This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بنی ادم اعضای یک پیکرند*
که در افرینش زیک گوهرند*
چو عضوی به درد آورد روزگار*
دگر عضوها را نماند قرار*
تو کز محنت دیگران بی غمی*
نشاید که نامت نهند آدمی*
یکم اردیبهشت یاد روز سعدی استاد سخن و معلم اخلاق گرامی باد
@dr_nayeri
که در افرینش زیک گوهرند*
چو عضوی به درد آورد روزگار*
دگر عضوها را نماند قرار*
تو کز محنت دیگران بی غمی*
نشاید که نامت نهند آدمی*
یکم اردیبهشت یاد روز سعدی استاد سخن و معلم اخلاق گرامی باد
@dr_nayeri
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز هم پیشبینیهای پس-از-واقعه: اینبار امام نخست شیعیان پیشبینی «کرون» که همان کروناست را میکند که از خفاشی در چین آغاز میشود و تا اروپا پیش میرود. گویا حضرت اطلاعی از وجود قارهی آمریکا و کشوری به این نام نداشتهاند!
@Mehbaang
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
امروز ۴ جون سالگرد سرکوب وحشیانهی دانشجویان و معترضین #میدان_تیانآنمن پکن جمهوری خلق چین در سال ۱۹۸۹ است.
نخستین سفرم به چین، تابستان سال ۲۰۰۶ برای شرکت در کنفرانس [نظریهی] ریسمانها (Strings 2006) در پکن بود.
روزی با یکی از دانشجویان محلی برای گردش به شهر رفتیم و رسیدیم به #میدان_تیانآنمن.از دانشجو پرسیدم چه احساسی داری نسبت به کار غرورانگیز دانشجویان در سال ۱۹۸۹؟ گفت: «کدام واقعه؟ من اصلن نمیدونم در مورد چی حرف میزنید؟». برایش با هیجان و احساس تعریف کردم و بویژه در مورد دانشجویی که جلوی تانک ایستاده بود. گفت: «تا به حال چنین چیزی در عمرم نشنیده بودم»!
چند دقیقه بعد فیزیکدان بریتانیایی-آمریکایی «مایکل داف» به ما ملحق شد.مایکل بارها و بارها به چین سفر کرده بود و شناخت بسیار خوبی از مردم و حکومت چین داشت. برایش ماجرا را تعریف کردم.گفت: «دروغ میگویند! میدانند اما از ترس چیزی نمیگویند. به بیگانهها اعتمادی ندارند».
این نخستین بار بود که با #آزادی_به_سبک_چینی آشنا شدم.اما دست کم حکومت چین از اعتراضات #میدان_تیانآمن آموخت که اگر نمیتواند آزادیهای سیاسی به مردم و جوانان بدهد، آزادیهای فردی/اجتماعی بدهد. جوانان، از دختر و پسر، همانند کشورهای غربی آزاد بودند دست در دست هم با لباسهای غربی به موزیک غربی گوش بدهند اما کلامی در انتقاد حکومت کمونیستی نگویند تا مبادا با تانک از رویشان رد شوند!
یاد قربانیان #میدان_تیانآمن گرامی.
علی نیّری
#TiananmenSquareMassacre
نخستین سفرم به چین، تابستان سال ۲۰۰۶ برای شرکت در کنفرانس [نظریهی] ریسمانها (Strings 2006) در پکن بود.
روزی با یکی از دانشجویان محلی برای گردش به شهر رفتیم و رسیدیم به #میدان_تیانآنمن.از دانشجو پرسیدم چه احساسی داری نسبت به کار غرورانگیز دانشجویان در سال ۱۹۸۹؟ گفت: «کدام واقعه؟ من اصلن نمیدونم در مورد چی حرف میزنید؟». برایش با هیجان و احساس تعریف کردم و بویژه در مورد دانشجویی که جلوی تانک ایستاده بود. گفت: «تا به حال چنین چیزی در عمرم نشنیده بودم»!
چند دقیقه بعد فیزیکدان بریتانیایی-آمریکایی «مایکل داف» به ما ملحق شد.مایکل بارها و بارها به چین سفر کرده بود و شناخت بسیار خوبی از مردم و حکومت چین داشت. برایش ماجرا را تعریف کردم.گفت: «دروغ میگویند! میدانند اما از ترس چیزی نمیگویند. به بیگانهها اعتمادی ندارند».
این نخستین بار بود که با #آزادی_به_سبک_چینی آشنا شدم.اما دست کم حکومت چین از اعتراضات #میدان_تیانآمن آموخت که اگر نمیتواند آزادیهای سیاسی به مردم و جوانان بدهد، آزادیهای فردی/اجتماعی بدهد. جوانان، از دختر و پسر، همانند کشورهای غربی آزاد بودند دست در دست هم با لباسهای غربی به موزیک غربی گوش بدهند اما کلامی در انتقاد حکومت کمونیستی نگویند تا مبادا با تانک از رویشان رد شوند!
یاد قربانیان #میدان_تیانآمن گرامی.
علی نیّری
#TiananmenSquareMassacre
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار
بخش نخست
وجه ظاهراً مشترك بینش دینی و دید علمی از یكسو و تفكر فلسفی از سوی دیگر این است كه آنها نیز نظیر فلسفه میپرسند: جهان در هستی خود چیست و چگونه است؟ و به این پرسش پاسخ میدهند. ظاهری بودن این شباهت را از نحوهی پرسش و پاسخی كه خاص هر كدام از آن سه حوزه است می توان شناخت. در مورد بینش دینی و دید علمی شاخص این است كه هر دو با پاسخهایی که به پرسش خود میدهند، به دو گونهی متفاوت خصلت پرسش را معدوم میکنند. این كار را بینش دینی از پیش میكند و دید علمی از پس. دین جهان را همیشه از پیش میشناسد و علم جهان را همیشه از پس خواهد شناخت. به این جهت، ما شناسایی دینی را پیششناسی و شناسایی علمی را پسشناسی اصطلاح میكنیم. پرسش و پاسخ دینی و پرسش و پاسخ علمی در ماهیت خود نه همغرضاند و نه آن غرضی را دارند كه پرسش و پاسخ را در تفكر فلسفی میسازد. ناچار مشابهتی كه از یكسو میان روال دینی و روال علمی و از سوی دیگر میان این دو روال و تفكر فلسفی نسبت به امور میبینیم درونی نیست بلكه برونی، یعنی ظاهری است.
@Mehbaang
آرامش دوستدار
بخش نخست
وجه ظاهراً مشترك بینش دینی و دید علمی از یكسو و تفكر فلسفی از سوی دیگر این است كه آنها نیز نظیر فلسفه میپرسند: جهان در هستی خود چیست و چگونه است؟ و به این پرسش پاسخ میدهند. ظاهری بودن این شباهت را از نحوهی پرسش و پاسخی كه خاص هر كدام از آن سه حوزه است می توان شناخت. در مورد بینش دینی و دید علمی شاخص این است كه هر دو با پاسخهایی که به پرسش خود میدهند، به دو گونهی متفاوت خصلت پرسش را معدوم میکنند. این كار را بینش دینی از پیش میكند و دید علمی از پس. دین جهان را همیشه از پیش میشناسد و علم جهان را همیشه از پس خواهد شناخت. به این جهت، ما شناسایی دینی را پیششناسی و شناسایی علمی را پسشناسی اصطلاح میكنیم. پرسش و پاسخ دینی و پرسش و پاسخ علمی در ماهیت خود نه همغرضاند و نه آن غرضی را دارند كه پرسش و پاسخ را در تفكر فلسفی میسازد. ناچار مشابهتی كه از یكسو میان روال دینی و روال علمی و از سوی دیگر میان این دو روال و تفكر فلسفی نسبت به امور میبینیم درونی نیست بلكه برونی، یعنی ظاهری است.
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار
بخش دوم
در تمام زمینهها میان پرسش و پاسخ رابطهای هست و نحوهی این رابطه را زمینههای مربوط مشخص میکنند. اما پاسخ حقیقی آن است كه از پرسش برخاسته باشد. پاسخی كه مبنی بر پرسش نباشد و از آنچه پرسش پرسیده است برنیاید و قوام و دوامش پایداری پرسش نباشد، هرگز پاسخ نیست. این گونه رابطهی پاسخ و پرسش، منحصراً فلسفی است. عكس این رابطه در فلسفه صدق نمیكند: اعتبار هیچ پرسشی به این نیست كه به ازای خود پاسخی به دست دهد. ژرفترین پرسشها آنهایی هستند كه در قبال خود پاسخی متناسب با برد و عمقی كه در آنها نهفته بوده است نیافتهاند و در بروز تدریجی و بعدی این برد و نیروی نهفته در آن هماره از نو بر پاسخها چیره گشتهاند.
پرسش را كسی میتواند بكند كه نمیداند و كسی كه میپرسد، چون نمیداند، میپرسد تا آنچه را كه نمیداند بداند، بی آنکه پرسش او الزاماً بتواند به پاسخی برسد و از این طریق به دانستگی مورد نظر راه یابد. بینش دینی در پرسش و پاسخ خود وابستهی قدسی و كلام اوست.
@Mehbaang
آرامش دوستدار
بخش دوم
در تمام زمینهها میان پرسش و پاسخ رابطهای هست و نحوهی این رابطه را زمینههای مربوط مشخص میکنند. اما پاسخ حقیقی آن است كه از پرسش برخاسته باشد. پاسخی كه مبنی بر پرسش نباشد و از آنچه پرسش پرسیده است برنیاید و قوام و دوامش پایداری پرسش نباشد، هرگز پاسخ نیست. این گونه رابطهی پاسخ و پرسش، منحصراً فلسفی است. عكس این رابطه در فلسفه صدق نمیكند: اعتبار هیچ پرسشی به این نیست كه به ازای خود پاسخی به دست دهد. ژرفترین پرسشها آنهایی هستند كه در قبال خود پاسخی متناسب با برد و عمقی كه در آنها نهفته بوده است نیافتهاند و در بروز تدریجی و بعدی این برد و نیروی نهفته در آن هماره از نو بر پاسخها چیره گشتهاند.
پرسش را كسی میتواند بكند كه نمیداند و كسی كه میپرسد، چون نمیداند، میپرسد تا آنچه را كه نمیداند بداند، بی آنکه پرسش او الزاماً بتواند به پاسخی برسد و از این طریق به دانستگی مورد نظر راه یابد. بینش دینی در پرسش و پاسخ خود وابستهی قدسی و كلام اوست.
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار
بخش سوم
چون بینش دینی وابستهی كلام قدسی است و قدسیت كلام قدسی بیش از هر چیز به این است كه كلام همه چیز را از پیش میداند، میتوان گفت كه بینش دینی در وابستگی خود به قدسی، معطوف او و معطوف كلام اوست و نه عاطف بر امور. از اینرو نادانستگی به عنوان محرك پرسش در بینش دینی، نادانستگی ناظر بر امور نیست، بلكه منحصراً و از پیش به این سبب نادانستگی است كه محجوب دانش الهی بر امور است، یعنی از چنین دانشی محروم است. هرگاه بر اساس نادانستگی مختص دینی، پرسشی به انسان دینی دست دهد، وی میداند ـ و این تنها چیزی است كه او بر اساس نادانستگی خود میداند ـ كه پاسخ این پرسش از پیش در كلام قدسی نهفته است و كلام است كه میتواند وی را بر پاسخ این پرسش واقف سازد و مآلاً پرسش او را در ماهیتش معدوم نماید. بدینگونه چون پاسخ الهی نفی دانستن است و نه هرگز وابسته به پرسش كه نبض حیاتی تفكر ناوابسته باشد، در واقع هرگز پاسخ نیست، بلكه كلام مطلق است و كلام به همین یک علت هرگز تفكر فلسفی نیست. (۱).
@Mehbaang
آرامش دوستدار
بخش سوم
چون بینش دینی وابستهی كلام قدسی است و قدسیت كلام قدسی بیش از هر چیز به این است كه كلام همه چیز را از پیش میداند، میتوان گفت كه بینش دینی در وابستگی خود به قدسی، معطوف او و معطوف كلام اوست و نه عاطف بر امور. از اینرو نادانستگی به عنوان محرك پرسش در بینش دینی، نادانستگی ناظر بر امور نیست، بلكه منحصراً و از پیش به این سبب نادانستگی است كه محجوب دانش الهی بر امور است، یعنی از چنین دانشی محروم است. هرگاه بر اساس نادانستگی مختص دینی، پرسشی به انسان دینی دست دهد، وی میداند ـ و این تنها چیزی است كه او بر اساس نادانستگی خود میداند ـ كه پاسخ این پرسش از پیش در كلام قدسی نهفته است و كلام است كه میتواند وی را بر پاسخ این پرسش واقف سازد و مآلاً پرسش او را در ماهیتش معدوم نماید. بدینگونه چون پاسخ الهی نفی دانستن است و نه هرگز وابسته به پرسش كه نبض حیاتی تفكر ناوابسته باشد، در واقع هرگز پاسخ نیست، بلكه كلام مطلق است و كلام به همین یک علت هرگز تفكر فلسفی نیست. (۱).
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار
بخش چهارم
بدین ترتیب پرسش در بینش دینی در واقع دستاویز و محركی است كه به كلام مجال بروز میدهد. به محض اینكه دین به كلام الهی بگوید، و دین از جمله همیشه می گوید: فلان امر چنین بوده، چنین هست و چنین خواهد بود، معنایش این است كه هرگونه پرسشی را از پیش ناپرسیدنی كرده است، یا هرگونه پرسشی را در نهاد خود غیرممكن ساخته است. در علم چنین نیست. از پرسش است كه دید علمی میتواند به پاسخ برسد. اما وقتی پرسش در علم به پاسخ خود رسید و پاسخ به اعتبار خود باقی ماند، پرسش دیگر پرسش نخواهد بود. در حدی كه پرسش علمی ناظر و متكی بر هیچ مرجعی (كسی) نیست، بلكه ناظر بر امور و متكی بر دانستههای مرتبطی است كه از طریق تحقیق در امور حاصل میشوند، علم میتواند به فلسفه نزدیك باشد و در واقع این نزدیکی و پیش از آن این روال مواجههی مستقیم با امور را از خاستگاه خود دارد كه تفكر فلسفی است.
@Mehbaang
آرامش دوستدار
بخش چهارم
بدین ترتیب پرسش در بینش دینی در واقع دستاویز و محركی است كه به كلام مجال بروز میدهد. به محض اینكه دین به كلام الهی بگوید، و دین از جمله همیشه می گوید: فلان امر چنین بوده، چنین هست و چنین خواهد بود، معنایش این است كه هرگونه پرسشی را از پیش ناپرسیدنی كرده است، یا هرگونه پرسشی را در نهاد خود غیرممكن ساخته است. در علم چنین نیست. از پرسش است كه دید علمی میتواند به پاسخ برسد. اما وقتی پرسش در علم به پاسخ خود رسید و پاسخ به اعتبار خود باقی ماند، پرسش دیگر پرسش نخواهد بود. در حدی كه پرسش علمی ناظر و متكی بر هیچ مرجعی (كسی) نیست، بلكه ناظر بر امور و متكی بر دانستههای مرتبطی است كه از طریق تحقیق در امور حاصل میشوند، علم میتواند به فلسفه نزدیك باشد و در واقع این نزدیکی و پیش از آن این روال مواجههی مستقیم با امور را از خاستگاه خود دارد كه تفكر فلسفی است.
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار
بخش پنجم
علم در حدی كه خصلت پرسش را با یافتن پاسخ از بین میبرد و پس از یافتن پاسخ فقط به عنوان وسیله از پرسش استفاده میكند تا به پاسخ مجال بروز دهد، با تفكر فلسفی منافات دارد. این فقط یكی از وجوه مغایرت دید علمی و تفكر فلسفی است.
در مورد پرسش در بینش دینی به سبب پاسخی كه از پیش بر آن مقدم و مقدر است میتوان گفت: پرسش هرگز پرسش نبوده است. در مورد پرسش در دید علمی، بر اساس پاسخی كه بعداً بدان داده میشود و ماهیت پرسش را نفی میكند میتوان گفت: پرسش از این پس دیگر پرسش نخواهد بود تا…. هرگز پرسش نبودن و دیگر پرسش نبودن به ترتیب شاخصهای روال انسان در بینش دینی و دید علمی هستند.
@Mehbaang
آرامش دوستدار
بخش پنجم
علم در حدی كه خصلت پرسش را با یافتن پاسخ از بین میبرد و پس از یافتن پاسخ فقط به عنوان وسیله از پرسش استفاده میكند تا به پاسخ مجال بروز دهد، با تفكر فلسفی منافات دارد. این فقط یكی از وجوه مغایرت دید علمی و تفكر فلسفی است.
در مورد پرسش در بینش دینی به سبب پاسخی كه از پیش بر آن مقدم و مقدر است میتوان گفت: پرسش هرگز پرسش نبوده است. در مورد پرسش در دید علمی، بر اساس پاسخی كه بعداً بدان داده میشود و ماهیت پرسش را نفی میكند میتوان گفت: پرسش از این پس دیگر پرسش نخواهد بود تا…. هرگز پرسش نبودن و دیگر پرسش نبودن به ترتیب شاخصهای روال انسان در بینش دینی و دید علمی هستند.
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار
بخش ششم
پیششناسی دینی و پسشناسی علمی كه متناسب با نحوههای پرسیدن مختص دین و مختص علم هستند، هر دو این خاصیت را دارند كه نه بر محور پرسش ـ كه در اولی غیرممكن است و در دومی ناپایدار ـ بلكه به دوگونهی مختلف بر محور پاسخ میگردند كه در اولی كلام است و در دومی احكام (قضایا)، امری كه در تفكر فلسفی غیرممكن است. تفكر وقتی فلسفی است كه از پرسش برآید و در آن استوار ماند. تفكری كه در تسخیر حیاتی پرسش نماند هرگز فلسفی نیست. برعكسِ پاسخ در بینش دینی و دید علمی، پاسخ فلسفی نه فقط ماهیت پرسش را نفی نمیكند یا ناپایدار نمیسازد و مورد پرسش را سهلتر نمینماید، بلكه آن را ژرفتر، پیچیده تر و دشوارتر میسازد. اما محور حیاتی بینش دینی پاسخهایی هستند كه در كلام بروز میكنند، و كلام نفس شناسایی مطلق است. هرگاه چنین بگوییم كه تفكر فلسفی به نیروی پرسش زنده است، میتوانیم بگوییم بینش دینی به مرگ قطعی خواهد مرد به محض اینكه نیروی پرسش واقعی در
درون آن آزاد گردد.
@Mehbaang
آرامش دوستدار
بخش ششم
پیششناسی دینی و پسشناسی علمی كه متناسب با نحوههای پرسیدن مختص دین و مختص علم هستند، هر دو این خاصیت را دارند كه نه بر محور پرسش ـ كه در اولی غیرممكن است و در دومی ناپایدار ـ بلكه به دوگونهی مختلف بر محور پاسخ میگردند كه در اولی كلام است و در دومی احكام (قضایا)، امری كه در تفكر فلسفی غیرممكن است. تفكر وقتی فلسفی است كه از پرسش برآید و در آن استوار ماند. تفكری كه در تسخیر حیاتی پرسش نماند هرگز فلسفی نیست. برعكسِ پاسخ در بینش دینی و دید علمی، پاسخ فلسفی نه فقط ماهیت پرسش را نفی نمیكند یا ناپایدار نمیسازد و مورد پرسش را سهلتر نمینماید، بلكه آن را ژرفتر، پیچیده تر و دشوارتر میسازد. اما محور حیاتی بینش دینی پاسخهایی هستند كه در كلام بروز میكنند، و كلام نفس شناسایی مطلق است. هرگاه چنین بگوییم كه تفكر فلسفی به نیروی پرسش زنده است، میتوانیم بگوییم بینش دینی به مرگ قطعی خواهد مرد به محض اینكه نیروی پرسش واقعی در
درون آن آزاد گردد.
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
پرسیدن دین و پرسیدن علم
آرامش دوستدار
بخش هفتم و پایانی
۱ـ همین است كه مارتین هایدگر در طرح مجدد این پرسش لایبنیتس كه چرا هستنده هست میتواند بگوید: «كسی كه كتاب مقدس برایش وحی و حقیقت الهی است، پیش از پرسیدن این پرسش كه: چرا هستنده هست … ؟ پاسخ آن را دارد: هستنده در حدی كه خدا نباشد مخلوق اوست و خدا خود خالق نامخلوق است. كسی كه بر چنین ایمانی متكی است البته می تواند به نحوی همین پرسش را به تبع ما بكند، اما نمیتواند واقعاً بپرسد بی آنكه خود را به عنوان مؤمن با تمام عواقب مترتب بر این پرسیدن از دست داده باشد. وی فقط میتواند وانمود كند كه میپرسد … منظور از اشارهی ما به ایمان به عنوان نحوهی خاصی از استقرار در حقیقت این نیست كه با نقل كلام كتاب مقدس كه: «در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید» پاسخی به پرسش ما داده شده است … این گفته هرگز نمیتواند پاسخ پرسش ما باشد چون مربوط به آن نیست، مربوط به آن نیست چون نمیتواند ربطی به آن داشته باشد. آنچه درپرسش ما پرسیده میشود از نظر ایمان نوعی جنون است».
.M. Heidegger, Einführung in die Metaphysik, S. 5
@Mehbaang
آرامش دوستدار
بخش هفتم و پایانی
۱ـ همین است كه مارتین هایدگر در طرح مجدد این پرسش لایبنیتس كه چرا هستنده هست میتواند بگوید: «كسی كه كتاب مقدس برایش وحی و حقیقت الهی است، پیش از پرسیدن این پرسش كه: چرا هستنده هست … ؟ پاسخ آن را دارد: هستنده در حدی كه خدا نباشد مخلوق اوست و خدا خود خالق نامخلوق است. كسی كه بر چنین ایمانی متكی است البته می تواند به نحوی همین پرسش را به تبع ما بكند، اما نمیتواند واقعاً بپرسد بی آنكه خود را به عنوان مؤمن با تمام عواقب مترتب بر این پرسیدن از دست داده باشد. وی فقط میتواند وانمود كند كه میپرسد … منظور از اشارهی ما به ایمان به عنوان نحوهی خاصی از استقرار در حقیقت این نیست كه با نقل كلام كتاب مقدس كه: «در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید» پاسخی به پرسش ما داده شده است … این گفته هرگز نمیتواند پاسخ پرسش ما باشد چون مربوط به آن نیست، مربوط به آن نیست چون نمیتواند ربطی به آن داشته باشد. آنچه درپرسش ما پرسیده میشود از نظر ایمان نوعی جنون است».
.M. Heidegger, Einführung in die Metaphysik, S. 5
@Mehbaang
The account of the user that owns this channel has been inactive for the last 5 months. If it remains inactive in the next 20 days, that account will self-destruct and this channel will no longer have an owner.
The account of the user that owns this channel has been inactive for the last 5 months. If it remains inactive in the next 9 days, that account will self-destruct and this channel will no longer have an owner.
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رصدهای تلسکوپ فضایی هابل علت کم نور شدن دهمین ستارهی پرنور آسمان شب در صورت فلکی شکارچی/جبّار مشخص کرد. از اواخر سال پیش اخترشناسان متوجه کم نور شدن ستارهی شبانشانه/اِبطالجوزا شدند و علت آن را در ابتدا ناپایداری ستاره و احتمال انفجار این غول سرخ دانستند. اینک به نظر میرسد دلیل احتمالی این کمنور شدن فوران مادهی داغ از این ستاره به فضا بوده است.
@Mehbaang 🌟
@Mehbaang 🌟
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
وزارت آموزش و پرورش با تغییر طرح جلد کتاب ریاضی سوم دبستان، حتا دختران با #حجاب_اجباری را از روی جلد این کتاب حذف کرده است. در برابر این عمل تحقیرآمیز پیشنهاد میدهیم تصویر #مریم_میرزاخانی را چاپ کرده و روی جلد کتاب بچسبانید.
@Mehbaang
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
Unfortunately,the international community failed to #SaveNavidAfkari! #Navid_Afkari was executed today by the Islamic Republic.The international community needs to be more vigilant and aggressive to save the other two young gifted students #Ali_Younesi and #AmirHossein_Moradi.
Ali Nayeri
🖤🖤🖤
@Mehbaang
Ali Nayeri
🖤🖤🖤
@Mehbaang
Forwarded from مِهبانگ ، دکتر علی نیری Mehbang
سرانجام آنچه از زنان دانشمند سالها بود که دریغ میشد به یک زن فیزیکدان رسید. آندریا گِز چهارمین زنی که در طول تاریخ جوایز نوبل فیزیک به این جایزه دست یافت.تبریک به همهی زنان پیشرو در علم بویژه فیزیک.