🔺تمدید لغو پروازهای فرودگاه امام(ره) و مهرآباد
سخنگوی وزارت راه:
🔹فضای هوایی مرکز و نیمه غربی کشور، فقط برای پروازهای عبوری بین المللی بازگشایی شد.
🔹انجام پرواز از/ به فرودگاههای (شمال، جنوب و غرب کشور)، مهرآباد و امام خمینی (ره) در حال حاضر مجاز نیست./ایسنا
@ettehad
سخنگوی وزارت راه:
🔹فضای هوایی مرکز و نیمه غربی کشور، فقط برای پروازهای عبوری بین المللی بازگشایی شد.
🔹انجام پرواز از/ به فرودگاههای (شمال، جنوب و غرب کشور)، مهرآباد و امام خمینی (ره) در حال حاضر مجاز نیست./ایسنا
@ettehad
🔴 احضار بختیار رضوانی به دادگاه انقلاب
بختیار رضوانی معلم و فعال صنفی استان کهکیلویه و بویراحمد به دادگاه انقلاب شهرستان گچساران احضار شد.
بر اساس ابلاغیهای که برای این فعال صنفی معلمان صادر شده است، در تاریخ ۱۱ تیرماه، با اتهام تبلیغ علیه نظام باید در دادگاه انقلاب شهرستان گچساران حاضر شود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض به افزایش فشار بر فعالین صنفی معلمان، دفاع از معلمان و فعالین صنفی را از وظایف خود میداند و به مسئولان توصیه میکند که در این شرایط سخت و طاقتفرسا به جای پروندهسازی برای فعالان صنفی، به فکر چارهجویی برای رفع مشکلات مردم باشند./شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@ettehad
بختیار رضوانی معلم و فعال صنفی استان کهکیلویه و بویراحمد به دادگاه انقلاب شهرستان گچساران احضار شد.
بر اساس ابلاغیهای که برای این فعال صنفی معلمان صادر شده است، در تاریخ ۱۱ تیرماه، با اتهام تبلیغ علیه نظام باید در دادگاه انقلاب شهرستان گچساران حاضر شود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض به افزایش فشار بر فعالین صنفی معلمان، دفاع از معلمان و فعالین صنفی را از وظایف خود میداند و به مسئولان توصیه میکند که در این شرایط سخت و طاقتفرسا به جای پروندهسازی برای فعالان صنفی، به فکر چارهجویی برای رفع مشکلات مردم باشند./شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@ettehad
🔴متن نامه سه زندانی سیاسی زن از زندان قرچک ورامین/گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری نژاد، وریشه مرادی
«مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد رنج امروز خود را فراتر از آنچه بر مردم ایران تحمیل شد نمیدانیم. روز دوشنبه دوم تیر درحالیکه بیش از سه هزار نفر در #زندان_اوین در بندهای مختلف پشت درهای بسته محبوس بودند، راکتهای اسرائیل در محوطه زندان و بر ساختمانهای اوین فرود آمدند. علاوه بر کشتهشدگان از تعدادی از بازداشتشدگان که در سلولهای انفرادی محبوس بودند نیز تاکنون خبری در دست نیست. ما زنان اوین صبح سهشنبه با اعمال محدودیتهای شدید امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل و حدود سه هزار نفر مردان اوین نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدند. اگرچه نسبت به پیش از انتقال در شرایط نامساعدتری قرار گرفتهایم، اما همسو با رفقا و برادرانمان در زندان تهران بزرگ که همزمان با ما مورد حمله و اعمال فشار قرار گرفتهاند، اعلام میکنیم شرایط فعلی خللی در مبارزاتمان ایجاد نخواهد کرد. چرا که میدانیم «این مسیری نیست که در آن بی مکافات به مقصد رسید.» از زمان انقلاب مشروطه تاکنون، با بروز جنگهای متعدد، کودتای ضدمردمی، کشتار مردم بیدفاع و مخالفان سیاسی که بهدست حکومتهای استبدادی در یک قرن گذشته انجام شده و بسیاری فراز و فرودها که تاریخ بر آن گواه است، مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد.ما امروز در زندان قرچک هستیم و در شرایطی قرار گرفتهایم که بیش از هزار زن با جرائم مختلف سالها با آن مواجه و آن را زندگی کرده و میکنند. زنانی از اعماق با رنجهایی که در نهانخانهی چشمانشان نقش بسته است و گویای پرسههای بیدادی است که برای درهمشکستنشان پا به مسیر امروز گذاشتهایم. پرتشدگانی در انتهای دنیا که در هیچ یک از معادلات زندگی و مناسبات خبری و موجهای رسانهای جایی ندارند و در گزارشهای حقوقبشری، نامی و نشانی و ردی از رنجهایشان دیده و شنیده نمیشود. آنچه در این چند روز ما را مبهوت کرده است حقیقت زندگی این زنان است. زنانی خمیده در تختهای کوتاه به ابعاد قبر، با حسرت برخوردار بودن از حداقل امکانات زیستی و بهداشتی. در میان دیوارهای چرکین و کبرهبسته از کثافت سالها زندگی مشقتبار، بسیاریشان بدون ریالی واریزی، برای پول سیگار روزانه خود را در اختیار همبندیان قرار میدهند. برای بهرهکشی. برای بهرهکشی جنسی. و تن به هر حقارتی میدهند. برای سیر کردن شکمشان. و برای برخورداری از حداقلِ آنچه بر دلهاشان حسرت شده است. در بخش کارگری زندان مشغول به کار میشوند و در ازای ساعتها کار سخت روزانه (از هل دادن گاری حمل غذا و زباله تا نظافت اتاق استراحت و کار زندانبانان) بدون دریافت مزد فقط از دقایقی زمان بیشتر برای تماس تلفنی برخوردار میشوند. در کارگاه زندان به بیگاری مشغول و به دوخت و دوز میپردازند تا از پاکتی سیگار در انتهای روز برخوردار شوند. زنانی که عموما مانع از همزیستی ما زندانیان سیاسی با آنان میشوند؛ مگر به قصد تنبیه و تبعیدمان به حکم قضایی. و حالا اگرچه در زندان قرچک و جدا از آنان اسکان داده شدهایم، اما مصائبمان جدا از آنان نیست. ما در کنار مبارزات خستگیناپذیر مردم علیه دیکتاتوری، با اهدافی روشن و خطمشی محکم، مسیر مبارزه را تا سرنگونی و برچیدن هر شکلی از خودکامگی ادامه خواهیم داد. و در کنار این فراموششدگان که از چرخه زندگی بیرون گذاشته شدند، با عزمی راسختر از پیش مقاومت را دوره میکنیم. و به آنانی که صدایشان برای ما و شرایط نامساعدمان بلند است، با صدایی رساتر میگوییم آنچه امروز بر ما تحمیل شد، فراتر از رنج سالیان این زنان نیست. پس برای بهبود شرایط «ما» بدون در نظر گرفتن جرائممان و برای بهبود شرایط «ما» که به زندان قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهایم، بدون در نظر گرفتن جنسیتمان تلاش کنید و بدانید آنان که در زیر آوارِ ناشی از حمله مفقود و آنانی که در چرخه بیرحم زندگی مترود شدهاند، بر ما ارجحاند. باشد که حلقهای باشیم در زنجیر مبارزات برابریطلبانه و آزادیخواهانه مردم ایران که بیش از یک قرن استبداد و استثمار را تاب آوردهاند و به پیش میروند.
گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری، وریشه مرادی
#زندان_قرچک_ورامین تیر ماه ۱۴۰۴
@ettehad
«مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد رنج امروز خود را فراتر از آنچه بر مردم ایران تحمیل شد نمیدانیم. روز دوشنبه دوم تیر درحالیکه بیش از سه هزار نفر در #زندان_اوین در بندهای مختلف پشت درهای بسته محبوس بودند، راکتهای اسرائیل در محوطه زندان و بر ساختمانهای اوین فرود آمدند. علاوه بر کشتهشدگان از تعدادی از بازداشتشدگان که در سلولهای انفرادی محبوس بودند نیز تاکنون خبری در دست نیست. ما زنان اوین صبح سهشنبه با اعمال محدودیتهای شدید امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل و حدود سه هزار نفر مردان اوین نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدند. اگرچه نسبت به پیش از انتقال در شرایط نامساعدتری قرار گرفتهایم، اما همسو با رفقا و برادرانمان در زندان تهران بزرگ که همزمان با ما مورد حمله و اعمال فشار قرار گرفتهاند، اعلام میکنیم شرایط فعلی خللی در مبارزاتمان ایجاد نخواهد کرد. چرا که میدانیم «این مسیری نیست که در آن بی مکافات به مقصد رسید.» از زمان انقلاب مشروطه تاکنون، با بروز جنگهای متعدد، کودتای ضدمردمی، کشتار مردم بیدفاع و مخالفان سیاسی که بهدست حکومتهای استبدادی در یک قرن گذشته انجام شده و بسیاری فراز و فرودها که تاریخ بر آن گواه است، مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد.ما امروز در زندان قرچک هستیم و در شرایطی قرار گرفتهایم که بیش از هزار زن با جرائم مختلف سالها با آن مواجه و آن را زندگی کرده و میکنند. زنانی از اعماق با رنجهایی که در نهانخانهی چشمانشان نقش بسته است و گویای پرسههای بیدادی است که برای درهمشکستنشان پا به مسیر امروز گذاشتهایم. پرتشدگانی در انتهای دنیا که در هیچ یک از معادلات زندگی و مناسبات خبری و موجهای رسانهای جایی ندارند و در گزارشهای حقوقبشری، نامی و نشانی و ردی از رنجهایشان دیده و شنیده نمیشود. آنچه در این چند روز ما را مبهوت کرده است حقیقت زندگی این زنان است. زنانی خمیده در تختهای کوتاه به ابعاد قبر، با حسرت برخوردار بودن از حداقل امکانات زیستی و بهداشتی. در میان دیوارهای چرکین و کبرهبسته از کثافت سالها زندگی مشقتبار، بسیاریشان بدون ریالی واریزی، برای پول سیگار روزانه خود را در اختیار همبندیان قرار میدهند. برای بهرهکشی. برای بهرهکشی جنسی. و تن به هر حقارتی میدهند. برای سیر کردن شکمشان. و برای برخورداری از حداقلِ آنچه بر دلهاشان حسرت شده است. در بخش کارگری زندان مشغول به کار میشوند و در ازای ساعتها کار سخت روزانه (از هل دادن گاری حمل غذا و زباله تا نظافت اتاق استراحت و کار زندانبانان) بدون دریافت مزد فقط از دقایقی زمان بیشتر برای تماس تلفنی برخوردار میشوند. در کارگاه زندان به بیگاری مشغول و به دوخت و دوز میپردازند تا از پاکتی سیگار در انتهای روز برخوردار شوند. زنانی که عموما مانع از همزیستی ما زندانیان سیاسی با آنان میشوند؛ مگر به قصد تنبیه و تبعیدمان به حکم قضایی. و حالا اگرچه در زندان قرچک و جدا از آنان اسکان داده شدهایم، اما مصائبمان جدا از آنان نیست. ما در کنار مبارزات خستگیناپذیر مردم علیه دیکتاتوری، با اهدافی روشن و خطمشی محکم، مسیر مبارزه را تا سرنگونی و برچیدن هر شکلی از خودکامگی ادامه خواهیم داد. و در کنار این فراموششدگان که از چرخه زندگی بیرون گذاشته شدند، با عزمی راسختر از پیش مقاومت را دوره میکنیم. و به آنانی که صدایشان برای ما و شرایط نامساعدمان بلند است، با صدایی رساتر میگوییم آنچه امروز بر ما تحمیل شد، فراتر از رنج سالیان این زنان نیست. پس برای بهبود شرایط «ما» بدون در نظر گرفتن جرائممان و برای بهبود شرایط «ما» که به زندان قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهایم، بدون در نظر گرفتن جنسیتمان تلاش کنید و بدانید آنان که در زیر آوارِ ناشی از حمله مفقود و آنانی که در چرخه بیرحم زندگی مترود شدهاند، بر ما ارجحاند. باشد که حلقهای باشیم در زنجیر مبارزات برابریطلبانه و آزادیخواهانه مردم ایران که بیش از یک قرن استبداد و استثمار را تاب آوردهاند و به پیش میروند.
گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری، وریشه مرادی
#زندان_قرچک_ورامین تیر ماه ۱۴۰۴
@ettehad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسینمیربهاری از بنیانگذاران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان است او معتقد است جهانی شایسته کودکان شایسته همگان خواهد بود او برای این جهان مبارزه میکرد در زمان حمله اسرائیل او نیز به مانند بسیاری فعالین اجتماعی دستگیر شد جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان خواهان آزادی بدون قید و شرط و فوری تمام فعالین سیاسی و اجتماعی است
@ettehad
@ettehad
🔺#رضا_یونسی برادر علی یونسی در شبکه ایکس نوشت:
"بعد از ۱۲ روز بیخبری، برادرم #على_يونسى امروز بعد از ظهر تماس تلفنی کوتاهی با مادرم داشت. با تعدادی از زندانیان در بندى كوچك و امنيتى و تحت كنترل وزارت اطلاعات در #زندان_تهران_بزرگ است، در شرايط بسيار سخت و اسفناك از نظر بهداشتى و غذايى."
"از همه دوستان و بزرگوارانى كه در اين چند روز صداى على و همه زندانيان بودند، خيلى ممنونم."
@ettehad
"بعد از ۱۲ روز بیخبری، برادرم #على_يونسى امروز بعد از ظهر تماس تلفنی کوتاهی با مادرم داشت. با تعدادی از زندانیان در بندى كوچك و امنيتى و تحت كنترل وزارت اطلاعات در #زندان_تهران_بزرگ است، در شرايط بسيار سخت و اسفناك از نظر بهداشتى و غذايى."
"از همه دوستان و بزرگوارانى كه در اين چند روز صداى على و همه زندانيان بودند، خيلى ممنونم."
@ettehad
🔴 بیشتر از جنگ از تعدیل نیرو می ترسم
🔸سوگل دانائی خبرنگار شهری/گزارش روزنامه «پیامما» از شرایط اقتصادی مردم پس از آتشبس
پدافندها در آسمان شلیک میشد و بمبها روی زمین منفجر، که «پریا» بیکار شد. شرکت خصوصی او چهار روز بعد از حمله اسرائیل به ایران تصمیم گرفت برای امنیت جان کارمندان، شرکت را بسته نگه دارد. سه روز بعد از اعلام تعطیلی موقت، مدیران شرکت تصمیم گرفتند پریا را در فهرست نیروهای تعدیلی قرار دهند. مدیران توضیحاتی به پریا ندادند، تنها به گفتن همین جملهها بسنده کردند: «شرایط اقتصادی مطلوب نیست. مجبوریم. متأسفیم.» دو روز بعد از پایان جنگ و آتشبس، پریا مانده و کار و درآمدی که دیگر ندارد. مانند پریا کم نیست، «محمد»، یکی از کارمندان شرکتی بزرگ در حوزه فناوری غذایی، میگوید: مدیران بالادستی به او اعلام کردند برای جلوگیری از تعدیل نیرو، درآمدش تا حدود ۲۰ درصد کمتر میشود: «من با کمشدن درآمد موافقتر بودم. ترجیح میدهم، در این شرایط همه سرکار بمانیم و کسی اخراج نشود.» جنگ علاوهبر کشتن آدمها، اقتصاد را هم تحتتأثیر قرار میدهد..... ادامه گزارش در لینک زیر👇
https://payamema.ir/payam/134577
@ettehad
🔸سوگل دانائی خبرنگار شهری/گزارش روزنامه «پیامما» از شرایط اقتصادی مردم پس از آتشبس
پدافندها در آسمان شلیک میشد و بمبها روی زمین منفجر، که «پریا» بیکار شد. شرکت خصوصی او چهار روز بعد از حمله اسرائیل به ایران تصمیم گرفت برای امنیت جان کارمندان، شرکت را بسته نگه دارد. سه روز بعد از اعلام تعطیلی موقت، مدیران شرکت تصمیم گرفتند پریا را در فهرست نیروهای تعدیلی قرار دهند. مدیران توضیحاتی به پریا ندادند، تنها به گفتن همین جملهها بسنده کردند: «شرایط اقتصادی مطلوب نیست. مجبوریم. متأسفیم.» دو روز بعد از پایان جنگ و آتشبس، پریا مانده و کار و درآمدی که دیگر ندارد. مانند پریا کم نیست، «محمد»، یکی از کارمندان شرکتی بزرگ در حوزه فناوری غذایی، میگوید: مدیران بالادستی به او اعلام کردند برای جلوگیری از تعدیل نیرو، درآمدش تا حدود ۲۰ درصد کمتر میشود: «من با کمشدن درآمد موافقتر بودم. ترجیح میدهم، در این شرایط همه سرکار بمانیم و کسی اخراج نشود.» جنگ علاوهبر کشتن آدمها، اقتصاد را هم تحتتأثیر قرار میدهد..... ادامه گزارش در لینک زیر👇
https://payamema.ir/payam/134577
