#سر_اومد_زمستون

سر اومد زمستون
شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد
و شب شد گریزون
گل سرخ خورشید باز اومد
و شب شد گریزون
کوه‌ها لاله‌زارن...
لاله‌ها بیدارن...
تو کوه‌ها دارن گل گل گل
آفتابو می‌کارن
تو کوه‌ها دارن گل گل گل
آفتابو می‌کارن ...

توی کوهستون
دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم
داره می‌یاره ...

توی سینه‌اش
جان جان جان
توی سینه‌اش
جان جان جان
یه جنگل ستاره داره
جان جان
یه جنگل ستاره داره...

سر اومد زمستون
شکفته بهارون
گل سرخ خورشید
باز اومد
و شب شد گریزون

گل سرخ خورشید
باز اومد
و شب شد گریزون...

لبش خندهٔ نور
دلش شعلهٔ شور
صداش چشمه
و یادش، آهوی جنگل دور...

توی کوهستون
دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم
داره می‌یاره...

توی سینه‌اش
جان جان جان
توی سینه‌اش
جان جان جان
یه جنگل ستاره داره
جان جان جان
یه جنگل ستاره داره.

#سعید_سلطانپور
@ettehad

وقتی که ابر خسته می‌زارید
وقتی که باران روی شهر مرده می‌بارید
در قلب میدان بزرگی ایستادم من
تا بید مجنونی شوم
افشان
میان شهر...

«سعید سلطان‌پور»

#سعید_سلطانپور
@ettehad

در مراسم #روز_دانشجو سال ۹۸ در دانشگاه #نوشیروانی_بابل ، دانشجویان بعد از اجرای نمایش «مرثیه‌»، «سرود کوهستان» را هم‌خوانی کردند. سرود کوهستان یا خون ارغوان‌ها سروده #سعید_سلطانپور است.

🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20

کانون نویسندگان ایران، از ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۰، از #سعید_سلطان‌پور تا #بکتاش_آبتین، از تیرباران تا قتل در زندان

🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20

«آینه رود»

می گذرد در شب آیینه ی رود
خفته هزاران گل در سینه ی رود
گلبن لبخند فردایی موج
سر زده از اشک سیمینه ی رود
فراز رود نغمه خوان
شکفته باغ کهکشان
می سوزد شب در این میان
رود و سرودش
اوج و فرودش
می رود تا دریای دور
باغ آیینه
دارد در سینه می رود تا ژرفای دور
موجی در موجی می بندد
بر افسون شب می خندد
با آبی ها می پیوندد
فردا رود افشان ابریشم در دریا می خوابد.

🖍شعر: #سعید_سلطانپور

🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20