دیده بان انقلاب

‍ 📌تقابل دولت رئیسی با باندهای قدرت و ثروت حتمی است

🔹تشکیل و گسترش باندهای بزرگ در جامعه‌ایی که کمتر به قانون اعتنا می‌کند و با یک بخشنامه قادر است حاصل عمر شهروندان را بر باد دهد، ضروری بنظر می‌رسد.
اما گسترش دامنه‌ی فعالیتهای این باندها و لتبب‌ها در عرصه اقتصادی و سیاسی کار حکمرانی را سخت و دشوار می‌کند. بخصوص برای دولتی که شعار عدالت‌طلبی می‌دهد.
ساختار و تشکیلات زیر‌زمینی که ما آن را بنام مافیا می‌شناسیم روز به روز در حال قدرت گرفتن بیشتر است. آنها حتی قادرند وزرا و یا معاونین مد نظرشان را به دولت تحمیل کنند.
در قضیه تصویب قانون مالیات بر خانه‌های خالی، زور‌آزمایی مجلس با یکی از این باندها غیرقابل باور بود. جایی که آین لایحه آنقدر چکش‌کاری شد، که کامل خاصیت خودش را از دست داد.

🔹دو سال آخر دولت احمدی‌نژاد یک پیروزی بزرگ برای لابی‌های قدرت خارج از حاکمیت بود. آنها موفقیت دولت را در ۶ سال ابتدایی با بحران در دو سال آخر عوض کردند. کارشکنی‌ها تا سطح سازمان‌ملل هم پیش رفت و ایران در ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار گرفت.
آنها پس از آن موفق به تشکیل دولت شدند و تمام ارکان قدرت را از مجلس گرفته تا اتحادیه‌های کارگری همه را مصادره کردند.
در دولت و مجلس قبل، ناترازی در قدرت به حد اعلای خود رسید و چالش‌های جدی برای حکومت ایران بوجود آوردند.

🔹در سطح کلان اول برنامه‌ها تعریف میشود و بعد افراد مناسب انتخاب میشوند. شاید برای همین رویارویی یک قاضی ارشد سکان دستگاه اجرایی کشور را بدست گرفت. حالا قاضی القضات رئیس جمهور، تلاش می‌کند علف‌های هرزی را که کل محصول انقلاب را دارند از بین می‌برند، حداقل کوتاه کند.
ایران باید بتواند همانند همسایه غربی خود زمینه‌های کودتا را شناسایی و خنثی کند. در غیر این‌صورت تلاشها برای فروپاشی از درون اثرگذار خواهد بود.
در مقابل انسجام محکم لابی‌های قدرت، انفعال و چند دستگی جناح حاکم، آنها را تحلیل برده و تلاشها برای مبارزه با فساد رو به تزاید را کم اثر کرده است. قدرت مافیا در برخی از بخشها از کل حاکمیت بیشتر شده و حاکمیت قادر نیست چالشهای دست‌ساز این گروهها را حل کند. قاچاق، زمین‌خواری، مسکن، خودرو‌سازی، نظام بانکی و ... اینها میدان‌هایی است که حاکمیت دیگر قادر به پیروزی نیست و موفقیت مافیا باعث تخریب جایگاه حاکمیت و نارضایتی گسترده مردم شده است.

🔹اکنون لابی‌های قدرت وابسته به غرب همگی از عرصه سیاسی کنار زده شده‌اند. اما تصور اینکه آنها بیکار نشسته باشند و این محرومیت از قدرت را پذیرفته باشند، حماقت و ساده‌لوحی است.
متاسفانه در ایران هم ناترازی در قدرت و هم توزیع نامناسب قدرت به مشکل اصلی ساختار سیاسی تبدیل شده است.
👈ما اکنون با هزینه زیاد موفق شده‌ایم دست لاریجانی‌ها، روحانی، خانواده رفسنجانی، بروجردی، خاتمی، آخوندی، نعمت‌زاده، مطهری و ... را از قدرت کوتاه کنیم. اما ادامه این وضع ممکن نیست.
آنها نشان داده‌اند که قاعده بازی را بلدند، اما رعایت نخواهند کرد.
جناح اصلاح‌طلب به قاعده "یا ما یا هیچکس" معتقد است و چیزی بنام منافع ملی را به رسمیت نمی‌شناسد. کما اینکه در زمان ریاست‌جمهوری آنها شوک‌های بزرگی به کشور وارد شد و تلاش کردند به هر نحوی شده مردم را به خیابان بیاورند، شابد بتوانند حاکمیت را بدست بگیرند.
👈خیانت بزرگ آنست که گروهی بخواهند تلاشهای فعالین جامعه را خنثی و برای پیشبرد اهداف سیاسی خود، تولید نارضایتی عمومی کنند. این قیف باید برعکس شود و رقابت نه بر سر تخریب عملکرد جناح پیروز انتخابات، بلکه باید به سمت عملکرد بهتر برای پیروزی در انتخابات تغییر کند. جناح اصلاح‌طلب هرگز به این کار تن نخواهد داد. همان‌گونه که در قضیه مسکن ملی، مسکن اجتماعی و طرح ملی مسکن حتی یک آجر هم روی هم نگذاشتند.

🔹بدون شک سناریوی موفق بکار گرفته شده در دو سال آخر دولت احمدی نژاد، در دولت رئیسی هم تکرار خواهد شد و جناح بازنده نخواهد گذاشت دولت پیروز موفقیتهای خود را تثبیت و برای همیشه جناح رقیب را خارج از قدرت نگه دارد.

👈آنتی تز این سناریو، تنها آگاه شدن مردم است. تا دیگر شاهد رای ۲۳ میلیونی به بدترین دولت بعد از انقلاب نباشیم.

✍️مجید گودرزی

شبکه خبری تحلیلی دیده بان انقلاب
https://t.me/joinchat/O-GFli-ukpQ7lelN

attach 📎

3.59K views05:07