1887- « ابو سعید خدری رضی الله عَن النَّبِيِّ صلی الله علیه وسلم قَال: «إنَّ أَهْلَ الْجنَّةِ لَيَتَرَاءُوْنَ أَهْلَ الْغُرَفِ مِنْ فَوْقِهِمْ كَمَا تَتَرَاءَوْنَ الكَوْكَبَ الدُّرَّيَّ الْغَابِرَ في الأُفُقِ مِنَ المشْرِقِ أَوِ المَغْربِ لتَفَاضُلِ ما بَيْنَهُمْ» قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّه، تلْكَ مَنَازلُ الأَنْبِيَاءِ لاَ يبْلُغُهَا غَيْرُهُمْ؟ قَال: «بلَى وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ رجَالٌ أَمَنُوا بِاللَّهِ وصَدَّقُوا المُرْسلِينَ»» متفقٌ علیه.
1887- «از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت است که:
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: همانا اهل بهشت مردم غرفههایی (بالا خانه) را که بالای سرشان است به همدیگر نشان میدهند، چنانچه شما ستارهء روشنی را در کنارهء آسمان به همدیگر نشان میدهید که آن را از طرف مشرق یا مغرب ترک میکند، بواسطهء برتریهائی که دارند.
گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم ! آن منازل پیامبران است که دیگران به آن نمیتوانند برسند؟
فرمود: نه خیر، و سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، آنان مردانیاند که به خداوند ایمان آورده و رسولان را باور داشتهاند».
@THEHADIIS
1887- «از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت است که:
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: همانا اهل بهشت مردم غرفههایی (بالا خانه) را که بالای سرشان است به همدیگر نشان میدهند، چنانچه شما ستارهء روشنی را در کنارهء آسمان به همدیگر نشان میدهید که آن را از طرف مشرق یا مغرب ترک میکند، بواسطهء برتریهائی که دارند.
گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم ! آن منازل پیامبران است که دیگران به آن نمیتوانند برسند؟
فرمود: نه خیر، و سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، آنان مردانیاند که به خداوند ایمان آورده و رسولان را باور داشتهاند».
@THEHADIIS
1891- « سهل بن سعد رضی الله عنه قَال: شَهِدْتُ مِنَ النَّبِيِّ صلی الله علیه وسلم مجْلِساً وَصفَ فِيهِ الْجَنَّةَ حتَّى انْتَهَى، ثُمَّ قَال في آخِرِ حدِيثِه: «فِيهَا ما لاَ عيْنٌ رأَتْ، ولا أُذُنٌ سمِعَتْ، ولاَ خَطَر عَلى قَلْبِ بشَرٍ، ثُمَّ قَرأَ ﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ﴾ [السجدة: 16]. إِلى قَوْلِهِ تَعالَى: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ﴾ [السجدة: 17]. رواهُ البخاری .
1891- «از سهل بن سعد رضی الله عنه روایت شده که گفت:
در مجلسی از رسول الله صلی الله علیه وسلم حاضر شدم که در آن بهشت را توصیف نمود تا اینکه به نهایت رسید و سپس در آخر سخنش فرمود: در آن چیزیست که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه در دل بشری راه یافته. سپس خواند: دور میشود پهلوهایشان از خوابگاهها. تا فرمودهء او تعالی: هیچکس نمیداند که چه نعمتهایی بینهایت که سبب روشنی چشم است برایشان ذخیره گردیده است».
@THEHADIIS
1891- «از سهل بن سعد رضی الله عنه روایت شده که گفت:
در مجلسی از رسول الله صلی الله علیه وسلم حاضر شدم که در آن بهشت را توصیف نمود تا اینکه به نهایت رسید و سپس در آخر سخنش فرمود: در آن چیزیست که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه در دل بشری راه یافته. سپس خواند: دور میشود پهلوهایشان از خوابگاهها. تا فرمودهء او تعالی: هیچکس نمیداند که چه نعمتهایی بینهایت که سبب روشنی چشم است برایشان ذخیره گردیده است».
@THEHADIIS
1705- «عنْ مُعَاذِ بْنِ أَنسٍ الجُهَني، رضی الله عنه أَنَّه النَّبِيَّ صلی الله علیه وسلم نَهَى عَنِ الحِبْوَةِ يَوْمَ الجُمُعَةِ وَالإِمَامُ يَخْطُب». رواهُ أبو داود، والترمذي وَقَالا: حدِيثٌ حَسَن.
1705- «از معاذ بن انس جهنی رضی الله عنه روایت است که:
پیامبر صلی الله علیه وسلم از حبوه (بستن ساق پا) در روز جمعه، در حالیکه امام خطبه میخواند، نهی فرمود».
@THEHADIIS
1705- «از معاذ بن انس جهنی رضی الله عنه روایت است که:
پیامبر صلی الله علیه وسلم از حبوه (بستن ساق پا) در روز جمعه، در حالیکه امام خطبه میخواند، نهی فرمود».
@THEHADIIS
1704- «وَعَنْ عُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ رضی الله عنه أَنَّهُ خطَبَ يَوْمَ الجُمُعَةِ فَقَالَ فِي خُطْبَتِه: ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ تَأْكُلُونَ شَجَرَتَيْنِ ما أُرَاهُمَا إِلاَّ خَبِيثَتَيْن: الْبَصَل، وَالثُّوم، لَقَدْ رَأَيْتُ رَسولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم إِذَا وَجَدَ ريحَهُمَا مِنَ الرَّجُلِ فِي المَسْجِدِ أَمَرَ بِه، فَأُخْرِجَ إِلى الْبَقِيعِ، فَمَنْ أَكَلَهُمَا، فَلْيُمِتْهُمَا طبْخا». رواه مسلم.
1704- «از عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت است که:
وی در روز جمعه خطبه خوانده و در خطبهاش گفت: پس شما ای مردم از دو درختی میخورید که آن را جز خبیث نمیدانم، پیاز و سیر. همانا رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم که چون بوی آن را از کسی در مسجد احساس میکرد، امر مینمود و به بقیع بیرون کرده میشد، پس هر که از آن بخورد، باید که با پختنش بویش را گم کند».
@THEHADIIS
1704- «از عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت است که:
وی در روز جمعه خطبه خوانده و در خطبهاش گفت: پس شما ای مردم از دو درختی میخورید که آن را جز خبیث نمیدانم، پیاز و سیر. همانا رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم که چون بوی آن را از کسی در مسجد احساس میکرد، امر مینمود و به بقیع بیرون کرده میشد، پس هر که از آن بخورد، باید که با پختنش بویش را گم کند».
@THEHADIIS
إذا كانَ جُنْحُ اللَّيْلِ -أوْ أمْسَيْتُمْ- فَكُفُّوا صِبْيانَكُمْ؛ فإنَّ الشَّياطِينَ تَنْتَشِرُ حِينَئِذٍ، فإذا ذَهَبَ ساعَةٌ مِنَ اللَّيْلِ فَحُلُّوهُمْ، فأغْلِقُوا الأبْوابَ، واذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ؛ فإنَّ الشَّيْطانَ لا يَفْتَحُ بابًا مُغْلَقًا، وأَوْكُوا قِرَبَكُمْ واذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ، وخَمِّرُوا آنِيَتَكُمْ واذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ، ولو أنْ تَعْرُضُوا عليها شَيئًا، وأَطْفِئُوا مَصابِيحَكُمْ.
(چون شب فرا رسد کودکانتان را نگه داريد، زيرا شياطين در اين وقت پراکنده مي شوند. و چون ساعتي از شب گذشت آنان را رها کرده و (به حال خود وا گذاريد) درها را ببنديد و نام الله را ياد کنيد، زيرا شيطان هيچ در بسته اي را(كه بانام الله بسته شده باشد) نمي گشايد، و دهانه مشک هاي خود را ببنديد و نام الله را ياد کنيد، و ظرف هاي خود را بپوشانيد و نام الله را ياد کنيد اگرچه [پوشاندن ظروف] با قرار دادن چيزي روي آن باشد، و چراغ هايتان را خاموش کنيد.
(صحيح بخاري کتاب الأشربه، باب تغطيه الإناء)
@THEHADIIS
(چون شب فرا رسد کودکانتان را نگه داريد، زيرا شياطين در اين وقت پراکنده مي شوند. و چون ساعتي از شب گذشت آنان را رها کرده و (به حال خود وا گذاريد) درها را ببنديد و نام الله را ياد کنيد، زيرا شيطان هيچ در بسته اي را(كه بانام الله بسته شده باشد) نمي گشايد، و دهانه مشک هاي خود را ببنديد و نام الله را ياد کنيد، و ظرف هاي خود را بپوشانيد و نام الله را ياد کنيد اگرچه [پوشاندن ظروف] با قرار دادن چيزي روي آن باشد، و چراغ هايتان را خاموش کنيد.
(صحيح بخاري کتاب الأشربه، باب تغطيه الإناء)
@THEHADIIS
باب(4): آنچه که در نماز فجر روز جمعه خوانده میشود
403- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّ النَّبِيَّ صكَانَ يَقْرَأُ فِي صَلاَةِ الْفَجْرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ: ﴿الٓمٓ١ تَنزِيلُ﴾ السَّجْدَةِ وَ ﴿هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِينٞ مِّنَ ٱلدَّهۡرِ﴾ وَأَنَّ النَّبِيَّ (صلی الله علیه وآله وسلم) كَانَ يَقْرَأُ فِي صَلاَةِ الْجُمُعَةِ سُورَةَ الْجُمُعَةِ وَالْمُنَافِقِينَ. (م/879)
ترجمه: ابن عباس ب میگوید: نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در نماز فجر روز جمعه، سورههای «الم سجده» و «انسان» را میخواند و در نماز جمعه، سورههای جمعه و منافقین را میخواند.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
403- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّ النَّبِيَّ صكَانَ يَقْرَأُ فِي صَلاَةِ الْفَجْرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ: ﴿الٓمٓ١ تَنزِيلُ﴾ السَّجْدَةِ وَ ﴿هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِينٞ مِّنَ ٱلدَّهۡرِ﴾ وَأَنَّ النَّبِيَّ (صلی الله علیه وآله وسلم) كَانَ يَقْرَأُ فِي صَلاَةِ الْجُمُعَةِ سُورَةَ الْجُمُعَةِ وَالْمُنَافِقِينَ. (م/879)
ترجمه: ابن عباس ب میگوید: نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در نماز فجر روز جمعه، سورههای «الم سجده» و «انسان» را میخواند و در نماز جمعه، سورههای جمعه و منافقین را میخواند.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب(7): فضیلت زود رفتن برای نماز جمعه
406- عَنِ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ كَانَ عَلَى كُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ مَلاَئِكَةٌ يَكْتُبُونَ الأَوَّلَ فَالأَوَّلَ، فَإِذَا جَلَسَ الإِمَامُ طَوَوُا الصُّحُفَ، وَجَاءُوا يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ، وَمَثَلُ الْمُهَجِّرِ كَمَثَلِ الَّذِي يُهْدِي الْبَدَنَةَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي بَقَرَةً، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الْكَبْشَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الدَّجَاجَةَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الْبَيْضَةَ». (م/850)
ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هنگامیکه روز جمعه فرا میرسد، تعدادی فرشته کنار هریک از درهای مسجد، مستقر میشوند و نامها را یکی پس از دیگری به ترتیب آمدن به مسجد، ثبت مینمایند و هنگامیکه امام بر منبر مینشیند، دفترها را جمع میکنند و میآیند و به خطبه، گوش فرا میدهند. و مثال کسی که زود به مسجد میآید، مانند کسی است که شتری قربانی میکند. و شخص بعدی، مانند کسی است که گاوی قربانی مینماید. و کسی که بعد از او میآید، مانند کسی است که قوچی قربانی مینماید. و فرد بعدی، مانند کسی است که مرغی قربانی میکند. و شخص آخر، مانند کسی است که تخم مرغی قربانی مینماید». شرح: زود رفتن برای نماز جمعه، فضیلت زیادی دارد و مراتب مردم بر اساس اعمال آنها است.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
406- عَنِ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ كَانَ عَلَى كُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ مَلاَئِكَةٌ يَكْتُبُونَ الأَوَّلَ فَالأَوَّلَ، فَإِذَا جَلَسَ الإِمَامُ طَوَوُا الصُّحُفَ، وَجَاءُوا يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ، وَمَثَلُ الْمُهَجِّرِ كَمَثَلِ الَّذِي يُهْدِي الْبَدَنَةَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي بَقَرَةً، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الْكَبْشَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الدَّجَاجَةَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الْبَيْضَةَ». (م/850)
ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هنگامیکه روز جمعه فرا میرسد، تعدادی فرشته کنار هریک از درهای مسجد، مستقر میشوند و نامها را یکی پس از دیگری به ترتیب آمدن به مسجد، ثبت مینمایند و هنگامیکه امام بر منبر مینشیند، دفترها را جمع میکنند و میآیند و به خطبه، گوش فرا میدهند. و مثال کسی که زود به مسجد میآید، مانند کسی است که شتری قربانی میکند. و شخص بعدی، مانند کسی است که گاوی قربانی مینماید. و کسی که بعد از او میآید، مانند کسی است که قوچی قربانی مینماید. و فرد بعدی، مانند کسی است که مرغی قربانی میکند. و شخص آخر، مانند کسی است که تخم مرغی قربانی مینماید». شرح: زود رفتن برای نماز جمعه، فضیلت زیادی دارد و مراتب مردم بر اساس اعمال آنها است.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
405- عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س:
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) قَالَ: «غُسْلُ يَوْمِ الْجُمُعَةِ عَلَى كُلِّ مُحْتَلِمٍ، وَسِوَاكٌ، وَيَمَسُّ مِنَ الطِّيبِ مَا قَدَرَ عَلَيْهِ».
(م/846)
ترجمه:
ابوسعید خدری (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «روز جمعه، هر فرد بالغ، غسل نماید و مسواک بزند و به اندازهی توانایی، خوشبویی استعمال کند»
@THEHADIIS
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) قَالَ: «غُسْلُ يَوْمِ الْجُمُعَةِ عَلَى كُلِّ مُحْتَلِمٍ، وَسِوَاكٌ، وَيَمَسُّ مِنَ الطِّيبِ مَا قَدَرَ عَلَيْهِ».
(م/846)
ترجمه:
ابوسعید خدری (رضي الله عنه) میگوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «روز جمعه، هر فرد بالغ، غسل نماید و مسواک بزند و به اندازهی توانایی، خوشبویی استعمال کند»
@THEHADIIS
1743- «عنْ أَبي هُريْرَةَ رضی الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قَال: «لا يَقُولَنَّ أَحَدُكُم: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لي إِنْ شِئْت: اللَّهُمَّ ارْحَمْني إِنْ شِئْت، لِيعْزِمِ المَسْأَلَة، فإِنَّهُ لا مُكْرِهَ لَهُ»» متفـــقٌ علیه.
وفي روايةٍ لمُسْلِم: «وَلكن، لِيَعْزِمْ وَلْيُعْظِّمِ الرَّغْبَة، فَإِنَّ اللَّه تَعَالى لا يتَعَاظَمُهُ شَـيْءٌ أَعْطَاهُ».
1743- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: هیچگاه یکی از شما نگوید بار خدایا، اگر میخواهی مرا بیامرز، بلکه باید جدی سؤال نماید، زیرا مکره و وادار کنندهء برای او تعالی نیست.
و در روایتی از مسلم آمده که پس باید سؤال را از روی جزم نماید و رغبت را زیاد کند، زیرا برای خداوند مهم نیست که چیزی را عطاء نماید».
@THEHADIIS
وفي روايةٍ لمُسْلِم: «وَلكن، لِيَعْزِمْ وَلْيُعْظِّمِ الرَّغْبَة، فَإِنَّ اللَّه تَعَالى لا يتَعَاظَمُهُ شَـيْءٌ أَعْطَاهُ».
1743- «از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: هیچگاه یکی از شما نگوید بار خدایا، اگر میخواهی مرا بیامرز، بلکه باید جدی سؤال نماید، زیرا مکره و وادار کنندهء برای او تعالی نیست.
و در روایتی از مسلم آمده که پس باید سؤال را از روی جزم نماید و رغبت را زیاد کند، زیرا برای خداوند مهم نیست که چیزی را عطاء نماید».
@THEHADIIS
1744- «وَعَنْ أَنَسٍ رضی الله عنه قَال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم : «إِذا دعا أَحَدُكُم، فَلْيَعْزِمِ المَسْأَلَة، وَلا يَقُولَن: اللَّهُمَّ إِنْ شِئْت، فَأَعْطِني، فَإِنَّهُ لا مُسْتَكْرهَ لَهُ»» متفقٌ علیه.
1744- «از انس رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: هرگاه یکی از شما دعا کرد، باید سؤال را بطوری قاطع نموده و نگوید: بار خدایا اگر میخواهی مرا بده، زیرا همانا مکرهی برای او تعالی نیست».
@THEHADIIS
1744- «از انس رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: هرگاه یکی از شما دعا کرد، باید سؤال را بطوری قاطع نموده و نگوید: بار خدایا اگر میخواهی مرا بده، زیرا همانا مکرهی برای او تعالی نیست».
@THEHADIIS
باب (1): آنچه كه دربارۀ احضار مديون و خصومت بين مسلمان و يهود آمده است
1096- «عَنْ عَبْدِاللَّهِ بنِ مَسْعُود (رض) قَالَ: سَمِعْتُ رَجُلاً قَرَأَ آيَةً سَمِعْتُ مِنَ النَّبِيِّ (ص) خِلافَهَا فَأَخَذْتُ بِيَدِهِ، فَأَتَيْتُ بِهِ رَسُولَ اللَّهِ (ص) فَقَالَ: «كِلاكُمَا مُحْسِنٌ» قَالَ شُعْبَة:ُ أَظُنُّهُ قَالَ: «لا تَخْتَلِفُوا فَإِنَّ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ اخْتَلَفُوا فَهَلَكُوا»». (بخارى: 2410)
ترجمه: «عبد الله بن مسعود (رض) میگوید: شنیدم كه شخصی آیهای را خلاف آنچه من از رسول خدا (ص) شنیده بودم، تلاوت میكرد. دستش را گرفته و نزد رسول خدا (ص) بردم. پیامبر اكرم (ص) فرمود: «شما هر دو، صحیح میخوانید». شعبه (یكی از راویان) میگوید: فكر میكنم كه رسول خدا (ص) فرمود: «با یكدیگر اختلاف نكنید. زیرا امتهای گذشته، بعلت اختلاف، از بین رفتند»».
1097- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) قَالَ: اسْتَبَّ رَجُلانِ رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ، وَرَجُلٌ مِنَ الْيَهُودِ قَالَ الْمُسْلِمُ: وَالَّذِي اصْطَفَى مُحَمَّدًا عَلَى الْعَالَمِينَ، فَقَالَ الْيَهُودِيُّ: وَالَّذِي اصْطَفَى مُوسَى عَلَى الْعَالَمِينَ، فَرَفَعَ الْمُسْلِمُ يَدَهُ عِنْدَ ذَلِكَ فَلَطَمَ وَجْهَ الْيَهُودِيِّ، فَذَهَبَ الْيَهُودِيُّ إِلَى النَّبِيِّ (ص) فَأَخْبَرَهُ بِمَا كَانَ مِنْ أَمْرِهِ وَأَمْرِ الْمُسْلِمِ، فَدَعَا النَّبِيُّ (ص) الْمُسْلِمَ فَسَأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ فَأَخْبَرَهُ، فَقَالَ النَّبِيُّ (ص): «لا تُخَيِّرُونِي عَلَى مُوسَى فَإِنَّ النَّاسَ يَصْعَقُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَصْعَقُ مَعَهُمْ فَأَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يُفِيقُ، فَإِذَا مُوسَى بَاطِشٌ جَانِبَ الْعَرْشِ، فَلا أَدْرِي أَكَانَ فِيمَنْ صَعِقَ فَأَفَاقَ قَبْلِي، أَوْ كَانَ مِمَّنِ اسْتَثْنَى اللَّهُ»». (بخارى:2411)
ترجمه: «از ابوهریره (رض) روایت است كه میگوید: دو نفر كه یكی مسلمان و دیگری یهودی بود، یكدیگر را دشنام دادند. مسلمان گفت: سوگند به ذاتی كه محمد (ص) را بر تمام جهانیان برگزیده است. یهودی گفت: سوگند به ذاتی كه موسی را بر تمام جهانیان برگزیده است. در این هنگام، مسلمان دستش را بالا برد و یک سیلی به صورت یهودی زد. یهودی نزد نبی اكرم (ص) رفت و آنچه را كه پیش آمده بود، به اطلاع ایشان رساند. رسول اكرم (ص) آن مسلمان را بحضور طلبید و از او در این باره پرسید. مسلمان نیز ماجرا را تعریف كرد. رسول خدا (ص) فرمود: «مرا بر موسی ترجیح ندهید. زیرا همه مردم روز قیامت بیهوش میشوند. من نیز همراه آنها بیهوش میشوم. و اولین كسی هستم كه بهوش میآیم و موسی را میبینم كه گوشه عرش را بدست گرفته است. ولی نمیدانم كه او از كسانی است كه بیهوش شده و قبل از از من بهوش آمده است یا از كسانی است كه خدا او را استثناء نموده است». (اصلاً بیهوش نشده است)».
1098- «عَنْ أَنَسٍ (رض) أَنَّ يَهُودِيًّا رَضَّ رَأْسَ جَارِيَةٍ بَيْنَ حَجَرَيْنِ قِيلَ: مَنْ فَعَلَ هَذَا بِكِ؟ أَفُلانٌ أَفُلانٌ حَتَّى سُمِّيَ الْيَهُودِيُّ، فَأَوْمَأَتْ بِرَأْسِهَا، فَأُخِذَ الْيَهُودِيُّ فَاعْتَرَفَ، فَأَمَرَ بِهِ النَّبِيُّ (ص) فَرُضَّ رَأْسُهُ بَيْنَ حَجَرَيْنِ». (بخارى: 2413)
ترجمه: «از انس (رض) روایت است كه یک مرد یهودی، سركنیزی را میان دو سنگ قرار داد و سرش را كوبید و شكست. از كنیز پرسیدند كه چه كسی سر تو را شكسته است؟ فلانی، فلانی؟. . تا اینكه نام آن مرد یهودی به میان آمد. آن كنیز، با اشاره سر، گفت: بلی. سپس، آن یهودی را دستگیر كردند. او به جرم خود اعتراف كرد. پس نبی اكرم (ص) دستور داد تا سرش را بین دوسنگ قرار دهند و بكوبند و بشكنند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1096- «عَنْ عَبْدِاللَّهِ بنِ مَسْعُود (رض) قَالَ: سَمِعْتُ رَجُلاً قَرَأَ آيَةً سَمِعْتُ مِنَ النَّبِيِّ (ص) خِلافَهَا فَأَخَذْتُ بِيَدِهِ، فَأَتَيْتُ بِهِ رَسُولَ اللَّهِ (ص) فَقَالَ: «كِلاكُمَا مُحْسِنٌ» قَالَ شُعْبَة:ُ أَظُنُّهُ قَالَ: «لا تَخْتَلِفُوا فَإِنَّ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ اخْتَلَفُوا فَهَلَكُوا»». (بخارى: 2410)
ترجمه: «عبد الله بن مسعود (رض) میگوید: شنیدم كه شخصی آیهای را خلاف آنچه من از رسول خدا (ص) شنیده بودم، تلاوت میكرد. دستش را گرفته و نزد رسول خدا (ص) بردم. پیامبر اكرم (ص) فرمود: «شما هر دو، صحیح میخوانید». شعبه (یكی از راویان) میگوید: فكر میكنم كه رسول خدا (ص) فرمود: «با یكدیگر اختلاف نكنید. زیرا امتهای گذشته، بعلت اختلاف، از بین رفتند»».
1097- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) قَالَ: اسْتَبَّ رَجُلانِ رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ، وَرَجُلٌ مِنَ الْيَهُودِ قَالَ الْمُسْلِمُ: وَالَّذِي اصْطَفَى مُحَمَّدًا عَلَى الْعَالَمِينَ، فَقَالَ الْيَهُودِيُّ: وَالَّذِي اصْطَفَى مُوسَى عَلَى الْعَالَمِينَ، فَرَفَعَ الْمُسْلِمُ يَدَهُ عِنْدَ ذَلِكَ فَلَطَمَ وَجْهَ الْيَهُودِيِّ، فَذَهَبَ الْيَهُودِيُّ إِلَى النَّبِيِّ (ص) فَأَخْبَرَهُ بِمَا كَانَ مِنْ أَمْرِهِ وَأَمْرِ الْمُسْلِمِ، فَدَعَا النَّبِيُّ (ص) الْمُسْلِمَ فَسَأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ فَأَخْبَرَهُ، فَقَالَ النَّبِيُّ (ص): «لا تُخَيِّرُونِي عَلَى مُوسَى فَإِنَّ النَّاسَ يَصْعَقُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَصْعَقُ مَعَهُمْ فَأَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يُفِيقُ، فَإِذَا مُوسَى بَاطِشٌ جَانِبَ الْعَرْشِ، فَلا أَدْرِي أَكَانَ فِيمَنْ صَعِقَ فَأَفَاقَ قَبْلِي، أَوْ كَانَ مِمَّنِ اسْتَثْنَى اللَّهُ»». (بخارى:2411)
ترجمه: «از ابوهریره (رض) روایت است كه میگوید: دو نفر كه یكی مسلمان و دیگری یهودی بود، یكدیگر را دشنام دادند. مسلمان گفت: سوگند به ذاتی كه محمد (ص) را بر تمام جهانیان برگزیده است. یهودی گفت: سوگند به ذاتی كه موسی را بر تمام جهانیان برگزیده است. در این هنگام، مسلمان دستش را بالا برد و یک سیلی به صورت یهودی زد. یهودی نزد نبی اكرم (ص) رفت و آنچه را كه پیش آمده بود، به اطلاع ایشان رساند. رسول اكرم (ص) آن مسلمان را بحضور طلبید و از او در این باره پرسید. مسلمان نیز ماجرا را تعریف كرد. رسول خدا (ص) فرمود: «مرا بر موسی ترجیح ندهید. زیرا همه مردم روز قیامت بیهوش میشوند. من نیز همراه آنها بیهوش میشوم. و اولین كسی هستم كه بهوش میآیم و موسی را میبینم كه گوشه عرش را بدست گرفته است. ولی نمیدانم كه او از كسانی است كه بیهوش شده و قبل از از من بهوش آمده است یا از كسانی است كه خدا او را استثناء نموده است». (اصلاً بیهوش نشده است)».
1098- «عَنْ أَنَسٍ (رض) أَنَّ يَهُودِيًّا رَضَّ رَأْسَ جَارِيَةٍ بَيْنَ حَجَرَيْنِ قِيلَ: مَنْ فَعَلَ هَذَا بِكِ؟ أَفُلانٌ أَفُلانٌ حَتَّى سُمِّيَ الْيَهُودِيُّ، فَأَوْمَأَتْ بِرَأْسِهَا، فَأُخِذَ الْيَهُودِيُّ فَاعْتَرَفَ، فَأَمَرَ بِهِ النَّبِيُّ (ص) فَرُضَّ رَأْسُهُ بَيْنَ حَجَرَيْنِ». (بخارى: 2413)
ترجمه: «از انس (رض) روایت است كه یک مرد یهودی، سركنیزی را میان دو سنگ قرار داد و سرش را كوبید و شكست. از كنیز پرسیدند كه چه كسی سر تو را شكسته است؟ فلانی، فلانی؟. . تا اینكه نام آن مرد یهودی به میان آمد. آن كنیز، با اشاره سر، گفت: بلی. سپس، آن یهودی را دستگیر كردند. او به جرم خود اعتراف كرد. پس نبی اكرم (ص) دستور داد تا سرش را بین دوسنگ قرار دهند و بكوبند و بشكنند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (3): فضيلت نماز خواندن به موقع
324- «عن ابن مسعود (رض) قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِيَّ (ص): أَيُّ الْعَمَلِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ؟ قَالَ: «الصَّلاةُ عَلَى وَقْتِهَا». قَالَ: ثمَّ أَيٌّ؟ قَالَ: «ثمَّ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ». قَالَ: ثمَّ أَيٌّ؟ قَالَ: «الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». قَالَ: حَدَّثنِي بِهِنَّ، وَلَوِ اسْتَزَدْتُهُ لَزَادَنِي». (بخارى:527)
ترجمه: «ابن مسعود (رض) میگوید: از نبی اكرم (ص) سؤال كردم: كدام عمل، نزد الله پسندیدهتر است؟ فرمود: «نمازی كه در وقت خودش، خوانده شود». عرض كردم: بعد از آن؟ فرمود: «نیكی به پدر و مادر». عرض كردم: بعد از آن؟ فرمود: «جهاد در راه خدا». ابن مسعود (رض) میگوید: پیامبر (ص) همین سه مطلب را به من گفت. اگر بیشتر میپرسیدم، آنحضرت (ص) نیز، جواب بیشتری میداد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
324- «عن ابن مسعود (رض) قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِيَّ (ص): أَيُّ الْعَمَلِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ؟ قَالَ: «الصَّلاةُ عَلَى وَقْتِهَا». قَالَ: ثمَّ أَيٌّ؟ قَالَ: «ثمَّ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ». قَالَ: ثمَّ أَيٌّ؟ قَالَ: «الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». قَالَ: حَدَّثنِي بِهِنَّ، وَلَوِ اسْتَزَدْتُهُ لَزَادَنِي». (بخارى:527)
ترجمه: «ابن مسعود (رض) میگوید: از نبی اكرم (ص) سؤال كردم: كدام عمل، نزد الله پسندیدهتر است؟ فرمود: «نمازی كه در وقت خودش، خوانده شود». عرض كردم: بعد از آن؟ فرمود: «نیكی به پدر و مادر». عرض كردم: بعد از آن؟ فرمود: «جهاد در راه خدا». ابن مسعود (رض) میگوید: پیامبر (ص) همین سه مطلب را به من گفت. اگر بیشتر میپرسیدم، آنحضرت (ص) نیز، جواب بیشتری میداد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (6): تأخير نماز ظهر درتا بستان تا اينكه از شدت گرما، كاسته شود
327- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض)، عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: «إِذَا اشْتَدَّ الْحَرُّ فَأَبْرِدُوا بِالصَّلاةِ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحَرِّ مِنْ فَيْحِ جَهَنَّمَ، وَاشْتَكَتِ النَّارُ إِلَى رَبِّهَا، فَقَالَتْ: يَا رَبِّ أَكَلَ بَعْضِي بَعْضًا، فَأَذِنَ لَهَا بِنَفَسَيْنِ، نَفَسٍ فِي الشِّتَاءِ وَنَفَسٍ فِي الصَّيْفِ، فَهُوَ أَشَدُّ مَا تَجِدُونَ مِنَ الْحَرِّ،وَأَشَدُّ مَا تَجِدُونَ مِنَ الزَّمْهَرِيرِ»(بخارى:536ـ537)
ترجمه: «ابوهریره (رض) میگوید: نبی اكرم (ص) فرمود: « در شدت گرما، نماز ظهر را زمانی بخوانید كه هوا اندكی سردتر شود. زیرا شدت گرما،از تنفس دوزخ است. آتش دوزخ نزد خدا شكایت كرد كه اجزای من، از شدت گرما، یكدیگر را نابود میكند. پروردگار به وی اجازه داد تا سالی دو بار، تنفس كند: یكی در زمستان و دیگری در تابستان. سرمای شدید، تنفس زمستان و گرمای شدید، تنفس تابستان اوست»».
328- «عَنْ أَبِي ذَرٍّ (رض) قَالَ: كُنَّا مَعَ النَّبِيِّ (ص) فِي سَفَرٍ، فَأَرَادَ الْمُؤَذِّنُ أَنْ يُؤَذِّنَ لِلظُّهْرِ، فَقَالَ النَّبِيُّ (ص): «أَبْرِدْ». ثمَّ أَرَادَ أَنْ يُؤَذِّنَ، فَقَالَ لَهُ: «أَبْرِدْ». حَتَّى رَأَيْنَا فَيْءَ التُّلُولِ». (بخارى:539)
ترجمه: «ابوذر غفاری (رض) میگوید: در سفری با رسول الله (ص) همراه بودیم. مؤذن خواست برای نماز ظهر، اذان گوید. رسول خدا (ص) فرمود: «اندكی صبركن تا هوا سردتر شود». پس از چند لحظه، بار دیگر، مؤذن قصد اذان نمود. رسول الله (ص) فرمود: «صبر كن تا هوا سرد شود». و اینگونه، اذان ظهر تا ظاهر شدن سایه تپهها، بتأخیر افتاد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
327- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض)، عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: «إِذَا اشْتَدَّ الْحَرُّ فَأَبْرِدُوا بِالصَّلاةِ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحَرِّ مِنْ فَيْحِ جَهَنَّمَ، وَاشْتَكَتِ النَّارُ إِلَى رَبِّهَا، فَقَالَتْ: يَا رَبِّ أَكَلَ بَعْضِي بَعْضًا، فَأَذِنَ لَهَا بِنَفَسَيْنِ، نَفَسٍ فِي الشِّتَاءِ وَنَفَسٍ فِي الصَّيْفِ، فَهُوَ أَشَدُّ مَا تَجِدُونَ مِنَ الْحَرِّ،وَأَشَدُّ مَا تَجِدُونَ مِنَ الزَّمْهَرِيرِ»(بخارى:536ـ537)
ترجمه: «ابوهریره (رض) میگوید: نبی اكرم (ص) فرمود: « در شدت گرما، نماز ظهر را زمانی بخوانید كه هوا اندكی سردتر شود. زیرا شدت گرما،از تنفس دوزخ است. آتش دوزخ نزد خدا شكایت كرد كه اجزای من، از شدت گرما، یكدیگر را نابود میكند. پروردگار به وی اجازه داد تا سالی دو بار، تنفس كند: یكی در زمستان و دیگری در تابستان. سرمای شدید، تنفس زمستان و گرمای شدید، تنفس تابستان اوست»».
328- «عَنْ أَبِي ذَرٍّ (رض) قَالَ: كُنَّا مَعَ النَّبِيِّ (ص) فِي سَفَرٍ، فَأَرَادَ الْمُؤَذِّنُ أَنْ يُؤَذِّنَ لِلظُّهْرِ، فَقَالَ النَّبِيُّ (ص): «أَبْرِدْ». ثمَّ أَرَادَ أَنْ يُؤَذِّنَ، فَقَالَ لَهُ: «أَبْرِدْ». حَتَّى رَأَيْنَا فَيْءَ التُّلُولِ». (بخارى:539)
ترجمه: «ابوذر غفاری (رض) میگوید: در سفری با رسول الله (ص) همراه بودیم. مؤذن خواست برای نماز ظهر، اذان گوید. رسول خدا (ص) فرمود: «اندكی صبركن تا هوا سردتر شود». پس از چند لحظه، بار دیگر، مؤذن قصد اذان نمود. رسول الله (ص) فرمود: «صبر كن تا هوا سرد شود». و اینگونه، اذان ظهر تا ظاهر شدن سایه تپهها، بتأخیر افتاد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
1564- «وعن عائِشةَ رضی الله عنه قالت: قال رسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم : «لا تَسُبُّوا الأمواتَ، فَإنَّهُمْ قد أفْضَوْا إلى ما قَدَّموا»» رواه البخاری.
1564- «از عائشه رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: مردگان را دشنام ندهید، زیرا آنان به آنچه پیش فرستادند، رسیدند (فائدهای در دشنام دادنشان نیست)».
@THEHADIIS
1564- «از عائشه رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: مردگان را دشنام ندهید، زیرا آنان به آنچه پیش فرستادند، رسیدند (فائدهای در دشنام دادنشان نیست)».
@THEHADIIS
1598- «وعن ابْنِ عُمَرَ رضی الله عنه أنَّ رسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قَال: «إذا كَانُوا ثَلاثَةً، فَلا يَتَنَاجَى اثْنَانِ دُونَ الثَّالِثِ»» متفقٌ عليه.
ورواه أبو داود وَزاد: «قَالَ أبُو صالح: قُلْتُ لابْنِ عُمر: فأربعة؟ قَال: لا يضرُّكَ».
