🔴 فروپاشی متروپل اسلامی و سکوت اهالی هنر :
در تمامی سالهای گذشته ، حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی بر برجهای دو قلوی دروغ و سرکوب و دو قطب اصلاح طلب و اصول گرا استوار بوده است.
در آبان نود و هشت ، قلِ دروغِ اصلاح طلب به عنوان یکی از قل های گفتمان قدرت به پایان کار خود رسید و جامعه وارد مرحله تازه ای از مبارزه شد و حکومت نیز مانند گذشته و سرآغازش یکدست شد .
اگر تاریخ را مطالعه کنید میبینید که حکومت ها قبل از فروپاشی کامل یکبار دیگر به سرچشمه تاریخی شان باز می گردند و تلاش می کنند آیینها و مناسک دوران آغاز شان را تکرار کنند .
اما بار اول به شکل حماسی و تراژیک و بار آخر به شکل نمایشی و کمیک .
بار اول « خمینی ای امام » می سازند و بار آخر «سلام فرمانده» اجرا می کنند.
بار اول کابوس می آفریند و بار آخر کابوس را تکرار می کنند و این تلاش برای بازگشت به سنت سپری شده ، آخرین نفس های حاکمیت است.
فرایند این فروپاشی تاریخی از قیام کبیر آبان نود و هشت کلید خورده است و فروپاشی کامل آن هر چند به بهای بسیار سنگین اجتناب ناپذیر است.
طوفان آبان نود و هشت تمام گل و لای پنهان و متعفن چند دهه حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی را به سطح آورد و رازی را برای پنهان ماندن باقی نگذاشت.
موضوع مهم اما پیروی اکثر هنرمندان و ورزشکاران از تاکتیک فرصت طلبانه «سکوت در زمان موثر و اعتراض در زمان غیر موثر» است.
سینمایی ها به ویژه در تمام دوران حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی بیشترین کمک ، توجه و حمایت را از مردم دریافت کرده اند اما در مقاطع بحرانی و خطر ، زمانی که مردم نیازمند شنیده شدن صدایشان از طریق سینمایی ها که رسانه و بلندگو دارند هستند ، اکثر آنها به فرصت طلبانه ترین شکل ممکن سکوت می کنند و پس از «سرکوب بحران» از مزایای نتیجه مقاومت مردم بهره مند می شوند بدون اینکه به سرچشمه های این موهبت اشاره کنند.
آیا قبل از قیام آبان نود و هشت و شکسته شدن اقتدار و مشروعیت عمومی حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی به بهای سنگین بیش از هزار و پانصد کشته ، سینمایی ها جسارت انتشار بیانه «از شما بیزارم» را داشتند؟ آیا بازیگران زن به شکل علنی جرات داشتند که با روسای مرد جشنواره های جهانی دست بدهند؟ آیا حتی جسارت اینکه دست همسرانش را بگیرند داشتند چه برسد به اینکه در انظار عمومی و در مقابل چشم خبرنگاران همدیگر را ببوسند و ....
این باز شدن فضای تنفس و استفاده از آن که حق هر انسان ایرانی است و چند دهه به دلیل حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی همه از آن محروم بوده اند به خاطر مقاومت و بهای سنگین مردمی به دست می آید که در کف خیابان ها به حاکمیت جمهوری اسلامی دائما «نه» می گویند و چراغ خانه را روشن می کنند و می میرند .
اما اکنون که یکی از قل های متروپل جمهوری اسلامی در آبادان فرو ریخته است و مردم ایران بیش از هر چیز دیگر نیازمند به قلم و قدم سینمایی ها برای عمومی و جهانی شدن صدای مظلومیتشان هستند متاسفانه اکثر سینمایی های قلم به دست و صاحب صدا کماکان از تاکتیک «سکوت در زمان موثر» استفاده می کنند تا بعد از سرکوب بحران و کنترل فضا توسط حاکمیت به عوام فریبی «اعتراض در زمان غیر موثر» ادامه دهند ، غافل از اینکه ماهیت واقعی انسان ها در مقاطع «بحران» و «خطر» اشکار می شود و هیچ چیز از این ماهیت واقعی در حافظه تاریخی یک ملت پنهان نخواهد ماند و فراموش نخواهد شد.
( شاهپور شهبازی )
#مزدورانرا_شناسایی_کنیم
#هموطن_بپاخیز
#جاوید__شاه
در تمامی سالهای گذشته ، حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی بر برجهای دو قلوی دروغ و سرکوب و دو قطب اصلاح طلب و اصول گرا استوار بوده است.
در آبان نود و هشت ، قلِ دروغِ اصلاح طلب به عنوان یکی از قل های گفتمان قدرت به پایان کار خود رسید و جامعه وارد مرحله تازه ای از مبارزه شد و حکومت نیز مانند گذشته و سرآغازش یکدست شد .
اگر تاریخ را مطالعه کنید میبینید که حکومت ها قبل از فروپاشی کامل یکبار دیگر به سرچشمه تاریخی شان باز می گردند و تلاش می کنند آیینها و مناسک دوران آغاز شان را تکرار کنند .
اما بار اول به شکل حماسی و تراژیک و بار آخر به شکل نمایشی و کمیک .
بار اول « خمینی ای امام » می سازند و بار آخر «سلام فرمانده» اجرا می کنند.
بار اول کابوس می آفریند و بار آخر کابوس را تکرار می کنند و این تلاش برای بازگشت به سنت سپری شده ، آخرین نفس های حاکمیت است.
فرایند این فروپاشی تاریخی از قیام کبیر آبان نود و هشت کلید خورده است و فروپاشی کامل آن هر چند به بهای بسیار سنگین اجتناب ناپذیر است.
طوفان آبان نود و هشت تمام گل و لای پنهان و متعفن چند دهه حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی را به سطح آورد و رازی را برای پنهان ماندن باقی نگذاشت.
موضوع مهم اما پیروی اکثر هنرمندان و ورزشکاران از تاکتیک فرصت طلبانه «سکوت در زمان موثر و اعتراض در زمان غیر موثر» است.
سینمایی ها به ویژه در تمام دوران حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی بیشترین کمک ، توجه و حمایت را از مردم دریافت کرده اند اما در مقاطع بحرانی و خطر ، زمانی که مردم نیازمند شنیده شدن صدایشان از طریق سینمایی ها که رسانه و بلندگو دارند هستند ، اکثر آنها به فرصت طلبانه ترین شکل ممکن سکوت می کنند و پس از «سرکوب بحران» از مزایای نتیجه مقاومت مردم بهره مند می شوند بدون اینکه به سرچشمه های این موهبت اشاره کنند.
آیا قبل از قیام آبان نود و هشت و شکسته شدن اقتدار و مشروعیت عمومی حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی به بهای سنگین بیش از هزار و پانصد کشته ، سینمایی ها جسارت انتشار بیانه «از شما بیزارم» را داشتند؟ آیا بازیگران زن به شکل علنی جرات داشتند که با روسای مرد جشنواره های جهانی دست بدهند؟ آیا حتی جسارت اینکه دست همسرانش را بگیرند داشتند چه برسد به اینکه در انظار عمومی و در مقابل چشم خبرنگاران همدیگر را ببوسند و ....
این باز شدن فضای تنفس و استفاده از آن که حق هر انسان ایرانی است و چند دهه به دلیل حاکمیت متروپل جمهوری اسلامی همه از آن محروم بوده اند به خاطر مقاومت و بهای سنگین مردمی به دست می آید که در کف خیابان ها به حاکمیت جمهوری اسلامی دائما «نه» می گویند و چراغ خانه را روشن می کنند و می میرند .
اما اکنون که یکی از قل های متروپل جمهوری اسلامی در آبادان فرو ریخته است و مردم ایران بیش از هر چیز دیگر نیازمند به قلم و قدم سینمایی ها برای عمومی و جهانی شدن صدای مظلومیتشان هستند متاسفانه اکثر سینمایی های قلم به دست و صاحب صدا کماکان از تاکتیک «سکوت در زمان موثر» استفاده می کنند تا بعد از سرکوب بحران و کنترل فضا توسط حاکمیت به عوام فریبی «اعتراض در زمان غیر موثر» ادامه دهند ، غافل از اینکه ماهیت واقعی انسان ها در مقاطع «بحران» و «خطر» اشکار می شود و هیچ چیز از این ماهیت واقعی در حافظه تاریخی یک ملت پنهان نخواهد ماند و فراموش نخواهد شد.
( شاهپور شهبازی )
#مزدورانرا_شناسایی_کنیم
#هموطن_بپاخیز
#جاوید__شاه
Telegram
attach 📎