#آردا #لوتر
یکسری رول طنز براتون داریم مرتبط با آردا و سیلماریلیون... یکی از بچه های سایت آردا ملقب به ت.ت اینا رو نوشته که ما هم کپی پیست میکنیم براتون😁
آينورپارتی ،بخش اول
آنَكْ ارو، آن يكتا كه در آردا او را ايلوواتار مي نامند؛ كه البت ديدند ناميست بس دشوار زان روي به اختصار "ايلي" مي نامند؛ و او نخست آينور را اغفال كرد، قدسيان را، كه بازيچه ي انديشه هايش بودند. و او با ايشان سخن گفت، و نغمه ها و آهنگ را بر ايشان خواندن گرفت؛ و آينور نيز در برابر وي خواندند و شاد بودند و چون آب خوردني خر شدند. و اين چنين شد كه ايليوواتار جمله آينور را به منزل خويش فراخواند و نغمه هاي شگرف بر ايشان باز نمود، و از چيزهايي بزرگ تر و خفن تر از آن چه تاكنون آشكار گردانيده بود پرده بر گرفت: باند ها و ساب ووفر ها و فلش لايت ها؛ به گونه اي كه شكوه آغاز و جلال انجامش آينور را مبهوت ساخت، و اين چنين نخستين پارتي پيش از آفرينش هر چيزي بر پا شد...
آن گاه ايلي بديشان گفت: " از آن چه كه بر شما آشكار گردانيدم كس را با خبر نگردانيد كه في الفور لو رفته، مي آيند مي گيرندمان و مي برندمان تا آب خنك بنوشيم!"
اين چنين گشت كه هر چند وقت يك بار آينور به منزلگاه ايلي رفته آن جا به جشن و سرور مي پرداختند و زان پس تالار هاي ايلي را "مكان" مي خواندند. چند صباحي بدين منوال گذشت و همه خشنود و سرمست و به شوق پارتي هاي مكرر ايام سپري مي كردند كه شبي ايلي ايشان را برخلاف قرار معهود فراخواند و جمله آينور را بگفت: " اينك بدست شمايان پارتي اي بزرگ خواهم پرداخت و چون شمايان را با شعله ي زوال ناپذير افروخته ام، توان خويش در آراستن اين پارتي خواهيد نماياند، هر يك با انديشه و تدبير خويشتن چنان كه خواهيد ديد. اما من خواهم ايستاد و دي جي اين پارتي منم و شادمان خواهم بود كه از رهگذر شما زيبايي عظيم بدل به پارتي اي گشت." و به ناگاه دستان خويش بالا برد و نعره بر آورد : "COME ON!!"
آن گاه صداي آينور به سان اورگ و ترومپت و شيپور و گيتار الکتریک و ساكسيفون به هوا خاست و با دي جي ميكس ايلي طرح آهنگي بزرگ را در انداختند؛ و صداي دوپس دوپس در تبالي بي پايان با ايتش ايتس بر خاست و مرزهاي شنوايي را به فنا داد. و جاي جاي منزل ايلي [مكان] را آكند و سرازير گشت و آهنگ و طنين آهنگ در كوچه و خيابان جاري گشت...
ادامه دارد😁😁
@Twitter_fantasy
یکسری رول طنز براتون داریم مرتبط با آردا و سیلماریلیون... یکی از بچه های سایت آردا ملقب به ت.ت اینا رو نوشته که ما هم کپی پیست میکنیم براتون😁
آينورپارتی ،بخش اول
آنَكْ ارو، آن يكتا كه در آردا او را ايلوواتار مي نامند؛ كه البت ديدند ناميست بس دشوار زان روي به اختصار "ايلي" مي نامند؛ و او نخست آينور را اغفال كرد، قدسيان را، كه بازيچه ي انديشه هايش بودند. و او با ايشان سخن گفت، و نغمه ها و آهنگ را بر ايشان خواندن گرفت؛ و آينور نيز در برابر وي خواندند و شاد بودند و چون آب خوردني خر شدند. و اين چنين شد كه ايليوواتار جمله آينور را به منزل خويش فراخواند و نغمه هاي شگرف بر ايشان باز نمود، و از چيزهايي بزرگ تر و خفن تر از آن چه تاكنون آشكار گردانيده بود پرده بر گرفت: باند ها و ساب ووفر ها و فلش لايت ها؛ به گونه اي كه شكوه آغاز و جلال انجامش آينور را مبهوت ساخت، و اين چنين نخستين پارتي پيش از آفرينش هر چيزي بر پا شد...
آن گاه ايلي بديشان گفت: " از آن چه كه بر شما آشكار گردانيدم كس را با خبر نگردانيد كه في الفور لو رفته، مي آيند مي گيرندمان و مي برندمان تا آب خنك بنوشيم!"
اين چنين گشت كه هر چند وقت يك بار آينور به منزلگاه ايلي رفته آن جا به جشن و سرور مي پرداختند و زان پس تالار هاي ايلي را "مكان" مي خواندند. چند صباحي بدين منوال گذشت و همه خشنود و سرمست و به شوق پارتي هاي مكرر ايام سپري مي كردند كه شبي ايلي ايشان را برخلاف قرار معهود فراخواند و جمله آينور را بگفت: " اينك بدست شمايان پارتي اي بزرگ خواهم پرداخت و چون شمايان را با شعله ي زوال ناپذير افروخته ام، توان خويش در آراستن اين پارتي خواهيد نماياند، هر يك با انديشه و تدبير خويشتن چنان كه خواهيد ديد. اما من خواهم ايستاد و دي جي اين پارتي منم و شادمان خواهم بود كه از رهگذر شما زيبايي عظيم بدل به پارتي اي گشت." و به ناگاه دستان خويش بالا برد و نعره بر آورد : "COME ON!!"
آن گاه صداي آينور به سان اورگ و ترومپت و شيپور و گيتار الکتریک و ساكسيفون به هوا خاست و با دي جي ميكس ايلي طرح آهنگي بزرگ را در انداختند؛ و صداي دوپس دوپس در تبالي بي پايان با ايتش ايتس بر خاست و مرزهاي شنوايي را به فنا داد. و جاي جاي منزل ايلي [مكان] را آكند و سرازير گشت و آهنگ و طنين آهنگ در كوچه و خيابان جاري گشت...
ادامه دارد😁😁
@Twitter_fantasy
توییتر فانتزی
#آردا #لوتر یکسری رول طنز براتون داریم مرتبط با آردا و سیلماریلیون... یکی از بچه های سایت آردا ملقب به ت.ت اینا رو نوشته که ما هم کپی پیست میکنیم براتون😁 آينورپارتی ،بخش اول آنَكْ ارو، آن يكتا كه در آردا او را ايلوواتار مي نامند؛ كه البت ديدند ناميست بس…
#آردا #لوتر
آینور پارتی؛ بخش دوم😁
__________________
اما اينك ايلي نشست و گوش سپرد، زماني دراز اين آهنگ در نظرش پسنديده آمد، چرا كه ناخواسته هِد مي زد. اما همچنان كه پارتي ادامه يافت، ملكور يكي از غرب زده ترين آينور بر آن شد كه آموخته هاي خويش را با آهنگ آينور در آميزد. پس چنين واقع گشت كه ملكور گيتار الكتريك خويش بر دوش گذاشته پاي بر سن نهاد و آهنگي خشن برآورد ، خردمندان چنين پندارند كه بدين سان بود كه براي نخستين بار سبك راك متولد گشت...
ليك بي درنگ ناسازگاري بر گرد ملكور بالا گرفت و بسا كساني كه نزديك او در كار نواختن بودند آشفته گرديدند و نُت از كف داده و آهنگشان به تزلزل در آمد و نا خواسته گروهي به رهبري مانوه سوليمو از فرط بلا تكليفي و منگي نغمه اي مكرر با آهنگي سنگين آميخته با عباراتي غالبن بي ادبانه سر دادند، باز همان خردمندان مزبور پندارند كه بدين سان براي نخستين بار سبك رپ متولد گشت...
اما ايلي نشست و گوش سپرد تا آن كه در گمان چنين مي نمود كه بر گرد سريرش توفاني پر خروش در گرفته است ليك ديدند توفان نيست، بل، از اين يخ خشك ها بود كه آن پس و پشت ها داشت دود مي كرد از براي خفن تر گشتن پارتي!
به ناگاه ايلي از جاي برخاست و آينور ديدند كه نيشش تا بنا گوش باز است و او با ملكور چنين سخن گفت: " آفرين رفيق! ترشي نخوري يه چيزي مي شي... بزن!" آنگاه دست چپ خويش بالا برد و آينور ديدند كه "ميكروفون قدسي" در دستانش است؛ پس ملكور نواخت و ايلي ترانه اي را خواندن گرفت، آهنگي نو در ميان توفان آغاز گشت، نغمه اي شبيه و باز بي شباهت به نغمه ي پيشين. پس بدين سان آن دو با يكديگر مجلس را گوله نمودند...
در بحبوحه ي پارتي، در آن حال كه تالار هاي ايلي مي لرزيد و رعشه اي به دل خاموشي هاي نا برانگيخته مي انداختند، به ناگاه زنگ در به صدا در آمد!
كسي از آينور به قصد آيفون روان گشت لختي بعد دوان دوان بازگشت و بر اهل پارتي فرياد بر آورد كه : " مامورا! ... مامورا اومدن! فرار كنيد!"
آن گاه آينور هراسان شدند، و هنوز آنچه آينو گفته بود در نمي يافتند؛ اما ايلي شكوهمندانه از جاي برخاست و فلنگ را بست{!} و چندي از آينور از پي او روان شدند. از در پشتي تالار وارد پاركينگ شده بر ماشين ايلي فرود آمدند و به قولي "دِ برو كه رفتيم..." به مقصدي نا معين...
اندر ميانه ي راه ملكور از مقصد نهايي پرسيد، ايلي در جواب بگفت: " مي ريم ائا!"
در اين ميان مانوه سوليمو نشسته بر صندلي عقب گويي هنوز در كف پارتي بوده و منگي به طور كامل از سرش نپريده بود باز به همان شيوه ي ابداعي خود خواندن گرفت بدين مضمون:
"حالا گذاشته دنبالم پليس عقده اي ... ايلي داره مي رونه با رويزِ نقره اي ...ولي ما كه نداريم كاري بشون ...پس به طرف ائا مي ريم لايي كشون!" [يا چيزي شبيه به اين]
آینور پارتی؛ بخش دوم😁
__________________
اما اينك ايلي نشست و گوش سپرد، زماني دراز اين آهنگ در نظرش پسنديده آمد، چرا كه ناخواسته هِد مي زد. اما همچنان كه پارتي ادامه يافت، ملكور يكي از غرب زده ترين آينور بر آن شد كه آموخته هاي خويش را با آهنگ آينور در آميزد. پس چنين واقع گشت كه ملكور گيتار الكتريك خويش بر دوش گذاشته پاي بر سن نهاد و آهنگي خشن برآورد ، خردمندان چنين پندارند كه بدين سان بود كه براي نخستين بار سبك راك متولد گشت...
ليك بي درنگ ناسازگاري بر گرد ملكور بالا گرفت و بسا كساني كه نزديك او در كار نواختن بودند آشفته گرديدند و نُت از كف داده و آهنگشان به تزلزل در آمد و نا خواسته گروهي به رهبري مانوه سوليمو از فرط بلا تكليفي و منگي نغمه اي مكرر با آهنگي سنگين آميخته با عباراتي غالبن بي ادبانه سر دادند، باز همان خردمندان مزبور پندارند كه بدين سان براي نخستين بار سبك رپ متولد گشت...
اما ايلي نشست و گوش سپرد تا آن كه در گمان چنين مي نمود كه بر گرد سريرش توفاني پر خروش در گرفته است ليك ديدند توفان نيست، بل، از اين يخ خشك ها بود كه آن پس و پشت ها داشت دود مي كرد از براي خفن تر گشتن پارتي!
به ناگاه ايلي از جاي برخاست و آينور ديدند كه نيشش تا بنا گوش باز است و او با ملكور چنين سخن گفت: " آفرين رفيق! ترشي نخوري يه چيزي مي شي... بزن!" آنگاه دست چپ خويش بالا برد و آينور ديدند كه "ميكروفون قدسي" در دستانش است؛ پس ملكور نواخت و ايلي ترانه اي را خواندن گرفت، آهنگي نو در ميان توفان آغاز گشت، نغمه اي شبيه و باز بي شباهت به نغمه ي پيشين. پس بدين سان آن دو با يكديگر مجلس را گوله نمودند...
در بحبوحه ي پارتي، در آن حال كه تالار هاي ايلي مي لرزيد و رعشه اي به دل خاموشي هاي نا برانگيخته مي انداختند، به ناگاه زنگ در به صدا در آمد!
كسي از آينور به قصد آيفون روان گشت لختي بعد دوان دوان بازگشت و بر اهل پارتي فرياد بر آورد كه : " مامورا! ... مامورا اومدن! فرار كنيد!"
آن گاه آينور هراسان شدند، و هنوز آنچه آينو گفته بود در نمي يافتند؛ اما ايلي شكوهمندانه از جاي برخاست و فلنگ را بست{!} و چندي از آينور از پي او روان شدند. از در پشتي تالار وارد پاركينگ شده بر ماشين ايلي فرود آمدند و به قولي "دِ برو كه رفتيم..." به مقصدي نا معين...
اندر ميانه ي راه ملكور از مقصد نهايي پرسيد، ايلي در جواب بگفت: " مي ريم ائا!"
در اين ميان مانوه سوليمو نشسته بر صندلي عقب گويي هنوز در كف پارتي بوده و منگي به طور كامل از سرش نپريده بود باز به همان شيوه ي ابداعي خود خواندن گرفت بدين مضمون:
"حالا گذاشته دنبالم پليس عقده اي ... ايلي داره مي رونه با رويزِ نقره اي ...ولي ما كه نداريم كاري بشون ...پس به طرف ائا مي ريم لايي كشون!" [يا چيزي شبيه به اين]
غلط نکنم کریس رونالدو یه رگش الف یا نومه نوره:/ پیر نمیشه لعنتی.❤️
#فوتبال #لوتر #آردا
@Twitter_fantasy
#فوتبال #لوتر #آردا
@Twitter_fantasy
یکی از شخمی ترین داستانای عشقی تو ژانر فانتزی، ماجرای الوه و ملیان تو سیلماریلیون هستش. عشق در نگاه اول شنیده بودیم ولی دیگه شونصدسال زل زدن به همدیگه و تو خلسه رفتن خیلی طنزه... صد رحمت به فیلمای هندی:/
#آردا #سیلماریلیون
@Twitter_fantasy
#آردا #سیلماریلیون
@Twitter_fantasy
هاوکینگ از بیماری ALS جون سالم به در برد ولی از سال ۹۶ نه:/ انگار ملکور با نفرینش زووم کرده بود رو امسال و ول کن هم نبود...
#آردا
@Twitter_fantasy
#آردا
@Twitter_fantasy
حکایت ملکور حکایت این بچه بسیجیای انقلابی بود که با آهنگ و پارتی مشکل داشت و آهنگ آینور یا همون آینور پارتی رو بهم زد. واسه همینم لوتین با رقص و آواز تونست خرش کنه... بچه م جنبه ی لهو و لعب رو نداشت😂
#آردا #سیلماریلیون
@Twitter_fantasy
#آردا #سیلماریلیون
@Twitter_fantasy
ناموسن شرایط نولدور اسیر تقدیر ماندوس و نومه نور تحت غضب ارو، بازم بهتر از وضع ملت ایران تو این سالهاست:/
#آردا
@Twitter_fantasy
#آردا
@Twitter_fantasy
بی شوخی، ملکورم آرزوست!!
موندیم تتلوی ******* رو نفرین کنیم یا تروریستا یا کشورای چاقال حاشیه خلیج پارس یا شبکه های دیوث خارجی که به زیرگرفته شدن چند نفر توسط یه روانی تو لندن میگن حمله ی تروریستی، اما به گلوله بسته شدن ملت تو اهواز میگن حمله ی مسلحانه:/
ملکور داداچ کجایی، بیا همونطور که هورین بینوا رو چزوندی، چندتا نفرین نثار اینا کن امیدوار بشیم یکم...
#آردا
@Twitter_fantasy
موندیم تتلوی ******* رو نفرین کنیم یا تروریستا یا کشورای چاقال حاشیه خلیج پارس یا شبکه های دیوث خارجی که به زیرگرفته شدن چند نفر توسط یه روانی تو لندن میگن حمله ی تروریستی، اما به گلوله بسته شدن ملت تو اهواز میگن حمله ی مسلحانه:/
ملکور داداچ کجایی، بیا همونطور که هورین بینوا رو چزوندی، چندتا نفرین نثار اینا کن امیدوار بشیم یکم...
#آردا
@Twitter_fantasy