آن روزها که فضای مجازی نبود، تا اعتراضش پخش شود #هما_دارابی پزشک کودکان دوم اسفندماه ۱۳۷۲، در اعتراض به حجاب اجباری در میدان تجریش خودسوزی کرد #حجاب_اختیاری_بهانست #اصل_نظام_نشانست
@c_b_shahzadeh
@c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
🌸 #هما_دارابی، استادی که در اعتراض به #حجاب_اجباری خود را آتش زد
هما دارابی در دوم اسفندماه ۱۳۷۲در یکی از میادین مرکزی شهر تهران در اعتراض به اختناق جاکم بر کشور، خصوصا وضعیت نامناسب زنان در ایران و همینطور اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید تا صدای اعتراضی باشد به بیدادی که بر زنان ایران میرود. پزشکان تلاش بسیار کردند تا جان او را نجات دهند اما سودی نبخشید و بامداد سوم اسفندماه دیده از جهان فروبست.
«ماجرای خودسوزی هما دارابی را در تجریش، به عنوان اعتراض به رفتار وحشیانهی جمهوری اسلامی با زنان که پیشتر شنیده بودم دیروز در Guardian خواندم. شرحی ساده، کوتاه و خشک ولی کاردی در زخم.» این شرح کوتاه، بخشی از روزنوشت ِ شاهرخ مسکوب، نویسندهی ایرانی است که در کتاب ِ «روزها در راه» آمده است و بر بالای آن تاریخ روز ششم ِ جولای سال ۱۹۹۴ دارد. هما دارابی، متخصص پزشکی کودکان و روانپزشک ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری در میدان تجریش تهران اقدام به خودسوزی کرد.
هما دارابی عضو حزب ملت ایران بود که به همراه پروانهی فروهر سازمان ِ زنان جبههی ملی را تشکیل داده بود و در کنگرهی اول جبههی ملی در بهمنماه ۱۳۴۱ شرکت و سخنرانی کرده بود.
هما دارابی و پروانهی فروهر نخستین زنانی بودند که سازمان زنان جبهه ملی را تشکیل دادند و در کنگرهی اول جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ شرکت جستند. او مدرک روانشناسی خود را در کشور آمریکا دریافت کرد و مدتها در ایالتهای نیوجرسی، نیویورک و کالیفرنیا طباطبت کرده بود. دارابی در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت و به عنوان استاد دانشگاه به تدریس پرداخت. هما دارابی پس از انقلاب اسلامی به دلیل بدحجابی از دانشگاه اخراج و پس از آن مطب او نیز تعطیل شد. دارابی در دوم اسفندماه سال ۱۳۷۲ در اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید.
پروانه فروهر در مورد شخصیت هما دارابی چنین میگوید: «به چشم او انسان برازنده کسی است که مسئول باشد. مسئول در برابر خود و در برابر همهی دلواپسیهایی که در این میهن رنجور است. رسالت برابری زن و مرد را که مبتنی بر یک ساخت ذاتی عام ومستقل از جنسیت است را باور داشت و جز خیز گرفتن به سوی آینده ای باز و آزاد و سالم توجیه دیگری برای هستی نمیشناخت… در مورد زنان باورهای خاص داشت ، باور داشت که زن برای آن به وجود آمده تا به عنوان موجودی انسانی سرنوشت بشری خویش را کامل سازد و توقف زنان برای او موضوعی بس دردناک بود و سرانجام به این نتیجه دست یافت که اگر زنان میخواهند زندگیشان دگرگون شود باید خود کاری کنند.
نباید چشم به راه آینده بمانند ، باید بیدرنگ دست به کار شوند و وضع خود را زیر و رو سازند. این وجدان ، این خودآگاه، بیگمان در برابر قدرت هوشربای دستیابی به یک همبود انسانی، هر چه حساستر میشد، اما از سوی دیگر نیاز به شناختن هر چه بیشتر جهان، به طرز تفضیلیتر ، دقیقتر و زندهتر از گذرگاه برخورد واقعی با همنوعان احساس میشد. با چنین احساسی است که تا شور زندگی در او جریان دارد از آموختن و افزودن در گسترهی دانش خویش باز نمیایستد، راه میجوید، راه مینماید، پیکار میکند، از بامداد تا شامگاه که سر بر بستر مینهد، در تلاش است، هیچ کجا تسلیم نشود. هم پای کودکی که نبودها و کمبودها و تبعیضها و نا ایمنی روانش را پریشیده، از جان و دل میتپد، میگرید، می نویسد ولی سرانجام درد را در جای دیگر مییابد.تا رابطههای اجتماعی سامان نیابد، تا انسان در جایگاه واقعی خود قرار نگیرد ، تا حرمت نداشته باشد، تا حد و مرزش رعایت نگردد، تا احساس برابری و همبود انسانی نداشته باشد، از این همه تنگنا به در نخواهد شد.»
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
هما دارابی در دوم اسفندماه ۱۳۷۲در یکی از میادین مرکزی شهر تهران در اعتراض به اختناق جاکم بر کشور، خصوصا وضعیت نامناسب زنان در ایران و همینطور اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید تا صدای اعتراضی باشد به بیدادی که بر زنان ایران میرود. پزشکان تلاش بسیار کردند تا جان او را نجات دهند اما سودی نبخشید و بامداد سوم اسفندماه دیده از جهان فروبست.
«ماجرای خودسوزی هما دارابی را در تجریش، به عنوان اعتراض به رفتار وحشیانهی جمهوری اسلامی با زنان که پیشتر شنیده بودم دیروز در Guardian خواندم. شرحی ساده، کوتاه و خشک ولی کاردی در زخم.» این شرح کوتاه، بخشی از روزنوشت ِ شاهرخ مسکوب، نویسندهی ایرانی است که در کتاب ِ «روزها در راه» آمده است و بر بالای آن تاریخ روز ششم ِ جولای سال ۱۹۹۴ دارد. هما دارابی، متخصص پزشکی کودکان و روانپزشک ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری در میدان تجریش تهران اقدام به خودسوزی کرد.
هما دارابی عضو حزب ملت ایران بود که به همراه پروانهی فروهر سازمان ِ زنان جبههی ملی را تشکیل داده بود و در کنگرهی اول جبههی ملی در بهمنماه ۱۳۴۱ شرکت و سخنرانی کرده بود.
هما دارابی و پروانهی فروهر نخستین زنانی بودند که سازمان زنان جبهه ملی را تشکیل دادند و در کنگرهی اول جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ شرکت جستند. او مدرک روانشناسی خود را در کشور آمریکا دریافت کرد و مدتها در ایالتهای نیوجرسی، نیویورک و کالیفرنیا طباطبت کرده بود. دارابی در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت و به عنوان استاد دانشگاه به تدریس پرداخت. هما دارابی پس از انقلاب اسلامی به دلیل بدحجابی از دانشگاه اخراج و پس از آن مطب او نیز تعطیل شد. دارابی در دوم اسفندماه سال ۱۳۷۲ در اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید.
پروانه فروهر در مورد شخصیت هما دارابی چنین میگوید: «به چشم او انسان برازنده کسی است که مسئول باشد. مسئول در برابر خود و در برابر همهی دلواپسیهایی که در این میهن رنجور است. رسالت برابری زن و مرد را که مبتنی بر یک ساخت ذاتی عام ومستقل از جنسیت است را باور داشت و جز خیز گرفتن به سوی آینده ای باز و آزاد و سالم توجیه دیگری برای هستی نمیشناخت… در مورد زنان باورهای خاص داشت ، باور داشت که زن برای آن به وجود آمده تا به عنوان موجودی انسانی سرنوشت بشری خویش را کامل سازد و توقف زنان برای او موضوعی بس دردناک بود و سرانجام به این نتیجه دست یافت که اگر زنان میخواهند زندگیشان دگرگون شود باید خود کاری کنند.
نباید چشم به راه آینده بمانند ، باید بیدرنگ دست به کار شوند و وضع خود را زیر و رو سازند. این وجدان ، این خودآگاه، بیگمان در برابر قدرت هوشربای دستیابی به یک همبود انسانی، هر چه حساستر میشد، اما از سوی دیگر نیاز به شناختن هر چه بیشتر جهان، به طرز تفضیلیتر ، دقیقتر و زندهتر از گذرگاه برخورد واقعی با همنوعان احساس میشد. با چنین احساسی است که تا شور زندگی در او جریان دارد از آموختن و افزودن در گسترهی دانش خویش باز نمیایستد، راه میجوید، راه مینماید، پیکار میکند، از بامداد تا شامگاه که سر بر بستر مینهد، در تلاش است، هیچ کجا تسلیم نشود. هم پای کودکی که نبودها و کمبودها و تبعیضها و نا ایمنی روانش را پریشیده، از جان و دل میتپد، میگرید، می نویسد ولی سرانجام درد را در جای دیگر مییابد.تا رابطههای اجتماعی سامان نیابد، تا انسان در جایگاه واقعی خود قرار نگیرد ، تا حرمت نداشته باشد، تا حد و مرزش رعایت نگردد، تا احساس برابری و همبود انسانی نداشته باشد، از این همه تنگنا به در نخواهد شد.»
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
#هما_دارابی پزشک متخصص کودکان
که در اعتراض به #حجاب_اجباری در سال ۷۲ در میدان تجریش اقدام به خودسوزی کرد....
#رضا_شاه_روحت_شاد
#ایرانو_پس_میگیریم
#دختران_انقلاب
#میدان_میلیونی
@c_b_shahzadeh
که در اعتراض به #حجاب_اجباری در سال ۷۲ در میدان تجریش اقدام به خودسوزی کرد....
#رضا_شاه_روحت_شاد
#ایرانو_پس_میگیریم
#دختران_انقلاب
#میدان_میلیونی
@c_b_shahzadeh
🔷️ دوم اسفند یادبود #خودسوزی اعتراضی هما دارابی به #حجاب_اجباری در میدان #تجریش تهران
در پایان هفتهای که درگیری عدهای از شهروندان با ماموران نیروی انتظامی برای جلوگیری از بازداشت دو زن به موضوع داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شده، عدهای از کاربران سالروز خودسوزی اعتراضی #هما_دارابی به حجاب اجباری را یادآوری کردهاند.
هما دارابی، دوم اسفند ماه ۱۳۷۲ زنی در میدان تجریش تهران حجاب از سر برداشت و خود را به آتش کشید.او عضو حزب ملت ایران بود و از آمریکا دکترای روانپزشکی و پزشکی کودکان گرفته بود.وی در سال ۱۳۶۹ به اتهام اعتراض به حجاب اجباری از دانشگاه اخراج شد و مطبش را نیز تعطیل شده بود.
#میدان_میلیونی
#جنبش_فیروزه_ای
#ایران_رو_پس_میگیریم
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#بگوبرگردشاه
#IraniansWantRegimeChangeWithShahzadehRezaPahlavi
@C_B_SHAHZADEH
در پایان هفتهای که درگیری عدهای از شهروندان با ماموران نیروی انتظامی برای جلوگیری از بازداشت دو زن به موضوع داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شده، عدهای از کاربران سالروز خودسوزی اعتراضی #هما_دارابی به حجاب اجباری را یادآوری کردهاند.
هما دارابی، دوم اسفند ماه ۱۳۷۲ زنی در میدان تجریش تهران حجاب از سر برداشت و خود را به آتش کشید.او عضو حزب ملت ایران بود و از آمریکا دکترای روانپزشکی و پزشکی کودکان گرفته بود.وی در سال ۱۳۶۹ به اتهام اعتراض به حجاب اجباری از دانشگاه اخراج شد و مطبش را نیز تعطیل شده بود.
