‏بيانيه ی ‎#مهم:
(ITF):این آخرین اخبار در مورد مسائلی که همه ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد، و اقداماتی که ما برای بهبود زندگی و آینده کارمندان خود انجام می‌دهیم بدین شرح:
برای اولین بار،فدراسیون بین‌المللی کارگران حمل و نقل (ITF)، که نماینده بیش از ۱۶ میلیون کارگر حمل و نقل در ۱۵۰ کشور است، با رانندگان شجاع کامیون در ‎#ایران که در حال مقاومت در برابر بی‌عدالتی اقتصادی و سرکوب سیاسی هستند، اعلام همبستگی می‌کند.
این اعتصاب در سایه سرکوب شدید سیاسی صورت می‌گیرد. کارگران ایرانی هنگام سازماندهی با خطرات عظیمی از جمله زندان و خشونت روبرو هستند. فدراسیون بین‌المللی کارگران حمل و نقل (ITF) هرگونه انتقام‌جویی علیه رهبران اعتصاب‌کننده را محکوم می‌کند و از مقامات ایرانی می‌خواهد که به حقوق اساسی آنها در آزادی تشکل، تجمع و بیان احترام بگذارند.

🛑نکته:
این در حالی است که همچنان ‎#اعتصابات_سراسری در جریان است و پروپاگاندای حکومتی سعی دارد حقیقت را واژگون القا کنند.با توجه به اقتصاد و موجودیت ورشکسته ی جمهوری جنایت اسلامی بار دیگر حمایت از تمامی اعتصابگران را الویت فعالیت های خود اعلام کرده و خواهان همراهی با ‎#اعتصابات_و_اعتراضات_سراسری هستیم.
رسانه ی تحقیقی
«رادیو مشروطه»

 در دوران حکومت شاه، برنامه‌ریزی‌های بلندمدتی برای آینده کشور انجام می‌شد و حکومت‌داران به مشکلاتی که ممکن بود در ۵۰ سال بعد پیش بیاید، توجه ویژه‌ای داشتند. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها، تأمین آب و انرژی برای نسل‌های آینده بود. در همین راستا، در دهه هفتاد میلادی ، دولت شاه تصمیم گرفت که نیروگاه‌های هسته‌ای را توسعه دهد تا علاوه بر تولید برق، هم‌زمان آب شیرین نیز تولید کنند. طبق این برنامه که در این نیروگاه‌ها قرار بود تا سال ۱۹۸۱ یعنی دوسال بعد از انقلاب به بهره برداری برسند و ایران را از وابستگی به منابع آب زیرزمینی و روش‌های پرهزینه شیرین‌سازی رها کنند.

اما پس از سقوط حکومت شاهنشاهی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، که حکومتی وابسته و دست‌نشانده استعمار بود، تمام این برنامه‌ریزی‌ها به‌کلی نابود شد. پروژه‌های کلان ملی که می‌توانستند آینده کشور را تضمین کنند، کنار گذاشته شدند و مدیریت ناکارآمد جمهوری اسلامی جای آن‌ها را گرفت. نتیجه این خیانت را امروز می‌بینیم؛ سد کرج تقریباً خالی است، کشور با خشکسالی شدید مواجه شده و زمین‌های ایران به دلیل برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی دچار فرونشست شده‌اند. در حالی که اگر حکومت شاهنشاهی باقی می‌ماند، ایران نه‌تنها از انرژی هسته‌ای برای تولید برق برخوردار بود، بلکه با شیرین‌سازی آب دریا، مشکل کم‌آبی را نیز برای همیشه حل کرده بود.
(از فناوری هسته‌ای می‌توان برای شیرین‌سازی آب دریا استفاده کرد. این فرآیند که شیرین‌سازی هسته‌ای نام دارد، از گرمای تولید شده توسط راکتورهای هسته‌ای برای تأمین انرژی روش‌هایی مانند تقطیر چندمرحله‌ای (MSF) یا اسمز معکوس (RO) استفاده می‌کند. این روش به‌ویژه در مناطقی که با کمبود آب و نیاز بالای انرژی مواجه هستند، مفید است)
#نه_به_جمهوری_اسلامی #پهلوی_ایرانساز #جاوید_شاه #ایران #رضاشاه_دوم

🔗 radmazon

@C_B_SHAHZADEH

اینهمه سال مرغ و گوشت رو ب قیمت گزاف دادن بهمون اونم بی کیفیت!!!
خوردیم و صدامون درنیومد ، تازه صف هم‌کشیدیم

ولی اگ تحریم کردن بلد‌بودیم اگ ‌اتحاد داشتیم جنساشون‌ رو‌دستشون باد میکرد مجبور بودن هم ارزون بدن هم خوبشو بدن بهمون

#اعتصابات_سراسری

🔗 نگان (@negannegan55)

#جاویدشاه_رمز_پیروزیست
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#اتحاد #کمپین_بازگشت_شاهزاده
#ایران_را_پس_میگیریم
#رضاشاه_دوم

@C_B_SHAHZADEH

‍ ⭕️ایدئولوژی برتر


🔻شاید در دهه چهل وقتی اولین جرقه های حضور خمینی تا اواخر دهه پنجاه در اعلام مخالفتش با نظام شاهنشاهی ، فریاد رهایی مردم و ایران را سرداده بود کسی حتی تصورش را نمیکرد که او بعنوان یک شخص مذهبی هیچ تعلقی به ملی گرایی نداشته و آنچه که برای او مهم است اندیشه های ایدئولوژی اسلام است و نه ملیت


🔻ملیت مفهومی است که به تعلق یک فرد به یک ملت یا کشور خاص اشاره دارد. این تعلق میتواند از نظر حقوقی، فرهنگی، زبانی، تاریخی یا احساسی باشد.
تعریف ملیت بسته به زمینه‌های مختلف (حقوقی، جامعه‌شناختی، سیاسی) کمی متفاوت است:

🔸 تعریف حقوقی:
در حقوق بین‌الملل، ملیت به رابطه‌ حقوقی و سیاسی میان فرد و دولت گفته میشود که به موجب آن، فرد تابع آن کشور محسوب میشود و از حقوق خاص آن کشور بهره‌مند میگردد (مثل پاسپورت، حق رای، حفاظت دیپلماتیک).
مثال: داشتن ملیت ایرانی یعنی فرد از نظر قانونی، تابع دولت ایران است.

🔸تعریف فرهنگی ، هویتی:
در معنای فرهنگی یا هویتی، ملیت به احساس تعلق به یک ملت اشاره دارد که ممکن است شامل زبان، دین، آداب و رسوم، تاریخ مشترک و سرزمین مشترک باشد.
مثال: کسی که در کردستان عراق زندگی میکند ممکن است از نظر حقوقی تابع عراق باشد، اما از نظر فرهنگی ملیت کردی احساس کند.


خمینی بمانند دیگر تفکرات ایدئولوژی مانند مارکسیسم و کمونیسم ، ضروری ترین موضوعی که به آن می اندیشید ، سربلندی ایدئولوژی دگماتیسم و جزمی و لایتغیر اسلام بود.

اسلام بر اساس آموزه‌های قرآن و سنت پیامبر اسلام، بر وحدت امت اسلامی تاکید دارد و برتری انسان‌ها را بر اساس تقوا میداند، نه نژاد، زبان یا ملیت. 
حاکمان مذهبی شاگردان خلف ایدئولوژی اسلامند که در قرآن شان آمده است: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (حجرات: ۱۳)؛ یعنی گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست. 
این دیدگاه با ایده‌های ناسیونالیستی که بر اساس نژاد یا قومیت برتری قائل می‌شوند، در تضاد است. 

🔻از دیدگاه اسلام ناسیونالیسم میتواند موجب تفرقه میان مسلمانان شود و وحدت امت اسلامی را تهدید کند. خمینی در این باره با صراحت اعلام میکند : " این ملی‌گرایی اساس بدبختی مسلمین است"  . او معتقد بود که ملی گرایی میتواند مسلمانان را از یکدیگر جدا کند و به جای وحدت، تفرقه ایجاد کند.
🔻این دیدگاه کاملا ایدئولوژی مارا به یاد کلام معروف مارکس می اندازد که در کتاب "هجدهم برومر " و جمله پایانی "مانیفست کمونیست" اعلام میدارد : "کارگران (پرولتاریای) جهان متحد شوید. " و اساس مخالفت ایدئولوژی مارکسیسم با ملی گرایی رقم خورد .

▪️آنچه برای حاکم مذهبی مهم است ایدئولوژی که اسلام را در دنیا منتشر ومسلمانان را متحد کند و مرزهای خود را در جهت هویت ملی بردارد.




@IRAN_PAD


ویدئو: صحبتهای خمینی 
(۱۹ آبان ۱۳۵۸/ ۱۵مرداد ۱۳۵۹)

‍ ⭕️ایران، خانه‌ همه‌ ماست

در کوچه‌ پس‌ کوچه‌ های شمال، در دشتهای سوزان جنوب، در قله‌ های پرغرور غرب و در دشتهای پهناور شرق، صدای زندگی جریان دارد. کودکانی با زبانهای گوناگون، با لهجه‌ هایی که رنگ خاک و باد و باران دارند، در یک سرزمین نفس می‌کشند:
سرزمینی به‌نام #ایران.

ایران، فقط یک نام روی نقشه نیست؛ یک احساس است، یک خانه است که دیوارهایش را مهر اقوامی گوناگون ساخته است.
از قلب ترک‌ زبان تبریز تا دل کردستان، از عمق خوزستان تا کنار دریای مازندران، مردمانی زندگی می‌کنند که اگرچه زبان‌شان یکی نیست، اما دل‌شان برای یک چیز مشترک می‌تپد: این وطن.

چه زیباست اگر بلوچ، هنگامی که نسیم بلوچستان بر چهره‌اش می‌وزد، بداند که آن نسیم، بخشی از جان ایران است.
چه شیرین است اگر ترک، پشت دیوارهای قلعه‌ های آذربایجان، تنها تاریخ قوم خود را نبیند، بلکه حضور پررنگ خود را در تاریخ سراسر ایران درک کند.
و چه دل‌انگیز است اگر عرب خوزستان، لر کوهستان‌ های زاگرس، ترکمن صحرا، و گیلک ساحل‌ های سبز شمال، همه بدانند که این سرزمین، فقط از آن یک قوم نیست، بلکه گنجینه‌ ای است که با رنگین‌ کمان فرهنگها زیبا شده است.

اما چه می‌شود اگر یکی، تنها خاک زادگاه خود را وطن بداند و از کل ایران چشم بپوشد؟
چه می‌شود اگر هر قوم، دیواری بکشد میان خود و دیگران، و مهر وطن را به مرز قوم خود محدود کند؟
آن زمان، وطنمان پاره‌ پاره می‌شود؛ مثل کتابی که هر برگش را جدا کرده باشند. دیگر نامش "ایران" نیست ، داستانی‌ ست ناتمام.

دوستی و برادری میان اقوام، تنها یک شعار نیست، چراغی‌ ست که مسیر آینده را روشن می‌کند. آینده‌ ای که در آن، نه ترک به خاطر زبانش کنار گذاشته شود، نه کرد به خاطر لهجه‌اش، نه بلوچ به خاطر لباسش، نه عرب به خاطر تبارش. بلکه همه، با افتخار بگویند:
من یک ایرانی‌ام، از هر کجا که باشم.

بیاییم دلهایمان را به روی هم بگشاییم، تعصب کور را کنار بگذاریم، و در آینه‌ وطن، تصویر همه‌ اقوام را با هم ببینیم.
ایران، تنها زمانی زیباست که همه‌ رنگهایش در کنار هم بدرخشند. وطن را تنها از قاب قوم خود نبینیم؛ آن را چون مادر مشترکی بنگریم که فرزندان گوناگونش، با مهر و احترام در کنارش زندگی می‌کنند.

ایران نه فقط یک خاک است، که آینه‌ جان ماست. اگر آن را بشکنیم، تکه‌ هایش خود ما را خواهند برید.


@IRAN_PAD

پیوند دل‌انگیز #شاهدخت_ایمان ، فرزند #خاندان_ایرانساز_پهلوی ، نویدبخش امیدی دوباره در دل عاشقان #ایران است.
با آرزوی خوشبختی برای این آغازِ فرخنده، با دلی سرشار از عشق به ایران و وفاداری به شکوه #پهلوی

#کمپین_بازگشت_شاهزاده
#رضاشاه_دوم
#جاویدشاه_رمز_پیروزیست


@C_B_SHAHZADEH

‍ ⭕️ از نهضت آزادی تا ترور


🔸هشت سال پس از جریان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یعنی در سال ۱۳۴۰ نهضت آزادی به رهبری مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیت‌الله طالقانی تاسیس شد
هدف: فعالیت مسالمت‌آمیز، اسلامی در چارچوب قانون اساسی مشروطه.
اعضای نهضت آزادی اغلب از تحصیل‌کردگان مذهبی و مهندسین دانشگاهی بودند.

🔸دوسال بعد بخشی از نیروهای جوان و دانشجویان عضو نهضت آزادی، از جمله حنیف‌نژاد، سعید محسن و بدیع‌زادگان، به تدریج از فعالیت‌ های مسالمت‌آمیز ناامید شدند.
آنان معتقد بودند که روش‌ های قانونی پاسخگو نیستند و برای مقابله با رژیم پهلوی باید به مبارزه مسلحانه روی آورد.

اغلب آنان از اعضای دانشجویی و بدنه جوان نهضت آزادی بودند، اما از مسیر اصلاح‌ طلبی مایوس شده بودند.
آنان نهضت را به محافظه‌ کاری و ناکارآمدی در برابر رژیم متهم میکردند و معتقد بودند که تنها راه مقابله با سلطه امپریالیسم و استبداد، "مبارزه مسلحانه" است.
سازمان مجاهدین تلاش کرد نوعی ایدئولوژی اسلامی-انقلابی خلق کند.
به همین دلیل، از شیوه‌ های چریکی الهام‌ گرفته از جنبش‌ های انقلابی دنیا (کوبا، الجزایر، ویتنام) استفاده کرد.
با شکل‌ گیری هسته مخفی سازمان، اعضا بطور کامل از نهضت آزادی جدا شدند.
از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ وارد آموزش های عملیاتی درون مرزی و برون مرزی شدند و در سال ۱۳۵۰ با طرح عملیات مسلحانه علیه رژیم رسما وارد مرحله عملیاتی شد.

سازمان مجاهدین خلق از دل نهضت آزادی بیرون آمد، اما نه به‌عنوان ادامه طبیعی آن، بلکه به‌عنوان نوعی انشعاب رادیکال و پاسخی به ناکامی روشهای قانونی و مسالمت‌آمیز.
این روند نشان‌ دهنده تنش بین نسل جوان‌ تر و رادیکال‌ تر با نسل میانه‌ رو و اصلاح‌ طلب نهضت آزادی بود.
سازمان مجاهدین در ابتدا اسلامی و ضد امپریالیستی بود، اما بعد ها دچار تحول ایدئولوژیک شد و به‌سمت مارکسیسم گرایش پیدا کرد (انشعاب ۱۳۵۴ توسط تقی شهرام )، که همین موضوع باعث انشعاب‌ های درونی در خود سازمان نیز شد.


اختلاف نهضت آزادی و سازمان را میتوان از چند منظر مقایسه کرد
🔻مشی سیاسی:
نهضت :مسالمت آمیز و اصلاح طلبانه
سازمان: انقلابی ، رادیکال و مسلحانه

🔻ایدئولوژی:
نهضت: اسلام سیاسی میانه رو با اندیشه فقهی و سنتی
سازمان: تلفیق مفاهیم چپ و اسلام

🔻شیوه مبارزه:
نهضت: فعالیت علنی، قانونی ، فرهنگی
سازمان: مخفی، چریکی و مسلحانه

🔻رویکرد مذهبی:
نهضت: مبتنی برفقه سنتی و برداشت های دینی کلاسیک
سازمان : اسلام انقلابی ، برداشتی نوگرا از مفاهیم اسلام

▪️ایدئولوژی التقاطی سازمان با دو تفکر مارکسیسم و اسلامیسم موجب رشد تفکر دگماتیسم و زخمی کردن جامعه ای شد که منشاء ، اساس و پایه آن به جریانات منحوس مرداد ۳۲ برمیگردد.

@IRAN_PAD


ویدئو : مصاحبه لطف اله میثمی ، عضو سابق سازمان مجاهدین که در ۲۸ مرداد ۵۲ در حین ساختن بمب صوتی و ترکیدن آن ، دوچشم و یک مچ دست خود را از دست داد . میثمی چندین کتاب درخصوص بنیان سازمان و ایدئولوژی آن به چاپ رساند.

‍ ■ «مختصری در باب “#عقل در برابر #غریزه” چنانچه #ویل_دورانت می نگارد»

#هیوم معتقد بود که اگر عقل با رفتار کسی سازگار نباشد آن شخص بر ضد عقل خواهد ایستاد.
#زنون نیز عقل و استدلال را به باد استهزا گرفت و آن را پوچ دانست.
با این حال مردم یونان و رم که در عین لذت جویی مردمی زاهد و اهل ریاضت بودند هرگاه #عقل و #شهوت را در مقابل هم می یافتند به آسانی از خرد پیروی می نمودند.
با گذشت زمان نیروی عرفانی که امیدها و آرزوهای انسانی را در بر داشت و تسلی بخش ستمدیدگان و تنگدستان بود از شرق به یونان تاخت و به راحتی جایگزین دنیای عقلانی شد.
#روسو انسان متفکر را حیوان فاسد خواند.
#کانت سخنان #زنون را تکرار کرد که به اروپاییان گفت “به خدا و اختیار و پایندگی روح معتقد باشند زیرا عقل در پذیرفتن اینکه انسان با سعی و عمل به بهشت می‌رود ناتوان است.”
#شوپنهاور عقل را بنده مطیع اراده و #فروید آن را پوششی بر غرایز و شهوات خواند.
امّا #غریزه چیست؟
غریزه،واکنشی ست که آدمی برای رفع نیازمندیهای دائمی خود بی آنکه به تأمل و اندیشه نیاز داشته باشد نشان می دهد،باز بعبارتی دیگر،غریزه تعلقات و خواست هایی از احساس و واکنش است که در سرشت آدمی نهاده شده است.
#دورانت،عقل را پاسخی کلی در مقابل وضعی کلی و در مقابل غریزه را پاسخی کلی به وضعی خاص می داند که در آن نیازی احساس می گردد.
هر غریزه با حسی انفعالی همراه است و تقریبا در هر شخص در برابر هر غریزه،ضد آن نیز موجود است که عواملی همچون محیط می توانند یکی از آن ها را برگزیده و قوت بخشند.
شاید برای زندگانی ابتدایی دوره شکار غریزه کافی بود اما آنجا که تمدن آغاز شد،دیگر نمیشد به غرایز اکتفا کرد پس زندگی از عقل یاری جست.
فیلسوفانی چون #افلاطون و #ارسطو عقل را به طرزی افراط گونه می ستودند و “عقل را تکیه گاه حقیقت” می دانستند.می توان گفت استدلال و پیرو عقل بودن به خاطر محبوب بودن آن نیست بلکه به دلیل لزوم آن است. اما با تمام این توصیفات،#نیچه غریزه را باهوش‌تر از هر عقلی دانست!
دورانت نیز معتقد است که گاه غریزه بر عقل استیلا می یابد،آنجا که پای دوست داشتن به میان می آید.چرا که تجربه-همان احساس متراکم- به ما آموخته است که لحظه ای #عشق به سالیانی #اندیشه می ارزد.
از سوی دیگر دورانت عقیده دارد که غرایز خودخواهند و تنها در جهت منافع خود کار می کنند،تنها ارضا خود را می خواهند ولو به قیمت فدا کردن تمام شخصیت فرد،او غریزه جنسی را به عنوان تمثیل می آورد که فرد را بدون هیچ توجهی به نتایج دچار آشفتگی می نماید.
#کنفسیوس می گفت؛“فرق انسان و حیوان خیلی کم است ولی بعضی از مردم همین اندک را نیز دور می اندازند.”
در این که هرآنچه بر اندیشه ما بیفزاید ما را از یقینات و مأمن آرام مان دور می نماید شکی نیست اما زندگی بدون تعقل نیز آدمی را سزا نیست که؛“سقراط بودن و به زندان رفتن بهتر از دیو بودن و بر تخت نشستن”.

📚 #لذات_فلسفه
✍ #ویل_دورانت




@IRAN_PAD