تا به حال به کسی کتاب هدیه دادید؟ آگه جوابتون مثبته، چه کتابی؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍41👎14
سلسلهی اثباتِ نبوّتِ سیّدنا محمّدﷺ {21}
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
19. آخرتِ تلخِ عزیزترین افراد
توضیح: در زندگیِ پیامبرﷺ، پدرش عبدالله، مادرش آمنه، پدربزرگش عبدالمطّلب و عمویش ابوطالب از عزیزترین بستگانِ او بودند. طبیعتاً هرکسی والدینش را بسیار دوست دارد و اگر زندگینامهی ایشان را بخوانیم، بیشترین یاری و حمایت را از جانبِ عبدالمطلب و ابوطالب دریافت کرده بود. عجیب این است که طبقِ اعلامِ خودِ پیامبرﷺ، هر چهار نفر مشمولِ غضبِ الهی شدهاند و به دوزخ رفتهاند و حتّی وقتی پیامبرﷺ به زیارتِ قبرِ مادرش رفت، خواست طلبِ استغفار کند امّا به صحابه فرمود: «از خدا اجازه خواستم که برای مادرم استغفار کنم، امّا اجازه داده نشد» و گفته شده برای این موضوع -یا در روایتی به دلیل استغفار برای ابوطالب- آیهی ۱۱۳ توبه نازل شد و پیامبرﷺ را از استغفار برای مشرکین منع کرد [١]
وجهِ استدلال: اگر دین و آخرت و بهشت و دوزخ ساختهی دروغینِ پیامبرﷺ بود، هیچوقت به مردم اعلام نمیکرد عزیزترین افرادِ زندگیاش به دوزخ رفتهاند و حتّی از طلبِ استغفار برای آنها منع شده است. تمامِ زندگیِ پیامبرﷺ را که بگردید، کمتر کسی را مییابید که اندازهی این افراد برای ایشان محبوب بوده باشند. پس چرا باید چنین نامویادی از آنها در ذهنِ جامعهی اسلامی باقی بگذارد؟
وثاقتِ تاریخی: علی رغمِ اعتراضاتی که ممکن است وارد شود، صحابهی زیادی این ماجراها را نقل کردهاند. برای ابوطالب از پنجتن از صحابه، با الفاظ مختلف و با اسناد صحيح در معتبرترین کتب مثل صحیحین بخاری و مسلم روایت شده و متَّفقٌ علیه است. برای بانو آمنه از چهار نفر از صحابه با الفاظِ متفاوت و اسنادِ صحیح و برای عبدالله نیز از دو صحابی با اسناد صحيح نقل شده است. برای عبدالمطّلب هم اگرچه روایاتی آمده امّا در اسنادِ آن اختلاف است و برخی آن را تحسین و برخی تضعیف کردهاند. حتّی در روایاتِ متّفقٌ علیه زیادی آمده شأنِ نزولِ آیهی ۱۱۳ توبه مربوط به همین ماجرا بوده است. گذشته از اینها، چرا باید این تعداد زیاد از صحابه و تابعین به دروغ احادیثی بسازند که عزیزترین افرادِ پیامبرﷺ را جهنّمی معرّفی کند؟ چنین عملی از آنها سر نمیزند مگر اینکه کافر باشند، در حالی که حتّی ملحدین هم شکّی در ایمانِ آنها و محبّت شدیدشان به پیامبرﷺ ندارند.
📚ارجاعات
[۱] نگاه کنید به: صحيح البخاري ح٣٨٨٣ و صحيح مسلم ح٣٥٧ و ح٢٠٣ و ح٩٧٦ و سنن النّسائی ح۱۸۸۰ و تخريج كتاب السنة للألباني، ح٦٣٨ [البته اسناد این روایات چنانکه گفتیم گوناگون است و اینها فقط یک نمونه هستند]
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
19. آخرتِ تلخِ عزیزترین افراد
توضیح: در زندگیِ پیامبرﷺ، پدرش عبدالله، مادرش آمنه، پدربزرگش عبدالمطّلب و عمویش ابوطالب از عزیزترین بستگانِ او بودند. طبیعتاً هرکسی والدینش را بسیار دوست دارد و اگر زندگینامهی ایشان را بخوانیم، بیشترین یاری و حمایت را از جانبِ عبدالمطلب و ابوطالب دریافت کرده بود. عجیب این است که طبقِ اعلامِ خودِ پیامبرﷺ، هر چهار نفر مشمولِ غضبِ الهی شدهاند و به دوزخ رفتهاند و حتّی وقتی پیامبرﷺ به زیارتِ قبرِ مادرش رفت، خواست طلبِ استغفار کند امّا به صحابه فرمود: «از خدا اجازه خواستم که برای مادرم استغفار کنم، امّا اجازه داده نشد» و گفته شده برای این موضوع -یا در روایتی به دلیل استغفار برای ابوطالب- آیهی ۱۱۳ توبه نازل شد و پیامبرﷺ را از استغفار برای مشرکین منع کرد [١]
وجهِ استدلال: اگر دین و آخرت و بهشت و دوزخ ساختهی دروغینِ پیامبرﷺ بود، هیچوقت به مردم اعلام نمیکرد عزیزترین افرادِ زندگیاش به دوزخ رفتهاند و حتّی از طلبِ استغفار برای آنها منع شده است. تمامِ زندگیِ پیامبرﷺ را که بگردید، کمتر کسی را مییابید که اندازهی این افراد برای ایشان محبوب بوده باشند. پس چرا باید چنین نامویادی از آنها در ذهنِ جامعهی اسلامی باقی بگذارد؟
وثاقتِ تاریخی: علی رغمِ اعتراضاتی که ممکن است وارد شود، صحابهی زیادی این ماجراها را نقل کردهاند. برای ابوطالب از پنجتن از صحابه، با الفاظ مختلف و با اسناد صحيح در معتبرترین کتب مثل صحیحین بخاری و مسلم روایت شده و متَّفقٌ علیه است. برای بانو آمنه از چهار نفر از صحابه با الفاظِ متفاوت و اسنادِ صحیح و برای عبدالله نیز از دو صحابی با اسناد صحيح نقل شده است. برای عبدالمطّلب هم اگرچه روایاتی آمده امّا در اسنادِ آن اختلاف است و برخی آن را تحسین و برخی تضعیف کردهاند. حتّی در روایاتِ متّفقٌ علیه زیادی آمده شأنِ نزولِ آیهی ۱۱۳ توبه مربوط به همین ماجرا بوده است. گذشته از اینها، چرا باید این تعداد زیاد از صحابه و تابعین به دروغ احادیثی بسازند که عزیزترین افرادِ پیامبرﷺ را جهنّمی معرّفی کند؟ چنین عملی از آنها سر نمیزند مگر اینکه کافر باشند، در حالی که حتّی ملحدین هم شکّی در ایمانِ آنها و محبّت شدیدشان به پیامبرﷺ ندارند.
📚ارجاعات
[۱] نگاه کنید به: صحيح البخاري ح٣٨٨٣ و صحيح مسلم ح٣٥٧ و ح٢٠٣ و ح٩٧٦ و سنن النّسائی ح۱۸۸۰ و تخريج كتاب السنة للألباني، ح٦٣٨ [البته اسناد این روایات چنانکه گفتیم گوناگون است و اینها فقط یک نمونه هستند]
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16❤5👎2😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسلمان شدن یک دختر در لایو؛ الحمدلله☝️❤️
❤58👍6🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
• فرعون دربارهی موسی گفت: ﴿هُوَ مَهِينٌ﴾ یعنی «او بیمقدار است»، حال آنکه الله متعال دربارهی ایشان میفرماید: ﴿وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي﴾ «تو را برای خود پروردم». شاید بنده در نگاه فرمانروای زمین کوچک و خوار به نظر آید، حال آنکه برگزیدهی فرمانروای آسمان و زمین است.
• فرعون از شکافته شدن دریا خوشحال شد و فکر کرد راهی است برای رسیدن به موسی، در حالی که الله او را به تدریج به سوی هلاکتش میکشاند. خداوند راه هلاکت را برای ستمگران طوری نمایان میکند که گویا راه نجاتشان است، تا با پای خود به قتلگاهشان بروند.
• بیشترین داستانی که در قرآن تکرار شده، داستان فرعون است؛ زیرا حالت «فرعون» بیشترین حالتی است که در (طول تاریخ) در میان امتها تکرار میشود، و تکرار این داستان (در قرآن) به علت نیاز امت به عبرتهای آن است.
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
• فرعون از شکافته شدن دریا خوشحال شد و فکر کرد راهی است برای رسیدن به موسی، در حالی که الله او را به تدریج به سوی هلاکتش میکشاند. خداوند راه هلاکت را برای ستمگران طوری نمایان میکند که گویا راه نجاتشان است، تا با پای خود به قتلگاهشان بروند.
• بیشترین داستانی که در قرآن تکرار شده، داستان فرعون است؛ زیرا حالت «فرعون» بیشترین حالتی است که در (طول تاریخ) در میان امتها تکرار میشود، و تکرار این داستان (در قرآن) به علت نیاز امت به عبرتهای آن است.
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
❤45👍13👏7👎1🔥1
چند تا ایده بگید برای بحث قبل از خواب، البته به موضوع کانال هم ربط داشته باشه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍19👎1
Forwarded from المخلصون
السلام علیکم بزرگواران، کسانی که میخوان در یک کار خیر بزرگ با انجمن المخلصون همکاری کنن برای جزئیات به آیدی زیر پیام بدن.
✅ @Almokhlesun
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍12❤4👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خُوش باش که هر که راز داند
داند که خُوشی، خُوشی کشاند
شیرین چو شِکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شِکَر سِتاند
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
داند که خُوشی، خُوشی کشاند
شیرین چو شِکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شِکَر سِتاند
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
❤24👍14👏2👎1🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«زندگی این دنیا جز لهو و لعب نیست، و زندگی سرای آخرت زندگی است، اگر فهم و شعور داشته باشند. (چرا که به دنبال زندگی جهان مرگ است، ولی آخرت جاودانگی است)». (عنکبوت/ ۶۴)
❤39👍5
میتونید شبههای رو به دلخواه انتخاب کرده و اون رو در قالب یک شعر دو بیتی یا تک بیتی جواب بدید؟ مواردی که خوب بودن رو با ذکر نام شاعر در کانال قرار میدهیم
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍21👎4
آنتی شبهات
◾ اگر خدا هست، چرا این همه بدی در دنیا وجود دارد؟!
✅ پاسخ به صورت شعر
گر خالق ماست، هستیاش بیپایان
شر را به بشر داد، با قدرت جان
تا خود بفهمد که خیر از اوست
این حکمت اوست، نه ظلم و زیان
ارسال شده از طرف مخاطبین کانال
✅ پاسخ به صورت شعر
گر خالق ماست، هستیاش بیپایان
شر را به بشر داد، با قدرت جان
تا خود بفهمد که خیر از اوست
این حکمت اوست، نه ظلم و زیان
ارسال شده از طرف مخاطبین کانال
❤27👍4👏3
آنتی شبهات
◾الله که خالق همهی انسانهاست، پس چرا آدمهای بد رو همراه خوبان به بهشت نمیبره؟
✅ پاسخ به صورت شعر
بد میکنی و نیک طمع میداری
هم بد باشد سزای بدکرداری
با اینکه خداوند کریم و است و رحیم
گندم ندهد بار چو جو میکاری
ارسال شده از طرف مخاطبین کانال
✅ پاسخ به صورت شعر
بد میکنی و نیک طمع میداری
هم بد باشد سزای بدکرداری
با اینکه خداوند کریم و است و رحیم
گندم ندهد بار چو جو میکاری
ارسال شده از طرف مخاطبین کانال
👍27❤4👏3
آنتی شبهات
◾ این جهان آفریدگاری ندارد و اتفاقی بوجود آمده!!!
✅ پاسخ به صورت شعر
آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
سعدی رحمه الله
✅ پاسخ به صورت شعر
آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
سعدی رحمه الله
❤32👏3👍2
سلسلهی اثباتِ نبوّتِ سیّدنا محمّدﷺ {22}
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
20. اخلاقِ پیامبرﷺ
توضیح: پیش از ظهورِ پیامبرﷺ جامعهی اعراب در جهالتوخشونت غوطهور بود. در جنگ مشهور «البسوس» به دلیل کشتهشدن یک شتر، چهلسال دو قبیله با هم جنگیدند. [۱] در «نكاح البَدَل» مردان میتوانستند زنانشان را معاوضه کنند [۲] در «نكاح المَقُت» پسران بعد فوت پدرانشان با زنپدرشان ازدواج میکردند [۳] در «نكاح الشّغار» دو مرد، دختران یا خواهرانشان را به عنوانِ همسر با هم تبادل میکردند [۴] در «الإستبضاع» مرد همسرش را به مرد دیگری که شجاعت یا شرف بالایی داشت میداد تا حاملهاش کند [۵] «أصحاب الرأيات» زنانی بودند که با وصلِ پرچمی قرمز به خانهیشان خود اعلامِ فاحشگی میکردند و هرکس میخواست میتوانست وارد خانهشان شود و با آنها آمیزش کند [۶] «الرهط» سنّتی بود که طبق آن گروهی از مردان جمع میشدند و با زنی جماع میکردند، بعد اگر حامله میشد، نزد او میرفتند تا آن زن، بچّه را به یکی از آنان منتسب کند [۷] «المضامدة» -که دوستیِ زن با مردانی غیر از همسرش بود- [۸] و «المخادنة» -که به روابطِ پنهانیِ زن و مرد اطلاق میشد- نیز رواج داشت. [۹] در عرفشان چنین بود که اگر کسی وامش را پرداخت نمیکرد تبدیل به برده میشد [۱۰] و کنیزان را به زنا وادار میکردند تا در قبالش پول بگیرند [۱۱] و فرادست را برای قتلِ فرودست قصاص نمیکردند و در مقابلِ قتل یک فرادست چند فرودست میکشتند [۱۲] در قرآن هم به عاداتی مثل فرزندکُشی [١۳] و زندهبهگور کردن دختران [۱۴] و بهارثبردن زنان [۱۵] اشاره شده است و همین موارد کافیست تا به عمقِ جهالتِ آنان پی ببریم. جعفر بن ابوطالب میگفت: قبل پیامبرﷺ قوم جاهلی بودیم که بت میپرستیدیم و مردار میخوردیم و مرتکب فحشاء میشدیم و به همسایگان ستم میکردیم و قطعِ رحم مینمودیم و قوی ضعیفمان را میبلعید [١۶] در چنین جامعهای بود که محمّدﷺ علیه این پلیدیها قیام کرد و به قول خودش «تمام عادات جاهلی را زیر پا گذاشت» [۱۷] اگر زندگیِ او را بررسی کنیم، شگفتزده خواهیم شد از اینکه چطور ممکن است کسی با وجود رشد و نمو در این محیطِ ترسناک، تا این حد به تمام زینتهای اخلاقی آراسته شده باشد. به گواهِ دوستودشمن او به هیچیک از این رذایل آلوده نبود و از همان ابتدا پاکیِ خود را حفظ کرد و به «امین» ملقّب [۱۸] و به صداقت شهره شد. [۱۹] از همان ابتدا از جهالتهای این جامعه بیزار شده بود و به غارِ حرا پناه میبرد تا با خدای یکتا خلوت کند و از نابخردیِ این قوم فاصله بگیرد [٢٠] و همین کافیست تا به عجیببودنِ شخصیتِ پیامبرﷺ پی ببریم. همسرش خدیجه (رض) مسگفت قبل بعثت هم به مستمندان کمک میکرد و مهماننواز بود و صلهی رحم بهجا میآورد و در راهِ حق سختیهای زیادی تحمّل میکرد [٢١] به همین دلیل بود که وقتی رسالتش را اعلام کرد، پیروانش از میان فقراء و نیازمندان بودند و اشراف و اغنیاء با وی مخالفت میکردند. در محیطی که مردان به زنان هرگونه ستمی روا میداشتند و آنان را چنانکه اشاره کردیم مانندِ کالا به ارث میبردند میگفت: «بهترینِ شما کسیست که با خانوادهاش بهترین باشد» [۲۲] و میگفت: «من با کسی که حقِّ زنان را بخورد سخت ممانعت میکنم» [۲۳] و میگفت: «شما را به نیکی با زنان سفارش میکنم» [۲۴] و به نقل همسرش عایشه(رض) «لباسش را خودش میدوخت و کفشهایش را خودش پینه میزد» [۲۵] و «در خدمت خانواده بود تا وقتی که اذان را بشنود و سمت نماز برود» [۲۶] و «هرگز زنی را نزد» [۲۷] و برای نشاندادن صمیمیت، آب را از جایی مینوشید که همسرش از همانجای لیوان نوشیده بود [۲۸] و میگفت «آیا حیا نمیکند کسی که مانند بردگان زنش را میزند و آخر شب با او همبستر میشود؟» [٢٩] و میگفت «برای هر لقمهای که مرد به همسرش بدهد اجریست» [۳۰] و راهِ توبه را «نیکی به مادر یا خاله» [۳۱] میدانست و در مقابل یکبار توصیه به احسان در مقابل پدر، سه بار در قبال مادر توصیهی نیکی داشت [۳۲] و دختران را «همنشینان گرامی» مینامید [۳۳] و زیرِ پای مادر را به جایگاه بهشت تشبیه میکرد [۳۴] و یکی از راههای ورود به آن را تربیتِ سه دختر معرّفی کرد [۳۵] و میگفت: «هرکس به دخترش نیکی کند، این برایش به پوششی در مقابل آتش تبدیل خواهد شد» [۳۶] و میگفت «کسی که دختری داشته باشد و آزارش ندهد و به او توهین نکند و پسرش را بر او برتری ندهد واردِ بهشت میشود» [۳۷] و بهقدری دلسوز زنان بود که به ساربان میگفت آهسته بران تا شیشهها (منظور زنان) را نشکنی! [۳۸]
ادامه دارد...
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
20. اخلاقِ پیامبرﷺ
توضیح: پیش از ظهورِ پیامبرﷺ جامعهی اعراب در جهالتوخشونت غوطهور بود. در جنگ مشهور «البسوس» به دلیل کشتهشدن یک شتر، چهلسال دو قبیله با هم جنگیدند. [۱] در «نكاح البَدَل» مردان میتوانستند زنانشان را معاوضه کنند [۲] در «نكاح المَقُت» پسران بعد فوت پدرانشان با زنپدرشان ازدواج میکردند [۳] در «نكاح الشّغار» دو مرد، دختران یا خواهرانشان را به عنوانِ همسر با هم تبادل میکردند [۴] در «الإستبضاع» مرد همسرش را به مرد دیگری که شجاعت یا شرف بالایی داشت میداد تا حاملهاش کند [۵] «أصحاب الرأيات» زنانی بودند که با وصلِ پرچمی قرمز به خانهیشان خود اعلامِ فاحشگی میکردند و هرکس میخواست میتوانست وارد خانهشان شود و با آنها آمیزش کند [۶] «الرهط» سنّتی بود که طبق آن گروهی از مردان جمع میشدند و با زنی جماع میکردند، بعد اگر حامله میشد، نزد او میرفتند تا آن زن، بچّه را به یکی از آنان منتسب کند [۷] «المضامدة» -که دوستیِ زن با مردانی غیر از همسرش بود- [۸] و «المخادنة» -که به روابطِ پنهانیِ زن و مرد اطلاق میشد- نیز رواج داشت. [۹] در عرفشان چنین بود که اگر کسی وامش را پرداخت نمیکرد تبدیل به برده میشد [۱۰] و کنیزان را به زنا وادار میکردند تا در قبالش پول بگیرند [۱۱] و فرادست را برای قتلِ فرودست قصاص نمیکردند و در مقابلِ قتل یک فرادست چند فرودست میکشتند [۱۲] در قرآن هم به عاداتی مثل فرزندکُشی [١۳] و زندهبهگور کردن دختران [۱۴] و بهارثبردن زنان [۱۵] اشاره شده است و همین موارد کافیست تا به عمقِ جهالتِ آنان پی ببریم. جعفر بن ابوطالب میگفت: قبل پیامبرﷺ قوم جاهلی بودیم که بت میپرستیدیم و مردار میخوردیم و مرتکب فحشاء میشدیم و به همسایگان ستم میکردیم و قطعِ رحم مینمودیم و قوی ضعیفمان را میبلعید [١۶] در چنین جامعهای بود که محمّدﷺ علیه این پلیدیها قیام کرد و به قول خودش «تمام عادات جاهلی را زیر پا گذاشت» [۱۷] اگر زندگیِ او را بررسی کنیم، شگفتزده خواهیم شد از اینکه چطور ممکن است کسی با وجود رشد و نمو در این محیطِ ترسناک، تا این حد به تمام زینتهای اخلاقی آراسته شده باشد. به گواهِ دوستودشمن او به هیچیک از این رذایل آلوده نبود و از همان ابتدا پاکیِ خود را حفظ کرد و به «امین» ملقّب [۱۸] و به صداقت شهره شد. [۱۹] از همان ابتدا از جهالتهای این جامعه بیزار شده بود و به غارِ حرا پناه میبرد تا با خدای یکتا خلوت کند و از نابخردیِ این قوم فاصله بگیرد [٢٠] و همین کافیست تا به عجیببودنِ شخصیتِ پیامبرﷺ پی ببریم. همسرش خدیجه (رض) مسگفت قبل بعثت هم به مستمندان کمک میکرد و مهماننواز بود و صلهی رحم بهجا میآورد و در راهِ حق سختیهای زیادی تحمّل میکرد [٢١] به همین دلیل بود که وقتی رسالتش را اعلام کرد، پیروانش از میان فقراء و نیازمندان بودند و اشراف و اغنیاء با وی مخالفت میکردند. در محیطی که مردان به زنان هرگونه ستمی روا میداشتند و آنان را چنانکه اشاره کردیم مانندِ کالا به ارث میبردند میگفت: «بهترینِ شما کسیست که با خانوادهاش بهترین باشد» [۲۲] و میگفت: «من با کسی که حقِّ زنان را بخورد سخت ممانعت میکنم» [۲۳] و میگفت: «شما را به نیکی با زنان سفارش میکنم» [۲۴] و به نقل همسرش عایشه(رض) «لباسش را خودش میدوخت و کفشهایش را خودش پینه میزد» [۲۵] و «در خدمت خانواده بود تا وقتی که اذان را بشنود و سمت نماز برود» [۲۶] و «هرگز زنی را نزد» [۲۷] و برای نشاندادن صمیمیت، آب را از جایی مینوشید که همسرش از همانجای لیوان نوشیده بود [۲۸] و میگفت «آیا حیا نمیکند کسی که مانند بردگان زنش را میزند و آخر شب با او همبستر میشود؟» [٢٩] و میگفت «برای هر لقمهای که مرد به همسرش بدهد اجریست» [۳۰] و راهِ توبه را «نیکی به مادر یا خاله» [۳۱] میدانست و در مقابل یکبار توصیه به احسان در مقابل پدر، سه بار در قبال مادر توصیهی نیکی داشت [۳۲] و دختران را «همنشینان گرامی» مینامید [۳۳] و زیرِ پای مادر را به جایگاه بهشت تشبیه میکرد [۳۴] و یکی از راههای ورود به آن را تربیتِ سه دختر معرّفی کرد [۳۵] و میگفت: «هرکس به دخترش نیکی کند، این برایش به پوششی در مقابل آتش تبدیل خواهد شد» [۳۶] و میگفت «کسی که دختری داشته باشد و آزارش ندهد و به او توهین نکند و پسرش را بر او برتری ندهد واردِ بهشت میشود» [۳۷] و بهقدری دلسوز زنان بود که به ساربان میگفت آهسته بران تا شیشهها (منظور زنان) را نشکنی! [۳۸]
ادامه دارد...
❤16👍5👏1