Forwarded from آموزشکده توانا
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۳ (کتاب شنیداری)
پرویز که آشکارا از شنیدن خبر یکه خورده بود، پرسید: "فلاحیانِ وزیر اطلاعات را میگویید؟"
هوفلشولته توضیح داد: علی فلاحیان که در دادخواست دادستان فدرال از وزراتخانهاش نام برده شده، به آلمان آمده است. این دیدار اگر رونوشتی از برنامهی سفر وزیر به دست هوفلشولته نرسیده بود، میبایستی مخفی میماند. برنامهی سفر به چندین نهاد همچون وزارت کشور و پلیس مرزی، تلکس شده بود. تلکس را یکی از همدستان خبرنگار در یکی از این نهادها به او رسانده بود.
"او دیروز ساعت یازده و سی دقیقه صبح، با پرواز ۷۲۱ ایرانایر به فرانکفورت آمده."هوفلشولته رویدادهای برجسته را بازگفت: "به مرکز شهر رفته، سپس کمی دیرتر، در همان روز، به بُن پرواز کرده تا برای شام ساعت هفت عصر در کاخ نخستوزیری باشد. امروز صبح هم، ساعت یازده، با همتای آلمانیاش، بِرنت اشمیتباوئر دیدار میکند."
تبعید از سودازدهترین قربانیان خود، گردآورنده میسازد. پس از کشتار، این گرایش در پرویز به شورمندی کشیده بود. نخستین دغدغهاش به دست آوردن رونوشتی از برنامهی این سفر بود که هوفلشولته قول داد برایش میفرستد.
خبرنگار پرسید: "اما چرا این جاست؟ آیا برای دیدار با تبعیدیها آمده؟"
"بیشک از ما هم بازدید میکند، اگر وعدهگاهمان سردخانه باشد و تنها با جسدهایمان. خب! اگر به راستی اینجا باشد، آن هم درست سه هفته پیش از آغاز دادرسی، آمدناش تنها و تنها یک دلیل دارد. میخواهد از برگزاری دادگاه جلوگیری کند."
https://tavaana.org/assassins_turquoise13/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kaEN7NytKmg
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691776
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-013
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
پرویز که آشکارا از شنیدن خبر یکه خورده بود، پرسید: "فلاحیانِ وزیر اطلاعات را میگویید؟"
هوفلشولته توضیح داد: علی فلاحیان که در دادخواست دادستان فدرال از وزراتخانهاش نام برده شده، به آلمان آمده است. این دیدار اگر رونوشتی از برنامهی سفر وزیر به دست هوفلشولته نرسیده بود، میبایستی مخفی میماند. برنامهی سفر به چندین نهاد همچون وزارت کشور و پلیس مرزی، تلکس شده بود. تلکس را یکی از همدستان خبرنگار در یکی از این نهادها به او رسانده بود.
"او دیروز ساعت یازده و سی دقیقه صبح، با پرواز ۷۲۱ ایرانایر به فرانکفورت آمده."هوفلشولته رویدادهای برجسته را بازگفت: "به مرکز شهر رفته، سپس کمی دیرتر، در همان روز، به بُن پرواز کرده تا برای شام ساعت هفت عصر در کاخ نخستوزیری باشد. امروز صبح هم، ساعت یازده، با همتای آلمانیاش، بِرنت اشمیتباوئر دیدار میکند."
تبعید از سودازدهترین قربانیان خود، گردآورنده میسازد. پس از کشتار، این گرایش در پرویز به شورمندی کشیده بود. نخستین دغدغهاش به دست آوردن رونوشتی از برنامهی این سفر بود که هوفلشولته قول داد برایش میفرستد.
خبرنگار پرسید: "اما چرا این جاست؟ آیا برای دیدار با تبعیدیها آمده؟"
"بیشک از ما هم بازدید میکند، اگر وعدهگاهمان سردخانه باشد و تنها با جسدهایمان. خب! اگر به راستی اینجا باشد، آن هم درست سه هفته پیش از آغاز دادرسی، آمدناش تنها و تنها یک دلیل دارد. میخواهد از برگزاری دادگاه جلوگیری کند."
https://tavaana.org/assassins_turquoise13/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kaEN7NytKmg
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691776
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-013
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۳ (کتاب شنیداری)
پرویز که آشکارا از شنیدن خبر یکه خورده بود، پرسید: "فلاحیانِ وزیر اطلاعات را میگویید؟"
هوفلشولته توضیح داد: علی فلاحیان که در دادخواست دادستان فدرال از وزراتخانهاش نام برده شده، به آلمان آمده است. این دیدار اگر رونوشتی از برنامهی سفر وزیر به دست هوفلشولته نرسیده بود، میبایستی مخفی میماند. برنامهی سفر به چندین نهاد همچون وزارت کشور و پلیس مرزی، تلکس شده بود. تلکس را یکی از همدستان خبرنگار در یکی از این نهادها به او رسانده بود.
"او دیروز ساعت یازده و سی دقیقه صبح، با پرواز ۷۲۱ ایرانایر به فرانکفورت آمده."هوفلشولته رویدادهای برجسته را بازگفت: "به مرکز شهر رفته، سپس کمی دیرتر، در همان روز، به بُن پرواز کرده تا برای شام ساعت هفت عصر در کاخ نخستوزیری باشد. امروز صبح هم، ساعت یازده، با همتای آلمانیاش، بِرنت اشمیتباوئر دیدار میکند."
تبعید از سودازدهترین قربانیان خود، گردآورنده میسازد. پس از کشتار، این گرایش در پرویز به شورمندی کشیده بود. نخستین دغدغهاش به دست آوردن رونوشتی از برنامهی این سفر بود که هوفلشولته قول داد برایش میفرستد.
خبرنگار پرسید: "اما چرا این جاست؟ آیا برای دیدار با تبعیدیها آمده؟"
"بیشک از ما هم بازدید میکند، اگر وعدهگاهمان سردخانه باشد و تنها با جسدهایمان. خب! اگر به راستی اینجا باشد، آن هم درست سه هفته پیش از آغاز دادرسی، آمدناش تنها و تنها یک دلیل دارد. میخواهد از برگزاری دادگاه جلوگیری کند."
https://tavaana.org/assassins_turquoise13/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kaEN7NytKmg
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691776
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-013
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
پرویز که آشکارا از شنیدن خبر یکه خورده بود، پرسید: "فلاحیانِ وزیر اطلاعات را میگویید؟"
هوفلشولته توضیح داد: علی فلاحیان که در دادخواست دادستان فدرال از وزراتخانهاش نام برده شده، به آلمان آمده است. این دیدار اگر رونوشتی از برنامهی سفر وزیر به دست هوفلشولته نرسیده بود، میبایستی مخفی میماند. برنامهی سفر به چندین نهاد همچون وزارت کشور و پلیس مرزی، تلکس شده بود. تلکس را یکی از همدستان خبرنگار در یکی از این نهادها به او رسانده بود.
"او دیروز ساعت یازده و سی دقیقه صبح، با پرواز ۷۲۱ ایرانایر به فرانکفورت آمده."هوفلشولته رویدادهای برجسته را بازگفت: "به مرکز شهر رفته، سپس کمی دیرتر، در همان روز، به بُن پرواز کرده تا برای شام ساعت هفت عصر در کاخ نخستوزیری باشد. امروز صبح هم، ساعت یازده، با همتای آلمانیاش، بِرنت اشمیتباوئر دیدار میکند."
تبعید از سودازدهترین قربانیان خود، گردآورنده میسازد. پس از کشتار، این گرایش در پرویز به شورمندی کشیده بود. نخستین دغدغهاش به دست آوردن رونوشتی از برنامهی این سفر بود که هوفلشولته قول داد برایش میفرستد.
خبرنگار پرسید: "اما چرا این جاست؟ آیا برای دیدار با تبعیدیها آمده؟"
"بیشک از ما هم بازدید میکند، اگر وعدهگاهمان سردخانه باشد و تنها با جسدهایمان. خب! اگر به راستی اینجا باشد، آن هم درست سه هفته پیش از آغاز دادرسی، آمدناش تنها و تنها یک دلیل دارد. میخواهد از برگزاری دادگاه جلوگیری کند."
https://tavaana.org/assassins_turquoise13/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kaEN7NytKmg
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579691776
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-013
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی دوره غلبه بر چالشهای نمایندگی حقوقی، نوید خزانهای، وکیل و مشاور حقوقی
در این ویدیو نوید خزانهای، وکیل و مشاور حقوقی و مدرس دوره، درباره محتوای جلسات این دوره و مباحثی که مطرح خواهد شد توضیح میدهد.
این دوره به زودی برگزار میشود. اگر وکیل هستید و پروندههای حقوق بشری را وکالت میکنید، اگر مدافع حقوق بشر یا کنشگر مدنی و سیاسی هستید این دوره برای شما طراحی شده است.
فرم ثبتنام:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSezPmv1x48hMJqgjcKRaiS0gFMGFSNa9jSj8Q5sW-EnKKE7qQ/viewform?usp=sf_link
کانال تلگرام دوره:
https://t.me/LegalRepresentation
#یاری_حقوقی_توانا #حقوق_بشر #وکالت #آموزشی #دوره_آموزشی
@Tavaana_TavaanaTech
در این ویدیو نوید خزانهای، وکیل و مشاور حقوقی و مدرس دوره، درباره محتوای جلسات این دوره و مباحثی که مطرح خواهد شد توضیح میدهد.
این دوره به زودی برگزار میشود. اگر وکیل هستید و پروندههای حقوق بشری را وکالت میکنید، اگر مدافع حقوق بشر یا کنشگر مدنی و سیاسی هستید این دوره برای شما طراحی شده است.
فرم ثبتنام:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSezPmv1x48hMJqgjcKRaiS0gFMGFSNa9jSj8Q5sW-EnKKE7qQ/viewform?usp=sf_link
کانال تلگرام دوره:
https://t.me/LegalRepresentation
#یاری_حقوقی_توانا #حقوق_بشر #وکالت #آموزشی #دوره_آموزشی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامههایی از زندان: شکنجه؛ جرمی قانونی در زندانهای ایران- ۲
پس از انقلاب اسلامی تا کنون، شکنجه فیزیکی و روحی زندانیان عقیدتی و سیاسی با قساوت تمام در زندانهای ایران انجام شده است و تا جمهوری اسلامی هست، پایانی ندارد.
چه بسیار از زندانیان که هنگام شکنجه در اتاقهای بازجویی جان خود را از دست دادهاند و در سکوت کامل و تحت رعب و وحشت و تهدید تحویل خانوادههایشان شدهاند و یا اگر هم زنده ماندهاند و آزاد شدهاند، هرگز نتوانستند به زندگی عادی و روزمره قبل از زندان بازگردند و کابوس شکنجه را فراموش کنند.
حتی بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اعمال هر گونه شکنجه ممنوع است؛ اصلی که در زندانهای جمهوری اسلامی به صراحت تمام، خلاف آن اجرا میشود.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ بخش دوم نامههای زندانیانی رفتهایم که از شکنجه و آزار در زندان گفتهاند. نامههایی است از: نورالدین کیانوری، مرتضی کرباسیزاده و صدرالدین مشکاتی، محمدحسین رفیعی و عزتالله سحابی.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنان که جان شیرینشان را در زندانهای جمهوری اسلامی از دست دادند و دیگر در میان ما نیستند.
https://tavaana.org/letters_prison5/
در یوتیوب:
https://youtu.be/602duoyqVNo
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586404003
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-5-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
پس از انقلاب اسلامی تا کنون، شکنجه فیزیکی و روحی زندانیان عقیدتی و سیاسی با قساوت تمام در زندانهای ایران انجام شده است و تا جمهوری اسلامی هست، پایانی ندارد.
چه بسیار از زندانیان که هنگام شکنجه در اتاقهای بازجویی جان خود را از دست دادهاند و در سکوت کامل و تحت رعب و وحشت و تهدید تحویل خانوادههایشان شدهاند و یا اگر هم زنده ماندهاند و آزاد شدهاند، هرگز نتوانستند به زندگی عادی و روزمره قبل از زندان بازگردند و کابوس شکنجه را فراموش کنند.
حتی بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اعمال هر گونه شکنجه ممنوع است؛ اصلی که در زندانهای جمهوری اسلامی به صراحت تمام، خلاف آن اجرا میشود.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ بخش دوم نامههای زندانیانی رفتهایم که از شکنجه و آزار در زندان گفتهاند. نامههایی است از: نورالدین کیانوری، مرتضی کرباسیزاده و صدرالدین مشکاتی، محمدحسین رفیعی و عزتالله سحابی.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنان که جان شیرینشان را در زندانهای جمهوری اسلامی از دست دادند و دیگر در میان ما نیستند.
https://tavaana.org/letters_prison5/
در یوتیوب:
https://youtu.be/602duoyqVNo
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586404003
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-5-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
نامههایی از زندان: شکنجه؛ جرمی قانونی در زندانهای ایران- ۲
پس از انقلاب اسلامی تا کنون، شکنجه فیزیکی و روحی زندانیان عقیدتی و سیاسی با قساوت تمام در زندانهای ایران انجام شده است و تا جمهوری اسلامی هست، پایانی ندارد.
چه بسیار از زندانیان که هنگام شکنجه در اتاقهای بازجویی جان خود را از دست دادهاند و در سکوت کامل و تحت رعب و وحشت و تهدید تحویل خانوادههایشان شدهاند و یا اگر هم زنده ماندهاند و آزاد شدهاند، هرگز نتوانستند به زندگی عادی و روزمره قبل از زندان بازگردند و کابوس شکنجه را فراموش کنند.
حتی بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اعمال هر گونه شکنجه ممنوع است؛ اصلی که در زندانهای جمهوری اسلامی به صراحت تمام، خلاف آن اجرا میشود.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ بخش دوم نامههای زندانیانی رفتهایم که از شکنجه و آزار در زندان گفتهاند. نامههایی است از: نورالدین کیانوری، مرتضی کرباسیزاده و صدرالدین مشکاتی، محمدحسین رفیعی و عزتالله سحابی.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنان که جان شیرینشان را در زندانهای جمهوری اسلامی از دست دادند و دیگر در میان ما نیستند.
https://tavaana.org/letters_prison5/
در یوتیوب:
https://youtu.be/602duoyqVNo
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586404003
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-5-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
پس از انقلاب اسلامی تا کنون، شکنجه فیزیکی و روحی زندانیان عقیدتی و سیاسی با قساوت تمام در زندانهای ایران انجام شده است و تا جمهوری اسلامی هست، پایانی ندارد.
چه بسیار از زندانیان که هنگام شکنجه در اتاقهای بازجویی جان خود را از دست دادهاند و در سکوت کامل و تحت رعب و وحشت و تهدید تحویل خانوادههایشان شدهاند و یا اگر هم زنده ماندهاند و آزاد شدهاند، هرگز نتوانستند به زندگی عادی و روزمره قبل از زندان بازگردند و کابوس شکنجه را فراموش کنند.
حتی بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اعمال هر گونه شکنجه ممنوع است؛ اصلی که در زندانهای جمهوری اسلامی به صراحت تمام، خلاف آن اجرا میشود.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ بخش دوم نامههای زندانیانی رفتهایم که از شکنجه و آزار در زندان گفتهاند. نامههایی است از: نورالدین کیانوری، مرتضی کرباسیزاده و صدرالدین مشکاتی، محمدحسین رفیعی و عزتالله سحابی.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنان که جان شیرینشان را در زندانهای جمهوری اسلامی از دست دادند و دیگر در میان ما نیستند.
https://tavaana.org/letters_prison5/
در یوتیوب:
https://youtu.be/602duoyqVNo
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586404003
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-5-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
جنایت مومنانه، اثر نیره انصاری
در ۱۷ جولای ۱۹۹۸ در مرکز سازمان خواربار کشاورزی ملل متحد در رم، یکصدوبیست کشور به پذیرش اساسنامه رم در خصوص دیوان کیفری بینالمللی رأی موافق دادند. این معاهده دقیق و پیچیده، متضمن تاسیس یک دیوان کیفری بینالمللی با اختیار محاکمه و مجازات خطرناکترین موارد نقض حقوق بشر است که نظامهای قضایی ملی در انجام وظایفشان در این زمینه کوتاهی میکنند. در حقیقت این اساسنامه بیانگر پیشرفت روزافزون حقوق بشر بینالمللی است؛ امری که سالیان پیش با تصویب اعلامیه جهانی دهم دسامبر ۱۹۴۸ حقوق بشر در جریان اجلاس سوم مجمع عمومی ملل متحد، آغاز شده بود. با پایانیافتن جنگ سرد فضای لازم برای طرح ایده یک دیوان کیفری بینالمللی فراهم آمد.
کشتار و اعدام دستهجمعی شهروندان مخالف جمهوری اسلامی، نمونهای آشکار از همان موارد نقض حقوق بشر است. اقدامی که حاصل سرکوب، محاکمه و مجازاتهای خطرناک و بیرحمانهای است که حکومت بر آنان اعمال کرد. سالها بعد، تلاشهای فراوان فعالان حقوق بشر منجر به محاکمه یکی از عوامل این جنایت در دادگاهی در سوئد شد؛ «حمید نوری (عباسی)»، متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه بوده است. . این هیئت به استناد فتوای «روحالله خمینی» در فروردین ۱۳۶۷ مبنی بر اعدام زندانیانی سیاسی که بر سر موضع خود باقی بودهاند، اقدام به کشتار وحشیانه هزاران زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کرد. با این حال دادگاه حمید نوری، برخلاف دادگاههای چنددقیقهای جمهوری اسلامی با رعایت تمام موازین دادرسی عادلانه برگزار شد.
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به این تجربه تاریخی است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در ۳ بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #دادخواهی #خاوران #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
در ۱۷ جولای ۱۹۹۸ در مرکز سازمان خواربار کشاورزی ملل متحد در رم، یکصدوبیست کشور به پذیرش اساسنامه رم در خصوص دیوان کیفری بینالمللی رأی موافق دادند. این معاهده دقیق و پیچیده، متضمن تاسیس یک دیوان کیفری بینالمللی با اختیار محاکمه و مجازات خطرناکترین موارد نقض حقوق بشر است که نظامهای قضایی ملی در انجام وظایفشان در این زمینه کوتاهی میکنند. در حقیقت این اساسنامه بیانگر پیشرفت روزافزون حقوق بشر بینالمللی است؛ امری که سالیان پیش با تصویب اعلامیه جهانی دهم دسامبر ۱۹۴۸ حقوق بشر در جریان اجلاس سوم مجمع عمومی ملل متحد، آغاز شده بود. با پایانیافتن جنگ سرد فضای لازم برای طرح ایده یک دیوان کیفری بینالمللی فراهم آمد.
کشتار و اعدام دستهجمعی شهروندان مخالف جمهوری اسلامی، نمونهای آشکار از همان موارد نقض حقوق بشر است. اقدامی که حاصل سرکوب، محاکمه و مجازاتهای خطرناک و بیرحمانهای است که حکومت بر آنان اعمال کرد. سالها بعد، تلاشهای فراوان فعالان حقوق بشر منجر به محاکمه یکی از عوامل این جنایت در دادگاهی در سوئد شد؛ «حمید نوری (عباسی)»، متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه بوده است. . این هیئت به استناد فتوای «روحالله خمینی» در فروردین ۱۳۶۷ مبنی بر اعدام زندانیانی سیاسی که بر سر موضع خود باقی بودهاند، اقدام به کشتار وحشیانه هزاران زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کرد. با این حال دادگاه حمید نوری، برخلاف دادگاههای چنددقیقهای جمهوری اسلامی با رعایت تمام موازین دادرسی عادلانه برگزار شد.
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به این تجربه تاریخی است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در ۳ بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #دادخواهی #خاوران #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Trial of Hamid Nouri-2.pdf
3.6 MB
جنایت مومنانه، اثر نیره انصاری، بخش دوم
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به تجربه تاریخی دادگاه حمید نوری است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در ۳ بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #دادخواهی #خاوران #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به تجربه تاریخی دادگاه حمید نوری است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در ۳ بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #دادخواهی #خاوران #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۴ (کتاب شنیداری)
آن صبح پنجشنبه، ۲۸ اکتبر ۱۹۹۳، قاضیها از رختکنشان گذشتند و به سوی جایگاه داوری رفتند. همه بپاخاستند. کوبش، سرپرست هیئت دادرسان، در وسط نشست و دستیار و منشیاش در دو سوی او جای گرفتند.
دستگاه دادگستری آلمان نهادی سختگیر بود که از حاشیه و پیرایه میپرهیخت. کسانی را که به دنبال آوازه و افتخار بودند نومید میکرد و تنها فروتنی و سختکوشی را پاداش میداد. دادرسان چون در انتصابشان ملاحظات سیاسی نقشی نداشت، از نفوذهای بیرونی هم کمتر آسیب میدیدند. قاضی بودن حرفهای بود که پس از به پایان بردن رشتهی حقوق برگزیده بودند. ارزیابی آنها از سوی همتایانشان انجام میگرفت و پیشرفتشان در گرو شایستگی آنها بود که برپایهی معیارهای استوار شده از سوی همان همتایان سنجیده میشد. دادرس شدن در گمنامیاش به کشیشی میمانست، و در خشکنهادیاش به نظامیگری.
هیئت منصفه جایی در دادگاهِ قاضی کوبش نداشت. سرنوشت دادرسی به گردهمآیی اتفاقی چند ناخبره گره نخورده بود. بیم آن نیز نبود که تصمیمگیری درباره پرونده به دوش کسانی باشد که توانایی دریافت و ارزیابی دادهها را بهدرستی ندارند. هیچ چیزی نمیتوانست یک گروه کارآشنا را سردرگم کند یا به اشتباه بیندازد. در نتیجه، هیچ مدرکی کنار گذاشته نمیشد. پنج قاضی که آن روز صبح به دادگاه درآمدند برای بازی کردن نقش داور میان دو گروه هماورد نیامده بودند. جایی که دادستان بازرسی بیطرف است، هماوردی میان دو دسته بیجاست. این دادرسان در هفتههای گذشته پرونده را با دقت خوانده بودند و حال برای طرح کردن پرسشهایشان آمده بودند، تا در پایان حکم نهایی را صادر کنند. آنها رسیدگی به پرونده را نه به شیوهی دادرسیهای معمول، بلکه به روانی یک گفتوگو پیش میبردند. به میان حرف هم پریدن و درخواست بازرسیدگی، حتی از سوی متهمان، که در دادرسیهای دیگر ناسزا شمرده میشوند، در دادگاهی که کوبش و گروهش میگرداندند، تا آنجا که میشد روا بود.
هنگامی که همه در جای خود نشستند، سردادرس روندی را که در هر نشست دنبال میکرد، انجام داد. به سمت میکروفوناش خم شد و اعلام کرد: "امروز ما رسیدگی به پرونده شماره 2StE2/93 را آغاز میکنیم."
سایت
یوتیوب
کستباکس
ساندکلاد
نوشتاری
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
آن صبح پنجشنبه، ۲۸ اکتبر ۱۹۹۳، قاضیها از رختکنشان گذشتند و به سوی جایگاه داوری رفتند. همه بپاخاستند. کوبش، سرپرست هیئت دادرسان، در وسط نشست و دستیار و منشیاش در دو سوی او جای گرفتند.
دستگاه دادگستری آلمان نهادی سختگیر بود که از حاشیه و پیرایه میپرهیخت. کسانی را که به دنبال آوازه و افتخار بودند نومید میکرد و تنها فروتنی و سختکوشی را پاداش میداد. دادرسان چون در انتصابشان ملاحظات سیاسی نقشی نداشت، از نفوذهای بیرونی هم کمتر آسیب میدیدند. قاضی بودن حرفهای بود که پس از به پایان بردن رشتهی حقوق برگزیده بودند. ارزیابی آنها از سوی همتایانشان انجام میگرفت و پیشرفتشان در گرو شایستگی آنها بود که برپایهی معیارهای استوار شده از سوی همان همتایان سنجیده میشد. دادرس شدن در گمنامیاش به کشیشی میمانست، و در خشکنهادیاش به نظامیگری.
هیئت منصفه جایی در دادگاهِ قاضی کوبش نداشت. سرنوشت دادرسی به گردهمآیی اتفاقی چند ناخبره گره نخورده بود. بیم آن نیز نبود که تصمیمگیری درباره پرونده به دوش کسانی باشد که توانایی دریافت و ارزیابی دادهها را بهدرستی ندارند. هیچ چیزی نمیتوانست یک گروه کارآشنا را سردرگم کند یا به اشتباه بیندازد. در نتیجه، هیچ مدرکی کنار گذاشته نمیشد. پنج قاضی که آن روز صبح به دادگاه درآمدند برای بازی کردن نقش داور میان دو گروه هماورد نیامده بودند. جایی که دادستان بازرسی بیطرف است، هماوردی میان دو دسته بیجاست. این دادرسان در هفتههای گذشته پرونده را با دقت خوانده بودند و حال برای طرح کردن پرسشهایشان آمده بودند، تا در پایان حکم نهایی را صادر کنند. آنها رسیدگی به پرونده را نه به شیوهی دادرسیهای معمول، بلکه به روانی یک گفتوگو پیش میبردند. به میان حرف هم پریدن و درخواست بازرسیدگی، حتی از سوی متهمان، که در دادرسیهای دیگر ناسزا شمرده میشوند، در دادگاهی که کوبش و گروهش میگرداندند، تا آنجا که میشد روا بود.
هنگامی که همه در جای خود نشستند، سردادرس روندی را که در هر نشست دنبال میکرد، انجام داد. به سمت میکروفوناش خم شد و اعلام کرد: "امروز ما رسیدگی به پرونده شماره 2StE2/93 را آغاز میکنیم."
سایت
یوتیوب
کستباکس
ساندکلاد
نوشتاری
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۴ (کتاب شنیداری)
آن صبح پنجشنبه، ۲۸ اکتبر ۱۹۹۳، قاضیها از رختکنشان گذشتند و به سوی جایگاه داوری رفتند. همه بپاخاستند. کوبش، سرپرست هیئت دادرسان، در وسط نشست و دستیار و منشیاش در دو سوی او جای گرفتند.
دستگاه دادگستری آلمان نهادی سختگیر بود که از حاشیه و پیرایه میپرهیخت. کسانی را که به دنبال آوازه و افتخار بودند نومید میکرد و تنها فروتنی و سختکوشی را پاداش میداد. دادرسان چون در انتصابشان ملاحظات سیاسی نقشی نداشت، از نفوذهای بیرونی هم کمتر آسیب میدیدند. قاضی بودن حرفهای بود که پس از به پایان بردن رشتهی حقوق برگزیده بودند. ارزیابی آنها از سوی همتایانشان انجام میگرفت و پیشرفتشان در گرو شایستگی آنها بود که برپایهی معیارهای استوار شده از سوی همان همتایان سنجیده میشد. دادرس شدن در گمنامیاش به کشیشی میمانست، و در خشکنهادیاش به نظامیگری.
هیئت منصفه جایی در دادگاهِ قاضی کوبش نداشت. سرنوشت دادرسی به گردهمآیی اتفاقی چند ناخبره گره نخورده بود. بیم آن نیز نبود که تصمیمگیری درباره پرونده به دوش کسانی باشد که توانایی دریافت و ارزیابی دادهها را بهدرستی ندارند. هیچ چیزی نمیتوانست یک گروه کارآشنا را سردرگم کند یا به اشتباه بیندازد. در نتیجه، هیچ مدرکی کنار گذاشته نمیشد. پنج قاضی که آن روز صبح به دادگاه درآمدند برای بازی کردن نقش داور میان دو گروه هماورد نیامده بودند. جایی که دادستان بازرسی بیطرف است، هماوردی میان دو دسته بیجاست. این دادرسان در هفتههای گذشته پرونده را با دقت خوانده بودند و حال برای طرح کردن پرسشهایشان آمده بودند، تا در پایان حکم نهایی را صادر کنند. آنها رسیدگی به پرونده را نه به شیوهی دادرسیهای معمول، بلکه به روانی یک گفتوگو پیش میبردند. به میان حرف هم پریدن و درخواست بازرسیدگی، حتی از سوی متهمان، که در دادرسیهای دیگر ناسزا شمرده میشوند، در دادگاهی که کوبش و گروهش میگرداندند، تا آنجا که میشد روا بود.
هنگامی که همه در جای خود نشستند، سردادرس روندی را که در هر نشست دنبال میکرد، انجام داد. به سمت میکروفوناش خم شد و اعلام کرد: "امروز ما رسیدگی به پرونده شماره 2StE2/93 را آغاز میکنیم."
سایت
یوتیوب
کستباکس
ساندکلاد
نوشتاری
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
آن صبح پنجشنبه، ۲۸ اکتبر ۱۹۹۳، قاضیها از رختکنشان گذشتند و به سوی جایگاه داوری رفتند. همه بپاخاستند. کوبش، سرپرست هیئت دادرسان، در وسط نشست و دستیار و منشیاش در دو سوی او جای گرفتند.
دستگاه دادگستری آلمان نهادی سختگیر بود که از حاشیه و پیرایه میپرهیخت. کسانی را که به دنبال آوازه و افتخار بودند نومید میکرد و تنها فروتنی و سختکوشی را پاداش میداد. دادرسان چون در انتصابشان ملاحظات سیاسی نقشی نداشت، از نفوذهای بیرونی هم کمتر آسیب میدیدند. قاضی بودن حرفهای بود که پس از به پایان بردن رشتهی حقوق برگزیده بودند. ارزیابی آنها از سوی همتایانشان انجام میگرفت و پیشرفتشان در گرو شایستگی آنها بود که برپایهی معیارهای استوار شده از سوی همان همتایان سنجیده میشد. دادرس شدن در گمنامیاش به کشیشی میمانست، و در خشکنهادیاش به نظامیگری.
هیئت منصفه جایی در دادگاهِ قاضی کوبش نداشت. سرنوشت دادرسی به گردهمآیی اتفاقی چند ناخبره گره نخورده بود. بیم آن نیز نبود که تصمیمگیری درباره پرونده به دوش کسانی باشد که توانایی دریافت و ارزیابی دادهها را بهدرستی ندارند. هیچ چیزی نمیتوانست یک گروه کارآشنا را سردرگم کند یا به اشتباه بیندازد. در نتیجه، هیچ مدرکی کنار گذاشته نمیشد. پنج قاضی که آن روز صبح به دادگاه درآمدند برای بازی کردن نقش داور میان دو گروه هماورد نیامده بودند. جایی که دادستان بازرسی بیطرف است، هماوردی میان دو دسته بیجاست. این دادرسان در هفتههای گذشته پرونده را با دقت خوانده بودند و حال برای طرح کردن پرسشهایشان آمده بودند، تا در پایان حکم نهایی را صادر کنند. آنها رسیدگی به پرونده را نه به شیوهی دادرسیهای معمول، بلکه به روانی یک گفتوگو پیش میبردند. به میان حرف هم پریدن و درخواست بازرسیدگی، حتی از سوی متهمان، که در دادرسیهای دیگر ناسزا شمرده میشوند، در دادگاهی که کوبش و گروهش میگرداندند، تا آنجا که میشد روا بود.
هنگامی که همه در جای خود نشستند، سردادرس روندی را که در هر نشست دنبال میکرد، انجام داد. به سمت میکروفوناش خم شد و اعلام کرد: "امروز ما رسیدگی به پرونده شماره 2StE2/93 را آغاز میکنیم."
سایت
یوتیوب
کستباکس
ساندکلاد
نوشتاری
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۵ (کتاب شنیداری)
عنوان حقوقی این پرونده هر چه که بود، آن روز پرونده "تبعیدیان برابر رستوراندار" نام داشت. بیشتر آنان که دوستان قدیمی عزیز بودند، به امید روسفیدی عزیز آمده بودند تا بتوانند با خاطرههای نشست و برخاستهاشان با او در میکونوس کنار بیایند. شاید که شایعهی خیانت او بیپایه باشد. این چیزی بود که هنگام رفتن به سوی صندلیهاشان، به هم میگفتند. عزیز از خودشان بود و باور به بیگناهی جمعیشان، آرزوی آنها بود.
عزیز که از کنار حاضران گذشت، آه از نهادشان برخاست. او تنها نیامده بود. وکیلی همراه او بود، نشانهی دیگری بر گناهکاریاش. شهره قلم و کاغذ در دست، نگاه سردی به او انداخت. عزیز تنها به دادرسان مینگریست و از دیگران کناره میجست. رفتار همیشگی خویش را بازیافته بود و همچون پیش با بیخیالی گام برمیداشت. تالار به گونهای نامعمول ساکت بود و تنها صدای گنگ گامهای آدمها بر کفپوش به گوش میخورد. سکوت پیشدرآمدِ ورود به صحنهی یوسف بود. یوسف پرویز را پس از چندین هفته در میان تماشاگران دید، و بر سر بازماندهی چابکی که از تیراندازی جان به در برده بود بانگ زد.
"اوه، ببینید کی اینجاست، رمبو !"
https://tavaana.org/assassins_turquoise15/
در یوتیوب:
https://youtu.be/k6FaPtuHj6U
کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692456
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-015
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
عنوان حقوقی این پرونده هر چه که بود، آن روز پرونده "تبعیدیان برابر رستوراندار" نام داشت. بیشتر آنان که دوستان قدیمی عزیز بودند، به امید روسفیدی عزیز آمده بودند تا بتوانند با خاطرههای نشست و برخاستهاشان با او در میکونوس کنار بیایند. شاید که شایعهی خیانت او بیپایه باشد. این چیزی بود که هنگام رفتن به سوی صندلیهاشان، به هم میگفتند. عزیز از خودشان بود و باور به بیگناهی جمعیشان، آرزوی آنها بود.
