Forwarded from اتحاد ملی ایران
فرق است میان ضحاک و پادشاه
#بندرعباس
#جاويدشاه
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
#بندرعباس
#جاويدشاه
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
👍200💯20❤2🤩1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#علی_تیما تازه دامادی که چند روز پس از مراسم عروسی اش در حادثه تلخ انفجار بندر عباس جان باخت 🥀🖤
@C_B_SHAHZADEH
@C_B_SHAHZADEH
😢192💔48🔥9👍1👏1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔗 Mohsen (@Mohssen76):
تو ۴۶ سال گدَشته، جمهوری اسلامی حتی یه اسکله مثل بندر رجایی [نسخهٔ نیمهکاره و کوچکتر شهبندر] نساخته!
هنوز زیرساختهای دوران محمدرضا شاه پهلوی، ۸۵٪ کانتینرهای ایران رو جابهجا میکنه.
جمهوری اسلامی با داشتن هزاران میلیارد دلار درآمد نفت طی ۴۶ سال نکبتبار، هنوز با تکیه بر میراث شاه/پهلوی است که داره نفس میکشه!
@C_B_SHAHZADEH
تو ۴۶ سال گدَشته، جمهوری اسلامی حتی یه اسکله مثل بندر رجایی [نسخهٔ نیمهکاره و کوچکتر شهبندر] نساخته!
هنوز زیرساختهای دوران محمدرضا شاه پهلوی، ۸۵٪ کانتینرهای ایران رو جابهجا میکنه.
جمهوری اسلامی با داشتن هزاران میلیارد دلار درآمد نفت طی ۴۶ سال نکبتبار، هنوز با تکیه بر میراث شاه/پهلوی است که داره نفس میکشه!
⚓ 🚢 بندری که باید سه برابر بزرگتر، و نامش شهبندر بود.
تاریخچه کوتاهی از ساخت شهبندر، که در یک قرارداد یک میلیارد دلاری با کنسرسیوم ایتال-کونترکتورز از ایتالیا، در ۲۵۳۴ شاهنشاهی (۱۳۵۴) آغاز شد و قرار بود ۳تا۵ سال دیگر که به بهرهبرداری میرسید، جایگزین بندرعباس شده و همه امکانات کشتیرانی بندرعباس نیز به نیروی دریایی شاهنشاهی سپرده شود؛ که با انقلاب سیاه ۵۷ نیمهکاره ماند و سپس زیر سایه شوم و نکبت جمهوری اسلامی، در اندازه یک-سوم قرارداد اصلی با سازنده ایتالیایی، ساخت آن پایان گرفت و طبق روال همیشگی «دزدیدن تلاش و نام و اعتبار پهلوی و خوردن آن به کام دشمنان پهلوی»، نام «رجایی» بر آن گذاشته شد.
@C_B_SHAHZADEH
👍140😢15❤10💔4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با تلاشهای بی وقفه و طاقت فرسای مسئولین جمهوری اسلامی قله ایی دیگر فتح شد!
نسرین پرویزی معاون واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی اعلام کرد که واژه فارسی «سنجاق کردن» به عنوان معادل واژه خارجی «پین» تصویب شد.
@C_B_SHAHZADEH
نسرین پرویزی معاون واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی اعلام کرد که واژه فارسی «سنجاق کردن» به عنوان معادل واژه خارجی «پین» تصویب شد.
@C_B_SHAHZADEH
😱79🔥20🤩10👍5😢2💔1
🔴 #خبر_فوری
گزارش ها از یک انفجار بزرگ و مهیب در یک کارخانه نظامی در اصفهان.
🔴 #خبر_فوری
گزارشهای اولیه از انفجار در یک انبار تولید پهپاد در اصفهان حکایت دارد.
گفته میشود این انبار متعلق به شورای عالی امنیت ملی است.
@C_B_SHAHZADEH
گزارش ها از یک انفجار بزرگ و مهیب در یک کارخانه نظامی در اصفهان.
🔴 #خبر_فوری
گزارشهای اولیه از انفجار در یک انبار تولید پهپاد در اصفهان حکایت دارد.
گفته میشود این انبار متعلق به شورای عالی امنیت ملی است.
@C_B_SHAHZADEH
🔥149👍22🤩13👏5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در تاریخ بنویسید: با سوخت موشکهای جمهوری اسلامی، مردم ایران زنده زنده سوختند.
در تاریخ بنویسید: برای مزدوران نیابتی اجنبی عزای عمومی اعلام شد، و مصدومانشان چمدانچمدان دلار به جیب زدند.
در تاریخ بنویسید: رئیسجمهورشان گفت :به خیر گذشت ، وزیرشان هم گفت : زندگی عادی مردم جنوب را دیدم!
در تاریخ بنویسید: چقدر میهنپرستان فریاد زدند که این رژیم انیرانی، ایران را به سوی نابودی میبرد و مرگ و فاجعه، نفس به نفس با مردم است.
در تاریخ بنویسید: جان ایرانی، در سرزمین خودش، ارزانتر از هر چیز بود.
سکوت امروز چراغ راه فجایع فرداست !
@C_B_SHAHZADEH
در تاریخ بنویسید: برای مزدوران نیابتی اجنبی عزای عمومی اعلام شد، و مصدومانشان چمدانچمدان دلار به جیب زدند.
در تاریخ بنویسید: رئیسجمهورشان گفت :به خیر گذشت ، وزیرشان هم گفت : زندگی عادی مردم جنوب را دیدم!
در تاریخ بنویسید: چقدر میهنپرستان فریاد زدند که این رژیم انیرانی، ایران را به سوی نابودی میبرد و مرگ و فاجعه، نفس به نفس با مردم است.
در تاریخ بنویسید: جان ایرانی، در سرزمین خودش، ارزانتر از هر چیز بود.
سکوت امروز چراغ راه فجایع فرداست !
@C_B_SHAHZADEH
😢150👍31🔥18🤩4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👍67❤11👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکبار دیگه تاکید میکنم که این «مستند ماک در ایران» را حتمن ببینید. ۶بخشه. از هر فیلم سینمایی و سریالی بیشتر واجبه که ببینید و بخش مهمی تاریخ معاصر را از زبان آدمهایی بشنوید که به ظاهر معمولی بودند ولی تمام چرخ این مملکت را میچرخاندند. تغییر بعدی را هم همینها رقم میزنند.
لینکها به ترتیب:
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
میگه وقتی قندچی را میگیرند قاضی ازش میپرسه این همه پول را از کجا آوردی؟ بهش میگه همهی پولها مال شما. به من یه لباس کار و ابزار بدید من ۱۰ سال دیگه باز همینقدر پول دارم. اینها اون نسلی بودند که از بین رفت.
اون یکی کارگرش میگه پیش از انقلاب ما ۱۲۰۰ تا کارگر داشتیم و ۳۰ تا کارمند. بعد از انقلاب ۳۰ تا کارگر داشتیم و ۱۲۰۰ تا کارمند. کدامیک از خیل سیاسینویسان کونگشاد پیزوری تونسته ماهیت این رژیم را به این کوتاهی و زیبایی توضیح بده؟
محور وحدت ملی اینه شعارهای پوچ چپولا خاک توی فرق سرتون.
اونجا که اسامی اون چپ های مجاهدی که گند زدن به کارخانه نام برد الان ببینید کجا هستن...
کارآفرینان تربیت شده زمان شاه مقایسه کنید با دزدای الان
@C_B_SHAHZADEH
لینکها به ترتیب:
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
میگه وقتی قندچی را میگیرند قاضی ازش میپرسه این همه پول را از کجا آوردی؟ بهش میگه همهی پولها مال شما. به من یه لباس کار و ابزار بدید من ۱۰ سال دیگه باز همینقدر پول دارم. اینها اون نسلی بودند که از بین رفت.
اون یکی کارگرش میگه پیش از انقلاب ما ۱۲۰۰ تا کارگر داشتیم و ۳۰ تا کارمند. بعد از انقلاب ۳۰ تا کارگر داشتیم و ۱۲۰۰ تا کارمند. کدامیک از خیل سیاسینویسان کونگشاد پیزوری تونسته ماهیت این رژیم را به این کوتاهی و زیبایی توضیح بده؟
محور وحدت ملی اینه شعارهای پوچ چپولا خاک توی فرق سرتون.
اونجا که اسامی اون چپ های مجاهدی که گند زدن به کارخانه نام برد الان ببینید کجا هستن...
کارآفرینان تربیت شده زمان شاه مقایسه کنید با دزدای الان
@C_B_SHAHZADEH
👍110😢19💔11👏1
#جنایتعلیهایران
ژیلا بنی یعقوب و جمعی از فعالین چپ ، بجای اینکه نگران بندرعباس باشن ،نامه نوشتن به پزشکیان که ما جلوی اخراج افغان ها وایمیسیم، باز با همون شعار های مشمئزکننده عدالت انسانیت و مبارزه با فاشیسم و کوفت و زهر مار
گیری افتادیم از دست این ویروس های چپ و چوله ، تا نابود نکنن بطور کامل مملکت رو ول کن نیستن
@C_B_SHAHZADEH
ژیلا بنی یعقوب و جمعی از فعالین چپ ، بجای اینکه نگران بندرعباس باشن ،نامه نوشتن به پزشکیان که ما جلوی اخراج افغان ها وایمیسیم، باز با همون شعار های مشمئزکننده عدالت انسانیت و مبارزه با فاشیسم و کوفت و زهر مار
گیری افتادیم از دست این ویروس های چپ و چوله ، تا نابود نکنن بطور کامل مملکت رو ول کن نیستن
@C_B_SHAHZADEH
🔥136😢26👍7💯4💔4
رشتو / از چرنوبیل تا بندرعباس؛ تبارشناسی فاجعه، تحریف و مرگ حقیقت: چرنوبیل نه فقط یک فاجعه اتمی، بلکه بحران حقیقت بود؛ در واقع فروپاشی شوروی با ترک برداشتن دیوار انکار آغاز شد. وقتی حکومتی نمیتواند حقیقت را تحمل کند، راه جعل روایت و مهندسی افکار عمومی را پیش میگیرد. (۱/۳۰)
در آوریل ۱۹۸۶، انفجار راکتور ۴ چرنوبیل نه فقط بیکفایتی فنی، بلکه پوسیدگی ساختار سیاسی شوروی را عریان کرد؛ حاکمیتی که ترجیح داد به جای نجات جان انسانها، تصویر ایدئولوژیک و نظم مصنوعیاش را حفظ کند، خود را به مرگ تدریجی محکوم کرد. (۲/۳۰)
بلافاصله پس از انفجار، مقامات شوروی دستور به سکوت دادند و انکار و تحریف واقعیت را آغاز کردند؛ مردم پریپیات بیخبر از تابش رادیواکتیو مرگبار، به زندگی عادی ادامه دادند. حکومت تا آخرین لحظه، نه برای نجات مردم، بلکه برای نجات روایت رسمی خود جنگید. (۳/۳۰)
تنها وقتی ایستگاههای سوئدی، افزایش رادیواکتیو را ثبت کردند، فاجعهی چرنوبیل رسماً افشا شد. اما حتی پس از آن، شوروی تلاش کرد ابعاد فاجعه را تحریف کند. سانسور، دروغ، کوچکنمای و انکار، ابزارهایی بودند که جای تصمیمگیری مسئولانه را گرفتند. (۴/۳۰)
در تمامی ساختارهای ایدئولوژیک، پذیرش خطا تهدیدی علیه مشروعیت حاکمیت است؛ بنابراین حتی فاجعهای مانند چرنوبیل باید در روایت رسمی تقلیل یافته و حقیقت پیرامون آن، دفن شود. اینچنین شوروی به جای اصلاح، دست به بازتولید دروغ زد و زخم ناشی از فاجعهای دهشتناک، هر روز عمیقتر شد. (۵/۳۰)
لیکوییدیتورها، کارگران و سربازانی که برای مهار چرنوبیل اعزام شدند، قربانیان بیدفاع همین دروغ بودند. جان آنها برای حکومت هیچ ارزشی نداشت؛ مهم این بود که ایدئولوژی نظام خدشهدار نشود. قدرت، حقیقت را در برابر مصلحتِ ساختار سیاسی قربانی کرد. (۶/۳۰)
چرنوبیل نشان داد حکومتهایی که حقیقت را دشمن میپندارند، بحرانها را پنهان میکنند تا چالش اصلیشان، یعنی ناتوانی و بیکفایتی خود را برجسته نکنند. انکار به جای اصلاح و درمان مینشیند. تا جایی که دیگر انکار ممکن نیست و فروپاشی گریزناپذیر میشود. (۷/۳۰)
این منطق بعدها در فروپاشی شوروی آشکار شد: فساد، ناکارآمدی و بیاعتمادی عمومی، سالها در لایههای انکار، نه تنها در نظر شهروندان، که در ذهن صاحبان قدرت نیز حک شده بودند. چرنوبیل فقط آینهای بود که پوسیدگی درونی را به جامعه و جهان نشان داد. (۸/۳۰)
جمهوری اسلامی با الگوبرداری از الگوی فاسد شوروی، نه مدیریت بحران، که مدیریت و جعل روایت را محور کار خود قرار داده است. در نظر مقامات رژیم، بحران به خودی خود خطرناک نیست؛ خطر واقعی زمانی است که بحران، ضعف ساختاری را آشکار کند. (۹/۳۰)
ماجرای قطار نیشابور در سال ۱۳۸۲ نمونهی آشکاری از جعل روایت حکومتی است: اهمال در حمل مواد خطرناک، انفجاری بزرگ و دهها کشته و زخمی؛ اما تمرکز حکومت بر یافتن مقصران خیالی، مانور نمایشی حقیقتجویی و جلوگیری از درز اخبار واقعی به افکار عمومی بود، نه بر شفافسازی! (۱۰/۳۰)
در نیشابور، حتی پس از انفجار و جان باختن تعداد زیادی از شهروندان بیگناه، خبررسانی رسمی کند، باورناپذیر و آشفته بود. سانسور تصاویر، تهدید رسانهها و روایتهای متناقض، جملگی تکرار همان الگوی شوروی در مهندسی افکار عمومی بود: بحران باید کوچکنمایی و حقیقت باید سانسور شود. (۱۱/۳۰)
در ماجرای کشتی سانچی، این الگو به شکل تکامل یافتهتری ظاهر شد: سکوت طولانی، تزریق امید دروغین، انکار وخامت اوضاع. زمانی که تا حدودی حقیقت آشکار شد، کشتی و خدمه نابود شده بودند، و جامعه با موجی از خشم و بیاعتمادی مواجه شد. (۱۲/۳۰)
فاجعه سانچی نشان داد که بحرانهایی که میتوانند مدیریت شوند، وقتی قربانی لاپوشانی و جعل روایت سازمانی میشوند، به چالشهایی حیثیتی بدل میشوند. حکومتی که نتواند یا نخواهد به مردم حقیقت را بگوید، با فساد و دروغ و پلیدی، همآغوش است. (۱۳/۳۰)
فروریختن ساختمان پلاسکو باز هم همان الگوی تکراری شوروی، در مدیریت بحران را عریان کرد: سالها هشدار درباره ناامنی سازه نادیده گرفته شد و پس از وقوع حادثه، روایتسازی جای پاسخگویی را گرفت. قربانیان بدل به ابزار تبلیغات شدند؛ ریشههای واقعی فاجعه اما همچنان پوشیده ماندند. (۱۴/۳۰)
حادثه پلاسکو میتوانست فرصتی برای بازنگری در ساختارهای مدیریتی نظام باشد، اما به ابزاری برای قهرمانسازی از قربانیان، و پاک کردن نقش مسئولان بدل شد. سیستم فاسد ناتوان از اصلاح، بحران را به فرصتی برای تبلیغ ملیگرایی مجاز تبدیل کرد. (۱۵/۳۰)
در فاجعهی بندرعباس، مخازن سوخت موشکی در مجاورت مناطق غیرنظامی منفجر شدند؛ حقیقت اما ابتدا انکار و سپس فورا سانسور شد. رسانهها و کاربران فضای مجازی تهدید شدند. تمرکز نه بر علتیابی، پذیرش مسئولیت یا عذرخواهی، که بر انکار ماهیت نظامی مخازن و ساکتکردن افکار عمومی بود. (۱۶/۳۰)
در همه این حواد
در آوریل ۱۹۸۶، انفجار راکتور ۴ چرنوبیل نه فقط بیکفایتی فنی، بلکه پوسیدگی ساختار سیاسی شوروی را عریان کرد؛ حاکمیتی که ترجیح داد به جای نجات جان انسانها، تصویر ایدئولوژیک و نظم مصنوعیاش را حفظ کند، خود را به مرگ تدریجی محکوم کرد. (۲/۳۰)
بلافاصله پس از انفجار، مقامات شوروی دستور به سکوت دادند و انکار و تحریف واقعیت را آغاز کردند؛ مردم پریپیات بیخبر از تابش رادیواکتیو مرگبار، به زندگی عادی ادامه دادند. حکومت تا آخرین لحظه، نه برای نجات مردم، بلکه برای نجات روایت رسمی خود جنگید. (۳/۳۰)
تنها وقتی ایستگاههای سوئدی، افزایش رادیواکتیو را ثبت کردند، فاجعهی چرنوبیل رسماً افشا شد. اما حتی پس از آن، شوروی تلاش کرد ابعاد فاجعه را تحریف کند. سانسور، دروغ، کوچکنمای و انکار، ابزارهایی بودند که جای تصمیمگیری مسئولانه را گرفتند. (۴/۳۰)
در تمامی ساختارهای ایدئولوژیک، پذیرش خطا تهدیدی علیه مشروعیت حاکمیت است؛ بنابراین حتی فاجعهای مانند چرنوبیل باید در روایت رسمی تقلیل یافته و حقیقت پیرامون آن، دفن شود. اینچنین شوروی به جای اصلاح، دست به بازتولید دروغ زد و زخم ناشی از فاجعهای دهشتناک، هر روز عمیقتر شد. (۵/۳۰)
لیکوییدیتورها، کارگران و سربازانی که برای مهار چرنوبیل اعزام شدند، قربانیان بیدفاع همین دروغ بودند. جان آنها برای حکومت هیچ ارزشی نداشت؛ مهم این بود که ایدئولوژی نظام خدشهدار نشود. قدرت، حقیقت را در برابر مصلحتِ ساختار سیاسی قربانی کرد. (۶/۳۰)
چرنوبیل نشان داد حکومتهایی که حقیقت را دشمن میپندارند، بحرانها را پنهان میکنند تا چالش اصلیشان، یعنی ناتوانی و بیکفایتی خود را برجسته نکنند. انکار به جای اصلاح و درمان مینشیند. تا جایی که دیگر انکار ممکن نیست و فروپاشی گریزناپذیر میشود. (۷/۳۰)
این منطق بعدها در فروپاشی شوروی آشکار شد: فساد، ناکارآمدی و بیاعتمادی عمومی، سالها در لایههای انکار، نه تنها در نظر شهروندان، که در ذهن صاحبان قدرت نیز حک شده بودند. چرنوبیل فقط آینهای بود که پوسیدگی درونی را به جامعه و جهان نشان داد. (۸/۳۰)
جمهوری اسلامی با الگوبرداری از الگوی فاسد شوروی، نه مدیریت بحران، که مدیریت و جعل روایت را محور کار خود قرار داده است. در نظر مقامات رژیم، بحران به خودی خود خطرناک نیست؛ خطر واقعی زمانی است که بحران، ضعف ساختاری را آشکار کند. (۹/۳۰)
ماجرای قطار نیشابور در سال ۱۳۸۲ نمونهی آشکاری از جعل روایت حکومتی است: اهمال در حمل مواد خطرناک، انفجاری بزرگ و دهها کشته و زخمی؛ اما تمرکز حکومت بر یافتن مقصران خیالی، مانور نمایشی حقیقتجویی و جلوگیری از درز اخبار واقعی به افکار عمومی بود، نه بر شفافسازی! (۱۰/۳۰)
در نیشابور، حتی پس از انفجار و جان باختن تعداد زیادی از شهروندان بیگناه، خبررسانی رسمی کند، باورناپذیر و آشفته بود. سانسور تصاویر، تهدید رسانهها و روایتهای متناقض، جملگی تکرار همان الگوی شوروی در مهندسی افکار عمومی بود: بحران باید کوچکنمایی و حقیقت باید سانسور شود. (۱۱/۳۰)
در ماجرای کشتی سانچی، این الگو به شکل تکامل یافتهتری ظاهر شد: سکوت طولانی، تزریق امید دروغین، انکار وخامت اوضاع. زمانی که تا حدودی حقیقت آشکار شد، کشتی و خدمه نابود شده بودند، و جامعه با موجی از خشم و بیاعتمادی مواجه شد. (۱۲/۳۰)
فاجعه سانچی نشان داد که بحرانهایی که میتوانند مدیریت شوند، وقتی قربانی لاپوشانی و جعل روایت سازمانی میشوند، به چالشهایی حیثیتی بدل میشوند. حکومتی که نتواند یا نخواهد به مردم حقیقت را بگوید، با فساد و دروغ و پلیدی، همآغوش است. (۱۳/۳۰)
فروریختن ساختمان پلاسکو باز هم همان الگوی تکراری شوروی، در مدیریت بحران را عریان کرد: سالها هشدار درباره ناامنی سازه نادیده گرفته شد و پس از وقوع حادثه، روایتسازی جای پاسخگویی را گرفت. قربانیان بدل به ابزار تبلیغات شدند؛ ریشههای واقعی فاجعه اما همچنان پوشیده ماندند. (۱۴/۳۰)
حادثه پلاسکو میتوانست فرصتی برای بازنگری در ساختارهای مدیریتی نظام باشد، اما به ابزاری برای قهرمانسازی از قربانیان، و پاک کردن نقش مسئولان بدل شد. سیستم فاسد ناتوان از اصلاح، بحران را به فرصتی برای تبلیغ ملیگرایی مجاز تبدیل کرد. (۱۵/۳۰)
در فاجعهی بندرعباس، مخازن سوخت موشکی در مجاورت مناطق غیرنظامی منفجر شدند؛ حقیقت اما ابتدا انکار و سپس فورا سانسور شد. رسانهها و کاربران فضای مجازی تهدید شدند. تمرکز نه بر علتیابی، پذیرش مسئولیت یا عذرخواهی، که بر انکار ماهیت نظامی مخازن و ساکتکردن افکار عمومی بود. (۱۶/۳۰)
در همه این حواد
🧵 Thread • FixupX
سیروس پارسا (@atheistcyrus)
#رشتو / از چرنوبیل تا بندرعباس؛ تبارشناسی فاجعه، تحریف و مرگ حقیقت: چرنوبیل نه فقط یک فاجعه اتمی، بلکه بحران حقیقت بود؛ در واقع فروپاشی شوروی با ترک برداشتن دیوار انکار آغاز شد. وقتی حکومتی نمیتواند حقیقت را تحمل کند، راه جعل روایت و مهندسی افکار عمومی…
👍90👏6❤2
👍132👏20🔥7🤩3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها راهی که با کمترین هزینه میشه پیروز شد حضور میلیونی در خیابان هاست
ایران دیگه تسلیت نیاز نداره خیزش ملی نیاز داره
#بندرعباس
🔗 babakdonyavi1
@C_B_SHAHZADEH
ایران دیگه تسلیت نیاز نداره خیزش ملی نیاز داره
#بندرعباس
🔗 babakdonyavi1
@C_B_SHAHZADEH
👍179👌16💯4👏1
👍156👏21❤4
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
کنفرانسی با حضور :
جناب سهیل ملک پور، فرزند تیمسار ملک پور، نظامی ارشد دوران پهلوی و از دلاوران قیام شاهرخی بود. جاوید نام تیمسار ملک پور علاوه بر عضویت در پیمان سنتو، استاد دانشگاه جنگ و معاون کمیته مدیریت دکتری ستاد بزرگ ارتشتاران بود.
جناب سهیل ملک پور از سال 1378 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. او از جمله جوانانی بود که تفکر پادشاهی و شعار #جاویدشاه را به نسل جدید معرفی و در رسانهها مطرح نمود.
سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۲۰/۳۰ شب به وقت ایران
در #کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
https://twitter.com/payandeiranam
توییتر
@azadi5555
ارتباط با ما
جناب سهیل ملک پور، فرزند تیمسار ملک پور، نظامی ارشد دوران پهلوی و از دلاوران قیام شاهرخی بود. جاوید نام تیمسار ملک پور علاوه بر عضویت در پیمان سنتو، استاد دانشگاه جنگ و معاون کمیته مدیریت دکتری ستاد بزرگ ارتشتاران بود.
جناب سهیل ملک پور از سال 1378 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. او از جمله جوانانی بود که تفکر پادشاهی و شعار #جاویدشاه را به نسل جدید معرفی و در رسانهها مطرح نمود.
سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۲۰/۳۰ شب به وقت ایران
در #کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
https://twitter.com/payandeiranam
توییتر
@azadi5555
ارتباط با ما
👍124❤10😢1