✍نقد دکتر محسن رنانی:
#تریبون_آزاد
🔴خبرهای انتخاباتی را دنبال نمیکنم و سخنان نامزدها تک و توک به گوشم میرسد. قصدی برای یک تحلیل جدی ندارم و این یک واکنش ساده و غیر مستند است!
هیچکدام از این نامزدها توان طرح نو در انداختن ندارند.
هیچکدام توان روبهرو شدن با موانع اصلی توسعه کشور را ندارند.
هیچکدام درک درستی از ایران و هویت ایرانی ندارند.
هیچکدام فهمی حتی در حد ابتدایی از اقتصاد ندارند.
هیچکدام در اندازههای هدایت کشوری در اندازههای ایران نیستند
برخی از آنها تداومِ شوخی آفرینش به نظر میرسند.
🔶خاتمی تمام شد. دوران اصلاحات هم.
🔶احمدینژاد نیز تمام شد. مدیریت احمدینژادی نیز...
تقریبا هیچکدام از نامزدها درک متوسطی از کلماتی که استفاده میکنند ندارند.
هیچ فهمی از مناسبات دنیای سرمایهداری ندارند.
هیچ فهمی از دلایل پیشرفت و توسعه کشورها ندارند.
هیچ درکی از ساز و کار گردش سرمایه ندارند.
هیچ تعریفی از خوشبختی ندارند.
هیچ تصوری از خواستههای مردم ایران ندارند.
کارمندانی هستند که فکر میکنند مشکل کشور چیزهایی در حد درگاه صدور مجوزهاست.
سقف راهحلهایشان هم تقویت سایتهای دولتی برای بروکراسی اداری ست.
🔶نه برنامهای برای ناترازی صندوقهای بازنشستگی دارند.
نه ایدهای برای کاهش تورم
نه جرات دارند بگویند اگر رئیس شدند چاههای آب کشاورزی را میبندد.
نه جرات دارند بگویند اگر مردم مثل علایق شما
نخواهند لباس بپوشند، چه میکنند؟
🔶هیچکدام جرات نکردند درباره نرخ ارز حرف واضح بزنند.
هیچکدام جرات نکردند درباره سوبسیدهای انرژی نظری بدهند. که این سوبسید کشور را به سرعت نور به فروپاشی میبرد. اما برای کسب رای نباید علیه سوبسیدها حرف زد.
🔶میگویند به قانون عمل کنیم و هیچکدام تعریف قانون را بلد نیستند و جرات ندارند پاسخ دهند این مجالس قانونگذار، چقدر بازتاب اراده عمومی است.
🔶هیچ کدام پاسخی ندارند اگر اراده مردم با اراده شما یکی نبود، تکلیف چیست؟
هیچ چیز جدی نیست و شوخی شوخی کشور میرود که از همه همسایگانش پس افتد.
🔶شما تا تکلیفتان را با نسبت باورها و زندگی مردم و قانون تعیین نکنید،
تا تکلیفتان را با پدیده ایران مشخص نکنید،
تا تکلیفتان را با مدلهای اقتصادی شناسنامهدار جهانی تعیین نکنید،
تا تکلیفتان را با حق انتخاب و آزادیهای مردم تعیین نکنید،
نمیتوانید هیچ قدم موثری برای بهبود شرایط بردارید.
🔶نهایتا مثل مرحوم رئیسی خیلی هم خالصانه راه بیفتید و کارخانههای ورشکسته را احیا کنید یا وام ازدواج بدهید و یا بر گونههای مردم بدبخت بوسه زنید یا با چکمه در گِل بشوید و در مجموع باعث فشار بیشتر بر کمر اقتصاد کشور شوید.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
🔴خبرهای انتخاباتی را دنبال نمیکنم و سخنان نامزدها تک و توک به گوشم میرسد. قصدی برای یک تحلیل جدی ندارم و این یک واکنش ساده و غیر مستند است!
هیچکدام از این نامزدها توان طرح نو در انداختن ندارند.
هیچکدام توان روبهرو شدن با موانع اصلی توسعه کشور را ندارند.
هیچکدام درک درستی از ایران و هویت ایرانی ندارند.
هیچکدام فهمی حتی در حد ابتدایی از اقتصاد ندارند.
هیچکدام در اندازههای هدایت کشوری در اندازههای ایران نیستند
برخی از آنها تداومِ شوخی آفرینش به نظر میرسند.
🔶خاتمی تمام شد. دوران اصلاحات هم.
🔶احمدینژاد نیز تمام شد. مدیریت احمدینژادی نیز...
تقریبا هیچکدام از نامزدها درک متوسطی از کلماتی که استفاده میکنند ندارند.
هیچ فهمی از مناسبات دنیای سرمایهداری ندارند.
هیچ فهمی از دلایل پیشرفت و توسعه کشورها ندارند.
هیچ درکی از ساز و کار گردش سرمایه ندارند.
هیچ تعریفی از خوشبختی ندارند.
هیچ تصوری از خواستههای مردم ایران ندارند.
کارمندانی هستند که فکر میکنند مشکل کشور چیزهایی در حد درگاه صدور مجوزهاست.
سقف راهحلهایشان هم تقویت سایتهای دولتی برای بروکراسی اداری ست.
🔶نه برنامهای برای ناترازی صندوقهای بازنشستگی دارند.
نه ایدهای برای کاهش تورم
نه جرات دارند بگویند اگر رئیس شدند چاههای آب کشاورزی را میبندد.
نه جرات دارند بگویند اگر مردم مثل علایق شما
نخواهند لباس بپوشند، چه میکنند؟
🔶هیچکدام جرات نکردند درباره نرخ ارز حرف واضح بزنند.
هیچکدام جرات نکردند درباره سوبسیدهای انرژی نظری بدهند. که این سوبسید کشور را به سرعت نور به فروپاشی میبرد. اما برای کسب رای نباید علیه سوبسیدها حرف زد.
🔶میگویند به قانون عمل کنیم و هیچکدام تعریف قانون را بلد نیستند و جرات ندارند پاسخ دهند این مجالس قانونگذار، چقدر بازتاب اراده عمومی است.
🔶هیچ کدام پاسخی ندارند اگر اراده مردم با اراده شما یکی نبود، تکلیف چیست؟
هیچ چیز جدی نیست و شوخی شوخی کشور میرود که از همه همسایگانش پس افتد.
🔶شما تا تکلیفتان را با نسبت باورها و زندگی مردم و قانون تعیین نکنید،
تا تکلیفتان را با پدیده ایران مشخص نکنید،
تا تکلیفتان را با مدلهای اقتصادی شناسنامهدار جهانی تعیین نکنید،
تا تکلیفتان را با حق انتخاب و آزادیهای مردم تعیین نکنید،
نمیتوانید هیچ قدم موثری برای بهبود شرایط بردارید.
🔶نهایتا مثل مرحوم رئیسی خیلی هم خالصانه راه بیفتید و کارخانههای ورشکسته را احیا کنید یا وام ازدواج بدهید و یا بر گونههای مردم بدبخت بوسه زنید یا با چکمه در گِل بشوید و در مجموع باعث فشار بیشتر بر کمر اقتصاد کشور شوید.
@C_B_SHAHZADEH
🔻رئیسجمهور جدید و «سوالات سخت»
#تریبون_آزاد
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، تصوراتی در فضای رسانهای ایران مطرح شدند که معنای تلویحی یا صریح آنها، امکان تغییر سیاستهای کلان حکومت از مسیر صندوقهای رای بود. اشارههای متنوع به موضوعاتی از قبیل اعتراضات ۱۴۰۱، مساله حجاب اجباری و سیاست خارجی، به وضوح چنین حال و هوایی داشتند. حتی بسیاری از وعدههای مرتبط با بهبود وضعیت اقتصادی کشور نیز، با وجود ظاهر محتاطانه، در بطن خود از همین ویژگی برخوردار بودند.
اکنون با پایان تبلیغات و درگیریهای انتخاباتی، مطرحکنندگان تصورات فوق در معرض پرسشهای مشخص از امکان «تحقق» آنها قرار گرفتهاند. پرسشهای زیر، تنها چند نمونه از این سوالات هستند که هر یک از آنها، با فرض وقوع تحولی محتمل در دوره دولت جدید قابل طرح است:
۱- حرکت ضدحکومتی جدیدی از جنس اعتراضات ۱۴۰۱ در خیابانهای ایران به جریان میافتد. رهبر خواستار برخورد شدید با آنهاست و نیروهای مسلح در حال شلیک به معترضان هستند. تا چه حد محتمل است که رئیس جمهور بتواند جلوی کشتن معترضان را بگیرد یا در میانه سرکوب، علنا به رویارویی با رهبر و نیروهای مسلح تحت فرمان او بپردازد؟
۲- دولت به این نتیجه میرسد که حکومت دیگر از عهده هزینههای امنیتی و اقتصادی تحمیل حجاب اجباری بر نمیآید. اساسا درگیر کردن بخش عظیمی از بودجه و پرسنل پلیس برای کنترل حجاب زنان را، در شرایطی که جرایم خشن در سطح کشور از کنترل خارج شده، ممکن نمیداند. تا چه حد قابل تصور است رئیس جمهور، علی رغم مخالفت رهبر، به درگیری با نهادهای حکومتی دیگر برای لغو «رسمی» حجاب اجباری بپردازد؟
۳- سپاه پاسداران و مشخصا نیروی قدس، در آستانه یک درگیری نظامی جدید در بخشی از منطقه هستند. مطابق جمعبندی دولت، این درگیری غیرضروری یا اجتنابپذیر است. به ویژه چون به دلیل محدودیتهای اقتصادی کشور، مطلقا توان مالی تامین هزینههای اقتصادی درگیری جدید را ندارد. آیا رئیس جمهور امکان «فراهم نکردن» هزینههای مالی این درگیری نظامی را خواهد داشت؟
۴- دولت برای جلوگیری از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، نیاز به صرفهجویی گسترده دارد. به این منظور، ناچار است بودجه چند نهاد تبلیغاتی وابسته به نهاد رهبری را -که عملکردشان را بیفایده یا مضر ارزیابی کرده- قطع کند. آیا قدرت اجرای تصمیم خود را خواهد داشت؟
۵- دولت متقاعد شده که نهادهای زیر نظر رهبر یا شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران، درگیر فساد مالی گسترده هستند، به طور جدی حسابرسی نمیشوند و مالیات واقعی پرداخت نمیکنند. رئیس جمهور بر همین مبنا اصرار دارد که این نهادها و شرکتها به دقت مورد حسابرسی قرار گیرند تا وضعیت حسابهای آنها شفاف شود و بعد، مالیات واقعی فعالیتهای خود را پرداخت کنند. آیا قادر خواهد بود، علی رغم مخالفت رهبر، تصمیم اقتصادی خود را عملی کند؟
نیاز به تاکید نیست که پرسشهایی از این قبیل، قابل گسترش به زمینههای متنوع دیگر هستند.
طرح چنین سوالاتی به معنی آن نیست که جابهجایی رئیس جمهور، هیچ تغیری در حکومت ایران ایجاد نخواهد کرد. تغییر رئیس دولت، حتما باعث تغییراتی در عملکرد تعدادی از وزارتخانههای دولتی -و البته نه همه آنها- خواهد شد.
اما این تصور که انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، قدرت وادار کردن علی خامنهای به تجدید نظر در سیاستهای کلان خود را خواهد داشت، لاجرم طرح سوالاتی از جنس فوق را، اجتنابناپذیر خواهد کرد. سوالاتی که حتی اگر در میانه هیجانات انتخاباتی -کمابیش- مغفول مانده باشند، در دوران مسئولیت دولت جدید، پاسخگویی به آنها «ناگزیر» خواهد بود.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، تصوراتی در فضای رسانهای ایران مطرح شدند که معنای تلویحی یا صریح آنها، امکان تغییر سیاستهای کلان حکومت از مسیر صندوقهای رای بود. اشارههای متنوع به موضوعاتی از قبیل اعتراضات ۱۴۰۱، مساله حجاب اجباری و سیاست خارجی، به وضوح چنین حال و هوایی داشتند. حتی بسیاری از وعدههای مرتبط با بهبود وضعیت اقتصادی کشور نیز، با وجود ظاهر محتاطانه، در بطن خود از همین ویژگی برخوردار بودند.
اکنون با پایان تبلیغات و درگیریهای انتخاباتی، مطرحکنندگان تصورات فوق در معرض پرسشهای مشخص از امکان «تحقق» آنها قرار گرفتهاند. پرسشهای زیر، تنها چند نمونه از این سوالات هستند که هر یک از آنها، با فرض وقوع تحولی محتمل در دوره دولت جدید قابل طرح است:
۱- حرکت ضدحکومتی جدیدی از جنس اعتراضات ۱۴۰۱ در خیابانهای ایران به جریان میافتد. رهبر خواستار برخورد شدید با آنهاست و نیروهای مسلح در حال شلیک به معترضان هستند. تا چه حد محتمل است که رئیس جمهور بتواند جلوی کشتن معترضان را بگیرد یا در میانه سرکوب، علنا به رویارویی با رهبر و نیروهای مسلح تحت فرمان او بپردازد؟
۲- دولت به این نتیجه میرسد که حکومت دیگر از عهده هزینههای امنیتی و اقتصادی تحمیل حجاب اجباری بر نمیآید. اساسا درگیر کردن بخش عظیمی از بودجه و پرسنل پلیس برای کنترل حجاب زنان را، در شرایطی که جرایم خشن در سطح کشور از کنترل خارج شده، ممکن نمیداند. تا چه حد قابل تصور است رئیس جمهور، علی رغم مخالفت رهبر، به درگیری با نهادهای حکومتی دیگر برای لغو «رسمی» حجاب اجباری بپردازد؟
۳- سپاه پاسداران و مشخصا نیروی قدس، در آستانه یک درگیری نظامی جدید در بخشی از منطقه هستند. مطابق جمعبندی دولت، این درگیری غیرضروری یا اجتنابپذیر است. به ویژه چون به دلیل محدودیتهای اقتصادی کشور، مطلقا توان مالی تامین هزینههای اقتصادی درگیری جدید را ندارد. آیا رئیس جمهور امکان «فراهم نکردن» هزینههای مالی این درگیری نظامی را خواهد داشت؟
۴- دولت برای جلوگیری از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، نیاز به صرفهجویی گسترده دارد. به این منظور، ناچار است بودجه چند نهاد تبلیغاتی وابسته به نهاد رهبری را -که عملکردشان را بیفایده یا مضر ارزیابی کرده- قطع کند. آیا قدرت اجرای تصمیم خود را خواهد داشت؟
۵- دولت متقاعد شده که نهادهای زیر نظر رهبر یا شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران، درگیر فساد مالی گسترده هستند، به طور جدی حسابرسی نمیشوند و مالیات واقعی پرداخت نمیکنند. رئیس جمهور بر همین مبنا اصرار دارد که این نهادها و شرکتها به دقت مورد حسابرسی قرار گیرند تا وضعیت حسابهای آنها شفاف شود و بعد، مالیات واقعی فعالیتهای خود را پرداخت کنند. آیا قادر خواهد بود، علی رغم مخالفت رهبر، تصمیم اقتصادی خود را عملی کند؟
نیاز به تاکید نیست که پرسشهایی از این قبیل، قابل گسترش به زمینههای متنوع دیگر هستند.
طرح چنین سوالاتی به معنی آن نیست که جابهجایی رئیس جمهور، هیچ تغیری در حکومت ایران ایجاد نخواهد کرد. تغییر رئیس دولت، حتما باعث تغییراتی در عملکرد تعدادی از وزارتخانههای دولتی -و البته نه همه آنها- خواهد شد.
اما این تصور که انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، قدرت وادار کردن علی خامنهای به تجدید نظر در سیاستهای کلان خود را خواهد داشت، لاجرم طرح سوالاتی از جنس فوق را، اجتنابناپذیر خواهد کرد. سوالاتی که حتی اگر در میانه هیجانات انتخاباتی -کمابیش- مغفول مانده باشند، در دوران مسئولیت دولت جدید، پاسخگویی به آنها «ناگزیر» خواهد بود.
@C_B_SHAHZADEH