عزیز که از کنار حاضران گذشت، آه از نهادشان برخاست. او تنها نیامده بود. وکیلی همراه او بود، نشانهی دیگری بر گناهکاریاش. شهره قلم و کاغذ در دست، نگاه سردی به او انداخت. عزیز تنها به دادرسان مینگریست و از دیگران کناره میجست. رفتار همیشگی خویش را بازیافته بود و همچون پیش با بیخیالی گام برمیداشت. تالار به گونهای نامعمول ساکت بود و تنها صدای گنگ گامهای آدمها بر کفپوش به گوش میخورد. سکوت پیشدرآمدِ ورود به صحنهی یوسف بود. یوسف پرویز را پس از چندین هفته در میان تماشاگران دید، و بر سر بازماندهی چابکی که از تیراندازی جان به در برده بود بانگ زد.
"اوه، ببینید کی اینجاست، رمبو !"
https://tavaana.org/assassins_turquoise15/
در یوتیوب:
https://youtu.be/k6FaPtuHj6U
کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692456
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-015
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۵ (کتاب شنیداری)
عنوان حقوقی این پرونده هر چه که بود، آن روز پرونده "تبعیدیان برابر رستوراندار" نام داشت. بیشتر آنان که دوستان قدیمی عزیز بودند، به امید روسفیدی عزیز آمده بودند تا بتوانند با خاطرههای نشست و برخاستهاشان با او در میکونوس کنار بیایند. شاید که شایعهی خیانت او بیپایه باشد. این چیزی بود که هنگام رفتن به سوی صندلیهاشان، به هم میگفتند. عزیز از خودشان بود و باور به بیگناهی جمعیشان، آرزوی آنها بود.
عزیز که از کنار حاضران گذشت، آه از نهادشان برخاست. او تنها نیامده بود. وکیلی همراه او بود، نشانهی دیگری بر گناهکاریاش. شهره قلم و کاغذ در دست، نگاه سردی به او انداخت. عزیز تنها به دادرسان مینگریست و از دیگران کناره میجست. رفتار همیشگی خویش را بازیافته بود و همچون پیش با بیخیالی گام برمیداشت. تالار به گونهای نامعمول ساکت بود و تنها صدای گنگ گامهای آدمها بر کفپوش به گوش میخورد. سکوت پیشدرآمدِ ورود به صحنهی یوسف بود. یوسف پرویز را پس از چندین هفته در میان تماشاگران دید، و بر سر بازماندهی چابکی که از تیراندازی جان به در برده بود بانگ زد.
"اوه، ببینید کی اینجاست، رمبو !"
https://tavaana.org/assassins_turquoise15/
در یوتیوب:
https://youtu.be/k6FaPtuHj6U
کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692456
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-015
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
عنوان حقوقی این پرونده هر چه که بود، آن روز پرونده "تبعیدیان برابر رستوراندار" نام داشت. بیشتر آنان که دوستان قدیمی عزیز بودند، به امید روسفیدی عزیز آمده بودند تا بتوانند با خاطرههای نشست و برخاستهاشان با او در میکونوس کنار بیایند. شاید که شایعهی خیانت او بیپایه باشد. این چیزی بود که هنگام رفتن به سوی صندلیهاشان، به هم میگفتند. عزیز از خودشان بود و باور به بیگناهی جمعیشان، آرزوی آنها بود.
عزیز که از کنار حاضران گذشت، آه از نهادشان برخاست. او تنها نیامده بود. وکیلی همراه او بود، نشانهی دیگری بر گناهکاریاش. شهره قلم و کاغذ در دست، نگاه سردی به او انداخت. عزیز تنها به دادرسان مینگریست و از دیگران کناره میجست. رفتار همیشگی خویش را بازیافته بود و همچون پیش با بیخیالی گام برمیداشت. تالار به گونهای نامعمول ساکت بود و تنها صدای گنگ گامهای آدمها بر کفپوش به گوش میخورد. سکوت پیشدرآمدِ ورود به صحنهی یوسف بود. یوسف پرویز را پس از چندین هفته در میان تماشاگران دید، و بر سر بازماندهی چابکی که از تیراندازی جان به در برده بود بانگ زد.
"اوه، ببینید کی اینجاست، رمبو !"
https://tavaana.org/assassins_turquoise15/
در یوتیوب:
https://youtu.be/k6FaPtuHj6U
کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692456
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-015
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامههایی از زندان: تفتیش عقاید
حکومت تمامیتخواه و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی همواره از رنگارنگی دینی و یا جریانها و باورهای فکری متفاوت، وحشت داشته است و آن را با فلسفه وجودی خود در تقابل میبیند. به همین دلیل است که در تمام این سالها به طور مداوم شاهد سرکوب جریانهای فکری، نگرشها و اقلیتهای مذهبی و دینی در ایران هستیم که این به معنی نقض آشکار حقوق بشر در ایران است.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان»، با تمرکز بر این موضوع، نامههایی از مریم نقاش زرگران، فرح باغی، فتحی محمد نقشبندی، مسعود کردپور، امید کوکبی، اعضای پیشین یاران، شیرین عبادی و نسرین ستوده را میشنویم.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنها که صرفا و صرفا به دلیل باورها و عقایدشان تحت ستم، تبعیض و شکنجه قرار گرفتند یا جان شیرینشان را از دست دادند.
https://tavaana.org/letters_prison6/
در یوتیوب:
https://youtu.be/BHdgk5o6p9U
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586411459
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/neytq6e6b41e
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
حکومت تمامیتخواه و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی همواره از رنگارنگی دینی و یا جریانها و باورهای فکری متفاوت، وحشت داشته است و آن را با فلسفه وجودی خود در تقابل میبیند. به همین دلیل است که در تمام این سالها به طور مداوم شاهد سرکوب جریانهای فکری، نگرشها و اقلیتهای مذهبی و دینی در ایران هستیم که این به معنی نقض آشکار حقوق بشر در ایران است.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان»، با تمرکز بر این موضوع، نامههایی از مریم نقاش زرگران، فرح باغی، فتحی محمد نقشبندی، مسعود کردپور، امید کوکبی، اعضای پیشین یاران، شیرین عبادی و نسرین ستوده را میشنویم.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنها که صرفا و صرفا به دلیل باورها و عقایدشان تحت ستم، تبعیض و شکنجه قرار گرفتند یا جان شیرینشان را از دست دادند.
https://tavaana.org/letters_prison6/
در یوتیوب:
https://youtu.be/BHdgk5o6p9U
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586411459
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/neytq6e6b41e
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
نامههایی از زندان: تفتیش عقاید
حکومت تمامیتخواه و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی همواره از رنگارنگی دینی و یا جریانها و باورهای فکری متفاوت، وحشت داشته است و آن را با فلسفه وجودی خود در تقابل میبیند. به همین دلیل است که در تمام این سالها به طور مداوم شاهد سرکوب جریانهای فکری، نگرشها و اقلیتهای مذهبی و دینی در ایران هستیم که این به معنی نقض آشکار حقوق بشر در ایران است.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان»، با تمرکز بر این موضوع، نامههایی از مریم نقاش زرگران، فرح باغی، فتحی محمد نقشبندی، مسعود کردپور، امید کوکبی، اعضای پیشین یاران، شیرین عبادی و نسرین ستوده را میشنویم.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنها که صرفا و صرفا به دلیل باورها و عقایدشان تحت ستم، تبعیض و شکنجه قرار گرفتند یا جان شیرینشان را از دست دادند.
https://tavaana.org/letters_prison6/
در یوتیوب:
https://youtu.be/BHdgk5o6p9U
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586411459
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/neytq6e6b41e
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
حکومت تمامیتخواه و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی همواره از رنگارنگی دینی و یا جریانها و باورهای فکری متفاوت، وحشت داشته است و آن را با فلسفه وجودی خود در تقابل میبیند. به همین دلیل است که در تمام این سالها به طور مداوم شاهد سرکوب جریانهای فکری، نگرشها و اقلیتهای مذهبی و دینی در ایران هستیم که این به معنی نقض آشکار حقوق بشر در ایران است.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان»، با تمرکز بر این موضوع، نامههایی از مریم نقاش زرگران، فرح باغی، فتحی محمد نقشبندی، مسعود کردپور، امید کوکبی، اعضای پیشین یاران، شیرین عبادی و نسرین ستوده را میشنویم.
این بخش تقدیم میشود به تمام آنها که صرفا و صرفا به دلیل باورها و عقایدشان تحت ستم، تبعیض و شکنجه قرار گرفتند یا جان شیرینشان را از دست دادند.
https://tavaana.org/letters_prison6/
در یوتیوب:
https://youtu.be/BHdgk5o6p9U
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586411459
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/neytq6e6b41e
#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۶ (کتاب شنیداری)
"تقصیر آن ماهی بود. لحظهای که قورتش دادم چیزی در شکمم پیچ خورد. امان از آن ماهی! دلیل مرگش همین است" پیرزن میگفت و میگریست.
"مادر جان، آنچه خوردهاید، هرچه کردهاید یا نکردهاید، نمیتوانست از اتفاقی که پیش آمده، جلوگیری کند" شهره با اطمینان از شنود تلفنی، واژهی کشتار را در جملهاش به کار نبرد.
"مردم به من میگفتند که یک ماهی زنده را درسته قورت بدهم. میگفتند اگر هنگام حاملگی این کار را بکنم بچهام باهوش میشود. من نوزده سالم بود و هنوز نیامده عاشقش بودم. پدرش رفته بود اجباری. تنها بودم. رفتم کنار حوض حیاط و یک ماهی قرمز را از دمش گرفتم. یک ضرب قورتش دادم. لیز خورد پایین و تا برسد به معدهام هی وول خورد. چه تلواسهای افتاد تو شکمم. وقتی آرام شد، فهمیدم یک چیزی عوض شده. این بلا را من سرش آوردم. اگر آن ماهی را قورت نداده بودم، یک بچهی معمولی میشد و الان هم زنده بود..."
https://tavaana.org/assassins_turquoise16/
در یوتیوب:
https://youtu.be/vEjHbCSMcUk
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692669
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-016
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
"تقصیر آن ماهی بود. لحظهای که قورتش دادم چیزی در شکمم پیچ خورد. امان از آن ماهی! دلیل مرگش همین است" پیرزن میگفت و میگریست.
"مادر جان، آنچه خوردهاید، هرچه کردهاید یا نکردهاید، نمیتوانست از اتفاقی که پیش آمده، جلوگیری کند" شهره با اطمینان از شنود تلفنی، واژهی کشتار را در جملهاش به کار نبرد.
"مردم به من میگفتند که یک ماهی زنده را درسته قورت بدهم. میگفتند اگر هنگام حاملگی این کار را بکنم بچهام باهوش میشود. من نوزده سالم بود و هنوز نیامده عاشقش بودم. پدرش رفته بود اجباری. تنها بودم. رفتم کنار حوض حیاط و یک ماهی قرمز را از دمش گرفتم. یک ضرب قورتش دادم. لیز خورد پایین و تا برسد به معدهام هی وول خورد. چه تلواسهای افتاد تو شکمم. وقتی آرام شد، فهمیدم یک چیزی عوض شده. این بلا را من سرش آوردم. اگر آن ماهی را قورت نداده بودم، یک بچهی معمولی میشد و الان هم زنده بود..."
https://tavaana.org/assassins_turquoise16/
در یوتیوب:
https://youtu.be/vEjHbCSMcUk
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692669
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-016
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۶ (کتاب شنیداری)
"تقصیر آن ماهی بود. لحظهای که قورتش دادم چیزی در شکمم پیچ خورد. امان از آن ماهی! دلیل مرگش همین است" پیرزن میگفت و میگریست.
"مادر جان، آنچه خوردهاید، هرچه کردهاید یا نکردهاید، نمیتوانست از اتفاقی که پیش آمده، جلوگیری کند" شهره با اطمینان از شنود تلفنی، واژهی کشتار را در جملهاش به کار نبرد.
"مردم به من میگفتند که یک ماهی زنده را درسته قورت بدهم. میگفتند اگر هنگام حاملگی این کار را بکنم بچهام باهوش میشود. من نوزده سالم بود و هنوز نیامده عاشقش بودم. پدرش رفته بود اجباری. تنها بودم. رفتم کنار حوض حیاط و یک ماهی قرمز را از دمش گرفتم. یک ضرب قورتش دادم. لیز خورد پایین و تا برسد به معدهام هی وول خورد. چه تلواسهای افتاد تو شکمم. وقتی آرام شد، فهمیدم یک چیزی عوض شده. این بلا را من سرش آوردم. اگر آن ماهی را قورت نداده بودم، یک بچهی معمولی میشد و الان هم زنده بود..."
https://tavaana.org/assassins_turquoise16/
در یوتیوب:
https://youtu.be/vEjHbCSMcUk
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692669
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-016
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
"تقصیر آن ماهی بود. لحظهای که قورتش دادم چیزی در شکمم پیچ خورد. امان از آن ماهی! دلیل مرگش همین است" پیرزن میگفت و میگریست.
"مادر جان، آنچه خوردهاید، هرچه کردهاید یا نکردهاید، نمیتوانست از اتفاقی که پیش آمده، جلوگیری کند" شهره با اطمینان از شنود تلفنی، واژهی کشتار را در جملهاش به کار نبرد.
"مردم به من میگفتند که یک ماهی زنده را درسته قورت بدهم. میگفتند اگر هنگام حاملگی این کار را بکنم بچهام باهوش میشود. من نوزده سالم بود و هنوز نیامده عاشقش بودم. پدرش رفته بود اجباری. تنها بودم. رفتم کنار حوض حیاط و یک ماهی قرمز را از دمش گرفتم. یک ضرب قورتش دادم. لیز خورد پایین و تا برسد به معدهام هی وول خورد. چه تلواسهای افتاد تو شکمم. وقتی آرام شد، فهمیدم یک چیزی عوض شده. این بلا را من سرش آوردم. اگر آن ماهی را قورت نداده بودم، یک بچهی معمولی میشد و الان هم زنده بود..."
https://tavaana.org/assassins_turquoise16/
در یوتیوب:
https://youtu.be/vEjHbCSMcUk
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692669
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-016
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
جنایت مؤمنانه، اثر نیره انصاری
بخش سوم
کشتار و اعدام دستهجمعی شهروندان مخالف جمهوری اسلامی، نمونهای آشکار از موارد نقض حقوق بشر است. اقدامی که حاصل سرکوب، محاکمه و مجازاتهای خطرناک و بیرحمانهای است که حکومت بر آنان اعمال کرد. سالها بعد، تلاشهای فراوان فعالان حقوق بشر منجر به محاکمه یکی از عوامل این جنایت در دادگاهی در سوئد شد؛ «حمید نوری (عباسی)»، متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه بوده است. . این هیئت به استناد فتوای «روحالله خمینی» در فروردین ۱۳۶۷ مبنی بر اعدام زندانیانی سیاسی که بر سر موضع خود باقی بودهاند، اقدام به کشتار وحشیانه هزاران زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کرد. با این حال دادگاه حمید نوری، برخلاف دادگاههای چنددقیقهای جمهوری اسلامی با رعایت تمام موازین دادرسی عادلانه برگزار شد.
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به این تجربه تاریخی است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در سه بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
پیش از این بخشهای اول و دوم منتشر شدهاند.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
بخش اول:
https://t.me/Tavaana/2057
بخش دوم:
https://t.me/Tavaana/2074
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #خاوران #دهه_شصت #اعدام #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
بخش سوم
کشتار و اعدام دستهجمعی شهروندان مخالف جمهوری اسلامی، نمونهای آشکار از موارد نقض حقوق بشر است. اقدامی که حاصل سرکوب، محاکمه و مجازاتهای خطرناک و بیرحمانهای است که حکومت بر آنان اعمال کرد. سالها بعد، تلاشهای فراوان فعالان حقوق بشر منجر به محاکمه یکی از عوامل این جنایت در دادگاهی در سوئد شد؛ «حمید نوری (عباسی)»، متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه بوده است. . این هیئت به استناد فتوای «روحالله خمینی» در فروردین ۱۳۶۷ مبنی بر اعدام زندانیانی سیاسی که بر سر موضع خود باقی بودهاند، اقدام به کشتار وحشیانه هزاران زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کرد. با این حال دادگاه حمید نوری، برخلاف دادگاههای چنددقیقهای جمهوری اسلامی با رعایت تمام موازین دادرسی عادلانه برگزار شد.
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به این تجربه تاریخی است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در سه بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
پیش از این بخشهای اول و دوم منتشر شدهاند.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
بخش اول:
https://t.me/Tavaana/2057
بخش دوم:
https://t.me/Tavaana/2074
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #خاوران #دهه_شصت #اعدام #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Trial of Hamid Nouri-3.pdf
3.6 MB
جنایت مؤمنانه، اثر نیره انصاری
بخش سوم
کشتار و اعدام دستهجمعی شهروندان مخالف جمهوری اسلامی، نمونهای آشکار از موارد نقض حقوق بشر است. اقدامی که حاصل سرکوب، محاکمه و مجازاتهای خطرناک و بیرحمانهای است که حکومت بر آنان اعمال کرد. سالها بعد، تلاشهای فراوان فعالان حقوق بشر منجر به محاکمه یکی از عوامل این جنایت در دادگاهی در سوئد شد؛ «حمید نوری (عباسی)»، متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه بوده است. . این هیئت به استناد فتوای «روحالله خمینی» در فروردین ۱۳۶۷ مبنی بر اعدام زندانیانی سیاسی که بر سر موضع خود باقی بودهاند، اقدام به کشتار وحشیانه هزاران زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کرد. با این حال دادگاه حمید نوری، برخلاف دادگاههای چنددقیقهای جمهوری اسلامی با رعایت تمام موازین دادرسی عادلانه برگزار شد.
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به این تجربه تاریخی است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در سه بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
پیش از این بخشهای اول و دوم منتشر شدهاند.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
بخش اول:
https://t.me/Tavaana/2057
بخش دوم:
https://t.me/Tavaana/2074
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #خاوران #دهه_شصت #اعدام #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
بخش سوم
کشتار و اعدام دستهجمعی شهروندان مخالف جمهوری اسلامی، نمونهای آشکار از موارد نقض حقوق بشر است. اقدامی که حاصل سرکوب، محاکمه و مجازاتهای خطرناک و بیرحمانهای است که حکومت بر آنان اعمال کرد. سالها بعد، تلاشهای فراوان فعالان حقوق بشر منجر به محاکمه یکی از عوامل این جنایت در دادگاهی در سوئد شد؛ «حمید نوری (عباسی)»، متهم به مشارکت و معاونت در قتل عمد، شکنجه و جرایم جنگی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۱ که این مشارکت و معاونت او در همکاری با اعضای موسوم به «هیئت مرگ» (متشکل از «ابراهیم رئیسی ، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، محمد مقیسه بوده است. . این هیئت به استناد فتوای «روحالله خمینی» در فروردین ۱۳۶۷ مبنی بر اعدام زندانیانی سیاسی که بر سر موضع خود باقی بودهاند، اقدام به کشتار وحشیانه هزاران زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی کرد. با این حال دادگاه حمید نوری، برخلاف دادگاههای چنددقیقهای جمهوری اسلامی با رعایت تمام موازین دادرسی عادلانه برگزار شد.
کتاب پیش رو، نگاهی عمیق به این تجربه تاریخی است. نیره انصاری – حقوقدان، متخصص حقوق بینالملل، نویسنده و فعال حقوق بشر – تلاش کرده است علاوه بر پرداختن به اطلاعات تاریخی-حقوقی درباره محاکمات بینالمللی، جرایم قابل تعقیب، صلاحیت دادگاه، اصول عمومی حقوق کیفری، به پرونده حمید نوری و دادگاه تاریخی او پرداخته است.
این کتاب که در سه بخش منتشر میشود. را به رایگان دانلود کنید و بخوانید.
پیش از این بخشهای اول و دوم منتشر شدهاند.
https://tavaana.org/hamid_nouri_trial/
بخش اول:
https://t.me/Tavaana/2057
بخش دوم:
https://t.me/Tavaana/2074
#حمید_نوری #کشتار۶۷ #خاوران #دهه_شصت #اعدام #کتاب_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech