Forwarded from خانه ملت
دامادین قارداشین گورسدیپ ، گلین آلانلار
#حکیم_و_عظیم
✍: امیرساعی
آورده اند که در ایام قدیم و در یکی از روستاهای یکی از بلاد دور ، دو برادر بودند که یکی از آنها مقداری شیرین عقل و دیگری از لحاظ عقلی فرزانه روزگار خویش بود.
این دو برادر آرام آرام بزرگ شدند. #حکیم که از لحاظ علم و دانش و عقل بهره کافی داشت، برای خود زندگی مجللی برقرار کرد و صاحب آرامش و آسایش و زندگی خوبی شد. اما متاسفانه برادری که مقداری شیرین عقل بود، نتوانست موفق باشد و حتی بخاطر شرایط عقلی خود نتوانست ازدواج کند. در واقع هیچکس به #عظیم اعتماد نمیکرد.
خانواده این دوبرادر که نمیخواستند نسل برادر کوچک منقرض شود، در کنار هم نقشه کشیدند تا به یک دختر که در شهری دیگر زندگی میکرد خواستگار رفته و بجای داماد ( عظیم) که از عقل کافی برخوردار نبود، برادر داماد را ( که حکیم بود) نشان داده و عروس و خانواده آن را فریب دهند و در روز عقد ، برادران را باهم دیگر عوض کنند. و حکیم را برداشته و عظیم را جایگزین آن نمایند.
این اتفاق افتاد و عروس و خانواده بدبخت فریب خانواده حکیم و عظیم را خوردند و بعد از سالها چندین فرزند شیرین عقل ناتوان نیز بخاطر این ازدواج بر روی دستان خانواده ها ماند و در نهایت زن عظیم دق کرد و مرد.
این حکایت ، حکایت کاندیداهایی است که برای اثبات توانایی های خود دست به دامن حکیمانی از دیار دیگر میشوند. کاندیداهایی که با آوردن برخی چهره های شناخته شده از شهرهای دیگر ، سعی در اثبات شایستگی های خود دارند، در واقع فریبی همچون داستان حکیم و عظیم را برای مردم شهرستان اجرا میکنند.
دامادین قارداشین گورسدیلر ، گلین آلالار
#امیرساعی
#بهارقلم
#دنیزسسی
🏢خانه ملت 🏢
https://t.me/khane_mellat
#حکیم_و_عظیم
✍: امیرساعی
آورده اند که در ایام قدیم و در یکی از روستاهای یکی از بلاد دور ، دو برادر بودند که یکی از آنها مقداری شیرین عقل و دیگری از لحاظ عقلی فرزانه روزگار خویش بود.
این دو برادر آرام آرام بزرگ شدند. #حکیم که از لحاظ علم و دانش و عقل بهره کافی داشت، برای خود زندگی مجللی برقرار کرد و صاحب آرامش و آسایش و زندگی خوبی شد. اما متاسفانه برادری که مقداری شیرین عقل بود، نتوانست موفق باشد و حتی بخاطر شرایط عقلی خود نتوانست ازدواج کند. در واقع هیچکس به #عظیم اعتماد نمیکرد.
خانواده این دوبرادر که نمیخواستند نسل برادر کوچک منقرض شود، در کنار هم نقشه کشیدند تا به یک دختر که در شهری دیگر زندگی میکرد خواستگار رفته و بجای داماد ( عظیم) که از عقل کافی برخوردار نبود، برادر داماد را ( که حکیم بود) نشان داده و عروس و خانواده آن را فریب دهند و در روز عقد ، برادران را باهم دیگر عوض کنند. و حکیم را برداشته و عظیم را جایگزین آن نمایند.
این اتفاق افتاد و عروس و خانواده بدبخت فریب خانواده حکیم و عظیم را خوردند و بعد از سالها چندین فرزند شیرین عقل ناتوان نیز بخاطر این ازدواج بر روی دستان خانواده ها ماند و در نهایت زن عظیم دق کرد و مرد.
این حکایت ، حکایت کاندیداهایی است که برای اثبات توانایی های خود دست به دامن حکیمانی از دیار دیگر میشوند. کاندیداهایی که با آوردن برخی چهره های شناخته شده از شهرهای دیگر ، سعی در اثبات شایستگی های خود دارند، در واقع فریبی همچون داستان حکیم و عظیم را برای مردم شهرستان اجرا میکنند.
دامادین قارداشین گورسدیلر ، گلین آلالار
#امیرساعی
#بهارقلم
#دنیزسسی
🏢خانه ملت 🏢
https://t.me/khane_mellat