@ettehad
🔴بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین»؛ هشدار نسبت به وضعیت غیر انسانی زندانیان سیاسی و بکارگیری سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای در جامعه
این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بیخردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. همزمان نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش میکشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوسها راه میپیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را میشکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت. اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار میگرفت، دهها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بیلیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دستکم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانوادههای ایشان انجامید. زنان زندان اوین هم از آسیبهای روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بینصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلختری از این فاجعه را از سر گذراندند.
شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندانهای قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهاند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی همچنان پابرجاست. زندانها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شدهاند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، همچنان نقض میشود. هشدار میدهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای پایان دهد.
اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی - سعید احمدی - مطلب احمدیان - سجاد ایماننژاد - شهریار براتی - محمدباقر بختیار - مرتضی پروین - مصطفی تاجزاده - خشایار سفیدی - حسین شنبهزاده - سیدمحمدرضا فقیهی - محسن قشقایی - ابوالفضل قدیانی - مهدی محمودیان - علی منصوری - محمد نجفی
@ettehad
این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بیخردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. همزمان نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش میکشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوسها راه میپیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را میشکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت. اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار میگرفت، دهها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بیلیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دستکم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانوادههای ایشان انجامید. زنان زندان اوین هم از آسیبهای روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بینصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلختری از این فاجعه را از سر گذراندند.
شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندانهای قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهاند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی همچنان پابرجاست. زندانها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شدهاند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، همچنان نقض میشود. هشدار میدهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای پایان دهد.
اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی - سعید احمدی - مطلب احمدیان - سجاد ایماننژاد - شهریار براتی - محمدباقر بختیار - مرتضی پروین - مصطفی تاجزاده - خشایار سفیدی - حسین شنبهزاده - سیدمحمدرضا فقیهی - محسن قشقایی - ابوالفضل قدیانی - مهدی محمودیان - علی منصوری - محمد نجفی
@ettehad