‌ درس_هایی_از_صحابه....

#سلمان_فارسی

ســــلمان به آنها خرما تعارف می‌کند و می‌گوید شما #غــــریب و گــــرسنه هستید ، و همه صحابه‌ها از آن خرماها می‌خـورند اما پیامبرﷺ از خـــرما نمی‌خــورد...
یــک روز دیگر سلمــان رضی‌الله‌عنه برای آنهـــا خرما می‌برد و اینبـــار می‌گوید: که این خــــرما را به عنوان #هــــدیه برایتان آورده‌ام و این دفــــعه #پـــیامبرﷺ از خرما می‌خـــورد...
در اینجا سلمان دومــــین نشانه #نبـــوت را در پیامبرﷺ پیدا می‌کنــــد....
☝️🏼اولین #نشــانه که شهر پر از دار خــ🌴ــرما بود که آن را پیـــدا کرده بود...
✌️🏼دومین نشانه #رد کردن #صــــدقه و قبول کردن #هــــدیه بود که آن را هم با #زیرکی کـــشف کرد...
◽️و اکــــنون فقط یک عــــلامت مانده تا سلمان به #یقیـــن برسد که واقعا آن کسی را که ســــالها خودش را #آواره اش کرده پیـــدا کرده است...
آن هــــم مشاهده #خــــال و یا ماه گرفتــــگی میان دو شــــانه رســـول‌اللهﷺ بود...
روزی در #بقیع پیــــامبرﷺ و یارانش مشغول #تشــییع جنازه بودند و سلمان هم نزد آنهـــا می‌رود...
🔍در آنجــــا سلمان دور و بر پیــــامبرﷺ می‌چـــرخه و کاملا پیامبرﷺ را #زیــــر_نظر دارد تا بلکه #عبایـــش کنار برود و علامت نبوت را در او ببیــــند و به یقین کامل برســــد...
سبــــحان الله... رسول اللهﷺ از طریق #وحــــی خبردار می‌شــــود که سلمان دنبال چیســــت عمدا لباس و عبایش را می‌انــــدازد تا سلمان خال مبارکش را #مشــــاهده کند...
سلــــمان که خال پیامبرﷺ را مــــی‌بیند #فریاد میزند و گـــریه کنان او را در آغــــوش می‌گیرد و دستانش را می‌بــــوسد و در آغوش رسول‌اللهﷺ #بی_هـــوش می‌شود...
بعــــد از 20 سال سلمان جوان که همه #دارایــــی و کَس و کارش را #فــــدای کشف دین مبارک و بزرگ کرده بود بــــلاخره به اذن الله در آغوش بزرگتــــرین و محتــــرمترین مخلوق خداوند یعنی #رســــول_اللهﷺ آرام می‌گــــیرد...

به راســتی که لیاقت #سلمان_فارسی همــین بود...
@THEMANHAJ