امروز 28 سپتامبر مصادف با ششم مهر، روز جهانی *کورتاژ* است.
September 28, Global Day of Action for Access to Safe and Legal Abortion
قانونی شدن این عمل در برخی جوامع بدنبال تلاشها و مبارزات فعالین حقوق زنان در راستای حفظ امنیت، سلامت و بهداشت جسمی، روحی و روانی زنان، سلامت خانواده ها و جامعه صورت گرفته است.
********************************
ما معتقدیم که از بین بردن عامدانه جنین، ناشی از بی ارزش شدن وجود انسان در جامعه به دلیل فشارهای اقتصادی و فرهنگی از سر تناقضات مناسبات اجتماعی که استثمارگر و محرومیت ها و مصائبی است که طبقات حاکم بر انسان تحمیل می کند.
در ایران در بسیای موارد سقط جنین بر اساس ضعف مالی در #خانواده و نیز بر اساس حاملگی های اتفاقی و همچنین ناخواسته ی خارج از چاچوب ازدواج است. بطور مثال روابط دوستانه #دختر و #پسر ، و مثال دیگر دوران نامزدی که اینها بیشتر از لحاظ قوانین #سیاسی و تولیدات #فرهنگی دولت و عرف سنتی جامعه افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
یکی دیگر از مواردی که منجر به سقط جنین می شود، جنین حاصل از روابط خارج از چارچوب تعیین شده قوانین حاکم بر ایران است. بطور مثال عدم تعلق برگه شناسایی رسمی پس از دنیا آمدن نوزاد، به نوزادی که پدر مشخص ندارد و یا پدر حاضر به قبول مسئولیت نیست. در این مورد زن حتی اگر در موقعیتی قرا بگیرد که مشکل اقتصادی هم نداشته باشد، از نظر قوانین حاکم، کودکی بی هویت و به اصطلاحِ حکومتی و عرف ستنی، "حرامزاده" به دنیا خواهد آورد که در جامعه شهروند محسوب نمیشود و لذا ترجیح مادر در این مورد کورتاژ است.
با توجه با اینکه کورتاژ در قوانین اسلامی و قوانین حاکم بر جامعه #ایران ممنوع است، در مواردی که #زن به ناچار تصمیم به سقط جنین میکند، دچار معضلات و مشکلات بسیاری می شود.
در این مورد نیز تجارت و ایجاد بازار درآمد زایی بر مبنای سقط جنین وسودجویی و منفعت طلبی در ایران به راه افتاده و در مواردی که توان مالی تصمیم گیرندان کورتاژ پایین باشد، #زنان در شرایط بسیار خطرناک با استانداردهای بسیار پایین بهداشتی و پزشکی گاها تا حد جان باختن در مطب های زیر زمینی انجام و تن به سقط جنین می دهند. در پروسه کورتاژ مشکلات جسمی و روحی و روانی زن ناشی از سقط جنین باید مد نظر قرار بگیرد که متاسفانه در ایران چنین امکانی پیاده و عملی نمی شود.
و اما ما معتقدیم همه افراد جامعه باید یک زندگی مرفه داشته باشند تا مجبور نباشند جنین خود را به دلیل فشارهای اقتصادی و.... از بین ببرند و قطعا این وظیفه حکومت و دولت حاکم که همه ثروت و قدرت و امکانات را در دست دارد، است . قوانین مذهبی و سنتی که موقعیت زن را به مخاطره می اندازد باید از بین برود و قوانین برابر و انسانی جایگزین شود که زن در صورت تمایل به نگهداری جنین، بدون هیچ ملاحظه سیاسی و فرهنگی و سنتی و بدون نگرانی از هویت کودک بتوانند جنین خود را حفظ کنند. در ضمن ما معتقدیم سقط جنین باید آزاد باشد و اگر زنی به هر دلیلی تصمیم به کورتاژ میگیرد، باید از لحاظ بهداشتی، پزشکی و روانشناسی مورد حمایت قرار گیرد و نیز حرمت انسانی او توسط حکومت، و جامعه مراعات شود که سلامتی جسمی و روحی وی و بالطبع سلامتی جامعه به مخاطره نیافتد. که دادن این امکانات به زنان نیز بر عهده نظام حاکم است.
شیرین شمس
28 سپتامبر 2015
September 28, Global Day of Action for Access to Safe and Legal Abortion
قانونی شدن این عمل در برخی جوامع بدنبال تلاشها و مبارزات فعالین حقوق زنان در راستای حفظ امنیت، سلامت و بهداشت جسمی، روحی و روانی زنان، سلامت خانواده ها و جامعه صورت گرفته است.
********************************
ما معتقدیم که از بین بردن عامدانه جنین، ناشی از بی ارزش شدن وجود انسان در جامعه به دلیل فشارهای اقتصادی و فرهنگی از سر تناقضات مناسبات اجتماعی که استثمارگر و محرومیت ها و مصائبی است که طبقات حاکم بر انسان تحمیل می کند.
در ایران در بسیای موارد سقط جنین بر اساس ضعف مالی در #خانواده و نیز بر اساس حاملگی های اتفاقی و همچنین ناخواسته ی خارج از چاچوب ازدواج است. بطور مثال روابط دوستانه #دختر و #پسر ، و مثال دیگر دوران نامزدی که اینها بیشتر از لحاظ قوانین #سیاسی و تولیدات #فرهنگی دولت و عرف سنتی جامعه افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
یکی دیگر از مواردی که منجر به سقط جنین می شود، جنین حاصل از روابط خارج از چارچوب تعیین شده قوانین حاکم بر ایران است. بطور مثال عدم تعلق برگه شناسایی رسمی پس از دنیا آمدن نوزاد، به نوزادی که پدر مشخص ندارد و یا پدر حاضر به قبول مسئولیت نیست. در این مورد زن حتی اگر در موقعیتی قرا بگیرد که مشکل اقتصادی هم نداشته باشد، از نظر قوانین حاکم، کودکی بی هویت و به اصطلاحِ حکومتی و عرف ستنی، "حرامزاده" به دنیا خواهد آورد که در جامعه شهروند محسوب نمیشود و لذا ترجیح مادر در این مورد کورتاژ است.
با توجه با اینکه کورتاژ در قوانین اسلامی و قوانین حاکم بر جامعه #ایران ممنوع است، در مواردی که #زن به ناچار تصمیم به سقط جنین میکند، دچار معضلات و مشکلات بسیاری می شود.
در این مورد نیز تجارت و ایجاد بازار درآمد زایی بر مبنای سقط جنین وسودجویی و منفعت طلبی در ایران به راه افتاده و در مواردی که توان مالی تصمیم گیرندان کورتاژ پایین باشد، #زنان در شرایط بسیار خطرناک با استانداردهای بسیار پایین بهداشتی و پزشکی گاها تا حد جان باختن در مطب های زیر زمینی انجام و تن به سقط جنین می دهند. در پروسه کورتاژ مشکلات جسمی و روحی و روانی زن ناشی از سقط جنین باید مد نظر قرار بگیرد که متاسفانه در ایران چنین امکانی پیاده و عملی نمی شود.
و اما ما معتقدیم همه افراد جامعه باید یک زندگی مرفه داشته باشند تا مجبور نباشند جنین خود را به دلیل فشارهای اقتصادی و.... از بین ببرند و قطعا این وظیفه حکومت و دولت حاکم که همه ثروت و قدرت و امکانات را در دست دارد، است . قوانین مذهبی و سنتی که موقعیت زن را به مخاطره می اندازد باید از بین برود و قوانین برابر و انسانی جایگزین شود که زن در صورت تمایل به نگهداری جنین، بدون هیچ ملاحظه سیاسی و فرهنگی و سنتی و بدون نگرانی از هویت کودک بتوانند جنین خود را حفظ کنند. در ضمن ما معتقدیم سقط جنین باید آزاد باشد و اگر زنی به هر دلیلی تصمیم به کورتاژ میگیرد، باید از لحاظ بهداشتی، پزشکی و روانشناسی مورد حمایت قرار گیرد و نیز حرمت انسانی او توسط حکومت، و جامعه مراعات شود که سلامتی جسمی و روحی وی و بالطبع سلامتی جامعه به مخاطره نیافتد. که دادن این امکانات به زنان نیز بر عهده نظام حاکم است.
شیرین شمس
28 سپتامبر 2015
رابطه ی تحصیلات زنان و اشتغال در ایران
.......................................
داشتن #کار و #شغل مناسب و آبرومندانه و درشان انسان ، حق ّ همه ی شهروندان است . وقتی گفته می شود شهروند ، کلّ جمعیت ساکن دریک کشور مدّ نظر است . از سوی دیگر ، شهروند اصولا و لزوما به کسانی گفته نمی شود که در شهرها زندگی می کنند بلکه کلمه ی شهروند ، همه ی زنان و مردانی را دربرمی گیرد که درشهرها و روستاها ی یک کشورزندگی می کنند .
زنان چه سهمی از شهروندان کشور را تشکیل می دهند ؟ طبق آمارهای رسمی و تاییدشده ، تعداد جمعیت #زنان اگر از جمعیت #مردان بیشتر نباشد ، کم تر نیست . طبق آمارهای سازمان ثبت احوال از سال 1386 به این سو دربعضی از سال ها تعداد نوزادان #دختر بیشتر از نوزادان #پسر بوده است که به طور میانگین باید گفت که دراین سال ها نوزادان از نظر جنسیت مساوی بوده اند .
با مراجعه به آمار قبول شدگان درکنکور #دانشگاه ها در 10 سال گذشته ، معلوم می شود که تعداد #دانشجویان #زن اگرنگوییم بیشتراز دانشجویان #مرد بوده ، بطورمتوسط ، مساوی بوده است . اگر محدودیت های ایجادشده در رشته های دانشگاهی برای زنان را درنظر بگیریم به این نتیجه می رسیم که نسبت #دانشجویان و فارغ التحصیلان زن ، بیشتر از مردان است .
آیا فرصت های شغلی برای زنان تحصیلکرده با فرصت های شغلی مردان دانشگاه دیده ، برابر است ؟
آمارها نشان می دهند که زنان شاغل کمتر از 5 درصد جمعیت زنان کشور را تشکیل می دهند . تازه زنانی که جذب بازار کار می شوند ، در نوع شغل و رسته ها و رتبه های کاری فرصت های برابر با مردان را ندارند . یعنی بیشتر زنان #کارگر و کارمند به کارهای معمولی مشغولند و به رسته های مدیریتی دسترسی ندارند . تعداد انگشت شماری از زنان شاغل در رده های رئیس و مدیر پایه و میانی خدمت می کنند . دراین میان هم بعضی رسته های شغلی درحدّ ریاست و مدیریت زنان به صورت نمادین دراختیار زنان قرارمی گیرد . درنگاه کلی این گونه به نظرمی رسد که تولید و صنعت نیازمند افراد متخصص و تحصیلکرده است . با آن که زنان امروز بخش قابل توجهی از تحصیلکرده ها ومتخصصین را تشکیل می دهند. بنابراین باید شمارزیادی از کارگران و مدیران بخش تولید و صنعت را زنان تشکیل دهند .اما این اتفاق نیفتاده است.
زنان یا بی کارند و یا ازآن ها درجای مناسبی از #تولید و #صنعت استفاده نمی شود . بنابراین ادعای این که اشتغال در کشورِ درحال توسعه ی ما نیازمند داشتن مهارت و تخصص است ، تا حدود بسیارزیادی بی اساس است . زیرا بالای 70 درصد فارغ التحصیلان دانشگاه ها بی کارند که درمیان آن ها بیشترین سهم بی کاری ، مربوط به زنان است . بی کاری زنان را باید از زاویه ی دیگری دید . #تبعیض #جنسیتی و نگاه سنتی به زن و مقوله ی کارِ زن دربیرون از خانه ، عامل مهمی از بی کاری زنان بشمارمی رود . درنگاه سنتی و مردانه ، بی کاری درمیان زنان بسیار کم است ! زیرا آن ها ازیک سو زنان خانه دار را دراصل ، بی کار بحساب نمی آورند از سوی دیگر برای کارِ زنان درخانه ، ارزش اقتصادی و تولیدی درنظرنمی گیرند و از دریچه ی خانوادگی و عرفی به آن نگاه می کنند . زیرا به عنوان شغل به کار زنان درخانه نگاه نمی کنند . بنابراین هیچ مزدی را برای زنانی که درخانه ی همسر و یا پدر به کارشبانه روزی مشغولند ، قائل نیستند . دراین نگاه ، کارکردن زن درخانه ی همسر و یا پدر ، از وظایف اخلاقی و عرفی او بشمار می آید و مشمول مزد نمی شود !
سهراب مهدی پور
.......................................
داشتن #کار و #شغل مناسب و آبرومندانه و درشان انسان ، حق ّ همه ی شهروندان است . وقتی گفته می شود شهروند ، کلّ جمعیت ساکن دریک کشور مدّ نظر است . از سوی دیگر ، شهروند اصولا و لزوما به کسانی گفته نمی شود که در شهرها زندگی می کنند بلکه کلمه ی شهروند ، همه ی زنان و مردانی را دربرمی گیرد که درشهرها و روستاها ی یک کشورزندگی می کنند .
زنان چه سهمی از شهروندان کشور را تشکیل می دهند ؟ طبق آمارهای رسمی و تاییدشده ، تعداد جمعیت #زنان اگر از جمعیت #مردان بیشتر نباشد ، کم تر نیست . طبق آمارهای سازمان ثبت احوال از سال 1386 به این سو دربعضی از سال ها تعداد نوزادان #دختر بیشتر از نوزادان #پسر بوده است که به طور میانگین باید گفت که دراین سال ها نوزادان از نظر جنسیت مساوی بوده اند .
با مراجعه به آمار قبول شدگان درکنکور #دانشگاه ها در 10 سال گذشته ، معلوم می شود که تعداد #دانشجویان #زن اگرنگوییم بیشتراز دانشجویان #مرد بوده ، بطورمتوسط ، مساوی بوده است . اگر محدودیت های ایجادشده در رشته های دانشگاهی برای زنان را درنظر بگیریم به این نتیجه می رسیم که نسبت #دانشجویان و فارغ التحصیلان زن ، بیشتر از مردان است .
آیا فرصت های شغلی برای زنان تحصیلکرده با فرصت های شغلی مردان دانشگاه دیده ، برابر است ؟
آمارها نشان می دهند که زنان شاغل کمتر از 5 درصد جمعیت زنان کشور را تشکیل می دهند . تازه زنانی که جذب بازار کار می شوند ، در نوع شغل و رسته ها و رتبه های کاری فرصت های برابر با مردان را ندارند . یعنی بیشتر زنان #کارگر و کارمند به کارهای معمولی مشغولند و به رسته های مدیریتی دسترسی ندارند . تعداد انگشت شماری از زنان شاغل در رده های رئیس و مدیر پایه و میانی خدمت می کنند . دراین میان هم بعضی رسته های شغلی درحدّ ریاست و مدیریت زنان به صورت نمادین دراختیار زنان قرارمی گیرد . درنگاه کلی این گونه به نظرمی رسد که تولید و صنعت نیازمند افراد متخصص و تحصیلکرده است . با آن که زنان امروز بخش قابل توجهی از تحصیلکرده ها ومتخصصین را تشکیل می دهند. بنابراین باید شمارزیادی از کارگران و مدیران بخش تولید و صنعت را زنان تشکیل دهند .اما این اتفاق نیفتاده است.
زنان یا بی کارند و یا ازآن ها درجای مناسبی از #تولید و #صنعت استفاده نمی شود . بنابراین ادعای این که اشتغال در کشورِ درحال توسعه ی ما نیازمند داشتن مهارت و تخصص است ، تا حدود بسیارزیادی بی اساس است . زیرا بالای 70 درصد فارغ التحصیلان دانشگاه ها بی کارند که درمیان آن ها بیشترین سهم بی کاری ، مربوط به زنان است . بی کاری زنان را باید از زاویه ی دیگری دید . #تبعیض #جنسیتی و نگاه سنتی به زن و مقوله ی کارِ زن دربیرون از خانه ، عامل مهمی از بی کاری زنان بشمارمی رود . درنگاه سنتی و مردانه ، بی کاری درمیان زنان بسیار کم است ! زیرا آن ها ازیک سو زنان خانه دار را دراصل ، بی کار بحساب نمی آورند از سوی دیگر برای کارِ زنان درخانه ، ارزش اقتصادی و تولیدی درنظرنمی گیرند و از دریچه ی خانوادگی و عرفی به آن نگاه می کنند . زیرا به عنوان شغل به کار زنان درخانه نگاه نمی کنند . بنابراین هیچ مزدی را برای زنانی که درخانه ی همسر و یا پدر به کارشبانه روزی مشغولند ، قائل نیستند . دراین نگاه ، کارکردن زن درخانه ی همسر و یا پدر ، از وظایف اخلاقی و عرفی او بشمار می آید و مشمول مزد نمی شود !
سهراب مهدی پور