM
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@QURABA_SLAM
باب (4): شیطان لشکریانش را میفرستد تا مردم را دچار فتنه کنند
1991ـ عَنْ جَابِرٍ (رضي الله عنه) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ إِبْلِيسَ يَضَعُ عَرْشَهُ عَلَى الْمَاءِ، ثُمَّ يَبْعَثُ سَرَايَاهُ، فَأَدْنَاهُمْ مِنْهُمَنْزِلَةً أَعْظَمُهُمْ فِتْنَةً، يَجِيءُ أَحَدُهُمْ فَيَقُولُ: فَعَلْتُ كَذَا وَكَذَا، فَيَقُولُ: مَا صَنَعْتَ شَيْئًا، قَالَ، ثُمَّ يَجِيءُ أَحَدُهُمْفَيَقُولُ: مَا تَرَكْتُهُ حَتَّى فَرَّقْتُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ امْرَأَتِهِ، قَالَ: فَيُدْنِيهِ مِنْهُ وَيَقُولُ: نِعْمَ أَنْتَ» قَالَ الأَعْمَشُ: أُرَاهُقَالَ «فَيَلْتَزِمُهُ». (م/2813)
ترجمه: جابر (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «ابلیس تختش را روی آب میگذارد؛ سپس لشکریانش را میفرستد (تا مردم را دچار فتنه کنند. ) و کسی از میان آنها به او نزدیکتراست که فتنهی بزرگتری ایجاد کند. بعد از آن، یکی از لشکریانش میآید و میگوید: فلان و فلان کار را انجام دادم. ابلیس به او میگوید: هیچکاری انجام ندادهای. سپس یکی دیگر از لشکریانش میآید و میگوید: فلانی را رها نکردم تا اینکه او و همسرش را از یکدیگر جدا ساختم. ابلیس او را به خودش، نزدیک میکند و میگوید: چهفرد نیکی هستی». و در روایت اعمش آمده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «آنگاه ابلیس او را در بغل میگیرد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1991ـ عَنْ جَابِرٍ (رضي الله عنه) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ إِبْلِيسَ يَضَعُ عَرْشَهُ عَلَى الْمَاءِ، ثُمَّ يَبْعَثُ سَرَايَاهُ، فَأَدْنَاهُمْ مِنْهُمَنْزِلَةً أَعْظَمُهُمْ فِتْنَةً، يَجِيءُ أَحَدُهُمْ فَيَقُولُ: فَعَلْتُ كَذَا وَكَذَا، فَيَقُولُ: مَا صَنَعْتَ شَيْئًا، قَالَ، ثُمَّ يَجِيءُ أَحَدُهُمْفَيَقُولُ: مَا تَرَكْتُهُ حَتَّى فَرَّقْتُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ امْرَأَتِهِ، قَالَ: فَيُدْنِيهِ مِنْهُ وَيَقُولُ: نِعْمَ أَنْتَ» قَالَ الأَعْمَشُ: أُرَاهُقَالَ «فَيَلْتَزِمُهُ». (م/2813)
ترجمه: جابر (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «ابلیس تختش را روی آب میگذارد؛ سپس لشکریانش را میفرستد (تا مردم را دچار فتنه کنند. ) و کسی از میان آنها به او نزدیکتراست که فتنهی بزرگتری ایجاد کند. بعد از آن، یکی از لشکریانش میآید و میگوید: فلان و فلان کار را انجام دادم. ابلیس به او میگوید: هیچکاری انجام ندادهای. سپس یکی دیگر از لشکریانش میآید و میگوید: فلانی را رها نکردم تا اینکه او و همسرش را از یکدیگر جدا ساختم. ابلیس او را به خودش، نزدیک میکند و میگوید: چهفرد نیکی هستی». و در روایت اعمش آمده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «آنگاه ابلیس او را در بغل میگیرد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS