باب (1): فضيلت علم و دانش
54 عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) قَالَ: بَيْنَمَا النَّبِيُّ (ص) فِي مَجْلِسٍ يُحَدِّثُ الْقَوْمَ جَاءَهُ أَعْرَابِيٌّ فَقَالَ: مَتَى السَّاعَةُ؟ فَمَضَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُحَدِّثُ فَقَالَ بَعْضُ الْقَوْمِ: سَمِعَ مَا قَالَ فَكَرِهَ مَا قَالَ، وَقَالَ بَعْضُهُمْ: بَلْ لَمْ يَسْمَعْ حَتَّى إِذَا قَضَى حَدِيثَهُ، قَالَ: «أَيْنَ أُرَاهُ- السَّائِلُ عَنِ السَّاعَةِ»؟ قَالَ: هَا أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «فَإِذَا ضُيِّعَتِ الأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ». قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا؟ قَالَ: «إِذَا وُسِّدَ الأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ». (بخارى:59)
ترجمه: از ابو هريره (رض) روايت است كه: روزي، نبي اكرم (ص) در جلسه اي، مردم را وعظ و ارشاد مي كرد كه يك مرد باديه نشين، وارد مجلس شد و دربارة قيامت، سؤال كرد و گفت: قيامت كي خواهد آمد؟ رسول الله(ص) (بدون اينكه پاسخ بدهد) به صحبت خود ادامه داد. بعضيها فكر كردند كه رسول اكرم (ص) سؤال را شنيد اما چون از اين سؤال، خوشش نيامد، جوابي نداد. بعضيها گفتند: رسول الله (ص) سؤال را نشنيده است. رسول اكرم (ص) بعد از اينكه به سخنش خاتمه داد، پرسيد: «سائل كجا است»؟ سائل عرض كرد: يا رسول الله! من حاضرم. رسول الله (ص) فرمود: «هرگاه كه امانت ضايع شود، منتظر قيامت باش». وي پرسيد: امانت چگونه ضايع مي شود؟ آنحضرت (ص) فرمود: «هرگاه كارها بدست نا اهلان سپرده شوند، منتظر قيامت باشيد».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
54 عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) قَالَ: بَيْنَمَا النَّبِيُّ (ص) فِي مَجْلِسٍ يُحَدِّثُ الْقَوْمَ جَاءَهُ أَعْرَابِيٌّ فَقَالَ: مَتَى السَّاعَةُ؟ فَمَضَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُحَدِّثُ فَقَالَ بَعْضُ الْقَوْمِ: سَمِعَ مَا قَالَ فَكَرِهَ مَا قَالَ، وَقَالَ بَعْضُهُمْ: بَلْ لَمْ يَسْمَعْ حَتَّى إِذَا قَضَى حَدِيثَهُ، قَالَ: «أَيْنَ أُرَاهُ- السَّائِلُ عَنِ السَّاعَةِ»؟ قَالَ: هَا أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «فَإِذَا ضُيِّعَتِ الأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ». قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا؟ قَالَ: «إِذَا وُسِّدَ الأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ». (بخارى:59)
ترجمه: از ابو هريره (رض) روايت است كه: روزي، نبي اكرم (ص) در جلسه اي، مردم را وعظ و ارشاد مي كرد كه يك مرد باديه نشين، وارد مجلس شد و دربارة قيامت، سؤال كرد و گفت: قيامت كي خواهد آمد؟ رسول الله(ص) (بدون اينكه پاسخ بدهد) به صحبت خود ادامه داد. بعضيها فكر كردند كه رسول اكرم (ص) سؤال را شنيد اما چون از اين سؤال، خوشش نيامد، جوابي نداد. بعضيها گفتند: رسول الله (ص) سؤال را نشنيده است. رسول اكرم (ص) بعد از اينكه به سخنش خاتمه داد، پرسيد: «سائل كجا است»؟ سائل عرض كرد: يا رسول الله! من حاضرم. رسول الله (ص) فرمود: «هرگاه كه امانت ضايع شود، منتظر قيامت باش». وي پرسيد: امانت چگونه ضايع مي شود؟ آنحضرت (ص) فرمود: «هرگاه كارها بدست نا اهلان سپرده شوند، منتظر قيامت باشيد».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب 1: ایمان چیست؟ و بیان خصوصیات ایمان
5- حدیث: «أبي هُرَيْرَةَ قال كان النبيُّ * بارزًا يومًا للناسِ فأَتاه رجلٌ فقال: ما الإيمان قال: الإيمان أن تؤمنَ بالله وملائكتِهِ وبلقائِهِ وبرسلِهِ وتؤمَن بالبعثِ قال: ما الإسلامُ قال: الإسلامُ أن تعبدَ اللهَ ولا تشركَ به وتقيمَ الصلاةَ وتؤدِّيَ الزكاةَ المفروضةَ وتصومَ رمضانَ قال: ما الإحسان قال: أن تعبدَ الله كأنك تراهُ، فإِن لم تكن تراه فإِنه يراك قال: متى الساعةُ قال: ما المسئولُ عنها بأَعْلَم مِنَ السائل، وسأُخبرُكَ عن أشراطِها؛ إِذا وَلَدَتِ الأَمَةُ رَبَّهَا، وَإِذا تطاولَ رُعاةُ الإبِلِ البَهْمُ في البنيان، في خمسٍ لا يعلمهنَّ إِلاَّ الله ثم تلا النبيُّ * (إِنَّ الله عنده علم الساعة) الآية: ثم أدبر فقال: رُدُّوه فلم يَرَوْا شيئاً فقال: هذا جبريل جاءَ يُعَلِّمُ الناسَ دينَهم»( ).
یعنی: «ابوهریره گوید: روزى پیغمبر * به میان مردم آمد، مردى به حضورش رسید و پرسید ایمان چیست؟ پیغمبر فرمود: ایمان آن است که به خدا و فرشتگان و رسیدن به حضور خدا (در قیامت) و رسالت پیغمبران، و زنده شدن بعد از مرگ، باور و اعتقاد قطعى داشته باشى. آن مرد پرسید: اسلام چیست؟ پیغمبر فرمود: اسـلام آن است که خدا را پرستش کنى و هیچ شریک و انبازى براى او قرار ندهى، نماز فرض را به نحو احسن به جا آورى، زکات واجب را بپردازى، و ماه رمضان روزه باشى. آن مرد پرسید: بهترین و خالصترین عبادت کدام است؟ پیغمبر فرمود: خالصانهترین عبادت آنست که عبادت خدا را با حالتى انجامدهى که تصوّر کنى درحضورش ایستادهاى، انگار اورا مشاهده مىنمایى و اگر تو خدا را نمىبینى حتماً او تو را مىبیند. آن مرد پرسید: روز آخرت چه وقتى است؟ پیغمبر * فرمود: من در این مورد از تو عالمتر نیستم، ولى علامت و نشانههاى آن را برایت ذکر مىنمایم، وقتى که مادر به صورت کنیز اولادش درآید (و اولاد نسبت به مادرش بىادب شود، و مانند کنیز با او رفتار نماید)، نشانه دیگر آن است که افراد جاهل و نادان و تازه به دوران رسیده با پول و ثروتى که به دست مىآورند بر دیگران فخر مىفروشند و به حق آنان تجاوز مىنمایند.
پیغمبر فرمود: پنج چیز هست که جز خدا کسى به آنها علم و آگاهى ندارد.
آنگاه این آیه را تلاوت کرد:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسُۢ بِأَيِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ...﴾ [لقمان: 34].
یعنی: «علم به آمدن روز آخرت تنها پیش خداست، و خداست که باران را نازل مىکند، و مىداند که در رحمها چه وجود دارد، کسى نمىداند فردا چه خواهد کرد، هیچکس نمىداند در چه جا و مکانى خواهد مرد».
پس از این سؤال و جواب آن مرد از حضور پیغمبر خارج شد و رفت، پیغمبر * فرمود: او را به نزد من بازگردانید! وقتى که خواستند او را برگردانند کسى را ندیدند، پیغمبر * فرمود: این مرد جبرئیل بود، آمده بود تا دین را به مردم یاد بدهد.
«أشراط: جمع شرط به معنى علامت و نشانه است، تطاول: تکبّر، تجاوز. بهم: سیاه، ناشناخته».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
5- حدیث: «أبي هُرَيْرَةَ قال كان النبيُّ * بارزًا يومًا للناسِ فأَتاه رجلٌ فقال: ما الإيمان قال: الإيمان أن تؤمنَ بالله وملائكتِهِ وبلقائِهِ وبرسلِهِ وتؤمَن بالبعثِ قال: ما الإسلامُ قال: الإسلامُ أن تعبدَ اللهَ ولا تشركَ به وتقيمَ الصلاةَ وتؤدِّيَ الزكاةَ المفروضةَ وتصومَ رمضانَ قال: ما الإحسان قال: أن تعبدَ الله كأنك تراهُ، فإِن لم تكن تراه فإِنه يراك قال: متى الساعةُ قال: ما المسئولُ عنها بأَعْلَم مِنَ السائل، وسأُخبرُكَ عن أشراطِها؛ إِذا وَلَدَتِ الأَمَةُ رَبَّهَا، وَإِذا تطاولَ رُعاةُ الإبِلِ البَهْمُ في البنيان، في خمسٍ لا يعلمهنَّ إِلاَّ الله ثم تلا النبيُّ * (إِنَّ الله عنده علم الساعة) الآية: ثم أدبر فقال: رُدُّوه فلم يَرَوْا شيئاً فقال: هذا جبريل جاءَ يُعَلِّمُ الناسَ دينَهم»( ).
یعنی: «ابوهریره گوید: روزى پیغمبر * به میان مردم آمد، مردى به حضورش رسید و پرسید ایمان چیست؟ پیغمبر فرمود: ایمان آن است که به خدا و فرشتگان و رسیدن به حضور خدا (در قیامت) و رسالت پیغمبران، و زنده شدن بعد از مرگ، باور و اعتقاد قطعى داشته باشى. آن مرد پرسید: اسلام چیست؟ پیغمبر فرمود: اسـلام آن است که خدا را پرستش کنى و هیچ شریک و انبازى براى او قرار ندهى، نماز فرض را به نحو احسن به جا آورى، زکات واجب را بپردازى، و ماه رمضان روزه باشى. آن مرد پرسید: بهترین و خالصترین عبادت کدام است؟ پیغمبر فرمود: خالصانهترین عبادت آنست که عبادت خدا را با حالتى انجامدهى که تصوّر کنى درحضورش ایستادهاى، انگار اورا مشاهده مىنمایى و اگر تو خدا را نمىبینى حتماً او تو را مىبیند. آن مرد پرسید: روز آخرت چه وقتى است؟ پیغمبر * فرمود: من در این مورد از تو عالمتر نیستم، ولى علامت و نشانههاى آن را برایت ذکر مىنمایم، وقتى که مادر به صورت کنیز اولادش درآید (و اولاد نسبت به مادرش بىادب شود، و مانند کنیز با او رفتار نماید)، نشانه دیگر آن است که افراد جاهل و نادان و تازه به دوران رسیده با پول و ثروتى که به دست مىآورند بر دیگران فخر مىفروشند و به حق آنان تجاوز مىنمایند.
پیغمبر فرمود: پنج چیز هست که جز خدا کسى به آنها علم و آگاهى ندارد.
آنگاه این آیه را تلاوت کرد:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسُۢ بِأَيِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ...﴾ [لقمان: 34].
یعنی: «علم به آمدن روز آخرت تنها پیش خداست، و خداست که باران را نازل مىکند، و مىداند که در رحمها چه وجود دارد، کسى نمىداند فردا چه خواهد کرد، هیچکس نمىداند در چه جا و مکانى خواهد مرد».
پس از این سؤال و جواب آن مرد از حضور پیغمبر خارج شد و رفت، پیغمبر * فرمود: او را به نزد من بازگردانید! وقتى که خواستند او را برگردانند کسى را ندیدند، پیغمبر * فرمود: این مرد جبرئیل بود، آمده بود تا دین را به مردم یاد بدهد.
«أشراط: جمع شرط به معنى علامت و نشانه است، تطاول: تکبّر، تجاوز. بهم: سیاه، ناشناخته».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب 3: بیان نمازهایى که یکى از ارکان اسلام مىباشند
6- حدیث: «طَلْحَةَ بن عُبَيْد الله قال: جاءَ رجلٌ إِلى رسولِ اللهِ * من أهل نجْدٍ ثائرُ الرأسِ يُسْمَعُ دوِيُّ صوتِهِ ولا يُفْقَهُ ما يقول، حتى دنا فإِذا هو يسأَل عن الإسلام؛ فقال رسول الله ج: خمسُ صلواتٍ في اليومِ والليلةِ فقال: هل عليّ غيرُها قال: لا إِلاَّ أَنْ تَطَوَّعَ قال رسول الله ج: وصيامُ رمضانَ قال: هل عليّ غيره قال: لا إِلاَّ أَن تَطَوَّعَ قال، وذكر له رسول الله * الزكاةَ قال هل عليَّ غيرُها قال لا إِلاَّ أَنْ تَطَوَّعَ قال فأَدبر الرجل وهو يقول: والله لا أزيد على هذا ولا أَنْقصُ قال رسول الله ج: أَفْلَحَ إِنْ صَدَقَ»( ).
یعنی: «طلحه پسر عبیدالله گوید: مردى از اهل نجد با موهاى ژولیده به حضور پیغمبر * مىآمد، در حالى که صداى بلندش از دور شنیده مىشد، امّا معلوم نبود که چه مىگوید، همین که نزدیک شد پرسید اسلام چیست؟ پیغمبر * گفت: اسلام آنست (هر مسلمان بالغ و عاقلى) در هر شب و روز نمازهاى پنجگانه را بخواند».
آن مرد پرسید غیر از این پنج نماز در شب و روز آیا نماز دیگرى بر من واجب است؟ پیغمبر * فرمود: خیر، مگر اینکه به میل خودت نماز اضافى بخوانى، پیغمبر * فرمود: روزه ما رمضان جزو اسلام و فرض است. آن مرد پرسید: به غیر از روزه رمضان آیا روزه دیگرى بر من واجب است؟ پیغمبر * فرمود: خیر، مگر اینکه به میل خودت بخواهى روزه اضافى بگیرى. پیغمبر * زکات واجب را برایش بیان کرد، آن مرد گفت: غیر از زکاتهایى که ذکر کردى آیا زکات دیگرى بر من واجب است؟ پیغمبر * فرمود: خیر، مگر به میل خودت بخواهى زکات بیشترى بدهى. طلحه گوید: بعد از این گفتگو، مرد نجدى از حضور پیغمبر * بیرون رفت و در حال رفتن مىگفت: قسم به خدا غیر از این فرایض چیز دیگرى را انجام نمىدهم ولى آنها را به تمامى انجام خواهم داد و چیزى را از آنها کم نمىکنم. پیغمبر * فرمود: چنانچه راست گوید از آتش دوزخ رستگار مىشود.
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
6- حدیث: «طَلْحَةَ بن عُبَيْد الله قال: جاءَ رجلٌ إِلى رسولِ اللهِ * من أهل نجْدٍ ثائرُ الرأسِ يُسْمَعُ دوِيُّ صوتِهِ ولا يُفْقَهُ ما يقول، حتى دنا فإِذا هو يسأَل عن الإسلام؛ فقال رسول الله ج: خمسُ صلواتٍ في اليومِ والليلةِ فقال: هل عليّ غيرُها قال: لا إِلاَّ أَنْ تَطَوَّعَ قال رسول الله ج: وصيامُ رمضانَ قال: هل عليّ غيره قال: لا إِلاَّ أَن تَطَوَّعَ قال، وذكر له رسول الله * الزكاةَ قال هل عليَّ غيرُها قال لا إِلاَّ أَنْ تَطَوَّعَ قال فأَدبر الرجل وهو يقول: والله لا أزيد على هذا ولا أَنْقصُ قال رسول الله ج: أَفْلَحَ إِنْ صَدَقَ»( ).
یعنی: «طلحه پسر عبیدالله گوید: مردى از اهل نجد با موهاى ژولیده به حضور پیغمبر * مىآمد، در حالى که صداى بلندش از دور شنیده مىشد، امّا معلوم نبود که چه مىگوید، همین که نزدیک شد پرسید اسلام چیست؟ پیغمبر * گفت: اسلام آنست (هر مسلمان بالغ و عاقلى) در هر شب و روز نمازهاى پنجگانه را بخواند».
آن مرد پرسید غیر از این پنج نماز در شب و روز آیا نماز دیگرى بر من واجب است؟ پیغمبر * فرمود: خیر، مگر اینکه به میل خودت نماز اضافى بخوانى، پیغمبر * فرمود: روزه ما رمضان جزو اسلام و فرض است. آن مرد پرسید: به غیر از روزه رمضان آیا روزه دیگرى بر من واجب است؟ پیغمبر * فرمود: خیر، مگر اینکه به میل خودت بخواهى روزه اضافى بگیرى. پیغمبر * زکات واجب را برایش بیان کرد، آن مرد گفت: غیر از زکاتهایى که ذکر کردى آیا زکات دیگرى بر من واجب است؟ پیغمبر * فرمود: خیر، مگر به میل خودت بخواهى زکات بیشترى بدهى. طلحه گوید: بعد از این گفتگو، مرد نجدى از حضور پیغمبر * بیرون رفت و در حال رفتن مىگفت: قسم به خدا غیر از این فرایض چیز دیگرى را انجام نمىدهم ولى آنها را به تمامى انجام خواهم داد و چیزى را از آنها کم نمىکنم. پیغمبر * فرمود: چنانچه راست گوید از آتش دوزخ رستگار مىشود.
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
897- «وعن أبي موسى رضی الله عنه قال: قالَ رسولُ الله، صلی الله علیه وسلم : عُودُوا المَرِيض، وَأَطْعِمُوا الجَائعَ، وفَكُّوا العَاني» رواه البخاری.
897- «از ابو موسی رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: مریض را عیادت نموده به گرسنه طعام داده و اسیر را رها کنید».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
897- «از ابو موسی رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: مریض را عیادت نموده به گرسنه طعام داده و اسیر را رها کنید».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
899- «وعن على رضی الله عنه قال: سمعت رسول الله صلی الله علیه وسلم يقول: ما من مسلم يعود مسلماً غدوة إلا صلى عليه سبعون ألف ملك حتى يمسي، وإن عاده عشيةً إلا صلى عليه سبعون ألف ملكٍ حتى يصبح، وكان له خريف في الجنة»» رواه الترمِذِی وقال: حدیث حسن.
899- «از علی رضی الله عنه روایت است که گفت:
از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میگفت: هیچ مسلمانی نیست که مسلمانی را صبحگاهی عیادت کند، مگر اینکه هفتاد هزار فرشته تا شام بر او دعا کنند. و اگر شامگاهی او را عیادت کند، هفتاد هزار فرشته تا صبح بر اودعا کنند و برای او میوهء چیده شدهء در بهشت مهیا میگردد».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
899- «از علی رضی الله عنه روایت است که گفت:
از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میگفت: هیچ مسلمانی نیست که مسلمانی را صبحگاهی عیادت کند، مگر اینکه هفتاد هزار فرشته تا شام بر او دعا کنند. و اگر شامگاهی او را عیادت کند، هفتاد هزار فرشته تا صبح بر اودعا کنند و برای او میوهء چیده شدهء در بهشت مهیا میگردد».
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیحین به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (3): فضيلت روز جمعه
487- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: «مَنِ اغْتَسَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ غُسْلَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ رَاحَ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّانِيَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ كَبْشًا أَقْرَنَ، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الْخَامِسَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَيْضَةً، فَإِذَا خَرَجَ الإِمَامُ حَضَرَتِ الْمَلائِكَةُ يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ»».
ترجمه: «ابو هریره (رض) روایت میكند كه رسول الله (ص) فرمود: «هركس، روز جمعه مانند غسل جنابت، غسل نماید و اول وقت برای نماز جمعه برود، گویا شتری صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گویا گاوی صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گویا قوچی صدقه نموده است. و هر كس، بعد ازآن، برود، گویا یک مرغ صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گویا یک تخممرغ صدقه نموده است. ولی زمانی كه امام برای ایراد خطبه برخیزد، فرشتگان (قلم و كاغذ خود را جمع كرده) به خطبه گوش میدهند»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
487- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: «مَنِ اغْتَسَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ غُسْلَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ رَاحَ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّانِيَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ كَبْشًا أَقْرَنَ، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الْخَامِسَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَيْضَةً، فَإِذَا خَرَجَ الإِمَامُ حَضَرَتِ الْمَلائِكَةُ يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ»».
ترجمه: «ابو هریره (رض) روایت میكند كه رسول الله (ص) فرمود: «هركس، روز جمعه مانند غسل جنابت، غسل نماید و اول وقت برای نماز جمعه برود، گویا شتری صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گویا گاوی صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گویا قوچی صدقه نموده است. و هر كس، بعد ازآن، برود، گویا یک مرغ صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گویا یک تخممرغ صدقه نموده است. ولی زمانی كه امام برای ایراد خطبه برخیزد، فرشتگان (قلم و كاغذ خود را جمع كرده) به خطبه گوش میدهند»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (5): پوشيدن بهترين لباس
490- «عَنْ عُمَرَ (رض): أنَّهُ رَأَى حُلَّةً سِيَرَاءَ عِنْدَ بَابِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، لَوِ اشْتَرَيْتَ هَذِهِ فَلَبِسْتَهَا يَوْمَ الْجُمُعَةِ، وَلِلْوَفْدِ إِذَا قَدِمُوا عَلَيْكَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنَّمَا يَلْبَسُ هَذِهِ مَنْ لا خَلاقَ لَهُ فِي الآخِرَةِ». ثُمَّ جَاءَتْ رَسُولَ اللَّهِ (ص) مِنْهَا حُلَلٌ، فَأَعْطَى عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ (رض) مِنْهَا حُلَّةً، فَقَالَ عُمَرُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! كَسَوْتَنِيهَا وَقَدْ قُلْتَ فِي حُلَّةِ عُطَارِدٍ مَا قُلْتَ؟ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنِّي لَمْ أَكْسُكَهَا لِتَلْبَسَهَا». فَكَسَاهَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ (رض) أَخًا لَهُ بِمَكَّةَ مُشْرِكًا». (بخارى:886)
ترجمه: «عمر (رض) پارچه ابریشمی را دید كه در آستانه مسجد النبی (ص) برای فروش به نمایش گذاشته شده بود. عرض كرد: ای رسول خدا! چقدر خوب است، اگر شما این پارچه را بخرید و در روزهای جمعه و هنگام ملاقات با هیئتهایی كه به خدمت شما میرسند، آن را بپوشید؟ رسول الله (ص) فرمود: «اینگونه پارچهها را كسانی میپوشند كه از نعمتهای آخرت، سهمی نداشته باشند». پس از مدتی، چند دست لباس از همان پارچه، به آنحضرت (ص) هدیه دادند. رسول خدا (ص) یكی از آنها را به عمر (رض) داد. ایشان عرض كرد: یا رسول الله! این پارچه را به من بخشیدی تا بپوشم در حالی كه قبلاً پوشیدن آن را مذمت فرمودی. رسول خدا (ص) فرمود: «من آن را ندادهام كه بپوشی». بعداً عمر (رض) آن پارچه را برای برادر مشرک خود كه در مكه بود، فرستاد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
490- «عَنْ عُمَرَ (رض): أنَّهُ رَأَى حُلَّةً سِيَرَاءَ عِنْدَ بَابِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، لَوِ اشْتَرَيْتَ هَذِهِ فَلَبِسْتَهَا يَوْمَ الْجُمُعَةِ، وَلِلْوَفْدِ إِذَا قَدِمُوا عَلَيْكَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنَّمَا يَلْبَسُ هَذِهِ مَنْ لا خَلاقَ لَهُ فِي الآخِرَةِ». ثُمَّ جَاءَتْ رَسُولَ اللَّهِ (ص) مِنْهَا حُلَلٌ، فَأَعْطَى عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ (رض) مِنْهَا حُلَّةً، فَقَالَ عُمَرُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! كَسَوْتَنِيهَا وَقَدْ قُلْتَ فِي حُلَّةِ عُطَارِدٍ مَا قُلْتَ؟ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنِّي لَمْ أَكْسُكَهَا لِتَلْبَسَهَا». فَكَسَاهَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ (رض) أَخًا لَهُ بِمَكَّةَ مُشْرِكًا». (بخارى:886)
ترجمه: «عمر (رض) پارچه ابریشمی را دید كه در آستانه مسجد النبی (ص) برای فروش به نمایش گذاشته شده بود. عرض كرد: ای رسول خدا! چقدر خوب است، اگر شما این پارچه را بخرید و در روزهای جمعه و هنگام ملاقات با هیئتهایی كه به خدمت شما میرسند، آن را بپوشید؟ رسول الله (ص) فرمود: «اینگونه پارچهها را كسانی میپوشند كه از نعمتهای آخرت، سهمی نداشته باشند». پس از مدتی، چند دست لباس از همان پارچه، به آنحضرت (ص) هدیه دادند. رسول خدا (ص) یكی از آنها را به عمر (رض) داد. ایشان عرض كرد: یا رسول الله! این پارچه را به من بخشیدی تا بپوشم در حالی كه قبلاً پوشیدن آن را مذمت فرمودی. رسول خدا (ص) فرمود: «من آن را ندادهام كه بپوشی». بعداً عمر (رض) آن پارچه را برای برادر مشرک خود كه در مكه بود، فرستاد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: خداوند در روز جمعه آدم را خلق کرد و در روز جمعه آدم را به زمین فرستاد و و در آن روز آدم توبه کرد و در آن روز فوت کرد و روز قیامت در روز جمعه برپا میشود.
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیح آلبانی به زبان فارسی
@THEHADIIS
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
صحیح آلبانی به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب 84: پیغمبر * شفاعتش را براى امّتش در قیامت نگه مىدارد
121- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُـولُ اللهِ ج: «لِكُلِّ نَبِيٍّ دَعْوَةٌ، فَأُرِيدُ، إِنْ شَاءَ اللهُ، أَنْ أَخْتَبِيَ دَعْوَتِي شَفَاعَةً لاُِمَّتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ»( ).
یعنی: «ابو هریره گوید: پیغمبر * فرمود: براى هر پیغمبرى دعایى وجود دارد که به طور یقین از جانب خداوند مورد اجابت قرار مىگیرد، و من مىخواهم انشاء الله، این دعاى مستجاب خود را به منظور شفاعت براى امّتم در روز قیامت پنهان و محفوظ نگهدارم».
«أختبي: پنهان نگهدارم
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
لولوومرجان به زبان فارسی
@THEHADIIS
121- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُـولُ اللهِ ج: «لِكُلِّ نَبِيٍّ دَعْوَةٌ، فَأُرِيدُ، إِنْ شَاءَ اللهُ، أَنْ أَخْتَبِيَ دَعْوَتِي شَفَاعَةً لاُِمَّتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ»( ).
یعنی: «ابو هریره گوید: پیغمبر * فرمود: براى هر پیغمبرى دعایى وجود دارد که به طور یقین از جانب خداوند مورد اجابت قرار مىگیرد، و من مىخواهم انشاء الله، این دعاى مستجاب خود را به منظور شفاعت براى امّتم در روز قیامت پنهان و محفوظ نگهدارم».
«أختبي: پنهان نگهدارم
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
لولوومرجان به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب 87: درباره فرموده خداوند: (قوم نزدیک خود را از عذاب خدا بترسان)
123- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس قَالَ: قَامَ رَسُولُ اللهِ * حِينَ أَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ (وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ)، قَالَ: يَا مَعْشَرَ قرَيْشٍ أَوْ كَلِمَةً نَحْوَهَا اشْتَرُوا أَنْفُسَكُمْ، لاَ أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللهِ شَيْئًا يَا بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ لاَ أُغْنِي عَنْكُمْ مَنَ اللهِ شَيْئًا يَا عَبَّاسُ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لاَ أُغْنِي عَنْكَ مِنَ اللهِ شَيْئًا وَيَا صَفِيَّةُ عَمَّةَ رَسُولِ اللهِ لاَ أُغْنِي عَنْكِ مِنَ اللهِ شَيْئًا وَيَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ ج، سَلِيني مَا شِئْتِ مِنْ مَالِي، لاَ أُغْنِي عَنْكِ مِنَ اللهِ شَيْئًا»( ).
یعنی: «ابو هریره گوید: وقتى که خداوند آیه (قوم نزدیک خود را از عذاب خدا بترسان) را نازل کرد، پیغمبر * بلند شد و فرمود: اى جماعت قریش! (یا آنان را به عنوان دیگرى مشابه به این عنوان مورد خطاب قرار داد) نفس و جان خودتان را (که به تمایلات و آرزوهاى دنیایى فروختهاید) بازخرید نمایید و آن را نجات دهید، من نمىتوانم به هیچ وجه شما را از خدا بىنیاز نمایم، اى طایفه عبدمناف! من نمىتوانم بدون خواست خدا فایدهاى به شما برسانم، اى عباس پسر عبدالمطلب! من نمىتوانم براى تو فایدهاى داشته باشم، اى صفیه! که عمه رسول خدا هستى من نمىتوانم تو را از خدا بىنیاز نمایم (و فایدهاى که خواست خدا نباشد نمىتوانم آن را به تو برسانم). اى فاطمه! دختر محمّد * هرچه را از مال من مىخواهى از من بخواه ولى نمىتوانم تو را از خدا بىنیاز نمایم و فایدهاى را بدون خواست خدا به شما برسانم.
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
لولوومرجان به زبان فارسی
@THEHADIIS
123- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس قَالَ: قَامَ رَسُولُ اللهِ * حِينَ أَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ (وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ)، قَالَ: يَا مَعْشَرَ قرَيْشٍ أَوْ كَلِمَةً نَحْوَهَا اشْتَرُوا أَنْفُسَكُمْ، لاَ أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللهِ شَيْئًا يَا بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ لاَ أُغْنِي عَنْكُمْ مَنَ اللهِ شَيْئًا يَا عَبَّاسُ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لاَ أُغْنِي عَنْكَ مِنَ اللهِ شَيْئًا وَيَا صَفِيَّةُ عَمَّةَ رَسُولِ اللهِ لاَ أُغْنِي عَنْكِ مِنَ اللهِ شَيْئًا وَيَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ ج، سَلِيني مَا شِئْتِ مِنْ مَالِي، لاَ أُغْنِي عَنْكِ مِنَ اللهِ شَيْئًا»( ).
یعنی: «ابو هریره گوید: وقتى که خداوند آیه (قوم نزدیک خود را از عذاب خدا بترسان) را نازل کرد، پیغمبر * بلند شد و فرمود: اى جماعت قریش! (یا آنان را به عنوان دیگرى مشابه به این عنوان مورد خطاب قرار داد) نفس و جان خودتان را (که به تمایلات و آرزوهاى دنیایى فروختهاید) بازخرید نمایید و آن را نجات دهید، من نمىتوانم به هیچ وجه شما را از خدا بىنیاز نمایم، اى طایفه عبدمناف! من نمىتوانم بدون خواست خدا فایدهاى به شما برسانم، اى عباس پسر عبدالمطلب! من نمىتوانم براى تو فایدهاى داشته باشم، اى صفیه! که عمه رسول خدا هستى من نمىتوانم تو را از خدا بىنیاز نمایم (و فایدهاى که خواست خدا نباشد نمىتوانم آن را به تو برسانم). اى فاطمه! دختر محمّد * هرچه را از مال من مىخواهى از من بخواه ولى نمىتوانم تو را از خدا بىنیاز نمایم و فایدهاى را بدون خواست خدا به شما برسانم.
ارسال از طریق نرم افزار موبایل
لولوومرجان به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (2): به من دستور داده شده است با مردم بجنگم تا زمانی که لا اله الا الله بگویند
4- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: لَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ ص، وَاسْتُخْلِفَ أَبُو بَكْرٍ بَعْدَهُ، وَكَفَرَ مَنْ كَفَرَ مِنَ الْعَرَبِ، قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ (رضي الله عنه) لأَِّبِي بَكْرٍ س: كَيْفَ تُقَاتِلُ النَّاسَ وَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَقُولُوا: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، فَمَنْ قَالَ: لاَ إِلَهَ إِلاَ اللَّهُ فَقَدْ عَصَمَ مِنِّي مَالَهُ وَنَفْسَهُ إِلاَّ بِحَقِّهِ، وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ». فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: وَاللَّهِ لأُقَاتِلَنَّ مَنْ فَرَّقَ بَيْنَ الصَّلاَةِ وَالزَّكَاةِ فَإِنَّ الزَّكَاةَ حَقُّ الْمَالِ، وَاللَّهِ لَوْ مَنَعُونِي عِقَالاً كَانُوا يُؤَدُّونَهُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) لَقَاتَلْتُهُمْ عَلَى مَنْعِهِ، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ س: فَوَاللَّهِ مَا هُوَ إِلاََّ أَنْ رَأَيْتُ اللَّهَ ﻷ قَدْ شَرَحَ صَدْرَ أَبِي بَكْرٍ لِلْقِتَالِ فَعَرَفْتُ أَنَّهُ الْحَقُّ. (م/20)
ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) میگوید: هنگامیکه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) درگذشت و بعد از ایشان، ابوبکر (رضي الله عنه) به جانشینی وی انتخاب گردید وتعداد زیادی از اعراب، کافر شدند، عمر بن خطاب (رضي الله عنه) به ابوبکر گفت: چگونه با مردم میجنگی در حالی که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «به من دستور داده شده است که با مردم بجنگم تا «لا اله الا الله» بگویند. پس هر کس، «لا اله الا الله» بگوید، مال و جانش را از من حفاظت نموده است مگر به حقش، وحساب آنها با الله است». ابوبکر (رضي الله عنه) گفت: سوگند به الله ، با کسی که میان نماز و زکات، فرق قائل شود، خواهم جنگید. زیرا زکات، حق مال است. سوگند به الله ، اگر زانو بند اشتری را که به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) میدادند، از من دریغ ورزند، بخاطر آن، با آنها خواهم جنگید. عمر بن خطاب (رضي الله عنه) میگوید: سوگند به الله، وقتی دیدم الله متعال به ابوبکر صدیق در مورد جنگیدن با آنان، شرح صدر عنایت کرده است، به حقانیت او پی بردم.
5- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَر بقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَيُقِيمُوا الصَّلاَةَ، وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ، فَإِذَا فَعَلُوا عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلاَّ بِحَقِّهَا وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ». (م/22)
ترجمه: عبدالله بن عمر ب میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «به من دستور داده شده است که با مردم بجنگم تا گواهی دهند که هیچ معبودی بجز الله وجود ندارد و محمد فرستادهی الله است و نماز را بر پا دارند و زکات بدهند. پس وقتی که این کارها را انجام دادند، خون و مالشان را از من حفاظت کردهاند مگر به حقش، و حساب آنها با الله است».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
4- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: لَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ ص، وَاسْتُخْلِفَ أَبُو بَكْرٍ بَعْدَهُ، وَكَفَرَ مَنْ كَفَرَ مِنَ الْعَرَبِ، قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ (رضي الله عنه) لأَِّبِي بَكْرٍ س: كَيْفَ تُقَاتِلُ النَّاسَ وَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَقُولُوا: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، فَمَنْ قَالَ: لاَ إِلَهَ إِلاَ اللَّهُ فَقَدْ عَصَمَ مِنِّي مَالَهُ وَنَفْسَهُ إِلاَّ بِحَقِّهِ، وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ». فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: وَاللَّهِ لأُقَاتِلَنَّ مَنْ فَرَّقَ بَيْنَ الصَّلاَةِ وَالزَّكَاةِ فَإِنَّ الزَّكَاةَ حَقُّ الْمَالِ، وَاللَّهِ لَوْ مَنَعُونِي عِقَالاً كَانُوا يُؤَدُّونَهُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) لَقَاتَلْتُهُمْ عَلَى مَنْعِهِ، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ س: فَوَاللَّهِ مَا هُوَ إِلاََّ أَنْ رَأَيْتُ اللَّهَ ﻷ قَدْ شَرَحَ صَدْرَ أَبِي بَكْرٍ لِلْقِتَالِ فَعَرَفْتُ أَنَّهُ الْحَقُّ. (م/20)
ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) میگوید: هنگامیکه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) درگذشت و بعد از ایشان، ابوبکر (رضي الله عنه) به جانشینی وی انتخاب گردید وتعداد زیادی از اعراب، کافر شدند، عمر بن خطاب (رضي الله عنه) به ابوبکر گفت: چگونه با مردم میجنگی در حالی که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «به من دستور داده شده است که با مردم بجنگم تا «لا اله الا الله» بگویند. پس هر کس، «لا اله الا الله» بگوید، مال و جانش را از من حفاظت نموده است مگر به حقش، وحساب آنها با الله است». ابوبکر (رضي الله عنه) گفت: سوگند به الله ، با کسی که میان نماز و زکات، فرق قائل شود، خواهم جنگید. زیرا زکات، حق مال است. سوگند به الله ، اگر زانو بند اشتری را که به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) میدادند، از من دریغ ورزند، بخاطر آن، با آنها خواهم جنگید. عمر بن خطاب (رضي الله عنه) میگوید: سوگند به الله، وقتی دیدم الله متعال به ابوبکر صدیق در مورد جنگیدن با آنان، شرح صدر عنایت کرده است، به حقانیت او پی بردم.
5- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَر بقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَيُقِيمُوا الصَّلاَةَ، وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ، فَإِذَا فَعَلُوا عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلاَّ بِحَقِّهَا وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ». (م/22)
ترجمه: عبدالله بن عمر ب میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «به من دستور داده شده است که با مردم بجنگم تا گواهی دهند که هیچ معبودی بجز الله وجود ندارد و محمد فرستادهی الله است و نماز را بر پا دارند و زکات بدهند. پس وقتی که این کارها را انجام دادند، خون و مالشان را از من حفاظت کردهاند مگر به حقش، و حساب آنها با الله است».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (1): ...
221- «عَنْ عَائِشَةَ (رض) زَوْجِ النَّبِيِّ (ص) قَالَتْ: خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِي بَعْضِ أَسْفَارِهِ، حَتَّى إِذَا كُنَّا بِالْبَيْدَاءِ، أَوْ بِذَاتِ الْجَيْشِ، انْقَطَعَ عِقْدٌ لِي، فَأَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلَى الْتِمَاسِهِ، وَأَقَامَ النَّاسُ مَعَهُ، وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، فَأَتَى النَّاسُ إِلَى أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ، فَقَالُوا: أَلا تَرَى مَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ؟ أَقَامَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَالنَّاسِ، وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، وَلَيْسَ مَعَهُمْ مَاءٌ، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ، وَرَسُولُ اللَّهِ (ص) وَاضِعٌ رَأْسَهُ عَلَى فَخِذِي قَدْ نَامَ، فَقَالَ: حَبَسْتِ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَالنَّاسَ وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، وَلَيْسَ مَعَهُمْ مَاءٌ، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: فَعَاتَبَنِي أَبُو بَكْرٍ وَقَالَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَقُولَ، وَجَعَلَ يَطْعُنُنِي بِيَدِهِ فِي خَاصِرَتِي، فَلا يَمْنَعُنِي مِنَ التَّحَرُّكِ إِلا مَكَانُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) عَلَى فَخِذِي، فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) حِينَ أَصْبَحَ عَلَى غَيْرِ مَاءٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ آيَةَ التَّيَمُّمِ فَتَيَمَّمُوا، فَقَالَ أُسَيْدُ بْنُ الْحُضَيْرِ: مَا هِيَ بِأَوَّلِ بَرَكَتِكُمْ يَا آلَ أَبِي بَكْرٍ، قَالَتْ: فَبَعَثْنَا الْبَعِيرَ الَّذِي كُنْتُ عَلَيْهِ فَأَصَبْنَا الْعِقْدَ تَحْتَهُ». (بخارى:334)
ترجمه: «عایشه (رض) میفرماید: در یكی از سفرها، همراه نبی اكرم (ص) بودیم. هنگامی كه به ذات الجیش یا به بیداء رسیدیم، گلوبندم افتاد و گم شد. رسول الله (ص) برای پیدا كردن آن، توقف كرد. مردم نیز توقف كردند. آنجا نه آبی بود و نه كاروان، آب همراه داشت. عدهای نزد ابوبكر (رض) آمدند و گفتند: نمیبینی كه عایشه چه كار كرده است؟ موجب شده كه رسول الله (ص) و كاروان توقف كنند در حالیكه نه آب همراه دارند و نه در محل توقف آنان، آب وجود دارد. عایشه (رض) میگوید: در حالی كه رسول اكرم (ص) خوابیده و سر مباركش را بر زانویم گذاشته بود، پدرم؛ ابوبكر؛ نزد من آمد و مرا سرزنش نمود و در حالی كه با دست به پهلویم میزد، آنچه خدا میخواست نثار من كرد و گفت: رسول خدا (ص) و مردم را در جایی كه آبی وجود ندارد و كاروان هم آبی همراه ندارد، متوقف نمودی. اما چون سر (مبارک) رسول الله (ص) روی زانویم قرار داشت، نمیتوانستم حركت كنم. سرانجام، زمانی رسول خدا (ص) برخاست كه صبح شده بود و در محل توقف ما، آبی وجود نداشت. در نتیجه، خداوند آیه تیمم را نازل فرمود و مردم تیمم كردند. اینجا بود كه اسید بن حضیر (رض)گفت: ای آل ابوبكر! نزول این آیه، نخستین بركت شما نیست. (بلكه قبلا نیز مردم به وسیله شما به چنین خیر و بركاتی نایل آمدهاند). عایشه (رض) در پایان این حدیث، میفرماید: آنگاه، هنگامی كه شترم را حركت دادیم، گلوبند را زیر آن، پیدا كردیم».
222- «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ (رض): أَنَّ النَّبِيَّ (ص) قَالَ: «أُعْطِيتُ خَمْسًا، لَمْ يُعْطَهُنَّ أَحَدٌ قَبْلِي: نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ مَسِيرَةَ شَهْرٍ، وَجُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا، فَأَيُّمَا رَجُلٍ مِنْ أُمَّتِي أَدْرَكَتْهُ الصَّلاةُ فَلْيُصَلِّ، وَأُحِلَّتْ لِيَ الْمَغَانِمُ وَلَمْ تَحِلَّ لأَحَدٍ قَبْلِي، وَأُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ، وَكَانَ النَّبِيُّ يُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً، وَبُعِثْتُ إِلَى النَّاسِ عَامَّةً». (بخارى:335)
ترجمه: جابر بن عبدالله بروایت میكند كه نبی اكرم (ص) فرمود: پنج چیز به من عطا شده است كه قبل از من، به هیچ پیامبری عطا نشدهاست: 1-از مسافت یک ماه، دشمنانم دچار ترس و وحشت میشوند. 2-زمین برای من مسجد و پاک قرار داده شده است. بنابر این، هر كجا وقت نماز فرارسید، امتیانم میتوانند همانجا (اگر آب نبود، تیمم نمایند) و نماز بخوانند. 3-مال غنیمت برای من حلال گردانده شده است در حالی كه قبل از من، برای هیچ پیامبری، حلال نبوده است. 4-حق شفاعت به من عنایت شده است. 5-هر پیامبری فقط برای قوم خودش فرستاده شده است در حالی كه من برای تمام مردم دنیا مبعوث شدهام».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
221- «عَنْ عَائِشَةَ (رض) زَوْجِ النَّبِيِّ (ص) قَالَتْ: خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِي بَعْضِ أَسْفَارِهِ، حَتَّى إِذَا كُنَّا بِالْبَيْدَاءِ، أَوْ بِذَاتِ الْجَيْشِ، انْقَطَعَ عِقْدٌ لِي، فَأَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلَى الْتِمَاسِهِ، وَأَقَامَ النَّاسُ مَعَهُ، وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، فَأَتَى النَّاسُ إِلَى أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ، فَقَالُوا: أَلا تَرَى مَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ؟ أَقَامَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَالنَّاسِ، وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، وَلَيْسَ مَعَهُمْ مَاءٌ، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ، وَرَسُولُ اللَّهِ (ص) وَاضِعٌ رَأْسَهُ عَلَى فَخِذِي قَدْ نَامَ، فَقَالَ: حَبَسْتِ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَالنَّاسَ وَلَيْسُوا عَلَى مَاءٍ، وَلَيْسَ مَعَهُمْ مَاءٌ، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: فَعَاتَبَنِي أَبُو بَكْرٍ وَقَالَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَقُولَ، وَجَعَلَ يَطْعُنُنِي بِيَدِهِ فِي خَاصِرَتِي، فَلا يَمْنَعُنِي مِنَ التَّحَرُّكِ إِلا مَكَانُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) عَلَى فَخِذِي، فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) حِينَ أَصْبَحَ عَلَى غَيْرِ مَاءٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ آيَةَ التَّيَمُّمِ فَتَيَمَّمُوا، فَقَالَ أُسَيْدُ بْنُ الْحُضَيْرِ: مَا هِيَ بِأَوَّلِ بَرَكَتِكُمْ يَا آلَ أَبِي بَكْرٍ، قَالَتْ: فَبَعَثْنَا الْبَعِيرَ الَّذِي كُنْتُ عَلَيْهِ فَأَصَبْنَا الْعِقْدَ تَحْتَهُ». (بخارى:334)
ترجمه: «عایشه (رض) میفرماید: در یكی از سفرها، همراه نبی اكرم (ص) بودیم. هنگامی كه به ذات الجیش یا به بیداء رسیدیم، گلوبندم افتاد و گم شد. رسول الله (ص) برای پیدا كردن آن، توقف كرد. مردم نیز توقف كردند. آنجا نه آبی بود و نه كاروان، آب همراه داشت. عدهای نزد ابوبكر (رض) آمدند و گفتند: نمیبینی كه عایشه چه كار كرده است؟ موجب شده كه رسول الله (ص) و كاروان توقف كنند در حالیكه نه آب همراه دارند و نه در محل توقف آنان، آب وجود دارد. عایشه (رض) میگوید: در حالی كه رسول اكرم (ص) خوابیده و سر مباركش را بر زانویم گذاشته بود، پدرم؛ ابوبكر؛ نزد من آمد و مرا سرزنش نمود و در حالی كه با دست به پهلویم میزد، آنچه خدا میخواست نثار من كرد و گفت: رسول خدا (ص) و مردم را در جایی كه آبی وجود ندارد و كاروان هم آبی همراه ندارد، متوقف نمودی. اما چون سر (مبارک) رسول الله (ص) روی زانویم قرار داشت، نمیتوانستم حركت كنم. سرانجام، زمانی رسول خدا (ص) برخاست كه صبح شده بود و در محل توقف ما، آبی وجود نداشت. در نتیجه، خداوند آیه تیمم را نازل فرمود و مردم تیمم كردند. اینجا بود كه اسید بن حضیر (رض)گفت: ای آل ابوبكر! نزول این آیه، نخستین بركت شما نیست. (بلكه قبلا نیز مردم به وسیله شما به چنین خیر و بركاتی نایل آمدهاند). عایشه (رض) در پایان این حدیث، میفرماید: آنگاه، هنگامی كه شترم را حركت دادیم، گلوبند را زیر آن، پیدا كردیم».
222- «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ (رض): أَنَّ النَّبِيَّ (ص) قَالَ: «أُعْطِيتُ خَمْسًا، لَمْ يُعْطَهُنَّ أَحَدٌ قَبْلِي: نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ مَسِيرَةَ شَهْرٍ، وَجُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا، فَأَيُّمَا رَجُلٍ مِنْ أُمَّتِي أَدْرَكَتْهُ الصَّلاةُ فَلْيُصَلِّ، وَأُحِلَّتْ لِيَ الْمَغَانِمُ وَلَمْ تَحِلَّ لأَحَدٍ قَبْلِي، وَأُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ، وَكَانَ النَّبِيُّ يُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً، وَبُعِثْتُ إِلَى النَّاسِ عَامَّةً». (بخارى:335)
ترجمه: جابر بن عبدالله بروایت میكند كه نبی اكرم (ص) فرمود: پنج چیز به من عطا شده است كه قبل از من، به هیچ پیامبری عطا نشدهاست: 1-از مسافت یک ماه، دشمنانم دچار ترس و وحشت میشوند. 2-زمین برای من مسجد و پاک قرار داده شده است. بنابر این، هر كجا وقت نماز فرارسید، امتیانم میتوانند همانجا (اگر آب نبود، تیمم نمایند) و نماز بخوانند. 3-مال غنیمت برای من حلال گردانده شده است در حالی كه قبل از من، برای هیچ پیامبری، حلال نبوده است. 4-حق شفاعت به من عنایت شده است. 5-هر پیامبری فقط برای قوم خودش فرستاده شده است در حالی كه من برای تمام مردم دنیا مبعوث شدهام».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (2): ظهور فتنهها
2165- «عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ t قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ r يَقُولُ: «مِنْ شِرَارِ النَّاسِ مَنْ تُدْرِكْهُمُ السَّاعَةُ وَهُمْ أَحْيَاءٌ»». (بخارى: 7067)
ترجمه: «ابن مسعود (رض) میگوید: شنیدم که نبی اکرم (ص) میفرمود: «کسانی که هنگام برپا شدن قیامت، زندهاند، از بدترین انسانها هستند»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
2165- «عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ t قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ r يَقُولُ: «مِنْ شِرَارِ النَّاسِ مَنْ تُدْرِكْهُمُ السَّاعَةُ وَهُمْ أَحْيَاءٌ»». (بخارى: 7067)
ترجمه: «ابن مسعود (رض) میگوید: شنیدم که نبی اکرم (ص) میفرمود: «کسانی که هنگام برپا شدن قیامت، زندهاند، از بدترین انسانها هستند»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (3): هر زمان از زمان قبلي، بدتر خواهد بود
2166- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ t وَقَدْ شُكِيَ إلَيْهِ مَا لَقِيَ النَّاسُ مِنَ الْحَجَّاجِ، فَقَالَ: اصْبِرُوا، فَإِنَّهُ لا يَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ إِلاَّ الَّذِي بَعْدَهُ شَرٌّ مِنْهُ حَتَّى تَلْقَوْا رَبَّكُمْ. سَمِعْتُهُ مِنْ نَبِيِّكُمْ r». (بخارى: 7068)
ترجمه: «روایت است که مردم از رفتار حجاج، نزد انس بن مالک (رض) شکایت بردند. گفت: صبر کنید. زیرا از هر زمانی که بر شما میآید، زمان بعدی بدتر خواهد بود. و این تا زمانی ادامه دارد که پروردگارتان را ملاقات کنید. من این مطلب را از پیامبر شما شنیدم».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
2166- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ t وَقَدْ شُكِيَ إلَيْهِ مَا لَقِيَ النَّاسُ مِنَ الْحَجَّاجِ، فَقَالَ: اصْبِرُوا، فَإِنَّهُ لا يَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ إِلاَّ الَّذِي بَعْدَهُ شَرٌّ مِنْهُ حَتَّى تَلْقَوْا رَبَّكُمْ. سَمِعْتُهُ مِنْ نَبِيِّكُمْ r». (بخارى: 7068)
ترجمه: «روایت است که مردم از رفتار حجاج، نزد انس بن مالک (رض) شکایت بردند. گفت: صبر کنید. زیرا از هر زمانی که بر شما میآید، زمان بعدی بدتر خواهد بود. و این تا زمانی ادامه دارد که پروردگارتان را ملاقات کنید. من این مطلب را از پیامبر شما شنیدم».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (9): اگر تعبير كنندۀ اولي، خواب را خوب تعبير نكند، از ديگري تعبير آن را بخواهد
2162- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رض) كَانَ يُحَدِّثُ: أَنَّ رَجُلاً أَتَى رَسُولَ اللَّهِ r فَقَالَ: إِنِّي رَأَيْتُ اللَّيْلَةَ فِي الْمَنَامِ ظُلَّةً تَنْطُفُ السَّمْنَ وَالْعَسَلَ، فَأَرَى النَّاسَ يَتَكَفَّفُونَ مِنْهَا، فَالْمُسْتَكْثِرُ وَالْمُسْتَقِلُّ. وَإِذَا سَبَبٌ وَاصِلٌ مِنَ الأَرْضِ إِلَى السَّمَاءِ، فَأَرَاكَ أَخَذْتَ بِهِ فَعَلَوْتَ، ثُمَّ أَخَذَ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَعَلا بِهِ، ثُمَّ أَخَذَ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَعَلا بِهِ، ثُمَّ أَخَذَ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَانْقَطَعَ، ثُمَّ وُصِلَ، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ، وَاللَّهِ لَتَدَعَنِّي فَأَعْبُرَهَا، فَقَالَ النَّبِيُّ r: «اعْبُرْهَا». قَالَ: أَمَّا الظُّلَّةُ فَالإِسْلامُ، وَأَمَّا الَّذِي يَنْطُفُ مِنَ الْعَسَلِ وَالسَّمْنِ فَالْقُرْآنُ، حَلاوَتُهُ تَنْطُفُ، فَالْمُسْتَكْثِرُ مِنَ الْقُرْآنِ وَالْمُسْتَقِلُّ، وَأَمَّا السَّبَبُ الْوَاصِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ، فَالْحَقُّ الَّذِي أَنْتَ عَلَيْهِ تَأْخُذُ بِهِ فَيُعْلِيكَ اللَّهُ، ثُمَّ يَأْخُذُ بِهِ رَجُلٌ مِنْ بَعْدِكَ فَيَعْلُو بِهِ، ثُمَّ يَأْخُذُ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَيَعْلُو بِهِ، ثُمَّ يَأْخُذُهُ رَجُلٌ آخَرُ فَيَنْقَطِعُ بِهِ، ثُمَّ يُوَصَّلُ لَهُ فَيَعْلُو بِهِ، فَأَخْبِرْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ، أَصَبْتُ أَمْ أَخْطَأْتُ؟ قَالَ النَّبِيُّ r: «أَصَبْتَ بَعْضًا، وَأَخْطَأْتَ بَعْضًا». قَالَ: فَوَاللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ، لَتُحَدِّثَنِّي بِالَّذِي أَخْطَأْتُ. قَالَ: «لاَ تُقْسِمْ»». (بخارى: 7046)
ترجمه: «ابن عباس (رض) میگوید: مردی نزد رسول الله (ص) آمد و گفت: دیشب، سایبانی را در خواب دیدم که از آن، روغن و عسل بر میدارند. بعضی بیشتر و بعضی کمتر برمی داشتند. همچنین ریسمانی را دیدم که از زمین به آسمان، وصل شده است. و تو را دیدم که آنرا گرفته و بالا رفتی. سپس فرد دیگری آنرا گرفت و بالا رفت. آنگاه، شخص دیگری آنرا گرفت و بالا رفت. سر انجام، فردی دیگر آنرا گرفت و ریسمان، قطع شد. اما دوباره، وصل گردید. ابو بکر (رض) گفت: ای رسول خدا! پدرم فدایت باد، به من اجازه دهید تا آن را تعبیر کنم. نبی اکرم (ص) فرمود: «تعبیر کن». ابو بکر گفت: سایبان، همان اسلام است و عسل و روغنی که از آن میچکد به معنی قرآن است که حلاوتاش میچکد. بعضی، قرآن بیشتری، و برخی، قرآن کمتری، یاد میگیرند. و ریسمانی که از آسمان به زمین، متصل است، حقی است که تو به آن چنگ میزنی و خداوند تو را بالا میبرد. سپس بعد از تو، مردی دیگر آنرا میگیرد و با آن، صعود میکند. و پس از آن، مردی دیگر آنرا میگیرد و بوسیله آن، صعود مینماید. سرانجام، مردی دیگر آنرا میگیرد. اما ریسمان، کنده میشود و دوباره و صل میگردد و او هم به وسیله آن، صعود میکند. ای رسول خدا! پدرم فدایت باد، به من بگو که درست گفتم و یا اشتباه کردم؟ نبی اکرم (ص) فرمود: «بعضی از آنها را درست گفتی و بعضی دیگر را اشتباه». ابوبکر (رض) گفت: به خدا سوگند که اشتباهاتم را به من میگویی. پیا مبر اکرم (ص) فرمود: «سوگند نخور»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
2162- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رض) كَانَ يُحَدِّثُ: أَنَّ رَجُلاً أَتَى رَسُولَ اللَّهِ r فَقَالَ: إِنِّي رَأَيْتُ اللَّيْلَةَ فِي الْمَنَامِ ظُلَّةً تَنْطُفُ السَّمْنَ وَالْعَسَلَ، فَأَرَى النَّاسَ يَتَكَفَّفُونَ مِنْهَا، فَالْمُسْتَكْثِرُ وَالْمُسْتَقِلُّ. وَإِذَا سَبَبٌ وَاصِلٌ مِنَ الأَرْضِ إِلَى السَّمَاءِ، فَأَرَاكَ أَخَذْتَ بِهِ فَعَلَوْتَ، ثُمَّ أَخَذَ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَعَلا بِهِ، ثُمَّ أَخَذَ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَعَلا بِهِ، ثُمَّ أَخَذَ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَانْقَطَعَ، ثُمَّ وُصِلَ، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ، وَاللَّهِ لَتَدَعَنِّي فَأَعْبُرَهَا، فَقَالَ النَّبِيُّ r: «اعْبُرْهَا». قَالَ: أَمَّا الظُّلَّةُ فَالإِسْلامُ، وَأَمَّا الَّذِي يَنْطُفُ مِنَ الْعَسَلِ وَالسَّمْنِ فَالْقُرْآنُ، حَلاوَتُهُ تَنْطُفُ، فَالْمُسْتَكْثِرُ مِنَ الْقُرْآنِ وَالْمُسْتَقِلُّ، وَأَمَّا السَّبَبُ الْوَاصِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ، فَالْحَقُّ الَّذِي أَنْتَ عَلَيْهِ تَأْخُذُ بِهِ فَيُعْلِيكَ اللَّهُ، ثُمَّ يَأْخُذُ بِهِ رَجُلٌ مِنْ بَعْدِكَ فَيَعْلُو بِهِ، ثُمَّ يَأْخُذُ بِهِ رَجُلٌ آخَرُ فَيَعْلُو بِهِ، ثُمَّ يَأْخُذُهُ رَجُلٌ آخَرُ فَيَنْقَطِعُ بِهِ، ثُمَّ يُوَصَّلُ لَهُ فَيَعْلُو بِهِ، فَأَخْبِرْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ، أَصَبْتُ أَمْ أَخْطَأْتُ؟ قَالَ النَّبِيُّ r: «أَصَبْتَ بَعْضًا، وَأَخْطَأْتَ بَعْضًا». قَالَ: فَوَاللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ، لَتُحَدِّثَنِّي بِالَّذِي أَخْطَأْتُ. قَالَ: «لاَ تُقْسِمْ»». (بخارى: 7046)
ترجمه: «ابن عباس (رض) میگوید: مردی نزد رسول الله (ص) آمد و گفت: دیشب، سایبانی را در خواب دیدم که از آن، روغن و عسل بر میدارند. بعضی بیشتر و بعضی کمتر برمی داشتند. همچنین ریسمانی را دیدم که از زمین به آسمان، وصل شده است. و تو را دیدم که آنرا گرفته و بالا رفتی. سپس فرد دیگری آنرا گرفت و بالا رفت. آنگاه، شخص دیگری آنرا گرفت و بالا رفت. سر انجام، فردی دیگر آنرا گرفت و ریسمان، قطع شد. اما دوباره، وصل گردید. ابو بکر (رض) گفت: ای رسول خدا! پدرم فدایت باد، به من اجازه دهید تا آن را تعبیر کنم. نبی اکرم (ص) فرمود: «تعبیر کن». ابو بکر گفت: سایبان، همان اسلام است و عسل و روغنی که از آن میچکد به معنی قرآن است که حلاوتاش میچکد. بعضی، قرآن بیشتری، و برخی، قرآن کمتری، یاد میگیرند. و ریسمانی که از آسمان به زمین، متصل است، حقی است که تو به آن چنگ میزنی و خداوند تو را بالا میبرد. سپس بعد از تو، مردی دیگر آنرا میگیرد و با آن، صعود میکند. و پس از آن، مردی دیگر آنرا میگیرد و بوسیله آن، صعود مینماید. سرانجام، مردی دیگر آنرا میگیرد. اما ریسمان، کنده میشود و دوباره و صل میگردد و او هم به وسیله آن، صعود میکند. ای رسول خدا! پدرم فدایت باد، به من بگو که درست گفتم و یا اشتباه کردم؟ نبی اکرم (ص) فرمود: «بعضی از آنها را درست گفتی و بعضی دیگر را اشتباه». ابوبکر (رض) گفت: به خدا سوگند که اشتباهاتم را به من میگویی. پیا مبر اکرم (ص) فرمود: «سوگند نخور»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (8): كسي كه خواب دروغين، بيان كند
2160- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رض) عَنِ النَّبِيِّ r قَالَ: «مَنْ تَحَلَّمَ بِحُلْمٍ لَمْ يَرَهُ، كُلِّفَ أَنْ يَعْقِدَ بَيْنَ شَعِيرَتَيْنِ وَلَنْ يَفْعَلَ. وَمَنِ اسْتَمَعَ إِلَى حَدِيثِ قَوْمٍ وَهُمْ لَهُ كَارِهُونَ أَوْ يَفِرُّونَ مِنْهُ، صُبَّ فِي أُذُنِهِ الآنُكُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. وَمَنْ صَوَّرَ صُورَةً عُذِّبَ وَكُلِّفَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا وَلَيْسَ بِنَافِخٍ»». (بخارى: 7042)
ترجمه: «از ابن عباس (رض) روایت است که نبی اکرم (ص) فرمود: «هرکس، خوابی را که ندیده است، بیان کند (روز قیامت) به او دستور میدهند تا دو دانهی جو را با هم گره بزند در حالی كه هرگز نمیتواند چنین کاری انجام دهد. و هرکس، به سخنان کسانی گوش فرا دهد که آنها دوست ندارند و یا نمیخواهند که او سخنانشان را بشنود، روز قیا مت در گوشهایش سرب ذوب شده میریزند. و هرکس، تصویر و مجسمهای بسازد، او را عذاب داده و به او دستور میدهند تا در آن، رو ح بدمد و لی او نمیتواند»».
2161- «عَنِ ابْنِ عُمَرَ (رض): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ r قَالَ: «إِنَّ مِنْ أَفْرَى الْفِرَى أَنْ يُرِيَ عَيْنَيْهِ مَا لَمْ تَرَ»». (بخارى: 7043)
ترجمه: «ابن عمر (رض) میگوید: رسول الله (ص) فرمود: «یکی از بزرگترین دروغها، این است که چیزی را که انسان، خواب ندیده است، بگوید خواب دیدهام»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
2160- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رض) عَنِ النَّبِيِّ r قَالَ: «مَنْ تَحَلَّمَ بِحُلْمٍ لَمْ يَرَهُ، كُلِّفَ أَنْ يَعْقِدَ بَيْنَ شَعِيرَتَيْنِ وَلَنْ يَفْعَلَ. وَمَنِ اسْتَمَعَ إِلَى حَدِيثِ قَوْمٍ وَهُمْ لَهُ كَارِهُونَ أَوْ يَفِرُّونَ مِنْهُ، صُبَّ فِي أُذُنِهِ الآنُكُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. وَمَنْ صَوَّرَ صُورَةً عُذِّبَ وَكُلِّفَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا وَلَيْسَ بِنَافِخٍ»». (بخارى: 7042)
ترجمه: «از ابن عباس (رض) روایت است که نبی اکرم (ص) فرمود: «هرکس، خوابی را که ندیده است، بیان کند (روز قیامت) به او دستور میدهند تا دو دانهی جو را با هم گره بزند در حالی كه هرگز نمیتواند چنین کاری انجام دهد. و هرکس، به سخنان کسانی گوش فرا دهد که آنها دوست ندارند و یا نمیخواهند که او سخنانشان را بشنود، روز قیا مت در گوشهایش سرب ذوب شده میریزند. و هرکس، تصویر و مجسمهای بسازد، او را عذاب داده و به او دستور میدهند تا در آن، رو ح بدمد و لی او نمیتواند»».
2161- «عَنِ ابْنِ عُمَرَ (رض): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ r قَالَ: «إِنَّ مِنْ أَفْرَى الْفِرَى أَنْ يُرِيَ عَيْنَيْهِ مَا لَمْ تَرَ»». (بخارى: 7043)
ترجمه: «ابن عمر (رض) میگوید: رسول الله (ص) فرمود: «یکی از بزرگترین دروغها، این است که چیزی را که انسان، خواب ندیده است، بگوید خواب دیدهام»».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS