قصه خودکشی یک فمنیست افراطی آمریکایی
▪️ «نورا وینسنت» یک فمنیست افراطی و نویسنده آمریکایی بود که تصمیم گرفت به مدت ۱۸ ماه، زندگی مردانگی را تجربه کند و برای تغییر شکل خود به جنسیت مرد، دست به عمل جراحی زد.
او پس از به پایان رسیدن تجربهاش، کتاب مشهورش با نام «Self-made man» در سال ۲۰۰۶ نوشت و در آن بسیاری از صفات مردانگی را پسندید و گفت که در این زمانه به مردان بسیار ظلم میشود.
اما او پس از این تجربه در مشکلات روانی شدیدی قرار گرفت و تحت درمان بیمارستان های مختلفی قرار گرفت اما بیماری روانی او بهبود پیدا نکرد و در آخر برای پایان دادن به این مشکلات و درد ها -به خاطر تجربه و فمنیست افراطی بودنش- در سوئس دست به خودکشی زد.
سخن او قبل از اینکه خودکشی کند: (تجربهام موجب شد که احساس ضعف و درد و سختی شدیدی بکنم، در حالی که همه ما در جنبش فمنیست باور داشتیم که زنها دائما از بدترینها هستند و مرد ها نیز همیشه از بهترینها هستند، مطلوب بود که پا جای پای آن ها بگذارم تا درک کنم که این به شکل مطلق صحیح نیست).
#فمنیزم
برگرفته از کانال وعی
▪️ «نورا وینسنت» یک فمنیست افراطی و نویسنده آمریکایی بود که تصمیم گرفت به مدت ۱۸ ماه، زندگی مردانگی را تجربه کند و برای تغییر شکل خود به جنسیت مرد، دست به عمل جراحی زد.
او پس از به پایان رسیدن تجربهاش، کتاب مشهورش با نام «Self-made man» در سال ۲۰۰۶ نوشت و در آن بسیاری از صفات مردانگی را پسندید و گفت که در این زمانه به مردان بسیار ظلم میشود.
اما او پس از این تجربه در مشکلات روانی شدیدی قرار گرفت و تحت درمان بیمارستان های مختلفی قرار گرفت اما بیماری روانی او بهبود پیدا نکرد و در آخر برای پایان دادن به این مشکلات و درد ها -به خاطر تجربه و فمنیست افراطی بودنش- در سوئس دست به خودکشی زد.
سخن او قبل از اینکه خودکشی کند: (تجربهام موجب شد که احساس ضعف و درد و سختی شدیدی بکنم، در حالی که همه ما در جنبش فمنیست باور داشتیم که زنها دائما از بدترینها هستند و مرد ها نیز همیشه از بهترینها هستند، مطلوب بود که پا جای پای آن ها بگذارم تا درک کنم که این به شکل مطلق صحیح نیست).
#فمنیزم
برگرفته از کانال وعی
👍45😡3❤2👏2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نماز شب را ترک می کنی
و نماز صبح را به تاخیر می اندازی
و نماز ضحی را به جا نمی آوری
و اذکار صبحگاه و شامگاه را نمی خوانی
و از تلاوت روزانه ی قرآن باز می مانی
و استغفار را رها می کنی و تسبیح و تهلیل و تحمید نمی گویی
و از زمان های استجابت دعا غافل می شوی
سپس می آیی و شکایت می کنی که به سختی افتاده ای و گشایشی رخ نمی دهد!!
چه گشایشی رخ دهد وقتی تو بزرگ ترین راه های گشایش را ترک کرده ای!؟؟
✾•┈••✦❀✦••┈✾
✅ @zeinoullah
✅️ @anti_shobahat
و نماز صبح را به تاخیر می اندازی
و نماز ضحی را به جا نمی آوری
و اذکار صبحگاه و شامگاه را نمی خوانی
و از تلاوت روزانه ی قرآن باز می مانی
و استغفار را رها می کنی و تسبیح و تهلیل و تحمید نمی گویی
و از زمان های استجابت دعا غافل می شوی
سپس می آیی و شکایت می کنی که به سختی افتاده ای و گشایشی رخ نمی دهد!!
چه گشایشی رخ دهد وقتی تو بزرگ ترین راه های گشایش را ترک کرده ای!؟؟
✾•┈••✦❀✦••┈✾
✅ @zeinoullah
✅️ @anti_shobahat
❤48😢16👍5👏2🔥1
▪️ (به عنوان مثال: روانشناسان، غالبا مشاهدات و تجربههای خود را در یک چهار چوب معین محدود میکنند و آن چهار چوب، انسان غربی است؛ سپس بر اساس نتایجی که به دست آوردهاند بر تمام انسانها تعمیم میدهند، در حدی که آن را از خصایصِ عمومیِ انسان -بدون هیچ استثنایی- قرار میدهند).
[الشرق والغرب، رینیه جینو -معروف به شیخ عبد الواحد یحیی- (۶۲)]
اینگونه برخی از مقالات آنها برای استدلال و تعمیم به اهل مشرق زمین، دارای ایراد و اشکال خواهد بود
#فوائد
[الشرق والغرب، رینیه جینو -معروف به شیخ عبد الواحد یحیی- (۶۲)]
اینگونه برخی از مقالات آنها برای استدلال و تعمیم به اهل مشرق زمین، دارای ایراد و اشکال خواهد بود
#فوائد
👍21❤4
ماهیِ لغزنده! / لئو شاهوفسکی.pdf
1.8 MB
ْ
📚 ماهیِ لغزنده! | !Slippery Fish
✍️ نویسنده: لئو شاهوفسکی
تگهایِ کلیدی:
هورکهایمر | سکس با محارم | ساینتیسم | علم پرستی | علمگرایی | پوزیتیویسم | ماکسپلانک | زبان | کوالیا | عدالت | قضاوت ارزشی
@anti_shobahat | آنتی شبهات
📚 ماهیِ لغزنده! | !Slippery Fish
آیا علم برایِ هرچیزی جواب دارد؟
✍️ نویسنده: لئو شاهوفسکی
تگهایِ کلیدی:
هورکهایمر | سکس با محارم | ساینتیسم | علم پرستی | علمگرایی | پوزیتیویسم | ماکسپلانک | زبان | کوالیا | عدالت | قضاوت ارزشی
@anti_shobahat | آنتی شبهات
👍11❤1
11- قَالَ النَّبِيِّ ﷺ : «كلُّ شيءٍ ليس من ذِكْرِ اللهِ فهو لَهْوٌ أو سَهْوٌ إلا أربعَ خِصَالٍ : مَشْىُ الرجلِ بينَ الغَرَضَيْنِ - المَرْمَى - وتأديبُه فَرَسَهُ ومُلَاعَبَتُهُ أهلَه وتعليمُه السِّبَاحَةَ»
[اخرجه طبرانی (۱۷۸۵) ، بیهقی (۱۹۷۳۳) و ...] , حکم حدیث: صحیح
ترجمه: رسول خدا ﷺ فرمود: هرآنچه در آن ذکر و یاد الله تعالی نباشد، سرگرمی غافل کننده و بیهوده و باطل است مگر چهار چیز؛ تیراندازی، تربیت اسب، شنا، بازی و شوخی با اهل و عیال.
شرح:
ورزش در اسلام: ورزش در واقع امری مباح است اما اگر نیت شخص از انجام آن تقویت و سلامتی بدن و کسب قوه عضلانی برای انجام اموری باشد که رضای الله را در پی دارند، مستحب و شایسته است و در زمره سرگرمی های غافل و بیهوده قرار نمیگیرد زیرا پیامبر ﷺ در روایتی صحیح (مسلم ۲۶۶۴) میفرماید " مومن قوی از مومن ضعیف بهتر است " و مومن میتواند در جهاد فی سبیل الله در برابر کفار و دفاع از حقوق خود، خانواده و ... از مزایای فعالیت ورزشی خود بهره ببرد؛ اما در راس همه ورزش ها سه ورزش سوارکاری ، تیراندازی و شنا بسیار مورد تاکید و ترغیب هستند زیرا رشته هایی هستند که مستقیماً دربرگیرنده تمرینات و مهارتهای جهادی میباشند ... (جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید)
بازی و شوخی با اهل و عیال: خانه انسان مسلمان نباید از شوخی و شادمانی خالی شود علی رغم آنکه خانهای است پر از کار و تلاش. رسول خدا ﷺ در این زمینه الگو بوده اند و شخصی خنده رو بوده اند چنانکه طبرانی از ابوامامه روایت میکند پیامبر ﷺ خنده رو ترین و خوشبرخوردترین افراد بود. شور و نشاط در منزل مسلمان نباید منافاتی با شرم و حیا، عدم آزار همسایگان، عدم رنجاندن دلها، عدم استهزاء و غیبت و ایرادگیری برکسی داشته باشد بلکه باید به نوعی باشد که کسالت و روزمرگی را از خانواده برطرف نماید.
#حدیث_شب
[اخرجه طبرانی (۱۷۸۵) ، بیهقی (۱۹۷۳۳) و ...] , حکم حدیث: صحیح
ترجمه: رسول خدا ﷺ فرمود: هرآنچه در آن ذکر و یاد الله تعالی نباشد، سرگرمی غافل کننده و بیهوده و باطل است مگر چهار چیز؛ تیراندازی، تربیت اسب، شنا، بازی و شوخی با اهل و عیال.
شرح:
ورزش در اسلام: ورزش در واقع امری مباح است اما اگر نیت شخص از انجام آن تقویت و سلامتی بدن و کسب قوه عضلانی برای انجام اموری باشد که رضای الله را در پی دارند، مستحب و شایسته است و در زمره سرگرمی های غافل و بیهوده قرار نمیگیرد زیرا پیامبر ﷺ در روایتی صحیح (مسلم ۲۶۶۴) میفرماید " مومن قوی از مومن ضعیف بهتر است " و مومن میتواند در جهاد فی سبیل الله در برابر کفار و دفاع از حقوق خود، خانواده و ... از مزایای فعالیت ورزشی خود بهره ببرد؛ اما در راس همه ورزش ها سه ورزش سوارکاری ، تیراندازی و شنا بسیار مورد تاکید و ترغیب هستند زیرا رشته هایی هستند که مستقیماً دربرگیرنده تمرینات و مهارتهای جهادی میباشند ... (جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید)
بازی و شوخی با اهل و عیال: خانه انسان مسلمان نباید از شوخی و شادمانی خالی شود علی رغم آنکه خانهای است پر از کار و تلاش. رسول خدا ﷺ در این زمینه الگو بوده اند و شخصی خنده رو بوده اند چنانکه طبرانی از ابوامامه روایت میکند پیامبر ﷺ خنده رو ترین و خوشبرخوردترین افراد بود. شور و نشاط در منزل مسلمان نباید منافاتی با شرم و حیا، عدم آزار همسایگان، عدم رنجاندن دلها، عدم استهزاء و غیبت و ایرادگیری برکسی داشته باشد بلکه باید به نوعی باشد که کسالت و روزمرگی را از خانواده برطرف نماید.
#حدیث_شب
❤22👍6
معلمان چگونه میتوانند در زمینه دین گریزی دانش آموزان تاثیر گزار باشند و اونها رو جذب دین کنند؟ لطفا روشهای عملی و جذاب و قابل اجرا رو بگویید...(ارسالی از طرف کاربران)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍40❤1
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه از اینکه هیچ قدرتی، از جمله ایالات متحده، نمی تواند بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل را متوقف کند، ابراز تاسف کرد.
جوزپ بورل در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به خبرنگاران گفت: «ما تمام فشارهای دیپلماتیک را برای حصول آتشبس وارد کنیم، اما به نظر میرسد هیچکس نمیتواند نتانیاهو را نه در غزه و نه در کرانه باختری متوقف کند.»
بورل افزود که نتانیاهو همانطور که پیشتر درمورد حماس گفته بود اکنون نیز به صراحت گفته است که اسرائیلیها «تا زمانی که حزبالله از بین نرود، دست از کار نمیکشند.
https://t.me/Indypersian/116290
@anti_shobahat
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍20💔12😡2
محمد حجاب:
من به برنامهی پیرس مورگان برای مناظره با رئیس پیشین IDF (نیروهای دفاعی اسرائیل) دعوت شدهام. این دعوت را بپذریم؟
👍 /👎
من به برنامهی پیرس مورگان برای مناظره با رئیس پیشین IDF (نیروهای دفاعی اسرائیل) دعوت شدهام. این دعوت را بپذریم؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍90❤7👎6👏1😡1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍17👏9😁8
سلسلهی اثباتِ نبوّتِ سیّدنا محمّدﷺ {23}
مرحلهی دوم: ردِّ فرضیهی متوهّمبودنِ پیامبرﷺ
● مقدّمه:
به لطفِ خداوند در مرحلهی قبل بیستدلیل برای ردِّ فرضیهی دروغگوییِ پیامبرﷺ آوردیم. گاهاً تنها یکدلیل از میانِ آنها، برای افرادِ منصف کافیست و بسیاری از مستشرقین با استناد به یکی از این دلایل، صداقتِ پیامبرﷺ را پذیرفتهاند. در هر صورت، اگر این دلایل را کنارِ هم بگذاریم و مانندِ یک مجموعه نگاه کنیم، شکّی باقی نمیماند؛ زیرا این دلایل نوعاً طوری هستند که میتوان از آنها برای تقویتِ همدیگر استفاده کرد. بسیاری از ملحدین و مستشرقین وقتی فهمیدند اتّهامِ دروغگویی به پیامبرﷺ شدیداً با سیرهی ایشان و برخی حوادثی که در آن است، ناسازگار است، به آخرین پناهگاهشان روی میآورند: «پیامبرﷺ صادق بود، امّا توهّم میزد!». غافل از اینکه این فرضیه نیز مانندِ قبلی به سستیِ خانهی عنکبوت است و «إِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِ». دلایلی که ملحدین برای صرعِ پیامبرﷺ و انتسابِ وحی به توهّم ارائه کردهاند بهقدری از اثباتِ مطلوبِ خود دور هستند که پرداختنِ بیش از حد به آنها روا نیست و باعث میشود شأنِ کاذبی به دست آورند. بنابراین، ابتدا چند دلیلِ ساده و کافی میآوریم که هرگونه تمایلی برای پذیرشِ این فرضیه را از ریشه بخشکاند و سپس آن خردهدلایلِ ناچیزشان را نقد میکنیم.
● دلایلی برای ردِّ این فرضیه:
1. در این موقعیت ادّعای ما این نیست که قرآن از نظرِ ادبی معجزه است؛ این بحث مفصّل است و فعلاً مجالِ پرداختن به آن را نداریم. در این مرحله همین امر برایمان کافیست که بدانیم قرآن، به اعترافِ ادیبانِ بزرگِ مسلمان و نامسلمان، دارای اسلوبِ ادبی و فصاحتوبلاغتی شگفتانگیز است. ملحدین حتّی اگر بخواهند در برابرِ اعجازِ ادبیِ قرآن تسلیم نشوند -که این موضوعِ بحثِ فعلیِ ما نیست- بدونِ شک اگر فارغ از اعجاز، به عظمتِ ادبیِ قرآن اعتراف نکنند لایق وصفی جز بیانصاف و کوردل نخواهند بود. أمين نخلة شاعرِ مشهورِ مسیحیِ عرب که عضوِ «مجمع اللغة العربية» بود و حتّی أحمد شوقي لقبِ خود «أمير الشّعراء» (=پادشاهِ شاعران) را به او اعطا کرده بود میگفت:
ادامه دارد...
مرحلهی دوم: ردِّ فرضیهی متوهّمبودنِ پیامبرﷺ
● مقدّمه:
به لطفِ خداوند در مرحلهی قبل بیستدلیل برای ردِّ فرضیهی دروغگوییِ پیامبرﷺ آوردیم. گاهاً تنها یکدلیل از میانِ آنها، برای افرادِ منصف کافیست و بسیاری از مستشرقین با استناد به یکی از این دلایل، صداقتِ پیامبرﷺ را پذیرفتهاند. در هر صورت، اگر این دلایل را کنارِ هم بگذاریم و مانندِ یک مجموعه نگاه کنیم، شکّی باقی نمیماند؛ زیرا این دلایل نوعاً طوری هستند که میتوان از آنها برای تقویتِ همدیگر استفاده کرد. بسیاری از ملحدین و مستشرقین وقتی فهمیدند اتّهامِ دروغگویی به پیامبرﷺ شدیداً با سیرهی ایشان و برخی حوادثی که در آن است، ناسازگار است، به آخرین پناهگاهشان روی میآورند: «پیامبرﷺ صادق بود، امّا توهّم میزد!». غافل از اینکه این فرضیه نیز مانندِ قبلی به سستیِ خانهی عنکبوت است و «إِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِ». دلایلی که ملحدین برای صرعِ پیامبرﷺ و انتسابِ وحی به توهّم ارائه کردهاند بهقدری از اثباتِ مطلوبِ خود دور هستند که پرداختنِ بیش از حد به آنها روا نیست و باعث میشود شأنِ کاذبی به دست آورند. بنابراین، ابتدا چند دلیلِ ساده و کافی میآوریم که هرگونه تمایلی برای پذیرشِ این فرضیه را از ریشه بخشکاند و سپس آن خردهدلایلِ ناچیزشان را نقد میکنیم.
● دلایلی برای ردِّ این فرضیه:
1. در این موقعیت ادّعای ما این نیست که قرآن از نظرِ ادبی معجزه است؛ این بحث مفصّل است و فعلاً مجالِ پرداختن به آن را نداریم. در این مرحله همین امر برایمان کافیست که بدانیم قرآن، به اعترافِ ادیبانِ بزرگِ مسلمان و نامسلمان، دارای اسلوبِ ادبی و فصاحتوبلاغتی شگفتانگیز است. ملحدین حتّی اگر بخواهند در برابرِ اعجازِ ادبیِ قرآن تسلیم نشوند -که این موضوعِ بحثِ فعلیِ ما نیست- بدونِ شک اگر فارغ از اعجاز، به عظمتِ ادبیِ قرآن اعتراف نکنند لایق وصفی جز بیانصاف و کوردل نخواهند بود. أمين نخلة شاعرِ مشهورِ مسیحیِ عرب که عضوِ «مجمع اللغة العربية» بود و حتّی أحمد شوقي لقبِ خود «أمير الشّعراء» (=پادشاهِ شاعران) را به او اعطا کرده بود میگفت:
هیچ چیزی از قرآن نخواندم مگر اینکه فصاحتش از همه جهت مرا دربرگرفت و معجزهی تعقّلانگیزِ آن را دیدم و ناگهان از خوابِ غفلت بیدار شدم که: وای بر تو! که من بر دینِ نصرانی هستم. [۱]حال این واقعیت چطور در برابرِ فرضیهی توهّم میایستد؟ لازم است یادآور شویم در این فرض، ما قرآن را حاصلِ ذوقِ هنریِ پیامبرﷺ نمیدانیم؛ بلکه ناچار باید قرآن را منفعل به شمار آورد. یعنی اینگونه نیست که انسانی با ذوقِ ادبیِ بالا و با تلاشِ زیاد، متنِ شگفتی خلق کند. بلکه قرآن کاملاً بدونِ تأثیرِ ذائقهی ادبیِ پیامبرﷺ حاصلِ حملاتِ صرع دانسته میشود. حال سؤال این است: آیا حملاتِ صرع میتواند چنین شاهکارِ ادبیِ بزرگی بسازد؟ قطعاً خیر. گاهاً برخی ملحدین بدونِ دقّتِ نظر پاسخ میدهند افرادی در تاریخ بودند که صرع داشتهاند، امّا همزمان هنرمندانِ بزرگی بودند. این پاسخ هیچ ربطی ندارد؛ چون فرضیهی صرع نمیگوید پیامبرﷺ -در عینِ داشتنِ صرع- با ذوقِ هنریِ خودش قرآن را نگاشته (چون این مرتبط با فرضِ فریبکاریِ پیامبر است که پیشتر رد کردیم) بلکه فرضیهی صرع، مستقیماً آن را به خودِ حملاتِ صرع ربط میدهد! این فرق دارد با اینکه یکنفر -با وجودِ داشتنِ صرع- از ذوقِ هنریِ بالایی برخوردار باشد و سپس با استفاده از این ذوق، آثارِ زیبایی خلق کند؛ زیرا اینجا ما نمیگوییم پیامبرﷺ با ذوقِ هنریاش قرآن را آفرید، بلکه پیدایشِ قرآن هیچ ربطی به تلاشهای پیامبرﷺ ندارد و فقط حاصلِ توهّماتِ ذهنی بیمار دانسته میشود.
ادامه دارد...
❤9👍6👏2
2. اینجا هم نمیخواهیم از خبردادنِ قرآن از محتوای عهدین -با توجّه به شرایطی که پیامبرﷺ داشت- به عنوانِ دلیلی مستقل برای نبوّت استفاده کنیم. این هم میتواند موضوعِ خوبی برای یک سلسلهی دیگر باشد، امّا اکنون زمانش نیست. چیزی که قصد داریم به آن استناد کنیم فقط همین است که حملاتِ صرع نمیتوانستند جزئیاتِ دقیقِ عهدین را به پیامبرﷺ منتقل کنند. دقّت کنید اینجا نیازی نیست این فرضیات را رد کنیم که پیامبرﷺ یواشکی از یکنفر این مسائل را میآموخته یا خودش سواد داشته و پنهانی عهدین را مطالعه میکرده؛ اینها مربوط به فرضِ دروغگویی بود که قبلاً رد کردیم. چیزی که اینجا با آن سروکار داریم، فقط همین فرضِ سست است که حملاتِ صرع، از محتوایِ جزئیِ عهدین به پیامبرﷺ خبر دادهاند! آیا چنین چیزی ممکن است؟ قطعاً نه! تنها پاسخی که ملحدین میتوانند بدهند این است که داستانهای عهد قدیم به قدری در مکّه رواجِ شدید داشته که در ناخودآگاهِ پیامبرﷺ مانده بود و حملاتِ صرع، این محتوا را بر او القاء میکرد. یعنی بدونِ رواجِ شدیدِ محتوای عهدین در مکّه، این واقعیت با فرضیهی صرع سازگار نیست. خب آیا واقعاً داستانهای عهدین به شدّت در مکّه رایج بودند؟ همین کافیست بدانیم مستشرقینی چون تام هالند (Tom Holland)، پاتریشیا کرون (Patricia Crone)، جان ونز برو (JohnWansbrough)، دن گیبسون (Dan Gibson) و... تمامِ تلاشِ خود را کردهاند تا محیطِ زندگیِ پیامبرﷺ را بهجای مکّه، شام و اردن و فلسطین معرّفی کنند یا زمانِ زندگیاش را بهجای قرنِ هفتم، قرنِ نهم بدانند و انگیزهی خود را همین دانستهاند که ممکن نبود پیامبرﷺ در آن محیط تا این حد از مطالبِ کتبِ پیشین مطّلع باشد! این به خوبی ثابت میکند حدّاقل جزئیاتِ عهدین هیچ رواجی در مکّه نداشته است. امّا مگر در قرآن چه جزئیاتی از کتابِ مقدّس آمده است که مستشرقین چنین ادّعاهای عجیبی مطرح کردهاند؟ مثلاً قرآن از زبور (همان مزامیر) نقل میکند که «صالحان زمین را به ارث خواهند برد» (الأنبياء: ١٠٥) و این دقیقاً با همین لفظ در مزامیر موجود است (مزامیر 37:29) درحالی که حتّی بزرگترین مفسّرینِ مسلمان با وجود گذشتِ قرنها از نزولِ قرآن و رواجِ ترجمهی عربیِ عهدین و مناظره با اهل کتاب، از این واقعیت که این بشارت واقعاً در فلان قسمتِ مزامیر آمده خبر نداشتند و گاهاً آیه را نادرست تأویل میکردند. یا قرآن به داستانِ الیاس و بتِ بعل اشاره میکند (الصّافات: ۱۲۳-۱۲۵) که إلياس، همان ایلیاست. در واقع ایلیا، در عبری "ایلیاهو" (אֵלִיָּהוּ) و در یونانی "ایلیاس" (Ηλίας) و در سریانی "إلیاس" (ܐܸܠܝܼܵܐ) خوانده میشود. ماجرای این پیامبر و بت بعل هم در عهد قدیم آمده (اوّل پادشاهان: ۱۸:۱۸) امّا باز هم بزرگترین مفسّرینِ مسلمان بعدِ گذشتِ صدها سال نمیدانستند إلياس کیست و آن را به اشتباه همان "ادریس" میدانستند و بعل را نیز به "رب" يا "سیّد" ترجمه میکردند! گابریل سعید رِینولدز (Gabriel Said Reynolds) کتابی دارد به نامِ «قرآن و بایبل: متن و تفسیر» (The Quran and Holy Bible: Text and Commentary) و در این کتاب نشان میدهد هرجای قرآن به کدام قسمت از عهدین اشاره دارد و اینطور نیست که در قرآن فقط کلیاتِ داستانها را ببینیم، قرآن حتّی به جزئیاتِ تلمود و اسفارِ مشکوک (اپوکریفا) نیز واقف بوده است. مثلاً داستانِ زندهکردنِ پرندگان توسّطِ عیسی در اناجیلِ رسمی نیست امّا در انجیلِ توماس (Gospel of Thomas) آمده است. [۲] پس دیوانگی نیست چیزی را به صرع ربط دهیم که مستشرقین برای توجیهش، تمام حقایق متواتر تاریخی را انکار کردهاند؟
ادامه دارد...
ادامه دارد...
❤12👍2👏1
3. اعرابِ زمانِ پیامبرﷺ بیماریِ صرع را میشناختند و حتّی در صحیحِ مسلم آمده زنی مبتلا به صرع نزدِ پیامبرﷺ آمد و از او خواست دعا کند [۳] با این حال، چطور ممکن است اینهمه مسلمان متوجّهِ صرعِ پیامبرﷺ نشوند و به او ایمان آورند و برای حمایت از او در دهها جنگِ طاقتفرسا جان و مال و ناموسِ خود را فدا کنند؟ در قرآن هم با اینکه به اتّهاماتِ زیاد و متنوّعِ مشرکین اشاره شده و پیامبرﷺ را از آن افتراءات تنزیه نموده، امّا میانِ آنان هیچ ذکری از اتّهامِ صرع نمیبینیم. این نشان میدهد حتّی مشرکین هم با اینکه پیامبرﷺ را خوب میشناختند و حرصِ زیادی برای افتراءبستن به ایشان داشتند، چنین اتّهامی نسبت ندادند یا چندان روی آن جدی نبودند. به یاد داشته باشید «أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمِۭ» (=خوابهای پریشان) [الأنبياء: ٥] چیزی متفاوت از حملاتِ صرع است و این کلامشان که میگفتند: «إِنَّكَ لَمَجۡنُونٞ» (=تو جنون داری) [الحجر: ۶] نیز به جنزدهشدنِ پیامبرﷺ اشاره داشت نه بیماریِ روانی. [۴] امّا چرا برای آنان روشن بود که پیامبرﷺ از این تهمت به دور است؟ کافیست نگاهِ مختصری به زندگیِ ایشان و اعراض و ویژگیهای وحی بیندازیم و آن را با کسی که دچارِ صرع و حملاتِ آن است مقایسه کنیم. دکتر سامی عامری در جدولی برخی از تفاوتهای صرع و حالاتِ نزولِ قرآن طبقِ منابعِ تاریخی را ذکر میکند (هر ویژگی از صرع را بر حسبِ شماره با ویژگیِ نزولِ قرآن مقایسه کنید):
ادامه دارد...
○ اعراضِ صرع:همچنین وحی با صدایی همراه بود که صحابه آن را به صدایِ زنبور تشبیه میکردند [۶] اگر قرار است براساسِ منابعِ تاریخی ویژگیهای حالتِ نزولِ قرآن را با ویژگیهای صرع مقایسه کنیم، پس باید این مقایسه همهجانبه باشد؛ نه اینکه یکسری ویژگیهای خاص را دلبخواه انتخاب کنیم و بقیه را چنان نادیده بگیریم که گویا نقل نشدهاند. همانطور که اشاره شد، وحی انواعِ گوناگونی داشت و با اسنادِ صحیحِ فراوان -که ملحدین در میانِ استناداتشان برای انتسابِ صرع، حدیثی صحیحتر از این نمییابند- آمده جبرئیل گاه در قالبِ انسان درمیآمد و نزدِ صحابه با پیامبرﷺ سخن میگفت و دین را آموزش میداد [۷] همچنین پیامبرﷺ هنگامِ وحی دچارِ یک سنگینیِ عینی میشد (یعنی فقط صرفِ احساسِ سنگینی نبود) که وقتی روی شتر بود، شتر هم از شدّتِ سنگینی خم میشد [۸] و یکی از صحابه میگفت پای پیامبرﷺ هنگامِ وحی روی پای من بود و از سنگینیِ وحی نزدیک بود پایم بشکند [۹] اگر چنین مواردی، با اعتباری به اعتبارِ همان اسناد نقل شدهاند که ملحدین متمسّک به آنها میشوند و بلکه وثاقتِ بیشتری نیز دارند، پس این رویکردِ گزینشی چه توجیهی دارد؟ چرا به یک روایت استناد میکنند امّا دربارهی روایاتی معتبرتر که خلافِ میلشان است حتّی صحبت نمیکنند؟
¹ باعثِ عودِ بیماریِ جسمیست
² باعثِ دردِ بدن است
³ بر حافظه اثرِ منفی دارد
⁴ باعثِ آزارِ روانیست
⁵ با ترس و اضطراب همراه است
⁶ باعثِ عودِ بیماریِ ذهنیست
⁷ تنها یک چهره دارد
○ اعراضِ نزولِ قرآن:
¹ بر سلامتِ بدن تأثیری ندارد
² با درد همراه نیست
³ با حافظهی قدرتمندی همراه است
⁴ اثرِ منفیای بر سلامتِ روان ندارد.
⁵ با گشادگیِ روح (رهایی از اندوه و اضطراب) همراه است
⁶ با اشراقِ ذهنی همراه است
⁷ وحی گاهی با شدّت بود و گاهی بدونِ آن؛ مثلاً فرشته در قالبِ مردی ظاهر میشد و پیامبرﷺ را خطاب قرار میداد. [۵]
ادامه دارد...
❤11👍3👏1
مداسکیپ (Medscape) از مراجع اصلیِ اطّلاعاتِ پزشکی به عنوان ویژگیهای صرع از اختلال در گوراش، پرخاشگری، بیقراری، رنگپریدگی، ترس، اختلال در دستگاه تنفّسی، اختلال در حافظه، اختلال در آگاهی و ویژگیهای شناختی و... نام میبرد [۱۰] که هیچکدام از آنها با سیرهی پیامبرﷺ مطابقت ندارد. WebMD نیز به تشنّج و اختلالاتِ حرکتی رفتارهای غیرطبیعی دهان و حرکاتِ غیرطبیعیِ سر و توهّماتِ بویایی و چشایی و بینایی و... اشاره میکند [۱۱] که هرگز از پیامبرﷺ چنین علائمی دیده نشد. Mayo Clinic در توضیحِ حملاتِ صرع از دشواریِ تکلّم و سردرگمی و عدمِ یادآوریِ آنچه در حملهی صرع گذشت و حتّی بیخبریِ کامل از آن و خوابآلودگیِ شدید بعد از آن حکایت میکند [۱۲] که ویژگیهای وحی کاملاً خلافِ این علائم بود. در مقالهای که PubMed منتشر کرده آمده تعدّدِ حملاتِ صرع میتواند به از بین رفتنِ حافظه و از دستدادنِ معلومات منجر شود [۱۳] که این ۱۸۰درجه با وحی و بهخاطر سپردنِ آنهمه آیات متفاوت است و در مقالهای دیگر به اختلال در تواناییهای عقلی و شناختی و اجتماعی و عملی اشاره شده است [۱۴] حال آنکه به گواه دوستودشمن پیامبرﷺ در تمام این حوزهها از برترین و موفّقترین افرادِ تاریخ بود. صرع همانطور که اشاره شد باعثِ ناتوانی در گفتار میشود با این حال چطور ممکن است هزاران آیه در نهایتِ فصاحت و بلاغت و زیبایی و معانیِ عمیق و دلربا حاصلِ حملاتِ صرع باشند؟ دکتر هیثم طلعت به مطلبِ دقیقِ دیگری میپردازد:
همانطور که میبینید، فرضیهی صرع همانندِ تارِ موییست که در مقابلِ ادلّهای همچون تَبَر قرار دارد و پذیرشِ آن، همانندِ فرضیهی دروغگویی، از جهل یا عناد خارج نیست. در ادامه به بررسیِ دلایلِ پوشالیای که ملحدین برای این فرضیه آوردهاند میپردازیم. از آنجایی که بنیانِ ادلّهی اسلامستیزان بر آب است نیازی به اطنابِ سخن نیست. بسیار عجیب است که این افراد از تفاوتِ فاحشِ نشانههای مهمِّ صرع و وحی -که توضیح دادیم- کاملاً چشمپوشی میکنند و از آنسو دستآویزِ دلایلی به غایت سست میشوند. مثلاً یکی از ملحدینِ مشهورِ ایرانی ادّعا میکرد از نشانههای صرع، گرفتگیِ زبان و ناتوانی در سخنگفتن است و پیامبرﷺ هم در آیهای (آل عمران: ۹۶) وقتی میخواسته بگوید «مکّه» به اشتباه گفته «بکّه»! جالب است که این ملحدک با خود نیندیشیده اگر ناتوانی در گفتار نشانهی صرع است، پس با فصاحت و بلاغتِ بینظیرِ قرآن چه باید کرد و آیا همین یکمورد به تنهایی تمامِ زحماتش را بر باد نمیدهد؟
ادامه دارد...
صرع، به دلیلِ طبیعتی که دارد، در هر زمانی و بدونِ علّت حمله میکند. مثلاً در سرویس بهداشتی و در هر حالتی. در حالی که وحی بر پیامبرﷺ از زمانی که مبعوث شد به صورتی منظّم برای پاسخ به سؤالات نازل میشد. [١۵]و این نیز مانندِ بسیاری از آنچه گفته شد خود دلیلی مستقل و کافی برای ردِّ توهّماتِ ملاحده است. ایشان همچنین به نکتهای مهم و دردناک برای ملحدین اشاره میکند:
اگر حمله به مریضِ صرعِ لبِ تمپورال بیشتر از دو دقیقه طول بکشد، یعنی دچارِ مشکلِ پزشکیِ بزرگیست و مریض نیازمندِ مراقبتهای ویژه است. [۱۶]در واقع گاهی چندین آیهی طولانی و حتّی مطابقِ روایاتِ صحیحِ فراوانی بسیاری از سورهها یکجا بر پیامبرﷺ نازل میشدند و بدینترتیب وحی زمانِ خیلی بیشتری از دو دقیقه به طول میانجامید و اگر آن را صرع بدانیم، شرایطِ پیامبرﷺ باید بسیار حاد باشد و به انواعواقسامِ این علائم تا حدِّ زیادی مبتلا باشد درحالیکه نه تنها چنین نیست بلکه سیرهی پیامبرﷺ بهکل با این علائم بیگانه و بلکه کاملاً مخالفِ آنهاست.
همانطور که میبینید، فرضیهی صرع همانندِ تارِ موییست که در مقابلِ ادلّهای همچون تَبَر قرار دارد و پذیرشِ آن، همانندِ فرضیهی دروغگویی، از جهل یا عناد خارج نیست. در ادامه به بررسیِ دلایلِ پوشالیای که ملحدین برای این فرضیه آوردهاند میپردازیم. از آنجایی که بنیانِ ادلّهی اسلامستیزان بر آب است نیازی به اطنابِ سخن نیست. بسیار عجیب است که این افراد از تفاوتِ فاحشِ نشانههای مهمِّ صرع و وحی -که توضیح دادیم- کاملاً چشمپوشی میکنند و از آنسو دستآویزِ دلایلی به غایت سست میشوند. مثلاً یکی از ملحدینِ مشهورِ ایرانی ادّعا میکرد از نشانههای صرع، گرفتگیِ زبان و ناتوانی در سخنگفتن است و پیامبرﷺ هم در آیهای (آل عمران: ۹۶) وقتی میخواسته بگوید «مکّه» به اشتباه گفته «بکّه»! جالب است که این ملحدک با خود نیندیشیده اگر ناتوانی در گفتار نشانهی صرع است، پس با فصاحت و بلاغتِ بینظیرِ قرآن چه باید کرد و آیا همین یکمورد به تنهایی تمامِ زحماتش را بر باد نمیدهد؟
ادامه دارد...
❤8👍2👏1
● ردِّ دلایلِ ملحدین برای فرضیهی پوشالیِ خود:
مهمترین دلیلی که ملحدین به آن روی آوردهاند، احساسِ سنگینی و عرقکردنِ پیامبرﷺ هنگامِ وحی است. دراینباره میتوان گفت اوّلاً چنانکه اشاره کردیم وحی صورتهای گوناگونی داشت که بقیهی آنها چنین ویژگیهایی نداشتند و همین به تنهایی برای ردِّ این دلیلشان کفایت میکند ثانیاً همانطور که پیشتر گفتیم این سنگینی به گونهای بود که اگر پیامبرﷺ روی شتر بود، شتر هم از شدّت آن سنگینی خم میشد و یا وقتی پای پیامبرﷺ روی پای یکی از صحابه بود، آن صحابی میگفت از شدّت سنگینی نزدیک بود پایم بشکند و این نوع سنگینی هیچ شباهتی به صرع ندارد و بلکه خلافِ آن را ثابت میکند ثالثاً چنین شواهدی، اساساً نمیتوانند به نفعِ صرع باشند چون دور از انتظار نیست فرودآمدنِ کلامِ خداوندِ بزرگی که خالقِ تمامِ کائنات است نیز چنین حالاتی را به همراه داشته باشد (إِنَّا سَنُلۡقِي عَلَيۡكَ قَوۡلٗا ثَقِيلًا ﴿المزمل: ۵﴾) و وقتی نزاعِ ما بینِ دو گزینه است، برای اثباتِ یکی از آنها، باید به شواهدی استناد شود که فقط همانیکی آن را داراست. مثلاً اینجا ملحدین باید به علائمی مثلِ تشنّج و غشکردن و ضعفِ حافظه و ناتوانی در گفتار و... استناد میکردند که دستشان خالی بود. بقیهی دلایلِ ملحدین، فقط نشانهی عجز آنهاست. مثلاً اینکه پیامبرﷺ زیاد مسواک میزد و از عطر استفاده میکرد را به این ربط میدهند که بیمارانِ صرع، به بوی بد حساسیت دارند و در نظافتِ دهانشان افراط میکنند در حالی که اگر سیرهی پیامبرﷺ را بخوانیم، به آسانی متوجّه میشویم استفاده از عطر و مسواک، فقط یک عادتِ جزئی از این ویژگیِ کلّیِ پیامبرﷺ بود که به نظافت و پاکیزگی و آراستگی اهمیتِ فراوانی میداد. مثلاً شانهزدن، روغنزدن به موها، وضو، غسل، تیمم، دوری از نجاسات و... نیز از عاداتِ پیامبرﷺ بودند. پس با وجود این تفسیر بدیهی، چطور میتوانیم از آنها به عنوان شاهدی برای فرضیهای استفاده کنیم که سستیِ آن برملا شد؟ حتّی ملحدینِ ایرانی تحریمِ نگهداری از سگ را نیز به همین ربط میدهند که پیامبرﷺ از بوی آن نفرت داشت در حالی که این افراد باهوش با خود فکر نمیکنند چرا نگهداری از سگ شکاری و سگ گله و گاو و گوسفند و... چنین نیست؟ همچنین گاهاً ادّعا میکنند صرع با افزایشِ دینداری رابطه دارد درحالیکه در مقالهای در «The British Psychological society» میخوانیم چنین ادّعایی صحت ندارد. [۱۷] باورکردنی نیست کسانی با چنین شواهدِ بیارزشی چشم روی تمامِ آن تفاوتهای فاحش که بسیاری از آنها به تنهایی برای برملاکردنِ حقیقت کافی بود بستهاند و خود را خردگرا و روشنفکر هم نامگذاری میکنند.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
📚ارجاعات
[۱] أمين نخلة، في الهواء الطلق، (بيروت: دار مكتبة الحياة، ١٣٨٧ه ١٩٦٧م)، ص١٧٤-١٧٥
[۲] http://tinyurl.com/3b2nkkt4
[۳] صحيح مسلم: ٢٥٧٦
[۴] برای بررسیِ تفصیلیِ این مسئله به مقالهی «التّحقیق في معني إتهام المشركين النبيﷺ بتهمة الجنون» مراجعه کنید. (برای دیدنِ مقاله کلیک کنید)
[۵] براهين النبوّة، د. سامي عامري، الطبعة الثانية، ص٢٥٤
[۶] مسند أحمد، بتخريج أحمد شاكر، م١، ص١٢٤، درجة الحديث: صحيح
[۷] صحيح البخاري: ٥٠ و صحيح مسلم: ٩
[۸] تخريج مسند الشعيب: ٢٤٨٦٨ (صحيح)
[۹] صحيح البخاري: ٤٥٩٢
[۱۰] Medscape (کلیک کنید)
[۱۱] https://www.webmd.com/epilepsy/guide/types-of-seizures-their-symptoms
[۱۲]https://www.mayoclinic.org/ar/diseases-conditions/temporal-lobe-seizure/symptoms-causes/syc-20378214
[۱۳] https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/28838789/
[۱۴] https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/25506156/
[۱۵] بصائر، د. هيثم طلعت، ص٤٧٠
[۱۶] بصائر، د. هيثم طلعت، ص ٤٧٣
[۱۷] https://www.bps.org.uk/psychologist/neuroscience-soul
#اثبات_نبوت
#رد_فرضیهی_صرع_پیامبر
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
مهمترین دلیلی که ملحدین به آن روی آوردهاند، احساسِ سنگینی و عرقکردنِ پیامبرﷺ هنگامِ وحی است. دراینباره میتوان گفت اوّلاً چنانکه اشاره کردیم وحی صورتهای گوناگونی داشت که بقیهی آنها چنین ویژگیهایی نداشتند و همین به تنهایی برای ردِّ این دلیلشان کفایت میکند ثانیاً همانطور که پیشتر گفتیم این سنگینی به گونهای بود که اگر پیامبرﷺ روی شتر بود، شتر هم از شدّت آن سنگینی خم میشد و یا وقتی پای پیامبرﷺ روی پای یکی از صحابه بود، آن صحابی میگفت از شدّت سنگینی نزدیک بود پایم بشکند و این نوع سنگینی هیچ شباهتی به صرع ندارد و بلکه خلافِ آن را ثابت میکند ثالثاً چنین شواهدی، اساساً نمیتوانند به نفعِ صرع باشند چون دور از انتظار نیست فرودآمدنِ کلامِ خداوندِ بزرگی که خالقِ تمامِ کائنات است نیز چنین حالاتی را به همراه داشته باشد (إِنَّا سَنُلۡقِي عَلَيۡكَ قَوۡلٗا ثَقِيلًا ﴿المزمل: ۵﴾) و وقتی نزاعِ ما بینِ دو گزینه است، برای اثباتِ یکی از آنها، باید به شواهدی استناد شود که فقط همانیکی آن را داراست. مثلاً اینجا ملحدین باید به علائمی مثلِ تشنّج و غشکردن و ضعفِ حافظه و ناتوانی در گفتار و... استناد میکردند که دستشان خالی بود. بقیهی دلایلِ ملحدین، فقط نشانهی عجز آنهاست. مثلاً اینکه پیامبرﷺ زیاد مسواک میزد و از عطر استفاده میکرد را به این ربط میدهند که بیمارانِ صرع، به بوی بد حساسیت دارند و در نظافتِ دهانشان افراط میکنند در حالی که اگر سیرهی پیامبرﷺ را بخوانیم، به آسانی متوجّه میشویم استفاده از عطر و مسواک، فقط یک عادتِ جزئی از این ویژگیِ کلّیِ پیامبرﷺ بود که به نظافت و پاکیزگی و آراستگی اهمیتِ فراوانی میداد. مثلاً شانهزدن، روغنزدن به موها، وضو، غسل، تیمم، دوری از نجاسات و... نیز از عاداتِ پیامبرﷺ بودند. پس با وجود این تفسیر بدیهی، چطور میتوانیم از آنها به عنوان شاهدی برای فرضیهای استفاده کنیم که سستیِ آن برملا شد؟ حتّی ملحدینِ ایرانی تحریمِ نگهداری از سگ را نیز به همین ربط میدهند که پیامبرﷺ از بوی آن نفرت داشت در حالی که این افراد باهوش با خود فکر نمیکنند چرا نگهداری از سگ شکاری و سگ گله و گاو و گوسفند و... چنین نیست؟ همچنین گاهاً ادّعا میکنند صرع با افزایشِ دینداری رابطه دارد درحالیکه در مقالهای در «The British Psychological society» میخوانیم چنین ادّعایی صحت ندارد. [۱۷] باورکردنی نیست کسانی با چنین شواهدِ بیارزشی چشم روی تمامِ آن تفاوتهای فاحش که بسیاری از آنها به تنهایی برای برملاکردنِ حقیقت کافی بود بستهاند و خود را خردگرا و روشنفکر هم نامگذاری میکنند.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
📚ارجاعات
[۱] أمين نخلة، في الهواء الطلق، (بيروت: دار مكتبة الحياة، ١٣٨٧ه ١٩٦٧م)، ص١٧٤-١٧٥
[۲] http://tinyurl.com/3b2nkkt4
[۳] صحيح مسلم: ٢٥٧٦
[۴] برای بررسیِ تفصیلیِ این مسئله به مقالهی «التّحقیق في معني إتهام المشركين النبيﷺ بتهمة الجنون» مراجعه کنید. (برای دیدنِ مقاله کلیک کنید)
[۵] براهين النبوّة، د. سامي عامري، الطبعة الثانية، ص٢٥٤
[۶] مسند أحمد، بتخريج أحمد شاكر، م١، ص١٢٤، درجة الحديث: صحيح
[۷] صحيح البخاري: ٥٠ و صحيح مسلم: ٩
[۸] تخريج مسند الشعيب: ٢٤٨٦٨ (صحيح)
[۹] صحيح البخاري: ٤٥٩٢
[۱۰] Medscape (کلیک کنید)
[۱۱] https://www.webmd.com/epilepsy/guide/types-of-seizures-their-symptoms
[۱۲]https://www.mayoclinic.org/ar/diseases-conditions/temporal-lobe-seizure/symptoms-causes/syc-20378214
[۱۳] https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/28838789/
[۱۴] https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/25506156/
[۱۵] بصائر، د. هيثم طلعت، ص٤٧٠
[۱۶] بصائر، د. هيثم طلعت، ص ٤٧٣
[۱۷] https://www.bps.org.uk/psychologist/neuroscience-soul
#اثبات_نبوت
#رد_فرضیهی_صرع_پیامبر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤16👍4
▪️ شیخ «نور الدین القوطیط» در کتابش [الإلحاد الوهم المستحیل] اسباب ورود جوانان به الحاد را اینگونه بیان میکند:
1.جهل شرعی
2.شهوت درونی
3.غرور عقلی
4.عناد نفسی و درونی
5.مغالطات منطقی
6.فرهنگ غالب
7.خلو روحی و مشکلات نفسی
8.سادگیِ عقل و سطحینگری
9.محیط خانواده
10.نبود قدوه و الگو
11.رویکرد علمانی به نسبت مسائل
12.ازدیاد لهو و لعب
13.منابع نامعتبر
14.جهل به سنتهای الهی
15.پخش شبهات
16.ملاحدۀ پنهان!
17.گمراهیِ شیطان
18.فتنۀ اصطلاحات
19.دوستان و نزدیکان سوء
• همچنین شیخ اشاره میکند که اسباب در غالب اشخاص متفاوت است و در یکی یا دوتا خلاصه نمیشود و گاهی نیز اسباب الحاد شخص برای دیگران خفی باقی میماند.
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
1.جهل شرعی
2.شهوت درونی
3.غرور عقلی
4.عناد نفسی و درونی
5.مغالطات منطقی
6.فرهنگ غالب
7.خلو روحی و مشکلات نفسی
8.سادگیِ عقل و سطحینگری
9.محیط خانواده
10.نبود قدوه و الگو
11.رویکرد علمانی به نسبت مسائل
12.ازدیاد لهو و لعب
13.منابع نامعتبر
14.جهل به سنتهای الهی
15.پخش شبهات
16.ملاحدۀ پنهان!
17.گمراهیِ شیطان
18.فتنۀ اصطلاحات
19.دوستان و نزدیکان سوء
• همچنین شیخ اشاره میکند که اسباب در غالب اشخاص متفاوت است و در یکی یا دوتا خلاصه نمیشود و گاهی نیز اسباب الحاد شخص برای دیگران خفی باقی میماند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤26👍7
در کار محمد [صلی الله علیه وسلم] اندیشیدم و از این مرد بزرگ به شگفت آمدم. به کارهای او بنگرید و ببینید که چگونه میان نجیب زادگان و اشراف با فرودستان ِ به حاشیه رانده شده الفت ایجاد کرد تا آنکه برادرانی صمیمی شدند؟ حال آنکه ما اینجا در هند تا الان برای آنکه یکی دست دیگری را لمس کرده به جان هم میافتیم!
- سادهو واسوانی (نویسنده و مربی معنوی هندی)
- سادهو واسوانی (نویسنده و مربی معنوی هندی)
❤49👍8👏3
اینجا مجمع عمومی سازمان ملل است، و این نتانیاهو است که نمایندگان اکثر کشورها هنگام سخنرانیاش، مجلس را ترک و اینچنین این #قاتل #کودک_کش را تحقیر و مضحکهی عام و خاصش کردند...
این صحنه را بیینید و بدانید که حتی اگر #آمریکا هم پشتت باشد، بدون #خدا #تنها خواهی بود، #تنها خواهی ماند و #تنها خواهی مُرد...
اگر آمریکا با اسرائیل است، این خدا است که با غزه است🕋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍80❤21👏6🔥2😡2
خوبی های فرهنگ های خارجی از نظرتون چیه؟(ارسالی از طرف کاربران)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16👎7❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماااشاءاللّه، چه صحنه زیبایی ☝🏻
👏60😁18👍12❤10🔥6