بیانیه رضا محمدحسینی از زندان قزلحصار: حمایت از اعتصاب واحد دو و هشدار نسبت به احتمال سرکوب خونین
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در بیانیهای ضمن حمایت از اعتصاب زندانیان واحد ۲ قزلحصار در اعتراض به مجازات اعدام، نسبت به احتمال سرکوب خونین زندانیان هشدار داد.
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
در این روزها، در واحد دو قزلحصار، صدها زندانی محکوم به اعدام با لبهای دوخته و بدنهای بیرمق ایستادهاند.
اعتصابشان فریادی است علیه مرگ، علیه بیعدالتی، علیه حکومتی که به جای نان و کار، طناب و چوبه دار میدهد.
من، به عنوان یکی از زندانیان سیاسی این زندان، با تمام توان از این حرکت انسانی حمایت میکنم.
زندانیان مواد مخدر، همانهایی که این حکومت نامشان را در فهرست مرگ میگذارد، قربانیان فقر و فساد همین سیستماند. آنها هم یکی مثل ما هستند، یکی مثل همه، جانهایی که حق حیات با کرامت و با عزت دارند، آنها محصول سیاستهایی هستند که زندگی را از مردم گرفته است.
اعتراض آنان، اعتراض به کل نظام مرگ است؛ نظامی که به جای درمان ریشههای فقر و فساد، طناب را راهحل میپندارد. اما امروز، صدای این زندانیان از دیوارهای قزلحصار فراتر رفته و به وجدان همه ما رسیده است.
ملت شریف ایران،
اجازه ندهید چهارم مرداد خونین دیگری در این زندان و زندانهای دیگر تکرار شود. آن روز که گارد ویژه به بند زندانیان سیاسی یورش برد و دو انسان را به سوی چوبه دار بردند.
با توجه به حضور نیروهای گارد و نوپو و سابقه سرکوب خونین زندانیان، این بیم وجود دارد که زندانیان معترض واحد ۲ قزلحصار به سختی سرکوب شوند. نگذاریم این اتفاق بیفتد.
اجازه ندهید دوباره خون بیگناهی ریخته شود و بعد، نامش را «حکم» بگذارند.
«نه به اعدام» یعنی هیچ قدرتی حق ندارد جان انسان را بگیرد.
نه به اعدام، یعنی آری به زندگی، به عدالت، به آیندهای که در آن مرگ، پاسخ هیچ مسئلهای نیست.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار – ۲۵ مهر ۱۴۰۴
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در بیانیهای ضمن حمایت از اعتصاب زندانیان واحد ۲ قزلحصار در اعتراض به مجازات اعدام، نسبت به احتمال سرکوب خونین زندانیان هشدار داد.
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
در این روزها، در واحد دو قزلحصار، صدها زندانی محکوم به اعدام با لبهای دوخته و بدنهای بیرمق ایستادهاند.
اعتصابشان فریادی است علیه مرگ، علیه بیعدالتی، علیه حکومتی که به جای نان و کار، طناب و چوبه دار میدهد.
من، به عنوان یکی از زندانیان سیاسی این زندان، با تمام توان از این حرکت انسانی حمایت میکنم.
زندانیان مواد مخدر، همانهایی که این حکومت نامشان را در فهرست مرگ میگذارد، قربانیان فقر و فساد همین سیستماند. آنها هم یکی مثل ما هستند، یکی مثل همه، جانهایی که حق حیات با کرامت و با عزت دارند، آنها محصول سیاستهایی هستند که زندگی را از مردم گرفته است.
اعتراض آنان، اعتراض به کل نظام مرگ است؛ نظامی که به جای درمان ریشههای فقر و فساد، طناب را راهحل میپندارد. اما امروز، صدای این زندانیان از دیوارهای قزلحصار فراتر رفته و به وجدان همه ما رسیده است.
ملت شریف ایران،
اجازه ندهید چهارم مرداد خونین دیگری در این زندان و زندانهای دیگر تکرار شود. آن روز که گارد ویژه به بند زندانیان سیاسی یورش برد و دو انسان را به سوی چوبه دار بردند.
با توجه به حضور نیروهای گارد و نوپو و سابقه سرکوب خونین زندانیان، این بیم وجود دارد که زندانیان معترض واحد ۲ قزلحصار به سختی سرکوب شوند. نگذاریم این اتفاق بیفتد.
اجازه ندهید دوباره خون بیگناهی ریخته شود و بعد، نامش را «حکم» بگذارند.
«نه به اعدام» یعنی هیچ قدرتی حق ندارد جان انسان را بگیرد.
نه به اعدام، یعنی آری به زندگی، به عدالت، به آیندهای که در آن مرگ، پاسخ هیچ مسئلهای نیست.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار – ۲۵ مهر ۱۴۰۴
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔20❤5👍3🕊1
حمایت از زندانیان اعتصابیِ زندانِ قزلحصار
تلاش برای استیفای حقوق هر ایرانی
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی قزلحصار
مهر ماه امسال تا کنون با حدود ۲۰۰ اعدام، خونینترین ماه برای محکومان به اعدام بوده است. بیجهت نیست که زندانیان واحد ۲ قزلحصار در برابر این موج اعدامها دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند؛ چرا که روزانه گروهگروه دوستانشان را به مسلخ برده و به چوبهدار میسپارند، و در چنین فضایی هر روز نوبت خود را بیهیچ سخنی انتظار میکشیدند؛ اکنون، بدین انتظار مرگ اعتراض کردند و جهانی را به همراهی خود فرا میخوانند.
حکومت از قضا بیشترین اعدامها را درست در روز جهانی «نه به اعدام» مرتکب شد؛ این امر نشان میدهد که کمترین ارزشی هم برای میثاقهای بینالمللی قائل نبوده و هیچ نگرانی نسبت به واکنشهای مجامع جهانی ندارد. این مهم برای ما زندانیان اهمیت ویژهای دارد، چرا که میدانیم جز چشمانتظاری، امید و یاری از سایر زندانیان و هموطنانمان اتکا دیگری نداریم.
این اعدامها و سرکوبها پس از شکستهای پیدرپی حکومت و از دستدادن «عمق استراتژیک» در منطقه که پیشتر میگفتند در صورت از دستدادن آن باید در شهرها و خیابانهای ایران بجنگیم، اکنون این صفآرایی را به داخل زندانها کشانده و به قتلعام زندانیان پرداخته و اینگونه با سرکوب و اعدام در زندانها خط بسته تا به خیابانها کشیده نشود، لذا وقتی راهکار و پاسخی برای اعتراضات بهحق مردم ندارند، تنها راه را در قربانیکردن زندانیان بیگناه میبینند تا آنها را مایهی وحشت و عبرت عامه کنند و به این وسیله مانع هر اعتراض و شورشی در خیابانها شوند.
مردم ایران نیز خوب میدانند که این اعدامها تنها محکومان و زندانیان را هدف نگرفته بلکه کل جامعه ایران را نشانه رفته است؛ بهگونهای که هموطنان در اقشار مختلف — معلم و کارگر، پرستار و بازنشسته — در اعتراضات صنفی خود نیز با شعارها و پلاکاردهای «نه به اعدام» آشکارا اعلام میکنند: «ما را با اعدام زندانیان در برابر چشمانمان نترسانید». این آمار وحشیانهی اعدام بهروشنی نشان میدهد که اعدامها بیانگر ناتوانی حکومت در پاسخ به مطالبات مردم است و همزمان اهرمی برای جلوگیری از گسترش اعتراضات صنفی و دیگر اعتراضات و تبدیلشدن آنها به قیامهای سراسری. بنابراین مخالفت با اعدام باید در صدر خواستههای مردم قرار گیرد.
ما جمعی از زندانیان سیاسیِ زندانِ قزلحصار، ضمن حمایت و ستایش شجاعت زندانیان اعتصابی قزلحصار و خانوادههای ایشان، چشمامید به مردم و خانوادهها دوختهایم که با هر وسیله ممکن پژواک تظلمخواهی آنها باشند.
#بیانیه #از_قزلحصار_بگو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تلاش برای استیفای حقوق هر ایرانی
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی قزلحصار
مهر ماه امسال تا کنون با حدود ۲۰۰ اعدام، خونینترین ماه برای محکومان به اعدام بوده است. بیجهت نیست که زندانیان واحد ۲ قزلحصار در برابر این موج اعدامها دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند؛ چرا که روزانه گروهگروه دوستانشان را به مسلخ برده و به چوبهدار میسپارند، و در چنین فضایی هر روز نوبت خود را بیهیچ سخنی انتظار میکشیدند؛ اکنون، بدین انتظار مرگ اعتراض کردند و جهانی را به همراهی خود فرا میخوانند.
حکومت از قضا بیشترین اعدامها را درست در روز جهانی «نه به اعدام» مرتکب شد؛ این امر نشان میدهد که کمترین ارزشی هم برای میثاقهای بینالمللی قائل نبوده و هیچ نگرانی نسبت به واکنشهای مجامع جهانی ندارد. این مهم برای ما زندانیان اهمیت ویژهای دارد، چرا که میدانیم جز چشمانتظاری، امید و یاری از سایر زندانیان و هموطنانمان اتکا دیگری نداریم.
این اعدامها و سرکوبها پس از شکستهای پیدرپی حکومت و از دستدادن «عمق استراتژیک» در منطقه که پیشتر میگفتند در صورت از دستدادن آن باید در شهرها و خیابانهای ایران بجنگیم، اکنون این صفآرایی را به داخل زندانها کشانده و به قتلعام زندانیان پرداخته و اینگونه با سرکوب و اعدام در زندانها خط بسته تا به خیابانها کشیده نشود، لذا وقتی راهکار و پاسخی برای اعتراضات بهحق مردم ندارند، تنها راه را در قربانیکردن زندانیان بیگناه میبینند تا آنها را مایهی وحشت و عبرت عامه کنند و به این وسیله مانع هر اعتراض و شورشی در خیابانها شوند.
مردم ایران نیز خوب میدانند که این اعدامها تنها محکومان و زندانیان را هدف نگرفته بلکه کل جامعه ایران را نشانه رفته است؛ بهگونهای که هموطنان در اقشار مختلف — معلم و کارگر، پرستار و بازنشسته — در اعتراضات صنفی خود نیز با شعارها و پلاکاردهای «نه به اعدام» آشکارا اعلام میکنند: «ما را با اعدام زندانیان در برابر چشمانمان نترسانید». این آمار وحشیانهی اعدام بهروشنی نشان میدهد که اعدامها بیانگر ناتوانی حکومت در پاسخ به مطالبات مردم است و همزمان اهرمی برای جلوگیری از گسترش اعتراضات صنفی و دیگر اعتراضات و تبدیلشدن آنها به قیامهای سراسری. بنابراین مخالفت با اعدام باید در صدر خواستههای مردم قرار گیرد.
ما جمعی از زندانیان سیاسیِ زندانِ قزلحصار، ضمن حمایت و ستایش شجاعت زندانیان اعتصابی قزلحصار و خانوادههای ایشان، چشمامید به مردم و خانوادهها دوختهایم که با هر وسیله ممکن پژواک تظلمخواهی آنها باشند.
#بیانیه #از_قزلحصار_بگو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤25🕊6
«نه به اعدام» چرا مجرمانهترین شعار و نفسِ جنایت است؟
در حمایت از زندانیان اعتصابی بند ۲ قزلحصار
✍️سعید ماسوری
سعید ماسوری، زندانی سیاسی در زندان قزلحصار، در یادداشتی با عنوان «چرا مجرمانهترین شعار و نفسِ جنایت است؟» از داخل زندان، به ممنوعیت شعار «نه به اعدام» پرداخته و آن را نشانهای از ترسِ حکومت از فریادِ حقِ حیات دانسته است. او مینویسد که در نظام استبدادی، مخالفت با اعدام نه فقط یک اعتراض انسانی، بلکه تهدیدی برای تمامی سازوکار سرکوب است؛ چراکه «نه به اعدام» بهمعنای آغازِ گفتنِ «نه»های بزرگتر به تبعیض، فقر، بیعدالتی و دیکتاتوری است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
ممنوعیت و مجرمانه بودن شعار «نه به اعدام» بدینخاطر است که این شعار، روی دیگرِ آن حقِ حیات است!!
ولی از نگاه حکومت استبدادی، از کجا معلوم که کسی که امروز به اعدام «نه» میگوید و آن را فریاد میزند، با بهدست آوردن آن، «نه به تبعیض»، «نه به بیعدالتی»، «نه به گرانی و فقر»، «نه به فساد و رانتخواری» و «نه به دیکتاتوری» را هم سر ندهد؟؟
حکومت با این شعار که «چون صد آید، نود هم پیش ماست» بر این باور است که اگر اجازهی مبارزه حتی برای «حقِ حیات» را به کسی ندهد، هیچ حقِ دیگری بهطور جدی قابلِ مطالبه نیست و میتواند نادیده گرفته و سرکوب کند.
در زندانهای این حکومتِ اعدامی، وقتی احکام اعدام صادر میگردد و مردمان گروهگروه در صف و نوبت اعدام قرار میگیرند، جلو و عقب انداختن تاریخ اجرای حکم فقط و فقط به دلخواه و میلِ حکومت و قوهی قضائیهی آن است و با همین حربه، زندانیان و خانوادههای آنان را تهدید میکنند تا دست از پا خطا نکنند. بدینصورت، فرصتِ هر روز زندهماندن و زندگیِ یک زندانی را دستمایهی «اقتدار» خود قرار داده، نمرودگونه و فرعونوار لافِ «أناالحق» میزنند؛ چرا که میتوانند چند روز زندهبودن را به کسی بدهند و از کسی سلب کنند!!!
اینکه روزانه گروهگروه زندانیان را به پای چوبههای دار میبرند، برخی را میکشند و برخی را برمیگردانند (به اسم مهلتدادن)، دقیقاً همان «توهمِ خداییداشتن» است و لابد مردمان را هم بردگان و قربانیانی میدانند که حیات و زندگیشان در دستانِ آنهاست!
هموطنانِ شریفِ ایران!!
حال شما قضاوت کنید!
آیا فریاد «نه به اعدام» از سوی زندانیانی که همه در صفِ اعدام هستند، و کمترین اعتراض و اعتصاب، مصداقِ تخلف در زندان بوده و نتیجهاش تسریعِ «اعدام» و بهدارکشیدهشدن خواهد بود، آیا چیزی غیر از جسارت و قهرمانی است؟؟؟
اینان «زندگی» و «زیستنِ شرافتمندانه» را چنان عاشقاند که حاضرند برای آن بمیرند — تا شاید این حقِ زندگی را، اگر نه برای خودشان، حداقل برای «دیگرانی» بعد از خود، تبدیل به حقِ مسلم و در دسترس کنند و کسی نتواند از آنها بگیرد.
ولی از سوی دیگر، این پاسدارانِ شقاوت و سنگدلی به اعدامهای دستجمعی و گروهگروه روی آوردهاند تا هم این قهرمانانِ سرشار از زندگی را بکشند، و هم با ایجادِ ترسِ ناشی از این کشتار و اعدامها، شهامتِ مطالبهی هر حقِ دیگری را هم در دلِ هر کسِ دیگر پیشاپیش بمیرانند.
فلذا بر ما و بر هر ایرانیِ منصف و شرافتمندی است که، حتی برای امکانِ مطالبهی هر حقی (حتی برای خودمان)، با همهی توان و هر وسیلهای که در اختیار داریم، به جنبشِ «نه به اعدام» پیوسته و از زندانیانِ محکوم به اعدامی که با شعارِ نه به اعدام، طنابهای داری را که دیر یا زود بر گردنِ تکتکِ ما خواهد بود ولی آنها بر گردنِ خود محکم کردهاند، حمایت کنیم!
و خوشا به حال مردمانی که بهاصطلاح «مجرمان و گناهکارانشان» هم از این تبارند.
«نه به اعدام»
درود بر حامیانِ نه به اعدام
زندهباد آزادی
سعید ماسوری – زندانِ قزلحصار
مهرماه ۱۴۰۴
سعید ماسوری، از قدیمیترین زندانیان سیاسی است که در حالگذراندن بیست و پنجمین سال حبس خود است. او در طی این دوران، شاهد اعدامهای بسیاری بوده است. آقای ماسوری از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام است.
#سعید_ماسوری #نه_به_اعدام #بیانیه #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حمایت از زندانیان اعتصابی بند ۲ قزلحصار
✍️سعید ماسوری
سعید ماسوری، زندانی سیاسی در زندان قزلحصار، در یادداشتی با عنوان «چرا مجرمانهترین شعار و نفسِ جنایت است؟» از داخل زندان، به ممنوعیت شعار «نه به اعدام» پرداخته و آن را نشانهای از ترسِ حکومت از فریادِ حقِ حیات دانسته است. او مینویسد که در نظام استبدادی، مخالفت با اعدام نه فقط یک اعتراض انسانی، بلکه تهدیدی برای تمامی سازوکار سرکوب است؛ چراکه «نه به اعدام» بهمعنای آغازِ گفتنِ «نه»های بزرگتر به تبعیض، فقر، بیعدالتی و دیکتاتوری است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
ممنوعیت و مجرمانه بودن شعار «نه به اعدام» بدینخاطر است که این شعار، روی دیگرِ آن حقِ حیات است!!
ولی از نگاه حکومت استبدادی، از کجا معلوم که کسی که امروز به اعدام «نه» میگوید و آن را فریاد میزند، با بهدست آوردن آن، «نه به تبعیض»، «نه به بیعدالتی»، «نه به گرانی و فقر»، «نه به فساد و رانتخواری» و «نه به دیکتاتوری» را هم سر ندهد؟؟
حکومت با این شعار که «چون صد آید، نود هم پیش ماست» بر این باور است که اگر اجازهی مبارزه حتی برای «حقِ حیات» را به کسی ندهد، هیچ حقِ دیگری بهطور جدی قابلِ مطالبه نیست و میتواند نادیده گرفته و سرکوب کند.
در زندانهای این حکومتِ اعدامی، وقتی احکام اعدام صادر میگردد و مردمان گروهگروه در صف و نوبت اعدام قرار میگیرند، جلو و عقب انداختن تاریخ اجرای حکم فقط و فقط به دلخواه و میلِ حکومت و قوهی قضائیهی آن است و با همین حربه، زندانیان و خانوادههای آنان را تهدید میکنند تا دست از پا خطا نکنند. بدینصورت، فرصتِ هر روز زندهماندن و زندگیِ یک زندانی را دستمایهی «اقتدار» خود قرار داده، نمرودگونه و فرعونوار لافِ «أناالحق» میزنند؛ چرا که میتوانند چند روز زندهبودن را به کسی بدهند و از کسی سلب کنند!!!
اینکه روزانه گروهگروه زندانیان را به پای چوبههای دار میبرند، برخی را میکشند و برخی را برمیگردانند (به اسم مهلتدادن)، دقیقاً همان «توهمِ خداییداشتن» است و لابد مردمان را هم بردگان و قربانیانی میدانند که حیات و زندگیشان در دستانِ آنهاست!
هموطنانِ شریفِ ایران!!
حال شما قضاوت کنید!
آیا فریاد «نه به اعدام» از سوی زندانیانی که همه در صفِ اعدام هستند، و کمترین اعتراض و اعتصاب، مصداقِ تخلف در زندان بوده و نتیجهاش تسریعِ «اعدام» و بهدارکشیدهشدن خواهد بود، آیا چیزی غیر از جسارت و قهرمانی است؟؟؟
اینان «زندگی» و «زیستنِ شرافتمندانه» را چنان عاشقاند که حاضرند برای آن بمیرند — تا شاید این حقِ زندگی را، اگر نه برای خودشان، حداقل برای «دیگرانی» بعد از خود، تبدیل به حقِ مسلم و در دسترس کنند و کسی نتواند از آنها بگیرد.
ولی از سوی دیگر، این پاسدارانِ شقاوت و سنگدلی به اعدامهای دستجمعی و گروهگروه روی آوردهاند تا هم این قهرمانانِ سرشار از زندگی را بکشند، و هم با ایجادِ ترسِ ناشی از این کشتار و اعدامها، شهامتِ مطالبهی هر حقِ دیگری را هم در دلِ هر کسِ دیگر پیشاپیش بمیرانند.
فلذا بر ما و بر هر ایرانیِ منصف و شرافتمندی است که، حتی برای امکانِ مطالبهی هر حقی (حتی برای خودمان)، با همهی توان و هر وسیلهای که در اختیار داریم، به جنبشِ «نه به اعدام» پیوسته و از زندانیانِ محکوم به اعدامی که با شعارِ نه به اعدام، طنابهای داری را که دیر یا زود بر گردنِ تکتکِ ما خواهد بود ولی آنها بر گردنِ خود محکم کردهاند، حمایت کنیم!
و خوشا به حال مردمانی که بهاصطلاح «مجرمان و گناهکارانشان» هم از این تبارند.
«نه به اعدام»
درود بر حامیانِ نه به اعدام
زندهباد آزادی
سعید ماسوری – زندانِ قزلحصار
مهرماه ۱۴۰۴
سعید ماسوری، از قدیمیترین زندانیان سیاسی است که در حالگذراندن بیست و پنجمین سال حبس خود است. او در طی این دوران، شاهد اعدامهای بسیاری بوده است. آقای ماسوری از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام است.
#سعید_ماسوری #نه_به_اعدام #بیانیه #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊18❤7💯2
حمایت بیش از ۸۰۰ چهره هنری، فرهنگی، سیاسی از خواست زندانیان اعتصابی قزلحصار و در اعتراض به گسترش اعدام در ایران
«اعدام پایان عدالت است
در روزهایی که جامعه ایران درگیر عمیقترین بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، جمهوری اسلامی بهجای پاسخگویی به ریشههای این بحرانها، سیاست اعدام را با شدتی بیسابقه به ابزار کنترل و سرکوب بدل کرده است.
موج گستردهی اجرای احکام مرگ، بهویژه در زندان قزلحصار، نشانهی فروپاشی اخلاقی و حقوقی نظام قضایی و بیاعتنایی آشکار به کرامت انسانی است.
بیش از یک سال است که کارزار مدنی و شجاعانهی «سهشنبههای نه به اعدام» از درون قزلحصار آغاز شده؛ حرکتی خودجوش از زندانیان سیاسی که هر هفته با اعتصاب غذا علیه فرهنگ مرگ اعتراض میکنند. در واکنش به موج تازهی اعدامها، گروهی از زندانیان بند دو قزلحصار (زندانیان غیرسیاسی) با دوختن لبهای خود و اعتصاب غذا، صدای اعتراضشان را به جامعه ایران و جهان رساندند. گزارشها از وخامت حال تعدادی از آنان و انتقال به بهداری زندان حکایت داشت.
اکنون آنها در ازای وعده مقامات قضائی در خصوص تعلیق شش ماهه اجرای حکم اعدام، اعتصاب غذایشان را به صورت موقت و مشروط متوقف کردهاند.
ما اعلام میکنیم: مسئولیت کامل جان، سلامت و امنیت این زندانیان بر عهده جمهوری اسلامی ایران است.
سیاست اعدام نه اجرای عدالت، که تداوم خشونت سازمانیافته و اعترافی به ناتوانی در اصلاح اجتماعی است. در جامعهای گرفتار فقر، تبعیض و فساد، گسترش احکام مرگ نشانهی اقتدار نیست، بلکه اعتراف به شکست قانون و اخلاق است.
اعدام در ذات خود نفی کرامت انسانی و انکار حق حیات است. هیچ نظامی، حتی با استناد به دین یا قانون، حق ندارد جان انسانها را به ابزار سیاست و کنترل اجتماعی بدل کند. در حالی که بسیاری از کشورهای جهان با تکیه بر حقوق بشر اعدام را لغو کردهاند، تداوم آن در ایران نشانهی انزوا و درماندگی نظامی است که از گفتوگو با جامعه خود عاجز مانده است.
ما از مردم ایران، اندیشمندان، وکلا، هنرمندان و کنشگران مدنی در داخل و خارج کشور میخواهیم در برابر این روند ضدانسانی سکوت نکنند. اکنون وظیفه اخلاقی و مدنی ماست که با هر ابزار مسالمتآمیز برای توقف و لغو مجازات اعدام در ایران بکوشیم.
همچنین از تمام نهادهای بین المللی حقوق بشری، آزادیخواهان و عدالت طلبان جهان میخواهیم در برابر گسترش اعدامها در ایران واکنشی قاطع نشان دهند.
جمهوری اسلامی باید بداند که ادامهی این خشونت دولتی نه مشروعیتی میآفریند و نه امنیتی پایدار؛ بلکه نفرت، خشم و گسست اجتماعی را ژرفتر میکند و اعتماد عمومی را نابود میسازد.
ما، به نام وجدان انسانی، اعلام میکنیم:
اعدام با عدالت مناسبتی ندارد. اعدام پایان عدالت است. نه به اعدام.
زندگی را پاس بداریم؛ صدای زندانیان قزلحصار باشیم.»
ابوالفضل قدیانی، ترانه علیدوستی، نرگس محمدی، آسیه امینی، آتنا دائمی، آرش صادقی، مهدی محمودیان، کیوان صمیمی، جعفر پناهی، اسفندیار منفردزاده، خشایار سفیدی، پرستو فروهر، هانا کامکار، شهریار آهی، علی افشاری، مصطفی تاجزاده، سعید مدنی، ویدا ربانی، عبدالله مومنی و عالیه مطلبزاده از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
ـ لازم به ذکر است، اعتصاب زندانیان با وعده شفاهی توقف شش ماهه اعدامها موقتا به پایان رسیده است، زندانیان در تماس با ما گفتهاند که به وعده مقامات جمهوری اسلامی اعتماد چندانی ندارند و در صورت از سر گیری اعدامها، آنها دوباره به اعتراض خود ادامه خواهند داد.
#نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اعدام پایان عدالت است
در روزهایی که جامعه ایران درگیر عمیقترین بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، جمهوری اسلامی بهجای پاسخگویی به ریشههای این بحرانها، سیاست اعدام را با شدتی بیسابقه به ابزار کنترل و سرکوب بدل کرده است.
موج گستردهی اجرای احکام مرگ، بهویژه در زندان قزلحصار، نشانهی فروپاشی اخلاقی و حقوقی نظام قضایی و بیاعتنایی آشکار به کرامت انسانی است.
بیش از یک سال است که کارزار مدنی و شجاعانهی «سهشنبههای نه به اعدام» از درون قزلحصار آغاز شده؛ حرکتی خودجوش از زندانیان سیاسی که هر هفته با اعتصاب غذا علیه فرهنگ مرگ اعتراض میکنند. در واکنش به موج تازهی اعدامها، گروهی از زندانیان بند دو قزلحصار (زندانیان غیرسیاسی) با دوختن لبهای خود و اعتصاب غذا، صدای اعتراضشان را به جامعه ایران و جهان رساندند. گزارشها از وخامت حال تعدادی از آنان و انتقال به بهداری زندان حکایت داشت.
اکنون آنها در ازای وعده مقامات قضائی در خصوص تعلیق شش ماهه اجرای حکم اعدام، اعتصاب غذایشان را به صورت موقت و مشروط متوقف کردهاند.
ما اعلام میکنیم: مسئولیت کامل جان، سلامت و امنیت این زندانیان بر عهده جمهوری اسلامی ایران است.
سیاست اعدام نه اجرای عدالت، که تداوم خشونت سازمانیافته و اعترافی به ناتوانی در اصلاح اجتماعی است. در جامعهای گرفتار فقر، تبعیض و فساد، گسترش احکام مرگ نشانهی اقتدار نیست، بلکه اعتراف به شکست قانون و اخلاق است.
اعدام در ذات خود نفی کرامت انسانی و انکار حق حیات است. هیچ نظامی، حتی با استناد به دین یا قانون، حق ندارد جان انسانها را به ابزار سیاست و کنترل اجتماعی بدل کند. در حالی که بسیاری از کشورهای جهان با تکیه بر حقوق بشر اعدام را لغو کردهاند، تداوم آن در ایران نشانهی انزوا و درماندگی نظامی است که از گفتوگو با جامعه خود عاجز مانده است.
ما از مردم ایران، اندیشمندان، وکلا، هنرمندان و کنشگران مدنی در داخل و خارج کشور میخواهیم در برابر این روند ضدانسانی سکوت نکنند. اکنون وظیفه اخلاقی و مدنی ماست که با هر ابزار مسالمتآمیز برای توقف و لغو مجازات اعدام در ایران بکوشیم.
همچنین از تمام نهادهای بین المللی حقوق بشری، آزادیخواهان و عدالت طلبان جهان میخواهیم در برابر گسترش اعدامها در ایران واکنشی قاطع نشان دهند.
جمهوری اسلامی باید بداند که ادامهی این خشونت دولتی نه مشروعیتی میآفریند و نه امنیتی پایدار؛ بلکه نفرت، خشم و گسست اجتماعی را ژرفتر میکند و اعتماد عمومی را نابود میسازد.
ما، به نام وجدان انسانی، اعلام میکنیم:
اعدام با عدالت مناسبتی ندارد. اعدام پایان عدالت است. نه به اعدام.
زندگی را پاس بداریم؛ صدای زندانیان قزلحصار باشیم.»
ابوالفضل قدیانی، ترانه علیدوستی، نرگس محمدی، آسیه امینی، آتنا دائمی، آرش صادقی، مهدی محمودیان، کیوان صمیمی، جعفر پناهی، اسفندیار منفردزاده، خشایار سفیدی، پرستو فروهر، هانا کامکار، شهریار آهی، علی افشاری، مصطفی تاجزاده، سعید مدنی، ویدا ربانی، عبدالله مومنی و عالیه مطلبزاده از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
ـ لازم به ذکر است، اعتصاب زندانیان با وعده شفاهی توقف شش ماهه اعدامها موقتا به پایان رسیده است، زندانیان در تماس با ما گفتهاند که به وعده مقامات جمهوری اسلامی اعتماد چندانی ندارند و در صورت از سر گیری اعدامها، آنها دوباره به اعتراض خود ادامه خواهند داد.
#نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍26🕊4❤2
زنان زندانی سیاسی اوین به همبندیشان نسیم سیمیاری:
فریاد بلند حقخواهیات شنیده شد
نسیم سیمیاری، زندانی سیاسی، یک هفته است که در اعتراض به تداوم بازداشت فریبا کمالآبادی، همبندیاش در بند زنان اوین، دست به اعتصاب غذا زده است.
در این ارتباط همبندیانش، با درخواست پایان دادن به اعتصاب، بیانیهای به شرح زیر صادر کردهاند:
«نسیم سیمیاری بعد از چهار ماه انفرادی و تحمل بازجوییهای سخت به بند آمد. بیش از دو سال است که با هم زندگی میکنیم و شاهدی هستیم بر زخمهایی نشسته بر جسم و جان او. شاهدی هستیم بر صبوریهایش و توان بیپایانش در مواجهه با رنجهای مدامی که اگرچه جان را میخراشد؛ اما محکمتر و قویتر میکند جان بیداری چون او را.
امروز نسیم در اعتراضی بر حق به آنچه در خصوص فریبا کمالآبادی رخ داد، در اعتصاب غذا است. فریبا کمالآبادی، شهروند بهائی، حدود ۱۴ سال از عمر خود را در زندان و حدود سه سال از آن را در سلولهای انفرادی تهران و مشهد گذرانده است؛ بیآنکه در انتظار آزادی باشد، از سوی نیروهای امنیتی به او و خانوادهاش اعلام شد که آزاد خواهد شد و دقیقا در لحظهای که قرار بود برای آزادی از بند خارج شود، خبر رسید که آزادیاش منتفی است.
حالا نسیم عزیزمان در اعتراض به این بیحرمتی در اعتصاب غذا است. او از جان خود مایه گذاشته تا صدای این بیعدالتی را بلندتر به افکار عمومی برساند. ما دوستان و همبندیان نسیم که شاهد وخامت حال او هستیم، از او میخواهیم به اعتصاب خود پایان دهد. نسیم عزیز. فریاد بلند حقخواهیات شنیده شد.
همبندیان تو در بند زنان زندان اوین
۲۸ مهر ۱۴۰۴»
#نسیم_سیمیاری #فریبا_کمال_آبادی #داستان_ما_یکیست #فریبا_نسیم #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فریاد بلند حقخواهیات شنیده شد
نسیم سیمیاری، زندانی سیاسی، یک هفته است که در اعتراض به تداوم بازداشت فریبا کمالآبادی، همبندیاش در بند زنان اوین، دست به اعتصاب غذا زده است.
در این ارتباط همبندیانش، با درخواست پایان دادن به اعتصاب، بیانیهای به شرح زیر صادر کردهاند:
«نسیم سیمیاری بعد از چهار ماه انفرادی و تحمل بازجوییهای سخت به بند آمد. بیش از دو سال است که با هم زندگی میکنیم و شاهدی هستیم بر زخمهایی نشسته بر جسم و جان او. شاهدی هستیم بر صبوریهایش و توان بیپایانش در مواجهه با رنجهای مدامی که اگرچه جان را میخراشد؛ اما محکمتر و قویتر میکند جان بیداری چون او را.
امروز نسیم در اعتراضی بر حق به آنچه در خصوص فریبا کمالآبادی رخ داد، در اعتصاب غذا است. فریبا کمالآبادی، شهروند بهائی، حدود ۱۴ سال از عمر خود را در زندان و حدود سه سال از آن را در سلولهای انفرادی تهران و مشهد گذرانده است؛ بیآنکه در انتظار آزادی باشد، از سوی نیروهای امنیتی به او و خانوادهاش اعلام شد که آزاد خواهد شد و دقیقا در لحظهای که قرار بود برای آزادی از بند خارج شود، خبر رسید که آزادیاش منتفی است.
حالا نسیم عزیزمان در اعتراض به این بیحرمتی در اعتصاب غذا است. او از جان خود مایه گذاشته تا صدای این بیعدالتی را بلندتر به افکار عمومی برساند. ما دوستان و همبندیان نسیم که شاهد وخامت حال او هستیم، از او میخواهیم به اعتصاب خود پایان دهد. نسیم عزیز. فریاد بلند حقخواهیات شنیده شد.
همبندیان تو در بند زنان زندان اوین
۲۸ مهر ۱۴۰۴»
#نسیم_سیمیاری #فریبا_کمال_آبادی #داستان_ما_یکیست #فریبا_نسیم #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔22💯10❤4
⭕️ تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته نودویکم در ۵۲ زندان مختلف
حمایت از زندانیان اعتصابی در زندان قزلحصار
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در حالی وارد نودویکمین هفته خود میشود که زندانیان واحد ۲ زندان قزلحصار پس از یک هفته اعتصاب غذا و با شعار «نه به اعدام» علیه اعدامهای گروهی و سرکوبهای حکومت ایستادگی کردند و توانستند شش تن از همبندیانشان را که برای اعدام به انفرادی برده بودند به بند بازگردانند؛ این اعتصاب گسترده برای هر کدام از آنها در واقع رفتن به استقبال مرگ بود؛ و اجرای احکام این حکومت قرون وسطایی میتوانست اجرای حکم هر کدام از آنها را، به دلیل مقاومتشان، سرعت ببخشد.
در ادامه خانوادههای آنها روز یکشنبه ۲۷ مهر با حضور در مقابل مجلس رژیم، صدای اعتراض خود را علیه سیاستهای سرکوبگرانه و اعدام بلند کردند.
اینها فریاد و مقاومت علیه حکومت انسانستیزی است که وحشیانه دست به اعدامهای جمعی میزند به نحوی که تنها در هفته گذشته ۵۹ نفر شامل ۲ زن و یک کودک مجرم، و در مهرماه ۲۳۲ زندانی را اعدام کرده است. به این ترتیب آمار اعدامها در سال جاری [۱۴۰۴] از ۱۰۸۷ تن گذشته است.
در همین راستا روز شنبه گذشته حکومتِ اعدام و جنایت یک زندانی را با اتهام حکومتساخته ارتباط با دول متخاصم در زندان قم به دار آویخت.
حکومت اعدامی ترسان از قیام و انقلاب با سرکوب بیرحمانه تلاش میکند صدای فریاد و خیزش مردم در شهرهای ایران را خاموش کند. اما زهی خیال باطل! زندانیان محکوم به اعدام قزلحصار و خانوادههایشان نشان دادند که چیزی برای از دست دادن ندارند و اراده کردهاند چوبههای دار و مناسبات استبدادی را یکجا واژگون کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن درود به زندانیان واحد ۲ قزلحصار که جانانه ایستادند از جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری میخواهد که با اتخاذ اقدامات مشخص عملی و اجرایی مانع ادامه کشتار زندانیان شوند و صدای دادخواهی محکومان به اعدام باشند. اقداماتی همچون قطع روابط با این حکومت ضدبشری و تشکیل پرونده تحقیق در مورد مسئولان شکنجه و کشتار در ایران.
بیعملی در برابر جنایتهای این استبداد عریان، در عمل به معنای شریک شدن در جرم آنهاست.
تا توقف کامل اعدامها، ما همچنان در «سهشنبههای نه به اعدام» ایستادهایم و صدای زندانیان و خانوادههایشان خواهیم بود و همچنان چشم امید ما به حمایت مردم شریف ایران به هر شکل ممکن و در هر کوچه و خیابان و شهر است.
اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته نودویکم روز سهشنبه ۲۹ مهر۱۴۰۴ در ۵۲ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین، زندان قزلحصار (واحدهای ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان) ، زندان فیروز آباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه ، زندان اردبیل ، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته نودویکم
سهشنبه ۲۹مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حمایت از زندانیان اعتصابی در زندان قزلحصار
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در حالی وارد نودویکمین هفته خود میشود که زندانیان واحد ۲ زندان قزلحصار پس از یک هفته اعتصاب غذا و با شعار «نه به اعدام» علیه اعدامهای گروهی و سرکوبهای حکومت ایستادگی کردند و توانستند شش تن از همبندیانشان را که برای اعدام به انفرادی برده بودند به بند بازگردانند؛ این اعتصاب گسترده برای هر کدام از آنها در واقع رفتن به استقبال مرگ بود؛ و اجرای احکام این حکومت قرون وسطایی میتوانست اجرای حکم هر کدام از آنها را، به دلیل مقاومتشان، سرعت ببخشد.
در ادامه خانوادههای آنها روز یکشنبه ۲۷ مهر با حضور در مقابل مجلس رژیم، صدای اعتراض خود را علیه سیاستهای سرکوبگرانه و اعدام بلند کردند.
اینها فریاد و مقاومت علیه حکومت انسانستیزی است که وحشیانه دست به اعدامهای جمعی میزند به نحوی که تنها در هفته گذشته ۵۹ نفر شامل ۲ زن و یک کودک مجرم، و در مهرماه ۲۳۲ زندانی را اعدام کرده است. به این ترتیب آمار اعدامها در سال جاری [۱۴۰۴] از ۱۰۸۷ تن گذشته است.
در همین راستا روز شنبه گذشته حکومتِ اعدام و جنایت یک زندانی را با اتهام حکومتساخته ارتباط با دول متخاصم در زندان قم به دار آویخت.
حکومت اعدامی ترسان از قیام و انقلاب با سرکوب بیرحمانه تلاش میکند صدای فریاد و خیزش مردم در شهرهای ایران را خاموش کند. اما زهی خیال باطل! زندانیان محکوم به اعدام قزلحصار و خانوادههایشان نشان دادند که چیزی برای از دست دادن ندارند و اراده کردهاند چوبههای دار و مناسبات استبدادی را یکجا واژگون کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن درود به زندانیان واحد ۲ قزلحصار که جانانه ایستادند از جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری میخواهد که با اتخاذ اقدامات مشخص عملی و اجرایی مانع ادامه کشتار زندانیان شوند و صدای دادخواهی محکومان به اعدام باشند. اقداماتی همچون قطع روابط با این حکومت ضدبشری و تشکیل پرونده تحقیق در مورد مسئولان شکنجه و کشتار در ایران.
بیعملی در برابر جنایتهای این استبداد عریان، در عمل به معنای شریک شدن در جرم آنهاست.
تا توقف کامل اعدامها، ما همچنان در «سهشنبههای نه به اعدام» ایستادهایم و صدای زندانیان و خانوادههایشان خواهیم بود و همچنان چشم امید ما به حمایت مردم شریف ایران به هر شکل ممکن و در هر کوچه و خیابان و شهر است.
اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته نودویکم روز سهشنبه ۲۹ مهر۱۴۰۴ در ۵۲ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین، زندان قزلحصار (واحدهای ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان) ، زندان فیروز آباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه ، زندان اردبیل ، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته نودویکم
سهشنبه ۲۹مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊18❤6👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام صوتی از زندان مرکزی خرمآباد
رستم باقری: مرا به جرم حمایت از مردم ایران شکنجه کردند
در پی انتشار گستردهی پروپاگاندای رژیم در رسانههای حکومتی دربارهی بازداشت و شکنجهی مهدیه اسفندیاری، شهروند حامی حکومت در فرانسه به خاطر هواداری از گروه تروریستی حماس، رستم باقری از زندان مرکزی خرمآباد با انتشار پیامی صوتی نسبت به «ریاکاری و دروغگویی رسانههای جمهوری اسلامی» واکنش نشان داد.
او در این تماس گفت:
«من، رستمم، شهروندی در بند بهخاطر بیان عقاید و افکار. مخاطبم خانوادهی بزرگم است، مردم ایران. رسانههای جمهوری اسلامی مدتی است خبر دستگیری و شکنجهی مهدیه اسفندیاری در فرانسه را پخش میکنند، در حالیکه خودشان مرا به جرم حمایت از مردم ایران بهطور وحشیانه شکنجه کردهاند. این کار بسیار شرمآور و خندهدار است.»
باقری در ادامه از شکنجههای جسمی و روحیای سخن گفت که به گفتهی او «آسیبهای جبرانناپذیری» بر جای گذاشتهاند:
> «در طول ۱۲۳ روز بازداشت، مورد وحشت و تهدید، شکنجه، تحقیر، فشار روانی و پروندهسازی با احکام سنگین قرار گرفتم.»
او افزود که هیچ هموطنی را دشمن نمیداند و تنها خواستهاش «حکومتی بر پایهی عقلانیت و قانون» است:
«این صدا، صدای کسی است که تنها دغدغهاش ایران و ایرانی بوده است. مردم ایران! برای آبادانی ایران صدایمان باشید تا زیبایی را به ایران برگردانیم.»
رستم باقری، فعال سیاسی اهل کوهدشت، پس از بازداشت در نخستین روزهای جنگ ۱۲ روزه، در دادگاهی ناعادلانه به پنج سال و نیم حبس محکوم شد. او در طی دوران بازداشت به شدت شکنجه شد و پرده گوشش آسیب دید. او در سال ۱۴۰۲ هم در مسیر رفتن بر سر مزار نیکا شاکرمی هم بازداشت شده بود و در پروندهای به تبلیغ علیه نظام محکوم شده بود.
آقای باقری، پدر یک کودک خردسال است.
#رستم_باقری #بیانیه #کوهدشت #خرم_آباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رستم باقری: مرا به جرم حمایت از مردم ایران شکنجه کردند
در پی انتشار گستردهی پروپاگاندای رژیم در رسانههای حکومتی دربارهی بازداشت و شکنجهی مهدیه اسفندیاری، شهروند حامی حکومت در فرانسه به خاطر هواداری از گروه تروریستی حماس، رستم باقری از زندان مرکزی خرمآباد با انتشار پیامی صوتی نسبت به «ریاکاری و دروغگویی رسانههای جمهوری اسلامی» واکنش نشان داد.
او در این تماس گفت:
«من، رستمم، شهروندی در بند بهخاطر بیان عقاید و افکار. مخاطبم خانوادهی بزرگم است، مردم ایران. رسانههای جمهوری اسلامی مدتی است خبر دستگیری و شکنجهی مهدیه اسفندیاری در فرانسه را پخش میکنند، در حالیکه خودشان مرا به جرم حمایت از مردم ایران بهطور وحشیانه شکنجه کردهاند. این کار بسیار شرمآور و خندهدار است.»
باقری در ادامه از شکنجههای جسمی و روحیای سخن گفت که به گفتهی او «آسیبهای جبرانناپذیری» بر جای گذاشتهاند:
> «در طول ۱۲۳ روز بازداشت، مورد وحشت و تهدید، شکنجه، تحقیر، فشار روانی و پروندهسازی با احکام سنگین قرار گرفتم.»
او افزود که هیچ هموطنی را دشمن نمیداند و تنها خواستهاش «حکومتی بر پایهی عقلانیت و قانون» است:
«این صدا، صدای کسی است که تنها دغدغهاش ایران و ایرانی بوده است. مردم ایران! برای آبادانی ایران صدایمان باشید تا زیبایی را به ایران برگردانیم.»
رستم باقری، فعال سیاسی اهل کوهدشت، پس از بازداشت در نخستین روزهای جنگ ۱۲ روزه، در دادگاهی ناعادلانه به پنج سال و نیم حبس محکوم شد. او در طی دوران بازداشت به شدت شکنجه شد و پرده گوشش آسیب دید. او در سال ۱۴۰۲ هم در مسیر رفتن بر سر مزار نیکا شاکرمی هم بازداشت شده بود و در پروندهای به تبلیغ علیه نظام محکوم شده بود.
آقای باقری، پدر یک کودک خردسال است.
#رستم_باقری #بیانیه #کوهدشت #خرم_آباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17💔8🕊3
شکایت تازه از جواد لعلمحمدی؛ معلم زندانی
در روزهای اخیر، وزارت اطلاعات بار دیگر از جواد لعلمحمدی، معلم زندانی، شکایت کرده است.
او در این شکایت جدید در شعبه ۹۰۱ دادگاه انقلاب مشهد با اتهاماتی مشابه پرونده قبلی روبهرو شده است.
در جلسه بازپرسی، لعلمحمدی با تأکید بر ضرورت گفتوگو، آزادی اندیشه و نقد قدرت گفت:
«مشی سیاسی ولایت فقیه پلهای عقلانیت را شکسته است. من بهعنوان یک شهروند، حق دارم نقد کنم و بگویم که مسیر کشور نیازمند خرد و گفتوگوی آزاد است.»
این سخنان، بازتاب نگاه معلمی است که باور دارد جامعه آگاه، از مسیر آموزش، نقد و آزادی ساخته میشود.
جواد لعلمحمدی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ و از معلمان آگاه کشور است که بیش از پنج سال است در زندان وکیلآباد مشهد دوران محکومیت سنگین خود را میگذراند.
او همچنان نماد ایستادگی معلمان و کنشگران مدنی برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی است.
#جواد_لعل_محمدی
#معلمان_ایران
#بیانیه_۱۴
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در روزهای اخیر، وزارت اطلاعات بار دیگر از جواد لعلمحمدی، معلم زندانی، شکایت کرده است.
او در این شکایت جدید در شعبه ۹۰۱ دادگاه انقلاب مشهد با اتهاماتی مشابه پرونده قبلی روبهرو شده است.
در جلسه بازپرسی، لعلمحمدی با تأکید بر ضرورت گفتوگو، آزادی اندیشه و نقد قدرت گفت:
«مشی سیاسی ولایت فقیه پلهای عقلانیت را شکسته است. من بهعنوان یک شهروند، حق دارم نقد کنم و بگویم که مسیر کشور نیازمند خرد و گفتوگوی آزاد است.»
این سخنان، بازتاب نگاه معلمی است که باور دارد جامعه آگاه، از مسیر آموزش، نقد و آزادی ساخته میشود.
جواد لعلمحمدی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ و از معلمان آگاه کشور است که بیش از پنج سال است در زندان وکیلآباد مشهد دوران محکومیت سنگین خود را میگذراند.
او همچنان نماد ایستادگی معلمان و کنشگران مدنی برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی است.
#جواد_لعل_محمدی
#معلمان_ایران
#بیانیه_۱۴
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19💔8👍2
نامهی جمعی از فعالان سیاسی و مدنی به نسیم سیمیاری:
بدنت همانقدر ارزشمند است که آرمانت؛ در این مبارزهی جمعی همچنان به نیروی تو نیازمندیم
بیش از شصت تن از فعالان سیاسی، مدنی و زندانیان سیاسی سابق در نامهای خطاب به نسیم سیمیاری، زندانی سیاسی بازداشتشده در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، ضمن تحسین شجاعت و وجدان مسئولیتپذیر او در حمایت از فریبا کمالآبادی، از او خواستهاند برای حفظ سلامتیاش به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
در این نامه آمده است: «بدنت همانقدر ارزشمند و شریف است که آرمانت؛ مراقبت از آن، بخشی از ادامهی همان مبارزه است.»
امضاکنندگان تأکید کردهاند که در پیگیری آزادی فریبا کمالآبادی و مبارزه برای عدالت در کنار نسیم خواهند ماند.
متن این نامه به شرح زیر است:
نسیم عزیز؛
ما، جمعی از فعالین سیاسی مدنی و زندانیان سیاسی عقیدتی سابق با دلهایی آکنده از نگرانی و در عین حال سرشار از احترام نسبت به تصمیم شجاعانهات، این نامه را برایت مینویسیم. ما بهخوبی میدانیم که تصمیم به اعتصاب غذا، تصمیمی آسان و بیهزینه نیست؛ تصمیمی است که از عمق وجدان و مسئولیتپذیری تو در برابر رنج دیگری برمیخیزد. همچنین آگاهیم که اعتصاب تو برای دفاع از حق فریبا کمالآبادی و جلوگیری از تداوم ستم بر او صورت گرفته است.
با این حال، برخلاف روالی که تاکنون از سازوکار اداری و واکنش مسئولان زندان در قبال اعتصابها میشناسیم، به نظر میرسد روندی آغاز شده و مطالبهی تو و همهی ما، یعنی آزادی فریبا کمالآبادی، در مسیر پیگیری قرار گرفته و انتظار میرود در آینده بیش از این شاهد کارشکنی در این پرونده نباشیم. ما امیدواریم که با ایستادگی، همبستگی و پیگیری جمعی، به نتیجهای عادلانه دست یابیم.
نسیم عزیز؛
ما از تو آموختهایم که در برابر بیعدالتی خاموش نمانیم و هنگامی که به کسی ستم میشود، بیتفاوت به زندگی روزمره بازنگردیم. از تو یاد گرفتهایم که با همهی توان بایستیم و پشت یکدیگر را خالی نکنیم.
اما امروز، با توجه به جسم آزادهات که رنجهای بسیار را پشت سر گذاشته و برای روزهای پیشِرو در این مبارزهی جمعی همچنان به نیروی تو نیازمندیم، از تو میخواهیم فعلاً به اعتصاب غذای خود پایان دهی. بدنت همانقدر ارزشمند و شریف است که آرمانت؛ مراقبت از آن، بخشی از ادامهی همان مبارزه است.
ما در کنار تو هستیم؛ در پیگیری آزادی بیقید و شرط فریبا کمالآبادی و در هر قدمی که برای عدالت برداشته میشود. صدای تو و معنای عملت در ما جاریست.
با مهر و احترام
نگین آرامش
حامد آدینه وند
پیمان احمدی
ثمین احسانی
محیا اسکندریان
سمانه اصغری
هستی امیری
رویا اسکویی
ژیلا بنی یعقوب
کیانوش بوستانی
شادی بیضایی
شمیس پورشاهرضایی
پویا تبیانیان
ناهید تقوی
بهنام چگینی
زهرا خندان
امید خوارزمیان
وحدت دانا
ویدا ربانی
حسین رزاق
راحله راحمی پور
زهرا رضایی
صهبا رضوانی
نسرین روشن
پیام روحانی
کوروش زعیم
حسین سربندی
خشایار سفیدی
نسیم سلطانبیگی
بهار سلیمانی
سعیده شفیعی
علی شریعتی
صبا شعر دوست
شهریار شمس
آریا شیخی
کیوان صمیمی
سایه صیدال
آزاده عابدینی
مهوش عدالتی
علیرضا عبدی
مزدک علی نظری
آرتین غضنفری
هاله غلامی
آنیسا فنائیان
فاران فنائیان
یغما فشخامی
ژینوس فروتن
عزیز قاسمزاده
سپیده قلیان
کیانا کثیری
مریم کریم بیگی
ماندانا کمالی
مهدیه گلرو
مطهره گونهای
مهدی محمودیان
الهه محمدی
نرگس محمدی
ویس محلوجی
سها مرتضایی
مونا معافی
آرش معینی
شقایق مرادی
سعید ملایی
عالیه مطلبزاده
پویان مکاری
ژیلا مکوندی
کیوان مهتدی
سحر مختاری
فاطمه (دنیا) موسوی
فرهاد میثمی
شاهین میلانی
عبدالله ناصری
پوران ناظمی
کامبیز نوروززاده
حنظله هدایتی
مریم یحیوی
#نسيم_سیمیاری #فریبا_نسیم #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بدنت همانقدر ارزشمند است که آرمانت؛ در این مبارزهی جمعی همچنان به نیروی تو نیازمندیم
بیش از شصت تن از فعالان سیاسی، مدنی و زندانیان سیاسی سابق در نامهای خطاب به نسیم سیمیاری، زندانی سیاسی بازداشتشده در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، ضمن تحسین شجاعت و وجدان مسئولیتپذیر او در حمایت از فریبا کمالآبادی، از او خواستهاند برای حفظ سلامتیاش به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
در این نامه آمده است: «بدنت همانقدر ارزشمند و شریف است که آرمانت؛ مراقبت از آن، بخشی از ادامهی همان مبارزه است.»
امضاکنندگان تأکید کردهاند که در پیگیری آزادی فریبا کمالآبادی و مبارزه برای عدالت در کنار نسیم خواهند ماند.
متن این نامه به شرح زیر است:
نسیم عزیز؛
ما، جمعی از فعالین سیاسی مدنی و زندانیان سیاسی عقیدتی سابق با دلهایی آکنده از نگرانی و در عین حال سرشار از احترام نسبت به تصمیم شجاعانهات، این نامه را برایت مینویسیم. ما بهخوبی میدانیم که تصمیم به اعتصاب غذا، تصمیمی آسان و بیهزینه نیست؛ تصمیمی است که از عمق وجدان و مسئولیتپذیری تو در برابر رنج دیگری برمیخیزد. همچنین آگاهیم که اعتصاب تو برای دفاع از حق فریبا کمالآبادی و جلوگیری از تداوم ستم بر او صورت گرفته است.
با این حال، برخلاف روالی که تاکنون از سازوکار اداری و واکنش مسئولان زندان در قبال اعتصابها میشناسیم، به نظر میرسد روندی آغاز شده و مطالبهی تو و همهی ما، یعنی آزادی فریبا کمالآبادی، در مسیر پیگیری قرار گرفته و انتظار میرود در آینده بیش از این شاهد کارشکنی در این پرونده نباشیم. ما امیدواریم که با ایستادگی، همبستگی و پیگیری جمعی، به نتیجهای عادلانه دست یابیم.
نسیم عزیز؛
ما از تو آموختهایم که در برابر بیعدالتی خاموش نمانیم و هنگامی که به کسی ستم میشود، بیتفاوت به زندگی روزمره بازنگردیم. از تو یاد گرفتهایم که با همهی توان بایستیم و پشت یکدیگر را خالی نکنیم.
اما امروز، با توجه به جسم آزادهات که رنجهای بسیار را پشت سر گذاشته و برای روزهای پیشِرو در این مبارزهی جمعی همچنان به نیروی تو نیازمندیم، از تو میخواهیم فعلاً به اعتصاب غذای خود پایان دهی. بدنت همانقدر ارزشمند و شریف است که آرمانت؛ مراقبت از آن، بخشی از ادامهی همان مبارزه است.
ما در کنار تو هستیم؛ در پیگیری آزادی بیقید و شرط فریبا کمالآبادی و در هر قدمی که برای عدالت برداشته میشود. صدای تو و معنای عملت در ما جاریست.
با مهر و احترام
نگین آرامش
حامد آدینه وند
پیمان احمدی
ثمین احسانی
محیا اسکندریان
سمانه اصغری
هستی امیری
رویا اسکویی
ژیلا بنی یعقوب
کیانوش بوستانی
شادی بیضایی
شمیس پورشاهرضایی
پویا تبیانیان
ناهید تقوی
بهنام چگینی
زهرا خندان
امید خوارزمیان
وحدت دانا
ویدا ربانی
حسین رزاق
راحله راحمی پور
زهرا رضایی
صهبا رضوانی
نسرین روشن
پیام روحانی
کوروش زعیم
حسین سربندی
خشایار سفیدی
نسیم سلطانبیگی
بهار سلیمانی
سعیده شفیعی
علی شریعتی
صبا شعر دوست
شهریار شمس
آریا شیخی
کیوان صمیمی
سایه صیدال
آزاده عابدینی
مهوش عدالتی
علیرضا عبدی
مزدک علی نظری
آرتین غضنفری
هاله غلامی
آنیسا فنائیان
فاران فنائیان
یغما فشخامی
ژینوس فروتن
عزیز قاسمزاده
سپیده قلیان
کیانا کثیری
مریم کریم بیگی
ماندانا کمالی
مهدیه گلرو
مطهره گونهای
مهدی محمودیان
الهه محمدی
نرگس محمدی
ویس محلوجی
سها مرتضایی
مونا معافی
آرش معینی
شقایق مرادی
سعید ملایی
عالیه مطلبزاده
پویان مکاری
ژیلا مکوندی
کیوان مهتدی
سحر مختاری
فاطمه (دنیا) موسوی
فرهاد میثمی
شاهین میلانی
عبدالله ناصری
پوران ناظمی
کامبیز نوروززاده
حنظله هدایتی
مریم یحیوی
#نسيم_سیمیاری #فریبا_نسیم #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤26💔7👌2
عباس واحدیان شاهرودی زندانی سیاسی:
بیایید عهد کنیم که تا روز آزادی، با «همبستگی»، برابر ظلم و ستم ایستادگی کنیم
عباس واحدیان شاهرودی، زندانی سیاسی و از امضاکنندگان «بیانیه ۱۴ نفر»، در پیامی از زندان وکیلآباد مشهد، مردم ایران، نیروهای آزادیخواه و اپوزیسیون را به اتحاد و همبستگی ملی برای رهایی ایران از استبداد جمهوری اسلامی فراخواند. او با تأکید بر اینکه «اختلافات نباید بهانهی پراکندگی شود»، خواستار کنار گذاشتن مرزهای حزبی و ایدئولوژیک و تمرکز بر هدفی واحد شد: آزادی، عدالت و سربلندی ایران. واحدیان در این پیام تأکید کرد که «ایرانخواهی» یعنی ایستادن در برابر «ایرانخواران»، و تنها با همدلی و همصدایی مردم میتوان آیندهای آزاد و آباد برای نسلهای آینده ساخت.
«به مردم شریف ایران، مبارزان دلیر، و اپوزیسیون جمهوری اسلامی
ای هموطنان، ای آزادیخواهان، و ای آنان که قلبتان برای ایران میتپد!
امروز ایران عزیز ما در چنگال ظلم و استبدادِ جمهوری اسلامی گرفتار است. این رژیم با سرکوب، فساد، و نابودی ارزشهای انسانی و ملی، کشورمان را به سوی پرتگاه برده است. اما ما، مردم ایران، با تاریخی پرافتخار و فرهنگی غنی، هرگز تسلیم نخواهیم شد.
اکنون زمان آن رسیده است که همگی، فارغ از هر اختلاف و تفاوت، برای هدفی والا و مشترک ـ یعنی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و بازگرداندن آزادی و عدالت به ایران ـ متحد شویم.
ایرانخواه باشید، در برابرِ جمهوری اسلامیِ ایرانخوار!
«ایرانخوار» یعنی حکومتی که به جای پاسداری از سرزمین و ملت خود، منافع ایران را میبلعد و به تاراج میدهد؛ با نابودی منابع طبیعی، دریاها و جنگلها، بستن قراردادهای طولانیمدت و ناعادلانه با چین و روسیه، فراری دادن نخبگان و اندیشمندان، و کشتن جوانان شجاع و آزاده، آیندهٔ این کشور را میبلعد. چنین رژیمی نه حافظ ایران، بلکه دشمن بقا و سربلندی آن است.
ایرانخواه کسی است که برای سربلندی، عزت و آزادی سرزمینش از جان و دل تلاش میکند. ما باید دست در دست هم، با کنار گذاشتن تفاوتهای حزبی، گروهی یا ایدئولوژیک، برای نجات ایران از چنگال این رژیم ستمگر متحد شویم. اختلافات ما هرگز نباید بهانهای برای پراکندگی و ضعف شود.
هدف ما یکی است: ایرانی آزاد، آباد و سربلند.
تا روز آزادی، بیایید عهد کنیم که با اتحاد و همبستگی، در برابر ظلم و ستم ایستادگی کنیم. هر یک از ما، در هر گوشه از جهان ـ چه در داخل ایران و چه در خارج از آن ـ میتوانیم نقشی در این مبارزه مقدس داشته باشیم.
صدای مظلومان را بلند کنید، دست مبارزان را بگیرید، و برای رهایی ایران از هر فرصتی استفاده کنید. این مبارزه نه تنها برای ما، بلکه برای نسلهای آینده است؛ نسلهایی که حق دارند در ایرانی آزاد و سرافراز زندگی کنند.
تا روزی که پرچم آزادی بر فراز ایران برافراشته شود، متحد بمانیم، مقاوم باشیم، و برای هدف مشترکمان ـ یعنی آزادی ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی ـ با تمام وجود بجنگیم.
ایران ما سزاوار بهترینهاست، و این بهترینها تنها با اتحاد و تلاش جمعی ما به دست خواهد آمد.
زنده باد ایران
پاینده باد آزادی»
.
#عباس_واحدیان_شاهرودی
#بیانیه۱۴
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#زندان_وکیل_آباد_مشهد
#نه_به_اعدام
#بیانیه #همبستگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیایید عهد کنیم که تا روز آزادی، با «همبستگی»، برابر ظلم و ستم ایستادگی کنیم
عباس واحدیان شاهرودی، زندانی سیاسی و از امضاکنندگان «بیانیه ۱۴ نفر»، در پیامی از زندان وکیلآباد مشهد، مردم ایران، نیروهای آزادیخواه و اپوزیسیون را به اتحاد و همبستگی ملی برای رهایی ایران از استبداد جمهوری اسلامی فراخواند. او با تأکید بر اینکه «اختلافات نباید بهانهی پراکندگی شود»، خواستار کنار گذاشتن مرزهای حزبی و ایدئولوژیک و تمرکز بر هدفی واحد شد: آزادی، عدالت و سربلندی ایران. واحدیان در این پیام تأکید کرد که «ایرانخواهی» یعنی ایستادن در برابر «ایرانخواران»، و تنها با همدلی و همصدایی مردم میتوان آیندهای آزاد و آباد برای نسلهای آینده ساخت.
«به مردم شریف ایران، مبارزان دلیر، و اپوزیسیون جمهوری اسلامی
ای هموطنان، ای آزادیخواهان، و ای آنان که قلبتان برای ایران میتپد!
امروز ایران عزیز ما در چنگال ظلم و استبدادِ جمهوری اسلامی گرفتار است. این رژیم با سرکوب، فساد، و نابودی ارزشهای انسانی و ملی، کشورمان را به سوی پرتگاه برده است. اما ما، مردم ایران، با تاریخی پرافتخار و فرهنگی غنی، هرگز تسلیم نخواهیم شد.
اکنون زمان آن رسیده است که همگی، فارغ از هر اختلاف و تفاوت، برای هدفی والا و مشترک ـ یعنی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و بازگرداندن آزادی و عدالت به ایران ـ متحد شویم.
ایرانخواه باشید، در برابرِ جمهوری اسلامیِ ایرانخوار!
«ایرانخوار» یعنی حکومتی که به جای پاسداری از سرزمین و ملت خود، منافع ایران را میبلعد و به تاراج میدهد؛ با نابودی منابع طبیعی، دریاها و جنگلها، بستن قراردادهای طولانیمدت و ناعادلانه با چین و روسیه، فراری دادن نخبگان و اندیشمندان، و کشتن جوانان شجاع و آزاده، آیندهٔ این کشور را میبلعد. چنین رژیمی نه حافظ ایران، بلکه دشمن بقا و سربلندی آن است.
ایرانخواه کسی است که برای سربلندی، عزت و آزادی سرزمینش از جان و دل تلاش میکند. ما باید دست در دست هم، با کنار گذاشتن تفاوتهای حزبی، گروهی یا ایدئولوژیک، برای نجات ایران از چنگال این رژیم ستمگر متحد شویم. اختلافات ما هرگز نباید بهانهای برای پراکندگی و ضعف شود.
هدف ما یکی است: ایرانی آزاد، آباد و سربلند.
تا روز آزادی، بیایید عهد کنیم که با اتحاد و همبستگی، در برابر ظلم و ستم ایستادگی کنیم. هر یک از ما، در هر گوشه از جهان ـ چه در داخل ایران و چه در خارج از آن ـ میتوانیم نقشی در این مبارزه مقدس داشته باشیم.
صدای مظلومان را بلند کنید، دست مبارزان را بگیرید، و برای رهایی ایران از هر فرصتی استفاده کنید. این مبارزه نه تنها برای ما، بلکه برای نسلهای آینده است؛ نسلهایی که حق دارند در ایرانی آزاد و سرافراز زندگی کنند.
تا روزی که پرچم آزادی بر فراز ایران برافراشته شود، متحد بمانیم، مقاوم باشیم، و برای هدف مشترکمان ـ یعنی آزادی ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی ـ با تمام وجود بجنگیم.
ایران ما سزاوار بهترینهاست، و این بهترینها تنها با اتحاد و تلاش جمعی ما به دست خواهد آمد.
زنده باد ایران
پاینده باد آزادی»
.
#عباس_واحدیان_شاهرودی
#بیانیه۱۴
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#زندان_وکیل_آباد_مشهد
#نه_به_اعدام
#بیانیه #همبستگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👌24❤6💯1
حمزه درویش، زندانی سنیمذهب محبوس در زندان لاکان رشت، بیش از ۱۶ روز است که به سلول انفرادی محبوس است. مسئولان زندان، تاکنون پاسخ روشنی در خصوص وضعیت این زندانی حتی به خانوادهاش هم ارائه نکردهاند.
این زندانی به دلیل انشتار یک فایل صوتی به صورت تنبیهی به انفرادی منتقل شد. او با اشاره به شکنجه خود و خانوادهاش گفته بود:
«من هدفشان را از این ظلمها نمیدانم چیست؟ شاید میخواهند قدرتنمایی کرده و زور و قدرت رژیم ولایتفقیه را به رخ من، خانوادهام و دوستان و آشنایانم بکشند.
مردم ایران و جامعهٔ جهانی، به خدا قسم که سگ ولگرد به خامنهای شرف دارد و باارزشتر است. هرکجا سگ ولگردی را دیدید، با احترام به آن سگ رفتار کنید، که مقام و ارزش آن سگ ولگرد نزد خدا از خامنهای بالاتر است.»
او در نامهای که پیشتر به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران نوشته بود، به نقض حقوق، محرومیت از حقوق اساسی و صدور احکام ناعادلانه علیه خود اعتراض کرده بود و خواستار رسیدگی بینالمللی به این بیعدالتیها و بازگرداندن حقوق شهروندیاش شده بود.
#حمزه_درویش
#بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی به دلیل انشتار یک فایل صوتی به صورت تنبیهی به انفرادی منتقل شد. او با اشاره به شکنجه خود و خانوادهاش گفته بود:
«من هدفشان را از این ظلمها نمیدانم چیست؟ شاید میخواهند قدرتنمایی کرده و زور و قدرت رژیم ولایتفقیه را به رخ من، خانوادهام و دوستان و آشنایانم بکشند.
مردم ایران و جامعهٔ جهانی، به خدا قسم که سگ ولگرد به خامنهای شرف دارد و باارزشتر است. هرکجا سگ ولگردی را دیدید، با احترام به آن سگ رفتار کنید، که مقام و ارزش آن سگ ولگرد نزد خدا از خامنهای بالاتر است.»
او در نامهای که پیشتر به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران نوشته بود، به نقض حقوق، محرومیت از حقوق اساسی و صدور احکام ناعادلانه علیه خود اعتراض کرده بود و خواستار رسیدگی بینالمللی به این بیعدالتیها و بازگرداندن حقوق شهروندیاش شده بود.
#حمزه_درویش
#بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19💔11
عباس شنبهزاده، برادر زندانی سیاسی حسین شنبهزاده، در پیامی در شبکه اکس، توییتر سابق، خبر از ملاقات مادرشان با حسین منتشر کرد.
به گفته عباس شنبهزاده، قریب به ۷ ماه بوده که حسین ملاقاتی نداشته است. متن توییت ایشان:
«مادرم صبحِ امروز برادرم حسین شنبهزاده رو در زندان اوین ملاقات کرد.
این اولین قرار ملاقات حسین بعد از قریب به هفت ماه بود.»
بیش از یک سال از حبس دومِ حسین میگذرد. او به ۱۵ سال حبس محکوم شده است، که سه سال و نیمش قابل اجرا است.
اتهامات واهیای که به او منتسب کردهاند، «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» است، البته او خودش را زندانیِ نقطه میداند، نقطهای که پای یکی از پستهای اکانت خامنهای گذاشت و چندین برابر پستِ اصلی لایک شد.
#حسین_شنبهزاده #زندانی_نقطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گفته عباس شنبهزاده، قریب به ۷ ماه بوده که حسین ملاقاتی نداشته است. متن توییت ایشان:
«مادرم صبحِ امروز برادرم حسین شنبهزاده رو در زندان اوین ملاقات کرد.
این اولین قرار ملاقات حسین بعد از قریب به هفت ماه بود.»
بیش از یک سال از حبس دومِ حسین میگذرد. او به ۱۵ سال حبس محکوم شده است، که سه سال و نیمش قابل اجرا است.
اتهامات واهیای که به او منتسب کردهاند، «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» است، البته او خودش را زندانیِ نقطه میداند، نقطهای که پای یکی از پستهای اکانت خامنهای گذاشت و چندین برابر پستِ اصلی لایک شد.
#حسین_شنبهزاده #زندانی_نقطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤28
ابوالفضل قدیانی، از زندان اوین:
دیر یا زود ملت ایران بساط حکومت خامنهای را برخواهد چید
نامهی تازه ابوالفضل قدیانی از زندان اوین: خامنهای مستبد تبهکار و غارتگر ملت است
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی و از چهرههای شناختهشدهی منتقد جمهوری اسلامی، در نامهای تازه از زندان اوین، بهشدت علی خامنهای را مورد انتقاد قرار داده و او را «مستبد قدرتپرست و تبهکار» خوانده است.
قدیانی در آغاز این نامه، با اشاره به سخنرانی اخیر رهبر جمهوری اسلامی در ۲۸ مهر، مینویسد:
«علی خامنهای مستبد قدرتپرست و تبهکار ایران، سخنرانیای داشت طبق معمول شعاری، تکراری و کسالتآور همراه با فرافکنی و مغالطه و دروغ.»
او با اشاره به سخنان خامنهای درباره اعتراضات در آمریکا مینویسد:
«این خودکامهی جنایتپیشه ناخودآگاه، ماهیت مستبدانه و زورگویانهی خود را افشا میکند و از رئیسجمهور امریکا میخواهد مانند او و اعوان و انصار ضد مردمیاش مردم معترض را سرکوب و صدای آنان را در گلو خفه کند.»
قدیانی در ادامه، با توصیف ذهنیت رهبر جمهوری اسلامی مینویسد:
«علی خامنهای خودکامهی خونریز ایران با ذهنیت و تفکر قرون وسطایی خود... چیزی جز سرکوب مردم جهت اطاعت مطلق از حاکم تبهکار و غارتگر و ایجاد نیروی نظامی برای بوجود آوردن اختناق و هراس در راستای استراتژی رسوای "النصر بالرعب" نمیفهمد.»
او تأکید میکند که نگاه خامنهای به «امنیت»، فقط حفظ قدرت خود و دستگاه سرکوب است:
«تلقیاش از امنیت چیزی جز امنیت حکومت غاصبانهی خود و اعوان و انصار فاسد و سرکوبگرش نیست... امنیت ملی و امنیت مردم برای حاکمان غاصبی نظیر او معنایی ندارد، چون امنیت ملی و امنیت آحاد ملت مساوی است با عدم حاکمیت استبدادی مستبدان.»
قدیانی در بخش دیگری از نامه خطاب به خامنهای میگوید:
«این خودکامهی قدرتپرست نمیخواهد بفهمد که اتفاقاً قدرت کشورهای دموکراتیکی نظیر امریکا از آنجاست که نمیتوانند مردم معترض خود را سرکوب و مقتول و نابینا کنند... هنگامی که در برابر ملت فاقد قدرت سرکوباند، ملت قادر به هرگونه اعتراض و انتقادی است.»
او در ادامه با لحنی طعنهآمیز مینویسد:
«خامنهای جرات ندارد بگوید بیش از ۹۵ درصد مردم ایران با او و نظام جمهوری اسلامی مخالفاند. اگر منکر این حقیقت است، یک بار به خود جرات دهد و خود را در معرض آرای مردم قرار دهد تا دنیا به عیان ببیند که ملت ایران تا چه حد از او بیزارند.»
قدیانی سپس پیشبینی میکند که سقوط حکومت خامنهای حتمی است:
«دیر یا زود ملت ایران با قیام خود بساط حکومت ظالمانه، استبدادی و ضدملی علی خامنهای خودکامهی ایران و نظام فاسد جمهوری اسلامی را برخواهند چید و نظام دلخواه خود را حاکم خواهند کرد.»
او در پایان، راه مسالمتآمیز تغییر را پیشنهاد میکند:
«مسالمتآمیزترین و خشونتپرهیزترین شیوهی تغییر نظام این است که علی خامنهای دست از این قدرت شیطانی بردارد و از ملت شریف ایران طلب عفو کند و استعفا دهد و کنار برود تا مردم بتوانند نظام دلخواه خود را با برگزاری رفراندومی بر پایهی حقوق بشر، جایگزین نظام فاسد اسلامی نمایند.»
#ابوالفضل_قدیانی #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیر یا زود ملت ایران بساط حکومت خامنهای را برخواهد چید
نامهی تازه ابوالفضل قدیانی از زندان اوین: خامنهای مستبد تبهکار و غارتگر ملت است
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی و از چهرههای شناختهشدهی منتقد جمهوری اسلامی، در نامهای تازه از زندان اوین، بهشدت علی خامنهای را مورد انتقاد قرار داده و او را «مستبد قدرتپرست و تبهکار» خوانده است.
قدیانی در آغاز این نامه، با اشاره به سخنرانی اخیر رهبر جمهوری اسلامی در ۲۸ مهر، مینویسد:
«علی خامنهای مستبد قدرتپرست و تبهکار ایران، سخنرانیای داشت طبق معمول شعاری، تکراری و کسالتآور همراه با فرافکنی و مغالطه و دروغ.»
او با اشاره به سخنان خامنهای درباره اعتراضات در آمریکا مینویسد:
«این خودکامهی جنایتپیشه ناخودآگاه، ماهیت مستبدانه و زورگویانهی خود را افشا میکند و از رئیسجمهور امریکا میخواهد مانند او و اعوان و انصار ضد مردمیاش مردم معترض را سرکوب و صدای آنان را در گلو خفه کند.»
قدیانی در ادامه، با توصیف ذهنیت رهبر جمهوری اسلامی مینویسد:
«علی خامنهای خودکامهی خونریز ایران با ذهنیت و تفکر قرون وسطایی خود... چیزی جز سرکوب مردم جهت اطاعت مطلق از حاکم تبهکار و غارتگر و ایجاد نیروی نظامی برای بوجود آوردن اختناق و هراس در راستای استراتژی رسوای "النصر بالرعب" نمیفهمد.»
او تأکید میکند که نگاه خامنهای به «امنیت»، فقط حفظ قدرت خود و دستگاه سرکوب است:
«تلقیاش از امنیت چیزی جز امنیت حکومت غاصبانهی خود و اعوان و انصار فاسد و سرکوبگرش نیست... امنیت ملی و امنیت مردم برای حاکمان غاصبی نظیر او معنایی ندارد، چون امنیت ملی و امنیت آحاد ملت مساوی است با عدم حاکمیت استبدادی مستبدان.»
قدیانی در بخش دیگری از نامه خطاب به خامنهای میگوید:
«این خودکامهی قدرتپرست نمیخواهد بفهمد که اتفاقاً قدرت کشورهای دموکراتیکی نظیر امریکا از آنجاست که نمیتوانند مردم معترض خود را سرکوب و مقتول و نابینا کنند... هنگامی که در برابر ملت فاقد قدرت سرکوباند، ملت قادر به هرگونه اعتراض و انتقادی است.»
او در ادامه با لحنی طعنهآمیز مینویسد:
«خامنهای جرات ندارد بگوید بیش از ۹۵ درصد مردم ایران با او و نظام جمهوری اسلامی مخالفاند. اگر منکر این حقیقت است، یک بار به خود جرات دهد و خود را در معرض آرای مردم قرار دهد تا دنیا به عیان ببیند که ملت ایران تا چه حد از او بیزارند.»
قدیانی سپس پیشبینی میکند که سقوط حکومت خامنهای حتمی است:
«دیر یا زود ملت ایران با قیام خود بساط حکومت ظالمانه، استبدادی و ضدملی علی خامنهای خودکامهی ایران و نظام فاسد جمهوری اسلامی را برخواهند چید و نظام دلخواه خود را حاکم خواهند کرد.»
او در پایان، راه مسالمتآمیز تغییر را پیشنهاد میکند:
«مسالمتآمیزترین و خشونتپرهیزترین شیوهی تغییر نظام این است که علی خامنهای دست از این قدرت شیطانی بردارد و از ملت شریف ایران طلب عفو کند و استعفا دهد و کنار برود تا مردم بتوانند نظام دلخواه خود را با برگزاری رفراندومی بر پایهی حقوق بشر، جایگزین نظام فاسد اسلامی نمایند.»
#ابوالفضل_قدیانی #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤6👌2🕊1💔1
گسترش «سهشنبههای نه به اعدام» به ۵۴زندان در ۹۲امین هفته با پیوستن دو زندان تیرچه بلوک بروجرد و ایلام
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍12❤4🕊3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، به مناسبت ۷ آبان بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
۷ آبان، در تاریخ سرزمین ایران، روز کوروش هست.
ما کوروش را از منظر جایگاه اندیشه انسانی و اخلاقی بزرگ میدانیم.
کوروش، یک سرمایه نمادین فرهنگی برای جهان ما، ایران ما و آینده ی ماست. کوروش رهبر خردمندی است که در تاریخ دوردست، جلوهای از یک رهبری متفاوت از خود برجای گذاشته که بخشی از میراث فرهنگی و تمدنی ماست. میراثی که هم به عنوان ایرانی بدان فخر میورزیم و هم در این وضعیت آشوبناک، در جهان، در منطقه و سرزمینمان بدان میراث نیازمندیم. ما باور داریم باید به آن ابداعات هنجارین و فرهنگی او رجوع، فهم و زندگی کنیم و ایران خسته و زخمخوردهمان را بسازیم.
کوروش بزرگ، نماد رواداری در دنیای باستان است. آزادی ادیان و عقاید را حرمت می نهد و کسی را اجبار به اجرای سنتی و یا سنت خود نمی کند.
این میراث، گرانقدر و با شکوه و نه فقط برای آن دوران که برای امروز و آینده است. کوروش نظامی از طرد دینی و آیینی نساخت بلکه احترام و رواداری نسبت به تفاوت ها را گسترد، تحقیر اقوام و ملت ها را وانهاد و حق سبک زیستن و چگونه بودن ملتها را به آزادی واگذارد.
او هنوز در پسِ قرنها ما را به چنین آهنگ زیستنی فرا می خواند.
فراخوان او، رواداری و آزادیست.
فراخوان او، احترام به تفاوت است.
فراخوان او، همو که در منشورش گفت که مردم را دلشاد کردم به حضور در نیایش گاههای خودشان، دلشادی مردمانی است به آنچه خود برمی گزینند و می پسندند و نه آن طور که استبداد دینی اکنون بر ایران ما تحمیل کرده است.
او تاکید کرد که قدرت بدون عدالت، ویرانگر است و نگاهی به حاکمان امروز ما که ظالمانی بیش نیستند، ویرانگری شان را نشان می دهد.
فراخوان او، دعوتیست به آزادی که امروز زندانهای جمهوری اسلامی و چوبههای دار، نماد استبداد و آزادی ستیزی شان است.
فراخوان او، منشور رهایی ماست.
ما ایرانیان، اکنون این سرمایه نمادین فرهنگی و تمدنی خود را برای دوباره ساختن وطنمان فرا میخوانیم و راه او را برای برابری مردمان و احترام به تفاوتها، تحقق عدالت و آزادی و حقوق بشر و دموکراسی بر میگزینیم و ادامه میدهیم.
نرگس محمدی
۶ آبان -۱۴۰۴
#کوروش_بزرگ #ایران #بیانیه #نرگس_محمدی #حقوق_بشر #رواداری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۷ آبان، در تاریخ سرزمین ایران، روز کوروش هست.
ما کوروش را از منظر جایگاه اندیشه انسانی و اخلاقی بزرگ میدانیم.
کوروش، یک سرمایه نمادین فرهنگی برای جهان ما، ایران ما و آینده ی ماست. کوروش رهبر خردمندی است که در تاریخ دوردست، جلوهای از یک رهبری متفاوت از خود برجای گذاشته که بخشی از میراث فرهنگی و تمدنی ماست. میراثی که هم به عنوان ایرانی بدان فخر میورزیم و هم در این وضعیت آشوبناک، در جهان، در منطقه و سرزمینمان بدان میراث نیازمندیم. ما باور داریم باید به آن ابداعات هنجارین و فرهنگی او رجوع، فهم و زندگی کنیم و ایران خسته و زخمخوردهمان را بسازیم.
کوروش بزرگ، نماد رواداری در دنیای باستان است. آزادی ادیان و عقاید را حرمت می نهد و کسی را اجبار به اجرای سنتی و یا سنت خود نمی کند.
این میراث، گرانقدر و با شکوه و نه فقط برای آن دوران که برای امروز و آینده است. کوروش نظامی از طرد دینی و آیینی نساخت بلکه احترام و رواداری نسبت به تفاوت ها را گسترد، تحقیر اقوام و ملت ها را وانهاد و حق سبک زیستن و چگونه بودن ملتها را به آزادی واگذارد.
او هنوز در پسِ قرنها ما را به چنین آهنگ زیستنی فرا می خواند.
فراخوان او، رواداری و آزادیست.
فراخوان او، احترام به تفاوت است.
فراخوان او، همو که در منشورش گفت که مردم را دلشاد کردم به حضور در نیایش گاههای خودشان، دلشادی مردمانی است به آنچه خود برمی گزینند و می پسندند و نه آن طور که استبداد دینی اکنون بر ایران ما تحمیل کرده است.
او تاکید کرد که قدرت بدون عدالت، ویرانگر است و نگاهی به حاکمان امروز ما که ظالمانی بیش نیستند، ویرانگری شان را نشان می دهد.
فراخوان او، دعوتیست به آزادی که امروز زندانهای جمهوری اسلامی و چوبههای دار، نماد استبداد و آزادی ستیزی شان است.
فراخوان او، منشور رهایی ماست.
ما ایرانیان، اکنون این سرمایه نمادین فرهنگی و تمدنی خود را برای دوباره ساختن وطنمان فرا میخوانیم و راه او را برای برابری مردمان و احترام به تفاوتها، تحقق عدالت و آزادی و حقوق بشر و دموکراسی بر میگزینیم و ادامه میدهیم.
نرگس محمدی
۶ آبان -۱۴۰۴
#کوروش_بزرگ #ایران #بیانیه #نرگس_محمدی #حقوق_بشر #رواداری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤12👍12👎1
۱۶ زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و وضعیت وخیم طاهر نقوی بیانیهای صادر کردند.
متن کامل این بیانیه:
«ما به عنوان جمعی از زندانیان سیاسی، اعتراض شدید خود را به بیتفاوتی، ترک فعل و اهمال آشکار مسئولین در زمینه تمهید موجبات و شرایط لازم برای اعزام آقای طاهر نقوی به مراکز درمانی خارج از زندان جهت درمان به موقع شایسته و لازم را اعلام نموده و متذکر میشویم حق حیات انسانها به عنوان حقی بنیادین که در اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی قواعد حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سایر اسناد بالادستی بین المللی و داخلی، محترم دانسته شده و بر حفظ آن تاکید گردیده است جز با تامین سلامت انسانها و زندانیان که ذات و سرشت بشری دارند، قابل محافظت نیست.
همچنین تاکید میکنیم که اهمال و تعلل عامدانه و غیر موجه صورت گرفته در اعزام آقای طاهر نقوی به مراکز درمانی خارج از زندان، علاوه بر اینکه مصداقی از آزار روحی و روانی و شکنجه زندانی است؛ تسبيب در صدمه به تمامیت جسمانی ایشان از طریق تاخیر در انجام مراحل درمانی وی مطابق استانداردها و موازین پزشکی محسوب میشود و جمهوری اسلامی و دستگاه زندانبانی آن باید بداند که مسئولیت حفظ جان و فراهمساختن موجبات درمان زندانیان بیمار بر عهده وی میباشد.
درمان زندانیان بیمار از باب پاسداشت حق حیات و حق بر سلامت آنان تعللپذیر و قابل چشمپوشی نیست.»
امضاکنندگان:
ابوالفضل قدیانی/ مصطفی تاجزاده/ محمدرضا فقیهی/ رضا خندان/ رضا ولیزاده/ سعید احمدی دلجو/ محسن قشقایی/ حسین شنبه زاده/ محمد نجفی/ شهریار براتی/ محمود اجاقلو/ ودود اسدی/ ایاز سیفخواه/ مرتضی پروین/ سیامک ابراهیمی/ عین الله رضازاده جویباری
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
متن کامل این بیانیه:
«ما به عنوان جمعی از زندانیان سیاسی، اعتراض شدید خود را به بیتفاوتی، ترک فعل و اهمال آشکار مسئولین در زمینه تمهید موجبات و شرایط لازم برای اعزام آقای طاهر نقوی به مراکز درمانی خارج از زندان جهت درمان به موقع شایسته و لازم را اعلام نموده و متذکر میشویم حق حیات انسانها به عنوان حقی بنیادین که در اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی قواعد حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سایر اسناد بالادستی بین المللی و داخلی، محترم دانسته شده و بر حفظ آن تاکید گردیده است جز با تامین سلامت انسانها و زندانیان که ذات و سرشت بشری دارند، قابل محافظت نیست.
همچنین تاکید میکنیم که اهمال و تعلل عامدانه و غیر موجه صورت گرفته در اعزام آقای طاهر نقوی به مراکز درمانی خارج از زندان، علاوه بر اینکه مصداقی از آزار روحی و روانی و شکنجه زندانی است؛ تسبيب در صدمه به تمامیت جسمانی ایشان از طریق تاخیر در انجام مراحل درمانی وی مطابق استانداردها و موازین پزشکی محسوب میشود و جمهوری اسلامی و دستگاه زندانبانی آن باید بداند که مسئولیت حفظ جان و فراهمساختن موجبات درمان زندانیان بیمار بر عهده وی میباشد.
درمان زندانیان بیمار از باب پاسداشت حق حیات و حق بر سلامت آنان تعللپذیر و قابل چشمپوشی نیست.»
امضاکنندگان:
ابوالفضل قدیانی/ مصطفی تاجزاده/ محمدرضا فقیهی/ رضا خندان/ رضا ولیزاده/ سعید احمدی دلجو/ محسن قشقایی/ حسین شنبه زاده/ محمد نجفی/ شهریار براتی/ محمود اجاقلو/ ودود اسدی/ ایاز سیفخواه/ مرتضی پروین/ سیامک ابراهیمی/ عین الله رضازاده جویباری
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
🕊12❤7💔2
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، به مناسبت هفتم آبان، روز کوروش، متنی به شرح زیر نوشته است:
«در سرزمین خورشید و اسطوره، جایی که از تبار کوروش و آرش برخاستهایم، کشوری که در متن دیرینهی خود قهرمانان بیشماری پرورده که در گستره زمان یاد و نامشان موجب سرفرازیست. تاراجها و تاخت و تازهای نامردمانی که هرگز خواستار سربلندی نام ایران نبودند، نتوانست نام این بزرگمردان را به غرقاب فراموشی بسپارد و موجب از یاد رفتنشان شود. دست روزگار نیز ناتوان از گمنامکردنشان است و هرگز نخواهد توانست خاطره این جاودانگان را از لوح دلمان پاک کند. کوروش، کوروش کبیر، بزرگمردی بی همتا، بی شک یکی از برجستهترین مردان تاریخ است که سرزمین مولودش تا در جهان نامی دارد. به وجود او میبالد و فراموشش نخواهد کرد. ما نمیگویم کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم. ما میگویم کوروش تا جاودان زندهای ما بیداریم. چون تو بیدارمان کردی. و سوگند یاد میکنیم آن پرچمی که دو هزار و پانصد سال پیش برافراشتی، همچنان برافروشده و در اهتزاز نگاه خواهیم داشت. سوگند یاد میکنیم. بزرگی و سربلندی ایرانمان را که یادآور نام پر شکوه کوروش است با اراده پولادین حفظ خواهیم کرد. پاینده ایران.»
#محبوبه_رضایی #بیانیه #کوروش_بزرگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در سرزمین خورشید و اسطوره، جایی که از تبار کوروش و آرش برخاستهایم، کشوری که در متن دیرینهی خود قهرمانان بیشماری پرورده که در گستره زمان یاد و نامشان موجب سرفرازیست. تاراجها و تاخت و تازهای نامردمانی که هرگز خواستار سربلندی نام ایران نبودند، نتوانست نام این بزرگمردان را به غرقاب فراموشی بسپارد و موجب از یاد رفتنشان شود. دست روزگار نیز ناتوان از گمنامکردنشان است و هرگز نخواهد توانست خاطره این جاودانگان را از لوح دلمان پاک کند. کوروش، کوروش کبیر، بزرگمردی بی همتا، بی شک یکی از برجستهترین مردان تاریخ است که سرزمین مولودش تا در جهان نامی دارد. به وجود او میبالد و فراموشش نخواهد کرد. ما نمیگویم کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم. ما میگویم کوروش تا جاودان زندهای ما بیداریم. چون تو بیدارمان کردی. و سوگند یاد میکنیم آن پرچمی که دو هزار و پانصد سال پیش برافراشتی، همچنان برافروشده و در اهتزاز نگاه خواهیم داشت. سوگند یاد میکنیم. بزرگی و سربلندی ایرانمان را که یادآور نام پر شکوه کوروش است با اراده پولادین حفظ خواهیم کرد. پاینده ایران.»
#محبوبه_رضایی #بیانیه #کوروش_بزرگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔18❤11🕊1
زرتشت احمدی راغب؛ نماد انسانیت و مبارزه با دیکتاتوری و اعدام
✍️ رضا محمدحسینی
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان قزلحصار بهسر میبرد. زرتشت احمدی راغب از جمله کنشگران مدنی شناختهشده در ایران است که به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بارها بازداشت و زندانی شده است. وی پیشتر آتشنشان شهرداری شهریار بود و پس از ۱۷ سال خدمت، به دلیل اعتراض به بیعدالتی و فعالیتهای مدنی از کار اخراج شد. در سال ۱۳۹۸ از امضاکنندگان بیانیهی موسوم به «بیانیهی ۱۴ نفر» بود که در آن، امضاکنندگان خواستار کنارهگیری علی خامنهای از قدرت و گذار از نظام جمهوری اسلامی شدند.
زرتشت در سالهای اخیر بارها در زندانهای مختلف از جمله اوین، تهران بزرگ، رجاییشهر و قزلحصار محبوس بوده است. مأموران قرارگاه ثارالله او را در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت کردند و با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به زندان فرستادند.
در سال گذشته، پس از ارائهی درخواست آزادی مشروط، دو پروندهی مختومهی پیشین او مجدداً فعال شد. نخست در دادسرای شهریار، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل در دست داشتن پلاکارد «نه به اعدام» در خارج از زندان، و پروندهای در زندان رجاییشهر که قبلاً مختومه اعلام شده بود. در ادامه، با شکایت رئیس زندان قزلحصار و نهاد حفاظت اطلاعات، پروندهی جدیدی علیه او تشکیل شد. بر اساس حکم قاضی آصفالحسینی، وی به اتهام انتشار فایل صوتی از داخل زندان به یک سال حبس تعزیری و دو سال تبعید محکوم شد. در حال حاضر زرتشت در حال گذراندن سال دوم همین حکم است. درخواست ادغام احکام او که چندین ماه پیش ارائه شده، تاکنون بدون پاسخ مانده است؛ در صورت تأیید، وی میتواند آزاد شود.
در بهمن ۱۴۰۲، به دنبال اعتراض جمعی در بند چهار زندان قزلحصار، من، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی از تاریخ ۱۷ تا ۲۲ بهمن اقدام به اعتراض و تحصن کردیم. هدف این حرکت، اعتراض به احکام اعدام و سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بود. مأموران زندان دستور انتقال ما به سلول انفرادی را صادر کردند، اما با مقاومت ما مواجه شدند. در جریان این اعتراض، پرچمهای نصبشده در راهروی بند پایین کشیده شد و تنش میان زندانیان و مأموران بالا گرفت. در نهایت، مأموران ما را به انفرادی منتقل کردند.
در زمان انتقال، یکی از مأموران به من حملهور شد. هنگامی که مقاومت کردم و گفتم «فریاد علیه دیکتاتور جرم نیست»، آقای زرتشت احمدی راغب خطاب به افسر جانشین گفت: «رهایش کنید، بند دلش پاره میشود.» در پی این تذکر، مأموران از ادامهی درگیری خودداری کردند.
پس از اعتراضات و فریادهایی که علیه اعدام و سرکوب سر دادیم، من را از سلولانفرادی خارج کردند، به من سیلی زدند و به پدرم توهین کردند. به منظور جلوگیری از آسیب بیشتر به دیگر زندانیان، از واکنش خودداری کردم.
زرتشت احمدی راغب پیشتر نیز چندین بار در اعتراض به بیعدالتی و شرایط غیرانسانی زندانها دست به اعتصاب غذا زده است؛ از جمله در سال ۱۴۰۱ و نیز در زمستان ۱۴۰۲ که اعتصابش را تنها پس از درخواست فرزندش متوقف کرد.
زرتشت از چهرههای ثابت کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و از فعالان همبستگی با خانوادههای دادخواه، معلمان و کارگران است. در طول دوران حبس نیز به دفعات به انفرادی منتقل شده و تحت فشار قرار گرفته است.
در حال حاضر، وضعیت جسمی او به دلیل اعتصاب غذا نگرانکننده است. زرتشت احمدی راغب و سایر زندانیان سیاسی، گروگان حکومتی هستند که هیچ مرزی برای سرکوب و مجازات مخالفان خود قائل نیست.
جمهوری اسلامی باید بیدرنگ زندانیان سیاسی را آزاد کند.
زندانیان سیاسی تحت فشارهای جسمی و روحی فراوانی در زندانهای جمهوری اسلامی و زیر سایهی اعدام قرار دارند. وقتی روح و روان فرد آسیب میبیند، بهتدریج جسم او نیز دچار آسیب میشود؛ اعتصاب غذا، ضربوشتم، و فشارهای روانی تأثیر مستقیم بر سلامت و تندرستی زندانیان دارد.
ما از فریاد و اعتراض دست نخواهیم کشید و حاکمان مستبد را به زیر خواهیم کشید؛ اجازه نخواهیم داد ایران را ویران کنند. ما هر هفته اخبار اعدام، مرگ، شکنجه و حبس را میشنویم و میبینیم؛ این شرایط بر اعصاب و روان و سیستم ایمنی ما تأثیر میگذارد و سلامت عمومی ما را به خطر میاندازد.
ما خواستار توقف فوری سرکوب، پایان دادن به پروندهسازیهای سیاسی و احقاق حقوق زندانیان سیاسی هستیم. حکومت باید پاسخگوی اقدامات خود باشد و بهطور عاجل اقدامات لازم برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین سلامت آنان را فراهم کند.
رضا محمدحسینی، زندان قزلحصار
۹ آبان ۱۴۰۴
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️ رضا محمدحسینی
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان قزلحصار بهسر میبرد. زرتشت احمدی راغب از جمله کنشگران مدنی شناختهشده در ایران است که به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بارها بازداشت و زندانی شده است. وی پیشتر آتشنشان شهرداری شهریار بود و پس از ۱۷ سال خدمت، به دلیل اعتراض به بیعدالتی و فعالیتهای مدنی از کار اخراج شد. در سال ۱۳۹۸ از امضاکنندگان بیانیهی موسوم به «بیانیهی ۱۴ نفر» بود که در آن، امضاکنندگان خواستار کنارهگیری علی خامنهای از قدرت و گذار از نظام جمهوری اسلامی شدند.
زرتشت در سالهای اخیر بارها در زندانهای مختلف از جمله اوین، تهران بزرگ، رجاییشهر و قزلحصار محبوس بوده است. مأموران قرارگاه ثارالله او را در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت کردند و با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به زندان فرستادند.
در سال گذشته، پس از ارائهی درخواست آزادی مشروط، دو پروندهی مختومهی پیشین او مجدداً فعال شد. نخست در دادسرای شهریار، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل در دست داشتن پلاکارد «نه به اعدام» در خارج از زندان، و پروندهای در زندان رجاییشهر که قبلاً مختومه اعلام شده بود. در ادامه، با شکایت رئیس زندان قزلحصار و نهاد حفاظت اطلاعات، پروندهی جدیدی علیه او تشکیل شد. بر اساس حکم قاضی آصفالحسینی، وی به اتهام انتشار فایل صوتی از داخل زندان به یک سال حبس تعزیری و دو سال تبعید محکوم شد. در حال حاضر زرتشت در حال گذراندن سال دوم همین حکم است. درخواست ادغام احکام او که چندین ماه پیش ارائه شده، تاکنون بدون پاسخ مانده است؛ در صورت تأیید، وی میتواند آزاد شود.
در بهمن ۱۴۰۲، به دنبال اعتراض جمعی در بند چهار زندان قزلحصار، من، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی از تاریخ ۱۷ تا ۲۲ بهمن اقدام به اعتراض و تحصن کردیم. هدف این حرکت، اعتراض به احکام اعدام و سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بود. مأموران زندان دستور انتقال ما به سلول انفرادی را صادر کردند، اما با مقاومت ما مواجه شدند. در جریان این اعتراض، پرچمهای نصبشده در راهروی بند پایین کشیده شد و تنش میان زندانیان و مأموران بالا گرفت. در نهایت، مأموران ما را به انفرادی منتقل کردند.
در زمان انتقال، یکی از مأموران به من حملهور شد. هنگامی که مقاومت کردم و گفتم «فریاد علیه دیکتاتور جرم نیست»، آقای زرتشت احمدی راغب خطاب به افسر جانشین گفت: «رهایش کنید، بند دلش پاره میشود.» در پی این تذکر، مأموران از ادامهی درگیری خودداری کردند.
پس از اعتراضات و فریادهایی که علیه اعدام و سرکوب سر دادیم، من را از سلولانفرادی خارج کردند، به من سیلی زدند و به پدرم توهین کردند. به منظور جلوگیری از آسیب بیشتر به دیگر زندانیان، از واکنش خودداری کردم.
زرتشت احمدی راغب پیشتر نیز چندین بار در اعتراض به بیعدالتی و شرایط غیرانسانی زندانها دست به اعتصاب غذا زده است؛ از جمله در سال ۱۴۰۱ و نیز در زمستان ۱۴۰۲ که اعتصابش را تنها پس از درخواست فرزندش متوقف کرد.
زرتشت از چهرههای ثابت کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و از فعالان همبستگی با خانوادههای دادخواه، معلمان و کارگران است. در طول دوران حبس نیز به دفعات به انفرادی منتقل شده و تحت فشار قرار گرفته است.
در حال حاضر، وضعیت جسمی او به دلیل اعتصاب غذا نگرانکننده است. زرتشت احمدی راغب و سایر زندانیان سیاسی، گروگان حکومتی هستند که هیچ مرزی برای سرکوب و مجازات مخالفان خود قائل نیست.
جمهوری اسلامی باید بیدرنگ زندانیان سیاسی را آزاد کند.
زندانیان سیاسی تحت فشارهای جسمی و روحی فراوانی در زندانهای جمهوری اسلامی و زیر سایهی اعدام قرار دارند. وقتی روح و روان فرد آسیب میبیند، بهتدریج جسم او نیز دچار آسیب میشود؛ اعتصاب غذا، ضربوشتم، و فشارهای روانی تأثیر مستقیم بر سلامت و تندرستی زندانیان دارد.
ما از فریاد و اعتراض دست نخواهیم کشید و حاکمان مستبد را به زیر خواهیم کشید؛ اجازه نخواهیم داد ایران را ویران کنند. ما هر هفته اخبار اعدام، مرگ، شکنجه و حبس را میشنویم و میبینیم؛ این شرایط بر اعصاب و روان و سیستم ایمنی ما تأثیر میگذارد و سلامت عمومی ما را به خطر میاندازد.
ما خواستار توقف فوری سرکوب، پایان دادن به پروندهسازیهای سیاسی و احقاق حقوق زندانیان سیاسی هستیم. حکومت باید پاسخگوی اقدامات خود باشد و بهطور عاجل اقدامات لازم برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین سلامت آنان را فراهم کند.
رضا محمدحسینی، زندان قزلحصار
۹ آبان ۱۴۰۴
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤26👍7🕊2
بیستودو زندانی سیاسی با انتشار بیانیهای خواستار «اتحاد ملی، اعتصابات و اعتراضات سراسری» شدند
در بیانیهای که به دست آموزشکده توانا رسیده، بیستودو تن از زندانیان سیاسی، مردم را به اتحاد، همبستگی و اقدام مدنی فراخواندهاند. آنان با تأکید بر ضرورت «اعتصابات و اعتراضات سراسری و هماهنگ»، این اقدامات را تنها راه رهایی کشور از «چنگال استبداد و فساد» دانستهاند.
در بخشی از این بیانیه آمده است:
«امروز، بیش از هر زمان دیگر، سرنوشت ایران به اتحاد و همصدایی ملت ایران وابسته است. هیچ نیرویی، هیچ گروهی و هیچ اندیشهای بهتنهایی قادر به نجات وطن از تاریکی کنونی نیست.»
امضاکنندگان این بیانیه از همهی نیروهای «ملی، آزادیخواه و میهندوست» دعوت کردهاند تا اختلافات را کنار گذاشته و در مسیر هدف مشترک یعنی «آزادی، عدالت و استقلال ایران» گام بردارند. آنان تأکید کردهاند که این فراخوان، با وجود باور سیاسی امضا کنندگان (پادشاهی مشروطه)، ماهیتی «فراجناحی و ملی» دارد و هدف آن، شکلگیری همبستگی و اعتماد متقابل میان اقشار مختلف جامعه است.
در بخش دیگری از بیانیه آمده است:
«اکنون زمان آن فرارسیده است که کارگران، معلمان، دانشجویان، بازاریان، هنرمندان، پرستاران و کارمندان، در صفی واحد و هماهنگ، فریاد آزادی را به صدا درآورند. هیچ تغییر پایداری بدون حضور و مشارکت گستردهی مردم ممکن نیست.»
بیانیه با شعار «اتحاد، اعتصاب و اعتراض همزمان – راه نجات ایران است» پایان مییابد.
امضاکنندگان این بیانیه عبارتند از:
اصغر حسنیراد، بهفر لالهزاری، کاظم علینژاد بارانلو، مرسل کتابی، حجتالله رافعی، حسین استاجی، امین سخنور، پرویز اکبری، میثم غلامی (آریان)، علیرضا نجاری، شهریار بیات، محمدحسین سهرابی، صالح خاموشی، وحید سرخگل، فرهاد حافظی، مسعود اسلامینسب، مهدی همتی، سعید نسیمی، دانیال مقدم، قدرت کهریزی، مجتبی ابراهیمی و سهراب حسنخانی.
#همبستگی #نه_به_جمهوری_اسلامی #اعتصابات_سراسری #اعتراضات_سراسری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در بیانیهای که به دست آموزشکده توانا رسیده، بیستودو تن از زندانیان سیاسی، مردم را به اتحاد، همبستگی و اقدام مدنی فراخواندهاند. آنان با تأکید بر ضرورت «اعتصابات و اعتراضات سراسری و هماهنگ»، این اقدامات را تنها راه رهایی کشور از «چنگال استبداد و فساد» دانستهاند.
در بخشی از این بیانیه آمده است:
«امروز، بیش از هر زمان دیگر، سرنوشت ایران به اتحاد و همصدایی ملت ایران وابسته است. هیچ نیرویی، هیچ گروهی و هیچ اندیشهای بهتنهایی قادر به نجات وطن از تاریکی کنونی نیست.»
امضاکنندگان این بیانیه از همهی نیروهای «ملی، آزادیخواه و میهندوست» دعوت کردهاند تا اختلافات را کنار گذاشته و در مسیر هدف مشترک یعنی «آزادی، عدالت و استقلال ایران» گام بردارند. آنان تأکید کردهاند که این فراخوان، با وجود باور سیاسی امضا کنندگان (پادشاهی مشروطه)، ماهیتی «فراجناحی و ملی» دارد و هدف آن، شکلگیری همبستگی و اعتماد متقابل میان اقشار مختلف جامعه است.
در بخش دیگری از بیانیه آمده است:
«اکنون زمان آن فرارسیده است که کارگران، معلمان، دانشجویان، بازاریان، هنرمندان، پرستاران و کارمندان، در صفی واحد و هماهنگ، فریاد آزادی را به صدا درآورند. هیچ تغییر پایداری بدون حضور و مشارکت گستردهی مردم ممکن نیست.»
بیانیه با شعار «اتحاد، اعتصاب و اعتراض همزمان – راه نجات ایران است» پایان مییابد.
امضاکنندگان این بیانیه عبارتند از:
اصغر حسنیراد، بهفر لالهزاری، کاظم علینژاد بارانلو، مرسل کتابی، حجتالله رافعی، حسین استاجی، امین سخنور، پرویز اکبری، میثم غلامی (آریان)، علیرضا نجاری، شهریار بیات، محمدحسین سهرابی، صالح خاموشی، وحید سرخگل، فرهاد حافظی، مسعود اسلامینسب، مهدی همتی، سعید نسیمی، دانیال مقدم، قدرت کهریزی، مجتبی ابراهیمی و سهراب حسنخانی.
#همبستگی #نه_به_جمهوری_اسلامی #اعتصابات_سراسری #اعتراضات_سراسری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍16💔6❤3🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
پیام زرتشت احمدی راغب از زندان در دهمین روز اعتصاب غذا:
فریاد ما بر ضد استبداد و فساد است
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در دهمین روز اعتصاب غذای خود از زندان، پیامی صوتی منتشر کرده و در آن از تداوم اعتراض خود علیه سرکوب، سانسور، فقر، اعدام و فساد در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی خبر داده است.
او در این پیام میگوید:
«امروز دهم آبان، دهمین روز از هفتهی قضایی من است؛ هفتهای که بار دیگر فریاد بر ضد حاکم ستم و دستگاه عدالتکش جمهوری اسلامی سر دادهام. فریاد بر ضد سانسور، اعدام، فقر و تباهی. این مسیر را تا جایی که جان یاری کند ادامه خواهم داد.»
احمدی راغب در ادامه با اشاره به یک موضوع اداری مرتبط با خانوادهاش، از رفتار غیرانسانی مأموران دادگستری و برخورد تحقیرآمیز با فرزندش انتقاد کرد. به گفتهی او، فرزندش برای پیگیری امور اداری مربوط به پرونده پدرش به شعبه هفت دادگستری کرج مراجعه کرده اما با رفتار توهینآمیز یکی از کارکنان روبهرو شده است.
او در بخشی از این پیام گفت:
«پسرم را در همان شعبه، فقط برای انجام کار اداری، با دستبند بردند. دفتردار قاضی او را شناخت، اما بهجای احترام، با رفتاری غیرانسانی تحقیرش کردند. آیا این دستگاه عدالت است یا کشتارگاه انسانیت؟»
این زندانی سیاسی همچنین از وضعیت وخیم زندانها و مرگ یکی از زندانیان کارگر در اثر سکته در زندان خبر داد و گفت:
«امروز کارگری در زندان سکته کرد و جان داد؛ انسانی که ناچار بود برای حفظ شغلش در کارگاههای زندان کار کند. این کشور به کجا رسیده است؟»
احمدی راغب در پایان پیامش بار دیگر بر ضرورت ایستادگی و مقاومت مردم در برابر سرکوب تأکید کرد و گفت:
«جمهوری اسلامی، سپاه، امنیتیها و دستگاه قضایی، ایران را به دامان روسیه و چین انداختهاند. ما خبرنگاران و کنشگران فریاد میزنیم تا مردم بدانند بیهوده نیستیم. این فریاد، فریاد زندگی و عدالت است.»
زرتشت احمدی راغب از فعالان مدنی سرشناس و از مخالفان اعدام و سرکوب در ایران است که بارها به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بازداشت و زندانی شده است. او در اعتراض به شرایط زندان و وضعیت عمومی کشور، از ده روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است.
#زرتشت_احمدی_راغب #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام زرتشت احمدی راغب از زندان در دهمین روز اعتصاب غذا:
فریاد ما بر ضد استبداد و فساد است
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در دهمین روز اعتصاب غذای خود از زندان، پیامی صوتی منتشر کرده و در آن از تداوم اعتراض خود علیه سرکوب، سانسور، فقر، اعدام و فساد در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی خبر داده است.
او در این پیام میگوید:
«امروز دهم آبان، دهمین روز از هفتهی قضایی من است؛ هفتهای که بار دیگر فریاد بر ضد حاکم ستم و دستگاه عدالتکش جمهوری اسلامی سر دادهام. فریاد بر ضد سانسور، اعدام، فقر و تباهی. این مسیر را تا جایی که جان یاری کند ادامه خواهم داد.»
احمدی راغب در ادامه با اشاره به یک موضوع اداری مرتبط با خانوادهاش، از رفتار غیرانسانی مأموران دادگستری و برخورد تحقیرآمیز با فرزندش انتقاد کرد. به گفتهی او، فرزندش برای پیگیری امور اداری مربوط به پرونده پدرش به شعبه هفت دادگستری کرج مراجعه کرده اما با رفتار توهینآمیز یکی از کارکنان روبهرو شده است.
او در بخشی از این پیام گفت:
«پسرم را در همان شعبه، فقط برای انجام کار اداری، با دستبند بردند. دفتردار قاضی او را شناخت، اما بهجای احترام، با رفتاری غیرانسانی تحقیرش کردند. آیا این دستگاه عدالت است یا کشتارگاه انسانیت؟»
این زندانی سیاسی همچنین از وضعیت وخیم زندانها و مرگ یکی از زندانیان کارگر در اثر سکته در زندان خبر داد و گفت:
«امروز کارگری در زندان سکته کرد و جان داد؛ انسانی که ناچار بود برای حفظ شغلش در کارگاههای زندان کار کند. این کشور به کجا رسیده است؟»
احمدی راغب در پایان پیامش بار دیگر بر ضرورت ایستادگی و مقاومت مردم در برابر سرکوب تأکید کرد و گفت:
«جمهوری اسلامی، سپاه، امنیتیها و دستگاه قضایی، ایران را به دامان روسیه و چین انداختهاند. ما خبرنگاران و کنشگران فریاد میزنیم تا مردم بدانند بیهوده نیستیم. این فریاد، فریاد زندگی و عدالت است.»
زرتشت احمدی راغب از فعالان مدنی سرشناس و از مخالفان اعدام و سرکوب در ایران است که بارها به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بازداشت و زندانی شده است. او در اعتراض به شرایط زندان و وضعیت عمومی کشور، از ده روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است.
#زرتشت_احمدی_راغب #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍16❤5🕊2