#میدان_میلیونی
#جنبش_فیروزه_ای
#ایران_رو_پس_میگیریم
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#بگوبرگردشاه
#IraniansWantRegimeChangeWithShahzadehRezaPahlavi
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
🔷️ دوم اسفند یادبود #خودسوزی اعتراضی هما دارابی به #حجاب_اجباری در میدان #تجریش تهران
در پایان هفتهای که درگیری عدهای از شهروندان با ماموران نیروی انتظامی برای جلوگیری از بازداشت دو زن به موضوع داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شده، عدهای از کاربران سالروز خودسوزی اعتراضی #هما_دارابی به حجاب اجباری را یادآوری کردهاند.
هما دارابی، دوم اسفند ماه ۱۳۷۲ زنی در میدان تجریش تهران حجاب از سر برداشت و خود را به آتش کشید.او عضو حزب ملت ایران بود و از آمریکا دکترای روانپزشکی و پزشکی کودکان گرفته بود.وی در سال ۱۳۶۹ به اتهام اعتراض به حجاب اجباری از دانشگاه اخراج شد و مطبش را نیز تعطیل شده بود.
#میدان_میلیونی
#جنبش_فیروزه_ای
#ایران_رو_پس_میگیریم
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#بگوبرگردشاه
#IraniansWantRegimeChangeWithShahzadehRezaPahlavi
@C_B_SHAHZADEH
در پایان هفتهای که درگیری عدهای از شهروندان با ماموران نیروی انتظامی برای جلوگیری از بازداشت دو زن به موضوع داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شده، عدهای از کاربران سالروز خودسوزی اعتراضی #هما_دارابی به حجاب اجباری را یادآوری کردهاند.
هما دارابی، دوم اسفند ماه ۱۳۷۲ زنی در میدان تجریش تهران حجاب از سر برداشت و خود را به آتش کشید.او عضو حزب ملت ایران بود و از آمریکا دکترای روانپزشکی و پزشکی کودکان گرفته بود.وی در سال ۱۳۶۹ به اتهام اعتراض به حجاب اجباری از دانشگاه اخراج شد و مطبش را نیز تعطیل شده بود.
#میدان_میلیونی
#جنبش_فیروزه_ای
#ایران_رو_پس_میگیریم
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#بگوبرگردشاه
#IraniansWantRegimeChangeWithShahzadehRezaPahlavi
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
🌸 #هما_دارابی، استادی که در اعتراض به #حجاب_اجباری خود را آتش زد
هما دارابی در دوم اسفندماه ۱۳۷۲در یکی از میادین مرکزی شهر تهران در اعتراض به اختناق جاکم بر کشور، خصوصا وضعیت نامناسب زنان در ایران و همینطور اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید تا صدای اعتراضی باشد به بیدادی که بر زنان ایران میرود. پزشکان تلاش بسیار کردند تا جان او را نجات دهند اما سودی نبخشید و بامداد سوم اسفندماه دیده از جهان فروبست.
«ماجرای خودسوزی هما دارابی را در تجریش، به عنوان اعتراض به رفتار وحشیانهی جمهوری اسلامی با زنان که پیشتر شنیده بودم دیروز در Guardian خواندم. شرحی ساده، کوتاه و خشک ولی کاردی در زخم.» این شرح کوتاه، بخشی از روزنوشت ِ شاهرخ مسکوب، نویسندهی ایرانی است که در کتاب ِ «روزها در راه» آمده است و بر بالای آن تاریخ روز ششم ِ جولای سال ۱۹۹۴ دارد. هما دارابی، متخصص پزشکی کودکان و روانپزشک ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری در میدان تجریش تهران اقدام به خودسوزی کرد.
هما دارابی عضو حزب ملت ایران بود که به همراه پروانهی فروهر سازمان ِ زنان جبههی ملی را تشکیل داده بود و در کنگرهی اول جبههی ملی در بهمنماه ۱۳۴۱ شرکت و سخنرانی کرده بود.
هما دارابی و پروانهی فروهر نخستین زنانی بودند که سازمان زنان جبهه ملی را تشکیل دادند و در کنگرهی اول جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ شرکت جستند. او مدرک روانشناسی خود را در کشور آمریکا دریافت کرد و مدتها در ایالتهای نیوجرسی، نیویورک و کالیفرنیا طباطبت کرده بود. دارابی در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت و به عنوان استاد دانشگاه به تدریس پرداخت. هما دارابی پس از انقلاب اسلامی به دلیل بدحجابی از دانشگاه اخراج و پس از آن مطب او نیز تعطیل شد. دارابی در دوم اسفندماه سال ۱۳۷۲ در اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید.
پروانه فروهر در مورد شخصیت هما دارابی چنین میگوید: «به چشم او انسان برازنده کسی است که مسئول باشد. مسئول در برابر خود و در برابر همهی دلواپسیهایی که در این میهن رنجور است. رسالت برابری زن و مرد را که مبتنی بر یک ساخت ذاتی عام ومستقل از جنسیت است را باور داشت و جز خیز گرفتن به سوی آینده ای باز و آزاد و سالم توجیه دیگری برای هستی نمیشناخت… در مورد زنان باورهای خاص داشت ، باور داشت که زن برای آن به وجود آمده تا به عنوان موجودی انسانی سرنوشت بشری خویش را کامل سازد و توقف زنان برای او موضوعی بس دردناک بود و سرانجام به این نتیجه دست یافت که اگر زنان میخواهند زندگیشان دگرگون شود باید خود کاری کنند.
نباید چشم به راه آینده بمانند ، باید بیدرنگ دست به کار شوند و وضع خود را زیر و رو سازند. این وجدان ، این خودآگاه، بیگمان در برابر قدرت هوشربای دستیابی به یک همبود انسانی، هر چه حساستر میشد، اما از سوی دیگر نیاز به شناختن هر چه بیشتر جهان، به طرز تفضیلیتر ، دقیقتر و زندهتر از گذرگاه برخورد واقعی با همنوعان احساس میشد. با چنین احساسی است که تا شور زندگی در او جریان دارد از آموختن و افزودن در گسترهی دانش خویش باز نمیایستد، راه میجوید، راه مینماید، پیکار میکند، از بامداد تا شامگاه که سر بر بستر مینهد، در تلاش است، هیچ کجا تسلیم نشود. هم پای کودکی که نبودها و کمبودها و تبعیضها و نا ایمنی روانش را پریشیده، از جان و دل میتپد، میگرید، می نویسد ولی سرانجام درد را در جای دیگر مییابد.تا رابطههای اجتماعی سامان نیابد، تا انسان در جایگاه واقعی خود قرار نگیرد ، تا حرمت نداشته باشد، تا حد و مرزش رعایت نگردد، تا احساس برابری و همبود انسانی نداشته باشد، از این همه تنگنا به در نخواهد شد.»
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
هما دارابی در دوم اسفندماه ۱۳۷۲در یکی از میادین مرکزی شهر تهران در اعتراض به اختناق جاکم بر کشور، خصوصا وضعیت نامناسب زنان در ایران و همینطور اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید تا صدای اعتراضی باشد به بیدادی که بر زنان ایران میرود. پزشکان تلاش بسیار کردند تا جان او را نجات دهند اما سودی نبخشید و بامداد سوم اسفندماه دیده از جهان فروبست.
«ماجرای خودسوزی هما دارابی را در تجریش، به عنوان اعتراض به رفتار وحشیانهی جمهوری اسلامی با زنان که پیشتر شنیده بودم دیروز در Guardian خواندم. شرحی ساده، کوتاه و خشک ولی کاردی در زخم.» این شرح کوتاه، بخشی از روزنوشت ِ شاهرخ مسکوب، نویسندهی ایرانی است که در کتاب ِ «روزها در راه» آمده است و بر بالای آن تاریخ روز ششم ِ جولای سال ۱۹۹۴ دارد. هما دارابی، متخصص پزشکی کودکان و روانپزشک ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری در میدان تجریش تهران اقدام به خودسوزی کرد.
هما دارابی عضو حزب ملت ایران بود که به همراه پروانهی فروهر سازمان ِ زنان جبههی ملی را تشکیل داده بود و در کنگرهی اول جبههی ملی در بهمنماه ۱۳۴۱ شرکت و سخنرانی کرده بود.
هما دارابی و پروانهی فروهر نخستین زنانی بودند که سازمان زنان جبهه ملی را تشکیل دادند و در کنگرهی اول جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ شرکت جستند. او مدرک روانشناسی خود را در کشور آمریکا دریافت کرد و مدتها در ایالتهای نیوجرسی، نیویورک و کالیفرنیا طباطبت کرده بود. دارابی در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت و به عنوان استاد دانشگاه به تدریس پرداخت. هما دارابی پس از انقلاب اسلامی به دلیل بدحجابی از دانشگاه اخراج و پس از آن مطب او نیز تعطیل شد. دارابی در دوم اسفندماه سال ۱۳۷۲ در اعتراض به حجاب اجباری خود را به آتش کشید.
پروانه فروهر در مورد شخصیت هما دارابی چنین میگوید: «به چشم او انسان برازنده کسی است که مسئول باشد. مسئول در برابر خود و در برابر همهی دلواپسیهایی که در این میهن رنجور است. رسالت برابری زن و مرد را که مبتنی بر یک ساخت ذاتی عام ومستقل از جنسیت است را باور داشت و جز خیز گرفتن به سوی آینده ای باز و آزاد و سالم توجیه دیگری برای هستی نمیشناخت… در مورد زنان باورهای خاص داشت ، باور داشت که زن برای آن به وجود آمده تا به عنوان موجودی انسانی سرنوشت بشری خویش را کامل سازد و توقف زنان برای او موضوعی بس دردناک بود و سرانجام به این نتیجه دست یافت که اگر زنان میخواهند زندگیشان دگرگون شود باید خود کاری کنند.
نباید چشم به راه آینده بمانند ، باید بیدرنگ دست به کار شوند و وضع خود را زیر و رو سازند. این وجدان ، این خودآگاه، بیگمان در برابر قدرت هوشربای دستیابی به یک همبود انسانی، هر چه حساستر میشد، اما از سوی دیگر نیاز به شناختن هر چه بیشتر جهان، به طرز تفضیلیتر ، دقیقتر و زندهتر از گذرگاه برخورد واقعی با همنوعان احساس میشد. با چنین احساسی است که تا شور زندگی در او جریان دارد از آموختن و افزودن در گسترهی دانش خویش باز نمیایستد، راه میجوید، راه مینماید، پیکار میکند، از بامداد تا شامگاه که سر بر بستر مینهد، در تلاش است، هیچ کجا تسلیم نشود. هم پای کودکی که نبودها و کمبودها و تبعیضها و نا ایمنی روانش را پریشیده، از جان و دل میتپد، میگرید، می نویسد ولی سرانجام درد را در جای دیگر مییابد.تا رابطههای اجتماعی سامان نیابد، تا انسان در جایگاه واقعی خود قرار نگیرد ، تا حرمت نداشته باشد، تا حد و مرزش رعایت نگردد، تا احساس برابری و همبود انسانی نداشته باشد، از این همه تنگنا به در نخواهد شد.»
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن روزها که فضای مجازی نبود، تا اعتراضش پخش شود #هما_دارابی پزشک کودکان دوم اسفندماه ۱۳۷۲، در اعتراض به حجاب اجباری در میدان تجریش خودسوزی کرد #حجاب_اختیاری_بهانست #اصل_نظام_نشانست
@C_B_SHAHZADEH
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«#هما_دارابی سالهای سیاهی را پشت سر گذاشت تا در اعتراض به #حجاب_اجباری تن خویش و تنها سلاح باقیمانده برای مبارزهاش را بسوزاند. دردمندان خاموش در آن سالها کم نبودند. اما داستان زندگیِ بیشترِ آنها را نمیدانیم.»
@C_B_SHAHZADEH
@C_B_SHAHZADEH