This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سوره مائده ، ایه ی سی و سه .....
در ۵۷ نه کسی گرسنه بود نه بیکار بود نه غم اب و نان و هوا و خانه داشت بلکه دنبال اسلام و حکومت اسلامی بودند ...
چه شد که اکنون بعد ۴۴ سال از حکومت اسلامی مردم فریاد میزننند و می خوانند بیزارم از دین شما نفرین به ایین شما؟!
یا صدای اذان تنشان را می لرزاند؟!
این کشتارها آخرین سلاح شماست، ولی بدانید که هیچ حکومتی با کشتار باقی نمانده است.
#محمد_حسینی
#محمدمهدی_کرمی
@C_B_SHAHZADEH
در ۵۷ نه کسی گرسنه بود نه بیکار بود نه غم اب و نان و هوا و خانه داشت بلکه دنبال اسلام و حکومت اسلامی بودند ...
چه شد که اکنون بعد ۴۴ سال از حکومت اسلامی مردم فریاد میزننند و می خوانند بیزارم از دین شما نفرین به ایین شما؟!
یا صدای اذان تنشان را می لرزاند؟!
این کشتارها آخرین سلاح شماست، ولی بدانید که هیچ حکومتی با کشتار باقی نمانده است.
#محمد_حسینی
#محمدمهدی_کرمی
@C_B_SHAHZADEH
روایت همبندیهای محمدمهدی کرمی و محمد حسینی پیش از اعدام آنها
جزئیاتی از هفتاد و دو ساعت پیش از اعدام #محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی به روایت همبندیهای آنها با عنوان «این سه روزِ سرد» منتشر شده است
در این گزارش آمده که گروهی از همبندیهای محمدمهدی کرمی و محمد حسینی پس از افزایش نگرانیها درباره اعدام آنها، نافرمانی مدنی از جمله اعتصاب غذا، شعار و تحریم کارت تلفن، آغاز میکنند و فردای آن روز، پنجشنبه، یکی از مسئولان زندان بهنام «فتاحی»، محمدمهدی و محمد را به دفترش فرا میخواند.
راویان میگویند: «به سید [محمد حسینی] گفته بودند حکم اعدام تو متوقف شده و فقط همبندیها را آرام کن. محمدمهدی گفته بود برای تضمین آزادیمان و برادرانمان به اعتصاب غذا ادامه میدهیم. فتاحی به محمدمهدی گفته اگر نظم زندان را بهم بزنی همه را مینویسیم پای تو بچه!»
همبندیهای این دو زندانی معترض در ادامه میگوید: «محمدمهدی را آرام کردیم که سکوت کند. گفتیم خب، فتاحی گفته آزاد میشوند. دلمان را خوش کردیم که دادش کوچیکه و سید بالاخره آزاد میشوند.»
به گفته این زندانیان، محمد حسینی روز بعد، جمعه، از آنها میخواهد که سکوت کنند تا مبادا برای محمدمهدی بد شود. پس از تهدید مسئولان زندان و خواهشهای «برادرانه» محمد حسینی، زندانیان به اعتصاب غذا پایان میدهند.
در ادامه این روایت آمده: «شرایط به نوعی بود که آزادی سید را باور کردیم و خودش میگفت بچهها حکم من متوقف شده، بیایید مراقی مهدی باشیم.»
بر أساس گزارشها ، یکی از مسئولان زندان به نام «عباسی» به بند آنها رفته و ضمن ابراز همدلی با زندانیان، از آنها خواسته مشکلاتشان را بنویسند.
راویان در ادامه گفتند: «یکجور شور و شوق و امید در زندان جریان گرفت. آنوقت عباسی از پشت بلندگو شش یا هفت نفر از جمله محمدمهدی و سید را صدا زد و یکباره بچهها را بردند. مثل گرگی که در لباس میش به گله زده باشد و بعد بفهمیم که طرف گرگ بوده... ما را مشغول نوشتن کردند و محمدمهدی و سید را کشیدند بیرون. بعد فهمیدیم باقی بچهها را فرستادهاند قرنطینه و سید و محمدمهدی را بردهاند سوله و حتی نگذاشتند به صبح بکشد! بعدهم خبرش آمد، گفتند که بچهها ساعت یک/یک و نیم رفتهاند آن جا، آن بالاها، بالای دار...»خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه جمهوری اسلامی، اعلام کرد صبح روز شنبه ۱۷ دی، حکم اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی اجرا شده است.
@C_B_SHAHZADEH
جزئیاتی از هفتاد و دو ساعت پیش از اعدام #محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی به روایت همبندیهای آنها با عنوان «این سه روزِ سرد» منتشر شده است
در این گزارش آمده که گروهی از همبندیهای محمدمهدی کرمی و محمد حسینی پس از افزایش نگرانیها درباره اعدام آنها، نافرمانی مدنی از جمله اعتصاب غذا، شعار و تحریم کارت تلفن، آغاز میکنند و فردای آن روز، پنجشنبه، یکی از مسئولان زندان بهنام «فتاحی»، محمدمهدی و محمد را به دفترش فرا میخواند.
راویان میگویند: «به سید [محمد حسینی] گفته بودند حکم اعدام تو متوقف شده و فقط همبندیها را آرام کن. محمدمهدی گفته بود برای تضمین آزادیمان و برادرانمان به اعتصاب غذا ادامه میدهیم. فتاحی به محمدمهدی گفته اگر نظم زندان را بهم بزنی همه را مینویسیم پای تو بچه!»
همبندیهای این دو زندانی معترض در ادامه میگوید: «محمدمهدی را آرام کردیم که سکوت کند. گفتیم خب، فتاحی گفته آزاد میشوند. دلمان را خوش کردیم که دادش کوچیکه و سید بالاخره آزاد میشوند.»
به گفته این زندانیان، محمد حسینی روز بعد، جمعه، از آنها میخواهد که سکوت کنند تا مبادا برای محمدمهدی بد شود. پس از تهدید مسئولان زندان و خواهشهای «برادرانه» محمد حسینی، زندانیان به اعتصاب غذا پایان میدهند.
در ادامه این روایت آمده: «شرایط به نوعی بود که آزادی سید را باور کردیم و خودش میگفت بچهها حکم من متوقف شده، بیایید مراقی مهدی باشیم.»
بر أساس گزارشها ، یکی از مسئولان زندان به نام «عباسی» به بند آنها رفته و ضمن ابراز همدلی با زندانیان، از آنها خواسته مشکلاتشان را بنویسند.
راویان در ادامه گفتند: «یکجور شور و شوق و امید در زندان جریان گرفت. آنوقت عباسی از پشت بلندگو شش یا هفت نفر از جمله محمدمهدی و سید را صدا زد و یکباره بچهها را بردند. مثل گرگی که در لباس میش به گله زده باشد و بعد بفهمیم که طرف گرگ بوده... ما را مشغول نوشتن کردند و محمدمهدی و سید را کشیدند بیرون. بعد فهمیدیم باقی بچهها را فرستادهاند قرنطینه و سید و محمدمهدی را بردهاند سوله و حتی نگذاشتند به صبح بکشد! بعدهم خبرش آمد، گفتند که بچهها ساعت یک/یک و نیم رفتهاند آن جا، آن بالاها، بالای دار...»خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه جمهوری اسلامی، اعلام کرد صبح روز شنبه ۱۷ دی، حکم اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی اجرا شده است.
@C_B_SHAHZADEH