ورواه مالك في «الـمـُوطأ»: «عنْ عبْدِ اللَّهِ بنِ دِينَارٍ قَال: كُنْتُ أنَا وَابْنُ عُمرَ عِند دارِ خالِدِ بن عُقبَةَ التي في السُّوق، فَجاءَ رجُلٌ يُريدُ أنْ يُنَاجِيَه، ولَيْس مع ابنِ عُمر أحَدٌ غَيْري، فَدعا ابنُ عُمرَ رجُلاً آخر حتَّى كُنَّا أرْبَعَة، فقال لي وللرَّجُلِ الثَّالِثِ الَّذي دَعا: اسْتَأخِرا شَيْئا، فإنِّي سَمِعْتُ رسُولَ اللَّه صلی الله علیه وسلم يَقُول: «لا يَتَنَاجَى اثْنَانِ دونَ وَاحدٍ»».
1598- «از ابن عمر رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: هرگاه حاضرین مجلس سه نفر بودند، باید دو نفر بدون نفر سوم با هم راز نگویند.
ابو داود آن را روایت کرده و افزود، ابو صالح گفت: برای ابن عمر گفتم: چهار نفر چطور؟
گفت: برایت ضرر نمیکند.
و آن را مالک / در موطاء از عبد الله بن دینار روایت نموده و گفت: من و ابن عمر ب کنار خانهء خالد بن عقبه که در بازار است بودیم، مردی آمد و خواست با او راز گوید (در گوشی کند) و همراه ابن عمر کسی جز من نبود. ابن عمر ب مرد دیگری را خواست تا که چهار نفر شدیم و به من و مرد دیگری که خواست، گفت: کمی دورتر شوید، زیرا من از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میفرمود: دو نفر بدون یکنفر با هم (در گوشی نکنند)».
@THEHADIIS
ورواه أبو داود وَزاد: «قَالَ أبُو صالح: قُلْتُ لابْنِ عُمر: فأربعة؟ قَال: لا يضرُّكَ».
ورواه مالك في «الـمـُوطأ»: «عنْ عبْدِ اللَّهِ بنِ دِينَارٍ قَال: كُنْتُ أنَا وَابْنُ عُمرَ عِند دارِ خالِدِ بن عُقبَةَ التي في السُّوق، فَجاءَ رجُلٌ يُريدُ أنْ يُنَاجِيَه، ولَيْس مع ابنِ عُمر أحَدٌ غَيْري، فَدعا ابنُ عُمرَ رجُلاً آخر حتَّى كُنَّا أرْبَعَة، فقال لي وللرَّجُلِ الثَّالِثِ الَّذي دَعا: اسْتَأخِرا شَيْئا، فإنِّي سَمِعْتُ رسُولَ اللَّه صلی الله علیه وسلم يَقُول: «لا يَتَنَاجَى اثْنَانِ دونَ وَاحدٍ»».
1598- «از ابن عمر رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: هرگاه حاضرین مجلس سه نفر بودند، باید دو نفر بدون نفر سوم با هم راز نگویند.
ابو داود آن را روایت کرده و افزود، ابو صالح گفت: برای ابن عمر گفتم: چهار نفر چطور؟
گفت: برایت ضرر نمیکند.
و آن را مالک / در موطاء از عبد الله بن دینار روایت نموده و گفت: من و ابن عمر ب کنار خانهء خالد بن عقبه که در بازار است بودیم، مردی آمد و خواست با او راز گوید (در گوشی کند) و همراه ابن عمر کسی جز من نبود. ابن عمر ب مرد دیگری را خواست تا که چهار نفر شدیم و به من و مرد دیگری که خواست، گفت: کمی دورتر شوید، زیرا من از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میفرمود: دو نفر بدون یکنفر با هم (در گوشی نکنند)».
@THEHADIIS
1612- «عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ رضی الله عنه أن رَسُولَ اللَّه صلی الله علیه وسلم قَال: «الَّذِي يعُودُ في هِبَتهِ كَالكَلبِ يرجعُ في قَيْئِهِ»» متفقٌ علیه.
وفي رواية: «مَثَلُ الَّذي يَرجِعُ في صدقَتِه، كَمَثلِ الكَلْبِ يَقيءُ، ثُّمَّ يعُودُ في قَيْئِهِ فَيَأكُلُهُ».
وفي رواية: «العائِدُ في هِبَتِهِ كالعائدِ في قَيْئِهِ».
1612- «از ابن عباس رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: آنکه در بخشش رجوع کند، مانند سگی است که به قی خویش باز میگردد.
و در روایتی آمده که صفت آن که در صدقهاش رجوع میکند، مانند سگ است که قئ میکند و سپس به قئ خویش بازگردیده و آن را میخورد.
و در روایتی آمده که باز گردنده به بخشش، مانند بازگردنده به قئ (استفراغ) خویش است».
@THEHADIIS
وفي رواية: «مَثَلُ الَّذي يَرجِعُ في صدقَتِه، كَمَثلِ الكَلْبِ يَقيءُ، ثُّمَّ يعُودُ في قَيْئِهِ فَيَأكُلُهُ».
وفي رواية: «العائِدُ في هِبَتِهِ كالعائدِ في قَيْئِهِ».
1612- «از ابن عباس رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: آنکه در بخشش رجوع کند، مانند سگی است که به قی خویش باز میگردد.
و در روایتی آمده که صفت آن که در صدقهاش رجوع میکند، مانند سگ است که قئ میکند و سپس به قئ خویش بازگردیده و آن را میخورد.
و در روایتی آمده که باز گردنده به بخشش، مانند بازگردنده به قئ (استفراغ) خویش است».
@THEHADIIS