Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝۵۵ ضربه شلاق روحالله برزین کارگر یک نانوایی با شکایت امام جمعه و رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهر چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد!
✅با شکایت امام جمعه و رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهر چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد، حکم ۵۵ ضربه شلاق روحالله برزین کارگر یک نانوایی به دلیل آنچه دادگاه«توهین در فضای مجازی» خواند، اجرا شد.
✅نورالله افشار، امام جمعه شهر چرام، پس از اجرای حکم شلاق روحالله برزین در بیانیهای گفت که به این کارگر جوان فرصت دادم تا عذرخواهی کند اما نکرد و حکم توهین بر اساس حقوق شهروندی و قانون جمهوری اسلامی ایران شلاق است.
✅پانوشت سهند ایرانمهر:
مزبد(معادل بهلول) بر سریر(تخت) خلیفه نشست و جمعی خندیدند.
خلیفه گفت که به تاوان جسارتش تازیانهاش زنند.
مزبد گریست.
خلیفه گفت: بر درد تازیانه گریه میکنی؟
گفت: نه! بر تو میگریم که وقتی مرا به لحظهای خطای بر سریر نشستن، جزا صد تازیانه باشد، تا بر خطای خلیفه که عمری بر سریر است چه رود؟
📙کتاب البخلاء
✍️جاحظ
@sahandiranmehr
🆔 @MostafaTajzadeh
✅با شکایت امام جمعه و رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهر چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد، حکم ۵۵ ضربه شلاق روحالله برزین کارگر یک نانوایی به دلیل آنچه دادگاه«توهین در فضای مجازی» خواند، اجرا شد.
✅نورالله افشار، امام جمعه شهر چرام، پس از اجرای حکم شلاق روحالله برزین در بیانیهای گفت که به این کارگر جوان فرصت دادم تا عذرخواهی کند اما نکرد و حکم توهین بر اساس حقوق شهروندی و قانون جمهوری اسلامی ایران شلاق است.
✅پانوشت سهند ایرانمهر:
مزبد(معادل بهلول) بر سریر(تخت) خلیفه نشست و جمعی خندیدند.
خلیفه گفت که به تاوان جسارتش تازیانهاش زنند.
مزبد گریست.
خلیفه گفت: بر درد تازیانه گریه میکنی؟
گفت: نه! بر تو میگریم که وقتی مرا به لحظهای خطای بر سریر نشستن، جزا صد تازیانه باشد، تا بر خطای خلیفه که عمری بر سریر است چه رود؟
📙کتاب البخلاء
✍️جاحظ
@sahandiranmehr
🆔 @MostafaTajzadeh
بازاندیشی در تصور ما از دموکراسی
یا وضعیت گفتار دموکراسی در ایران امروز
محمد جواد غلامرضا کاشی
اینستاگرام اتحادیه انجمن های علوم سیاسی
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/tv/CBOWXOUp9cg/?igshid=16b6092t6l9ik
@Vortrags
یا وضعیت گفتار دموکراسی در ایران امروز
محمد جواد غلامرضا کاشی
اینستاگرام اتحادیه انجمن های علوم سیاسی
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/tv/CBOWXOUp9cg/?igshid=16b6092t6l9ik
@Vortrags
Forwarded from آهنگیفای
گفتارک ۵:
عمادالدین باقی
موی بشکافی به عیب دیگران
ور بپرسم عیب تو کوری از آن
(منطق الطیر عطار)
طبق این آموزه بلند اخلاقی که توصیه می کند چشم مان بیش از آنکه به بیرون بازشود به درون بازشود(مانند حکمت 353 نهج البلاغه) اگر بخواهم مواضع دستگاه تبلیغی و سیاسی حکومت به اعتراضات آمریکا را به فال نیک بگیرم می توان گفت امید می رود برخی شان متوجه زشتی کردار خود در شدت عمل و خشونت علیه اعتراضات مردم شده باشند. همچنین با توجه به اینکه در جریان جزئیات احکام مجازاتهای سنگین حبس و اعدام برای مرتکبین اعمالی شبیه معترضین آمریکایی هستم، آرزو می کنم که همین امر دلیل و بهانه ای شود برای تجدید نظر حکومت در این احکام سنگین.
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
فیس بوک Emadbaqi@
@Vortrags
عمادالدین باقی
موی بشکافی به عیب دیگران
ور بپرسم عیب تو کوری از آن
(منطق الطیر عطار)
طبق این آموزه بلند اخلاقی که توصیه می کند چشم مان بیش از آنکه به بیرون بازشود به درون بازشود(مانند حکمت 353 نهج البلاغه) اگر بخواهم مواضع دستگاه تبلیغی و سیاسی حکومت به اعتراضات آمریکا را به فال نیک بگیرم می توان گفت امید می رود برخی شان متوجه زشتی کردار خود در شدت عمل و خشونت علیه اعتراضات مردم شده باشند. همچنین با توجه به اینکه در جریان جزئیات احکام مجازاتهای سنگین حبس و اعدام برای مرتکبین اعمالی شبیه معترضین آمریکایی هستم، آرزو می کنم که همین امر دلیل و بهانه ای شود برای تجدید نظر حکومت در این احکام سنگین.
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
فیس بوک Emadbaqi@
@Vortrags
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
منوچهر بختیاری، پدر پویا بختیاری، در اینستاگرام خود با مقایسه مراسم تدفین جورج فلوید و پسرش نوشت: «کسانی که دم از تبعیض نژادی و کشتار مردم در آمریکا میزنند در چهلمین روز برگزاری مراسم فرزندم خانوادهاش را بازداشت و مراسمش را به خاک و خون کشیدند و صدها نفر را با وقاحت تمام راهی زندانها کردند»
او افزود: «چرا اعتراضات مردم آمریکا حق است ولی اعتراضات مسالمتآمیز مردم ایران اغتشاش و مخل امنیت و عامل برهم زدن نظم جامعه است.»
@iranintltv
او افزود: «چرا اعتراضات مردم آمریکا حق است ولی اعتراضات مسالمتآمیز مردم ایران اغتشاش و مخل امنیت و عامل برهم زدن نظم جامعه است.»
@iranintltv
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ملیحه حیاتی، زندانی سیاسی پیشین، در واکنش به ابراز نگرانی خامنهای درمورد نقض حقوق بشر ازسوی پلیس آمریکا در مرگ جورج فلوید، به چشم انداز زنان میگوید: بازجوی جمهوری اسلامی شبها در سلول لباسهای ما را بالا میزد و وقتی به ما شلاق میزد، دیگر بازجوها میایستادند و میخندیدند
@iranintltv
@iranintltv
Forwarded from شجاعت اندیشیدن (علی صادقی)
📕 ساعت دروغ میگوید، زمان دورِ یک دایره نمیچرخد؛ زمان بر روی خطی مستقیم میدود و هیچگاه، هیچگاه، هیچگاه باز نمیگردد.
ایدهی ساختنِ ساعت به شکل دایره، ایدهی جادوگری فریبکار بوده است!
ساعتِ خوب، ساعت شنی است؛ هر لحظه به تو نشان میدهد که دانهای که افتاد دیگر باز نمیگردد. و به یادمان میآورد که زمان "خط" است نه "دایره"، و زمانِ رفته دیگر باز نخواهد گشت. و نه افسوس و نه اصرار، بر اين خطِ بیانتها هیچ تاثيری نمیگذارند.
#آنتوان_چخوف [تمشکِ تیغدار]
@shojaat_e_andishidan
ایدهی ساختنِ ساعت به شکل دایره، ایدهی جادوگری فریبکار بوده است!
ساعتِ خوب، ساعت شنی است؛ هر لحظه به تو نشان میدهد که دانهای که افتاد دیگر باز نمیگردد. و به یادمان میآورد که زمان "خط" است نه "دایره"، و زمانِ رفته دیگر باز نخواهد گشت. و نه افسوس و نه اصرار، بر اين خطِ بیانتها هیچ تاثيری نمیگذارند.
#آنتوان_چخوف [تمشکِ تیغدار]
@shojaat_e_andishidan
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
🔷احمد علمالهدی با تاکید براینکه «خسارات ناشی از شیوع کرونا در خراسان رضوی بسیار زیاد است و قابل تفسیر نیست»، گفت: این خسارات با امکانات نظام و دولت قابل جبران نیست و تا حرم رضوی باز نشود و تا آمدن زائر، مشکلات اقتصادی حل نمیشود.
🔷احمد علمالهدی، نماینده خامنهای در خراسانرضوی و امام جمعه مشهد، عصر پنجشنبه طی سخنانی در مراسم «تجلیل از خیران و فعالان رزمایش مواسات و همدلی و اطعام مهدوی در مشهد»، گفت که فقط بر اثر شیوع کرونا و تعطیلی هتلها و سالنهای غذاخوری در این شهر ۳۷ هزار کارگر بیکار شدهاند و زندگی خانوادههایشان با مشکل مواجه شده است.
🔷امام جمعه مشهد با بیان اینکه محور اقتصاد مشهد زائرپذیری است، تاکید کرد که «ارزیابی خسارات ناشی از کرونا در خراسان رضوی بسیار زیاد است و قابل تفسیر نیست.»
🔷علمالهدی تنها راهکار برای حل مشکل اقتصادی در این شهر باز شدن کامل حرم امام رضا و آمدن زائر به شهر مشهد عنوان کرد و گفت: «تقاضا دارم مسوولان بیشتر بررسی کنند و تا حرم رضوی باز نشود مشکلات اقتصادی حل نمیشود و برای مسایل بهداشتی و تشخیصی نیز میتوان اقدام لازم را انجام داد.»
@Iranintltv
🔷احمد علمالهدی، نماینده خامنهای در خراسانرضوی و امام جمعه مشهد، عصر پنجشنبه طی سخنانی در مراسم «تجلیل از خیران و فعالان رزمایش مواسات و همدلی و اطعام مهدوی در مشهد»، گفت که فقط بر اثر شیوع کرونا و تعطیلی هتلها و سالنهای غذاخوری در این شهر ۳۷ هزار کارگر بیکار شدهاند و زندگی خانوادههایشان با مشکل مواجه شده است.
🔷امام جمعه مشهد با بیان اینکه محور اقتصاد مشهد زائرپذیری است، تاکید کرد که «ارزیابی خسارات ناشی از کرونا در خراسان رضوی بسیار زیاد است و قابل تفسیر نیست.»
🔷علمالهدی تنها راهکار برای حل مشکل اقتصادی در این شهر باز شدن کامل حرم امام رضا و آمدن زائر به شهر مشهد عنوان کرد و گفت: «تقاضا دارم مسوولان بیشتر بررسی کنند و تا حرم رضوی باز نشود مشکلات اقتصادی حل نمیشود و برای مسایل بهداشتی و تشخیصی نیز میتوان اقدام لازم را انجام داد.»
@Iranintltv
مصطفی ملکیان
من شخصاً معتقدم نیاز نزدیکان را، ما بیشتر وظیفهی اخلاقی داریم تا برآورده کنیم نسبت به نیاز دوران. بنابراین، در مسئلهی «ناسیونالیسم» اگر واقعاً من میتوانم برای ملت خودم، کاری را بکنم که عیناً میتوانم برای ملت مصر هم آن کار را بکنم، ولی نمیتوانم هر دو را باهم انجام دهم، وظیفهی اخلاقیام است که ملت خودم را مقدم بدارم بر ملت مصر.
من در همینجا میخواهم نقبی به یک مسئلهای بزنم و آن مسئلهای است که در نهج البلاغه آمده است...علی بن ابیطالب، کمیل بن زیاد نخعی را که یکی از بزرگترین اصحاب خودشان بود، حاکم یکی از استانهای خود کردند...کمیل در رسیدگی به کار و بار و حال و روز و روزگار مردم خودش، اهمالکاری میکرد و آن جور که علی بن ابیطالب انتظار داشتند، به کار مردم رسیدگی نمیکرد. اما در این اثنا، سپاهیان معاويه حمله کردند به یک استان مجاور کمیل. کمیل تمام عده و لشکر و امکانات را برداشت و به آن استان مجاور رفت برای دفاع از استانی که به آن حمله شده بود. صورت مسئله این بود: نسبت به استان خودش اهمالکار بود ولی به کمک استان مجاور رفته بود که مورد حمله سپاهیان معاويه قرار گرفته بود. این خبر به علی بن ابیطالب رسید و نامهای به کمیل بن زیاد نوشتند. برای کسانی که عرق دینی و مذهبی دارند، میگویم وگرنه حكم عقل است. حضرت علی بن ابیطالب در نامه به کمیل در اولین جمله، میگویند: برای حماقت یک انسان همین بس که کاری را که بر عهدهاش میگذارند، انجام نمیدهد و کاری را که بر عهدهاش نمیگذارند، خودش بر عهده خودش میگذارد.*
این نکته، برای ما باید درسآموز باشد. [مثلاً] اگر منِ مصطفی، امروز بخواهم کاندیدای ریاست جمهور شوم، و بیایم و به صداقت هرچه تمامتر بگویم: مردم! به من رأی دهید، اگر رأی بدهید من فردا وضع فلسطين را بهبود میبخشم، وضع لبنان را، وضع عراق را، وضع افغانستان را، وضع سوریه را[بهبود میبخشم] به من سیصدتا دانه هم کسی رأی نمیدهد! چرا؟ چون، مردم رئيس جمهور میخواهند برای آنکه رئيس جمهورِ خودشان باشد. آن وقت نمیشود من از شما رأی بگیرم برای اینکه مردم خودم را که به عهده گرفتهام طبق موازين حقوقی و اخلاقی، اداره زندگیشان را بر عهده گرفتم، نسبت به کارشان اهمالکار باشم، نسبت به حال و کارشان جهل داشته باشم، نسبت به اداره امورشان سوءمدیریت داشته باشم و همهی دغدغهام این باشد که نکند در یک جایی[بیرون از کشور خودم] یک کسی به کس دیگری ظلم کند.
من به این معنای «ناسیونالیسم» کاملاً قائلم. معتقدم ما باید آن کسانی را که به عهده گرفتهایم اخلاقاً و به لحاظ حقوقی، یعنی وکیل آنان شدهایم، نماینده و سخنگوی آنان شدهایم، اول ما باید وضع آنان را، چونان که قول دادهایم، خوب بکنیم بعد اگر سرریز نیرو و امکانات و استعدادها و فرصتها داشتیم، آن وقت برویم به داد بقیهی انسانها برسیم. من فکر میکنم که ناسیونالیسم به این معنا، یعنی تقدم رفع درد و رنجهای ملت خودم نسبت به رفع درد و رنجهای ملتهای دیگر، وظیفه اخلاقی ماست و کاملاً پذیرفتنی است.
استاد مصطفی ملکیان، سخنرانی «ناسیونالیسم»، دانشگاه زنجان، اسفند ۱۳۹۵.
* نامه ۶۱ نهج البلاغه.
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=1430033790420751&id=100002424317285
@Vortrags
من شخصاً معتقدم نیاز نزدیکان را، ما بیشتر وظیفهی اخلاقی داریم تا برآورده کنیم نسبت به نیاز دوران. بنابراین، در مسئلهی «ناسیونالیسم» اگر واقعاً من میتوانم برای ملت خودم، کاری را بکنم که عیناً میتوانم برای ملت مصر هم آن کار را بکنم، ولی نمیتوانم هر دو را باهم انجام دهم، وظیفهی اخلاقیام است که ملت خودم را مقدم بدارم بر ملت مصر.
من در همینجا میخواهم نقبی به یک مسئلهای بزنم و آن مسئلهای است که در نهج البلاغه آمده است...علی بن ابیطالب، کمیل بن زیاد نخعی را که یکی از بزرگترین اصحاب خودشان بود، حاکم یکی از استانهای خود کردند...کمیل در رسیدگی به کار و بار و حال و روز و روزگار مردم خودش، اهمالکاری میکرد و آن جور که علی بن ابیطالب انتظار داشتند، به کار مردم رسیدگی نمیکرد. اما در این اثنا، سپاهیان معاويه حمله کردند به یک استان مجاور کمیل. کمیل تمام عده و لشکر و امکانات را برداشت و به آن استان مجاور رفت برای دفاع از استانی که به آن حمله شده بود. صورت مسئله این بود: نسبت به استان خودش اهمالکار بود ولی به کمک استان مجاور رفته بود که مورد حمله سپاهیان معاويه قرار گرفته بود. این خبر به علی بن ابیطالب رسید و نامهای به کمیل بن زیاد نوشتند. برای کسانی که عرق دینی و مذهبی دارند، میگویم وگرنه حكم عقل است. حضرت علی بن ابیطالب در نامه به کمیل در اولین جمله، میگویند: برای حماقت یک انسان همین بس که کاری را که بر عهدهاش میگذارند، انجام نمیدهد و کاری را که بر عهدهاش نمیگذارند، خودش بر عهده خودش میگذارد.*
این نکته، برای ما باید درسآموز باشد. [مثلاً] اگر منِ مصطفی، امروز بخواهم کاندیدای ریاست جمهور شوم، و بیایم و به صداقت هرچه تمامتر بگویم: مردم! به من رأی دهید، اگر رأی بدهید من فردا وضع فلسطين را بهبود میبخشم، وضع لبنان را، وضع عراق را، وضع افغانستان را، وضع سوریه را[بهبود میبخشم] به من سیصدتا دانه هم کسی رأی نمیدهد! چرا؟ چون، مردم رئيس جمهور میخواهند برای آنکه رئيس جمهورِ خودشان باشد. آن وقت نمیشود من از شما رأی بگیرم برای اینکه مردم خودم را که به عهده گرفتهام طبق موازين حقوقی و اخلاقی، اداره زندگیشان را بر عهده گرفتم، نسبت به کارشان اهمالکار باشم، نسبت به حال و کارشان جهل داشته باشم، نسبت به اداره امورشان سوءمدیریت داشته باشم و همهی دغدغهام این باشد که نکند در یک جایی[بیرون از کشور خودم] یک کسی به کس دیگری ظلم کند.
من به این معنای «ناسیونالیسم» کاملاً قائلم. معتقدم ما باید آن کسانی را که به عهده گرفتهایم اخلاقاً و به لحاظ حقوقی، یعنی وکیل آنان شدهایم، نماینده و سخنگوی آنان شدهایم، اول ما باید وضع آنان را، چونان که قول دادهایم، خوب بکنیم بعد اگر سرریز نیرو و امکانات و استعدادها و فرصتها داشتیم، آن وقت برویم به داد بقیهی انسانها برسیم. من فکر میکنم که ناسیونالیسم به این معنا، یعنی تقدم رفع درد و رنجهای ملت خودم نسبت به رفع درد و رنجهای ملتهای دیگر، وظیفه اخلاقی ماست و کاملاً پذیرفتنی است.
استاد مصطفی ملکیان، سخنرانی «ناسیونالیسم»، دانشگاه زنجان، اسفند ۱۳۹۵.
* نامه ۶۱ نهج البلاغه.
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=1430033790420751&id=100002424317285
@Vortrags
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from Reza Alijani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅«فساد» هم «لازمه» و هم «پیامد» حکومت ولایی است.🔹گفتگوی رضا علیجانی با بی بی سی در رابطه با دادگاه اکبر طبری
https://t.me/rezaalijani41
🔺مسئله فساد که برای کل مردم و نیز بدنه اجتماعی حامی یا پایگاه حکومت بسیار حساس است؛ توسط نظام دارد «مدیریت» میشود یعنی باید به نحوی سر و تهاش هم بیاید!
🔺پرونده فساد قالیباف در صحن علنی شورای شهر تهران، مناظرات انتخابات ریاست جمهوری و توسط برخی اهالی رسانه مطرح شده اما او در برابر هر نوع رسیدگی در این حکومت حامی پرور ضد ضربه است!
🔺«اقتصاد سایه» به خصوص توسط بخش ولایی، آن هم در نبود آزادی مطبوعات، اساسا فسادخیز است.
🔺 قوه قضائیه خودش حراست و اطلاعات دارد. صادق آملی لاریجانی نمیتوانست از این همه فساد بی اطلاع باشد.
🔺حامی پروری حکومت به خصوص در باره منصوبین مستقیم رهبر نظام که از هر نوع رسیدگی قضایی مصون هستند یکی از عوامل فسادزاست. افراد دانه درشت ممطئن هستند که هیچگاه تنبیه نمیشوند.
https://t.me/rezaalijani41
🔺مسئله فساد که برای کل مردم و نیز بدنه اجتماعی حامی یا پایگاه حکومت بسیار حساس است؛ توسط نظام دارد «مدیریت» میشود یعنی باید به نحوی سر و تهاش هم بیاید!
🔺پرونده فساد قالیباف در صحن علنی شورای شهر تهران، مناظرات انتخابات ریاست جمهوری و توسط برخی اهالی رسانه مطرح شده اما او در برابر هر نوع رسیدگی در این حکومت حامی پرور ضد ضربه است!
🔺«اقتصاد سایه» به خصوص توسط بخش ولایی، آن هم در نبود آزادی مطبوعات، اساسا فسادخیز است.
🔺 قوه قضائیه خودش حراست و اطلاعات دارد. صادق آملی لاریجانی نمیتوانست از این همه فساد بی اطلاع باشد.
🔺حامی پروری حکومت به خصوص در باره منصوبین مستقیم رهبر نظام که از هر نوع رسیدگی قضایی مصون هستند یکی از عوامل فسادزاست. افراد دانه درشت ممطئن هستند که هیچگاه تنبیه نمیشوند.
Forwarded from دوماهنامه میهن | Mihan.net
Mihan_34.pdf
1.4 MB
بازتعریف گفتار دمکراسی
محمدجواد غلامرضا کاشی
--------
متن زیر نسخه مکتوب شده، سخنرانی من است که امشب بیستم خرداد ماه سال 1399 در جلسه مجازی اتحادیه انجمنهای علوم سیاسی برگزار شد.
زمان بازتعریف گفتار دمکراسی در ایران فرا رسیده است. تا کنون دمکراسی را صرفاً تجدید قرارداد سیاسی میفهمیدیم. اینک زمان آن رسیده است که تجدید پیمان اجتماعی را پیش شرط تجدید عقد قرار داد سیاسی بدانیم. اگر از دقایق اندیشه توماس هابز و جان لاک صرف نظر کنیم، میتوانیم با تسامح بسیار دو مدل از گفتار دمکراسی بسازیم یکی به نام هابز دیگری به نام لاک و اعلام کنیم اینک نوبت ترک روایت هابزی و پناه آوردن به روایت جان لاکی از دمکراسی خواهی است.
توماس هابز و جان لاک را در زمره بنیادگذاران فکر دولت مدرن قلمداد میکنند. هابز به یک قرار داد اعتقاد داشت. تصور میکرد افراد در وضع طبیعی، یک قرارداد میبندند و با همان یک قرارداد از توحش وضع طبیعی به مدنیت وابسته به حکومت واصل میشوند. جان لاک اما به دو قرارداد اعتقاد داشت. افراد ابتدا برای تشکیل جامعه هم پیمان میشوند پس از آن یا همزمان با آن اقدام به عقد قرارداد سیاسی برای تشکیل حکومت مینمایند.
با اینکه هابز به دمکراسی اعتقادی نداشت. گفتار دمکراسی میتواند از سنخ هابزی باشد صرفاَ از این حیث که تنها به تشکیل یا انحلال حکومت میاندیشد و برای جامعه حیثیتی قائل نیست. گفتار دمکراسی در ایران بر دو گانه استبداد و دمکراسی متکی بوده است. حکومت اگر دمکراتیک است باید از آن پشتیبانی کرد و اگر استبدادی است باید علیه آن قیام و شورش و انقلاب و حتی توطئه کرد. باید مقاومت کرد تا ساقط شود و زمینه برای عقد یک قرار داد تازه جمعی و استقرار دمکراسی فراهم شود. در این منظومه گفتاری، همه چیز معطوف به ساختار حکومت است و گفتار دمکراسی حاوی مولفههای زیر است:
• تجدید اقتدار ملت با تسلیم یا ساقط کردن حکومتی که خودسرانه عمل میکند.
• تجدید سازمان حاکمیت نظیر انتخابات آزاد، استقلال قوای سه گانه از یکدیگر، استقرار قانون و ...
• نظارت مستمر بر کارکردهای حکومت از طریق مطبوعات و نقد اجتماعی و حق شورش و اعتراض
این سنخ از گفتار دمکراسی به چند و چون جامعه اصولاً کم توجه است. به چیزی تحت عنوان تجدید پیمان جامعه و بازپیکربندی دمکراتیک آن نمیاندیشد. نه تنها به جامعه نمیاندیشد به آن یورش هم میبرد. ارزش هر چیز را به واسطه قدرتی که در انتخابات تولید کرده میسنجد، هیچ رنج و مشکلی را در جامعه جدی نمیگیرد مگر آن که بتواند امکانی برای بسیج تولید کند. مناسبات سرکوبگرایانه جامعه را نادیده میگیرد حتی گاه آن را تشدید و تقویت هم میکند.
استراتژی بازپیکر بندی حکومت بی اعتنا به جامعه، به تدریج بر همه اثبات میکند دمکراسی دردی از دردهای عینی و ملموس و روزمره را از میان بر نخواهد داشت. حکومت میتواند دمکراتیک شود اما فقر، تبعیض، طرد و سرکوب برقرار بماند و حتی تشدید شود. آنگاه آنچه را به نحو استعاری و تسامح گفتار دمکراسی هابزی دانستیم میتواند واقعاً به خلق لویاتان هابزی کمک کند. چرا که ساز و برگ پر سر و صدا و هزینه دمکراسی به یک نمایش مسخره تبدیل میشود و همه میپذیرند انگار الگوی متمرکز و لویاتانی جامعه سیاسی پذیرفتنیتر است. حداقل از این حیث که تکلیف همه روشن است و امور به نام دمکراسی و به کام استبداد پیش نمیرود.
اینک زمان آن فرارسیده که به بازتعریف گفتار دمکراسی اما از سنخ جان لاکیاش بیاندیشیم. گفتار دمکراسی جان لاکی، همراه با گفتگو از ساختار حکومت، به جامعه هم میاندیشد و از تجدید پیمان اجتماعی بیشتر از بازتعریف نظم سیاسی دمکراتیک سخن میگوید. روایت جان لاکی پیچیدهتر و دشوارتر از سنخ هابزی آن است. در این سنخ از گفتار، به سه بعد ناسازگار همزمان باید اندیشید: به فرد و حق تکینگی و خاص بودگی او، نقد جامعه و کارکردهای غیراخلاقی و سرکوبگر آن، و همزمان به جامعه به مثابه یک کلیت بسامان که امکانهای زیست انسانی را تدارک میکند.
روایت هابزی به هیچ کدام از این سویهها اعتقاد نداشت. مهم متقاعد کردن مردم برای شرکت در انتخابات بود. مهم نبود که رای دهندگان فردند یاگلههای هم آوا. در متن جامعه چه میگذرد و به کلیت اجتماعی هم اعتقادی نداشت. مساله پیشبرد پیروزمندانه یک رقابت سیاسی بود. هر چه پیش میرفت بیشتر به بازی فوتبال تبدیل میشد که همیشه یک پیروز شاد داشت و یک شکست خورده پر از نفرت. سایش مستمر میان جناح پیروز و شکست خورده تداوم داشت تا موعد بعدی.👇👇👇👇
https://t.me/Vortrags/59715
محمدجواد غلامرضا کاشی
--------
متن زیر نسخه مکتوب شده، سخنرانی من است که امشب بیستم خرداد ماه سال 1399 در جلسه مجازی اتحادیه انجمنهای علوم سیاسی برگزار شد.
زمان بازتعریف گفتار دمکراسی در ایران فرا رسیده است. تا کنون دمکراسی را صرفاً تجدید قرارداد سیاسی میفهمیدیم. اینک زمان آن رسیده است که تجدید پیمان اجتماعی را پیش شرط تجدید عقد قرار داد سیاسی بدانیم. اگر از دقایق اندیشه توماس هابز و جان لاک صرف نظر کنیم، میتوانیم با تسامح بسیار دو مدل از گفتار دمکراسی بسازیم یکی به نام هابز دیگری به نام لاک و اعلام کنیم اینک نوبت ترک روایت هابزی و پناه آوردن به روایت جان لاکی از دمکراسی خواهی است.
توماس هابز و جان لاک را در زمره بنیادگذاران فکر دولت مدرن قلمداد میکنند. هابز به یک قرار داد اعتقاد داشت. تصور میکرد افراد در وضع طبیعی، یک قرارداد میبندند و با همان یک قرارداد از توحش وضع طبیعی به مدنیت وابسته به حکومت واصل میشوند. جان لاک اما به دو قرارداد اعتقاد داشت. افراد ابتدا برای تشکیل جامعه هم پیمان میشوند پس از آن یا همزمان با آن اقدام به عقد قرارداد سیاسی برای تشکیل حکومت مینمایند.
با اینکه هابز به دمکراسی اعتقادی نداشت. گفتار دمکراسی میتواند از سنخ هابزی باشد صرفاَ از این حیث که تنها به تشکیل یا انحلال حکومت میاندیشد و برای جامعه حیثیتی قائل نیست. گفتار دمکراسی در ایران بر دو گانه استبداد و دمکراسی متکی بوده است. حکومت اگر دمکراتیک است باید از آن پشتیبانی کرد و اگر استبدادی است باید علیه آن قیام و شورش و انقلاب و حتی توطئه کرد. باید مقاومت کرد تا ساقط شود و زمینه برای عقد یک قرار داد تازه جمعی و استقرار دمکراسی فراهم شود. در این منظومه گفتاری، همه چیز معطوف به ساختار حکومت است و گفتار دمکراسی حاوی مولفههای زیر است:
• تجدید اقتدار ملت با تسلیم یا ساقط کردن حکومتی که خودسرانه عمل میکند.
• تجدید سازمان حاکمیت نظیر انتخابات آزاد، استقلال قوای سه گانه از یکدیگر، استقرار قانون و ...
• نظارت مستمر بر کارکردهای حکومت از طریق مطبوعات و نقد اجتماعی و حق شورش و اعتراض
این سنخ از گفتار دمکراسی به چند و چون جامعه اصولاً کم توجه است. به چیزی تحت عنوان تجدید پیمان جامعه و بازپیکربندی دمکراتیک آن نمیاندیشد. نه تنها به جامعه نمیاندیشد به آن یورش هم میبرد. ارزش هر چیز را به واسطه قدرتی که در انتخابات تولید کرده میسنجد، هیچ رنج و مشکلی را در جامعه جدی نمیگیرد مگر آن که بتواند امکانی برای بسیج تولید کند. مناسبات سرکوبگرایانه جامعه را نادیده میگیرد حتی گاه آن را تشدید و تقویت هم میکند.
استراتژی بازپیکر بندی حکومت بی اعتنا به جامعه، به تدریج بر همه اثبات میکند دمکراسی دردی از دردهای عینی و ملموس و روزمره را از میان بر نخواهد داشت. حکومت میتواند دمکراتیک شود اما فقر، تبعیض، طرد و سرکوب برقرار بماند و حتی تشدید شود. آنگاه آنچه را به نحو استعاری و تسامح گفتار دمکراسی هابزی دانستیم میتواند واقعاً به خلق لویاتان هابزی کمک کند. چرا که ساز و برگ پر سر و صدا و هزینه دمکراسی به یک نمایش مسخره تبدیل میشود و همه میپذیرند انگار الگوی متمرکز و لویاتانی جامعه سیاسی پذیرفتنیتر است. حداقل از این حیث که تکلیف همه روشن است و امور به نام دمکراسی و به کام استبداد پیش نمیرود.
اینک زمان آن فرارسیده که به بازتعریف گفتار دمکراسی اما از سنخ جان لاکیاش بیاندیشیم. گفتار دمکراسی جان لاکی، همراه با گفتگو از ساختار حکومت، به جامعه هم میاندیشد و از تجدید پیمان اجتماعی بیشتر از بازتعریف نظم سیاسی دمکراتیک سخن میگوید. روایت جان لاکی پیچیدهتر و دشوارتر از سنخ هابزی آن است. در این سنخ از گفتار، به سه بعد ناسازگار همزمان باید اندیشید: به فرد و حق تکینگی و خاص بودگی او، نقد جامعه و کارکردهای غیراخلاقی و سرکوبگر آن، و همزمان به جامعه به مثابه یک کلیت بسامان که امکانهای زیست انسانی را تدارک میکند.
روایت هابزی به هیچ کدام از این سویهها اعتقاد نداشت. مهم متقاعد کردن مردم برای شرکت در انتخابات بود. مهم نبود که رای دهندگان فردند یاگلههای هم آوا. در متن جامعه چه میگذرد و به کلیت اجتماعی هم اعتقادی نداشت. مساله پیشبرد پیروزمندانه یک رقابت سیاسی بود. هر چه پیش میرفت بیشتر به بازی فوتبال تبدیل میشد که همیشه یک پیروز شاد داشت و یک شکست خورده پر از نفرت. سایش مستمر میان جناح پیروز و شکست خورده تداوم داشت تا موعد بعدی.👇👇👇👇
https://t.me/Vortrags/59715
Telegram
سخنرانی ها،درسگفتارها،گفتگوها و دیگر برنامه های فرهنگی و مطالعات تطبیقی
بازاندیشی در تصور ما از دموکراسی
یا وضعیت گفتار دموکراسی در ایران امروز
محمد جواد غلامرضا کاشی
اینستاگرام اتحادیه انجمن های علوم سیاسی
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/tv/CBOWXOUp9cg/?igshid=16b6092t6l9ik
@Vortrags
یا وضعیت گفتار دموکراسی در ایران امروز
محمد جواد غلامرضا کاشی
اینستاگرام اتحادیه انجمن های علوم سیاسی
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/tv/CBOWXOUp9cg/?igshid=16b6092t6l9ik
@Vortrags
روایت جان لاکی از گفتار دمکراسی نسبت به تبعیض و طرد و بهرهکشی و نادیده انگاری حریم فردی حساسیت نشان میدهد و منتقد اخلاق جمعی است. به جای مردم دوستی فریبکارانه، مناسبات آنها را موضوع نقد مدام قرار میدهد و در همان حال، بسترهای ترغیب همگان به عقد پیمانهای مشترک گروهی، صنفی، قومی، جنسیتی، و سرانجام ملی را فراهم میکند. از نمادها و مواریث فرهنگی تا جایی که به این همگراییهای جمعی کمک میکنند مدد میگیرد تا کلیتهای اخلاقی هر روز به نحو تازهای متولد شوند.
همزمان با تلاش برای تجدید پیمان اجتماعی، به ضرورت تجدید قرارداد دمکراتیک سیاسی نیز میاندیشد، اما امید به موفقیت در حوزه سیاست را به میزان موفقیت خود در حوزه تجدید پیمان اجتماعی موکول میکند. به جای آنکه بازسازی جامعه و رفع تبعیض و طرد را به یک پیروزی انتخاباتی موکول کند، ارزش یک پیروزی انتخاباتی را با میزان توفیق در اصلاح جامعه و بسترسازی برای تجدید پیمان اخلاقی جامعه میسنجد. گفتار دمکراسی جان لاکی حاوی مولفههای زیر است:
• بستر گشایی برای بیشینه کردن امکان فرد در تحقق تکینگی خود
• بازسازی دمکراتیک نهادهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی
• بازسازی تصویر کلی از جامعه به مثابه کلیتی اخلاقی، دوست داشتنی، و اطمینان بخش
تردیدی نیست که دو قلمرو جامعه و حکومت به شدت به هم وابستهاند. کجیهای هیچ یک را نباید جدا از کجیهای دیگری تحلیل کرد، اما مساله نقطه ثقل سخن است و اینکه اصلاح در کدام یک، بیشتر در اصلاح پایدار در دیگری منشاء اثر میافتد. کدامیک کمتر در معرض افتادن در گرداب مردم فریبی است و کدامیک بیشتر میتواند تحت تاثیر نوسانات هر روزه عرصه سیاست قرار گیرد.
نکتهای که در این زمینه نباید از نظر دور داشته شود دین است. در ایران، هر دو الگوی هابزی و جان لاکی از خواست دمکراسی، با دین نسبت وثیقی دارند. روایت هابزی از دین به منزله ابزاری برای بیشترین حد ممکن بسیج سیاسی و بازتولید مشروعیت نظم سیاسی بهره برداری میکند. مهم نیست اسلام را موافق یا مخالف دمکراسی فهم کنید. مهم این است که اسلام حیثیتی ندارد الا نسبتی که با نظم سیاسی برقرار کرده است. یا مقاومت برمیانگیزد، یا جلب حمایت میکند. فضایی مشابه حسینیهها را به ذهن متبادر میکند، جمعیت انبوهی هم شکل و رنگ، که گاه به این سو و گاه به آنسو ایستادهاند و شادی یا عزاداری میکنند. اما نقش دین در روایت جان لاکی، چیزی مشابه فضای مساجد آنهم مساجد قدیمی است. سقف دربرگیرندهای دارد و در عین حال، پر از کنجهای تنهایی است. پر از پیچهای تاریک و رویت ناپذیر. قرار است فرد را در پرتو باور به خداوند خالق و روز قیامت تثبیت کند و از انحلال کلی در جامعه حراست کند، و در همان حال سقفی از اعتماد و امنیت برای همگان فراهم آورد.
https://t.me/Vortrags/59715
@javadkashi
@Vortrags
همزمان با تلاش برای تجدید پیمان اجتماعی، به ضرورت تجدید قرارداد دمکراتیک سیاسی نیز میاندیشد، اما امید به موفقیت در حوزه سیاست را به میزان موفقیت خود در حوزه تجدید پیمان اجتماعی موکول میکند. به جای آنکه بازسازی جامعه و رفع تبعیض و طرد را به یک پیروزی انتخاباتی موکول کند، ارزش یک پیروزی انتخاباتی را با میزان توفیق در اصلاح جامعه و بسترسازی برای تجدید پیمان اخلاقی جامعه میسنجد. گفتار دمکراسی جان لاکی حاوی مولفههای زیر است:
• بستر گشایی برای بیشینه کردن امکان فرد در تحقق تکینگی خود
• بازسازی دمکراتیک نهادهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی
• بازسازی تصویر کلی از جامعه به مثابه کلیتی اخلاقی، دوست داشتنی، و اطمینان بخش
تردیدی نیست که دو قلمرو جامعه و حکومت به شدت به هم وابستهاند. کجیهای هیچ یک را نباید جدا از کجیهای دیگری تحلیل کرد، اما مساله نقطه ثقل سخن است و اینکه اصلاح در کدام یک، بیشتر در اصلاح پایدار در دیگری منشاء اثر میافتد. کدامیک کمتر در معرض افتادن در گرداب مردم فریبی است و کدامیک بیشتر میتواند تحت تاثیر نوسانات هر روزه عرصه سیاست قرار گیرد.
نکتهای که در این زمینه نباید از نظر دور داشته شود دین است. در ایران، هر دو الگوی هابزی و جان لاکی از خواست دمکراسی، با دین نسبت وثیقی دارند. روایت هابزی از دین به منزله ابزاری برای بیشترین حد ممکن بسیج سیاسی و بازتولید مشروعیت نظم سیاسی بهره برداری میکند. مهم نیست اسلام را موافق یا مخالف دمکراسی فهم کنید. مهم این است که اسلام حیثیتی ندارد الا نسبتی که با نظم سیاسی برقرار کرده است. یا مقاومت برمیانگیزد، یا جلب حمایت میکند. فضایی مشابه حسینیهها را به ذهن متبادر میکند، جمعیت انبوهی هم شکل و رنگ، که گاه به این سو و گاه به آنسو ایستادهاند و شادی یا عزاداری میکنند. اما نقش دین در روایت جان لاکی، چیزی مشابه فضای مساجد آنهم مساجد قدیمی است. سقف دربرگیرندهای دارد و در عین حال، پر از کنجهای تنهایی است. پر از پیچهای تاریک و رویت ناپذیر. قرار است فرد را در پرتو باور به خداوند خالق و روز قیامت تثبیت کند و از انحلال کلی در جامعه حراست کند، و در همان حال سقفی از اعتماد و امنیت برای همگان فراهم آورد.
https://t.me/Vortrags/59715
@javadkashi
@Vortrags
Telegram
سخنرانی ها،درسگفتارها،گفتگوها و دیگر برنامه های فرهنگی و مطالعات تطبیقی
بازاندیشی در تصور ما از دموکراسی
یا وضعیت گفتار دموکراسی در ایران امروز
محمد جواد غلامرضا کاشی
اینستاگرام اتحادیه انجمن های علوم سیاسی
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/tv/CBOWXOUp9cg/?igshid=16b6092t6l9ik
@Vortrags
یا وضعیت گفتار دموکراسی در ایران امروز
محمد جواد غلامرضا کاشی
اینستاگرام اتحادیه انجمن های علوم سیاسی
۲۰ خرداد ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/tv/CBOWXOUp9cg/?igshid=16b6092t6l9ik
@Vortrags
Forwarded from موسیقی بیکلام
Kemanımla Türkülerimiz
@BIKALAM_NAVA
نوای غمگین #ویولن و اجرای قطعەی «Ceylanim» توسط نوازنده ی مطرح ترکیه ای #Sait_Buyukçinar
این قطعه ورژن بیکلام ترانەی #کردی "کرمانجی" با عنوان "Rinda min" است و توسط خواننده های مطرح زیادی دوباره خوانی شده است.
2010
╔🎻══🎹══🎸╗
@Bikalam_Nava ↩️
╚🎷══🥁══🎺╝
@Vortrags
این قطعه ورژن بیکلام ترانەی #کردی "کرمانجی" با عنوان "Rinda min" است و توسط خواننده های مطرح زیادی دوباره خوانی شده است.
2010
╔🎻══🎹══🎸╗
@Bikalam_Nava ↩️
╚🎷══🥁══🎺╝
@Vortrags
Renda Men [@OldMoozik]
Yalda Abasi & Mohsen Mirzadeh
🎧 جستجوی موزیک در آهنگیفای
رندا من
خوانندگان:یلدا عباسی و محسن میرزازاده
🎤@shamslangroudi
ئاگر که تیه دلی من ▪خه و ناکه وه چاوی من چما تو ژ من دور که تی،▪ بی ژه رو نیه چاوی من رندا من ... گه ورا من ▪ چه ن ساله له بیرا ته مه▪ وه له چه ن ساله▪ له به ندا ته مه وا چه ئاه و نالینی ▪دل شه ویتی بو خینه تو بخاتر خودیکی لاوک مه بیژ وا یارا دینه
رندا من گه ورا من▪ چه ن ساله له بیرا ته مه وه له چه ن ساله به ندا ته مه
⭕ ترجمه آهنگ
🎤@shamslangroudi
ای خوب من آتش در دلم افتاده است
خواب به چشمانم نمی آید
چرا از من دور شده ای
بگو ای روشنایی چشمانم
ای خوب من ای سپید روی من چند سال است به امید تو هستم
چند سال است منتظر تو هستم
این چه آه و ناله ای است
دل از بس آتش گرفت خون شده
تو را بخاطر خدا
ای پسر نگو که این دیوانه است
ای خوب من ای سپید روی من
چند سال است که به امید تو هستم
چند سال است که منتظر تو هستم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
با ما بهترینها را بشنوید و از اشعار استاد لذت ببرید.
🎤@shamslangroudi
@Vortrags
رندا من
خوانندگان:یلدا عباسی و محسن میرزازاده
🎤@shamslangroudi
ئاگر که تیه دلی من ▪خه و ناکه وه چاوی من چما تو ژ من دور که تی،▪ بی ژه رو نیه چاوی من رندا من ... گه ورا من ▪ چه ن ساله له بیرا ته مه▪ وه له چه ن ساله▪ له به ندا ته مه وا چه ئاه و نالینی ▪دل شه ویتی بو خینه تو بخاتر خودیکی لاوک مه بیژ وا یارا دینه
رندا من گه ورا من▪ چه ن ساله له بیرا ته مه وه له چه ن ساله به ندا ته مه
⭕ ترجمه آهنگ
🎤@shamslangroudi
ای خوب من آتش در دلم افتاده است
خواب به چشمانم نمی آید
چرا از من دور شده ای
بگو ای روشنایی چشمانم
ای خوب من ای سپید روی من چند سال است به امید تو هستم
چند سال است منتظر تو هستم
این چه آه و ناله ای است
دل از بس آتش گرفت خون شده
تو را بخاطر خدا
ای پسر نگو که این دیوانه است
ای خوب من ای سپید روی من
چند سال است که به امید تو هستم
چند سال است که منتظر تو هستم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
با ما بهترینها را بشنوید و از اشعار استاد لذت ببرید.
🎤@shamslangroudi
@Vortrags
Rinda min [Kurdish]
İbrahim Tatlıses
🎧 آهنگیفای: جستجوی موزیک
Ibrahim Tatlises
ابراهیم تاتلیس
(آتش در دلم بر پا کردی)Agir ketye dilê min
(دیگر خواب به چشمانم نمی آید)Xew nakeve çavê min
(چرا از من دوری کردی )Çima tu jimin dûr ketî
(بگو ای روشنایی چشمانم)Bêje ronîya çavê min
(ای از من گریزان ای بزرگ من )Rinda min, gewra min
(چند سال است دلم در آرزوی توست )Çend sal e li hêvya te me
(چند سال است اسیر تو ام)Welle çend sal e li benda te me
(این چه آه و ناله ای است)Ev çi ax û nalîn e
(ای دلت همچون شبهای برفین)Dil şewitî berf bîne
(تو را به خاطر خدا )Tu bixatirê xwedê kî
(نگو که من را در این حال دیده ای )Nebêjî evya dîn e
(ای از من گریزان ای بزرگ من )Rinda min, gewra min
(چند سال است دلم در آرزوی توست )Çend sal e li hêvya te me
@Vortrags
Ibrahim Tatlises
ابراهیم تاتلیس
(آتش در دلم بر پا کردی)Agir ketye dilê min
(دیگر خواب به چشمانم نمی آید)Xew nakeve çavê min
(چرا از من دوری کردی )Çima tu jimin dûr ketî
(بگو ای روشنایی چشمانم)Bêje ronîya çavê min
(ای از من گریزان ای بزرگ من )Rinda min, gewra min
(چند سال است دلم در آرزوی توست )Çend sal e li hêvya te me
(چند سال است اسیر تو ام)Welle çend sal e li benda te me
(این چه آه و ناله ای است)Ev çi ax û nalîn e
(ای دلت همچون شبهای برفین)Dil şewitî berf bîne
(تو را به خاطر خدا )Tu bixatirê xwedê kî
(نگو که من را در این حال دیده ای )Nebêjî evya dîn e
(ای از من گریزان ای بزرگ من )Rinda min, gewra min
(چند سال است دلم در آرزوی توست )Çend sal e li hêvya te me
@Vortrags